متخصص در حال نصب الکترودهای نوروتراپی بر روی سر بیمار

نوروتراپی؛ روشی برای بهبود کارکرد مغز و سلامت روان_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش







نوروتراپی؛ روشی برای بهبود کارکرد مغز و سلامت روان – چطور



















دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

منبع

تپش قلب در مواجهه با فرد موردنظر؛ از نشانه‌های فشار جنسی

سختی جنسی چیست؛ علائم و روش مدیریت تنش جنسی_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

تابه‌حال در موقعیتی قرار گرفته‌اید که حس کنید پشت هر نگاه و خنده و تعامل کوچک، جریان جنسی عمیق‌تری نهان است؟ این حس مرموز و زیاد تر پرهیجان از سختی جنسی سرچشمه می‌گیرد؛ ترکیب پیچیده‌ای از احساسات و خواسته‌های ناگفته‌ که فکرکردن را دشوار می‌کنند. از‌آنجا‌که همه ما در طول عمرمان با این تنش دست‌به‌گریبان می‌شویم، خوب است علائم آن را بشناسیم تا سریع تر از دیگران سر از احوال خود دربیاوریم.

منظور از سختی جنسی دقیقا چیست؟

بعضی اوقات اوقات فارغ از زمان و مکانی که در آن وجود داریم، در یک لحظه جرقه‌ای در عمق وجود خود حس می‌کنیم که ما را به‌سمت فردی جذب می‌کند. این جرقه امکان پذیر به‌خاطر نحوه گفتار و حرکت فرد یا تنشی باشد که از آن رنج می‌بریم. این لحظات پراضطراب توأم با شوق از اوج سختی جنسی فرد خبر خواهند داد.

منظور از سختی جنسی احساسات پیچیده و امیال گفتن‌نشده‌ای می باشند که در حقیقت گفتن نمی‌شوند و تجمع انرژی جنسی را به‌ جستوجو دارند. نشانه‌های مهم این تنش تماس چشمی طویل‌زمان، تعرق، سرخ‌شدن سروصورت، تپش قلب، تحول لحن، تحول زبان بدن، میل به لمس و حرکت عاشقانه‌اند. این سختی و تنش امکان پذیر مثبت یا منفی باشد.

تنش جنسی مثبت چیست؟

سختی جنسی مثبت همان انتظار شیرینی است که برای تحقق خواسته‌های خود تحمل می‌کنیم. درست همانند هنگامی هوس چیپس یا شکلات می‌کنیم، صبری برایمان باقی نمی‌ماند و طاقتمان طاق می‌بشود.

تنش جنسی منفی چیست؟

بعضی اوقات اوقات تنش جنسی لابه‌لای هجمه‌ای از احساسات منفی همانند خشم یا شرم نهان می‌بشود. این حالت امکان پذیر ناشی از یک توانایی جنسی پرآسیب باشد یا به‌خاطر ناامنی‌های ذهنی فرد درمورد عکس بدن یا کارکرد جنسی او رخ دهد.

چرا آدم‌ها تحت سختی جنسی قرار می‌گیرند؟

مهم است بدانیم پشت این نیاز و تنش که گاه‌به‌گاه در روبه رو با افراد حس می‌کنیم چیست. انرژی جنسی زیاد امکان پذیر ناشی از موارد زیر باشد:

  • غریزه طبیعی بیولوژیکی ما برای نگه داری بقا، به‌خصوص اگر تحرک کافی برای سوزاندن این «انرژی غریزی» نداشته باشیم.
  • نیاز ذاتی انسان به محبت، به‌خصوص در مواقعی که ترسیده‌ایم یا حس تنهایی می‌کنیم.
  • تفسیر نادرست این حقیقت که انسان آزاد و مجاز به تحقق خواسته‌های خود است. این فهمیدن نادرست پذیرفتن احساسات، حتی احساسات نادرست، را راحت‌تر می‌کند.
  • عکس رسانه‌ها از تنش جنسی به‌گفتن یکی از ارکان عشق و روابط رمانتیک.

این سختی در برخی افراد زیاد قوی است درحالی‌که عده‌ای اصلا آن را توانایی نمی‌کنند یا هیچ‌زمان به آن جواب نمی‌دهند.

نشانه‌های تنش جنسی چیست؟

اکثر آدم‌ها دست‌کم یک بار سختی جنسی را در محیط‌های گوناگون توانایی کرده‌اند. در ادامه برخی از نشانه‌های شگفت‌وغریب این سختی را گفتن کرده‌ایم.

۱. ضربان قلب شدت می‌گیرد

هرچقدر هم تلاش کنید که این تپش ناگهانی را نهان کنید، به‌محض آنکه عطری به مشامتان برسد، لبخند جذابی ببینید یا شیفته نحوه سخن بگویید فرد روبه رو شوید، رنگ رخسارتان حال درونی‌تان را برملا می‌سازد.

۲. از فکرش راه گریز ندارید

یکی از نشانه‌های تنش جنسی این است که نمی‌توانید از فکرکردن درمورد فرد روبه رو دست بردارید. به‌کلمه «کلید» می‌کنید روی آن شخص و حواستان از کارهای دیگر پرت می‌بشود.

۳. با هر لمسی برق از سرتان می‌پرد

این لمس امکان پذیر فقط دست‌دادن ساده باشد. تحت سختی جنسی، همین لمس ساده افکار عمیق‌تری را در ذهن فرد تشکیل می‌کند و به فکر فرو می‌رود که اگر این تماس طویل‌تر می بود چه می‌شد!

۴. چشم‌هایتان همه‌چیز را لو خواهند داد

چشم‌ها دریچه روح می باشند و در این موقعیت خاص، پرده از شدت میل جنسی شما برمی‌دارند، از کلماتی که جرئت نمی‌کنید یا صلاح نمی‌بینید به زبان بیاورید. خیره‌شدن مداوم یکی از نشانه‌های آشکار سختی جنسی است.

۵. به تته‌پته می‌افتید

ضعف تکلم در روبه رو با فردی که جذب او شده‌اید از اوج میل و سختی جنسی خبر می‌دهد. انگار که زبانتان بند آمده، فهمید آنچه می‌گویید نیستید و اصلا مطمعن‌به‌نفس کافی برای سخن‌زدن ندارید. حتی امکان پذیر نتوانید برخی کلمات را درست و کامل ادا کنید یا به لکنت بیفتید. این مشخص می کند باید برای «عادی‌بودن» اطراف آن شخص تلاش کنید.

۶. میل به ترک محیط ندارید

با همه وجودتان می‌خواهید بی تفاوت و آرام باشید، اما انگار نیرویی خارج از وجودتان تسخیرتان کرده است و اصلا میل به ترک آن محیط ندارید. کاملا خودکار به‌سمت آن شخص برمی‌گردید و تمایل دارید این ملاقات ادامه‌دار باشد.

۷. هجوم نوراپی‌نفرین را حس می‌کنید

هورمون نوراپی‌نفرین نقش پررنگی در جواب جنگ یا گریز بدن ایفا می‌کند. در روبه رو با فردی که از نظرتان دلنشین است، نمی‌توانید از لبخندزدن دست بردارید، مدام عرق می‌کنید، احتمالا فشارتان مقداری بیفتد و سرگیجه داشته باشید. همه اینها تحت‌تأثیر همین ماده شیمیایی پرقدرت است! اگر دلواپس تعریق کف دست‌هایتان هستید، نفس عمیق را فراموش نکنید.

۸. صدا و لحنتان تحول می‌کند

زیر‌و‌بم صدای آدم‌ها در روبه رو با فردی که جذبشان می‌کند، تحول می‌کند. از نظر علمی اثبات شده که هنگامی پای تنش و سختی جنسی در بین است، لحن صدا ناخودآگاه عشوه‌آمیز می‌بشود تا کلام فرد برای شخص روبه رو دلنشین‌تر و شنیدنی‌تر باشد.

۹. فانتزی‌های جنسی سراغتان می‌آیند

وقتی که سختی جنسی شدید و عمیق‌ بشود، ذهن فرد میزبان خیالات و فانتزی‌های جنسی درمورد شخص مورد نظر می‌بشود. ذهن در طول شبانه‌روز دست‌به‌گریبان فانتزی‌هایی است که این تنش را غیرقابل‌تحمل می‌کنند، چون هر لحظه و هر ثانیه فکر می‌کند که کنار شخص مورد نظر است. یقیناً رؤیای جنسی همیشه به این معنی نیست که ما خواهان رابطه جنسی با شخص مدنظریم. رؤیاهای ما از ناخودآگاه ما پرده برمی‌دارند، از تمایلاتی که امکان پذیر از وجودشان بی‌خبر باشیم.

۱۰. حس سرخوردگی می‌کنید

اگر تنش جنسی زمان‌وقتی طویل ادامه‌دار بشود و رفع نشود، سروکله احساسات منفی ناشی از ناامیدی اشکار می‌بشود. تجمع این تنش امکان پذیر بر سلامت روان فرد تاثییر منفی بگذارد و او را زودرنج و پرخاشگر کند. بهترین راهکار این است که از موقعیت فاصله بگیرید و تلاش کنید این ناامیدی را درمان کنید.

سختی جنسی خطرناک است یا طبیعی؟

فشار جنسی خطرناک است یا طبیعی - زنی و مردی در حال معاشرت با یکدیگر

تنش جنسی ذاتا بی‌خطر و بی‌زیان است. آدمیزاد جذب زیبایی‌ها می‌بشود و از این حس راه فراری نیست. اما این سختی امکان پذیر محرک استرس، خشمگینی، پرخاشگری، رنجش و خصومت باشد، به‌خصوص اگر یک نفر از این سختی برای اعمال قوت و کنترل دیگران منفعت گیری کند. این چنین امکان پذیر حس ناراحتی و انتقام‌جویی را به‌گفتن عکس العمل در فرد تحریک کند. تعداد بسیاری از قربانیان تجاوز، تعرض جنسی، آدم‌ربایی و حتی قتل، در اصل قربانی سختی جنسی مجرم بوده‌اند.

ما آدم‌ها خواسته‌ها و آرزوهای بزرگ داریم، اما همیشه شرایط عملی‌کردن این خواسته‌ها وجود ندارد. می‌توانیم و حق داریم خواسته‌های خود را ابراز کنیم، به‌شرطی که محترمانه باشد و جهت ناراحتی دیگران نشود.

چطور تحت این سختی به ستوه نیاییم؟

سختی جنسی آزاردهنده است،‌ اما همیشه نیازمند جواب نیست! هر زمان علائم این سختی را در خود مشاهده کردید، بدانید که بهترین راه برای خلاصی از آن سخن بگویید‌کردن است. اگر می‌بینید این تنش یک‌سویه است و شخص روبه رو از آن اجتناب می‌کند، بهتر است با این وسوسه مبارزه کنید. اما اگر هر دو حس شبیهی دارید، می‌توانید با سخن بگویید درمورد احساسات خود قدم‌های بعدی به‌سمت یک ربط جدی و سالم را بردارید.

برای آنکه تحت سختی جنسی اطرافیان به ستوه نیایید و این خواست یک‌سویه را بهتر مدیریت کنید، این چند مسئله را بادقت بخوانید:

  • هرکجا هستید، فاصله امنی با همه افراد غریبه داشته باشید؛
  • برای رفتن به مکان‌های تازه حتما همراه داشته باشید؛
  • همیشه چهارچشمی مواظب اطراف خود باشید؛
  • دلسوزی و دل‌رحمی را کنار بگذارید و قاطعانه درمورد خواسته خود سخن بزنید، «نه گفتن» هراس ندارد؛
  • هیچ زمان از تماس‌گرفتن برای پشتیبانی نترسید.

کلام آخر

زندگی بازی کشش و خویشتن‌داری است. افسار تنش جنسی همانند همه امیال و خواسته‌های دیگر در دست خود ماست. این تنش همان‌قدر که دلنشین و سرگرم‌کننده است، امکان پذیر خطرناک باشد و جهت رفتارهای ناپسند و آزاردهنده شوند. برای بسپارید بهترین جواب به تنش جنسی همراه با احترام به فضای دیگران و برقراری ربط مؤثر است.

اگر این تنش را توانایی کرده‌اید و راهکاری برای مهار آن بلدید، حتما در قسمت نظرات برای ما و همراهان گرامی ما بنویسید.

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

منبع

زنی که مشتاق آمدن قطار و شروع شدن صبح شنبه است

۱۴ کاری که تلخی شنبه را کمتر می‌کند_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

فکر کنید ساعت ۶ یا ۷ صبح شنبه است و زنگ هشدار تلفن همراهتان به صدا درمی‌آید. در این چنین شرایطی به چه چیزی فکر می‌کنید؟ چه احساسی دارید؟ به گمان زیاد فکر بلندشدن از خواب و روبه‌روشدن با همه کارهایی که به شنبه موکول کرده‌اید، علتاضطرابتان می‌بشود. در این چنین شرایطی، حتی امکان پذیر به مرخصی‌گرفتن هم فکر کنید اما این راه‌حل درست نیست. برای خوشایندکردن شنبه‌ها باید به فکر راه‌حلی بهتر باشید. قبل از هر چیزی، باید به این فکر کنید که چه چیزی علتمی‌بشود شنبه‌ها تا این حد ناخوشایند باشند. بعد از آن هم با راه حلهایی که در این مقاله می‌خوانید، شنبه‌ها را به روزهایی شاد و پرانرژی تبدیل کنید.

چرا شنبه‌ها ناخوشایند خواهد شد؟

تعداد بسیاری از افرادی که از شنبه تا پنجشنبه کار می‌کنند، آخر هفته‌ها زمان می‌یابند زندگی کنند. آنها که از انجام‌دادن ماموریت های شغلی در طول هفته به‌شدت خسته شده‌اند، برنامه آخر هفته را طوری می‌چینند که سرگرم‌کننده و اسایش‌قسمت باشد. طبق معمول برای لذت‌قسمت‌ترشدن تعطیلی آخر هفته بیشتر از حد معمول غذا می‌خوریم، غذاهای خوشمزه می‌پزیم یا خواست می‌دهیم، تا دیروقت بیدار می‌مانیم و با دوستانمان زیاد تر زمان می‌گذرانیم. انجام‌دادن این کارها سرگرم‌کننده است، اما انرژی ما برای اغاز یک هفته کاری را افت می‌دهد. در این صورت، به گمان زیاد هفته تازه را بدون انرژی کافی اغاز می‌کنیم.

بعضی اوقات هم آن عبارت معروف «از شنبه اغاز می‌کنم» را سرلوحه زندگی خود قرار داده‌اید. درنتیجه امکان پذیر فهمید شوید که پروژه‌های بزرگ‌تر و ترسناک‌تر یا کارهای پیش‌پاافتاده ناخوشایند را به شنبه موکول کرده‌اید. اگر کارها را به تعویق بیندازید، بالاخره وقتی ناچار می‌شوید که آنها را انجام بدهید. در صورتی که زمان مورد نظر شنبه باشد، همانند این است که صبح شنبه دیواری روی سرتان خراب بشود. پژوهش‌های کارشناسان هم این نوشته را قبول می‌کنند. بر این مبنا، اگر به تعویق انداختن کارها عادت همیشگی‌تان باشد، استرس بیشتری خواهید داشت و سلامت‌تان به خطر خواهد افتاد. در واقع استرسی که در این شرایط دچارش می‌شوید، بر مسائلی همانند خواب شبانه شما تاثییر می‌گذارد و در طویل‌زمان دچار بیماری‌های سخت می‌شوید.

