علائم بیش فعالی در بزرگسالان

بیشتر از ۱۰ علامت بیش فعالی در بزرگسالان: با اهمیت ترین علائم با درمان_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

اختلال نقص دقت و بیش فعالی (ADHD) شرایطی است که بر رشد مغز تأثیر می‌گذارد. این اختلال از دوران کودکی اغاز می‌بشود. درحالی‌که تعداد بسیاری خیال می‌کنند در بزرگسال این اختلال را پشت سر گذاشته‌اند، اما این‌گونه نیست و علائم بیش فعالی در بزرگسالی نیز دیده می‌بشود. در کودکان، ADHD می‌تواند بر مواردی همانند کارکرد تحصیلی و توانایی‌های اجتماعی تأثیر بگذارد. در بزرگسالی نیز می‌تواند تأثیرات زیاد شبیهی داشته باشد و مواردی همانند کارکرد کاری، دوستی‌ها، روابط و سلامت روان را تحت تأثیر قرار دهد.

اگر می‌خواهید با این بیماری زیاد تر آشنا شوید، رایج‌ترین علائم و مؤثرترین و سریع‌ترین درمان بیش فعالی در بزرگسالان را بشناسید، تا انتهای این نوشته همراه ما باشید.

چرا فرد به ADHD مبتلا می‌بشود؟

تا این مدت علت دقیق تشکیل اختلال نقص ‌دقت بیش ‌فعالی (ADHD) اشکار نشده ‌است. برخی از مطالعات ذکر می‌کنند که تغییرات ساختاری یا شیمیایی مغز، علت تشکیل این بیماری است. برخی از متخصصان گفتن می‌کنند این اختلال می‌تواند ژنتیکی باشد. یعنی امکان پذیر فردی ADHD را از والدین خود به ارث ببرد. بااین‌حال، برخی از افراد بدون سابقه خانوادگی هم به این اختلال دچار خواهد شد.

علائم بیش فعالی در بزرگسالان

بیش فعالی در بزرگسالان با علائم مختلفی خود را مشخص می کند که این علائم نوع بیش فعالی را اشکار می‌کنند. علائم ADHD در بزرگسالان زیاد همانند به علائم دوران کودکی است. بااین‌حال، امکان پذیر مقداری متفاوت باشند، چون زندگی بزرگسالی شامل فعالیت‌های متغیری است. برای مثالً امکان پذیر به‌جای علائم مربوط به مدرسه، نشانه‌های مربوط به شغل یا محل کار را توانایی کنید.

ADHD، سه زیرگروه دارد و علائم بسته به نوع آن می‌توانند متفاوت باشند. نشانه‌های شما تعیین می‌کنند که آیا شما نوع بی‌توجهی، بیش ‌فعالی/تکانشی یا ترکیبی را دارید. این چنین ADHD می‌تواند دارای شدت‌های مختلفی باشد که عبارت‌اند از:

  • خفیف: شما معیارهای بیش فعالی را دارید، اما نشانه‌ها فقط مقداری زیاد تر از حداقل معیارها می باشند.
  • متوسط: نشانه‌ها در این سطح، علتاختلال قابل دقت در کار یا تعامل های اجتماعی خواهد شد.
  • شدید: بیش فعالی شدید، به‌شدت بر زندگی کاری یا اجتماعی شما تأثیر می‌گذارند. افرادی با نشانه‌های شدید در زیاد تر موارد در نگه داری شغل یا روابط دچار مشکل خواهند شد.

علائم بیش فعالی بی‌توجهی

بیشتر از ۱۰ علامت بیش فعالی در بزرگسالان با اهمیت

نشانه‌های بی‌توجهی می‌توانند روابط اجتماعی، کارکرد شغلی و تحصیلی شما را تحت تأثیر قرار دهند.
برای این که نوع بی‌توجهی تشخیص داده بشود، باید حداقل شش مورد از موارد زیر را به زمان بیشتر از شش ماه داشته باشید:

  • اشتباهات ناشی از بی‌توجهی: علتبی‌دقتی و از قلم انداختن جزئیات می‌بشود. این مورد می‌تواند کارکرد کاری یا تحصیلی را تحت‌تأثیر قرار دهد.
  • مشکل در نگه داری تمرکز: علتمی‌بشود دقت شما در مکالمات، جلسات، سخنرانی‌ها یا مطالعه از بین برود.
  • مشکل در گوش دادن زمان سخن بگویید دیگران: امکان پذیر به‌صورت حواس‌پرتی، خیال‌پردازی یا خیره‌شدن به فضا ظاهر بشود.
  • ناتوانی در انجام کامل کارها: تمایل به اغاز سریع پروژه‌ها دارید، اما به‌شدت انگیزه‌تان کم می‌بشود و کار را نیمه‌همه رها می‌کنید.
  • مشکل در سازمان‌دهی و برتری‌بندی: برنامه‌ریزی و رسیدن به اهداف به‌اختصاصی اهداف چندمرحله‌ای برایتان دشوار است. امکان پذیر نامرتب یا بی‌نظم به نظر برسید یا در رسیدن به موقع یا تحویل به‌موقع کارها مشکل داشته باشید.
  • بی‌علاقگی یا اجتناب از کارهای خسته‌کننده: همانند کارهای خانه، ماموریت های تکراری یا کارهایی که به تمرکز نیاز دارند.
  • گم کردن یا فراموش کردن وسایل: امکان پذیر کیف، تلفن همراه، کلید یا وسایل الزامی را جا بگذارید یا در جاهای شگفت قرار دهید (برای مثالً کلیدها را در یخچال بگذارید).
  • فراموش‌کاری در کارهای روزمره: امکان پذیر قرارها، پرداخت قبوض، انجام خرید یا کارهای خانه را فراموش کنید.

علائم بیش ‌فعالی-تکانشی

بیشتر از ۱۰ علامت بیش فعالی در بزرگسالان با اهمیت

بیش ‌فعالی و تکانشگری در ADHD زیاد رایج می باشند. تکانشگری می‌تواند علتمشکل در توانایی‌های اجتماعی و تعامل با دیگران بشود. برای تشخیص نوع بیش ‌فعالی-تکانشگری، باید حداقل شش مورد از موارد زیر را به زمان بیشتر از شش ماه توانایی کرده باشید:

  • بی‌قراری مداوم: همانند تکان دادن پا، بازی با خودکار، چک کردن مکرر گوشی.
  • بی‌قراری جسمی: ناآرامی و ناتوانی در بی‌حرکت ماندن.
  • مشکل در انجام آرام فعالیت‌های لذت‌قسمت: امکان پذیر در میانه تفریح، بی‌صدا بودن برایتان سخت باشد. به گفتن دیگر یعنی بعضی اوقات با خودتان سخن می‌زنید یا کلمات بی‌معنی می‌گویید.
  • سطح فعالیت غیرمعمول زیاد: امکان پذیر همیشه مشغول یا در عجله به‌نظر برسید و دیگران نتوانند پابه‌پای شما حرکت کنند.
  • پرگویی: همانند توضیح بیشتر از حد یا زیاد سخن بگویید کردن درمورد علاقه‌مندی‌های‌تان.
  • ناتوانی در کنترل مکالمات خود: سخن بگویید کردن ناگهانی، قطع کردن سخن دیگران یا همه کردن جملات آن‌ها و گفتن چیزی بدون درنظر گرفتن احساسات دیگران.
  • ناتوانی در صبر کردن برای نوبت: برای مثال مشکل ایستادن در صف نان یا انتظار نوبت برای ویزیت پزشک.

علائم بیش فعالی ترکیبی

این نوع ADHD وقتی تشخیص داده می‌بشود که فرد حداقل شش نشانه از نوع بیش ‌فعالی تکانشگری و شش نشانه از نوع بی‌توجهی را داشته باشد.

آیا اوتیسم همان بیش فعالی یا ADHD است؟

تفاوت بیش فعالی در بزرگسالان و اوتیسم

اختلال نقص دقت و بیش ‌فعالی با مشکل در تمرکز، بیش ‌فعالی و رفتارهای تکانشی شناخته می‌بشود. افراد مبتلا به این اختلال زیاد تر در نگه داری دقت، کنترل تکانه‌ها و تنظیم سطح فعالیت مشکل دارند. این اختلال طبق معمولً بر دامنه دقت و خودتنظیمی تأثیر می‌گذارد.

اوتیسم زیاد تر شامل چالش‌هایی در برقراری ارتباطات و تعامل های اجتماعی، رفتارها و علایق تکراری است. افراد مبتلا به اوتیسم امکان پذیر در فهمیدن نشانه‌های اجتماعی، نگه داری تماس چشمی یا شرکت در تعامل های معمول اجتماعی مشکل داشته باشند و زیاد تر به روال‌ها و فعالیت‌های تکراری علاقه‌مند می باشند.

علائم اختلال نقص دقت و بیش ‌فعالی امکان پذیر با افزایش سن بهبود یابند و می‌توان آن‌ها را با مشاوره و دارو کنترل کرد. درحالی‌که اوتیسم اختلالی همیشگی است که درمان قطعی ندارد، اما می‌توان با مداخلات تخصصی از آن حمایتکرد.

بعضی اوقات پیش می‌آید که افراد به‌طور همزمان هر دو اختلال ADHD و اوتیسم را داشته باشند که این نوشته تشخیص و درمان را پیچیده‌تر می‌کند.

عوارض بیش فعالی در بزرگسالان

1760086959 709 بیشتر از ۱۰ علامت بیش فعالی در بزرگسالان با اهمیت.webp

ADHD، می‌تواند تأثیرات مختلفی بر زندگی فردی و اجتماعی داشته ‌باشد. این تأثیرات می‌توانند شامل موارد زیر باشند:

  • کارکرد ضعیف در مدرسه یا محل کار
  • بیکاری
  • مشکلات مالی
  • مشکلات قانونی
  • سوءمصرف الکل یا دیگر مواد مخدر
  • تصادفات مکرر رانندگی یا دیگر حوادث
  • روابط ناپایدار
  • سلامت جسمی و روانی ضعیف
  • عکس ذهنی منفی از خود
  • تلاش برای خودکشی

بیماری‌های همراه

اگرچه ADHD به‌صورت مستقیم علتمشکلات روانی فرد دیگر نمی‌بشود، اما اختلالات فرد دیگر زیاد تر همراه با ADHD رخ خواهند داد که درمان را دشوارتر می‌کنند. این اختلالات شامل موارد زیر می باشند:

  • اختلالات خلقی: تعداد بسیاری از بزرگسالان مبتلا به ADHD دچار افسردگی، اختلال دوقطبی یا دیگر اختلالات خلقی می باشند. اگرچه مشکلات خلقی به‌صورت مستقیم مربوط بهADHD نیستند، اما ناکامی‌های مکرر و ناامیدی‌های ناشی از ADHD می‌توانند افسردگی را تشدید کنند.
  • اختلالات اضطرابی: اختلالات اضطرابی در بزرگسالان مبتلا به ADHD شایع است. این اختلالات می‌توانند به‌صورت نگرانی شدید یا عصبی بودن ظاهر شوند. اضطراب، می‌تواند به ‌علت چالش‌ها و مانع ها تشکیل شده توسط ADHD تشدید بشود.
  • دیگر اختلالات روانپزشکی: بزرگسالان مبتلا به ADHD در معرض خطر بیشتری برای اختلالات روانپزشکی همانند اختلالات شخصیتی، انفجاری متناوب و مصرف مواد مخدر می باشند.
  • ناتوانی‌های یادگیری: بزرگسالان مبتلا به ADHD امکان پذیر در امتحانات نمره کمتری نسبت به سن، هوش و تحصیلات خود کسب کنند. مشکلات یادگیری می‌تواند شامل مشکلات در فهمیدن و ربط برقرار کردن باشد.

بهترین و سریع‌ترین درمان برای بیش فعالی در بزرگسالان چیست؟

1760086959 811 بیشتر از ۱۰ علامت بیش فعالی در بزرگسالان با اهمیت

بیش فعالی در بزرگسالان را می‌توان به راه حلهای مختلفی کنترل کرد. تغییرات سبک زندگی، محیط کار یا داروها از جمله راه حلهای کنترل آن می باشند. انتخاب نوع روش درمانی بستگی به علائم و نوع بیش فعالی دارد که در ادامه زیاد تر در این رابطه توضیح داده‌ایم.

تغییرات سبک زندگی

ورزش می‌تواند انرژی شما را به‌خوبی متمرکز کند. به این علت وقتی را برای فعالیت‌های بدنی تعلق دهید. گفتنی است که ورزش به افت نشانه‌های اضطراب و افسردگی هم پشتیبانی می‌کند. خواب کافی نیز در درمان بیش فعالی در بزرگسالان اهمیت دارد. داشتن ساعت خواب منظم و اتاقی تاریک و آرام می‌تواند سودمند باشد. تلاش کنید قبل از خواب از کافئین، خوراکی شیرین و الکل دوری کنید. این چنین رژیم غذایی سالم و متعادل انتخاب کنید و زمان‌بندی منظمی برای میل کردن قولهای غذایی داشته ‌باشید.

تشکیل تغییرات در محل کار یا دانشگاه

شما می‌توانید از طریق تشکیل تغییرات در محل کار همانند داشتن فضای کاری شخصی در محیط آرام و پشتیبانی گرفتن از دیگران برای برنامه‌ریزی و ساختاردهی ماموریت های، علائم خود را کنترل کنید.

داروها

افرادی که به جستوجو سریع‌ترین درمان برای علائم بیش‌ فعالی می باشند، درمان‌های دارویی طبق معمولً مؤثرترین و سریع‌ترین راهکار بهبود این اختلال محسوب خواهد شد. داروها با دقت به شرایط شما تجویز خواهد شد و امکان پذیر نیاز باشد چند دارو را امتحان کنید تا داروی مناسب شما اشکار بشود. دقت کنید که مصرف داروهای بیش فعالی بدون خبر پزشک می‌تواند خطرات بسیاری به جستوجو داشته باشد.

درمان‌های گفتاری

درمان‌های گفتاری همانند درمان شناختی رفتاری یا ذهن‌آگاهی امکان پذیر برای بیش فعالی در بزرگسالان پیشنهاد بشود.

چه غذاهایی برای بیش فعالی بزرگسالان سودمند یا زیان اور است؟

غذاهای مناسب برای بیش فعالی در بزرگسالان

علائم بیش فعالی می‌تواند با مصرف غذاهایی که سوخت با کیفیتی برای مغز فراهم می‌کنند افت یابد. مواد غذایی سرشار از پروتئین‌های باکیفیت همانند تخم مرغ، شیر، مغزها و دانه‌های روغنی (پسته، بادام، گردو، فندق)، حبوبات (لوبیا سفید، لوبیا قرمز، عدس)، دانه‌های و محصولات تهیه شده از سویا ، انواع گوشت (مرغ، بوقلمون، شترمرغ، ماهی، گوسفند) علتبهبود تمرکز و افت علائم بیش فعالی خواهد شد.

انواع سوسیس و کالباس، نوشابه‌های گازدار، نوشیدنی‌های صنعتی، آبمیوه‌های غیرطبیعی، انواع تنقلات ناسالم (چیپس، پفک، کراکر، شکلات، آبنبات و ژله)، غذاهای آماده و نیمه آماده برای افراد مبتلا به بیش فعالی مناسب نیستند. شیرینی‌های طبیعی همانند کشمش، مویز و خرما مناسب و شیرینی‌جات مصنوعی همانند انواع شکلات، شیرینی، کیک و موارد شبیه نیز برای این افراد نامناسب می باشند.

این چنین افراد مبتلا به بیش فعالی باید از مصرف برنج سفید، نان سفید، نان باگت، مواد غذایی تهیه شده از آرد سفید گندم اجتناب کنند. در عوض در رژیم غذایی خود از غلات سبوس‌دار همانند انواع نان‌های سبوس‌دار، نان قهوه‌ای، برنج قهوه‌ای، مواد غذایی تهیه شده از آرد کامل گندم، ذرت و موارد شبیه به علت دارا بودن ویتامین‌های گروه B منفعت گیری کنند.

اجتناب از مصرف سیگار و الکل

این چنین در تعداد بسیاری از مطالعات پافشاری شده است که افراد مبتلا به بیش فعالی از مصرف سیگار و الکل اجتناب کنند.

سخن پایانی

امیدواریم با مطالعه این نوشته با با اهمیت ترین علائم و مؤثرترین راهکارهای کنترل و درمان این بیماری آشنا شده باشید. دقت کنید که علائم شدید و اختلالات رفتاری گسترده علتصدمه زدن به زندگی فردی و اجتماعی شما خواهند شد. به این علت الزامی است در صورتی که علائم حرف های‌ شده را در خود حس می‌کنید با متخصص روانپزشک مشورت کنید.

منبع های: clevelandclinic , nhs

برای از بین بردن احساس افسردگی چه کاری انجام دهیم؟


در افسردگی غم به لایه‌های عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و حرکت شما به‌وجود می‌آورد. اگر حس افسردگی دارید، حتما با پشتیبانی یک روانشناس متخصص مشکل را ریشه‌یابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ربط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی زبان بدن


به پشتیبانی زبان بدن، ناگفته‌ها را بگویید و بشنوید




دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

افسردگی چیست - ناامیدی

از کجا بفهمیم افسردگی داریم؟_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

ما در عصری زندگی می‌کنیم که بیشترین امکانات رفاهی و ارتباطی تاریخ را در اختیار داریم، اما آمار افسردگی در جهان بیشتر از هر زمان فرد دیگر است. این پارادوکس شگفت، مشخص می کند که افسردگی یک مشکل ساده نیست. این بیماری، یک بحران سلامت جهانی است که در هر کشوری، از جمله ایران، با دقت به فشارهای فرهنگی و اقتصادی خاص آن، چهره‌ای متفاوت به خود می‌گیرد. افسردگی، ضعف یا تنبلی نیست؛ بلکه یک بیماری واقعی است که زبان خاص خود را دارد. مقصد این مقاله، ترجمه کردن زبان این بیماری است تا بتوانیم نشانه‌های آن را در خود و عزیزانمان بهتر بشناسیم و به این سوال حیاتی جواب دهیم: از کجا بفهمیم افسردگی داریم؟

افسردگی (Major Depressive Disorder) یک اختلال خلقی جدی است که بر احساسات، افکار و حرکت شما تأثیر منفی می‌گذارد. این بیماری فقط «توی سر شما» نیست، بلکه یک حالت پزشکی واقعی با پایه‌های بیولوژیکی و شیمیایی در مغز است. افسردگی، تنبلی یا ضعف شخصیتی نیست و فرد نمی‌تواند به سادگی «خودش را جمع‌وجور کند» و از آن خارج بشود. این بیماری، همانند دیابت یا بیماری قلبی، نیازمند تشخیص و درمان تخصصی است.

