فرصت‌های شاد بودن را به حداکثر برسانید

۲۰ راهکار مؤثر برای این که خانواده‌ای شاد و صمیمی داشته باشیم_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

خانواده یعنی جایی که زمان بسیاری از عمر ما در آنجا سپری می‌بشود و مقدار خوشبختی و رضایت ما از زندگی، به مقدار بسیاری به شرایط خانواده و کیفیت روابط شکل یافته در آن وابسته است. خانواده همان جایی است که تکه مهمی از سرنوشت بزرگسالان آینده‌ی اجتماع در آنجا رقم می‌خورد. امروزه، سبک زندگی مدرن، مشغله‌های زیاد و زمان‌های کم و دلایل متعدد دیگر، رُکن خانواده‌ را با چالش‌های بسیاری روبه رو ساخته است. انسان به طور طبیعی به نشاط، راحتی و لذت گرایش دارد و اگر خانواده این نیاز را برای او فراهم نکند، امکان پذیر که آن را در جاهای فرد دیگر بجوید که در نهایت به تضعیف یا فروپاشی خانواده و روابط خانوادگی منجر بشود. اما نگه داری و تحکیم نشاط و صمیمیت در خانواده نیاز به دانش و توانایی دارد. در این مقاله می‌بینیم چه کارهایی می توان انجام داد تا خانواده ای مهربان داشته باشیم. سپس هم به شما ۲۰ راه حل می‌دهیم؛ کارهایی را که با انجام دادن آنها می توانید هر یک از اعضای خانواده تان را شاد کنید!

به طور منظم باهم غذا بخورید

در قبل‌ای نه چندان دور، دور هم نشستن و باهم غذا خوردن یکی از اصول ثابت خانواده‌ها می بود. باهم غذا خوردن اهمیت، معنی و کارکرد بسیاری دارد. مهم‌تر از همه این که اعضای خانواده همدیگر را می‌بینند و باهم سخن می‌زنند و از احوال همدیگر باخبر خواهد شد. امروزه به علت حالت کار و تحصیل، احتمالا مقدور نباشد که با اعضای خانواده خود به‌زمان همه قولهای غذایی در کنار هم باشید، اما حتی‌الامکان تلاش کنید که حداقل یک وعده در روز را باهم غذا بخورید. زمان صرف غذا تلویزیون را خاموش کنید و موبایل‌ها را کنار بگذارید. هیچ زمان بچه‌ها را عادت ندهید که موقع تماشای تلویزیون غذا بخورند، وگرنه دیگر هیچ زمان آن‌ها را سر سفره اشکار نخواهید کرد. زمان قولهای غذایی فرصتی مورد قیمت برای دیدن همدیگر، سخن بگویید کردن و استراحت است، این زمان را هیچ زمان از دست ندهید.

نظریات خود را باهم در بین بگذارید

به گفتن والدین تلاش کنید که همیشه نظر اعضای خانواده را در عرصه‌های گوناگون جویا شوید. نظرخواهی از کودکان، نوجوانان و جوانان تأثیر بسیاری در عزت نفس آن‌ها خواهد داشت. برای تصمیم‌گیری در هر موردی تلاش کنید نظر تک‌تکِ افراد خانواده را سوال کنید. منظور این نیست که حتماً بر مطابق نظر آنها تصمیم بگیرید. تصمیم نهایی را خودتان، به گفتن والدین، بگیرید اما تلاش کنید نظر آنها را هم به دقت بشنوید و دلایل‌شان را بازدید کنید و اگر نظر ایشان به‌نظر سودمند می بود، در تصمیم‌گیری خود از آن منفعت گیری کنید. این کار به آنها این مطلب را می‌دهد که شما برای نظرشان احترام قائل هستید و بدین ترتیب حس با مورد قیمت بودن و عزت‌نفس را در ایشان تحکیم می‌کنید. برخی تصمیم‌گیری‌ها را بر مسئولیت‌ی فرزندان خود بگذارید. برای مثالً برای صرف شام قرار است بیرون بروید. تصمیم در رابطه این‌که در کجا غذا بخورید را به آنها واگذار کنید، اما باز هم علت‌شان را بازدید کنید.

این نوع شراکت در اظهارِنظر و تصمیم‌گیری، توانایی افراد در برقراری ربط، سخن بگویید کردن، استدلال کردن و تصمیم‌گیری را، به اختصاصی در کودکان، زیاد تحکیم می‌کند. این چنین نظرخواهی از بچه‌ها علتمی‌بشود که شناخت بیشتری از آنها اشکار و صمیمیت خود را با آنها تحکیم کنیم. از طرف دیگر، این‌کار علتیادگیری زیاد تر خودمان می‌بشود. نظر بچه‌ها در برخی موارد زیاد خلاقانه، هوشمندانه و خردمندانه است. اگر فضای راحت و بدون پیش‌قضاوت را برای اظهار‌نظر آنها فراهم کنیم، نظرهای ایشان می‌تواند زندگی خانوادگی را غنی‌تر کند و شور و حال تازه‌ای به آن ببخشد.

زمان‌های شاد بودن را به حداکثر برسانید

بهتر است که در خانه از هر فرصتی برای شاد‌ بودن منفعت گیری کنیم. می‌توان به بهانه‌های گوناگون جشن و سرور مختصری برقرار کرد. بهتر است این اندیشه را به فرزندان خود منتقل کنید که خندیدن و شاد‌بودن علت نمی‌خواهد. هیچ‌گاه نشاط را در ذهن آنها با داشتن امکانات خاص پیوند نزنید و شرطی نکنید، در‌غیرِ اینصورت آنها همیشه برای شاد بودن شرط و شروط خواهند گذاشت، برای مثالً:

فقط اگر فلان اسباب‌بازی را داشته باشم، شاد می‌شوم.

فقط اگر در فلان رشته قبول شوم، خوشحال می‌شوم.

فقط اگر فلان کار را به دست آورم، خوشحال خواهم می بود.

فقط اگر با فلان کس ازدواج کنم، خوشبخت می‌شوم.

این شرط گذاشتن برای نشاط و خوشبختی، یکی از دلایل مهم غمگینی و افسردگی تعداد بسیاری از آدم‌ها است. بعد تلاش کنید که خنده و نشاط را به عادتی روزمره تبدیل کنید و هیچ فرصتی را برای شاد بودن در کنار همدیگر از دست ندهید.