راه‌هایی برای خوشایندکردن شنبه‌ها

۱. جمعه‌شب سریع بخوابید

جمعه‌شب سریع خوابیدن و خواب کامل شبانه می‌تواند به شما پشتیبانی کند صبح شنبه خسته و بی‌حال نباشید. کارشناسان اعتقاد دارند که خواب دکمه تنظیم مجدد اعضای بدن است و انرژی ما را تجدید می‌کند. خوب خوابیدن در تحول حرکت و خلق‌وخوی ما نقش بسزایی دارد.

امکان پذیر سریع خوابیدن به‌معنی نادیده‌گرفتن برنامه‌های جمعه‌شب یا مقاومت‌کردن در برابر وسوسه دیدن یک تکه دیگر از سریال موردعلاقه‌مان باشد. بااین‌حال اگر این کار را انجام بدهید، در آینده‌ای نه‌چندان دور از خود سپاس خواهید کرد. احتمالا دیدن قسمتی دیگر از سریالی دوست‌داشتنی وسوسه‌برانگیز باشد، اما این کار الزام نخوابیدن به‌قدر کافی است. هنگامی هم که خواب کافی نداشته باشید، تمرکز یا منفعت‌وری ملزوم برای روز سپس را نخواهید داشت.

۲. جلسات سنگین و پراسترس را به صبح شنبه موکول نکنید

آخرین چیزی که ترجیح می‌دهید صبح شنبه با آن روبه رو شوید، سختی یک جلسه پراسترس است. اگر می‌توانید برنامه‌های صبح شنبه را طوری تنظیم کنید که بتوانید این روز را راحت‌تر اغاز کنید. زیاد تر ما در روزهای شنبه با حداکثر توان خود کار نمی‌کنیم. به این علت بهتر است جلسات فشرده و پراسترس را برای اواخر روز یا روزهای دیگر هفته برنامه‌ریزی کنیم.

۳. روز جمعه خود را برای شنبه آماده کنید

زمان اندکی از روز جمعه خود را صرف آماده‌شدن برای شنبه کنید. این‌طوری بهتر برنامه‌ریزی می‌کنید. برنامه‌ریزی بهتر برای انجام‌دادن ماموریت های دشوار پیش‌ رو هم به شما قوت انتخاب و حس تسلط بر اوضاع را می‌دهد و به‌جای این که شنبه را ناخوشایند و آشفته اغاز کنید، حس آمادگی و اشتیاق بیشتری برای روبه‌روشدن با این روز خواهید داشت.

نیازی نیست که روز جمعه زمان بسیاری صرف کنید. همین که ۱۰ تا ۱۵ دقیقه از بعدازظهر جمعه برای مرتب‌کردن وسایل و برنامه‌ریزی زمان بگذارید هم تفاوت اوضاع شنبه صبح را کاملا حس خواهید کرد.

۴. یک مهمانی مفرح ترتیب بدهید

اگر مدیران شما از پیشنهادهای تازه استقبال می‌کنند، با آنها درمورد یک مهمانی کوچک برای شنبه‌ها سخن بگویید کنید. به‌جای این که مهمانی‌های کاری را برای آخرهفته‌ها برنامه‌ریزی کنید، به مدیران نظر دهید که صبح‌های شنبه در دفتر کار مهمانی کوچکی برگزار کنند. به این ترتیب، به‌جای این که مهمانی کاری هنگامی برگزار بشود که همه عجله دارند به خانه بروند، در وقتی برقرار می‌بشود که به همه برای اغاز هفته تازه انگیزه می‌دهد.

ملزوم نیست مهمانی صبح شنبه چندان مفصل باشد. همین که بین همه شیرینی‌‌های صبحانه یا خوراکی‌های سپس از ناهار پخش کنید هم می‌توانید روحیه آنها را در روز شنبه بهبود ببخشید.

۵. به فکر درمان حرفه‌ای اضطرابتان باشید

اگر فکر می‌کنید همیشه شنبه‌ها روزهایی اضطراب‌آورند، به گمان زیاد درمان حرفه‌ای این اضطراب به شما پشتیبانی خواهد کرد. مقداری زمان بگذارید و به این فکر کنید که چرا شنبه‌ها برای شما به‌معنی هراس یا احساسات منفی می باشند. از خود این سوال را سوال کنید: «چه مدرکی دارم که این هفته هفته بدی خواهد می بود؟»

برخی از چیزهایی که امکان پذیر علتاسترس و اضطراب بیجا در محل کار شوند عبارت‌اند از:

احتمالا با بازدید موقعیت خود در محل کار به این نتیجه برسید که در شغلتان تجدیدنظر کنید و سراغ گزینه‌های شغلی بهتر بروید. هیچ‌زمان نباید حس کنید که ناچار به تحمل موقعیتی بد هستید. اگر هم همیشه دچار استرس و اضطراب می‌شوید، بهتر است درمورد مشکل خود با روان‌درمانگری حرفه‌ای سخن بگویید کنید.

۶. با احساسات خود مواجه شوید

پذیرفتن احساسات به‌معنی مرورکردن چندباره احساساتی همانند هراس یا غم نیست. احتمالا تحلیل بیشتر از حد احساسات ناخوشایند مدتی به ما حس تسلط بر اوضاع را بدهد، اما امکان پذیر ما را به‌سمت نتیجه‌گیری‌های نادرست هم سوق دهد.

در عوض، یاد بگیرید که با احساسات خود مواجه شوید. به احوالات جسمی خود که احساسات‌تان را نشان خواهند داد دقت کنید. این‌طوری می‌توانید احساسات خود را بهتر فهمیدن کنید یا برای افت ناراحتی خود بهتر تلاش کنید. فراموش نکنید که ما نمی‌توانیم از شر احساسات خود خلاص شویم، اما می‌توانیم از بدترشدن آنها جلوگیری کنیم.

۷. برنامه آخر هفته را متعادل کنید

اگر می‌خواهید شنبه روز آرامی باشد، باید آخر هفته واقعا استراحت کنید. برای این که روز جمعه برای استراحت زمان کافی داشته باشید، کارهایی را که طبق معمول به جمعه موکول می‌کنید، دیگر روزهای هفته انجام بدهید. در طول هفته، ساعت‌هایی را به امور خانه یا معاشرت با دوستان تعلق بدهید. این‌گونه روز جمعه را زیاد تر صرف استراحت می‌کنید و ناچار نیستید کارهای عقب‌افتاده را انجام بدهید.

۸. جمعه‌ها به‌جای کمیت بر کیفیت تمرکز کنید

دختری که در آخر هفته واقعا خوش میگذراند

در تعطیلات آخر هفته، خود را دچار مشغله‌های گوناگون نکنید. اگر شنبه‌ها حس می‌کنید که خسته و کلافه‌اید، به گمان زیاد برنامه آخر هفته درستی نداشته‌اید. برای برنامه‌ریزی فعالیت‌های آخر هفته، آنچه را برایتان اهمیت بیشتری دارد در برتری بگذارید.

فرهنگ مرسوم به ما این باور را القا کرده که همیشه باید پرمشغله باشیم و هرچه زیاد تر مشغول باشیم شادتر خواهیم می بود. بااین‌حال لذت‌بردن از زندگی زیاد تر کمتر به تعداد فعالیت‌هایی که در طول روز انجام می‌دهیم بستگی دارد و زیاد تر به انجام‌‌دادن کارهایی مربوط می‌بشود که ما را شادتر می‌کنند یا زندگی‌مان را ساده‌تر می‌سازند. از آن قبل، اگر همه دقت خود را صرف این کارها کنیم، حس شادابی و رضایتی را که در تعطیلات آخر هفته در پی آن هستیم زیاد تر توانایی می کنیم.

۹. به شنبه به‌گفتن شروعی مجدد نگاه کنید

بعضی اوقات اوقات همه‌چیز به نحوه فکر ما بستگی دارد. به‌جای این که با دلواپسی به شنبه نزدیک شوید، این روز را به‌گفتن شروعی مجدد در نظر بگیرید. شنبه می‌تواند فرصتی برای انجام‌دادن کارهای تازه و شروعی مجدد باشد.

۱۰. روز خود را با مدیتیشن اغاز کنید

مدیتیشن راهی مؤثر برای اغاز بهتر صبح شنبه است. مطابق تحقیقات، مدیتیشن کارکرد مغز را بهبود می‌بخشد و ذهنیت شما را مثبت می‌کند. یک جلسه مدیتیشن صبح‌بعضی اوقات مزایا مختلفی دارد که با اهمیت ترین آنها عبارت‌اند از:

  • ذهن شما را از افکار منفی پاک می‌کند؛
  • به شما پشتیبانی می‌کند برای هفته بهتر برنامه‌ریزی کنید؛
  • خلق‌وخویتان را بهتر می‌کند؛
  • تمرکزتان را تحکیم می‌کند؛
  • به شما برای تحول حال‌وهوای دیگر روزهای هفته پشتیبانی می‌کند.

اگر برای مدیتیشن در صبح شنبه زمان بسیاری ندارید، حتی یک جلسه مدیتیشن سریع ۵دقیقه‌ای هم سودمند خواهد می بود.

۱۱. به سر و وضع خود برسید

طبق معمول صبح روزهای شنبه عادت داریم که اولین لباسی را که در کمد می‌بینیم بپوشیم چون نمی‌خواهیم خودمان را اذیت کنیم. بااین‌حال به سر و وضع خود رسیدن طوری که انگار قرار است به دیدن شخص خاصی برویم، می‌تواند به ما حس مثبت‌تر و اعتمادبه‌نفس بیشتری بدهد. با این کار شنبه مقداری شوق‌انگیزتر و خاص‌تر می‌بشود و نظرمان درمورد این روز تحول می‌کند. به این علت تلاش کنید خوش‌تیپ شوید. لباسی به رنگ روشن بپوشید یا پوشیدن لباس موردعلاقه‌تان را امتحان کنید تا مقداری شادتر شوید.

۱۲. صبحانه‌ای سالم بخورید

یک صبحانه سالم و خوشمزه

برای خود یک صبحانه سالم و مغذی آماده کنید. غذاهای موردعلاقه خود برای صبحانه را روی میز بچینید. این غذا احتمالا یک املت لذیذ، یک مافین خوشمزه، یک اسموتی سبز یا هر چیز فرد دیگر باشد که دوست دارید. تغذیه در سلامت عمومی شما نقش مهمی دارد و صبحانه‌ای خوب به بهبود خلق‌وخو و افزایش انرژی شما در طول روز پشتیبانی می‌کند.

۱۳. برای یک کار دلنشین برنامه‌ریزی کنید

صرف ناهاری خوشمزه، ملاقات با دوستی سپس از ساعت کاری یا حتی تماشای سریال یا برنامه موردعلاقه خود قبل از خواب می‌تواند به شما حس بهتری بدهد. اگر شنبه را با احساسی ناخوشایند اغاز کرده‌اید، به این معنی نیست که تا آخر این روز حس بدی داشته باشید. با انجام‌دادن یکی از این کارها می‌توانید یک شنبه خاکستری را به یک شنبه لذت‌قسمت تبدیل کنید.

۱۴. مقداری ورزش کنید

فعالیت بدنی داشتن راهی عالی برای تحکیم روحیه است. بر پایه تحقیقات، ورزش خوب می‌تواند بلافاصله مقدار دوپامین و سروتونین بدن را افزایش دهد و خلق‌وخو را بهتر کند. ملزوم نیست صبح سریع شنبه ورزش کنید. در طول این روز، هر زمان که زمان داشتید ورزش کنید. یک پیاده‌روی طویل‌ یا یک جلسه تمرین یوگا در خانه هم زیاد سودمند است. برای این که از مزایا ورزش برای سلامت روان منفعت‌مند شوید، همیشه هم ملزوم نیست که تمرین‌های ورزشی حرفه‌ای و شدید انجام بدهید.

شما بگویید

شنبه‌ می‌تواند فرصتی برای اغاز مجدد باشد، اما همه این‌طور فکر نمی‌کنند. امکان پذیر شما هم جزو آن دسته از افراد باشید که همیشه دلواپس اغاز صبح شنبه می باشند. احتمالا همه کارها را به صبح شنبه موکول کرده‌اید و اکنون از آمدن شنبه موعود دلواپس هستید. در این چنین شرایطی، می‌توانید راهکارهایی را امتحان کنید که در این مقاله معارفه کردیم. به‌نظر شما انجام‌دادن چه کارهای فرد دیگر به ما پشتیبانی می‌کند شنبه را شاداب‌تر و پرانرژی‌تر اغاز کنیم؟

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

منبع

مهر طلبی ـ وانمودکردن به خوشحالی

مهرطلبی چیست؛ مهربانی به‌بهای فراموش‌کردن خودتان_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

اکثر افراد دوست دارند محبوب سایرین باشند و به‌نظر آنها مثبت به‌ نظر برسند. عده‌ای به‌ حدی می‌خواهند دوست داشته شوند که خواسته‌ها و نیازهای خود را فراموش می‌کنند و دقت به نیازهای دیگران را در برتری قرار خواهند داد. اما فداکاری بیشتر از حد تبدیل ناراحتی و وابستگی ناسالم به سایرین خواهد شد. اگر شما هم همانند این افراد هستید، به گمان زیاد شخصیت مهرطلب دارید. افرادی که تمایل به مهرطلبی دارند، قلب رئوف و بزرگی دارند و به‌بهای فراموشی خودشان برای دیگران زیاد بخشنده‌اند. اما این چنین رفتاری به سلامت روان آنها لطمه می‌زند. در این مقاله می‌گوییم ریشه مهرطلبی چیست و برای درمان آن باید چه اقداماتی انجام دهید. همراهمان بمانید.

شخصیت مهر طلب کیست؟

افرادی مهرطلب‌اند که برای راضی نگه‌داشتن دیگران و خشنودکردن آنها، نیازهای خود را نادیده می‌گیرند. یکی از خصوصیات آنها این است که خود را کاملا وقف دیگران می‌کنند. این چنین افرادی امکان پذیر نتوانند بین علایق، تنفرها و سرگرمی‌های خود و دیگران فرقی بگذارند. برای این افراد سخت است که علایق، خواسته‌ها و اهداف واقعی خود را تشخیص دهند. این چنین امکان پذیر به‌سختی «نه» بگویند یا انجام کارهایی را قبول کنند که دوست ندارند. از دیگر خصوصیات افراد مهر طلب این است که زیاد تر سخت تلاش می‌کنند تا دوست‌داشتنی باشند، به این علت از مخالفت‌کردن اجتناب می‌کنند تا حس نکنند که طرد خواهند شد.