۹ نشانه مهم افسردگی

بر پایه معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی DSM-5، برای تشخیص اختلال افسردگی اساسی، فرد باید حداقل به زمان دو هفته، پنج مورد یا زیاد تر از علائم زیر را توانایی کند، به طوری که حداقل یکی از دو علامت اول (خلق افسرده یا عدم علاقه) حتماً وجود داشته باشد.

۱. خلق افسرده و حس غم در زیاد تر طول روز، تقریباً هر روز

این فقط یک حس زودگذر دلتنگی نیست؛ بلکه یک ابر سیاه و دائمی است که بر همه لحظات فرد سایه می‌اندازد. فرد امکان پذیر بدون هیچ علت مشخصی، حس اندوه عمیق، پوچی یا ناامیدی کند. این حس زیاد تر با گریه‌های مکرر و بی‌علت همراه است. در برخی افراد، به خصوص در مردان و نوجوانان، این حالت امکان پذیر به جای غم، خود را به شکل تحریک‌پذیری، خشمگینی مداوم و عدم تحمل نشان دهد. فرد حس می‌کند که دنیا خاکستری شده و هیچ نوری در انتهای تونل وجود ندارد.

۲. افت شدید علاقه یا لذت

این یکی از کلیدی‌ترین و دردناک‌ترین نشانه‌ها است. فرد دیگر از فعالیت‌هایی که قبلاً برایش منبع مهم نشاط و لذت بوده، هیچ حسی دریافت نمی‌کند. گوش دادن به موسیقی مورد علاقه‌اش، دیدن یک فیلم، زمان گذراندن با دوستان یا حتی انجام سرگرمی‌های محبوبش، همه انها به کارهایی بی‌معنی و طاقت‌فرسا تبدیل خواهد شد. این علامت (که به آن «آنهدونیا» می‌گویند)، علتمی‌بشود فرد کم کم از همه فعالیت‌های اجتماعی و شخصی کناره‌گیری کرده و در انزوای خود فرو رود.

۳. تغییرات قابل دقت در وزن یا اشتها

افسردگی می‌تواند متابولیسم و اشتهای فرد را به طور کامل به هم بریزد. این علامت می‌تواند به دو شکل کاملاً متضاد ابراز کند:

  • افت اشتها و وزن: فرد هیچ علاقه‌ای به غذا ندارد، طعم‌ها برایش بی‌معنی شده و بدون این که رژیم گرفته باشد، در یک دوره مختصر، وزن قابل توجهی کم می‌کند.
  • افزایش اشتها و وزن: در برخی دیگر، افسردگی علتپرخوری عصبی و تمایل شدید به غذاهای پرکربوهیدرات و شیرین می‌بشود. این افراد از غذا به گفتن یک مکانیزم آرام‌قسمت موقت منفعت گیری می‌کنند که تبدیل افزایش وزن و حس گناه زیاد تر می‌بشود.

۴. اختلال در خواب

بیخوابی - استرس زنان

الگوی خواب در افسردگی به شدت مختل می‌بشود. رایج‌ترین حالت، بی‌خوابی است که می‌تواند به شکل مشکل در به خواب رفتن، بیدار شدن مکرر در طول شب یا بیدار شدن زیاد سریع در صبح و ناتوانی در مجدد خوابیدن، خود را نشان دهد. حالت دیگر، پرخوابی است؛ فرد ساعت‌های زیاد طویل (برای مثالً ۱۰ تا ۱۲ ساعت) می‌خوابد، اما بعد از بیدار شدن، هم چنان حس خستگی شدید و کوفتگی می‌کند، گویی اصلاً استراحت نکرده است.

۵. سراسیمگی یا کندی روانی-حرکتی

این علامت طبق معمولً توسط اطرافیان زیاد تر قابل مشاهده است.

  • سراسیمگی: فرد به طور غیرعادی بی‌قرار است، نمی‌تواند یک جا آرام بنشیند، مدام با دستانش ور می‌رود یا قدم می‌زند. یک حس تنش درونی دائمی در او وجود دارد.
  • کندی: در حالت برعکس، حرکات بدن، نحوه فکر و شدت سخن بگویید کردن فرد به شدت کند می‌بشود. جواب دادن به یک سوال ساده امکان پذیر برایش چند ثانیه طول بکشد و همه حرکاتش انرژی بسیاری از او بگیرد.

۶. خستگی شدید یا فقدان انرژی

این یک خستگی معمولی بعد از روز کاری سخت نیست؛ بلکه یک حس فرسودگی عمیق و دائمی است که تقریباً هر روز وجود دارد. فرد حس می‌کند باتری‌هایش کاملاً خالی شده‌اند. انجام دادن کوچکترین کارهای روزمره، همانند دوش گرفتن، لباس پوشیدن یا شستن چند ظرف، به چالش بزرگ و طاقت‌فرسایی تبدیل خواهد شد. این فقدان انرژی، فرد را زیاد تر به سمت انفعال و ماندن در رختخواب سوق می‌دهد.

۷. حس بی‌ارزشی یا گناه بیشتر از حد و نامتناسب

افسردگی چیست - تنهاییافسردگی یک فیلتر منفی روی ذهن فرد می‌گذارد. او همه اتفاقات را به شکلی منفی تفسیر کرده و به طور مداوم خود را سرزنش می‌کند. فرد امکان پذیر برای اشتباهات کوچک قبل، حس گناه زیاد شدیدی داشته باشد یا خود را فردی کاملاً بی‌قیمت و سربار دیگران بداند. این گفتگوی درونی بی‌رحمانه و خود-انتقادگر، از دردناک‌ترین جنبه‌های افسردگی است.

۸. افت توانایی تمرکز، تفکر یا تصمیم‌گیری

افسردگی علتایجاد اتفاق‌ای به نام «مه مغزی» می‌بشود. فرد امکان پذیر در تمرکز کردن روی کتاب، تماشای یک فیلم یا جستوجو کردن گفتگو دچار مشکل جدی بشود. حافظه مختصر‌زمان او ضعیف شده و گرفتن تصمیمات ساده روزمره (همانند این که چه لباسی بپوشد یا برای ناهار چه بخورد) برایش زیاد دشوار و فلج‌کننده می‌بشود.

۹. افکار مکرر درمورد مرگ یا خودکشی

این جدی‌ترین علامت افسردگی است و هیچ زمان نباید نادیده گرفته بشود. این افکار می‌توانند از یک آرزوی منفعلانه برای مردن («کاش دیگر بیدار نمی‌شدم») اغاز شده و به افکار فعال درمورد راه حلهای خودکشی و حتی برنامه‌ریزی برای آن ختم شوند. در صورت وجود این چنین افکاری، دریافت پشتیبانی سریع از یک روانپزشک یا مراکز اورژانس اجتماعی کاملاً الزامی است.

عوامل تشکیل کننده افسردگی

افسردگی طبق معمولً یک علت واحد ندارد، بلکه نتیجه تعامل پیچیده‌ای از عوامل زیر است:

عامل خطر توضیح
۱. شیمی مغز عدم اعتدال در سطح مواد شیمیایی مغز (انتقال‌دهنده‌های عصبی) همانند سروتونین و دوپامین که مسئول تنظیم خلق‌وخو می باشند.
۲. ژنتیک و سابقه خانوادگی داشتن بستگان درجه یک مبتلا به افسردگی، ریسک ابتلا را به علت صدمه‌پذیری ژنتیکی افزایش می‌دهد.
۳. وقایع استرس‌زای زندگی ازمایش ها تلخی همانند سوگ، طلاق، از دست دادن شغل یا مشکلات مالی شدید، از قدرتمندترین محرک‌ها می باشند.
۴. تروما و ازمایش ها کودکی توانایی سوءاستفاده جسمی، عاطفی یا بی‌توجهی در دوران کودکی، می‌تواند ساختار مغز را تحول داده و فرد را در بزرگسالی صدمه‌پذیرتر کند.
۵. بیماری‌های جسمی مزمن زندگی با بیماری‌هایی همانند مشکلات تیروئید، بیماری قلبی، سرطان یا دردهای مزمن، به علت سختی روانی و تغییرات بیولوژیکی، ریسک افسردگی را بالا می‌برد.
۶. تغییرات هورمونی نوسانات هورمونی شدید در شرایطی همانند افسردگی بعد از زایمان، اختلال پیش از قاعدگی (PMDD) و دوران یائسگی
۷. ویژگی‌های شخصیتی افرادی که عزت نفس پایینی دارند، به شدت خود-انتقادگر و کمال‌گرا می باشند یا نگاهی بدبینانه به دنیا دارند، مستعدتر می باشند.
۸. انزوای اجتماعی حس تنهایی مزمن و نداشتن یک شبکه حمایتی قوی از دوستان و خانواده، یکی از بزرگترین عوامل خطر است.
۹. مصرف مواد و الکل منفعت گیری از الکل یا مواد مخدر برای «خوددرمانی»، با به هم ریختن شیمی مغز، خود به یکی از دلایل مهم تشکیل یا تشدید افسردگی تبدیل می‌بشود.

چه افرادی در معرض افسردگی قرار دارند؟

افراد خاصی زیاد تر از دیگران در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند. شناخت عوامل خطر به معنی قطعیت ابتلا نیست، بلکه به افزایش آگاهی برای پیشگیری و تشخیص زودهنگام پشتیبانی می‌کند.

بر پایه منبع های معتبر روانشناسی، گروه‌های زیر صدمه‌پذیری بیشتری در برابر افسردگی دارند:

۱. افرادی با سابقه خانوادگی افسردگی

ژنتیک یکی از با اهمیت ترین عوامل خطر است. اگر یکی از بستگان درجه یک شما (والدین، خواهر یا برادر) سابقه افسردگی داشته باشد، ریسک ابتلای شما دو تا سه برابر زیاد تر از جمعیت عمومی است. این نوشته نشان‌دهنده صدمه‌پذیری بیولوژیک است.

۲. زن‌ها

آمار جهانی به طور مداوم مشخص می کند که مقدار ابتلا به افسردگی در زنان تقریباً دو برابر مردان است. دلایل این تفاوت پیچیده است و به ترکیبی از عوامل هورمونی (همانند تغییرات در دوران قاعدگی، بارداری و یائسگی)، فشارهای اجتماعی زیاد تر و تمایل بالاتر زنان به پذیرفتن و گفتن احساسات خود مربوط می‌بشود.

۳. افرادی که وقایع استرس‌زا یا تروماتیک را توانایی کرده‌اند

افسردگی چیست - جمعیت مردمتوانایی رویدادهای تلخ و صدمه‌زا، یکی از قدرتمندترین محرک‌ها برای اغاز یک دوره افسردگی است. مواردی همانند:

  • سوگ و از دست دادن عزیزان
  • طلاق یا جدایی عاطفی
  • از دست دادن شغل یا مشکلات مالی شدید
  • توانایی سوءاستفاده جسمی، عاطفی یا جنسی (به‌اختصاصی در کودکی)

۴. مبتلایان به بیماری‌های جسمی مزمن

زندگی با یک بیماری مزمن، هم از نظر جسمی و هم روانی، زیاد فرساینده است. افرادی که با بیماری‌هایی همانند دیابت، مشکلات تیروئید، بیماری‌های قلبی، سرطان یا دردهای مزمن دست و پنجه نرم می‌کنند، به علت سختی روانی بیماری و تغییرات بیولوژیکی ناشی از آن، در معرض خطر بالاتری برای ابتلا به افسردگی قرار دارند.

۵. افرادی با ویژگی‌های شخصیتی خاص

برخی الگوهای فکری و شخصیتی، فرد را مستعد ابتلا به افسردگی می‌کنند. این ویژگی‌ها عبارت هستند از:

  • عزت نفس پایین: افرادی که دائماً حس بی‌ارزشی می‌کنند.
  • بدبینی: افرادی که همیشه چشم به راه بدترین اتفاقات می باشند.
  • خود-انتقادگری شدید: افرادی که به طور بی‌رحمانه‌ای خود را سرزنش می‌کنند.
  • وابستگی زیاد: افرادی که حس ارزشمندی خود را از قبول دیگران می‌گیرند.

۶. افرادی که در انزوای اجتماعی به سر می‌برند

انسان یک حاضر اجتماعی است و روابط حمایتی، سپری در برابر مشکلات روانی است. تنهایی مزمن و نداشتن یک شبکه قوی از دوستان و خانواده، یکی از بزرگترین عوامل خطر برای افسردگی به حساب می اید.

درمان افسردگی چیست

افسردگی چیست - درمان

افسردگی یک بیماری زیاد قابل درمان است. هرچه درمان سریعتر اغاز بشود، مؤثرتر خواهد می بود.

۱. روان‌درمانی

سخن بگویید با روانشناس یا مشاور، یکی از مؤثرترین راه‌ها برای درمان افسردگی است. در جلسات درمانی، شما یاد می‌گیرید که ریشه‌های افسردگی خود را بشناسید و توانایی‌های جدیدی برای مقابله با آن کسب کنید. راه حلهایی همانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) به شما پشتیبانی می‌کنند تا الگوهای فکری و رفتاری منفی که علتتداوم افسردگی خواهد شد را شناسایی و کم کم اصلاح کنید.

۲. دارودرمانی

داروهای ضدافسردگی (همانند SSRIs) که توسط روانپزشک تجویز خواهد شد، می‌توانند به اصلاح عدم اعتدال شیمیایی در مغز پشتیبانی کنند. این داروها اعتیادآور نیستند و برخلاف باور عمومی، شما را «بی‌خیال» یا «منگ» نمی‌کنند؛ بلکه سطح انرژی و خلق شما را به حالت طبیعی بازمی‌گردانند تا بتوانید فرآیندهای درمانی دیگر را بهتر جستوجو کنید. تأثیر کامل آن‌ها امکان پذیر ۴ تا ۸ هفته طول بکشد.

۳. تغییرات مؤثر در سبک زندگی

این موارد جانشین درمان تخصصی نیستند، اما می‌توانند به گفتن مکمل، تأثیر زیاد مثبتی در روال بهبودی داشته باشند:

  • ورزش منظم: حتی ۳۰ دقیقه پیاده‌روی سریع در روز، از نیرومندترین داروهای طبیعی ضد افسردگی است. ورزش علتترشح اندورفین شده و خلق را بهبود می‌بخشد.
  • تغذیه سالم: رژیم غذایی سرشار از میوه، سبزیجات، غلات کامل و امگا-۳ (حاضر در ماهی) برای سلامت مغز سودمند است. از مصرف بیشتر از حد غذاهای فرآوری‌شده و شیرین پرهیز کنید.
  • خواب کافی و منظم: تلاش کنید هر شب ۷ تا ۹ ساعت خواب باکیفیت داشته باشید و برنامه خواب و بیداری منظمی را جستوجو کنید.
  • ربط با دیگران: انزوا، بهترین دوست افسردگی است. حتی اگر حوصله ندارید، خودتان را ناچار کنید که با یک دوست یا عضو خانواده در ربط باشید. حمایتاجتماعی، نقشی حیاتی در بهبودی دارد.

جمع‌بندی

جواب به سوال «از کجا بفهمیم افسردگی داریم؟» نیازمند دقت به علائمی فراتر از غمگین بودن است. اگر چندین مورد از ۹ نشانه کلیدی ذکر شده را برای بیشتر از دو هفته به طور مداوم در خود یا عزیزانتان مشاهده کردید، این نوشته را جدی بگیرید. افسردگی یک تونل تاریک است، اما به یاد داشته باشید که در انتهای این تونل، نور وجود دارد و شما ناچار نیستید این مسیر را به تنهایی طی کنید. خواست پشتیبانی از متخصص، اولین و شجاعانه‌ترین قدم به سوی بهبودی و بازپس‌گیری لذت زندگی است.

منبع های: راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی (DSM-5)، مؤسسه ملی سلامت روان آمریکا


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی چطور می‌توانیم شادتر زندگی کنیم؟


فرمول نشاط و مثبت‌اندیشی را یاد بگیرید و با افسردگی خداحافظی کنید




هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

علل و محرک‌های خشم فروخورده

تخلیه خشم سرکوب شده: علائم، خطرات و ۷ راهکار عملی برای رهاسازی آن_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

خشم سرکوب شده، اضطراب تکذیب شده است که می‌تواند بی‌صدا به سلامت روان و جسم شما صدمه بزند. تعداد بسیاری از ما یاد گرفته‌ایم خشمگینی خود را نهان کنیم، اما این انرژی قوی از بین نمی‌رود، بلکه به اضطراب، دردهای مزمن و روابط صدمه‌دیده تبدیل می‌بشود. مقصد، سرکوب این حس نیست، بلکه یادگیری راه حلهای سالم برای تخلیه خشم سرکوب شده است. در این مقاله، علائم و دلایل این خشم نهان را بازدید کرده و راهکارهای عملی برای رهاسازی و مدیریت آن را به شما آموزش می‌دهیم.

خشم فروخورده چیست؟

خشم سرکوب شده خشمی است که ناخواسته برای اجتناب از احساسات ازردهکننده تکذیب می‌بشود. افرادی که با خشم فروخورده دست‌وپنجه نرم می‌کنند زیاد تر اوقات می‌گویند: «من هیچ زمان عصبانی نمی‌شم!» و علت حرفشان این است که از خشم خود بی‌خبرند.

چه وقتی باید به متخصص مراجعه کنیم؟

اگر حس می‌کنید خشم سرکوب شده در حال صدمه زدن به روابط، کار یا سلامت جسمی شما است، یا اگر به تنهایی قادر به مدیریت آن نیستید، سخن بگویید با یک روانشناس یا مشاور می‌تواند زیاد پشتیبانی‌کننده باشد. درمان‌هایی همانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) به شما پشتیبانی می‌کنند تا ریشه‌های خشم خود را شناسایی کرده و توانایی‌های مقابله‌ای سالم را بیاموزید.

علل و محرک‌های خشم فروخورده

علل و محرک‌های خشم فروخورده

خشم فروخورده می‌تواند به دلایل بسیاری رخ بدهد، اما صدمه‌های روانی دوران کودکی شایع‌ترین علل این نوع خشم محسوب خواهد شد. بعد از صدمه‌دیدن، تعداد بسیاری از افراد حس سردرگمی، غم یا شرم می‌کنند و خود را به‌خاطر آن اتفاق سرزنش می‌کنند و این تبدیل خشم نهان یا سرکوب‌شده می‌بشود. هنجارهای فرهنگی نیز بر چگونگی یادگیری ابراز خشم تأثیرگذارند.

با وجود این، باز هم علت قطعی این اتفاق اشکار نیست و تعداد بسیاری از عوامل ژنتیکی و محیطی می‌توانند در نحوه گفتن و پردازش احساسات افراد نقش داشته باشند.