حتما بخوانید: چطور فرزندانی شاد داشته باشیم؟


شوخ‌ طبعی را تشویق کنید و به خودتان بخندید

یکی از راه‌های تشکیل نشاط و خنده در خانواده، شوخ‌طبعی است و بهترین راه رسیدن به آن، این است که به خودمان بخندیم؛ به اشتباهاتی که مرتکب شده‌ایم، به ماجراهای خنده‌داری که برای‌ ما پیش آمده است. به گفتن پدر یا مادر روی حس شوخی و طنزپردازی خود کار کنید و ببینید که به‌ چه‌طریق می‌توانید علتخنده و نشاط افراد خانواده شوید. شوخ‌طبعی تأثیری متعادل کننده در شخصیت دارد و حس صمیمیت و دوستی را به افراد خانواده منتقل می‌کند. خنده یکی از بزرگ‌ترین تفریحات انسانی و ریشه‌دار‌ترین تفاوت بین انسان‌ها و دنیای حیوانات است.

برخی افراد در گفتن لطیفه توانایی بالایی دارند اما برای خنداندن افراد خانواده ملزوم نیست که حتماً کمدین باشیم، ما همیشه می‌توانیم به خودمان بخندیم. هم‌نشینی با افراد جدی طبق معمولً آزاردهنده است. اگر بعضی اوقات بتوانید به خودتان بخندید، دیگران را هم تشویق می‌کنید که به شما بخندند. بدین ترتیب شما علتنشاط آنها می‌شوید و صمیمیت بیشتری بین افراد خانواده تشکیل می‌بشود.

بر نقاط مثبت شخصیت اعضای خانواده تمرکز کنید

خانواده بر رابطه‌ی بین اعضای آن محکم است. فرد فردِ اعضای خانواده، افرادی منحصر به‌فرد می باشند. همیشه تفاوت روحیات و خلق‌و‌خوها را در نظر داشته باشید. شما امکان پذیر از برخی خصوصیات افراد خانواده‌ی خود خوشتان نیاید و آنها هم همین‌طور. اگر قرار باشد روی موارد ناخوشایند شخصیت افراد تمرکز کنیم به شادمانی و صمیمت خانوادگی لطمه خواهیم زد. بعد همیشه روی نقاط مثبت شخصیت افراد خانواده تمرکز کنید. تحقیقات مشخص می کند که این نوع برخورد، یعنی تمرکز و دقت به رفتارهای مطلوب افراد و تائید و تشویق این موارد، بهترین روش برای افزایش و تحکیم رفتارهای مطلوب و افت و تضعیف رفتارهای نامطلوب است. به اختصاصی در رابطه کودکان، منفعت گیری از دقت و تشویق رفتارهای مطلوب و بی‌توجهی به رفتارهای نامطلوب، تأثیر تربیتیِ زیاد بالایی دارد. با تمرکز بر حرکت و خصلت‌های مطلوبِ افراد خانواده، به مرور ذهنیت مثبت‌تری نسبت به آن‌ها اشکار می‌کنیم که در رابطه‌ی ما با آنها به‌شکلِ صمیمیت و دوستیِ زیاد تر نمود اشکار می‌کند.


حتما بخوانید: ۵۰ عبارتی که باید همیشه به فرزندان خود بگویید


به زمان نیاز در کنارشان باشید

به هنگام نیاز در کنارشان باشید

هر گاه که عضوی از اعضای خانواده به شما نیاز داشت، حتماً تلاش کنید در کنارش باشید. این‌ اوقات، لحظات حساس و خاصی است و امکان دارد که دیگر زمان جبران پیش نیاید. برای مثالً اگر به جشن آخر سال کودکستان دعوت شده‌اید، حتماً در آن شرکت کنید. این احتمالا از نظر شما اتفاق مهمی نباشد اما امکان پذیر از دید کودک شما معنی بسیاری داشته باشد و احتمالا عدم وجود شما لطمه‌ی عاطفی شدیدی به او داخل کند. این را باید به شکل یک فرهنگ خانوادگی درآورد که هر زمان یکی از اعضا به وجود سایرین نیاز داشت، حتماً همه آن را در برتری برنامه‌های خود قرار دهند و همه تلاش خود را برای وجود و شراکت به‌انجام رسانند.

قدر این گونه لحظات را بدانید و شراکت در هیچ یک از شرایط مهم خانوادگی را از دست ندهید. به یاد داشته باشید که در زندگی، انجام ندادن کارهای خوب و از دست‌دادن زمان‌های مورد قیمت، مدام تأسف‌بار است. بعد تا جایی که می‌توانید تلاش کنید همیشه در این چنین مواقعی در کنار عزیزان خود وجود داشته باشید و دقت و علاقه‌ی خود را عملاً به آنها نشان دهید.

احساسات خود را به روشهای گوناگون نشان دهید

عکس العمل تعداد بسیاری از ما انسان‌ها به یک شیوه‌‌ی خاص از ابراز احساسات به‌صورت شرطی است. برای مثالً همیشه حس خود را به شکل کلامی گفتن می‌کنیم. هر فردی به نوع خاصی از مطلب‌های عاطفی عکس العمل مشخص می کند. اگر همسر یا فرزند شما از نوع افرادی باشند که به مطلب‌ لمسی عکس العمل نشان خواهند داد، ابراز احساسات کلامی شما، هر چه مقدار هم که شورانگیز باشد، تأثیر بسیاری روی آن‌ها نخواهد داشت. بعد، تلاش کنید که حس خود را به روشهای متفاوت نشان دهید.

برای ابراز احساسات در خانواده حد‌و‌مرزی قائل نشوید. خانواده باید امن‌ترین جایی باشد که اعضای آن بتوانند خود را همان‌طوری که می باشند، به‌دور از هرگونه خودسانسوری و سرکوب، نشان دهند. افراد باید یقین باشند که به علت ابراز احساسات خود، مورد قضاوت، تهدید، تنبیه یا سوءاستفاده قرار نخواهند گرفت. بعد به راه حلهای گوناگون از جمله با زبان کلامی و زبان بدن و دیگر روشها احساسات‌تان را به اعضای خانواده‌ی خود ابراز کنید. برخی از افراد می‌گویند که در صورت ابراز احساسات امکان پذیر فرد روبه رو لوس و ازخودراضی بشود. اگر شما دیگر اصول رفتاری را مراعات کنید یقین باشید که این چنین نخواهد شد و فرزند یا همسر شما بابت ابراز حس صادقانه‌‌ای که به ایشان کرده‌اید قدردان شما نیز خواهند می بود.