حرکت مهرطلبانه به‌شکلی است که زیاد تر نتیجه‌ای جز رنجش و ناراحتی و صدمه‌دیدن روابط ندارد و فرد حس بی‌انگیزگی و خستگی می‌کند. اگر خصوصیات افراد مهرطلب را دارید، امکان پذیر دچار دیگر مشکلات روانی همانند افسردگی و اضطراب نیز بشوید.

چند نمونه از رفتارهای مهرطلبانه

همان گونه که گفتیم، شخصیت مهر طلب سایرین را به خود برتری می‌دهد. این افراد مرتکب این چنین رفتارهایی خواهد شد:

  • برای جلوگیری از اختلاف و تنش به سایرین چیزهایی را می‌گویند که دوست دارند بشنوند.
  • انجام کارهایی را قبول می‌کنند که امکان پذیر دوست نداشته باشند.
  • وقتی که حس کنند فردی آنها را ترک خواهد کرد، مضطرب خواهد شد.
  • علایق خود را برای دقت به نیازهای سایرین نادیده می‌گیرند.
  • با فداکاری تلاش می‌کنند رابطه نزدیک خود با اطرافیانشان را نگه داری کنند.
  • تلاش می‌کنند جلوی طردشدن خود را بگیرند.
  • فکر می‌کنند تنها وقتی دوست‌داشتنی‌اند که به نیازهای دیگران دقت کنند.
  • بیشتر از حد عذرخواهی می‌کنند.
  • به‌ندرت انتقاد می‌کنند.
  • به‌ندرت با سایرین مخالفت می‌کنند.
  • نمی توانند مرزهای شخصی برای خود تعیین کنند.
  • به‌سختی می‌توانند از خواسته‌ها و نیازهای خود دفاع کنند.
  • به حرکت آزاردهنده دیگران اعتراض نمی‌کنند.
  • کار اضافه را قبول می‌کنند حتی اگر زمان نداشته باشند.
  • زیاد تر بیشتر از حد به برنامه‌ها، مسئولیت‌ها یا پروژه‌ها متعهد خواهد شد.
  • از مخالفت با افراد یا ابراز نظر صادقانه خود خودداری می‌کنند.
  • برای این که جلوی تنش را بگیرند، با چیزهایی موافقت می‌کنند که ناموافق‌ آنها می باشند.

این چنین شخصیت مهر طلب امکان پذیر این چنین احساساتی داشته باشد:

  • همیشه این سختی را حس کند که حرکت او باید دوستانه، خوب و خوشایند باشد.
  • برای دفاع از خود یا ابراز مخالفتش حس اضطراب کند.
  • به‌علت تعهدها و مسئولیت‌هایی که قبول کرده است، حس استرس کند.
  • خشمگین بشود که انگار برای خود هیچ زمان زمان ندارد.
  • حس کند نیازهای او در قیاس با خواسته‌های سایرین اهمیت ندارند.
  • حس کند سایرین از او سوءاستفاده می‌کنند.

ویژگی‌های افراد مهرطلب

افراد مبتلا به اختلال مهرطلبی تعدادی ویژگی مشترک دارند که عبارت‌اند از:

با آنکه تعدادی از این ویژگی‌های رفتاری امکان پذیر مثبت به‌ نظر برسند، افراط در آنها مخرب خواهد می بود.

ریشه مهرطلبی چیست؟

دلایل مهرطلبی در روانشناسی برای افراد گوناگون متفاوت است. در ادامه، برخی از رایج‌ترین آنها را گفتن کرده‌ایم.

۱. افتاعتمادبه‌نفس

افرادی که حس می‌کنند از دیگران قیمت کمتری دارند، امکان پذیر حس کنند که نیازهایشان اهمیتی ندارند. آنها امکان پذیر کمتر از خود دفاع کنند یا کمتر بدانند چه چیزی می‌خواهند. این افراد این چنین امکان پذیر حس کنند که اگر نتوانند به سایرین پشتیبانی کنند، هیچ هدفی در زندگی ندارند.

۲. اضطراب

برخی افراد امکان پذیر به این علت تلاش کنند سایرین را راضی نگه دارند که اضطراب دارند طرد شوند، با سایرین جور نشوند یا علت اختلاف یا توهین به سایرین باشند. برای مثال فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی امکان پذیر حس کند برای این که دوستانش او را دوست داشته باشند، باید حتما کاری را انجام دهد که آنها می‌خواهند. این چنین رفتاری تلاشی نامحسوس برای کنترل نظر و دیدگاه سایرین درمورد خود است.

۳. نابرابری

برخی از اشکال نابرابری امکان پذیر این فرضیه را تحکیم کنند که عده‌ای باید به سایرین زیاد تر دقت کنند. برای مثال جنسیت‌گرایی خیرخواهانه این ایده را ترویج می‌دهد که زنان ذاتا زیاد تر از مردان حس مادرانه و دقت به دیگران را دارند. جاانداختن این تفکرها امکان پذیر بر زنان تاثییر بگذارد و آنها حس کنند که باید شریک زندگی خود را در برتری بگذارند.

۴. اختلال‌های شخصیتی

اختلا‌ل‌های شخصیتی مشکلات روانی بلندمدتی می باشند که برخی از آنها تبدیل مهر طلبی خواهد شد. برای مثال اختلال شخصیت وابسته (DPD) علتمی‌بشود فرد حس کند در تعداد بسیاری از برهه‌های زندگی به پشتیبانی و قبول سایرین زیاد وابسته است. برای مثال شخصیت مهر طلب امکان پذیر حتی برای تصمیم‌های ساده همانند این که چه لباسی بپوشد، نیاز به شنیدن نظر سایرین داشته باشد.

۵. تأثیرپذیری از فرهنگ و جامعه

فرهنگ خانواده، جامعه یا سرزمین فرد امکان پذیر بر ماموریت‌ای که در روبه رو سایرین و خود حس می‌کند، تاثییر بگذارد. برای مثال برخی امکان پذیر یاد بگیرند که فداکاری کامل عملی پسندیده و نوعی تقواست یا باید نیازهای جمع را به نیازهای خود برتری دهند.

۶. صدمه روحی

مطابق تحقیقات، انجماد، جنگ یا گریز تنها عکس العمل‌های ممکن به حوادث صدمه‌زننده همانند سوءاستفاده نیستند. برخی افراد امکان پذیر برای محافظت از خود و جلوگیری از اختلاف و انتقاد، نیازهای خود را نادیده بگیرند و در خدمت سایرین باشند. این شخصیت‌ها برای جلب محبت و تحسین افرادی انرژی می‌گذارند که از آنها می‌ترسند و با این حرکت تلاش می‌کنند به بقای خود ادامه دهند.

۷. پرهیز از اختلاف

مهرطلبی - تصویری از فردی که توانایی نه‌گفتن ندارد

افرادی که از اختلاف و تنش می‌ترسند یا حس می‌کنند باید از آن دوری کنند، امکان پذیر با افتادن در تله مهرطلبی تلاش کنند جلوی اختلاف را بگیرند.

نحوه افت رفتارهای مهرطلبانه

با صرف زمان و تلاش می‌توانید از شدت برخی از رفتارهای مهرطلبانه خود بکاهید. با دقت به این که این اختلال زیاد تر ریشه در کودکی دارد و در افرادی شکل می‌گیرد که از نظر عاطفی امن نیستند، باید برای درمان مهرطلبی به روان‌شناس مراجعه کنید. درمانگر به شما پشتیبانی می‌کند به تمایل خود به مهر طلبی تسلط کنید و روابط سالم و ایمن با سایرین شکل دهید. برای افت این چنین رفتاری به این نکات دقت کنید:

  • به‌جای تمرکز بر خواسته‌های دیگران، به نیازها و خواسته‌ها و امیال خود دقت کنید.
  • یاد بگیرید برای آنچه می‌خواهید برای سایرین انجام دهید و چیزهایی که تحمل نخواهید کرد، مرز اشکار کنید.
  • به انجام کارهایی که دوست ندارید، نه بگویید.
  • اگر چیزی شما را اذیت می‌کند، آن را گفتن کنید.
  • سرگرمی‌هایی اشکار کنید که از آنها لذت می‌برید.

نکات بالا پشتیبانی می‌کنند استقلال خود را به‌ دست آورید و به خود مطمعن اشکار کنید. شما می‌توانید یاد بگیرید که چطور نیازها و خواسته‌های خود را به‌روشای سالم ابراز کنید.

مهرطلبی چه عواقبی دارد؟

مهرطلبان نه‌تنها به خود، بلکه به اطرافیانشان صدمه می‌زنند. این افراد با مهر طلبی خود را در معرض خطرات زیر قرار خواهند داد:

  • استرس: استرس وقتی رخ می‌دهد که فرد حس کند منبع های ملزوم برای مقابله با شرایط را ندارد. دائما نادیده گرفته‌شدن، سختی کاری بیشتر از حد یا فهرست طویل از کارهایی که باید انجام شوند علتخواهد شد فرد مهرطلب حس استرس کند. نادیده‌گرفتن نیازها و خواسته‌های واقعی شخصی نیز به فرد استرس یا اضطراب می‌دهد.
  • خستگی: تلاش بیشتر از حد برای راضی نگه‌داشتن سایرین یا پشتیبانی به آنها فرد را از نظر ذهنی و جسمی خسته می‌کند.
  • نادیده‌گرفتن خود: اگر فرد برای خود زمان و انرژی مقداری بگذارد، امکان پذیر به مراقبت از خود دقت نکند. نتیجه آن امکان پذیر فراموشی بهداشت شخصی، آراستگی ظاهری، سلامت جسمی و روحی یا انجام ماموریت های شغلی باشد. حتی امکان پذیر فرد در درازمدت برای پشتیبانی به سایرین انرژی مقداری داشته باشد.
  • رنجش و دلخوری: افرادی که حس می‌کنند چاره‌ای جز پشتیبانی به سایرین ندارند، امکان پذیر از نقش خود دلخور شوند که نتیجه آن خشمگینی و خشم است. این شخصیت‌ها این حس را به‌شکل پرخاشگری منفعل نشان خواهند داد که به‌معنی ابراز غیرمستقیم خشم از طریق طعنه‌زدن یا مسخره‌کردن است.
  • مشکلات در روابط: وقتی که فرد در زندگی شاد نباشد، این حس بر روابط او تاثییر می‌گذارد. برای مثال امکان پذیر حس کند که شریک زندگی‌اش از میل او به پشتیبانی‌کردن سوءاستفاده می‌کند که نتیجه آن ابراز اختلاف است.
  • نداشتن هویت اشکار: افرادی که زیاد به خشنودکردن سایرین دقت می‌کنند، بعد از مدتی دیگر نمی‌دانند چه چیزی می‌خواهند یا چه احساسی دارند. به‌عبارت دیگر فهمیدن مقداری از نیازها و هویت خود دارند.
  • صدمه به سایرین: مهرطلبی امکان پذیر علتبشود فرد حس دوست‌ داشته‌شدن را به سلامت دیگران برتری دهد. برای مثال امکان پذیر برای جادادن خود در جمع، درمورد دیگران غیبت کند.

درمان مهر طلبی

این که فردی چطور بتواند حرکت خود را تحول دهد، بستگی به علت آن دارد. برای مثال فرد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته یا دیگر مشکلات روانی باید به روان‌پزشک مراجعه کند. شخصیت مهر طلب نیز باید برای درمان مهر طلبی عمل کند و برای اغاز راهکارهای زیر مفیدند. این چنین منابعی همانند کتاب مهر طلبی تاثییر هریت بریکر پشتیبانی می‌کنند تا این اختلال و دلایل آن را بهتر بشناسید.

  • آهسته اغاز کنید. برای اغاز تلاش کنید در یک زمان به یکی از نیازهایتان رسیدگی کنید. برای مثال می‌توانید بین جلسات کاری مقداری استراحت کنید.
  • وقفه بیندازید. وقتی که شخصی از شما درخواستی دارد، مقداری زمان بخواهید که درمورد آن فکر کنید به‌جای این که فورا جواب دهید.
  • محدودیت وقتی اشکار کنید. وقتی که کاری را قبول می‌کنید، خودتان برای آن محدودیت وقتی یا موعد تحویل اشکار کنید به‌جای این که فرد فرد دیگر آن را انجام دهد. برای مثال قبول کنید که از فرزندان خواهر خود در زمان‌ مشخصی نگهداری کنید.
  • نه گفتن را تمرین کنید. تعداد بسیاری از اوقات بهترین تصمیم این است که نه بگویید. شما ملزم نیستید دعوت و خواسته همه را قبول کنید.

جمع‌بندی

اگر به‌پشتیبانی تست مهرطلبی فهمید این چنین رفتاری در خود شده‌اید، باید از نکاتی که در این مقاله توضیح دادیم برای تعیین مرزها و دقت به خود منفعت گیری کنید. به خودتان یادآوری کنید که شما نمی‌توانید همه را راضی نگه دارید. راهکار دیگر مراجعه به روان‌پزشک است. او پشتیبانی می‌کند حرکت خود را مدیریت کنید، نیازهایتان را در برتری بگذارید و زندگی سالمی را در پیش بگیرید.

شما بگویید

آیا فهمید مهرطلبی در خود یا اطرافیانتان شده‌اید؟ چه چیزهایی زیاد تر از همه شما را اذیت کرده‌اند و برای از بین بردن آنها چه کوششهایی کرده‌اید؟ نظر خود را با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید. این چنین اگر این نوشته برایتان سودمند بوده است، می‌توانید آن را برای دوستان خود نیز ارسال کنید.

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی زبان بدن


به پشتیبانی زبان بدن، ناگفته‌ها را بگویید و بشنوید




دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

منبع

کارگری احساسی در بانوان

کارگری احساسی چیست؛ انواع و پیامدهای کار عاطفی_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

کارگری احساسی یا کار عاطفی همان نیرو و انرژی ملزوم برای مدیریت و یقیناً تظاهر احساسات در زندگی حرفه‌ای و شخصی ماست. لبخند گرم نماینده خدمات مشتری یا همدردی پزشک معالج امکان پذیر شکلی از کارگری احساسی باشد. در زندگی امروزی، کارگری احساسی جزئی جداناپذیر از زندگی همه ما شده است و روی موقعیت‌های گوناگون اجتماعی، کاری و روابط ما تاثییر می‌گذارد. در این مقاله قرار است به فهمیدن بهتری از کارگری احساسی برسیم و ضمن آشنایی با انواع آن، درمورد تأثیرات مثبت و منفی کارگری احساسی سخن بگویید کنیم.


کارگری احساسی چیست؟

آرلی هوچیلد، جامعه‌شناس مشهور، اولین کسی می بود که عبارت کارگری احساسی یا کارگری عاطفی را در سال ۱۹۸۳ به کار برد. این عبارت در آن زمان فقط محدود به محیط کار می‌شد، اما امروزه معنی گسترده‌تری به خود گرفته است. کارگری احساسی به کارهایی حرف های می‌بشود که بدون هیچ چشمداشت و پاداشی برای از بین بردن نیاز یا راضی کردن دیگران در محیط کاری، اجتماعی و حتی شخصی انجام می‌گیرند. این تعریف زیاد تر بیانگر مدیریت احساسات در روبه رو دیگران است. فردی که دچار کارگری احساسی است، طبق معمول احساسات واقعی خود را سرکوب و به‌طوری حرکت می‌کند تا دیگران حس بهتری داشته باشند.