ریشه‌های خشم سرکوب شده از کجا آب می‌خورد؟

۲. ویژگی‌های فردی و روانی

برخی ویژگی‌های شخصیتی و شرایط روانی، سرکوب خشم را تشدید می‌کنند.

  • کمال‌گرایی: تمایل به بی‌نقص بودن و عدم پذیرفتن هیجانات «منفی».
  • هوش اضطراب پایین: ناتوانی در شناسایی و نام‌گذاری احساسات خود.
  • شرم‌زدگی شدید: حس شرم از داشتن حس خشمگینی.
  • بیماری‌های روانی: مقابله با افسردگی، اضطراب یا اختلال استرس بعد از سانحه (PTSD).

برخی از شایع‌ترین علل و محرک‌های خشم سرکوب شده عبارت‌اند از:

نشانه‌های خشم فروخورده

نشانه‌های خشم فروخورده
نشانه‌های خشم فروخورده

خشم سرکوب شده می‌تواند به شکل‌های مختلفی ابراز کند و علتایجاد تغییرات ظریف در حس، تفکر و حرکت فرد بشود. برخی از افراد تا هنگامی عصبانیتشان شدید نشود یا تا هنگامی فردی آنها را سرزنش نکند فهمید این تغییرات نمی‌شوند. تعداد بسیاری از افرادی که خشمشان را سرکوب می‌کنند، نشانه‌های اولیه خشم همانند افزایش ضربان قلب، افزایش سختی خون، تنش و بی‌قراری را از دست خواهند داد.

💡 مسئله کلیدی: چرا خشم نهان، «نهان» باقی می‌ماند؟

دو مکانیزم روانی مهم علتخواهد شد فرد از خشم خود بی‌خبر بماند:

  1. ناآگاهی از علائم اولیه: فرد آنقدر به نادیده گرفتن خشم عادت کرده است که دیگر فهمید سیگنال‌های فیزیکی اولیه آن (همانند افزایش ضربان قلب یا تنش عضلانی) نمی‌بشود.
  2. تشکیل سپر دفاعی: هنگامی دیگران به خشمگینی او اشاره می‌کنند، فرد فوراً حالت تدافعی به خود می‌گیرد و آن را تکذیب می‌کند. این عکس العمل دفاعی، پذیرفتن و شناسایی خشم را تقریباً غیرممکن می‌کند.

افرادی که خشمشان را سرکوب می‌کنند، زیاد تر اوقات که متهم به خشمگینی خواهد شد حالت تدافعی به خود می‌گیرند و نمی‌خواهند به آن اعتراف کنند. این حالت تدافعی پذیرفتن و تشخیص خشم را برای آنها سخت‌تر می‌کند و علتمی‌بشود خشمشان را نادیده بگیرند یا آن را تکذیب کنند.

📋 چک‌لیست علائم خشم سرکوب شده

آیا این موارد در رابطه شما صدق می‌کند؟

  • ✔️ تنش عضلانی یا سردرد مزمن
  • ✔️ مشکل در «نه» گفتن
  • ✔️ اضطراب و استرس شدید
  • ✔️ افکار منفی و خودانتقادی
  • ✔️ گوشه‌گیری زمان ناراحتی
  • ✔️ حسادت یا رنجش مداوم
  • ✔️ حالت تدافعی در برابر انتقاد
  • ✔️ نیاز شدید به کنترل همه چیز
  • ✔️ رفتارهای منفعل-پرخاشگرانه
  • ✔️ نادیده گرفتن مشکلات

اثرات منفی خشم فروخورده

اثرات منفی خشم فروخورده
اثرات منفی خشم فروخورده

هنگامی که خشم سرکوب بشود، می‌تواند اثرات منفی تعداد بسیاری بر سلامت جسمی و روانی و کیفیت کلی زندگی فرد تشکیل کند.

برخی از اثرات منفی خشم سرکوب شده عبارت‌اند از:

  • سختی خون بالا؛
  • استرس مزمن؛
  • مشکلات قلبی؛
  • بی‌خوابی؛
  • داشتن روابط ضعیف‌؛
  • مشکل تمرکز؛
  • افت عزت‌نفس؛
  • مختل‌شدن کار؛
  • بی‌حسی یا بی‌تفاوتی؛
  • ابراز رفتارهای خودمخرب؛
  • قرارگرفتن در معرض اعتیاد؛
  • افزایش خطر ابتلا به بیماری‌های مزمن؛
  • اضطراب، افسردگی و دیگر مشکلات سلامت روان.

راهکارهای عملی برای تخلیه خشم سرکوب شده

راهکارهای عملی برای تخلیه خشم سرکوب شده

یادگیری راه حلهای سالم برای ابراز هیجانات یک توانایی است؛ راهکارهای زیر به شما پشتیبانی می‌کنند تا به جای سرکوب کردن، انرژی خشم را به شکلی سازنده مدیریت و تخلیه کنید.

🧰 جعبه ابزار شما برای تخلیه و مدیریت خشم

مدیریت خشم یک راه حل واحد ندارد؛ بلکه مجموعه‌ای از ابزارهاست. یاد بگیرید در هر موقعیت از ابزار مناسب منفعت گیری کنید.

ابزارهای آگاهی (برای شناسایی خشم)

  • ۱. ریشه‌یابی: اشکار کردن علت مهم خشمگینی.
  • ۲. اسکن بدن: شناسایی علائم فیزیکی تنش.
  • ۳. توقف نشخوار فکری: شکستن چرخه افکار منفی.
  • ۴. حس کردن شوق: اجازه دادن به احساسات برای وجود بدون قضاوت.

ابزارهای تخلیه (برای رهاسازی خشم)

  • ۵. نوشتن درمانی: تخلیه احساسات روی کاغذ.
  • ۶. فعالیت فیزیکی: آزادسازی انرژی از طریق ورزش.
  • ۷. مدیتیشن: جانشین کردن تنش با اسایش.

۱. ریشه‌یابی خشم: اولین قدم برای آگاهی

تخلیه خشم سرکوب شده علائم، خطرات و ۷ راهکار عملی.webp

خشم، همانند همه احساسات، یک مطلب‌رسان است. این حس به شما مشخص می کند که مشکلی وجود دارد و نیازمند دقت است. برای فهمیدن بهتر مطلب آن، لحظه‌ای مکث کرده و به اتفاقات تازه فکر کنید.

از خودتان سوال کنید:

  • دقیقاً چه چیزی در آن موقعیت، علتعصبانیت من شد؟
  • قبل از خشمگینی، چه حس فرد دیگر داشتم (برای مثالً هراس، غم یا حسادت)؟
  • در آن لحظه، چه افکار، احساسات و عکس العمل‌های فیزیکی در من تحول کرد؟

۲. به بدن خود گوش دهید: شناسایی علائم فیزیکی

خشم قبل از انفجار، سیگنال‌های فیزیکی مشخصی ارسال می‌کند. آگاهی از این نشانه‌ها به شما پشتیبانی می‌کند تا قبل از تشدید خشمگینی، آن را شناسایی و مدیریت کنید.

در موقعیت‌های استرس‌زا، به این تغییرات در بدن خود دقت کنید:

  • افزایش ضربان قلب
  • حس گرما یا داغی در صورت و گردن
  • تنش در عضلات شانه، گردن یا فک
  • مشت شدن ناخودآگاه دست‌ها
  • حس بی‌قراری و نیاز به حرکت

۳. نوشتن درمانی: احساسات خود را روی کاغذ تخلیه کنید

تخلیه خشم سرکوب شده علائم، خطرات و ۷ راهکار عملی

نوشتن، یکی از بهترین راه حلها برای ابراز و تخلیه احساسات بدون سانسور است. تحقیقات نشان خواهند داد که یادداشت روزانه بهزیستی کلی را بهبود بخشیده و علائم افسردگی و اضطراب را افت می‌دهد.

چطور انجام دهیم:

  1. یک زمان اشکار در روز را به این کار تعلق دهید.
  2. بدون فکر کردن به قواعد نوشتاری یا قضاوت کردن خودتان، هر آنچه را به ذهنتان می‌رسد، بنویسید.
  3. تمرکزتان بر «نوشتنِ احساسات» باشد، نه «نوشتن درمورد احساسات».

۴. چرخه نشخوار فکری را بشکنید

نشخوار فکری، یعنی تکرار مداوم افکار منفی در ذهن که علتتشدید خشم و ناراحتی می‌بشود. برای شکستن این چرخه، از تکنیک‌های ذهن‌آگاهی برای برگشت به زمان حال منفعت گیری کنید.

یک تمرین ساده: هر زمان فهمید شدید در حال نشخوار فکری هستید، مکث کنید و حواس پنج‌گانه خود را به کار بگیرید:

  • ۵ چیزی را که می‌توانید ببینید، نام ببرید.
  • ۴ چیزی را که می‌توانید لمس کنید، حس کنید.
  • ۳ صدایی را که می‌توانید بشنوید، تشخیص دهید.
  • ۲ بویی را که می‌توانید حس کنید، شناسایی کنید.
  • ۱ طعمی را که می‌توانید بچشید، مزه کنید.

۵. انرژی خشم را تخلیه کنید: قوت فعالیت فیزیکی

1758139847 701 تخلیه خشم سرکوب شده علائم، خطرات و ۷ راهکار عملی.webp

خشم، انرژی زیاد بسیاری تشکیل می‌کند که در عضلات بدن ذخیره می‌بشود. فعالیت فیزیکی، سالم‌ترین راه برای آزادسازی این انرژی انباشته شده است.

  • ورزش‌های هوازی و قدرتی: فعالیت‌هایی همانند دویدن سریع، دوچرخه‌سواری، وزنه‌برداری یا طناب زدن به آزادسازی اندورفین و افت هورمون‌های استرس پشتیبانی شایانی می‌کنند.
  • تخلیه نمادین و کنترل‌شده:
    • نوشتن نامه خشم (و پاره کردن آن): همه احساسات و کلمات خشمگین خود را بدون سانسور روی یک کاغذ بنویسید؛ سپس، آن را با همه قوت پاره کنید. این یک تخلیه نمادین و زیاد قوی است.
    • فریاد در فضای امن: در ماشین با شیشه‌های بالا یا در یک بالش ضخیم، با همه وجود فریاد بزنید. این کار به آزادسازی تنش از قفسه سینه و گلو پشتیبانی می‌کند.

۶. مدیتیشن و ذهن‌آگاهی: اسایش را جانشین تنش کنید

مدیتیشن به شما پشتیبانی می‌کند تا با تمرین ذهن‌آگاهی، در لحظه حال وجود داشته باشید. این تمرین به افت استرس، تحکیم اسایش و تصمیم‌گیری بهتر در زمان ناراحتی پشتیبانی و شر تخلیه خشم سرکوب شده را کم می‌کند.

یک تمرین ساده مدیتیشن:

  1. در یک مکان آرام بنشینید و چشمانتان را ببندید.
  2. یک دست را روی شکم خود قرار دهید.
  3. یک نفس عمیق از طریق بینی بکشید، طوری که شکمتان جلو بیاید (دم شکمی).
  4. به آرامی تا ۵ بشمارید و نفس خود را از طریق دهان خارج کنید.
  5. این روال را برای چند دقیقه تکرار کنید و به افکاری که به ذهنتان می‌آیند، توجهی نکنید.

۷. از احساسات خود فرار نکنید: هنر «حس کردن»

1758139847 836 تخلیه خشم سرکوب شده علائم، خطرات و ۷ راهکار عملی

تعداد بسیاری از افراد برای فرار از احساسات دشوار، به عواملی همانند کار زیاد، بازی‌های ویدیویی یا خرید پناه می‌برند. در روبه رو، تمرین «حس کردنِ» هیجانات، مطمعن به نفس شما را برای مدیریت آن‌ها افزایش می‌دهد.

چطور انجام دهیم: دفعه سپس که حس خشم کردید، به جای فرار، برای دو دقیقه چشمان خود را ببندید. به احساسات فیزیکی که در بدن خود دارید (برای مثالً گرما در سینه یا تنش در شانه‌ها) دقت کنید؛ بدون این که آن را «خوب» یا «بد» قضاوت کنید. فقط آن را مشاهده کنید. این تمرین به شما مشخص می کند که می‌توانید از بعد این احساسات بربیایید.

جواب به سوالات درمورد تخلیه خشم سرکوب شده

❓ خشم سرکوب شده (فروخورده یا نهان) چیست؟

خشمگینی معمولی یک حس آگاهانه است. اما خشم سرکوب شده، خشمی است که ناخودآگاه تکذیب می‌بشود. فرد زیاد تر از وجود آن بی‌خبر است و امکان پذیر بگوید «من هیچ زمان عصبانی نمی‌شوم»، در حالی که این حس به شکل اضطراب، تنش فیزیکی یا رفتارهای دیگر ابراز می‌کند.

😠 با اهمیت ترین علائم خشم نهان چیست؟ (و آیا علت «چهره عصبانی» می‌بشود؟)

بله، یکی از علائم فیزیکی آن می‌تواند تنش مزمن عضلات صورت و تشکیل یک «چهره عصبانی» ناخواسته باشد. علائم کلیدی دیگر عبارت‌اند از: سردردهای مزمن، مشکل در «نه» گفتن، حالت تدافعی در برابر انتقاد و اضطراب شدید.

💥 بهترین راه حلها برای «تخلیه» خشم سرکوب شده کدامند؟

«تخلیه» به معنی آزادسازی امن انرژی خشم است. بهترین راه حلها، فیزیکی و کنترل‌شده می باشند. سه راهکار مؤثر عبارت‌اند از: ۱. ورزش شدید (همانند دویدن)، ۲. نوشتن نامه خشم و پاره کردن آن، ۳. فریاد زدن در یک فضای امن (همانند داخل ماشین).

❤️‍🩹 آیا خشم فروخورده نیاز به درمان تخصصی دارد؟

بله، اگر این الگو در حال صدمه زدن به روابط، کار یا سلامت شما است، درمان تخصصی زیاد مؤثر است. راه حلهایی همانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) به شما پشتیبانی می‌کنند تا ریشه‌های این خشم را شناسایی کرده و توانایی‌های سالمی برای ابراز آن بیاموزید.

شما بگویید

تا به حال فهمید نشانه‌های تخلیه خشم سرکوب شده در وجودتان شده‌اید؟ محرک‌های آن را شناسایی کرده‌اید؟ آیا توانایی‌ای در عرصه خشم فروخورده دارید؟ لطفا نظرات خود درمورد خشم سرکوب شده یا خشم نهان را با ما و کاربران عزیزمان در بین بگذارید.

برای از بین بردن احساس افسردگی چه کاری انجام دهیم؟


در افسردگی غم به لایه‌های عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و حرکت شما به‌وجود می‌آورد. اگر حس افسردگی دارید، حتما با پشتیبانی یک روانشناس متخصص مشکل را ریشه‌یابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ربط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی زبان بدن


به پشتیبانی زبان بدن، ناگفته‌ها را بگویید و بشنوید




دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

سم زدایی دیجیتال با رفتن به طبیعت

سم زدایی دیجیتال یا دیجیتال دیتاکس چیست؟_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

آیا اولین کاری که سپس از بیدار شدن انجام می‌دهید، چک کردن گوشی است؟ حس می‌کنید بدون خبر از نوتیفیکیشن‌ها، مضطرب می‌شوید؟ ساعت‌ها در شبکه‌های اجتماعی غرق می‌شوید و گذر زمان را حس نمی‌کنید؟ آیا حس اعتیاد به اینترنت دارید؟ شما تنها نیستید. این توانایی مشترک تعداد بسیاری از ما در دنیای همیشه متصل امروزی است. اما راه‌حلی جدی و دلنشین برای بازپس‌گیری کنترل زمان و تمرکز وجود دارد: سم زدایی دیجیتال یا دیجیتال دیتاکس (Digital Detox).

در این راهنمای جامع، یاد می‌گیریم که سم زدایی دیجیتال چیست، چرا برای سلامت روح و جسم ما الزامی است و چطور می‌توانیم آن را قدم‌به‌قدم و بدون استرس در زندگی خود پیاده‌سازی کنیم.

سم زدایی دیجیتال چیست؟

سم‌زدایی دیجیتال (Digital Detox) به یک دوره وقتی اشکار و آگاهانه حرف های می‌بشود که در آن، فرد به‌صورت داوطلبانه منفعت گیری از دستگاه‌های الکترونیکی همانند گوشی هوشمند، تبلت و لپ‌تاپ را محدود کرده یا کاملاً کنار می‌گذارد. مقصد مهم، افت استرس، افزایش تمرکز و برقراری ربط عمیق‌تر با دنیای واقعی است.

این فرایند می‌تواند از چند ساعت در روز تا چند روز کامل در هفته یا ماه متغیر باشد و کاملاً به سبک زندگی و نیاز شما بستگی دارد.

چرا به دیجیتال دیتاکس نیاز داریم؟

احتمالا فکر کنید منفعت گیری شما از فناوری کاملاً عادی است، اما دنیای دیجیتال طوری طراحی شده که اعتیادآور باشد. شرکت‌های بزرگ فناوری در «اقتصاد دقت» (Attention Economy) برای به‌دست‌آوردن گران‌بهاترین دارایی شما، یعنی زمان و دقت‌تان، با یکدیگر رقابت می‌کنند.

اگر چند مورد از نشانه‌های زیر را در خود مشاهده می‌کنید، به گمان زیادً اسیر اینترنت و دنیای دیجیتال شده‌اید و زمان یک سم‌زدایی دیجیتال فرا رسیده است:

  • اضطراب زمان آفلاین بودن: حس می‌کنید اگر تلفنتان دور از دسترس باشد یا اینترنت قطع بشود، کلافه و مضطرب می‌شوید.
  • اختلال در خواب: نور آبی صفحه‌نمایش و شوق ناشی از محتوای مجازی، چرخه خواب شما را مختل می‌کند.
  • قیاس اجتماعی و افت عزت‌نفس: دیدن زندگی فیلترشده و بی‌نقص دیگران در شبکه‌های اجتماعی، علتمی‌بشود نسبت به زندگی خودتان حس بدی اشکار کنید.
  • افت تمرکز عمیق: دائماً بین اپلیکیشن‌ها و نوتیفیکیشن‌ها جابه‌جا می‌شوید و نمی‌توانید برای مدتی طویل روی یک کار تمرکز کنید.
  • هراس از دست دادن (FOMO): حس می‌کنید باید همیشه آنلاین باشید تا از اخبار، رویدادها یا مکالمات عقب نمانید.
  • افت کیفیت روابط واقعی: حتی هنگامی با دوستان یا خانواده هستید، حواستان به گوشی است و ربط چشمی و گفتگوی عمیق کمتری دارید.