حتما بخوانید: ابراز احساسات؛ چطور احساسات‌مان را به درستی گفتن کنیم


به آن‌ها بگویید که دوستشان دارید

«دوستت دارم» قدرتمندترین و تأثیرگذارترین جمله‌ای است که یک نفر می‌تواند به فرد روبه رو خود بگوید. اما طبق معمولً بعد از گذشت مدتی از زندگیِ مشترک این جمله کمتر و کمتر در بین همسران شنیده می‌بشود. همان گونه که در رابطه قبلی نیز اشاره شد، شما می‌توانید این جمله را به روشهای متغیری ابراز کنید، اما همیشه از نوع کلامی آن نیز منفعت گیری کنید. یقیناً، باید این جمله را با همه وجود ابراز کنید. ما اینجا پیشنهاد نمی‌کنیم که نقش بازی کنید یا افراد خانواده‌ی خود را فریب دهید. به این علت اگر حس علاقه‌ی واقعی به همسر یا فرزند خود ندارید، به طوری که نمی‌توانید به شکل صادقانه و از صمیم قلب این جمله را به آن‌ها بگویید، باید روی خودتان کار کنید و احتمالا بهتر باشد از یک مشاور خانواده پشتیبانی بگیرید.

گفتن این جمله تأثیر زیاد بسیاری در تحکیم روابط خانوادگی دارد. با این حال، تعداد بسیاری از افراد اهمیتی به آن نمی‌دهند. برخی مردها به خصوص در سنین بالاتر، آن را کسرِ شأن خود می‌دانند. به دلایل گوناگون، تعداد بسیاری از مردم در گفتن این جمله به عزیزان خود مشکل دارند و برخی نیز آن را فراموش می‌کنند. این افراد طبق معمولً نمی‌دانند که گفتن مکرر این جمله در تحکیم روابط، صمیمیت و استحکام خانواده چه مقدار مهم است.

برای بازی‌های خانوادگی و دسته‌جمعی برنامه‌ ریزی کنید

برای بازی‌های خانوادگی و دسته‌جمعی برنامه‌ریزی کنید

بازی و تفریح خانوادگی یکی از اساسی‌ترین عوامل تحکیم نشاط و صمیمیت در خانواده است. فقط کودکان نیستند که به بازی نیاز دارند. درون هر کدام از ما کودک پنهانی وجود دارد که نیاز به تفریح، بازی‌گوشی و شیطنت دارد. به این علت، بعضی اوقات باید با همسر و فرزندان خود به بازی بپردازیم. زمان بازی تفاوت‌ها فراموش می‌بشود و طبق معمولً زخم‌های عاطفی و احساسی بهبود می‌یابد. در بازی، به کودک درون خود زمان تفریح و لذت می‌دهیم. حتی بازی‌های فکری و به ظاهر جدی نیز این کارکرد را دارند. نیچه فیلسوف شهیر آلمانی می‌گوید: «خودِ واقعیِ انسان، فقط به‌زمان بازی‌کردن نمایان می‌بشود.» بازی فرصتی است تا همه نقش‌ها و نقاب‌های تحمیلی را کنار بزنیم و خودِ خودمان باشیم، همان‌گونه که واقعاً هستیم.

در زندگی امروزی، نداشتنِ زمان و دچار بودن فقط بهانه‌ای است که زمان این نوع شراکت و لذت‌های خانوادگی را از خود و افراد خانواده کوتاه کنیم. اما با برنامه‌ریزی می‌توان حداقل یک ساعت در هفته، برای مثالً تعطیلات آخر هفته را به بازیِ خانوادگی تعلق داد. بزرگ‌ترها طبق معمولً بهانه‌های خوبی برای بازی‌نکردن دارند. اما آنها باید بر بهانه‌ها و منیّت خود تسلط کنند و با بچه‌ها و جوانان بازی کنند. باید یاد بگیریم که بعضی اوقات مجدد کودک شویم، همانند یک کودک عمل کنیم تا به خود و عزیزان‌مان، وقتی برای نشاط، لذت، رهایی و آسودگی‌خاطر هدیه کنیم.


حتما بخوانید: ۱۰ سرگرمی موثر در افت استرس


بعضی اوقات آنها را شگفت‌زده کنید

هر‌ از بعضی اوقات، موقعیت‌هایی تشکیل کنید تا اعضای خانواده‌ی خود را شگفت‌زده بکنید. با بالا رفتن سن، لذتی که از سخاوت و ابراز حس به‌دست می‌آوریم به‌مراتب زیاد تر از لذتی است که از چشم به راه ماندن و دریافت‌کردن نصیب‌مان می‌بشود. به این علت هنگامی که در موقعیتی غیرمنتظره و شگفت‌آور هدیه‌ای دریافت کنیم، شوق و لذت بسیار‌ای برای‌ ما خواهد داشت. این نوع حرکات، خانواده را به شدت باهم صمیمی و نزدیک نگاه می‌دارد. هر از چند بعضی اوقات، با این نوع اتفاقات‌هایِ خوشایندِ غیرمنتظره‌ جهتِ تشکیل شوق و شگفتی در خانواده‌ی خود شوید.

در تماس باشید

به علت سبک زندگی جدیدی که توانایی می‌کنیم، گرفتاری‌های شخصی روزافزون و زمان‌های کمترِ با هم بودن، اعضای خانواده‌ها را روزبه‌روز از همدیگر دورتر می‌کند. امکان پذیر که اعضای خانواده‌ی شما به دلایل گوناگون از هم دور باشند. در این چنین شرایطی، به روشهای گوناگون تماس و ربط خود را با آنها نگه داری کنید. به آن‌ها مطلب بفرستید، زنگ بزنید و بعضی اوقات نیز حتما به ملاقات آنها بروید. اجازه ندهید که «از دل برود هر آنکه از دیده برفت» حکایت زندگی شما بشود.

خانواده‌ی خود را تحسین کنید

خانواده‌ی خود را تحسین کنید

از خود سوال کنید که آیا برای تعریف و تحسین از خانواده‌ی خود، نیاز به زمان یا شرایط خاصی است؟ از اعضای خانواده خود چه انتظاری دارید؟ آیا به گفتن پدر و مادر از فرزندان خود بیشتر از اندازه انتظار دارید؟ آیا آنها را تحت سختی قرار داده‌اید تا به دستاوردی برسند و آیا از این راه، می‌خواهید حس غرور و رضایت کنید؟

هر قدر که سطح توقع کمتری از فرزندان خویش درمورد‌ی همسویی آنها با خواسته‌های ما وجود داشته باشد و آنان را در جهت علایق و توانمندیهای خودشان تشویق کنیم، بی‌شک نتایج بهتری حاصل خواهد شد. اگر انتظار بیشتر از حد از فرزندان خود داشته باشیم، با این کار سختی و استرس بسیاری را به آنان تحمیل کرده‌ایم. بعضی اوقات والدین بیشتر از اندازه به فرزندان خود وابسته می باشند و به‌نوعی با آنها هم‌هویت خواهد شد. این نوع وابستگی برای هر دو طرف مخرب است.