مثالهای کار عاطفی

افراد امکان پذیر در موقعیت‌های گوناگون کارگری احساسی کنند. رایج‌ترین مثالهای کارگری احساسی عبارت‌اند از:

  • صنعت خدماتی و رفاهی: کارگری احساسی در صنایع خدماتی جزئی از نیازمندی‌های کار است و کارمندان موظف‌اند رفتاری دوستانه و مثبت با مشتری و ارباب رجوع داشته باشند. حتی اگر محیط کاری خوشایند نباشد یا مشتریان حرکت درستی نداشته باشند، کارمندان باید از کارگری احساسی برای جلب رضایت مشتریان منفعت گیری کنند.
  • خدمات درمانی: از کارمندان حوزه خدمات درمانی انتظار می‌رود با بیماران همدردی و نیازهایشان را رفع کنند. دانشجویان پزشکی طبق معمول در طول تحصیل خود یاد می‌گیرند عکس العمل‌های احساسی خود در روبه رو بیماران را مهار کنند و رفتاری حرفه‌ای از خود نشان دهند.
  • مدیریت: افرادی که نقش رهبر یا مدیر را بر مسئولیت دارند، امکان پذیر برای اثرگذاری روی احساسات، انگیزه و کارکرد کارمندان یا جستوجو‌کنندگانشان از کارگری احساسی منفعت گیری کنند. برای مثال رهبران امکان پذیر ناچار شوند حتی در روبه رو با موقعیت بحرانی، خود را خوش‌بین نشان دهند تا کارمندان وحشت نکنند.
  • زندگی شخصی: افراد برای خوشحالی و رضایت فرزندان یا شریک زندگی‌شان طبق معمول از کارگری احساسی منفعت گیری می‌کنند. برای مثال امکان پذیر در خانواده‌ای از مادر انتظار برود که پرورش فرزند را تنهایی به مسئولیت بگیرد، همه نیازهای فرزندان را برآورده کند و همیشه مسئول او گفت و گو‌های احساسی مهم باشد.
  • شبکه اجتماعی: امکان پذیر در گروه‌ها، نظرات یا حتی مکالمات شخصی از کارگری احساسی منفعت گیری بشود. برای مثال هنگامی فردی در فضای مجازی نژادپرست خطاب بشود، امکان پذیر به فرد روبه رو اصرار کند تا بفهمد علت این سخن چیست. این شخص بعد از شنیدن توضیحات فرد روبه رو، هم چنان تلاش می‌کند به او اثبات کند نیت درستی داشته است.

انواع کارگری احساسی

مطابق حرف های هوچیلد، کارمندان از دو روش برای ابراز احساسات خود منفعت گیری می‌کنند: تظاهر سطحی و عمیق. کارمند این دو روش را برای مدیریت احساساتش به کار می‌برد تا نیاز شغلش را برآورده کند.

  • تظاهر سطحی: کارمند احساساتی را ابراز می‌دهد که با حس درونی‌اش متفاوت است. برای مثال امکان پذیر حال خوشی نداشته باشد، اما برای رضایت مشتری ناچار بشود لبخند به لب به او جواب دهد.
  • تظاهر عمیق: کارمندان تلاش می‌کنند حس واقعی خود را تحول دهند و چیزی را که انتظار می‌رود به ارباب رجوع ابراز دهند، جانشین حس واقعی خود کنند.

کارگری احساسی در زنان

بانوان، به‌خصوص در خانواده، زیاد تر از هر فردی در معرض کار عاطفی قرار می‌گیرند. در واقع زیاد تر از زن یا مادر خانواده انتظار می‌رود که بار احساسی مسائل گوناگون را به دوش بکشد و احساسات دیگر اعضای خانواده را نیز مدیریت کند. با این که جامعه روزبه‌روز در حال تحول است، باز هم زیاد‌ها ماموریت خانم خانه می‌دانند که حواسش به مناسبت‌ها باشد، کارهای خانه را انجام دهد، از طرف همسر کادوی مناسب برای دیگران تهیه کند، کودک را زمان شلوغ‌کاری‌اش آرام کند یا به پدرشوهر مریض‌احوالش سر بزند. همه این کارها مثالهایی از کارگری احساسی می باشند، چراکه هم از نظر عاطفی و هم از نظر جسمانی باید از دیگران حمایتکنند. حتی با این که امروزه تعداد بسیاری از خانم‌ها شاغل می باشند، باز هم از بار کارگری احساسی آنها چیزی کم نشده و هم چنان حمایتکننده احساسی خانواده به شمار می‌آیند.

از طرفی زیاد تر مشاغلی که نیازمند کارگری احساسی می باشند، به خانم‌ها سپرده خواهد شد. درصد بیشتری از کارکنان حوزه خدمات‌ درمانی، فراهم اجتماعی، مراقبت از کودکان و خدمتکاران را خانم‌ها راه اندازی خواهند داد. ملزوم به ذکر است که کارگری احساسی به‌خودی‌خود چیز بدی نیست و ملزوم است همه آن را انجام بدهند. با وجود این، زیاد‌ها با این که بار کارگری احساسی زیاد تر بر دوش خانم‌ها باشد موافق نیستند و در تلاش برای تحول این حالت‌اند.

تأثیرات کارگری احساسی

ساده‌ترین و رایج‌ترین تأثیر کارگری عاطفی روی افراد کلافگی و فرسودگی است. این که دائم طوری حرکت کنید که به مذاق دیگران خوش بیاید، برای هر فردی امکان پذیر خسته‌کننده باشد. این چنین کارگری احساسی در کارمندانی که با چشم‌پوشی از حس واقعی خود باید احساسات مثبت ابراز دهند، امکان پذیر در طویل‌زمان جهت مشکلات هویتی بشود. مشکل فرد دیگر که در این نوع مشاغل وجود دارد این است که نیاز کارمند نادیده گرفته می‌بشود و دقت صرف به نیاز ارباب رجوع اعتدال را بر هم می‌زند.

یقیناً کارگری احساسی امکان پذیر خوبی‌هایی نیز داشته باشد. برای مثال زیاد‌ها با خدمات‌رسانی به دیگران حس رضایت می‌کنند. نکات منفی‌ای که گفتن شدند، زیاد تر درمورد تظاهر سطحی صدق می‌کنند که فرسودگی احساسی را به جستوجو دارد، اما با تظاهر عمیق امکان پذیر به رضایت شغلی، رضایت مشتری و کارکرد کاری بهتر برسید. به زبان ساده، اگر شما احساساتی را توانایی کنید که نیاز است در محیط کاری از خود ابراز دهید، دیگر نیازی به تظاهرکردن جلوی ارباب رجوع نخواهد می بود.

شما بگویید

درست است که کارگری احساسی در طویل‌زمان جهت فرسودگی احساسی می‌بشود، اما راهی برای جلوگیری از این قضیه نیز وجود دارد. برای مثال اگر در محیط کاری خود سختی بسیاری ناشی از کارگری احساسی تحمل می‌کنید، بهتر است با تمرین کافی سراغ تظاهر عمیق بروید. اگر در محیط خانه حس می‌کنید بار احساسی همه اعضای خانواده روی دوش شما است، می‌توانید به مشاور مراجعه کنید تا راهکار درستی پیش رویتان قرار دهد.

شما تا چه اندازه دچار کارگری احساسی هستید؟ آیا این قضیه به سود شما بوده یا جهت خستگی شما شده است؟

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

منبع

ریسک های اعتیاد به خشم

مقابله با اعتیاد به خشم؛ چرا برخی‌ها همیشه عصبانی می باشند؟_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

خشم یکی از عکس العمل‌های طبیعی بدن است و هنگامی تشکیل می‌بشود که اوضاع بر وفق مراد نباشد، اما هر احساسی حد و اندازه‌ای دارد. اگر همه مدتی که پشت فرمان نشسته‌اید، عصبانی هستید یا با کوچک‌ترین اتفاقی به‌شدت عصبانی می‌شوید یا حتی بعضی اوقات بدون هیچ علت خاصی حس خشمگینی می‌کنید، امکان پذیر به خشم اعتیاد داشته باشید. در این مقاله بازدید می‌کنیم اعتیاد به خشم چیست، چرا تشکیل می‌بشود و چه نشانه‌هایی دارد. این چنین راهکارهایی برای مقابله با این مشکل اراعه می‌دهیم. با ما همراه باشید.

اعتیاد به خشم چیست؟

اولین مسئله‌ای که باید بدانید این است که اعتیاد به خشم (Rageaholic) در دسته اختلالات خلقی قرار نمی‌گیرد و در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی هم ثبت نشده است. یقیناً این بدان معنی نیست که اعتیاد به خشم حقیقت ندارد. وقتی که فردی نمی‌تواند خشمگینی و نوسانات حالات روحی روانی خود را مهار کند یا به محض این که کوچک‌ترین اتفاقی می‌افتد به‌شدت خشمگین می‌بشود، اعتیاد به خشم دارد. این مشکل در تعداد بسیاری از منبع های معتبر علمی بازدید و وجودش اثبات شده است فقط رسما نوعی اختلال روانی محسوب نمی‌بشود.

مطابق آمار، آقایان زیاد تر از خانم‌ها خشمگین خواهد شد. آقایان زمان خشمگینی پرخاشگری می‌کنند،‌ اما خانم‌ها امکان پذیر از راه حلهای فرد دیگر برای ابراز خشمشان منفعت گیری کنند. به همین علت گمان اعتیاد به خشمگینی در آقایان زیاد تر است. این چنین افرادی که نشانه‌های اعتیاد به خشم را دارند، امکان پذیر به اختلال انفجاری متناوب (IED) مبتلا باشند.

نشانه‌های اعتیاد به خشم

این مشکل نوعی اختلال خلقی اشکار نیست و به همین علت امکان پذیر در افراد گوناگون نشانه‌های متغیری داشته باشد. افراد معتاد به خشم هیچ روزی را بدون خشمگینی پشت‌سر نمی‌گذارند و عکس العمل‌های پرخاشگرانه به یکی از رفتارهای روزمره آنها تبدیل می‌بشود.

متداول‌ترین نشانه‌های خشم اعتیادگونه عبارت‌اند از:

  • نشانه‌های جسمی: سردرد، معده‌درد، دندان قروچه، گرفتگی فک، سرگیجه، لرزش، حس گرما و برافروختگی، تعریق، تپش قلب.
  • نشانه‌های احساسی: کینه، اضطراب، رنجش، غم، افسردگی، ناامیدی، نفرت و انزجار.
  • رفتارها: فریادزدن، سخن بگویید‌کردن با صدای بلند، پرخاشگری، عکس العمل شدید حتی به شوخی‌های اطرافیان، کنایه‌زدن، قدم‌زدن و بی‌قراری، صدمه‌رساندن به وسایل.
  • نشانه‌های شناختی: او گفت‌وگوی درونی منفی، افکار و تصورهای خصمانه، نشخوار ذهنی درمورد انتقام.

هنگامی افراد معتاد به خشم عصبانی خواهد شد، عکس العمل‌های شدید و فراتر از انتظار نشان خواهند داد.

علل عادت به خشم چیست؟

حس خشمگینی همیشگی امکان پذیر علت‌های مختلفی داشته باشد از جمله:

  • ژنتیک؛
  • تروما در قبل؛
  • ضعف توانایی‌های مقابله‌ای (توانایی مدیریت ذهن و احساسات در شرایط ناخوشایند)؛
  • فشارهای روانی و چالش‌هایی که فرد در زندگی با آنها دست‌وپنجه نرم می‌کند؛
  • سوءتفاهم و برداشت نادرست از موقعیت؛
  • سابقه خانوادگی اعتیاد به خشم (بچه‌هایی که در محیطی پر از پرخاشگری بزرگ خواهد شد، خشم بیشتری دارند و عکس العمل‌های شدیدتری زمان خشم نشان خواهند داد)؛
  • مصرف مواد مخدر؛
  • اختلالات روانی و خلقی و بیماری‌های روانی؛
  • صدمه‌های فیزیکی همانند ضربه به سر؛
  • رفتارهای ناخوشایند دیگران همانند اذیت و آزار، تمسخر، تهدید، توهین یا فریادزدن.

خطرات اعتیاد به خشم

افراد معتاد به خشم طبق معمول زیاد سریع عصبانی خواهد شد و سپس خشمشان سریع فروکش می‌کند؛ زمان‌زمان خشمگینی آنها طبق معمول زیاد تر از ۳۰ دقیقه نمی‌بشود، اما در همین زمان مختصر هم صدمه‌های شدیدی به خود و اطرافیانشان می‌زنند. اعتیاد به خشم روی سلامت جسم و روان افراد و زندگی شخصی، اجتماعی و کاری آنها تاثییر می‌گذارد.

برخی از مشکلاتی که خشمگینی همیشگی تشکیل می‌کند، عبارت‌اند از:

  • افزایش سختی خون؛
  • تأثیر منفی روی روابط بین‌فردی (روابط عاطفی، خانوادگی، دوستانه و کاری)؛
  • استرس و اضطراب شدید به‌خاطر ناتوانی در کنترل خشم و عکس العمل‌های شدید؛
  • گمان تشکیل صدمه‌های جسمی که نتیجه ابراز فیزیکی خشم است؛
  • گمان ابراز خسارات جبران‌ناپذیر همانند ارتکاب قتل یا صدمه‌رساندن به دیگران؛
  • تشکیل مشکل در محل کار و تحصیل و گمان اخراج‌شدن از کار، مدرسه یا دانشگاه؛
  • افزایش گمان ابتلا به اختلالات خلقی همانند اختلال انفجاری متناوب و افسردگی؛
  • افزایش گمان ابتلا به بیماری‌ قلبی، التهاب، دردهای مزمن و سکته مغزی.

خشم مهارنشده همانند انبار باروت است و هربار تحریک می‌شوید، همانند این است که یک کبریت در این انبار باروت بیندازید؛ امکان پذیر بالاخره یک‌ بار کبریتی که می‌اندازید، این انبار باروت را منفجر کند و خسارات جبران‌ناپذیری به بار آورد.

بعضی اوقات نتیجه اعتیاد به خشم صدمه‌رساندن به عزیزترین افراد زندگی است.

اعتیاد به خشم در کودکان و نوجوانان

در سن بلوغ گمان این که نوجوانان همیشه خشمگین باشند، زیاد تر می‌بشود. آنها در این سن طبق معمول تشخیص نمی‌دهند زمان خشمگینی باید چه واکنشی داشته باشند و پرخاشگری می‌کنند. اگر فرزند نوجوان شما نیز این چنین مشکلی دارد، بهتر است او را نزد روان‌شناس ببرید و روال درمان مناسبی را در پیش بگیرید. شما به همراه درمانگر می‌توانید توانایی‌های مقابله‌ای و توانایی کنترل احساسات را به فرزندتان بیاموزید.