مزایا شگفت‌انگیز سم‌زدایی دیجیتال برای مغز و بدن

فاصله‌گرفتن از دنیای دیجیتال فقط یک مد زودگذر نیست؛ بلکه یک اندوخته‌گذاری مستقیم روی سلامتی شما است. برخی از با اهمیت ترین مزایا آن عبارت‌اند از:

اینفوگرافیک فواید سم زدایی دیجیتال
اینفوگرافیک مزایا سم زدایی دیجیتال

چطور سم‌زدایی دیجیتال موفق را اغاز کنیم؟ (راهنمای قدم‌به‌قدم)

ملزوم نیست برای اغاز، گوشی خود را به دریا بینزید! دیجیتال دیتاکس یک فرایند تدریجی است. با قدم‌های کوچک و عملی اغاز کنید.

اول: آماده‌سازی و افت محرک‌ها

  1. نوتیفیکیشن‌ها را بی‌صدا کنید: با اهمیت ترین و ساده‌ترین قدم. فقط به نوتیفیکیشن‌های الزامی (همانند تماس‌ها یا مطلب‌های افراد خاص) اجازه نمایش دهید. این کار، کنترل روزتان را به شما بازمی‌گرداند.
  2. اپلیکیشن‌های غیرضروری را پاک کنید: برنامه‌هایی را که فقط زمان شما را تلف می‌کنند و منفعت‌ای ندارند، حذف کنید. هرچه انتخاب‌های کمتری داشته باشید، وسوسه کمتری خواهید داشت.
  3. صفحه مهم گوشی را خلوت کنید: اپلیکیشن‌های شبکه‌های اجتماعی را از صفحه اول به صفحات بعدی منتقل کنید یا داخل یک پوشه قرار دهید تا دسترسی به آن‌ها نیازمند یک مرحله تلاش زیاد تر باشد.

سم زدایی دیجیتال با تغییر سبک زندگیدوم: تشکیل قوانین و مرزهای هوشمند

  1. برای خودتان «ساعات منع منفعت گیری» تعیین کنید: قانونی اشکار برای خودتان بگذارید؛ برای مثال: «از ساعت ۱۰ شب تا ۸ صبح روز سپس، منفعت گیری از گوشی ممنوع». این قانون را جدی بگیرید.
  2. اتاق‌خواب را به منطقه بدون فناوری تبدیل کنید: گوشی هوشمند را خارج از اتاق‌خواب شارژ کنید. برای بیدار شدن، از یک ساعت زنگ‌دار ارزان و قدیمی منفعت گیری کنید. این کار کیفیت خواب شما را منقلب می‌کند.
  3. «مناطق بدون فناوری» در خانه تعریف کنید: محبوب‌ترین قانون، ممنوعیت منفعت گیری از گوشی سر میز غذا است. این فرصتی طلایی برای ربط مجدد با اعضای خانواده است.

سوم: جانشین کردن عادت‌های دیجیتال با عادت‌های واقعی

  1. یک سرگرمی غیردیجیتال اشکار کنید: هنگامی حس بی‌حوصلگی کردید و دستتان به سمت گوشی رفت، از قبل یک جانشین اشکار داشته باشید: کتاب بخوانید، چند حرکت کششی انجام دهید، به یک پادکست (بدون نگاه کردن به صفحه) گوش دهید یا فقط به پنجره نگاه کنید.
  2. زمان‌های مختصر را غنیمت بشمارید: چشم به راه اتوبوس هستید؟ در صف نانوایی ایستاده‌اید؟ به‌جای پناه‌بردن به گوشی، به اطراف، مردم و محیط خود دقت کنید. این تمرینی عالی برای ذهن‌آگاهی (Mindfulness) است.
  3. برای خودتان پاداش‌های غیردیجیتال در نظر بگیرید: سپس از یک روز موفق در مدیریت منفعت گیری از گوشی، به خودتان با یک حمام طویل، تماشای فیلم با خانواده (بدون گوشی!) یا پیاده‌روی در پارک پاداش دهید.

چالش‌های رایج در مسیر دیجیتال دیتاکس و نحوه تسلط بر آن‌ها

اینفوگرافیک چالش‌های دیتاکس دیجیتال
اینفوگرافیک چالش‌های دیتاکس دیجیتال

کنترل را به دست بگیرید، فناوری را رها نکنید

سم‌زدایی دیجیتال به معنی مبارزه با تکنولوژی نیست، بلکه به معنی منفعت گیری آگاهانه و موثر از آن است. مقصد این است که شما ابزارها را کنترل کنید، نه این که ابزارها کنترل زندگی شما را در دست بگیرند. با برداشتن قدم‌های کوچک و مداوم، می‌توانید تمرکز خود را بازیابید، روابط عمیق‌تری بسازید و از زندگی واقعی و غیردیجیتال لذت بیشتری ببرید.

اولین قدم شما برای اغاز سم‌زدایی دیجیتال چیست؟ آیا توانایی‌ای در این عرصه دارید؟ نظرات و راهکارهای خود را با ما و دیگران در بین بگذارید.

سلامتی ارزشمندترین دارایی انسان است




فروشگاه چطور - مجموعه صوتی روابط عاطفی و ازدواج


علت تعداد بسیاری از خیانت‌های زناشویی یا طلاق‌ها این است که نمی‌دانیم با شریک زندگی یا همسر خود چطور ربط برقرار کنیم.



این مجموعه صوتی را گوش دهید و تأثیرش بر زندگی مشترکتان را حس کنید.




هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

جنسیت غیردوگانه و طیفی

نان باینری چیست؟ + تست تشخیص نان باینری_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

طبق معمول انسان‌ها بر پایه ایده باینری جنسیتی، از بدو تولد در یکی از ۲ دسته زن یا مرد گنجانده خواهد شد. اما تعداد بسیاری از آنها به‌مرور زمان در قلب و ذهن خود حس می‌کنند که کاملا مرد یا زن نیستند. هویت آنها در هاله ابهامی بین زن‌بودن و مردبودن مانده است. این افراد نان باینری نامیده خواهد شد. همراه ما باشید تا بدانیم نان باینری چیست و چطور باید با این افراد برخورد کرد؟

نان باینری چیست؟

برای جواب به سوال نان باینری چیست باید داسنت که هویت جنسیتی همه آدم‌های روی زمین را نمی‌توان در ۲ دسته زن و مرد گنجاند. برخی افراد، اصطلاحا نان باینری‌ها، هویت و نقش جنسیتی و ویژگی‌ها و صفاتی بین این دو دارند، یعنی هم زن هم مرد یا احتمالا هم نه زن و نه مرد!

فهمیدن این افراد از جنسیت خود امکان پذیر با ویژگی‌های بیولوژیکی که با آن متولد شده‌اند مطابقت نداشته باشد. یقیناً دقت کنید که هویت جنسی و گرایش جنسی افراد دو مقوله کاملا مجزاست. افراد غیر باینری همانند همه انسان‌های دیگر گرایش جنسی دارند و امکان پذیر دگرجنس‌گرا، هم‌جنس‌گرا، دوجنس‌گرا یا غیرجنس‌گرا باشند.

جنسیت کوئیر (Genderqueer)، غیرباینری (Non-binary) یا غیردوگانه چتر بزرگی برای تعداد بسیاری از انواع هویت‌های جنسی است که فقط در دسته زن و مرد نمی‌گنجند. مواردی همچون:

  • جندر فلوید یا هویت جنسی شناور؛
  • ای‌جندر یا بی‌جنسیت؛
  • بای‌جندر یا دوجنسیتی؛
  • دمی‌جندر یا نیمه‌جنسیتی (همانند نیمه‌دختر، نیمه‌پسر یا نیمه‌سیال)؛
  • پن‌جندر یا همه‌جنسیتی.

احتمالا فکر کنید مفهوم غیرباینری اتفاق‌ای نوظهور و حاصل گرایش سبک زندگی امروزی به مدرنیته و غرب‌گرایی است، اما وجود این افراد در تاریخ به ثبت رسیده است، آن هم ۴ صده قبل از میلاد مسیح.

تفاوت نان باینری‌ها و ترنسجندر‌ها

سپس از آشنایی با معنی نان باینری، به گمان زیاد می‌سوال کرد نان باینری همان ترنسجندر است یا خیر. کلمه ترنسجندر برای افرادی به کار می‌رود که با کالبد مرد یا زن متولد خواهد شد و بعدا با انجام عمل جراحی تحول جنسیت، هویت جنسیتی خود را تحول خواهند داد. امکان پذیر زنی در جسم مرد باشد یا مردی در جسم زن.

همه افراد تراجنسیتی‌ غیرباینری نیستند. اگر فردی جنسیت خود را منحصرا مرد یا زن بداند و هیچ زمان خود را در هر ۲ دسته نبیند، کلمه ترنسجندر برای او به‌ کار می‌رود. در حالی که فرد نان باینری هر دو جنسیت را در وجود خود حس می‌کند.

تفاوت هویت و گفتن جنسیتی

هویت جنسیتی حس درونی فرد به جنسیتش است. کلماتی همانند مرد، زن، نان باینری، ای‌جندر و بی‌جندر همه انها برای توصیف هویت فرد به‌ کار می‌روال. باور کنید یا نه، دامنه انواع هویت‌های جنسی تا بی‌نهایت ادامه دارد.

گفتن جنسیتی شامل حرکت انسان، پوشش و حتی نحوه سخن بگویید‌کردن اوست. هنگامی فردی از لباس‌پوشیدن به‌سبک زنانه، مردانه یا آندروژین سخن بگویید می‌کند، در واقع گفتن جنسیتی خود را آشکار می‌کند.

تعداد بسیاری از ما این را همچون اصل پذیرفته‌ایم که اکثر افراد نان باینری در جامعه سراغ سبک و استایل آندروژین می‌روال، یعنی لباس و لوازمی که نشانگر ترکیبی از خصوصیات فیزیکی زن و مرد باشند. یقیناً این فکر درست نیست. زیاد از آنها امکان پذیر گفتن جنسیتی مردانه، زنانه یا ترکیبی از این دو داشته باشند.

با دقت به تفاوت این ۲ مفهوم، نمی‌توان هویت افراد را فقط با دقت به پوشش و ظاهر آنها تشخیص داد. فراموش نکنید هویت و گفتن جنسی انسان‌ها کاملا شخصی است و توصیف آنها کاملا به خود فرد بستگی دارد.

فهمیدن جنسیت همچون طیف

این فکر که جنسیت انسان‌ها همیشه و تحت هر شرایطی در یکی از ۲ دسته زن یا مرد جای می‌گیرد، نوعی ساختار اجتماعی است که در طول تاریخ برای اختلاف بین صفات بیولوژیکی زنان و مردان به‌ کار رفته است. اما ایده طیف جنسیت هم تقدم تاریخی دارد هم در علم زیست‌شناسی پذیرفته شده است. در تاریخ همیشه بوده‌اند افرادی که جنسیت آنها در ۲ مفهوم کلیشه‌ای زن و مرد نمی‌گنجیده است. وجود این مثالهای ناسازگار در طول تاریخ، عرصه خوبی برای فهمیدن تنوع هویت جنسی امروزی فراهم کرد.

حتی اگر از دید بیولوژیکی نگاه کنیم، جنسیت بشر همیشه لزوما دوتایی نیست. از هر ۲هزار نفر یکی با مشخصات «Intersex» متولد می‌بشود، یعنی فردی که به‌خاطر ویژگی‌های کروموزم‌ها و آناتومی بدنش منحصرا زن یا مرد نیست.

ایده دسته‌بندی هویت به ۲ دسته زن و مرد نادرست نیست، اما ناقص است. تعداد بسیاری از افراد با ترکیبی از مؤلفه‌های بیولوژیکی متولد خواهد شد که خارج از محدوده زن یا مردبودن است.

چالش‌های افراد نان باینری در جامعه

به‌رغم رخنه مدرنیته در تاروپود فرهنگ امروزی کل دنیا، تا این مدت هم افرادی با هویت‌های جنسی متفاوت با تبعیض‌ها و باورهای نادرستی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند؛ زیاد‌ها اعتقاد دارند این افراد اصلا وجود رسمی در جامعه ندارند، بی‌جنسیتی یا چندجنسیتی آنها ناشی از بیماری‌های روانی است یا فقط تشنه دقت‌اند و زیاد سریع از این مرحله عبور می‌کنند. در کنار صدمه‌ها و درد ناشی از این قسم تفکرات ناآگاهانه، تعداد بسیاری از این افراد با استرس زیاد ناشی از این موارد مواجه می باشند:

  • تصمیم‌گیری درمورد اظهار نان باینری بودن و افرادی که این قضیه را با آنها در بین می‌گذارند؛
  • افزایش اطلاعات اطرافیان درمورد هویت غیر باینری؛
  • خطاب‌شدن با ضمایر نادرست؛
  • حس نیاز به دفاع از هویت خود یا اثبات آن به جامعه.

افراد نان باینری را چطور خطاب کنیم؟

اکنون که فهمیدیم نان باینری چیست باید به سوالات جدی‌تری جواب دهیم. بهترین راهکار برای به‌چالش‌کشیدن کلیشه‌های جنسیتی، منفعت گیری از زبان خنثی و بی‌طرف در مکالمات روزمره است. منفعت گیری از ضمیر یا کلمه‌ای که زن یا مردبودن را القا کند، برای افراد نان باینری خشونت مبتنی بر جنسیت محسوب می‌بشود. انسان جایزالخطاست و تشخیص جنسیت افراد یکی از اشتباهاتی است که امکان پذیر چندین دفعه مرتکب شویم. در این حالت عذرخواهی کنید و برای جلوگیری از تکرار این نادرست، از زبان جنسیتی بی‌طرفانه منفعت بگیرید و برای افراد نان باینری این واژگان را جانشین کنید:

  • به‌جای پسر، دختر، زن و مرد بگویید شخص، فرد، انسان.
  • به‌جای خانم‌ها و آقایان بگویید مردم.
  • به‌جای پسربچه و دختربچه بگویید کودک.
  • به‌جای مادر یا پدر بگویید والد.
  • به‌جای زن یا شوهر بگویید همسر.

مادامی که از این کلمات جانشین منفعت گیری می‌کنید، کلام شما به‌هیچ‌وجه برای افراد نان باینری آزاردهنده نخواهد می بود. یقیناً بهتر است در اولین ملاقات با این افراد از خودشان سوال کنید دوست دارند چطور خطاب شوند.

چطور به افراد نان باینری احترام بگذاریم و از آن‌ها حمایتکنیم؟

1743384968 770 نان باینری چیست؟ تست تشخیص نان باینری سیاه پوش

تعداد بسیاری از ما با این باور بزرگ شده‌ایم که در دنیا فقط ۲ جنسیت زن و مرد وجود دارد و هر چیزی خارج از این چارچوب برایمان تازه و غیرملموس است. برای همین احتمالا در اولین برخورد با افراد کوئیر آن‌طور که باید محترمانه حرکت نکنیم. در حالی که با دقت به نگاه قضاوتگر جامعه به این گروه از افراد، بهتر است حواسمان به چند مسئله جمع باشد:

۱. با ذهنی باز یاد بگیرید

اگر در حال مطالعه این مقاله هستید، یعنی شما آماده یادگیری درمورد‌ی هویت‌های جنسیتی گوناگون هستید. آگاهی، اولین قدم برای فهمیدن و پذیرفتن است. تلاش کنید منبع های معتبر را مطالعه کنید و ازمایش ها افراد نان باینری را بشنوید.

۲. هویتشان را بپذیرید

هنگامی فردی هویت خود را نان باینری معارفه می‌کند، او را باور کنید. از اظهارنظرهایی همانند “احتمالا این فقط یک مرحله است” یا “بعداً تحول می‌کنی” خودداری کنید. احترام به هویت افراد، اولین قدم برای تشکیل فضایی امن و پشتیبانی‌کننده است.

۳. درست خطابشان کنید

نام و ضمایر موردنظر فرد را بپذیرید و از آن‌ها منفعت گیری کنید. برخی افراد نان باینری نام خود را تحول خواهند داد؛ پرسیدن نام قبلی یا علت تحول آن، بی‌احترامی محسوب می‌بشود. اگر در رابطه ضمایرشان یقین نیستید، محترمانه سوال کنید یا از ضمایر خنثی همانند “آن‌ها/they” منفعت گیری کنید.

۴. حریم خصوصی آن‌ها را نگه داری کنید

هویت جنسیتی، یک نوشته شخصی است. مگر این که خودشان در جمعی خاص آن را آشکار کرده باشند، هیچ زمان بدون اجازه درمورد‌ی هویتشان با دیگران سخن بگویید نکنید. در تعداد بسیاری از جوامع، افشای هویت نان باینری می‌تواند افراد را در معرض تبعیض و صدمه قرار دهد.

۵. سوالات نامناسب نپرسید

پرسیدن سؤالاتی همانند “آیا دختر به دنیا آمدی یا پسر؟”، “چه وقتی فهمیدی که نان باینری هستی؟”، یا “برنامه‌ات برای آینده چیست؟” نه‌تنها الزامی نیست، بلکه امکان پذیر علتناراحتی بشود. اگر می‌خواهید حمایتگر باشید، زیاد تر شنونده باشید تا پرسشگر.

۶. به دیگران آموزش دهید

با به‌اشتراک‌گذاری منبع های معتبر و آگاهی‌بخشی در محیط‌های گوناگون، به فهمیدن بهتر جامعه نسبت به هویت‌های نان باینری پشتیبانی کنید. تشویق دیگران به منفعت گیری از زبان بی‌طرف و فراگیر، گامی مؤثر برای پذیرفتن زیاد تر است.

۷. از سیاست‌های ضدتبعیض حمایتکنید

حمایتاز قوانین و سیاست‌هایی که شرایط زندگی، تحصیل و کار را برای افراد نان باینری راحت‌تر می‌کند، گامی مهم در جهت برابری است. این حمایتمی‌تواند شامل امضا کردن دادخواست‌ها، شرکت در کمپین‌های آگاهی‌بخشی، یا همراهی در تحول قوانین باشد.

۸. مهربان و حمایتکننده باشید

هویت جنسیتی یک فرد، معیار خوبی یا بدی او نیست. با افراد نان باینری همان‌گونه حرکت کنید که انتظار دارید دیگران با شما حرکت کنند: با احترام، مهربانی و بدون قضاوت. یقیناً در عین پشتیبانی، حریم شخصی آن‌ها را مراعات کنید و از ورود به مرزهایشان خودداری کنید.

پرسشنامه خودکاوی هویت جنسی

1743384968 621 نان باینری چیست؟ تست تشخیص نان باینری سیاه پوش

اکنون که اشکار شد نان باینری چیست به سراغ یک پرسشنامه درمورد هویت جنسی برویم.

مقصد از این پرسشنامه پشتیبانی به شما برای تفکر عمیق‌تر درمورد هویت جنسی‌تان است.