همیشه برای داشته باشید که آنان انسان‌های مستقلی می باشند و ماموریت‌ی شما فقطً «محبت، حمایتو رهاکردن» است. بعد باید آنها را همان‌طوری که می باشند بپذیریم و به جای این که به جستوجو فرصتی برای انتقاد و کشف اِشکال باشیم، از هر فرصتی برای تحسین و تمجید از خانواده‌ی خود منفعت گیری کنیم.

خلق سنت‌ها و آیین‌های خانوادگی خاص

۲۰ راهکار مؤثر برای این که خانواده‌ای شاد و صمیمی.webp

همه ما نیاز به ریشه‌هایی داریم که به ما حس تعلق خاطر و امنیت بدهد. خلق سنت‌های خاص خانوادگی – چه کوچک و چه بزرگ – می‌تواند این حس را تحکیم کند. این سنت‌ها می‌تواند شامل یک شب فیلم خانوادگی ثابت در هفته؛ یک بازی رومیزی ماهانه؛ یک دورهمی اختصاصی برای جشن گرفتن پیروزی‌های کوچک؛ یک مراسم سالانه برای کاشت درخت؛ یا حتی یک روش خاص برای گفتن “شب بخیر” باشد. این آیین‌ها، خاطرات مشترک می‌سازند و پیوندهای عاطفی را محکم‌تر می‌کنند؛ چون هر عضو می‌داند که بخشی از یک چیز منحصر به فرد و مورد قیمت است.

به فرزندان خود مسئولیت و استقلال بدهید

برای تحکیم عزت نفس و حس مورد قیمت بودن در کودکان و نوجوانان، ملزوم است به آن‌ها مسئولیت‌های مشابه با سنشان بدهید. اجازه دهید در کارهای خانه شراکت کنند؛ برای خودشان تصمیم بگیرند ( یقیناً در چارچوب‌های اشکار)؛ و عواقب تصمیماتشان را توانایی کنند. این کار به آن‌ها این مطلب را می‌دهد که اعضای مهم و تأثیرگذاری در خانواده می باشند و به رشد توانایی‌های حل قضیه و مطمعن به نفسشان پشتیبانی شایانی می‌کند.

مدیریت سالم تعارضات و اختلافات

هیچ خانواده‌ای بدون اختلاف و او گفت و گو نیست و این کاملاً طبیعی است. مهم این است که چطور با این تعارضات روبه رو شویم. به جای سرکوب کردن یا داخل شدن به نزاع‌های تخریبی، به اعضای خانواده بیاموزید که چطور احساسات خود را به روشای محترمانه و سازنده گفتن کنند. گوش دادن فعال به سخن‌های یکدیگر، تلاش برای همدلی، و یافتن راه‌حل‌های مشترک به جای اصرار بر “حق با من است”، می‌تواند حتی از دل اختلافات، فرصتی برای رشد و فهمیدن عمیق‌تر روابط بسازد.

اهمیت بخشش و رها کردن کینه‌ها

1761677233 93 ۲۰ راهکار مؤثر برای این که خانواده‌ای شاد و صمیمی

نگه داری کدورت‌ها و کینه‌ها در خانواده، همانند سمی است که کم کم روابط را از بین می‌برد. انسان‌ها نادرست می‌کنند و امکان پذیر ناخواسته به یکدیگر صدمه برسانند. در محیط خانواده، یادگیری توانایی بخشش و رها کردن دلخوری‌ها زیاد حیاتی است. این به معنی نادیده گرفتن اشتباهات نیست؛ بلکه به معنی پردازش آن‌ها، گفتگو درمورد‌ی آن‌ها و در نهایت انتخاب گذشت برای نگه داری اسایش و پیوند خانواده است. بخشش به ما پشتیبانی می‌کند تا از بار منفی قبل رها شده و به سمت آینده‌ای روشن‌تر حرکت کنیم.

تشکیل یک فضای امن برای گفتن احساسات

خانواده باید پناهگاهی امن باشد که هر کس بتواند بدون هراس از قضاوت، تمسخر یا تنبیه، احساسات واقعی خود را گفتن کند – چه نشاط، چه غم، چه خشم یا ناامیدی. به اعضای خانواده خود مطمعن دهید که احساساتشان معتبر است و شما برای فهمیدن آن‌ها تلاش می‌کنید. این فضای امن، تبدیل صداقت زیاد تر، صمیمیت عمیق‌تر و سلامت روانی بهتر برای همه می‌بشود.

به همدلی و فهمیدن متقابل اهمیت دهید

توانایی قرار دادن خود به جای فرد دیگر و تلاش برای فهمیدن دیدگاه و احساسات او، سنگ بنای هر رابطه‌ی سالمی است. در خانواده، فعالانه همدلی را تمرین کنید. هنگامی یکی از اعضا با مشکلی روبروست، تلاش کنید فقط به او گوش دهید؛ بدون این که فوراً راه‌حل اراعه دهید یا قضاوت کنید. پرسیدن “چه احساسی داری؟” و “چطور می‌توانم کمکت کنم؟” به جای “چرا این کار را کردی؟”، می‌تواند تفاوت بزرگی در حس نزدیکی تشکیل کند.

به حریم شخصی یکدیگر احترام بگذارید

همانطور که قبلاً اشاره شد، احترام به حریم شخصی هر فرد در خانواده زیاد مهم است. این به معنی داشتن فضایی برای خود، زمان برای تنهایی، و قوت انتخاب در رابطه این که چه اطلاعاتی را با چه فردی به اشتراک بگذاریم. والدین باید به اتاق، وسایل شخصی و فضای مجازی فرزندانشان احترام بگذارند و از تجسس و کنترل بی‌رویه پرهیز کنند. همینطور، فرزندان نیز باید به حریم خصوصی والدین خود احترام بگذارند. این احترام متقابل، مطمعن را افزایش داده و به هر فرد پشتیبانی می‌کند تا هویت جدا گانه خود را در بستر خانواده نگه داری کند.