برخی از راه حلهای کاربردی دیگر برای کنترل پرخاشگری در کودکان و نوجوانان عبارت‌اند از:

  • بازدید کنید چه رفتارهایی فرزندتان را خشمگین می‌کنند و از انجام این رفتارها پرهیز کنید.
  • یقین شوید در خانواده شما روابط سالم، شفاف و مؤثرند، اعضای خانواده با هم در تعامل می باشند و سوءتفاهمی پیش نمی‌آید.
  • فرزندتان را به ورزش ترغیب کنید. دویدن و ضربه‌زدن به کیسه بوکس یا ورزش کیک بوکسینگ از راه حلهایی است که انرژی و خشم نهفته فرزندتان را تخلیه می‌کند.
  • از فرزندتان بخواهید علائم خشمش را بشناسد و هنگامی فهمید آن می‌بشود، کاری را که دوست دارد برای آرام‌کردن خودش انجام دهد. هنگامی فرزندتان آرام است درمورد این که پرخاشگری‌هایش چه صدمه‌هایی به خودش و دیگران می‌رسانند، با او سخن بگویید کنید. هنگامی فرزندتان در مدیریت خشمش موفق می‌بشود، او را تشویق کنید.
  • به فرزندتان پشتیبانی کنید تا راه‌هایی برای ابراز احساسات گوناگون از جمله خشم اشکار کند. راه‌هایی همانند خاطره نویسی روزانه یا نقاشی‌کردن به بچه‌ها پشتیبانی می‌کند بدون پرخاشگری خشمشان را ابراز کنند.

آیا افراد معتاد به خشم درمان خواهد شد؟

روش درمان اعتیاد به خشم بسته به شدت بیماری متفاوت است. بعضی اوقات اوقات فرد با روان‌ درمانی یا گروه‌ درمانی (گروه‌هایی که افراد با شرایط شبیه جمع خواهد شد تا اقداماتی برای بهبود انجام بدهند) می‌تواند خشمش را مدیریت کند، اما بعضی اوقات به‌راه حلهای پیچیده‌تری همانند مصرف دارو یا حتی بستری در بیمارستان‌های روانی نیاز دارد.

روان‌درمانی به افراد پشتیبانی می‌کند تا یاد بگیرند چطور باید حس خشمشان را ابراز دهند و با چه راه حلهایی می‌توانند آن را صحیح ابراز کنند. تکنیک‌های شناختی‌رفتاری (CBT) یکی از کاربردی‌ترین راه حلهای روان‌درمانی برای افراد معتاد به خشم است. در این تکنیک، روان‌درمانگر ریشه خشم افراد را اشکار می‌کند. این چنین ربط بین رفتارهای پرخشاگرانه و افکار منفی عامل آنها را به افراد مشخص می کند. افراد معتاد به خشم در روان‌درمانی این چنین توانایی‌های ارتباطی، توانایی‌های مدیریت استرس و توانایی‌های حل قضیه را یاد می‌گیرند تا زمان ابراز مشکل به‌جای خشمگین‌شدن، بتوانند به روشای مؤثر آن را حل کنند.

اگر شدت اعتیاد به خشم در فردی زیاد باشد، روان‌شناس او را به روان‌پزشک ارجاع می‌دهد تا در کنار جلسات مشاوره، از دارودرمانی هم منفعت گیری کند. داروهای ضدافسردگی، ضداسترس، ضدتشنج و ضدروان‌پریشی متداول‌ترین داروهایی می باشند که برای افراد معتاد به خشم تجویز خواهد شد. مصرف این داروها مطابق دستور پزشک شدت عکس العمل‌ها و پرخاشگری‌های این افراد را کمتر می‌کند.

اگر به خشم اعتیاد داریم، چه کنیم؟

اگر زیاد عصبانی می‌شوید، به گمان زیاد خودتان هم می‌دانید که هم به‌ خودتان و هم به اطرافیان چه مقدار صدمه می‌رسانید. به این علت ملزوم است کم‌کم برای تسلط بر خشم خود تمرین کنید و یاد بگیرید به روشی درست احساسات‌تان را ابراز دهید و موقعیت ناخوشایندی را که در آن قرار دارید مدیریت کنید.

کنترل خشم

چند تکنیک که به شما پشتیبانی می‌کنند در لحظه از انفجار خشمتان پیشگیری کنید عبارت‌اند از:

  • تکنیک‌های نگه داری اسایش را تمرین کنید: مدیتیشن، تنفس عمیق و تصویرسازی ذهنی از راه حلهایی‌اند که به اسایش شما پشتیبانی می‌کنند.
  • محیط را تحول دهید: هنگامی عصبانی هستید، به‌جای ادامه‌دادن او گفت و گو، محیط را ترک کنید. پیاده‌روی به شما پشتیبانی می‌کند ذهنتان را آرام کنید.
  • منطقی فکر کنید: به‌جای این که عکس العمل‌های عصبی، ناگهانی و پرخاشگرانه نشان دهید، با علتفکر کنید و حرکت درست را نشان دهید.
  • توانایی‌های ارتباطی خود را تحکیم کنید: هنگامی حس خشم ابراز می‌کند، به‌جای این که سریع عکس العمل نشان دهید، به سخن بگویید‌های فرد روبه رو گوش کنید. سپس چند ثانیه صبر کنید و سپس از فکرکردن به آنچه شنیده‌اید، جواب درستی بدهید.
  • تحرک داشته باشید: هنگامی عصبانی هستید، تنش‌های بسیاری در بدنتان وجود دارد که با تمرین و تحرک می‌توانید این تنش‌ها را خالی کنید. برای مثال ضربه‌زدن به کیسه بوکس یکی از راه حلهای مناسب برای تخلیه انرژی ناشی از خشم است.
  • عوامل محرکه را حذف کنید: اگر اهل مصرف سیگار، کافئین زیاد یا الکل هستید، به گمان زیاد می‌دانید که این مواد علائم خشمتان را شدیدتر می‌کنند. با ترک سیگار و دیگر عادت‌های مخرب، کنترل خشم و مدیریت درست عکس العمل‌ها برایتان ساده‌تر می‌بشود.
  • از راهکارهای مدیریت خشم در موقعیت‌های گوناگون منفعت گیری کنید: برای مثال در مقاله «راهکارهایی که شما را از عصبانی شدن در میانه رانندگی باز می‌دارد» درمورد راه حلهایی برای کنترل احساسات در میانه رانندگی سخن بگویید حرف های‌ایم.

راهکارهای بالا امکان پذیر در موقعیتی که خشمگین می‌شوید، به شما پشتیبانی کنند احساسات‌تان را مهار کنید، اما درمان ریشه‌ای اعتیاد به خشم نیست. برای پیداکردن ریشه درونی و روانی این مشکل بهتر است با درمانگر مشورت کنید و با جلسات درمانی منظم از خشمگینی‌های ناگهانی و غیرقابل‌کنترل رها شوید.

سخن پایانی؛ خشم‌ سرکوب‌کردنی نیست!

خشم یکی از احساسات ماست و سرکوب‌کردن آن به سلامت جسم و روان صدمه می‌رساند. انسان‌ها باید یاد بگیرند چطور حس خشمشان را فهمیدن کنند و آن را به روشی صحیح ابراز دهند. افرادی که توانایی‌های مقابله با شرایط ناخوشایند را می‌دانند، دیگر اعتیاد به خشم ندارند و می‌توانند ذهن و احساساتشان را مدیریت کنند و بر اوضاع مسلط شوند.

در این مقاله بازدید کردیم اعتیاد به خشم چیست، چه ویژگی‌هایی دارد و چطور درمان می‌بشود. اگر شما یا یکی از عزیزانتان علائمی را دارید که در این مقاله بازدید کردیم، پیشنهاد می‌کنیم با روان‌درمانگری حرفه‌ای مشورت کنید. درمان اعتیاد به خشم هم سلامت ذهن و جسمتان را نگه داری می‌کند و هم به بهبود روابط و زندگی شخصی و اجتماعی‌تان پشتیبانی خواهد کرد.

برای از بین بردن احساس افسردگی چه کاری انجام دهیم؟


در افسردگی غم به لایه‌های عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و حرکت شما به‌وجود می‌آورد. اگر حس افسردگی دارید، حتما با پشتیبانی یک روانشناس متخصص مشکل را ریشه‌یابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ربط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی زبان بدن


به پشتیبانی زبان بدن، ناگفته‌ها را بگویید و بشنوید




دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

منبع

توهم چیست - فردی در حال فکر به عوامل توهم‌زا

توهم چیست؛ انواع، علائم و روش درمان_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

منظور از توهم در روان‌شناسی باورهایی‌اند که به‌رغم نبوده است هیچ‌گونه شواهدی، هم چنان ادامه می‌یابند. زیاد تر اوقات انواع توهم با بیماری‌های روانی همانند اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی یا افسردگی شدید همراه‌اند. این باورهای غلط امکان پذیر طیف وسیعی از موضوعات را در بر گیرند و در برابر استدلال منطقی زیاد مقاوم‌اند. ببینید توهم چیست، انواع آن کدامند و چطور درمان می‌بشود. با ما همراه باشید.

بیماری توهم چیست؟

افراد مبتلا به توهم فکری طبق معمول اعتقاد دارند که مدام تحت‌تعقیب، نظارت یا کنترل نیروهای خارجی می باشند یا توانمندیهای اختصاصی‌ای دارند. این باورها امکان پذیر بعضی اوقات زیاد آزاردهنده باشند و زندگی روزمره فرد مبتلا را مختل کنند.

توهمات امکان پذیر بعضی اوقات معمولی و بعضی اوقات زیاد شگفت‌وغریب باشند. مثالهای معمولی توهم عبارت‌اند از وقتی است که فرد توهم می‌زند تحت‌تعقیب است، فردی عاشق اوست یا همسرش به او خیانت می‌کند. توهم‌های شگفت‌وغریب هم مربوط به چیزهایی‌اند که هیچ زمان رخ نخواهند داد، همانند ربوده‌شدن توسط بیگانگان.

انواع توهم

انواع هذیان و توهماتی که در این تکه معارفه خواهد شد، فقط چند نمونه از انواع متعدد توهم‌اند و امکان پذیر از نظر شدت، بسیاری و زمان‌زمان وقوع بسته به افراد و شرایط خاص آنها متفاوت باشند.

۱. توهم اروتومانیا

اختلال اروتومانیا یا خودمعشوق‌پنداری یعنی باور به این که فردی مشهور یا دارای موقعیت اجتماعی عالی عاشق فرد مبتلاست. شخص مبتلا به این توهم امکان پذیر باور کند که هنرپیشه یا فرد معروف مورد نظر به او علاقه‌مند است یا تصمیم نزدیک‌شدن به او را دارد. طبق معمول در این شرایط فرد مبتلا تلاش می‌کند به هر طریقی با شخصی که معتقد است او را دوست دارد، ربط برقرار کند.

۲. توهم خودبزرگ‌بینی

فرد مبتلا به این نوع توهم بیش‌ از حد حس ارزشمندی می‌کند و خود را دارای دانش، ثروت، توانایی و قوت بسیار‌ای می‌داند. برای مثال امکان پذیر باور کند که کشف مهمی کرده یا از طرف نهادی خاص برای نجات جهان فرستاده شده است. این فرد همیشه باور دارد که توانایی یا قدرتی شگفت انگیز دارد و با خداوند یا نهادهای خاص ارتباطی اختصاصی دارد.

۳. توهم تعقیب و آزار

فرد مبتلا به این توهم بر این باور است که نزدیکانش جاسوسی او را می‌کنند یا در حال خیانت به او می باشند. این توهم علتمی‌بشود فرد همیشه دلواپس صدمه‌هایی از جانب دیگران باشد و این هراس زندگی او را مختل کند.

۴. حسادت

در این نوع توهم به‌رغم نبوده است شواهدی مبنی بر خیانت، فرد معتقد است شریک عاطفی یا همسرش در حال خیانت‌کردن به اوست. این فرد مدام به این فکر می‌کند که شریک زندگی‌اش در نبوده است او با معشوق مخفی خود ملاقات می‌کند یا در حال ردوبدل‌کردن پیغام‌های عاشقانه با اوست.

۵. توهم جسمانی

در این نوع توهم فرد مدام حس بیماربودن می‌کند و معتقد است به نوعی اختلال یا بیماری خاص مبتلاست. این در حالی است که فرد هیچ نشانه جسمانی خاصی مبنی بر بیماربودن ندارد.

علائم توهم

علائم هشداردهنده توهم امکان پذیر شامل این موارد باشد:

  • مشکلات خواب؛
  • بدگمانی به دیگران؛
  • افکار و حرکت غیرمعمول؛
  • مشکل در برقراری ربط؛
  • افکار یا ایده‌های پارانوئید؛
  • انزوای اجتماعی یا کمتر زمان‌گذراندن با دیگران؛
  • مشکلاتی در عرصه مراعات بهداشت شخصی یا خودمراقبتی.

علل توهم

گرچه اکنون هیچ توضیح مشخصی برای علت تشکیل توهم وجود ندارد، به‌نظر محققان چندین عامل در تشکیل این اختلال نقش دارند. در این تکه عوامل تشکیل انواع توهم را معارفه می‌کنیم.

۱. ژنتیک

ژنتیک یکی از با اهمیت ترین عوامل مؤثر در تشکیل انواع اختلالات روانی از جمله توهم است. طبق معمول گمان ابتلای افرادی که یک یا چند نفر از اعضای خانواده‌شان دچار این‌گونه اختلالات می باشند، زیاد تر از دیگران است. برای مثال فرزند والدین مبتلا به اختلال هذیانی یا اسکیزوفرنی زیاد تر از دیگر افراد در معرض ابتلا به این اختلالات است.

۲. اختلالات حسی

مطابق پژوهش‌ها، هذیان و توهم در افراد دچار اختلال بینایی یا شنوایی شایع‌تر است. فردی که مشکل بینایی یا شنوایی دارد، به‌علت ناتوانی در فهمیدن تعداد بسیاری از مسائل، زیاد تر به ادراک نادرست از حقیقت تکیه می‌کند. یقیناً این یافته‌ها به این معنی نیست که افراد مبتلا به اختلالات حسی حتما دچار هذیان و توهم خواهند شد؛ امکان پذیر تعداد بسیاری از افراد نابینا یا ناشنوا هیچ مشکلی در عرصه اختلالات هذیانی نداشته باشند.

۳. علل بیولوژیکی

محققان در پژوهش‌های موردی تعداد بسیاری به این نتیجه رسیدند که بعضی اوقات علل بیولوژیکی علتایجاد انواع توهم خواهد شد. در پژوهشی که در سال ۲۰۱۸ انجام شد، محققان شرایط چند نفر از افرادی را که سکته مغزی کرده‌ بودند، بازدید کردند. نتیجه این می بود که افرادی که دچار سکته کانونی در تکه راست قشر پیش‌پیشانی مغز شده بودند، مبتلا به توهم بوده‌اند.