این پرسشنامه یک ابزار تشخیصی قطعی نیست و تنها خود شما می‌توانید هویت جنسی خود را تعیین کنید. در صورت ابراز چالش‌های خاص با روانشناس خود مشورت کنید.

در ادامه برای هر یک از ۱۰ سوال زیر، جواب خود را بر مبنای مقیاس پنج گزینه‌ای انتخاب کنید:

  • کاملاً ناموافق = ۰ امتیاز

  • ناموافق = ۱ امتیاز

  • نظری ندارم/خنثی = ۲ امتیاز

  • موافق = ۳ امتیاز

  • کاملاً موافق = ۴ امتیاز

سپس امتیازهای هر سوال را با هم جمع کنید.

سوالات پرسشنامه خودکاوی هویت جنسی

  1. هویت قابل تعریف:
    آیا حس می‌کنید هویت جنسیتی شما به‌سادگی در قالب‌های سنتی مرد/زن قابل تعریف نیست؟

  2. تناقض با قالب‌های سنتی:
    آیا توانایی کرده‌اید که تعابیر جنسیتی استاندارد برای شما مناسب نباشند؟

  3. گفتن آزاد:
    آیا تمایل دارید هویت جنسیتی خود را بدون محدودیت‌های قالب‌های دودویی گفتن کنید؟

  4. واژگان متنوع:
    آیا دوست دارید از واژگان و تعاریف متنوعی برای گفتن هویت خود منفعت گیری کنید؟

  5. مقاومت در برابر انتظارات:
    آیا حس می‌کنید که انتظارات جامعه درمورد‌ی نقش‌های جنسیتی، بر شما تأثیر منفی گذاشته است؟

  6. جستجوی نوآورانه:
    آیا به ایده‌ی کاوش در رابطه هویت‌های جنسیتی غیرسنتی علاقه‌مند هستید؟

  7. فراتر از دودویی:
    آیا خود را به گفتن فردی می‌بینید که از چارچوب‌های دودویی جنسیتی فراتر رفته است؟

  8. سیالیت هویت:
    آیا معتقدید که هویت جنسیتی یک مفهوم سیال و پویا است که می‌تواند تحول کند؟

  9. فشارهای اجتماعی:
    آیا در روبه رو با انتظارات و فشارهای جامعه نسبت به هویت جنسیتی، حس محدودیت می‌کنید؟

  10. اشتراک‌گذاری ازمایش ها:
    آیا دوست دارید ازمایش ها و دیدگاه‌های خود درمورد‌ی جنسیت را به اشتراک بگذارید و در او گفت‌وگوهای مربوط به این نوشته شرکت کنید؟

تفسیر نتایج

  • ۰ تا ۱۵ امتیاز:
    امکان پذیر هویت شما زیاد تر در چارچوب‌های دودویی قرار گیرد. این بدان معنی نیست که نمی‌توانید به مرور زمان به ازمایش ها تازه روی آورید، بلکه اکنون حس راحتی بیشتری با تعاریف سنتی دارید.

  • ۱۶ تا ۳۰ امتیاز:
    به گمان زیادً شما دچار یک فرآیند کشف هویت هستید؛ جایی که برخی از جنبه‌های شخصیت شما از قالب‌های سنتی فاصله دارد و برخی دیگر در آن وجود دارند. این مرحله می‌تواند شروعی برای بازدید‌های عمیق‌تر باشد. برای بازدید این مورد حتما از همراه یک روانشناس پشتیبانی بگیرید.

  • ۳۱ تا ۴۰ امتیاز:
    نتایج مشخص می کند که تمایل شما به پذیرفتن و گفتن هویت‌های غیر دودویی زیاد بالا است. شما امکان پذیر بخواهید هویت خود را به گفتن نان باینری یا خارج از دودویی تعریف کنید. رای بازدید این مورد حتما از همراه یک روانشناس پشتیبانی بگیرید.

کلام آخر

با تصدیق و قبول انواع هویت‌های جنسیتی از جمله شخصیت کوئیر یا غیر باینری، فضایی برای ظهور تنوع جنسیتی و اسایش زندگی افرادی فراهم می‌کنیم که با تفاوت‌های بیولوژیکی متولد شده‌اند و به‌اندازه ما سهمی از این جهان دارند. فراموش نکنید هریک از ما نقش مهمی در ضمانت امنیت و حمایتاز این افراد ایفا می‌کنیم و نگاه ما به آنها تا حد بسیاری نگاه اطرافیانمان را شکل می‌دهد.

شما بگویید

شما چه اطلاعات فرد دیگر درمورد شخصیت نان باینری دارید؟ اگر تا‌به‌حال توانایی تعامل با این گروه از افراد را داشته‌اید، چشم به راه شنیدن توانایی‌های ارزشمندتان هستیم. احتمالا بتوانیم در کنار هم توانایی زندگی در این جهان را برای این افراد راحت‌تر کنیم.

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

فرق روانشناس و روانپزشک و روانکاو و مشاور چیست؟

فرق روانشناس و روانپزشک و روانکاو و مشاور چیست؟_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

به گمان زیاد شما هم همانند تعداد بسیاری از افراد، همۀ متخصصان بهداشت روان را شبیه هم می‌دانید. احتمالا هم برعکس، درمورد تفاوت آنها باهم چیزهایی شنیده‌اید؛ اما نمی‌دانید برای مشکلی که دارید دقیقا باید به کدام‌یک از آنها مراجعه کنید. در این نوشته با زبانی ساده می‌گوییم فرق روانشناس و روانپزشک و روانکاو و مشاور چیست تا یک بار برای همیشه در ذهنتان بنشیند.

فرق روانشناس و روانپزشک و روانکاو

پیش از هر چیز نگاهی مختصر داریم به فرق روانشناس و روانپزشک و روانکاو و یقیناً مشاور.

  • روانشناس: متخصصی با مدرک روانشناسی که به بازدید حرکت، هیجانات و افکار می‌پردازد. او از راه حلهای گفتاردرمانی (روان‌درمانی) منفعت گیری می‌کند و حق تجویز دارو ندارد.
  • روانپزشک: پزشک متخصص اعصاب و روان (روانپزشکی) که می‌تواند دارو تجویز کند و بیماری‌های روانی را از نظر زیستی بازدید و درمان کند.
  • روانکاو: روانشناس یا روانپزشکی که در مکتب روانکاوی (همانند فرویدی) آموزش دیده و با تحلیل ناخودآگاه، ازمایش ها کودکی و هیجانات نهان به درمان مشکلات روانی می‌پردازد.
  • مشاور: فردی که طبق معمولً در حوزه‌های خاصی همانند خانواده، ازدواج، تحصیل یا شغل آموزش دیده و راهکارهای کاربردی برای حل مشکلات اراعه می‌دهد، اما به درمان اختلالات روانی نمی‌پردازد.

هرکدام از این تخصص‌ها رویکرد متغیری دارند و بسته به نیاز فرد، نقش مهمی در سلامت روان ایفا می‌کنند.

جدول فرق روانشناس و روانپزشک و روانکاو و مشاور

گفتن مدرک تحصیلی روش درمان حق تجویز دارو تمرکز مهم حوزه‌های کاری زمان زمان درمان مناسب برای
روانشناس کارشناسی ارشد یا دکتری روانشناسی گفتاردرمانی (روان‌درمانی)، رفتاردرمانی، شناخت‌درمانی ندارد حرکت، هیجانات، مشکلات روحی افسردگی، اضطراب، وسواس، استرس، مشکلات خانوادگی و فردی متوسط تا طویل مدت، بسته به مشکل فرد افرادی که نیاز به شناخت و تحول حرکت دارند
روانپزشک پزشکی عمومی + تخصص روانپزشکی دارودرمانی، در صورت لزوم روان‌درمانی دارد بیماری‌های روانی از نظر زیستی و شیمیایی اختلالات شدید روانی همانند شیزوفرنی، اختلال دوقطبی، افسردگی شدید طبق معمولً مختصر‌زمان همراه با مصرف دارو افرادی که دچار بیماری‌های روانی جدی می باشند
روانکاو روانشناس یا روانپزشک با آموزش روانکاوی تحلیل ناخودآگاه، بازدید ازمایش ها کودکی، روانکاوی ندارد عوامل ناخودآگاه، ازمایش ها کودکی، تحلیل روانی روابط بین فردی، مشکلات ریشه‌ای، تحلیل شخصیت طویل مدت (چند ماه تا چند سال) افرادی که به تحلیل عمیق شخصیت خود نیاز دارند
مشاور کارشناسی ارشد یا دکتری در مشاوره یا روانشناسی اراعه راهکارهای عملی در حوزه‌های خاص همانند خانواده، ازدواج، تحصیل ندارد راهنمایی و مشاوره در مسائل خاص زندگی مشکلات زناشویی، تحصیلی، شغلی، خانوادگی، پرورش فرزند مختصر‌زمان و متمرکز بر حل مشکلات خاص افرادی که به مشاوره و راهنمایی عملی نیاز دارند

 

فرق روانکاو و روانپزشک

  1. مدرک تحصیلی:
  • روانکاو: روانشناس یا روانپزشکی است که دوره‌های تخصصی روانکاوی (طبق معمولً فرویدی یا روانکاوی تحلیلی) را گذرانده است.
  • روانپزشک: پزشک متخصص اعصاب و روان (روانپزشکی) است که بعد از پزشکی عمومی، تخصص روانپزشکی را دریافت کرده است.
  1. روش درمان:
  • روانکاو: بر تحلیل ناخودآگاه، بازدید ازمایش ها کودکی و کشف ریشه‌های نهان مشکلات روانی تمرکز دارد. درمان طبق معمولً طویل‌زمان و مبتنی بر او مباحثه است.
  • روانپزشک: از دارودرمانی برای درمان اختلالات روانی منفعت گیری می‌کند و در صورت نیاز، روان‌درمانی نیز انجام می‌دهد.
  1. حق تجویز دارو:
  • روانکاو: ندارد.
  • روانپزشک: دارد.
  1. مناسب برای:
  • روانکاو: افرادی که مشکلات روانی عمیق، اختلالات شخصیتی، یا نیاز به تحلیل درونی دارند.
  • روانپزشک: بیمارانی با مشکلات روانی شدید همانند شیزوفرنی، اختلال دوقطبی، افسردگی شدید که نیاز به دارودرمانی دارند.

فرق روانکاو و روانشناس

  1. مدرک تحصیلی:
  • روانکاو: روانشناس یا روانپزشکی که در عرصه روانکاوی آموزش دیده است.
  • روانشناس: دارای مدرک کارشناسی ارشد یا دکتری روانشناسی، بدون الزام به آموزش روانکاوی.
  1. روش درمان:
  • روانکاو: به تحلیل ناخودآگاه، ازمایش ها کودکی و تأثیر آن‌ها بر روان فرد می‌پردازد. درمان طبق معمولً طویل مدت است.
  • روانشناس: از راه حلهای مختلفی همانند رفتاردرمانی، شناخت‌درمانی و گفتاردرمانی برای تحول حرکت و بهبود حالت روانی منفعت گیری می‌کند.
  1. حق تجویز دارو:
  • روانکاو: ندارد.
  • روانشناس: ندارد.
  1. مناسب برای:
  • روانکاو: افرادی که به تحلیل شخصیت، کشف ریشه‌های عمیق مشکلات و درمان‌های طویل مدت علاقه دارند.
  • روانشناس: افرادی که به جستوجو درمان مشکلات روزمره روانی همانند اضطراب، افسردگی، وسواس و مشکلات رفتاری می باشند.

به کدام مراجعه کنیم؟

  • روانکاو، روانشناس و روانپزشک هرکدام در جایگاه خود مهم می باشند.
  • اگر مشکل شما شدید و نیازمند دارو باشد، روانپزشک گزینه مناسب است.
  • اگر به تحلیل عمیق شخصیت و ریشه‌یابی مشکلات در ناخودآگاه نیاز دارید، روانکاو می‌تواند به شما پشتیبانی کند.
  • اگر جستوجو راهکارهای عملی و گفتاردرمانی هستید، روانشناس انتخاب بهتری است.

 

آیا انتخاب نوع متخصص بهداشت روان مهم است؟

مسلما بله. تعداد متخصصانی که در عرصه‌های گوناگون بهداشت روان فعالیت می‌کنند واقعا زیاد است. روانپزشک (Psychiatrist)، روانشناس (Psychologist)، روانکاو (Psychoanalyst)، روان‌داروشناس (سایکوفارماکولوژیست (psychopharmacologist)) و مددکار اجتماعی (Social worker) فقط تعدادی از این متخصصان‌اند. هرچند هریک از این افراد با مشکلات روحی ـ روانی متغیری در درمان‌جویان سروکار دارند، بعضی اوقات در کارشان هم‌پوشانی دیده می‌بشود. با این حال این هم‌پوشانی بدان معنی نیست که می‌توان برای هر مشکلی به هرکدام از آنها مراجعه کرد. دلواپس نباشید. در انتهای نوشته به شما خواهیم او گفت که چطور می‌توانید مناسب‌ترین روان‌درمانگر را با دقت به نوع مشکلتان انتخاب کنید.

روان‌درمانگر؛ اصطلاحی کلی برای همۀ متخصصان بهداشت روان

تفاوت روانشناس، روانپزشک و روانکاو - روان درمانگر

واژه «روان‌درمانگر» کلمه فراگیری برای همه متخصصان بهداشت روان است که در عرصه درمان مشکلات اضطراب (Emotional)، استرس، مشکلات رابطه یا عادات ناسالم افراد آموزش دیده‌اند؛ به این علت روان‌درمانگر با دقت به تخصصی که دارد می‌تواند یکی از نقش‌های روانشناس ، روانپزشک ، روانکاو یا حتی مددکار اجتماعی را بپذیرد. روان‌درمانگران با افراد، زوج‌ها، گروه‌ها یا خانواده سروکار دارند و دوره‌های تخصصی را در عرصه روان‌درمانی گذرانده‌اند.

روان‌درمانی چیست؟

روان درمانی اصطلاحی فراگیر برای همۀ راه حلهای درمانی برای درمان‌جویان است که یا به اختلالات روان‌شناختی مبتلا می باشند یا با مشکلات مربوط به ذهن و روان درگیرند. رویکردهای مختلفی در روان‌درمانی داریم:

  • درمان‌های رفتاری ـ شناختی؛
  • درمان‌های روانکاوی؛
  • درمان‌های روان‌پویشی؛
  • روان‌درمانی خانواده و سیستمی؛
  • هنر و بازی‌درمانی؛
  • روان‌درمانی انسان‌گرایانه و تلفیقی.

روان‌درمانگر چطور به ما پشتیبانی می‌کند؟

روان‌درمانگر با دقت به نوع تخصصش، امکان پذیر برخی از کارهای زیر یا همۀ آنها را انجام دهد (برگرفته از کتاب «مقدمات راهنمایی و مشاوره» تاثییر دکتر شفیع‌آبادی):

  • تحول حرکت مراجعه‌کننده: بر تاثییر تحول حرکت، کارکرد فرد هم بهتر می‌بشود و با رضایت‌خاطر بیشتری زندگی می‌کند؛
  • بهبود کارایی شخصی او: یکی از مقصد‌های روان‌درمانی بهبود کارایی فرد است. بدان معنی که بتواند به امور گوناگون زندگی ضمانت عمل داشته باشد و در زمان و انرژی‌اش صرفه‌جویی کند؛
  • پشتیبانی به حل مشکل: از آنجا که خود مراجعان نمی توانند به‌تنهایی مشکلات رفتاری خودشان را حل کنند، روان‌درمانگران می‌توانند از فنون گوناگون تحول حرکت به حل مشکل آنها پشتیبانی کنند؛
  • فراهم سلامت مثبت روانی: برای این که فرد بتواند با دیگران و محیط سازگاری تشکیل کند و یاد بگیرد چطور مسئولیت بپذیرد و جدا گانه عمل کند؛
  • پشتیبانی به مراجع برای تصمیم‌گیری و پیش‌بینی راه‌حل: با این کار مراجع یاد می‌گیرد چطور مشکل را شناسایی و راه‌حل‌هایی را پیش‌بینی کند؛
  • پشتیبانی به مراجع نومید برای دست‌یافتن به معنی زندگی؛
  • پشتیبانی به تشکیل روابط متقابل و انسانی با دیگران برای افرادی که نمی توانند ابراز وجود کنند.

حتما بخوانید: چطور از نمودارهای روابط متقابل برای حل قضیه منفعت گیری کنیم؟


روان‌درمانگران چه تحصیلاتی دارند؟

گفتیم روان‌درمانگران با دقت به تحصیلاتشان می‌توانند تخصص‌های مختلفی داشته باشند؛ برای نمونه، روان‌درمانگری که پزشک است، ابتدا در روانپزشکی تحصیل کرده و سپس سه یا چهار سال آموزش تخصصی روان‌درمانی می‌بیند. این افراد بیمارانی را که بیماری‌های وابسته به روانپزشکی دارند با راه حلهای روان‌درمانی درمان می‌کنند. به همین ترتیب می‌تواند روانشناس یا روانکاو باشد که در ادامه درمورد تحصیلات آنها هم سخن بگویید می کنیم.

خلاصه

به‌طور کلی به همۀ متخصصان بهداشت روان روان‌درمانگر می‌گوییم. روان‌درمانگر می‌تواند با دقت به تخصصی که دارد روانپزشک باشد و دارو تجویز کند یا با روان‌درمانی به درمان‌جو پشتیبانی کند.

روانپزشک ؛ درمان بیماری‌های روانی با دارو

تفاوت روانشناس، روانپزشک و روانکاو - روانپزشک

روانپزشک در واقع پزشکی است که با افراد مبتلا به بیماری های روانی سروکار دارد. تخصص او در پیشگیری، تشخیص و درمان این بیماری‌ها است. روانپزشک‌ها پزشک محسوب خواهد شد، به همین علت می‌توانند دارو تجویز کنند. در نتیجه، افراد دارای مشکلات بالینی همانند اسکیزوفرنی و افسردگی شیدایی (اختلال دوقطبی) باید به روانپزشک مراجعه کنند، چون درمان این بیماری ها حتما به دارو نیاز دارد.

به‌گفتن مثالای دیگر، اگر فردی به‌علت سکته قلبی افسردگی گرفته باشد، می‌تواند به روانپزشک مراجعه کند، چون روانپزشک هم از سکته و هم از افسردگی فهمیدن درستی دارد.

روانپزشکی چیست؟

روانپزشکی علم بازدید مشکلات بهداشت روان، تشخیص، مدیریت و پیشگیری از آنهاست. روانپزشکی زیاد تر روی درمان با دارو تمرکز دارد و به همین علت بعضی اوقات به روانپزشک ها، که کار مدیریت و کنترل بیماری با داروها را انجام خواهند داد، روان‌داروشناس هم می‌گویند.