 


حتما بخوانید: ۱۵ تا از بهترین فیلم های خانوادگی


👨‍👩‍👧‍👦 سوالات متداول: چطور خانواده‌ای شاد و مهربان داشته باشیم؟

❓ چه کارهایی می‌توان انجام داد تا خانواده‌ای مهربان و شاد داشته باشیم؟

داشتن خانواده‌ای مهربان و شاد الزام تلاش و تعامل مثبت همه اعضا است. از با اهمیت ترین کارهایی که می‌توان انجام داد عبارت هستند از: گوش دادن فعال، ابراز محبت کلامی و عملی، صرف زمان با کیفیت با یکدیگر، تشویق و حمایتمتقابل، احترام به تفاوت‌ها و حریم شخصی، و شراکت در فعالیت‌های مشترک. تشکیل فضای مطمعن و بخشش نیز در تحکیم مهربانی و نشاط خانواده نقش کلیدی دارد.

💖 چطور می‌توان هر یک از اعضای خانواده را شاد کرد؟ (کارهایی که اعضای خانواده را خوشحال می‌کند)

برای شاد کردن هر یک از اعضای خانواده می‌توان کارهای مختلفی انجام داد که شامل: ابراز علاقه و محبت به روشای که آن‌ها دوست دارند (کلامی، لمسی، هدیه، زمان گذرانی)، سپاس از زحماتشان، گوش دادن به سخن‌هایشان بدون قضاوت، حمایتاز علایق و اهدافشان، غافلگیر کردنشان با یک کار کوچک و دوست‌داشتنی، و تعلق دادن زمان برای فعالیت‌های مشترک لذت‌قسمت. مهم این است که نیازها و زبان عشق هر فرد را بشناسیم.

🔑 برای داشتن یک خانواده شاد، با اهمیت ترین اصل چیست؟

با اهمیت ترین اصل برای داشتن خانواده‌ای شاد، ربط مؤثر و سازنده است. این ربط شامل گوش دادن فعال، سخن بگویید کردن شفاف، حل مسالمت‌آمیز تعارضات و ابراز احساسات به روشای سالم می‌بشود. هنگامی اعضای خانواده بتوانند آزادانه و با احترام با هم سخن بگویید کنند و مشکلاتشان را حل کنند، عرصه برای نشاط و رضایت فراهم می‌بشود.

🛠️ چطور می‌توانم خانواده‌ام را شاد کنم؟ (راهکارهای عملی)

شما می‌توانید با عمل های عملی و کوچک، خانواده‌تان را شاد کنید: نظر یک فعالیت مشترک (همانند بازی، تماشای فیلم یا یک گردش مختصر)، تهیه غذای مورد علاقه آن‌ها، پشتیبانی کردن در کارهای روزمره، ارسال مطلب‌های مهر امیز، سپاس از زحماتشان، و احترام گذاشتن به نظرات و تصمیماتشان. وجود فعال و مثبت شما، بزرگترین هدیه است.

🌟 چرا مهربانی در خانواده اهمیت دارد؟

مهربانی، پایه و مبنا پیوندهای عاطفی محکم در خانواده است. یک محیط مهربان، حس امنیت، تعلق خاطر و مورد قیمت بودن را در اعضا تحکیم می‌کند. این کار به افت استرس، افزایش تاب‌آوری در برابر مشکلات، و رشد شخصیت سالم فرزندان پشتیبانی می‌کند و فضایی سرشار از اسایش و حمایتمتقابل به وجود می‌آورد.

بعضی اوقات ما آن‌چنان دچار امور کاری و مشغله‌های روزمره هستیم و در چرخه‌ی مکانیکیِ «کار – خواب – کار» دچار می‌شویم که مقصد از زندگی را فراموش می‌کنیم. برخی از افراد اهمیت زیاد بسیاری برای کار خود قائل می باشند و خود را تحت سختی بسیاری قرار خواهند داد تا به هر قیمتی به پیروزی دست‌یابند. بعضی اوقات ساعت‌ها در سر کار خود باقی می‌همانند یا زمان‌ها در سفرِ دور از خانه به سر می‌برند. این نوع زندگی در دراز زمان امکان پذیر صدمه‌ی جدی به خانواده‌ی فرد داخل کند. بعد همیشه باید مقصد از زندگی را برای داشته باشیم. اگر صاحب خانواده و فرزند هستید، به غایتِ کوششهای خود به‌طور جدی فکر کنید. هیچ‌کس در آخر عمر حسرت نمی‌خورد که چرا ساعت بیشتری را در محل کار سپری نکرده است! اما ساعت‌هایی را که می‌توانستیم در کنار خانواده‌ی خود باشیم و نبودیم، یقینا حسرت‌بار خواهند می بود. چه منفعت‌ای دارد که ثروتمندترین فرد در قبرستان باشیم. چه منفعت‌ای دارد که بهترین رئیس، تولیدکننده، مدیرعامل، کارفرما، بازیگر و غیره باشیم اما خانواده‌مان از ما متنفر باشند و همانند یک غریبه با ما حرکت کنند.

به این علت مدام برنامه‌ریزی کنید و زمان کیفی (زمان همراه با وجود سودمند و مؤثر) را در کنار افرادی باشید که دوستشان دارید و از آنان مراقبت می‌کنید. این زمان کیفی (چه در حال بازی، سخن بگویید، گوش کردن و یا فقط باهم بودن) باید نسبت به هر کار فرد دیگر در الویت قرار بگیرد. اجازه دهید خانواده‌تان بداند که این زمان بسیار گران‌بهاست و اگرچه به جستوجو پیروزی مالی، ارتقاء شغلی و یا هر دستاوردی هستید اما مقصد از همه کوششها سود رساندن به خانواده است نه رسیدن به هدفی دوردست در آینده‌ای محتمل. امکان پذیر همین فردا دیگر زنده نباشیم یا آنها زنده نباشند، بعد در زمان حال زندگی کنید. از هر لحظه‌ی بودن در کنار خانواده و عزیزان خود لذت ببرید و قدر آن را بدانید.

«قادر باشید که هر لحظه توقف کنید و گلی را که می‌شکفد، کودکی را که برای اولین بار سر پا می‌ایستد، فرزندی را که خوشحال از مدرسه باز می‌گردد و همسری را که خبر خوبی برای گفتن دارد، تحسین کنید.» ریچارد دنی

منبع:

هنر موفق بودن، ریچارد دنی، ترجمه مهدی غروی، انتشارات آزادمهر

تهیه شده برای: chetor.com

حرکت درست با شریک عاطفی چطور است؟

حق با کدام طرف است؟

جواب این چنین سوالاتی را در این مجموعه بیابید.


دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

نقش سبزیجات در جلوگیزی از رفلاکس معده

چه غذاهایی برای رفلاکس معده مفیدند و چه غذاهایی زیان اور؟_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

به برگشت اسید معده به مری، «رفلاکس معده به مری» (GERD) حرف های می‌بشود که حالت مزمن رفلاکس اسیدی معده است. این بیماری وقتی اتفاق می‌افتد که اسفنکتر (sphincter، عضله‌ی تنگ‌کننده) تحتانی مری ضعیف شده یا صدمه جدی دیده باشد. ماموریت‌ی اسفنکتر تحتانی مری جلوگیری از حرکتِ رو به بالای غذا از معده به مری است. علائم رفلاکس به‌علتِ افزایش یا افت غیرطبیعی حجم اسید معده ظاهر خواهد شد و با اصلاح عادات غذایی، تا حدی قابل‌کنترل خواهند می بود. چنانچه به‌علت حجم بالای اسید معده از علائم رفلاکس رنج می‌برید، در ادامه با ما همراه باشید تا با مواد غذایی کاهنده‌ی این علائم زیاد تر آشنا شوید.


حتما بخوانید: همه چیز درمورد سرطان معده؛ علائم، راه حلهای تشخیص و درمان آن


چه غذاهایی برای رفلاکس معده خوب است؟

۱. سبزیجات

سبزیجات به‌علت چربی و قند پایین، جهت افت اسید معده خواهد شد. لوبیا سبز، کلم بروکلی، مارچوبه، گل‌کلم، سبزیجاتِ دارای برگ‌‌های سبز خوراکی، سیب‌زمینی و خیار از جمله سبزیجات سودمند برای رفلاکس معده به‌شمار می‌روال.

۲. زنجبیل

زنجبیل دارای خواص ضدالتهابی است و در درمان‌‌ ترش کردن معده و دیگر مشکلات گوارشی مؤثر است. می‌توانید ریشه‌ی زنجبیل را به‌صورت رنده‌شده یا خُردشده به انواع غذاها و نوشیدنی‌ها اضافه کنید.


حتما بخوانید: زنجبیل و لاغری؛ نحوه مصرف زنجبیل برای چربی سوزی چطور است؟


۳. جو دوسر

جو دوسر از جمله غلات کامل و منبعی غنی از فیبر است که طبق معمول به شکل حلیم در قولی صبحانه مصرف می‌بشود و به‌علت جذب اسید معده، در افت علائم رفلاکس مؤثر است. برنج سبوس‌دار و نان‌هایی که از غلات کامل درست شده‌اند، از دیگر خوراکی‌های حاوی فیبر بالا به‌شمار می‌روال.

۴. میوه‌ها (غیر از مرکبات)

میوه‌هایی همچون هندوانه، خربزه، طالبی، موز، سیب و گلابی در قیاس با مرکبات، کمتر جهت رفلاکس معده خواهد شد.

۵. گوشت کم‌چرب

گوشت‌های کم‌چرب همانند گوشت مرغ، بوقلمون، ماهی و غذاهای دریایی دارای چربی زیاد مقداری می باشند و جهت افت علائم رفلاکس معده خواهد شد. انواع گوناگون گوشت کم‌چرب را می‌توانید به‌صورت گریل، کبابی یا آب‌پَز تهیه و مصرف کنید.

۶. سفیده‌ی تخم‌مرغ

سفیده‌ی تخم‌مرغ در افت علائم رفلاکس معده مؤثر است، درحالی‌که زرده به‌علت مقادیر بالای چربی، جهت تشدید علائم رفلاکس معده می‌بشود.

۷. چربی‌های سودمند

آووکادو، گردو، تخم کتان، روغن زیتون، روغن کنجد و روغن آفتابگردان از جمله منبع های حاوی چربی‌های سودمند به‌شمار می‌روال. تا حد امکان از مصرف چربی‌های اشباع و ترانس بپرهیزید و در عوض از روغن‌های غیراشباع که سالم‌ترند، منفعت گیری کنید.

ترش کردن یکی از شایع‌ترین علائم رفلاکس معده است که بعد از مصرف وعده‌‌های غذایی کامل یا برخی غذاهای خاص به شکل سوزش معده یا سوزش قفسه‌ی سینه حس می‌بشود. حتی امکان پذیر در رفلاکس معده مزمن، به‌علت ورود اسید به مری، فرد دچار استفراغ بشود. دیگر علائم عبارت هستند از:

  • سرفه خشک؛
  • گلودرد؛
  • نفخ؛
  • آروغ یا سکسکه؛
  • سختی در بلع؛
  • حسِ گیر کردن چیزی در گلو.

برخی مواد غذایی خاص، علائم رفلاکس معده را تشدید می‌کنند. یقیناً، مواد غذایی محرک علائم رفلاکس معده در همه‌ی مبتلایان یکسان نیستند و هیچ رژیم غذایی خاصی وجود ندارد که همه علائم را یک‌جا رفع کند. برای این که بدانید علائم‌تان دقیقا در پیِ مصرف کدام مواد غذایی تشدید خواهد شد، همه غذاهایی را که در طول روز می‌خورید، با ذکر ساعت یادداشت کنید و تک‌تک علائمی را که بعد از هر قولی غذایی به سراغ‌تان می‌آیند نیز بنویسید. یادداشت این موارد را حداقل تا یک هفته ادامه بدهید. اگر رژیم غذایی‌ متغیری دارید، باید زمان طویل‌تری غذاهای مصرفی و علائم‌تان را بادقت ثبت کنید. با این راهکار می‌توانید غذاها یا نوشیدنی‌هایی که علائم‌تان را تشدید می‌کنند، راحت‌تر بشناسید.


حتما بخوانید: کدام غذاها را می‌توانید با معده خالی بخورید و کدام غذاها را نه!


غذاهای زیان اور برای رفلاکس معده

شایع‌ترین مواد غذایی تحریک‌کننده‌ی علائم رفلاکس معده

درمورد این که دقیقا کدام مواد غذایی جهت تشدید علائم رفلاکس معده خواهد شد اتفاق نظر وجود ندارد، اما برخی مواد غذایی خاص در زیاد تر افراد جهت تحریک علائم خواهد شد که عبارت هستند از:

۱. غذاهای پُرچرب

غذاهای سرخ‌شده و پرچرب به‌علت این که اسفنکتر تحتانی مری را به حالت استراحت درمی‌آورند، جهت خواهد شد که مقدار بیشتری اسید معده به مری داخل بشود. این قبیل غذاها این چنین زمان تخلیه‌ی معده را به تعویق می‌اندازند. به این علت با افت مقدار چربی مصرفی روزانه می‌توانید یکی از علت‌های تشدید علائم رفلاکس معده را تا حدودی مهار کنید.