در این پژوهش‌ها اشکار شد که این تکه از مغز با غده‌های قاعده‌ای یا گانگلیون‌های پایه و سیستم لیمبیک ربط دارند و ورودی‌های نورون‌های دوپامین مغز میانی را دریافت می‌کند. دوپامین نوعی انتقال‌دهنده عصبی است که در تشکیل انگیزه، لذت و پاداش نقش دارد. در این پژوهش اشکار شد که دریافت نامنظم دوپامین افراد را در معرض ابتلا به اسکیزوفرنی و روان‌پریشی قرار می‌دهد. با این تفاسیر، به گمان زیاد سیگنال‌دهی معیوب دوپامین در تشکیل و پیشرفت توهم نقش بسزایی دارد.

۴. عوامل محیطی

رایج‌ترین عوامل محیطی که امکان پذیر در تشکیل یا تشدید توهم نقش داشته باشند، عبارت‌اند از:

  • رویدادهای استرس‌زای زندگی: رویدادهای صدمه‌زا یا استرس‌زا همانند سوء‌منفعت گیری، خشونت یا غم ازدست‌دادن عزیزان امکان پذیر گمان ابتلا به توهم را افزایش دهند.
  • انزوای اجتماعی: نداشتن حمایتاجتماعی و منزوی‌بودن فرد امکان پذیر علتایجاد توهم شوند، چون طبق معمول افرادی که از نظر اجتماعی منزوی می باشند، زیاد تر در معرض پارانویا و بی‌اعتمادی می باشند.
  • مصرف مواد مخدر: مصرف مواد مخدر به‌اختصاصی داروهایی همانند آمفتامین‌ها یا مواد توهم‌زا علتایجاد توهم و هذیان در برخی افراد می‌بشود.

گرچه عوامل محیطی امکان پذیر در تشکیل توهم نقش داشته باشند، لزوما به‌خودی‌خود علتایجاد توهم نمی‌شوند.

دیگر عوامل

بر پایه پژوهشی که در سال ۲۰۱۷ انجام شد، تعداد بسیاری از افرادی که به اختلال استرس بعد از سانحه (PTSD) مبتلا شده‌اند، دچار توهم به‌اختصاصی از نوع آزار و اذیت شده‌اند. علاوه‌بر اختلال هذیانی، برخی اختلالات روانی دیگر هم در تشکیل توهم نقش دارند. دیگر عوامل ابتلا به توهم عبارت‌اند از:

درمان توهم

فهمیدن انواع توهم و رسیدگی به آنها امکان پذیر فرایندی چالش‌برانگیز باشد، به‌خصوص اگر فرد مبتلا قوت تشخیص نادرست‌بودن باورهایش را نداشته باشد. برخی از افراد مبتلا به توهم امکان پذیر برای اغاز درمان مقاومت کنند و این قضیه درمان اولیه را دشوار می‌کند.

در مواردی که توهم زندگی روزمره فرد را مختل نمی‌کند، احتمالا فرد فکر کند نیازی به درمان ندارد. در این چنین مواردی، رویکرد حمایتی ملایم از سوی عزیزان امکان پذیر برای تشویق فرد به اغاز درمان سودمند باشد. مهم است به افراد دچار توهم با مهربانی و لطافت نزدیک شوید و با متخصصان سلامت روان همکاری کنید تا فرایند درمان به‌خوبی طی بشود.

۱. مصرف دارو

طبق معمول برای درمان فرد مبتلا به توهم داروهای ضدروان‌پریشی (آنتی‌سایکوتیک‌ها) تجویز می‌بشود. آنتی‌سایکوتیک‌های معمولی داروهایی می باشند که برای مسدودکردن گیرنده‌های دوپامین در مغز منفعت گیری خواهد شد. این داروها از دهه ۱۹۵۰ برای درمان بیماری‌های روانی منفعت گیری شده‌اند و برخی از رایج‌ترین آنها عبارت‌اند از:

  • کلرپرومازین؛
  • فلوفنازین؛
  • تیوتیکسین؛
  • پرفنازین؛
  • هالوپریدول؛
  • تری‌فلوپرازین.

نسل دوم آنتی‌سایکوتیک‌ها که به آنتی‌سایکوتیک‌های آتیپیک معروف‌اند، نوع جدیدی از داروها می باشند که برای درمان اختلالات هذیانی نیز منفعت گیری خواهد شد اما در قیاس با آنتی‌سایکوتیک‌های معمولی عوارض جانبی کمتری دارند. این داروها با مسدودکردن گیرنده‌های دوپامین و سروتونین در مغز عمل می‌کنند و به نظر می‌رسد برای درمان علائم توهم و اختلال هذیانی مؤثرترند. برخی از این داروها عبارت‌اند از:

  • الانزاپین؛
  • کلوزاپین؛
  • آریپیپرازول؛
  • آسناپین؛
  • ایلوپریدون؛
  • ریسپریدون؛
  • کاریپرازین؛
  • زیپراسیدون.

بعضی اوقات برای درمان توهم داروهای ضدافسردگی و آرام‌قسمت نیز تجویز خواهد شد. داروهای ضدافسردگی همانند مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) طبق معمول برای درمان اضطراب ناشی از توهم منفعت گیری خواهد شد.

هرکدام از این داروها عوارض جانبی منحصربه‌فردی دارند و فقط باید در صورت صلاحدید و تجویز پزشک مصرف شوند.

۲. روان‌درمانی

توهم چیست- روان‌درمانی برای درمان توهم

روان‌درمانی نیز امکان پذیر در کنار مصرف دارو یا به‌تنهایی برای تسلط بر استرس ناشی از توهم برای فرد تجویز بشود. انواع گوناگون روان‌درمانی برای درمان توهم عبارت‌اند از:

  • درمان شناختی‌رفتاری (CBT): درمان شناختی‌رفتاری نوعی روش درمانی است که بر شناسایی و به‌چالش‌کشیدن الگوهای فکری و رفتاری تمرکز دارد.
  • درمان روان‌پویایی: درمان روان‌پویایی نوعی روانکاوی است که بر الگوهای ناخودآگاه فکری و رفتاری متمرکز است. درمان روان‌پویشی امکان پذیر برای کشف عوامل عاطفی و روان‌شناختی عرصه‌ای منفعت گیری بشود که در تشکیل توهم نقش دارند.
  • خانواده‌درمانی: خانواده‌درمانی شامل روان‌درمانی با فرد مبتلا و اعضای خانواده او برای بازدید الگوهای ارتباطی‌ای است که علتایجاد توهمات فرد خواهد شد.
  • گروه‌درمانی: گروه‌درمانی شامل کار با گروهی از افراد است که ازمایش ها یا چالش‌های شبیهی دارند.
  • درمان مبتنی بر ضمانت و پذیرفتن (ACT): در این روش درمانی از تکنیک‌های پذیرفتن و ذهن‌آگاهی همراه با ضمانت و فرایندهای تحول حرکت برای افزایش انعطاف‌پذیری روانی منفعت گیری می‌بشود.

مؤثرترین روش درمان توهم بسته به فرد، نیازها و شرایط خاص او متفاوت است.

توانایی‌های مقابله با توهم

امکان پذیر سوال کنید درمان خانگی توهم چیست؟ گسترش توانایی‌های مقابله‌ای در کنار راه حلهای درمانی مهم علتمی‌بشود فرد علائم توهم و اختلال هذیانی را بهتر مهار کند. این توانایی‌های سودمند عبارت‌اند از:

  • انجام فعالیت‌های لذت‌قسمت؛
  • ذهن‌آگاهی برای ماندن در زمان حال؛
  • ترفندهای تنظیم احساسات همانند تنفس عمیق؛
  • آمادگی و داشتن برنامه برای وقتی که توهم عود می‌کند.

با گذشت زمان و تمرین این توانایی‌ها به منبع های مورد قیمت مادام‌العمر برای تاب‌آوری تبدیل خواهد شد.

سؤالات رایج

۱. توهم چیست و راه درمانش چیست؟

توهم یکی از علائم مهم روان‌پریشی و شامل باورها قوی به چیزهای نادرست است. دارو و روان‌درمانی ۲ روش مهم درمان این بیماری می باشند.

۲. چطور توهم را از بین ببریم؟

گسترش توانایی‌های مقابله‌ای در کنار راه حلهای درمانی مهم علتمی‌بشود علائم توهم را بهتر مهار کنید.

۳. علت توهم زدن در نوجوانان چیست؟

ژنتیک، اختلالات حسی، عوامل محیطی و عوامل بیولوژیکی با اهمیت ترین علل توهم در نوجوانان و بزرگ‌سالان است.

سخن پایانی

افراد مبتلا به توهم طبق معمول اعتقاد دارند که مدام تحت‌تعقیب، نظارت یا کنترل نیروهای خارجی می باشند یا توانمندیهای اختصاصی‌ای دارند. درمان بیماری عرصه‌ای عامل توهم علتغلبه بهتر بر این اختلال و بهبود علائم آن می‌بشود.

خودتان یا عزیزانتان توانایی‌ای در عرصه این اختلال دارید؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان به اشتراک بگذارید.

برای از بین بردن احساس افسردگی چه کاری انجام دهیم؟


در افسردگی غم به لایه‌های عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و حرکت شما به‌وجود می‌آورد. اگر حس افسردگی دارید، حتما با پشتیبانی یک روانشناس متخصص مشکل را ریشه‌یابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ربط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی زبان بدن


به پشتیبانی زبان بدن، ناگفته‌ها را بگویید و بشنوید




دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

منبع

تست اضطراب بک با تفسیر

تست اضطراب بک؛ همه‌چیز درمورد این ابزار سنجش شدت استرس_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

تست اضطراب بک (BAI) ابزاری است که با منفعت گیری از آن می‌توان شدت علائم اضطراب افراد را سنجید. در مؤسسات بالینی و تحقیقی، از این تست به‌دفعات منفعت گیری می‌کنند و فرد با منفعت گیری از آن می‌تواند فهمید بشود چه وقتی باید برای درمان علائم خود به پزشک مراجعه کند. این تست از ۲۱ سوال راه اندازی شده است که خودتان بدون نیاز به متخصص می‌توانید به آنها جواب دهید. در این مقاله، با تست اضطراب بک و تفسیر آن، تاریخچه‌اش و تحقیقات مرتبط با آن آشنا خواهید شد. همراهمان بمانید.

تاریخچه تست اضطراب بک

سال ۱۹۸۸، دکتر آرون تمکین و تعدادی از همکارانش این تست را طراحی کردند که بعدا در مجله «مشاوره و روان‌شناسی بالینی» انتشار شد. دکتر بک روان‌شناس معروفی می بود که در انواع مطالعات تحقیقاتی مرتبط با روان‌شناسی نابهنجاری و اختلالات روان رایج همانند افسردگی و اضطراب شراکت داشت.

تست اضطراب بک برای برسی شدت اضطراب با کنارگذاشتن علائم افسردگی و دیگر اختلالات شبیه گسترش یافت. قبل از این تست، اکثر تست‌های محبوب اضطراب (همانند سوال‌نامه اضطراب حالت – صفت اسپیلبرگر) علائمی را لحاظ می‌کردند که ممکن می بود به علائم افسردگی شباهت داشته باشند، به این علت به‌نوعی غیرقابل‌مطمعن بودند. اما تست اضطراب بک علائم رایج دیگر اختلالات همانند افسردگی را لحاظ نمی‌کند. به‌عبارت دیگر اگر امتیاز نهایی این تست بالا باشد، به‌گمان زیاد فرد مشکل اضطراب دارد.

ساختار تست اضطراب بک

تست اضطراب بک با تفسیر جواب به سؤالات نقل شده، مقدار اضطراب را می‌سنجد. این تست از ۲۱ سوال راه اندازی شده است که با علائم فیزیکی و روانی اضطراب مرتبط‌اند. تعداد بسیاری از سوال‌های این تست بر علائم روان‌شناسی یا روان‌تنی تمرکز دارند تا علائم شناختی. به‌ همین علت روان‌شناسان زیاد تر از این تست به‌همراه پرسشنامه نگرانی پن استت منفعت گیری می‌کنند که طبق معمول علائم شناختی همانند فاجعه‌پنداری را دقیق‌تر بازدید می‌کند. نحوه منفعت گیری از تست اضطراب بک این‌طور است که فرد برای توصیف شدت علائم خود از امتیاز ۰ تا ۳ منفعت گیری می‌کند. او با منفعت گیری از این امتیازها اشکار می‌کند که در هفته قبل این علائم را چه مقدار شدید حس کرده است. امتیازهای این تست به‌شکل زیر تفسیر خواهد شد:

  • امتیاز ۰ یعنی فرد اصلا این علائم را نداشته است.
  • امتیاز ۱ یعنی علائم خفیف بوده‌اند و فرد را چندان اذیت نکرده‌اند.
  • امتیاز ۲ یعنی علائم متوسط بوده‌اند و بعضی اوقات خوشایند نبوده‌اند.
  • امتیاز ۳ یعنی علائم زیاد شدید بوده‌اند و فرد را به‌شدت اذیت کرده‌اند.

۲۱ علائمی که این تست آنها را می‌سنجد، به شرح زیرند:

  • کرختی و مورمورشدن؛
  • حس داغی یا گرما؛
  • حس لرزش در پاها؛
  • ناتوانی در اسایش‌داشتن؛
  • هراس از بدترین اتفاق‌ها؛
  • سرگیجه یا منگی؛
  • تپش قلب و نفس‌نفس‌زدن؛
  • بی‌ثباتی؛
  • وحشت‌ یا هراس؛
  • حالت عصبی؛
  • حس خفگی؛
  • لرزش دستان؛
  • لرزش بدن؛
  • هراس از‌دست‌دادن کنترل؛
  • به‌سختی نفس‌کشیدن؛
  • هراس‌ از مردن؛
  • خوف؛
  • سوءهاضمه؛
  • غش‌کردن؛
  • سرخ‌شدن صورت؛
  • عرق‌‌کردن (اما نه در تاثییر گرما).

وقتی که فرد به همه سوال‌های این تست جواب می‌دهد، روان‌شناس می‌تواند امتیاز آنها را جمع کند. امتیاز ۰ تا ۷ اضطراب کم یا نداشتن اضطراب، ۸ تا ۱۵ اضطراب خفیف، ۱۶ تا ۲۵ اضطراب متوسط و ۳۰ تا ۶۳ اضطراب شدید را مشخص می کند.

از تست اضطراب بک چه منفعت گیری‌هایی می‌بشود؟

از این تست به‌گفتن ابزاری تشخیصی بدون ابزارهای دیگر منفعت گیری نمی‌بشود؛ تست اضطراب بک ابزاری برای سنجش وجود علائم بالینی اضطراب و شدت آنهاست. این ابزار برای همه بیماران روانی سودمند است نه فقط افرادی که تصمیم درمان اختلال اضطراب خود را دارند. روان‌شناس با دقت به نتیجه این تست می‌تواند برای علائم فرد برنامه درمانی در نظر بگیرد و سپس به منفعت گیری از این تست در هر جلسه برای نظارت بر روال پیشرفت درمان فرد ادامه بدهد. اگر علائم بهبود نیابند، روان‌شناس امکان پذیر برنامه درمانی را تحول دهد.