طبق معمول روانپزشکی با گفتاردرمانی سروکار ندارد؛ به این علت اگر لزومی برای گفتاردرمانی وجود داشته باشد، روانپزشک بیمار را به روانشناس یا روانکاو ارجاع می‌دهد. با این حال برخی از روانپزشکان که در دوره‌های تخصصی آموزشی شرکت کرده باشند روان‌درمانی را هم انجام خواهند داد.

روانپزشک چه تحصیلاتی دارد؟

روانپزشک مدرک پزشکی دارد و برخلاف روان‌درمانگرانِ دیگر از جمله روانشناس و روانکاو، می‌تواند داروهای مربوط به بیماری‌های روانی را تجویز کند. روانپزشک برای گذراندن دوره آموزش روانپزشکی، باید چهار سال در رشته پزشکی تحصیل کند و سپس، یک سال دوره کارآموزی (انترنی) و سپس از آن، حداقل سه سال آموزش تخصصی را به‌گفتن رزیدنت روانپزشکی بگذراند.

روانپزشک چطور به ما پشتیبانی می‌کند؟

روانپزشک آموزش دیده است تا مشکلات بهداشت روان را از دیگر بیماری‌های عرصه‌ای که امکان پذیر همزمان با علائم روانپزشکی ظاهر شوند از هم تفکیک کند. این چنین باید اثرات بیماری روانی بر دیگر بیماری‌های جسمی همانند بیماری های قلبی، سختی خون بالا و تاثییر داروها بر بدن همانند وزن، قند خون، سختی خون، خواب، کارکرد کلیه یا کبد را پایش و کنترل کند.

تعداد بسیاری از اختلالات روانی همانند افسردگی، اضطراب، ADHD (بیش‌فعالی) و اختلال دوقطبی تا حد بسیاری با داروها قابل‌درمان‌اند؛ یعنی تمرکز درمان زیاد تر روی کنترل با داروست. بعضی اوقات برای درمان یک بیماری روانی، دارو به‌تنهایی کافی است؛ اما در مواقعی دیگر به ترکیبی از دارو و روان‌درمانی یا مشاوره نیاز است. در این صورت امکان پذیر روانپزشک خودش روان‌درمانی را هم برایتان انجام دهد یا شما را به مشاور یا متخصصان فرد دیگر در عرصه بهداشت روان ارجاع دهد.

خلاصه

روانپزشکان طیف گسترده‌ای از مباحث مربوط به بهداشت روان، اعتیاد، سوءمصرف مواد و نظایر آنها را پوشش خواهند داد و به افرادی که مشکلات آنی همانند حملات پانیک (اختلال هراس)، افکار خودکشی یا حس غم و اضطراب طویل‌زمان سراغشان می‌آید پشتیبانی می‌کنند.


حتما بخوانید: چرا من همیشه استرس دارم؟ علت استرس و اضطراب زیاد و تأثیر آن بر سلامتی


روانشناس ؛ رفتاردرمانی، گفتاردرمانی

تفاوت روانشناس، روانپزشک و روانکاو - روانشناس

روانشناس فردی است که به‌طور تخصصی در رشته روانشناسی تحصیل کرده باشد. فرق روانشناس با روانپزشک این است که روانشناسان برخلاف روانپزشکان پزشک نیستند و به این علت، صلاحیت تجویز دارو یا نوشتن نسخه و انجام عمل های پزشکی را ندارند. به همین علت زیاد ترِ روانشناسان زیاد تر با روانپزشک یا پزشک فرد دیگر که می‌تواند درمان پزشکیِ بیماری‌های روانی را انجام دهد همکاری می‌کنند.

روانشناس زیاد تر با مسائل اضطراب سروکار دارد تا با مشکلات بالینی. مسئله‌ای مهم را فراموش نکنید: افرادی که نزد روانشناس می‌روال «درمان‌جو» و افرادی که نزد روانپزشک می‌روال «بیمار» می باشند؛ برای مثال، فردی که می‌خواهد با مطمعن به نفس پایینی که دارد مقابله کند باید به‌جای روانپزشک به روانشناس مراجعه کند، چون از نظر جسمی مشکلی ندارد. آنها فقط باید درمورد یک‌سری مسائل با یکدیگر او مباحثه کنند. در حالی که اگر بیمار به اسکیزوفرنی مبتلاست، باید برای اصلاح اعتدال شیمیایی مغزش که به هم خورده است، دارو مصرف کند و به این علت نمی‌توان این بیمار را فقط با او مباحثه درمان کرد.

روانشناسی چیست؟

روانشناسی بازدید ذهن و حرکت افراد است: این که چطور فکر می‌کنند، چطور عمل می‌کنند، چطور عکس العمل نشان خواهند داد و چطور تعامل برقرار می‌کنند. روانشناسی در واقع همۀ جنبه‌های حرکت و افکار، احساسات و انگیزه‌های بنیادین این رفتارها را در نظر می‌گیرد. این رشته با کارکرد طبیعی ذهن در ربط است و مواردی همانند یادگیری، به‌یادآوردن و رشد روانشناختی طبیعی کودکان را بازدید می‌کند.

روانشناس چه تحصیلاتی دارد؟

در دوران کارشناسی، روشهای برسی و درمان اختلالات اضطراب را به دانشجویان آموزش خواهند داد. بعد از پایان این دوره، روانشناسان بالینی دوره انترنی یا کارآموزی را به آخر می‌رسانند که دو تا سه سال طول می‌کشد و سپس، آموزش‌های بیشتری را در راه حلهای درمان، نظریه روانشناسی و رفتاردرمانی می‌بینند.

روانشناسانی که این دوره را طی کرده باشند می‌توانند برای انجام مشاوره و روان‌درمانی، انجام تست‌های روان‌شناختی از جمله آزمون رورشاخ (Rorschach)، گفتار درمانی و درمان اختلالات روانی عمل کنند.

آنها می‌توانند پروتکل‌های تحقیقاتی را هم انجام بدهند. روانشناسانی که زیاد تر روی کارهای تحقیقاتی تمرکز دارند طبق معمول در محیط‌های دانشگاهی یا پژوهشی کار می‌کنند. برخی از روانشناسانی که به‌شکل خاص برای انجام کارهای بالینی (و نه تحقیقی) آموزش دیده‌اند دارای درجه علمی دکتریِ روانشناسی با گفتن PsyD می باشند و نه Ph.D.

روانشناسان می‌توانند در عرصه‌های مختلفی همانند بهداشت روان، روانشناسی آموزشی و شغلی تخصص اشکار کنند. در قسمت درمانی، روانشناسان در روانشناسی بالینی، مشاوره، روانشناسی قانونی یا روانشناسی سلامت تخصص می‌گیرند.

روانشناس چطور به ما پشتیبانی می‌کند؟

روانشناس می‌تواند طیف گسترده‌ای از موضوعات را پوشش دهد که شامل مسائل مربوط به سلامت روان، اختلالات رشد و استرس در روابط با دیگران می‌بشود. روانشناس با انجام تست، برسی و تحقیق می‌تواند دلایل برخی مشکلات را اشکار کند؛ برای نمونه، اگر کودک شما مشکل یادگیری یا اختلال رشد دارد، روانشناس با این تست‌ها می‌تواند دلایل آنها را روشن کند.

روانشناس به شما پشتیبانی می‌کند:

  • فهمیدن کنید چرا مشکل دارید؛
  • علل آن مشکل را شناسایی کنید؛
  • محرک‌های تشدیدکنندۀ این مشکل را بشناسید.

خلاصه

روانشناس پزشک نیست و دارو تجویز نمی‌کند. راه حلهای درمانی‌ای که روانشناس از آنها منفعت گیری می‌کند زیاد تر روی گفتاردرمانی، انجام آزمون‌های روانشناسی و برسی آنها تمرکز دارد. مدیریت استرس، درمان اعتمادبه‌نفس ضعیف و اختلالات رشد در کودکان از جمله مواردی‌اند که می‌توانید برای درمان آنها به روانشناس مراجعه کنید.

روانکاو؛ ریشه‌یابی و درمان مشکلات روانی

تفاوت روانشناس، روانپزشک و روانکاو - روانکاو

روانکاوها روان‌درمانگرانی‌اند که از نظریه‌های فروید و دیگر نظریه‌پردازان علم روانکاوی پیروی می‌کنند. نظریه فروید می‌گوید علت بیماری‌های روانی خاطرات دردناک کودکی در ضمیر ناخودآگاه ماست. روانکاوها هم همانند روانشناسان طبق معمول با مسائل اضطراب سروکار دارند و دارو تجویز نمی‌کنند. با این حال فرق روانشناس با روانکاو در نوع رویکرد آنها برای درمان بیماری‌ها است. روانشناس طبق معمول با ریشه مشکلات افراد کاری ندارد، اما روانکاو عمیقا مشکلات درمان‌جو را بازدید می‌کند.

روانکاوی چیست؟

روانکاوی را اولین بار زیگموند فروید ابداع کرد. روانکاوی روشی است که در آن، ناخودآگاه فرد را برای یافتن منبع مشکلاتی که اکنون دارد کاوش می‌کنند. روانکاوها طبق معمول تعداد دفعات بیشتری با مراجعان خود ملاقات می‌کنند؛ یعنی به‌جای این که هفته‌ای یک بار بیمار را ویزیت کنند، ترجیح خواهند داد طبق معمول هفته‌ای سه تا پنج بار جلسه داشته باشند.

روانکاوی تنها روشی است که با ضمیر ناخودآگاه ما کار می‌کند و انگیزه‌ها و سازوکارهای دفاعیِ خارج از آگاهی ما را که علتخواهد شد الگوهای صدمه‌زننده را تکرار کنیم شناسایی می‌کند. کوچینگ (Couching)، تداعی آزاد (Free Association)، تجزیه‌وتحلیل رؤیا و انتقال (به‌معنی انتقال احساسات بیمار به روانکاو است) همه انها از اصول انحصاری روانکاوی‌اند که در رشته‌های دیگر وجود ندارند.

روانکاو چه تحصیلاتی دارد؟

روانکاو باید سپس از دریافت مدرک روانشناسی که درمورد آن سخن بگویید کردیم، آموزش‌های اختصاصی گسترده‌ای را در راه حلهای درمانی عمیق برای ریشه‌یابی مشکلات افراد ادامه دهد و آموزش‌های تخصصی را در این باره ببیند. دانشجویان روانکاوی خودشان هم باید تحت روانکاوی عمیق قرار بگیرند.

روانکاو چطور به درمان‌جو پشتیبانی می‌کند؟

برخی گمان می‌کنند روانکاوها فقط به سخن‌های درمان‌جو گوش خواهند داد و یک‌سری پیشنهاد‌ها یا نظرات را اراعه می‌کنند، در حالی که این‌طور نیست. این درمانگران، که بعضی اوقات به تحلیل‌گران رابطه‌ای شناخته خواهد شد، زیاد تر برای حل مشکلات حال حاضر افراد و با نحوه تأثیرپذیریِ آنها از تجارب قبل‌شان سروکار دارند. روانکاو بازدید می‌کند افراد چطور با راه حلهایی که فقط هراس و الگوهای جاری‌شان را تحکیم می‌کند و منحر به تعامل با دیگران بشود. روانکاو به‌جستوجو راه‌های تازه برای دیدن خودِ درون فرد است. رابطه درمانی یکی از این راه حلها است.

امروزه تعداد بسیاری از روانکاوها به‌سمت مدل‌های جدیدتر گرایش اشکار کرده‌اند که در اصل از تفکر مهم فروید برآمده، اما تغییرات بسیاری در آنها صورت گرفته است. در روانکاوی سنتی، بیماران حداقل سه بار در هفته با روانکاو جلسه داشتند و در طول درمان روی کاناپه‌ای دراز می‌کشیدند؛ در حالی که اکنون درمان‌جویان فقط یک یا دو بار در روان‌درمانی روانکاوی یا روان‌پویایی شرکت می‌کنند. حتی درازکشیدن روی کاناپه اختیاری است (برخی از روانکاوها اصلا از آن منفعت گیری نمی‌کنند).

خلاصه

روانکاو همانند روانشناس صلاحیت تجویز دارو را ندارد. راه حلهایی که روانکاو به کار می‌گیرد با دیگر راه حلهای روان‌درمانی همانند درمان شناختی ـ رفتاری متفاوت است. روانکاو به‌جای آنکه فقط در فکر تسکین علائم باشد، بر ریشه مشکلات پافشاری می‌کند.

مددکار اجتماعی؛ درمان مشکلات فردی و اجتماعی

تفاوت روانشناس، روانپزشک و روانکاو - مددکار اجتماعی

طبق معمول هنگامی افراد اسم مددکار اجتماعی را می‌شنوند، به‌یاد افرادی می‌افتند که خدمات اجتماعی را در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی انجام خواهند داد. در حالی که برخی از مددکاران اجتماعی با گفتن مددکار اجتماعی بالینی، درمان فردی هم انجام خواهند داد. مددکاران اجتماعی با مددجویان فردی، گروهی یا در سطح جامعه سروکار دارند و تست‌های روان‌شناختی انجام نمی‌دهند. مددکاران اجتماعی می‌توانند کار سامان‌بخشی بیمار و برنامه‌ریزی برای ترخیص از بیمارستان را هم انجام بدهند و مشاور بیماران و خانواده‌های آنها باشند.

مددکار اجتماعی چه تحصیلاتی دارد؟

تحصیلات مددکاران اجتماعی تا حدودی همانند روانشناسان است (اگرچه امکان پذیر مدرک کارشناسی ارشد داشته باشند). مددکار اجتماعی بالینی باید حداقل دارای مدرک کارشناسی ارشد در امور اجتماعی و آموزشی باشد تا بتواند بیماری‌های روحی را برسی و درمان کند.

خلاصه

مددکار اجتماعی می‌تواند روان‌درمانی هم انجام دهد، اما زیاد تر به مشکلاتی که زندگی اجتماعی فرد یا خانواده و نظایر آنها را مختل کرده است رسیدگی می‌کند. مددجویان یا شخصا یا از طرف یک سازمان یا نهاد به مددکاران اجتماعی مراجعه می‌کنند.

برای حل مشکلی که داریم از کجا اغاز کنیم؟

تفاوت روانشناس با روانپزشک

مشکلاتی که برای سلامت روح و روان ما تشکیل خواهد شد، مخصوصا هنگامی حالت مزمن به خود بگیرند، می‌توانند ما را ضعیف کنند. بدن ما نسبت به افسردگی و اضطراب همان گونه عکس العمل مشخص می کند که به بیماری‌های جسمی. بعضی اوقات مشکلات روحی حتی امکان پذیر نتیجۀ یک بیماری جسمی باشد؛ برای مثال، فردی امکان پذیر به‌علت سکته دچار افسردگی بشود؛ به این علت اگر فکر می‌کنید مشکل روحی دارید، اولین کسی که به او مراجعه می‌کنید بهتر است پزشک عمومی خودتان باشد.

پزشک از شما درمورد نشانه‌های مشکلی که دارید و این که آیا ثابت‌اند یا مقطعی سؤالاتی می‌پرسد و مشکلات جسمی‌تان را بازدید می‌کند. به این ترتیب تشخیص می‌دهد که آیا امکان پذیر بیماری جسمی علتاین نشانه‌ها شده باشد یا نه. سپس از آن، شما را راهنمایی می‌کند که به کدام متخصص بهداشت روان مراجعه کنید. بعضی اوقات امکان پذیر نیاز باشد که همزمان از چند رویکرد منفعت گیری کنید؛ برای مثال، امکان پذیر ملزوم باشد برای درمان دارویی به روانپزشک مراجعه کنید، اما برای سخن بگویید‌کردن درمورد مشکلاتی که دارید به‌شکل منظم نزد روانشناس بروید.

اگر فکر می‌کنید باید درمورد نگرانی‌هایتان با شخصی غیر از اطرافیانتان سخن بگویید کنید، می‌توانید برای مشاوره نزد روانشناس بروید. هرگاه حس کردید دیگر به این خدمات نیاز ندارید، با مشورت با روانشناس می‌توانید روال درمان را متوقف کنید.

آیا مشاوره با روان‌درمانی تفاوت دارد؟

اگرچه این دو بعضی اوقات به‌جای هم به کار می‌روال، بین آنها تفاوت‌هایی وجود دارد. مشاوره روی موضوعات خاصی متمرکز است و برای پشتیبانی به فرد در از بین بردن مشکلاتی همانند اعتیاد یا مدیریت استرس به کار می‌رود. تمرکز این راه حلها روی حل مشکل یا یادگیری فنون خاص برای کنارآمدن یا اجتناب از مشکل خواهد می بود. طبق معمول دوره‌های مشاوره مختصر‌تر از روان‌درمانی‌اند.

دوره روان‌درمانی طویل‌تر است و روی محدوده گسترده‌تری از موضوعات متمرکز است. روان‌درمانی به‌جستوجو این است که الگوهای فکری و رفتاری فرد چطور بر نحوه تعامل او با جهان تأثیر می‌گذارند. مقصد از روان‌درمانی بسته به نوع آن، این است که افراد حس بهتری داشته باشند، استرس‌شان را مدیریت کنند، الگوهای رفتاری را که در رسیدن به اهداف شخصی‌شان اختلال تشکیل می‌کند فهمیدن کنند، روابط عاطفی رضایت‌بخشی داشته باشند و بهتر بتوانند در موقعیت‌های تنش‌زا افکار و جواب‌های عاطفی‌شان را تعدیل کنند.

آیا تفاوت‌هایی که برای انواع روان‌درمانگران نقل کردیم توانسته است شما را قانع کند که برای هر مشکل باید به متخصص مربوط به آن مراجعه کنید؟

یک سوال: اگر برای مثال نزد روانشناس یا روانکاو بروید و او برایتان دارویی را تجویز کند، پیشنهاد‌اش را می‌پذیرید یا آن را رد می‌کنید؟

برگرفته از: healthcareers , webmd , globalnews

برای از بین بردن احساس افسردگی چه کاری انجام دهیم؟


در افسردگی غم به لایه‌های عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و حرکت شما به‌وجود می‌آورد. اگر حس افسردگی دارید، حتما با پشتیبانی یک روانشناس متخصص مشکل را ریشه‌یابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ربط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی زبان بدن


به پشتیبانی زبان بدن، ناگفته‌ها را بگویید و بشنوید




دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

تأثیر عطرهای مختلف بر مغز - روانشناسی عطر

روانشناسی عطر؛ تأثیر بوها بر احساسات ما_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

عطرها یکی از بهترین و قدرتمندترین یادآورهای روزهای قبل‌اند. به گمان زیاد چندین دفعه برایتان اتفاق افتاده که در حال انجام کارهای روزمره، یک دفعه با استشمام عطر و بویی خاص خاطرات شیرین یا تلخی برایتان تداعی بشود. در مبحث روانشناسی عطر محققان ربط بین بوها و احساسات افراد را بازدید کرده‌اند و به نتایج جالبی رسیده‌اند. هرآنچه ملزوم است درمورد روانشناسی بوی عطر بدانید، در این مقاله خواهید خواند. با ما همراه باشید.