متداول‌ترین مواد غذایی پرچرب که بهتر است مقدار مصرف‌شان را محدود کنید عبارت هستند از:

  • سیب‌زمینی سرخ‌شده و حلقه‌های پیاز پفکی‌شده در روغن؛
  • لبنیات پرچرب همانند کره، شیر، پنیر یا خامه‌ای که چربی آنها گرفته نشده باشد؛
  • تکه‌های پرچرب گوشت گاو یا بره، به‌اختصاصی اگر سرخ شده باشند؛
  • ژامبون؛
  • دسرها یا اسنک‌هایی از قبیل بستنی و چیپس؛
  • سس‌ها و چاشنی‌های خامه‌ای و پرچرب.

۲. گوجه و مرکبات

میوه‌ها و سبزیجات از جایگاه اختصاصی‌ای در رژیم غذایی سالم برخوردارند، اما برخی میوه‌های خاص، به‌اختصاصی میوه‌های اسیدی، جهت تشکیل یا تشدید علائم رفلاکس معده خواهد شد. چنانچه از رفلاکس معده مزمن رنج می‌برید، باید مصرف مواد غذایی زیر را در رژیم غذایی روزانه‌ی خود محدود کنید:

  • پرتقال؛
  • گریپ فروت؛
  • انواع لیموها؛
  • آناناس؛
  • گوجه‌فرنگی؛
  • سس گوجه‌فرنگی یا خوراک‌ها و غذاهای حاوی سس گوجه همانند پیتزا؛
  • سس سالسا.

۳. شکلات

شکلات حاوی ترکیباتی به نام مِتیل‌گِزانتین است که به نظر می‌رسد عضله‌ی صاف اسفنکتر تحتانی مری را به حالت استراحت درمی‌آورد و جهت تشدید علائم رفلاکس معده می‌بشود.


حتما بخوانید: خواص شکلات تلخ؛ ۷ خاصیتی که جهت بهبود کارکرد اعضای بدن می‌بشود


۴. سیر، پیاز و غذاهای تند و پُرادویه

غذاهای تند و پُرادویه و نیز غذاهای پر از سیر و پیاز، در زیاد تر افراد جهت ترش کردن خواهد شد. یقیناً این مواد غذایی در همه‌ی افراد به تحریک علائم رفلاکس معده نمی‌انجامند، اما چنانچه به مصرف زیادِ سیر و پیاز یا غذاهای پرادویه عادت دارید، حتما دقت کنید که آیا بعد از مصرف این چنین غذاهایی به علائم رفلاکس معده دچار می‌شوید یا خیر.

۵. کافئین

نوشیدن قهوه در برخی افراد جهت تشدید علائم رفلاکس معده می‌بشود، چرا که کافئین یکی از عوامل تحریک‌کننده‌ی رفلاکس معده است.

۶. نعناع

نعناع یا فرآورده‌هایِ با طعم نعناع، همانند آدامس و خوشبوکننده‌های دهان، در برخی افراد جهت تشدید علائم رفلاکس معده می‌بشود.


حتما بخوانید: درمان زخم معده با مصرف زیاد تر این خوراکی‌ها


برنج و رفلاکس معده؛ آیا برنج برای اسید معده خوب است؟

1761673274 294 چه غذاهایی برای رفلاکس معده مفیدند و چه غذاهایی زیان

جواب به این سوال به نوع برنج و نحوه مصرف آن بستگی دارد. برنج یکی از کوئری‌های مهم مبتلایان به رفلاکس است:

  • برنج سفید: برنج سفید ساده (بدون روغن زیاد یا افزودنی‌های تند) به علت هضم آسان و قابلیت جذب اسید اضافی، طبق معمولً برای افراد مبتلا به رفلاکس «خوب» برداشت می‌بشود. این یک کربوهیدرات پیچیده ملایم است که معده را آزار نمی‌دهد.
  • برنج قهوه‌ای (سبوس‌دار): این برنج به علت داشتن فیبر بالا (که در قسمت جو دوسر هم به آن اشاره شد) می‌تواند به مدیریت رفلاکس پشتیبانی کند.
  • مسئله مهم: مشکل مهم برنج نیست، بلکه «خورش» یا غذایی است که همراه آن مصرف می‌بشود. مصرف برنج همراه با خورش‌های زیاد چرب، تند، یا حاوی رب گوجه‌فرنگی زیاد (همانند قورمه‌سبزی چرب یا قیمه ترش) می‌تواند محرک مهم رفلاکس باشد، نه خود برنج.

چه چیزهایی برای رفلاکس معده زیان دارد؟

چه غذاهایی برای رفلاکس معده مفیدند و چه غذاهایی زیان.webp

علاوه بر غذاها، برخی عادات و «چیزها»ی دیگر نیز می‌توانند علائم شما را تشدید کنند. برای بهبود، این موارد را در سبک زندگی خود تحول دهید:

  • مدیریت وزن: چاقی و اضافه وزن، سختی داخل شکم را افزایش داده و اسید را به سمت مری هل می‌دهد.
  • پرهیز از الکل و سیگار: هر دو مورد به‌شدت اسفنکتر مری را ضعیف کرده و تشکیل اسید را تحریک می‌کنند.
  • زمان‌بندی خواب و غذا: حداقل ۳ تا ۴ ساعت قبل از خواب چیزی نخورید. با معده پر دراز نکشید.
  • نحوه خوابیدن: سر تختخواب خود را نزدیک به ۱۰ تا ۱۵ سانتی‌متر بلند کنید تا جاذبه به سود شما کار کند.
  • پرهیز از پرخوری: قولهای غذایی کوچک‌تر و متعددتر در طول روز بخورید.
  • جویدن آدامس (غیر نعنایی): جویدن آدامس (برای مثالً با طعم دارچین یا میوه‌ای) تشکیل بزاق را افزایش می‌دهد که به خنثی‌سازی اسید پشتیبانی می‌کند.
  • پوشیدن لباس‌های گشاد: لباس‌های تنگ، به‌اختصاصی دور کمر، به معده سختی می‌آورند.
  • داروها: تحت نظارت پزشک، امکان پذیر داروهای آنتی‌اسید یا کاهنده‌ی تشکیل اسید برای شما تجویز بشود.