آیا تست اضطراب بک دقیق است؟

زمان اندکی بعد از انتشار کردن این تست، محققان با تحقیقات گوناگون دقت آن در عرصه‌های گوناگون به‌خصوص برسی افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی را سنجیدند. در تحقیقی که سال ۱۹۹۱ انجام شد، تست اضطراب بک با مقیاس درجه‌بندی اضطراب هامیلتون قیاس شد که منفعت گیری از آن در آن دوران رایج می بود. مطابق این تحقیق، امتیازهای بالا در تست بک با امتیازهای خام مقیاس درجه‌بندی اضطراب هامیلتون مطابقت داشتند و این تست واقعا در برسی علائم اضطراب مؤثر می بود. این چنین مطابق این تحقیق، امتیاز مبتلایان به اختلال هراس از مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر بالاتر می بود.

در تحقیقی دیگر، نتیجه تست اضطراب بک و تست افسردگی بک II بیماران مضطربی که به روان‌پزشک مراجعه می‌کردند، شبیه نتیجه تست‌های محققانی همانند استیر (Steer) می بود. پژوهشی دیگر نیز بعد از مؤثر اظهار‌کردن تست اضطراب بک برای سنجش اضطراب نوجوانان مبتلا به اختلالات روانی، منفعت گیری از این تست برای برسی این دسته از بیماران را قبول کرد.

مطابق تحقیق فرد دیگر در سال ۱۹۹۳، تست اضطراب بک ابزاری زیاد سودمند برای برسی اضطراب بیماران است بدون آنکه علائم دیگر اختلالات روانی را لحاظ کند. انگار از این تست برای سنجش اضطراب افراد با سنین گوناگون می‌توان منفعت گیری کرد. تحقیقات مربوط به بازدید ویژگی‌های روان‌سنجی تست بک در سالخوردگان نشان دادند که این تست ابزاری سودمند برای تشخیص شدت اضطراب این گروه است.

این چنین اشکار شده است تست اضطراب بک برای جداسازی افراد دچار اختلال اضطراب از افرادی که به آن مبتلا نیستند، سودمند است.

محدودیت‌های تست اضطراب بک

به‌رغم این نتایج، تست مورد نظر محدودیت‌هایی دارد و مقدار دقت آن برای گروه‌های گوناگون فرق می‌کند. برای مثال مطابق تحلیلی که در مجله بین‌المللی «سلامت روان» انتشار شد، این تست برای تشخیص اضطراب در بیماران اسپانیایی تحت مراقبت اولیه که به زبان لاتین سخن بگویید می‌کردند، به‌قدر کافی دقیق نبوده است. به این علت به گمان زیاد برای هر جمعیت تحت مراقبت اولیه‌ای که به زبانی جز انگلیسی سخن بگویید می‌کند، تحول ساختار عاملی تست الزامی است.

علاوه‌بر این، گرچه مقصد تست BAI برسی شدت علائم اضطراب بدون سنجش افسردگی بوده است، بر پایه برخی تحقیقات، ناچارا افسردگی را نیز می‌سنجد که امکان پذیر نتایج را عوض کند. این چنین یک تحلیل عامل تأییدی نشان داد که نتایج این تست در ساختار دوعاملی ابتدایی خود، برای جمعیت‌های آفریقایی‌آمریکایی مطلوب‌ترین نبوده است.

تلاش برای درمان علائم اضطراب

اگر علائم بالینی اضطراب را دارید، به‌خصوص اگر تست اضطراب بک را داده‌اید و شدت علائم را شدید یا متوسط مشخص می کند، بهتر است به روان‌شناس مراجعه کنید. درمانگر می‌تواند شرایط شما را برسی کند و راهکارهای درمانی نظر دهد. به‌خصوص مراجعه به درمانگر متخصص درمان شناختی‌رفتاری سودمند است، چون می‌تواند به شما پشتیبانی کند یاد بگیرید افکار مخرب یا معیوب خود را که تبدیل اضطراب خواهد شد، شناسایی کنید و فهمید شوید چطور با احساسات منفی خود مقابله کنید.

ابزارها و سوال‌نامه‌های مختلفی وجود دارند که روان‌شناس با منفعت گیری از آنها می‌تواند اضطراب شما را بهتر فهمیدن و درمان کند. برای مثال سوال‌نامه‌ برسی هراس به شناسایی دلایل هراس و رتبه‌بندی آنها پشتیبانی می‌کند. علاوه‌بر این، برخی افراد فهمید خواهد شد وقتی که مضطرب‌اند، از علائم فیزیکی خود می‌ترسند.

ابزاری به‌اسم «شاخص حساسیت اضطراب» مقدار هراس فرد از هراس را می‌سنجد، یعنی این که فرد چه مقدار باور دارد علائم فیزیکی اضطراب تاثییر منفی روی او می‌گذارند. در تحقیقی اشکار شد افراد مبتلا به اختلال هراس در تست شاخص حساسیت اضطراب در قیاس با مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال وسواس فکری-عملی، اضطراب اجتماعی یا افسردگی عمده امتیاز بالاتری کسب می‌کنند. درمانگر متخصص درمان شناختی‌رفتاری می‌تواند برای مقابله با علائم فیزیکی اضطراب به شما پیشنهادهایی بدهد.

جمع‌بندی

اختلال اضطراب مشکلی روان‌شناختی است که علتمی‌بشود فرد مضطرب باشد و به این احساسات عکس العمل‌های مهارنشده‌ای نشان بدهد. با دقت به این که هراس و اضطراب از ما در برابر حوادث گوناگون محافظت می‌کنند، طبیعی است که برخی اوقات آنها را توانایی کنیم. اما اگر این احساسات دائمی شوند، باید برای درمانشان عمل کنیم. تست اضطراب بک که در این مقاله بازدید‌اش کردیم، به شما پشتیبانی می‌کند شدت اضطراب خود را بسنجید. اگر نتیجه گرفتید اضطرابتان شدید است، پیشنهاد می‌کنیم برای تسلط بر اضطراب و داشتن زندگی آرام‌تر از درمانگر پشتیبانی بگیرید.

شما بگویید

چه مقدار در زندگی خود اضطراب را توانایی می‌کنید؟ در دوران اضطراب چه افکاری داشتید و نتیجه تست اضطراب بک شما چطور می بود؟ نظر خود را با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید. این چنین اگر این نوشته برایتان سودمند می بود، می‌توانید آن را برای دوستان خود نیز ارسال کنید.

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

منبع

درمان شناختی رفتاری یکی از روش‌های درمان اختلال احتکار

اختلال احتکار؛ همه‌چیز درمورد وسواس ذخیره‌سازی

[ad_1]

اختلال احتکار که اختلال ذخیره‌سازی هم نامیده می‌بشود، جهت می‌بشود فرد نیاز شدیدی به نگه‌داشتن وسایل غیرضروری داشته باشد. در این مقاله درمورد علائم، علل و راه حلهای تشخیص و درمان این اختلال می‌گوییم. با ما همراه باشید.

اختلال احتکار چیست؟

اختلال احتکار وضعیتی است که به‌جهت آن فرد نیاز شدیدی به جمع‌کردن و نگهداری اقلامی همانند روزنامه، مجله، لباس و وسایل دورریختنی دارد. بعضی اوقات نیاز این فرد به نگه‌داشتن همه‌چیز به‌قدری شدید است که زمان دورریختن وسایل غیرضروری و قدیمی زیاد غمگین می‌بشود. این اختلال نظم زندگی فرد را بر هم می‌زند و علتمی‌بشود در زندگی اجتماعی، خانوادگی و کاری‌اش مدام مضطرب باشد.

فرد مبتلا به این اختلال وسایل را به‌طوری سازمان‌دهی نمی‌کند که دسترسی به آنها راحت باشد. این افراد طبق معمول اقلامی را احتکار می‌کنند که قیمت مالی ناچیزی دارند، همانند تکه‌های کاغذ یا اسباب‌بازی‌های شکسته.

چه افرادی زیاد تر در معرض ابتلا به اختلال احتکارند؟

تمایل به احتکار وسایل طبق معمول از نوجوانی اغاز می‌بشود و با افزایش سن به‌مرور بدتر می‌بشود. افراد بالای ۶۰ سال و افراد مبتلا به بیماری‌های روحی‌روانی همانند اضطراب و افسردگی زیاد تر در معرض ابتلا به این اختلال‌اند.

علائم اختلال احتکار چیست؟

برخی از افراد مبتلا به این اختلال می‌دانند که باورها و رفتارهای مرتبط با احتکار آنها مشکل‌ساز است، اما تعداد بسیاری هم از وخامت اوضاع مطلع نیستند. در تعداد بسیاری از موارد، رویدادهای استرس‌زا یا صدمه‌زا همانند طلاق یا غم ازدست‌دادن یکی از عزیزان علتابراز این اختلال خواهد شد. افراد مبتلا به اختلال احتکار نیاز شدیدی به نگه داری‌کردن همه دارایی‌های خود حس می‌کنند. علائم دیگر افراد مبتلا به این اختلال عبارت‌اند از:

  • کناره‌گیری از دوستان و خانواده؛
  • ناتوانی در دورریختن وسایل غیرضروری؛
  • اضطراب بابت گمان نیاز به وسایل در آینده؛
  • زندگی در فضاهای زیاد شلوغ و به‌هم‌ریخته؛
  • استرس شدید زمان تلاش برای دورریختن وسایل؛
  • بی‌اعتمادی به دیگران بابت دست‌زدن به وسایلشان.

علل اختلال ذخیره‌سازی

محققان تا این مدت علت اختلال احتکار را نمی‌دانند و اعتقاد دارند نقص پردازش اطلاعات در این عرصه‌ها در ابتلای افراد به اختلال نقش دارد:

افراد مبتلا امکان پذیر به این دلایل وسایل را احتکار کنند:

  • اعتقاد دارند که این وسایل در آینده سودمند یا مورد قیمت خواهند می بود؛
  • حس می‌کنند این وسایل بی همتا و معاوضه‌نشدنی‌اند؛
  • به وسایل غیرضروری به چشم یادآور شخصی خاص یا رویدادی مهم نگاه می‌کنند.
  • جای دقیق هر وسیله را نمی‌دانند به این علت به‌جای دورانداختن آن را نگه می‌دارند.

بعضی اوقات اوقات مشکلات مرتبط با کارکرد شناختی علترفتارهای احتکارگرانه این افراد خواهد شد. برخی از این مشکلات عبارت‌اند از:

این مشکلات امکان پذیر تا حد بسیاری بر کارکرد فرد مبتلا و شدت اختلال تاثییر بگذارند.

بعضی اوقات این اختلال بخشی از دیگر اختلالات سلامت روان است. اختلالات روانی اثرگذار بر ابتلا به این اختلال عبارت‌اند از:

به‌باور محققان این عوامل گمان ابتلای افراد به اختلال احتکار را افزایش خواهند داد:

  • صدمه مغزی؛
  • رویدادهای صدمه‌زا؛
  • عادات خرید ناگهانی؛
  • سندرم پرادر ویلی؛
  • بستگان مبتلا به اختلال احتکار؛
  • اختلال مصرف مواد مخدر یا الکل؛
  • ناتوانی در دورریختن اقلام رایگان همانند تبلیغات و بروشور.

تشخیص اختلال احتکار

افراد مبتلا به اختلال احتکار به‌ندرت به‌جستوجو درمان اختلالشان می باشند. طبق معمول دوستان یا اعضای خانواده با دیدن علائم آنها دلواپس خواهد شد و برای پشتیبانی به آنها با متخصص مشورت می‌کنند.

متخصص سلامت روان برای تشخیص از تست اختلال احتکار منفعت گیری می‌کند و سؤالاتی درمورد به‌زیستی عاطفی، عادات جمع‌آوری وسایل و بعد‌انداز فرد می‌پرسد و با شنیدن توضیحاتی درمورد علائم فرد اختلال را تشخیص می‌دهد. طبق معمول این موارد در توضیحات علائم فرد ذکر خواهد شد:

  • فضای زندگی زیاد شلوغ و پر از وسایل غیرضروری؛
  • مشکل همیشگی خلاص‌شدن از شر دارایی‌های مورد قیمت و بی‌قیمت؛
  • حس نیاز شدید به ذخیره وسایل و حس ناراحتی از دورانداختن آنها.

پیشگیری از اختلال ذخیره‌سازی

هیچ راه شناخته‌شده‌ای برای پیشگیری از اختلال احتکار وجود ندارد. بااین‌حال رفتارهای احتکارگرانه طبق معمول در ۱۵ تا ۱۹سالگی ابراز و سپس عود می‌کنند. اگر علائم احتکار را در فرزند یا یکی از اطرافیانتان مشاهده کردید، سریع برای تشخیص زودهنگام و اغاز روال درمان عمل کنید.

مهار و درمان اختلال احتکار

طبق معمول متخصصان سلامت روان برای درمان اختلال احتکار از ۲ روش مهم منفعت گیری می‌کنند:

۱. درمان شناختی‌رفتاری

رفتاردرمانی شناختی اولین و با اهمیت ترین روش درمان این اختلال محسوب می‌بشود. فرد مبتلا به‌پشتیبانی روان‌شناس علت رفتارهای احتکارگرانه‌اش را می‌فهمد و یاد می‌گیرد زمان دورریختن وسایلش اضطراب کمتری داشته باشد. آموزش توانایی‌های سازمان‌دهی و تصمیم‌گیری به فرد مبتلا به این اختلال قسمت فرد دیگر از روال درمان اوست. فرد مبتلا به اختلال احتکار با تمرین این توانایی‌ها یاد می‌گیرد دارایی‌هایش را بهتر مدیریت کنید.

۲. مصرف داروهای ضدافسردگی

برخی از روان‌پزشکان برای درمان این اختلال داروهای ضدافسردگی تجویز می‌کنند. این داروها علائم بیماری را تا حدی بهبود می‌بخشند.

اختلال احتکار در کودکان

برخی از والدین فکر می‌کنند اجازه‌دادن به فرزندشان برای جمع‌کردن وسایل زیاد و غیرضروری اضطراب کودک را افت می‌دهد و از دعواهای خانوادگی جلوگیری می‌کند، ولی این روش برخورد با اختلال احتکار در کودک تأثیری کاملا برعکس دارد و در واقع تمایل کودک به خرید و ذخیره‌سازی وسایل را افزایش می‌دهد. شراکت والدین در درمان کودکان مبتلا به اختلال احتکار زیاد مهم است. روان‌شناس به والدین نحوه عکس العمل صحیح به حرکت احتکارگرانه فرزندشان را یاد می‌دهد.