روانشناسی عطر چیست؟

روانشناسی عطر یکی از پرطرف‌دارترین حوزه‌های روان‌شناسی است و پژوهش‌های تعداد بسیاری در خصوص آن انجام شده‌اند. در این حوزه، محققان با تکیه بر علم عطرشناسی تأثیر عطرها بر احساسات و روان افراد را بازدید کرده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که هر رایحه تأثیر منحصربه‌فردی بر حافظه، حرکت، خلق‌وخو و حتی مزاج افراد دارد.

گرچه هریک از حواس پنج‌گانه ما در یادآوری و بازسازی خاطرات نقش دارند، حس بویایی با اهمیت ترین آنهاست. مطابق پژوهشی که دکتر سیلویا آلوا با گفتن «بوها و احساسات» انجام داد، افراد ۳۵درصد از آنچه را می‌بویند، برای می‌آورند. این در حالی است که فقط ۵درصد چیزهایی را که دیده‌اند به یاد می‌آورند. این پژوهش حاکی از نقش بسزای عطر و بوها در تداعی احساسات و خاطرات گوناگون ماست. قوت عطر و بو به‌ حدی است که حتی نوزاد تازه‌‌متولدشده بوی مادرش را به‌خوبی می‌شناسد و بلافاصله بعد از تولد مشتاق قرارگرفتن در بغل امن و بوی عطر مادر است.

تاریخچه روانشناسی عطر

مارسل پروست، نویسنده فرانسوی معروف، اولین کسی می بود که به تأثیر عطر و بو بر حافظه پی برد. پروست با استشمام بوی مادلن (نوعی شیرینی فرانسوی که در کنار چای سرو می‌بشود) اغاز به نوشتن کرد و صدها صفحه خاطره نوشت. آن زمان پروست نمی‌دانست این کار او آغازگر حوزه جدیدی از روان‌شناسی است. به همین علت است که در تعداد بسیاری از منبع های از روانشناسی عطر به‌گفتن «تاثییر پروست» نیز یاد می‌کنند. تاثییر پروست اصطلاحی است که برای توصیف حافظه غیرارادی ناشی از بویایی به کار می‌رود.

چرا عطرها تداعی‌گر خاطرات‌اند؟

اکنون بیایید مقداری علمی‌تر به قضیه نگاه کنیم! پژوهش منتشرشده در مجله علوم اعصاب بیانگر رابطه پیچیده بین رایحه و حافظه است. محققان در این پژوهش دریافتند که سیستم بویایی مستقیما با سیستم لیمبیک (مرکز عاطفی مغز) در ربط است. منظور از ربط این است که عطر و بوها در زنده‌کرده خاطرات و احساسات زیاد پرقدرت از نشانه‌های دیداری یا شنیداری می باشند.

آمیگدال و هیپوکامپ دو قسمت مهم مغزند که داخل سیستم لیمبیک قرار گرفته‌اند. آمیگدال ماموریت پردازش اطلاعات حواس گوناگون را بر مسئولیت دارد و هیپوکامپ مسئول ذخیره خاطرات رویدادهای خاص زندگی افراد است. هنگامی بوی خاصی به مشامتان می‌رسد، گیرنده‌های بینی سیگنال‌هایی به پیاز بویایی مغز می‌فرستند. سپس این سیگنال‌ها از طریق آمیگدال و هیپوکامپ با خاطرات ثبت‌شده تطبیق داده خواهد شد و خاطرات و احساسات مرتبط را تداعی می‌کنند.

کاربرد روانشناسی عطر در حوزه‌های گوناگون

۱. روانشناسی عطر و بهبود خلق‌وخو

ازآنجایی‌که استشمام یک رایحه دلپذیر علتمرور خاطرات یا تشکیل احساسات مثبت می‌بشود، برای بهبود خلق‌وخو هم زیاد سودمند است. عکس العمل مغز به برخی بوها علتترشح هورمون‌های حس خوب (همانند سروتونین) می‌بشود. به همین علت است که برخی بوها برای افت استرس و بهبود خلق‌وخو مفیدند. پرطرف‌داربودن آروماتراپی یا همان رایحه‌درمانی هم تأییدکننده نقش بوهای خاص در بهبود خلق‌وخوی افراد است. مطابق برخی پژوهش‌ها، رایحه‌درمانی یکی از بهترین و راحت‌ترین کارها برای تحکیم سلامت ذهن است.

۲. روانشناسی عطر و احساسات

گفتیم که هر عطر و بویی تأثیری بی همتا دارد؛ برای مثال بوی مرکبات انرژی‌قسمت است و برخی بوها همانند بوی اسطوخودوس اسایش‌قسمت‌اند. سیستم بویایی ربط زیاد نزدیکی با قسمت احساسی مغز دارد و هر بویی را به احساسی متفاوت پیوند می‌زند. عطرسازان هم از این ربط نزدیک نهایت منفعت گیری را می‌کنند و عطرهایی با اهداف متفاوت خلق می‌کنند؛ از انتقال حس سرزندگی و اسایش گرفته تا میل به قوت و جذابیت.

۳. روانشناسی عطر و شخصیت افراد

ما اطرافیانمان را با بویی که خواهند داد قضاوت می‌کنیم. به گمان زیاد چندین دفعه برایتان اتفاق افتاده که زمان ملاقات دوستان یا همکارانتان، با استشمام عطرشان آنها را در ذهنتان تحسین کنید یا بر عکس، بوی عطر آنها به‌نظرتان زننده و تند بیاید. متأسفانه یا خوشبختانه این تأثیر کاملا غیرارادی است. به‌طبع عطری که خودمان می‌زنیم هم بازتابی از شخصیت ماست و علتمی‌بشود دیگران ما را بر پایه آن قضاوت کنند.

حقیقت این است که عطرها تأثیر بسیار‌ای بر ارتباطات افراد دارند و هر عطر بیانگر ویژگی‌های شخصیتی بی همتا است؛ برای مثال طبق معمول افرادی که رایحه‌های گلی را می‌پسندند، افرادی مهربان و آرام‌اند، افرادی که از عطرهایی با نوت چوبی منفعت گیری می‌کنند، اعتمادبه‌نفس بسیاری دارند و زیاد قوی به نظر می‌رسند و افرادی که عطرهای میوه‌ای می‌زنند پویا و خلاق‌اند. تکه دلنشین ماجرا اینجاست که عطر و بوی ما قبل از این که خودمان سخن بزنیم، شخصیتمان را برملا می‌کنند.

سخن پایانی

در این مقاله، درمورد روانشناسی بو و تأثیر آن بر حافظه و احساسات و خلق‌وخو گفتیم. عطرها احساسات و خاطرات تلخ و شیرین ما را تداعی می‌کنند، بر روابط و رفتارمان تاثییر می‌گذارند و شخصیت و ویژگی‌های بارزمان را برای دیگران آشکار می‌کنند. دلنشین است بدانید که مغز ما طوری طبقه‌بندی شده که عطروبوهای گوناگون را با معنی و تأثیری بی همتا مرتبط می‌کند و دلنشین‌تر این که تأثیر عطر و بوها در افراد گوناگون کاملا متفاوت است؛ همان عطر و بویی که احساسات نشاط‌قسمت ما را تداعی می‌کند امکان پذیر برای فرد دیگر یادآور خاطرات تلخ و احساسات منفی باشد.

نظرتان درمورد روانشناسی عطرها چیست؟ اگر مسئله‌ای را از قلم انداخته‌ایم، آن را با ما در بین بگذارید. خواندن نظرات و ازمایش ها مورد قیمت شما مایه افتخار و خوشحالی ماست.

دیگر منبع های: psychologytoday



هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

منبع

تعریف هویت جنسیتی

هویت جنسیتی چیست؟ فهمیدن جامعه از آن چطور است؟_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش







هویت جنسیتی چیست؟ فهمیدن جامعه از آن چطور است؟ – چطور



















دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

منبع

فردی که از پرش افکار کلافه شده است

پرش افکار؛ نشانه‌ها، علت و روش درمان_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

آیا تابه‌حال با فردی او مباحثه کرده‌اید که پشت‌‌سر هم از موضوعی به نوشته دیگر بپرد و به نظر برسد که انگار هم‌زمان افکار مختلفی در سر دارد؟‌ این افکار پیاپی که طبق معمول ربطی به یکدیگر ندارند، تبدیل پرش افکار خواهد شد که امکان پذیر نشانه مشکلی جدی‌تر همانند اختلال دوقطبی باشد که در این صورت ملزوم است فرد به متخصص مراجعه کند. در این مقاله، زیاد تر درمورد این مشکل و مثالهایش سخن بگویید می‌کنیم و علت ابراز و روش درمان پرش افکار و نحوه حمایتاز فرد دچار آن را توضیح می‌دهیم.

پرش افکار چیست؟

فردی که دچار پرش افکار است، زیاد سریع سخن بگویید می‌کند و ناگهانی نوشته صحبتش را تحول می‌دهد. موضوعاتی که این شخص پشت‌سر هم درمورد آنها سخن بگویید می‌کند، به هم ربطی ندارند. این عارضه طبق معمول در دوران شیدایی افراد مبتلا به اختلال دوقطبی دیده می‌بشود. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی نیز امکان پذیر به این اختلال همراه با علائم فرد دیگر همانند توهم و هذیان دچار شوند. زیاد‌ها پرش افکار را با علائم دیگر اختلال فکری همانند افکار مسابقه‌ای و سختی تکلم نادرست می‌گیرند، به این علت خوب است که تفاوت آنها را بدانیم.

  • تفاوت با افکار مسابقه‌ای: در ذهن فردی که دچار افکار مسابقه‌ای است، دائم افکار گوناگون نقش می‌بندند و شخص طبق معمول نمی‌تواند افکار خود را مدیریت کند، اما فردی که دچار پرش افکار است افکار خود را به زبان می‌آورد و از موضوعی به نوشته دیگر می‌پرد.
  • تفاوت با سختی تکلم: پرش افکار در افراد جهت می‌بشود درمورد موضوعات مختلفی سخن بگویید کنند که ربطی به هم ندارند، اما سختی تکلم به این معناست که افراد نمی توانند جلوی تندتند سخن بگویید‌کردن خود را بگیرند و حتی امکان پذیر وسط سخن بگویید دیگران بپرند.

مثالهای رایج پرش افکار

پرش افکار امکان پذیر در هر فردی به‌شکلی متفاوت ابراز کند. برای مثال اگر پرش فکر ناشی از اختلال دوقطبی باشد، امکان پذیر جهت تند سخن بگویید‌کردن، پریدن از موضوعی به نوشته دیگر و گفتن ایده‌های جا‌ه‌طلبانه اما توخالی بشود. پرش افکار در افراد دچار اسکیزوفرنی در قالب الگوهای گفتاری نامنظم، چندپارگی افکار و نبوده است ربط منطقی بین موضوعات شناسایی می‌بشود.

  • تندتند سخن بگویید‌کردن: فرد امکان پذیر سریع و مدام بدون هیچ وقفه‌ای سخن بگویید کند.
  • تفکر مماسی: یعنی شخص از موضوعی به نوشته دیگر می‌پرد بدون آنکه ربطی به هم داشته باشند.
  • بی‌ربط‌بودن افکار: افکاری که در ذهن شخص شکل می‌گیرند، طبق معمول ربط مقداری به هم دارند یا کاملا بی‌ربط می باشند.
  • افکار مسابقه‌ای: ذهن افراد امکان پذیر با افکار سریع و پیاپی پر بشود و او را کلافه کند.
  • افکار اغراق‌آمیز: افرادی که در دوره شیدایی دچار پرش افکار خواهد شد، امکان پذیر درمورد توانمندیها، دستاوردها و اهمیتشان اغراق کنند.
  • حواس‌پرتی: پرش افکار و حواسپرتی با هم ربط مستقیم دارند. در واقع پرش فکر جلوی تمرکز را می‌گیرد و جهت حواس‌پرتی می‌بشود.
  • ناتوانی در برقراری او گفت‌وگوی منسجم: سخن بگویید افرادی که دچار پرش افکار می باشند، ساختاری منسجم و منطقی ندارد و نمی توانند صحبتی بامعنی اراعه کنند.

چرا دچار پرش افکار می‌شویم؟

منشأ این مشکل اشکار نیست، اما متخصصان بر این باورند که برهم‌خوردن اعتدال مطلب‌رسان‌های عصبی همانند دوپامین و سروتونین و این چنین وجود ناهنجاری در کارکرد و ساختار مغز امکان پذیر تبدیل مشکلاتی همانند پرش افکار بشود. ژنتیک، شرایط محیطی، حالت سلامت روان و استرس نیز امکان پذیر جهت پرش افکار در افراد شوند. مطابق برخی از تحقیقات، اختلال دوقطبی به‌خصوص در کودکانی که اولین دوره افسردگی خود را توانایی‌ می‌کنند، تبدیل پرش افکار می‌بشود. با این تفاسیر دلایل احتمالی ابراز پرش افکار عبارت‌اند از:

  • دوره شیدایی یا هیپومانیا: پرش افکار طبق معمول با علائم دوره شیدایی افراد دوقطبی همراه می‌بشود.
  • اسکیزوفرنی: پرش افکار امکان پذیر از علائم تفکر نامنظم در اسکیزوفرنی باشد به‌طوری که فرد نتواند فرایند فکری منسجم داشته باشد.
  • متعادل‌نبودن مطلب‌رسان‌های عصبی: اختلال در مقدار یا کارکرد مطلب‌رسان‌های عصبی امکان پذیر تبدیل پرش افکار بشود.
  • ناهنجاری در ساختار و کارکرد مغز: برخی ناهنجاری‌های خاص در برخی از نواحی مغز گمان ابراز پرش افکار را افزایش خواهند داد.
  • عرصه ژنتیکی: اگر عضوی از خانواده‌تان سابقه اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی یا روان‌پریشی داشته است، گمان درگیرشدن شما با پرش افکار زیاد تر است.
  • شرایط محیطی و استرس: استرس زیاد و برخی شرایط محیطی امکان پذیر در جهت تشکیل پرش افکار در افراد مستعد شوند.

درمان پرش افکار

درمان پرش افکار بسته به علت عرصه‌ای آن متفاوت است، اما طبق معمول شامل درمان دارویی و روان‌درمانی می‌بشود. راه حلهای درمانی رایج برای پرش افکار عبارت‌اند از:

  • درمان دارویی: برای جلوگیری از دوره شیدایی یا دوره افسردگی داروهای تثبیت‌کننده خلق همانند لیتیوم تجویز می‌بشود. پزشک این چنین امکان پذیر در صورت نیاز، داروی ضدروان‌پریشی، ضدافسردگی و ضداضطراب تجویز کند.
  • روان‌درمانی: انواع مختلفی از روان‌درمانی همانند درمان شناختی‌رفتاری (CBT) برای بیماران دوقطبی کارآمدند. با روان‌درمانی شخص علائم خود را فهمیدن می‌کند، با آنها کنار می‌آید، استراتژی‌هایی برای مهار استرس یاد می‌گیرد، درمان دارویی را مراعات می‌کند و مشکلات عرصه‌ای را شناسایی می‌کند.
  • اصلاح سبک زندگی: برای کنارآمدن با اختلال دوقطبی باید تغییرات مثبتی در سبک زندگی تشکیل کرد. برای مثال داشتن برنامه خواب درست، مهار استرس، فعالیت‌ جسمانی و پرهیز از مصرف الکل و مواد مخدر از تغییرات مثبت محسوب خواهد شد.
  • حمایتاطرافیان: دایره‌ای امن از اعضای خانواده و دوستان تشکیل کنید تا از حمایتاحساسی آنها منفعت‌مند شوید و با چالش‌های اختلال دوقطبی بهتر کنار بیایید.
  • ریتم‌درمانی بین‌فردی و اجتماعی (IPSRT): درمان IPSRT اختصاصی افراد مبتلا به اختلال دوشخصیتی طراحی شده است و به آنها پشتیبانی می‌کند که روتین روزمره داشته باشند، برنامه خواب خود را تنظیم کنند و روابط بین‌فردی‌شان را بهبود ببخشند. به این علت درمان IPSRT گمان ورود به دوران تغییرات خلقی را افت می‌دهد.

چطور با پرش افکار کنار بیاییم؟

برای این که بتوانید به چالش‌های پرش افکار تسلط کنید، باید استراتژی‌های سودمند و سالم را به کار ببرید. چند راهکار برای کنارآمدن با پرش افکار عبارت‌اند از:

  • محرک‌ها را شناسایی کنید: عواملی را که در شما جهت تحریک پرش افکار خواهد شد، شناسایی کنید و به این فکر کنید که چطور روی افکار و ارتباطات شما تاثییر می‌گذارند.
  • آرام پیش بروید: اگر فهمید افکار مسابقه‌ای شدید، تلاش کنید شدت فرایند فکری خود را کم کنید و مقداری به ذهن خود استراحت دهید.
  • از راهکارهای افت اضطراب منفعت گیری کنید: کارهایی همانند تنفس عمیق یا تمرکز روی توانایی‌های حسی به شما پشتیبانی می‌کنند که توجهتان را به زمان حال برگردانید.
  • افکارتان را مرتب کنید: تلاش کنید فهرست‌های گوناگون از افکارتان تهیه کنید، نقشه ذهنی درست کنید و سراغ ژورنال‌نویسی بروید تا بتوانید افکارتان را دسته‌بندی و مرتب کنید.
  • پشتیبانی بخواهید: در دوران پرش افکار، از دوستان معتمد، اعضای خانواده و هر فردی که می‌تواند برای شما گوشی شنوا باشد و درکتان کند، پشتیبانی بگیرید.
  • ذهن‌آگاهی را تمرین کنید: از طریق مدیتیشن یا تمرینات ذهن‌آگاهی اسایش را درون خود پرورش دهید.
  • به روتین اشکار پایبند باشید: به یک روتین روزانه ثابت شامل برنامه خواب، زمان قولهای غذایی و باقی فعالیت‌ها پایبند باشید. این چنین ورزش را در روتین خود جای دهید تا انرژی اضافه‌تان را تخلیه کنید.
  • جستوجو راه درمان باشید: روان‌درمانی را در نظر داشته باشید تا راهی برای مهار افکار مسابقه‌ای یا بهبود توانایی‌های ارتباطی یاد بگیرید.
  • مصرف داروی خود را مدیریت کنید: اگر پرش افکار در شما ناشی از اختلال‌های دوقطبی یا اسکیزوفرنی است، با پزشک خود همکاری کنید تا دارویی‌هایی را شناسایی کند که جهت ارامش خلق‌وخوی شما و مهار علائمتان خواهد شد.

چطور به فردی که دچار پرش افکار می‌بشود پشتیبانی کنیم؟

اگر تصمیم پشتیبانی به شخصی را دارید که دچار مانیا یا روان‌پریشی است، حتما امنیت و سلامت را برتری قرار دهید. برای حمایتاز این افراد باید اسایش خود را نگه داری کنید، خوب به سخن‌هایشان گوش بدهید و بدون قضاوت، ابراز همدردی کنید. تلاش کنید محیطی امن برای ایشان فراهم کنید و آنها را تشویق کنید که به برنامه دارویی‌شان پایبند بمانند. اگر فهمید شدید فرد علائم شدیدی دارد، حتما از متخصص وابسته پشتیبانی بگیرید. این چند راهکار را برای پشتیبانی به فرد دچار پرش افکار در نظر بگیرید:

  • درمورد حالت ایشان تحقیق و مطالعه کنید تا بهتر شرایطش را فهمیدن و از او درست حمایتکنید.
  • به‌هیچ‌وجه باورهایش را به چالش نکشید و درمورد آنها او گفت و گو نکنید وگرنه امکان پذیر جهت تشدید علائمش شوید.
  • به فضای شخصی‌ و چهارچوبش احترام بگذارید، اما حواستان باشد او را در شرایطی که امکان دارد دست به حرکت خطرناکی بزند، تنها نگذارید.
  • احساساتشان را بی‌قیمت نشمارید.
  • او را تشویق کنید تا سراغ متخصص برود و پشتیبانی‌ روحی‌تان را در این مسیر از ایشان کوتاه نکنید.
  • او را بابت شرایطش سرزنش نکنید.

شما بگویید

امکان پذیر پرش افکار نشانه مشکلی بزرگ‌تر باشد، به این علت اگر هرگونه علائم شبیه همانند ناتوانی در تمرکز، مختل‌شدن کارکرد روزمره یا پریشانی حس کردید، حتما به متخصص مراجعه کنید. یقین شوید پزشکی که به او مراجعه می‌کنید، در درمان اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی تخصص و توانایی داشته باشد. پرش افکار مشکلی آزاردهنده است، اما با راهنمایی درست می‌توان راه تسلط بر آن را یاد گرفت.

آیا شما هم دچار پرش افکار شده‌اید؟‌ برای کنارآمدن با آن دست به چه اقداماتی زده‌اید؟



هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

منبع

عوامل مؤثر رایج در احساس ارزشمندی

۸ راهکار سریع برای افت استرس_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

استرس بخشی از زندگی است، خواه ناشی از چالش‌های کوچک باشد و خواه ناشی از وقایع ناگوار. یقیناً با آنکه همیشه نمی‌توانید شرایط و اتفاقات را کنترل کنید، می‌توانید نحوه عکس العمل نشان‌دادن به آنها را یاد بگیرید. وقتی که استرس مزمن یا آشفته‌کننده می‌بشود، بر سلامت شما تاثییر منفی می‌گذارد. به‌ همین علت مهم است که با مؤثرترین راه حلهای افت استرس برای آرام‌سازی ذهن و جسم خود آشنا شوید. بااین‌حال یک راهکار کاربردی برای همه وجود ندارد و روشی که برای یک نفر نتیجه‌قسمت است، امکان پذیر برای فرد دیگر نباشد. این چنین روشی که از آن در خانه منفعت گیری می‌کنید، امکان پذیر گزینه ایدئالی برای افت استرس در محیط کار یا اجتماع نباشد. به این علت مهم است با روشهای گوناگون آشنا باشید و با دقت به شرایط جاری خود، از مؤثرترین آنها منفعت گیری کنید. در این مقاله همراهمان باشید تا بگوییم چطور استرس خود را افت دهید.

راهکارهای سریع افت استرس

برخی از تکنیک‌های سودمند همانند تنفس عمیق و مدیتیشن را می‌توانید در هر جایی و هر وقتی به‌ کار ببرید. برای مثال امکان پذیر زمان انتظار برای فرد مصاحبه‌کننده در جلسه مصاحبه شغلی اضطراب داشته باشید یا حرکت کودکتان در زمین بازی به شما استرس بدهد. در این شرایط باید بدانید چطور استرس خود را افت دهید. راهکارهای سریع افت استرس این مزایا را دارند:

  • می‌توانید آنها را در هر جایی انجام دهید.
  • تسلط بر آنها زمان مقداری می‌برد.
  • هزینه‌ای ندارند.
  • فورا شما را به اسایش می‌رسانند.

۱. تصویرسازی هدایت‌شده را امتحان کنید

تصویرسازی یا تجسم هدایت شده همانند این است که سفری مختصر به داخل ذهن خود داشته باشید. در این روش باید خود را در یک مکان آرام و شاد فکر کنید، همانند قدم‌زدن در ساحل دریا، گوش‌دادن به صدای امواج، حس‌کردن بوی دریا و گرمای شن‌ها زیر پاهایتان.

تصویرسازی هدایت‌شده را می‌توانید با صدای ضبط‌شده فردی انجام دهید که پشتیبانی می‌کند منظره‌ای آرام را فکر کنید. اگر می‌خواهید خودتان آن را انجام دهید، یک دقیقه چشمان خود را ببندید و تجسم کنید که در یک محیط آرام قدم می‌زنید. به همه توانایی‌های حسی که خواهید داشت بیندیشید و فکر کنید که واقعا در آن محیط قرار دارید. بعد از چند دقیقه، چشمان خود را باز کنید و به زمان حال برگردید.

۲. مدیتیشن را تمرین کنید

مدیتیشن برای افت مختصر‌زمان استرس و این چنین مهار آن در طویل مدت مؤثر است. این تکنیک افت استرس انواع مختلفی دارد که هرکدام متفاوت با فرد دیگر‌ است و مزایای خود را دارد. شما می‌توانید در همان میانه که آهسته نفس می‌کشید، مدیتیشن مانترا را در ذهن خود تکرار کنید یا چند دقیقه ذهن‌آگاهی را تمرین کنید که به‌معنی دقت به زمان حال است. در این روش به آنچه می‌بینید، می‌شنوید، می‌چشید، لمس می‌کنید و می‌بویید، دقت کنید. وقتی که تمرکز شما بر لحظه حال باشد، ذهن شما به آنچه رخ داده است فکر نمی‌کند و دلواپس وقایع آینده نیستید. مدیتیشن و ذهن‌ آگاهی به تمرین نیاز دارند، اما تأثیر قابل‌توجهی بر افت استرس دارند و شما را به لحظه حال برمی‌گردانند.

۳. آرام‌سازی پیش‌رونده عضلانی را تمرین کنید

آرام‌سازی پیش‌رونده عضلانی به‌معنی ریلکس‌کردن گروه‌های گوناگون ماهیچه‌های بدن است. برای تمرین آن ابتدا چند نفس عمیق بکشید. سپس هر گروه ماهیچه‌ را منقبض و شل کنید. با پیشانی خود اغاز کنید و به‌سمت انگشتان پای خود بروید. با تمرین یاد خواهید گرفت که چطور ماهیچه‌های خود را راحت‌تر شل کنید. بعد از هر تمرین باید در سراسر بدن خود حس اسایش کنید.

۴. بر تنفس خود تمرکز کنید

برای افت استرس خود کافی است بر تنفس خود تمرکز کنید. تکنیک‌های تنفس در عرض چند دقیقه جسم و ذهن شما را آرام می‌کنند. با اهمیت ترین ویژگی این تکنیک‌ها این است که فردی فهمید انجام آنها نمی‌بشود. به این علت در یک سالن شلوغ تئاتر یا جلسه استرس‌زا می‌توانید به‌راحتی استرس خود را کم کنید. تمرین‌های تنفس انواع بسیاری دارند، اما دو نمونه ساده آن عبارت‌اند از:

  • از طریق بینی نفس بکشید و به پرشدن شکم خود از هوا دقت کنید. زمان دم به‌آهستگی تا عدد ۳ بشمارید. یک ثانیه نفس خود را نگه دارید و مجددا تا ۳ بشمارید و هوا را از بینی بیرون دهید.
  • از طریق بینی نفس بکشید و فکر کنید که در حال فرودادن هوای اسایش‌بخشید. فکر کنید که هوا در همه بدن شما پخش می‌بشود. زمان بازدم هم فکر کنید که استرس و تنش را از بدن خود به بیرون هدایت می‌کنید.

۵. پیاده‌روی کنید

پیاده‌روی روشی مؤثر برای افت استرس است که زمان انجامش از تحول محیط نیز لذت می‌برید و مزایای ورزش را نیز دارد. به این علت چه نیاز باشد مقداری از میز خود فاصله بگیرید و مقداری قدم بزنید یا بعد از کار برای پیاده‌روی به پارک بروید، انجام آن جسم و ذهن شما را شاداب می‌کند.

۶. گرامی خود را بغل کنید

تماس فیزیکی مزایای بسیاری برای افت استرس دارد، به‌خصوص بغل‌کردن فردی که او را دوست دارید. وقتی که فردی را در بغل می‌گیرید، هورمون اکسی‌توسین ترشح می‌بشود که در افزایش نشاط و لذت و افت استرس نقش دارد. اکسی‌توسین این چنین سختی خون و هورمون استرس یعنی نوراپی‌نفرین را افت می‌دهد و علتایجاد حس اسایش می‌بشود.

۷. رایحه‌درمانی کنید

رایحه‌درمانی یا آروماتراپی مزایای بسیاری برای افت استرس دارد و جهت می‌بشود حس اسایش و انرژی بیشتری کنید و زیاد تر در لحظه حال باشید. مطابق تحقیقات، رایحه‌های خاصی فعالیت امواج مغز را تحول خواهند داد و ترشح هورمون‌های استرس را کم می‌کنند. به این علت با دقت به سلیقه خود، از شمع، خوشبوکننده هوا یا محصولات مراقبت از بدن و پوست معطر منفعت گیری کنید.

۸. به هنر پناه ببرید

در کودکی حتما چندین دفعه خلاقیت‌های هنری خود را نشان داده‌اید و در بزرگ‌سالی هم می‌توانید مجددا این کار را انجام دهید. اگر اهل نقاشی یا طراحی نیستید، می‌توانید کتاب‌های رنگ‌آمیزی را امتحان کنید که اخیرا زیاد محبوب شده‌اند. چون رنگ‌آمیزی به افت استرس پشتیبانی شایانی می‌کند. در پژوهشی، مقدار اضطراب افرادی که الگوهای پیچیده هندسی را رنگ‌آمیزی کردند، افت یافت.

راهکارهای درازمدت افت استرس

برای مهار استرس در درازمدت چه کارهایی می‌توانید انجام دهید؟ برخی عادات خاص به افت استرس و افزایش سلامت پشتیبانی می‌کنند. برای مثال افرادی که منظم ورزش یا مدیتیشن می‌کنند، زمان روبه رو‌شدن با چالش‌های سخت زندگی استرس کمتری دارند.

۱. رژیم غذایی متعادل داشته باشید

خوردن احساسی و مصرف غذاهای با چربی و قند زیاد راهکاری موقت برای افت استرس است، اما در درازمدت به شدت آن می‌افزاید. کربوهیدرات‌های تصفیه‌شده همانند چیپس قند خون را افزایش خواهند داد که نتیجه احتمالی آن استرس و اضطراب زیاد تر است. پیروی از یک رژیم غذایی سالم پشتیبانی می‌کند در درازمدت با استرس مقابله کنید. غذاهایی همانند تخم‌مرغ، آووکادو و گردو به تنظیم خلق‌وخو و اعتدال انرژی پشتیبانی می‌کنند.

۲. مکمل‌های افت استرس را امتحان کنید

برخی ویتامین‌ها و مکمل‌ها امکان پذیر مزایایی برای افت استرس داشته باشند. مصرف روزانه مولتی‌ویتامین از افتمواد مغذی در بدن پیشگیری می‌کند. دیگر مکمل‌های مؤثر برای افت استرس عبارت‌اند از:

  • ملاتونین: این هورمون طبیعی به تنظیم ریتم شبانه‌روزی بدن پشتیبانی می‌کند تا خواب بهتر و استرس کمتری داشته باشید.
  • آشواگاندا: برخی حرف های‌اند که این داروی گیاهی به بهبود توانایی بدن در مقابله با استرس جسمی و ذهنی پشتیبانی می‌کند.
  • ال تیانین: این آمینو اسید برای افت استرس، آرام‌سازی بدن و بهبود کیفیت خواب سودمند است.
  • ویتامین‌های گروه B: مطابق برخی تحقیقات، ویتامین‌های گروه B امکان پذیر به افت هوموسیستئین، استرس و بهبود خلق‌وخو پشتیبانی کنند.

۳. برای سرگرمی خود زمان بگذارید

انجام فعالیت‌های سرگرم‌کننده روشی سودمند برای افت استرس است. بااین‌حال افراد بسیاری فکر می‌کنند که هنگامی برای سرگرمی یا بازی ندارند. اما وقتی که برای سرگرمی خود زمان بگذارید، احساسی بهتری خواهید داشت، عملکردتان بهتر خواهد شد و کارآمدتر خواهید می بود.

۴. با خود مثبت سخن بزنید

مهم است که چطور با خود سخن می‌زنید. خودانتقادی شدید، خودتردیدی و پیش‌بینی فاجعه حال شما را بهتر نمی‌کند. اگر دائم فکر می‌کنید «برای این کار زمان ندارم» و «نمی‌تونم این نوشته رو تحمل کنم»، مضطرب می‌شوید. مهم است یاد بگیرید وقتی که روی خود اسم می‌گذارید یا به توانایی خود برای پیروزی شک می‌کنید، مهربان‌تر و واقع‌گراتر باشید. مثبت سخن‌زدن با خود پشتیبانی می‌کند به زندگی نیز دیدگاه سالم‌تری داشته باشید.

۵. یوگا تمرین کنید

یوگا حرکات بدنی، مدیتیشن، تمرین سبک و تنفس کنتر‌ل‌شده را ترکیب می‌کند که همه انها تأثیر عالی بر افت استرس دارند. این ورزش نه‌تنها در مختصر‌زمان، بلکه در درازمدت نیز برای بهبود زندگی شما سودمند است و مزایای جسمی و روانی بسیاری دارد. برای اغاز می‌توانید در کلاس‌های حضوری و آنلاین شرکت کنید یا از اپلیکیشن‌های مخصوص منفعت گیری کنید.

۶. شکرگزاری کنید

شکرگزاری یعنی بابت همه چیزهایی که دارید، از خدا سپاس کنید. خواه لذت از یک روز آفتابی باشد یا سالم‌رسیدن به اداره، به همه چیزهای خوبی فکر کنید که در زندگی دارید. شکرگزاری این چنین یادآوری می‌کند برای مقابله با استرس چه منابعی در اختیار دارید. مطابق تحقیقات، از مزایا سپاس سلامت روان بهتر و استرس کمتر است. افراد قدردان از زندگی با کیفیت‌تر لذت می‌برند.

۷. به ورزش برتری دهید

فعالیت بدنی برای مهار استرس و بهبود سلامت روان زیاد مهم است و برای افت استرس می‌توانید انواع ورزش‌ها را امتحان کنید. به باشگاه بروید یا در یک کلاس ورزشی ثبت‌نام کنید. پیاده‌روی، کوه‌نوردی، تمرین‌های قدرتی و شرکت در کلاس ورزش اسپینینگ به افت استرس پشتیبانی می‌کنند.

چطور عوامل استرس‌زا را حذف کنیم؟

تمرکز اکثر راه حلهای بالا بر تحول احساسات شما است. اما بعضی اوقات تا وقتی که محیط را تحول ندهید یا عامل استرس‌زا را حذف نکنید، حس اسایش نمی‌کنید. در این قسمت نحوه انجام این کار را می‌گوییم.

۱. فهرست کارهایی را که باید انجام دهید، مجددا بازدید کنید

اگر تلاش دارید ۲۰ ساعت کار را در عرض ۱۶ ساعت همه کنید، بدون تردید حس استرس می‌کنید. افت حجم کار پشتیبانی می‌کند طی روز حس بهتری داشته باشید. برای مثال می‌توانید از انجمنی که در آن به‌تازگی عضو شده‌اید، بیرون بیایید یا برای تمیزکردن خانه خود از شرکت‌های خدماتی نظافتی پشتیبانی بگیرید. مدیریت بهتر زمان پشتیبانی می‌کند عوامل استرس‌زا را افت دهید و بدون عجله یا استرس کارهای خود را همه کنید.

۲. از دیگران پشتیبانی بگیرید

داشتن افراد حمایتکننده در زندگی برای مهار استرس مهم است. اگر فردی را به‌گفتن حمایتکننده احساسی یا دوست خود ندارید، حتما به فکرش باشید. می‌توانید سخن دل خود را به یکی از اعضای خانواده یا دوست دور خود بزنید تا به آنها نزدیک‌تر شوید و حمایتعاطفی ملزوم را به دست آورید. این چنین باید دایره اجتماعی خود را گسترش دهید. برای این کار می‌توانید در یک گروه حمایتی یا سازمان عضو شوید یا حتی در صورت نیاز به روان‌شناس مراجعه کنید.

۳. چیزهایی را که به استرس شما اضافه می‌کنند، از زندگی خود حذف کنید

بعضی اوقات بهترین راه برای افت استرس و اسایش زیاد تر حذف چیزهایی از زندگی‌تان است که به استرس شما اضافه می‌کنند. تماشای اخبار حوادث، منفعت گیری بیشتر از حد از گوشی هوشمند، نوشیدن الکل یا مصرف قهوه زیاد امکان پذیر استرس زندگی شما را زیاد تر کنند. عادات روزانه خود را تحول دهید تا حس بهتری داشته باشید.

جمع‌بندی

با مقداری تمرین می‌توانید فهمید شوید چه روشی زیاد تر از همه به افت استرس شما پشتیبانی می‌کند. یقیناً تسلط بر برخی از راه حلهایی که در این مقاله توضیح دادیم، به تمرین نیاز دارد. اما مهم است که جستوجو تکنیک‌هایی برای مقابله سالم با فرازونشیب‌های زندگی خود باشید، چون مهار استرس در سلامت کلی شما نقش بسزایی دارد.

شما بگویید

چه چیزهایی در زندگی به شما استرس خواهند داد؟ چطور با عوامل استرس‌زای زندگی خود مقابله و اسایش خود را نگه داری می‌کنید؟ نظر خود را با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید. این چنین اگر این نوشته برایتان سودمند بوده است، می‌توانید آن را برای دوستان خود نیز ارسال کنید.

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

منبع

1 2 3 4