کلام پایانی

فرد مبتلا به اختلال احتکار نمی‌تواند وسایل غیرضروری را دور بریزد و آنها را نگه می‌دارد و انباشته می‌کند. فکر دورریختن این وسایل فرد را آشفته و غمگین می‌کند. این اختلال از خفیف تا شدید متغیر است. در برخی موارد این اختلال تأثیر بسیاری بر زندگی فرد ندارد درحالی‌که نوع جدی این اختلال کارکرد فرد را به‌کل مختل می‌کند.

طبق معمول افراد مبتلا به اختلال احتکار آن را نوعی مشکل نمی‌دانند، به همین خاطر زیر بار مراجعه به روان‌شناس یا مصرف دارو نمی‌روال. درمان تخصصی باورها و رفتارهای فرد را تحول می‌دهد تا بتواند زندگی ایمن‌تر و لذت‌قسمت‌تری داشته باشد.

در نزدیکان یا اطرافیانتان نشانه‌ای از این اختلال دیده‌اید؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در بین بگذارید.

برای از بین بردن احساس افسردگی چه کاری انجام دهیم؟


در افسردگی غم به لایه‌های عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و حرکت شما به‌وجود می‌آورد. اگر حس افسردگی دارید، حتما با پشتیبانی یک روانشناس متخصص مشکل را ریشه‌یابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ربط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی زبان بدن


به پشتیبانی زبان بدن، ناگفته‌ها را بگویید و بشنوید




[ad_2]

منبع

حرف زدن با خود؛ کاری مفید و سازنده

آیا سخن زدن با خود نشانه مشکلات روانی است؟

[ad_1]

مردم به دلایل تعداد بسیاری با خود با صدای بلند سخن می‌زنند. این اتفاق امکان پذیر ناشی از تنهایی، استرس، اضطراب یا حتی تروما باشد. بااین‌حال طبق معمول سخن زدن با خود راهی سالم، طبیعی و حتی سودمند برای پردازش افکار و ازمایش ها دشوار است. در این مقاله، تفاوت بین حالت عادی او مباحثه با خود و بیماری روانی سخن زدن با خود را می‌خوانید.

چرا برخی‌ها با خود سخن می‌زنند؟

او مباحثه با خود قضیه‌ای رایج است. مطابق برخی از تحقیقات، تقریبا ۹۶درصد از بزرگ‌سالان با خود سخن می‌زنند. با صدای بلند با خود سخن زدن اتفاق‌ای کمتر رایج است، اما ۲۵درصد از بزرگ‌سالان این کار را انجام خواهند داد.

درمورد علت سخن زدن با خود در تنهایی ۲ نظریه مهم وجود دارد:

  1. نظریه انزوای اجتماعی: تنهابودن به زمان‌وقتی طویل علتمی‌بشود که افراد به او مباحثه با خود تمایل بیشتری داشته باشند.
  2. نظریه اختلال شناختی: او مباحثه با خود وقتی اتفاق می‌افتد که با چیزی دشوار یا صدمه‌زا مواجه می‌شوید.

در واقع مکالمه با خود کارکردهای مختلفی دارد که با اهمیت ترین آنها عبارت‌اند از:

  • از خود انتقادکردن: «توی اون جلسه زیاد مسخره به نظر می‌اومدم.»
  • خود را تشویق‌کردن: «من آماده‌ام و فردا توی شرکت عالی اراعه می‌دم.»
  • خودکنترلی: «قرار امروز یادت نره.»
  • سنجش توانایی‌های اجتماعی: «اگه ازش خواست ازدواج کنم، به گمان زیاد می‌گه بله.»
مطابق تحقیقات، بزرگ‌سالانی که در کودکی دوست خیالی داشته‌اند یا تک‌فرزند می باشند، بیشتر از سایرین با خود سخن می‌زنند.

مزایا او مباحثه با خود

۱. برنامه‌ریزی بهتر

بعضی اوقات اوقات این نوع سخن‌زدن با این چنین جمله‌ای اغاز می‌بشود: «چطوری برنامه‌ریزی کنم که بتونم همه این کارها رو امروز انجام بدم؟» این کار به شما پشتیبانی می‌کند موقعیت را بهتر برسی کنید و بتوانید به افکارتان نظم بدهید. در واقع این کار راهی برای برنامه‌ریزی و حرکت رو به جلوست.

۲. افزایش تمرکز

بعضی اوقات سخن زدن در تنهایی را این‌طور اغاز می‌کنیم: «موقع رانندگی توی این جاده، مواظب گوزن‌ها باش.» این روش برای اغاز مکالمه علتمی‌بشود که نواحی بیشتری از مغز برای انجام‌دادن کار مورد نظر دچار شوند. درنتیجه می‌توانیم بهتر از قبل به آنچه در اطرافمان می‌گذرد، دقت کنیم.

۳. افت استرس

هنگامی روزی سخت و غیرمنتظره را می‌گذرانید، می‌توانید از یک مونولوگ درونی برای کنترل و تنظیم احساسات‌تان منفعت گیری کنید. سخن زدن با خود در تنهایی امکان پذیر اسایش‌قسمت باشد و به شما پشتیبانی کند اوضاع را کنترل کنید. در این صورت، به خود می‌گویید که همه‌چیز درست خواهد شد.

۴. تشکیل انگیزه

امکان پذیر او مباحثه با خود جهت تحکیم انگیزه با این چنین جمله‌ای اغاز بشود: «۸ کیلومتر دویدن؟ این که چیزی نیست. بیا انجامش بدیم.» کارهای دشوار زیاد تر دلهره‌آورند. انگیزه‌دادن به خود پیش از اغاز یک کار چالش‌برانگیز احتمالا جهت افزایش مطمعن‌به‌نفس شما بشود. برای مثال مطابق تحقیقات، سخن بگویید کردن با خود می‌تواند به ورزشکاران در اغاز مسابقات دشوار پشتیبانی کند.

۵. بازدید احوالات خود

بعضی اوقات اوقات امکان پذیر به خود بگویید: «داری با خودت چی‌کار می‌کنی؟» آیا تابه‌حال برایتان اتفاق افتاده که به محض درازکشیدن روی تخت، افکار منفی به ذهنتان هجوم بیاورند؟ در این اوقات، بهترین فردی که می‌تواند داخل عمل بشود و با سخن زدن شما را آرام کند، خودتان هستید. بهتر است به خودتان یادآوری کنید که زمان استراحت‌تان است یا حتی بلند شوید و چند دقیقه به اتاقی دیگر بروید تا آرام شوید.

چطور سخن زدن با خود را بپذیریم؟

تلاش کنید با خود سخن زدن را به‌گفتن فرصتی برای افزایش انگیزه یا تشویق‌کردن خود در نظر بگیرید. عبارت کوتاهی همانند «ادامه بده!» بهتر از با خود سخن زدن است. درمورد چیزهایی فکر کنید که باید بر آنها تمرکز کنید. او مباحثه با خود را به‌گفتن راهی برای حل مشکلاتی همانند مکث‌نکردن در طول سخنرانی در نظر بگیرید و از آن برای بهبود موقعیت خود منفعت گیری کنید.

این کار برای انگیزه‌دادن به خود و سپاس از آنچه دارید یا یادگیری بهتر مسائل سودمند است. برای این که این کار را به چیزی مثبت و سازنده تبدیل کنید، آن را به ۳ روش انجام دهید.

۱. اسم خود را صدا بزنید

اگر با خودتان سخن بگویید می‌کنید، تلاش کنید این کار را با صدازدن نام خود اغاز کنید. صدازدن نام خود به‌جای منفعت گیری از ضمیر دوم شخص علتمی‌بشود که فرصتی برای پردازش بهتر مکالمه داشته باشید. در واقع این کار به شما فضای احساسی ملزوم را می‌دهد.

۲. مثبت فکر کنید

فراموش نکنید که سرزنش‌کردن خود چیزی را تحول نمی‌دهد. به این علت اگر با خودتان بد سخن می‌زنید، از این کار دست بردارید. در عوض تلاش کنید او مباحثه با خود را به مکالمه‌ای نشاط‌قسمت و سازنده تبدیل کنید.

۳. بر نقاط قوت خود پافشاری کنید

شما بهتر از هر فردی می‌دانید که کدام کار را بهتر انجام می‌دهید، این‌طور نیست؟ بعد زمان او مباحثه با خود، مدام نقاط ضعف را به خود یادآوری نکنید. در عوض بر نقاط قوت خود تمرکز کنید. این‌طوری اعتمادبه‌نفس و شجاعت ملزوم برای انجام‌دادن کارهای دشوار را به دست می‌آورید.

چطور از او مباحثه با خود دست برداریم؟

با خود سخن زدن در تنهایی اتفاقی طبیعی است. به همین علت امکان پذیر مقابله با آن چالش‌برانگیز باشد، به‌اختصاصی اگر این کار را مدام انجام بدهید. با وجود این، برای توقف او مباحثه با خود می‌توانید این ۴ روش را امتحان کنید:

  • خود را زیر نظر داشته باشید: موقع با خود سخن زدن دقت کنید تا علت این کار را دریابید. هرچه بهتر علت کار خود را فهمیدن کنید، برای توقف آن موفق‌تر خواهید می بود.
  • خود را به کار فرد دیگر مشغول کنید: هر زمان که فهمید شدید در حال سخن بگویید کردن با خود هستید، کار فرد دیگر همانند نوشتن یا فکرکردن به افکار خود را انجام بدهید.
  • از حمایتدیگران منفعت بگیرید: یکی از دلایلی که افراد را به سخن بگویید کردن با خود وادار می‌کند، تنهایی است. افرادی را برای او مباحثه اشکار کنید و یقین شوید که از دیگران دوری نمی‌کنید.
  • از ابزارهای سازمان‌دهی منفعت گیری کنید: اگر با خود سخن می‌زنید تا منظم بمانید، تلاش کنید فهرستی از کارهایتان درست کنید. با منفعت گیری از تقویم یا ابزارهای سازمان‌دهی کارها را به خود یادآوری کنید. این‌طوری دچار کار می‌شوید و او مباحثه با خود را فراموش می‌کنید.

چه وقتی با خود سخن زدن دلواپس‌کننده است؟

هرچند سخن بگویید کردن با خود امکان پذیر سودمند باشد، بعضی اوقات اوقات زیان‌آور می‌بشود که به آن بیماری با خود سخن زدن می‌گویند. اگر او مباحثه با خود حالت منفی یا انتقادی بگیرد، به او گفت‌وگویی ناسالم با خود تبدیل می‌بشود و می‌تواند بر حس ارزشمندی فرد تاثییر منفی بگذارد.

علاوه‌بر این، تحقیقات حاکی از این بوده‌اند که برخی از افرادی که زیاد تر از سایرین با خود سخن بگویید می‌کنند، این کار را به علت حس تنهایی یا نداشتن روابط اجتماعی سالم یا کافی انجام خواهند داد. اگر سخن زدن با خود با حس تنهایی یا علائم اضطراب یا افسردگی همراه شده است، باید به روان‌شناسی حرفه‌ای مراجعه کنید.

مشکلات روانی مرتبط با سخن زدن با خود

برخی از مشکلات روانی ناشی از اختلال شناختی امکان پذیر افراد را برای مقابله با این چنین اختلالی به سخن زدن با خود وادار کنند. در این حالت، با خود سخن زدن اسایش‌قسمت می‌بشود و به فرد برای مقابله با شرایط دشوار پیش رو پشتیبانی می‌کند. برخی از مشکلات روانی که به بیماری روانی سخن زدن با خود منجر خواهد شد، عبارت‌اند از:

یکی از راه‌های تشخیص بیماری روانی سخن زدن با خود دقت به لحن این او گفت‌وگوی درونی است. با خود سخن زدن اگر سالم باشد، زیاد تر همانند به او گفت‌وگویی آگاهانه است. اما اگر به صداهایی در ذهن خود جواب می‌دهید، به بیماری با خود سخن زدن دچار شده‌اید. در صورتی که هم‌زمان بیشتر از یک صدا در ذهن خود می‌شنوید یا این صداها با آواها، بوها یا تصاویر راحتی همراه خواهد شد، باید به روان‌شناسی حرفه‌ای مراجعه کنید.

اسکیزوفرنی؛ علت مهم بیماری با خود سخن زدن

اسکیزوفرنی؛ علت اصلی بیماری با خود حرف زدن

پچ پچ‌کردن و گفتن جملات اتفاقی با صدای بلند امکان پذیر نشانه‌ای از اسکیزوفرنی باشد. این مشکل روانی تعداد بسیاری از مردم جهان را مبتلا می‌کند. جوانانی که در حال گذراندن تغیرات اساسی زندگی خودند، بیشتر از همه به این مشکل دچار خواهد شد.

اسکیزوفرنی در قیاس با بیماری‌هایی همانند آلزایمر یا ام‌اس شیوع بیشتری دارد. طبق معمول مردان در اواسط دهه سوم زندگی و زنان مقداری بعد از این سنین به این بیماری روانی مبتلا خواهد شد. اسکیزوفرنی در دوران کودکی به‌ندرت اتفاق می‌افتد.

این حالت روانی علت مشخصی ندارد، اما برخی از عوامل عرصه‌ساز آن عبارت‌اند از:

  • برهم‌خوردن اعتدال شیمیایی مغز؛
  • علل ژنتیکی؛
  • عوامل محیطی.

بعضی اوقات اوقات، اعتیاد به مواد مخدر نیز در ابتلا به این بیماری نقش دارد.

یکی از علائم مهم اسکیزوفرنی افکار آشفته است. در این حالت، فرد نمی‌تواند درست فکر کند یا افکار به‌هم‌ریخته‌ای دارد و هنگامی با صدای بلند با خود سخن می‌زند، سخنانش نظم منطقی ندارند. در این چنین حالتی، فرد موقع با خود سخن زدن کلمات جدیدی می‌سازد، کلمات یا عباراتی را بدون علت تکرار می‌کند یا به کلمات معانی جدیدی می‌دهد. همین ویژگی‌ها نیز سخن زدن سالم با خود را از بیماری‌هایی همانند اسکیزوفرنی نزدیک می‌کنند. در صورتی که اسکیزوفرنی سریع تشخیص داده بشود، می‌توان آن را کاملا مهار و درمان کرد.

کلام آخر

هر فردی امکان پذیر در دورانی از زندگی سخن زدن با خود را توانایی کند. در این چنین شرایطی، به گمان زیاد دلواپس می‌شوید اما با صدای بلند با خود سخن زدن زیاد تر کاری کاملا طبیعی و سالم است. با انجام‌دادن این کار خود را تشویق می‌کنیم یا به خود انگیزه می‌دهیم. اگر با خود به دلایلی همانند حس تنهایی، غم، اضطراب یا تسلط‌نداشتن بر اوضاع سخن بگویید می‌کنید، بهتر است به روان‌شناسی حرفه‌ای مراجعه کنید. این چنین کارشناسی بهتر از هر فردی به شما پشتیبانی می‌کند.

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی زبان بدن


به پشتیبانی زبان بدن، ناگفته‌ها را بگویید و بشنوید




[ad_2]

منبع

1 2 3 4