💬 جواب به سوالات متداول درمورد رفلاکس معده و تغذیه

✅ چه غذاهایی برای اسید معده خوبه؟ (به‌طور خلاصه)

بهترین گزینه‌ها غذاهای قلیایی یا خنثی و کم‌چرب می باشند: سبزیجاتی همانند خیار و بروکلی، میوه‌های غیر مرکبات همانند موز و هندوانه، جو دوسر، برنج سفید، زنجبیل، گوشت مرغ و ماهی (آب‌پز یا گریل) و سفیده‌ی تخم‌مرغ.

❌ برای اسید معده چی نخوریم؟ (با اهمیت ترین محرک‌ها)

از غذاهای پرچرب و سرخ‌شده، غذاهای اسیدی (مرکبات، گوجه‌فرنگی)، شکلات، نوشیدنی‌های کافئین‌دار (قهوه)، نوشیدنی‌های الکلی، غذاهای زیاد تند و نعناع پرهیز کنید.

🍚 آیا برنج برای رفلاکس معده زیان دارد؟

خیر، طبق معمولً برنج سفید ساده زیان ندارد و به علت هضم آسان و جذب اسید، می‌تواند سودمند هم باشد. اما مصرف آن با خورش‌های چرب، تند یا حاوی رب گوجه‌فرنگی می‌تواند محرک رفلاکس باشد.

🥛 آیا شیر برای رفلاکس معده خوب است؟

این یک باور غلط رایج است. شیر امکان پذیر در ابتدا حس تسکین موقتی تشکیل کند، اما چربی حاضر در شیر (مخصوصاً شیر پرچرب) می‌تواند تشکیل اسید را تحریک کرده و علائم را بدتر کند. مصرف شیر کم‌چرب یا بدون چربی در حد اعتدال امکان پذیر مشکلی تشکیل نکند.

🤒 علائم رفلاکس معده چیست؟

شایع‌ترین علامت، «سوزش سر دل» یا ترش کردن (سوزش در قفسه سینه) بعد از غذا خوردن است. علائم دیگر عبارت هستند از:

  • سرفه خشک مزمن؛
  • گلودرد؛
  • نفخ و آروغ؛
  • سختی در بلع؛
  • حس گیر کردن چیزی در گلو؛
  • برگشت طعم ترش یا تلخ به دهان (استفراغ اسیدی).

 

برگرفته از: healthline

بیاموزید که چطور مطمعن به نفس داشته باشید و خجالت را کنار بگذارید تا از پیروزی‌های تازه خود لذت ببرید


هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

حریم شخصی - چگونه هدف‌مان را از ورود به حریم شخصی دیگران پیدا کنیم؟

چطور حریم شخصی دیگران را محترم بشماریم؟/ مراعات حریم شخصی دیگران_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

امروزه با پیشرفت فناوری و گسترش وسایل ربط جمعی، قضیه‌ی حریم شخصی نیاز به بازتعریف و نگاه تازه‌ای دارد. مسلما آشنایی با این مفهوم، به فرد پشتیبانی می‌کند تا در ارتباطات خود، اجازه ندهد فردی از حدومرز خصوصی‌اش عبور کند. در ضمن، فرد با مراعات همین آداب و دقت به حرکت بین فردی و اجتماعی‌اش، می‌تواند تصویری قابل مطمعن و دوست‌داشتنی در ذهن مخاطب خود ترسیم کند. در این مقاله به‌طور مختصر و موجز، برخی از با اهمیت ترین نکات مربوط به حریم شخصی گفتن و تشریح می‌بشود.

حریم شخصی یعنی چه؟

حریم شخصی به معنی به رسمیت شناختن دیدگاه و آزادی فردی خود و دیگران است، چیزی که در کشوری همانند کره شمالی، در قیاس با دیگر ملل، مصداق‌های آن را به‌ندرت می‌توان مشاهده کرد.

ضعف در مدیریت حریم شخصی، جهت صدمه‌پذیری و پریشانی خاطر فرد می‌بشود. قدم اول در شناخت این مفهوم، آن است که هم عالِم و هم عامل باشیم؛ چون انتظار خودخواهانه‌ای است که حریم شخصی دیگران را به رسمیت نشناسیم اما توقع داشته باشیم آنها به حریم شخصی ما احترام بگذارند.

چرا تمایل داریم در حریم خصوصی دیگران دخالت کنیم؟

یکی از دلایلی که ما را به دخالت در حریم خصوصی دیگران ترغیب می‌کند، کسبِ لذتِ تسلط و قبول شدن است. نیاز به دیده شدن و قرار گرفتن در کانون دقت، یکی از با اهمیت ترین و محوری‌ترین نیازهای معنوی انسان است. ما انسان‌ها زیاد دوست داریم نظر و نظر‌مان از سوی دیگران پذیرفته بشود. مطلب نهان این پذیرفتن و قبول، این است: «من و دیدگاه من از نظر مخاطب مقبول و مطلوب برسی شده است و این بازخورد، حال من را خوب می‌کند.»

قضیه‌ی دیگر، تاثییر مالکیت است. تاثییر مالکیت به ما پشتیبانی می‌کند تا نسبت به حل مسائل دیگران رویِ خوش نشان بدهیم. چون در این شرایط، قضیه‌ی پیش رو، دیگر متعلق به ما نیست و با از بین رفتن سختی ناشی از تصمیم گیری و حل قضیه، جرئت و رغبت اشکار کرده‌ایم تا با مشکلات پیش روی خود زورآزمایی کنیم. به عبارتی، می‌خواهیم به خودمان ثابت کنیم که ترسو، ناتوان و تنبل نیستیم. به همین علت، بعضی اوقات اوقات شتاب‌زده و بی‌حساب و کتاب، برای حل قضیه‌ی دیگران عمل می‌کنیم، بدون آنکه بدانیم آیا فرد روبه رو مایل است در قضیه‌‌اش دخالت کنیم یا نه؟! به گفتن دیگر، مقصد نهان ما از مداخله در مسائل دیگران، به نوعی جواب به قضیه‌ی حل‌نشده‌ی خودمان است. در این شرایط، با افت هراس و تنش، حس قوت بیشتری می‌کنیم و درنتیجه ریسک پذیری بیشتری از خود نشان می‌دهیم.

چه وقتی حریم شخصی نقض می‌بشود؟

نقض حریم شخصی می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از رفتارهای آشکار تا عمل های ظریف‌تر. برخی از رایج‌ترین مصادیق نقض حریم شخصی عبارت هستند از:

  • گوش دادن به عمد به مکالمات تلفنی یا خصوصی دیگران بدون اجازه.
  • باز کردن نامه‌ها، مطلب‌ها یا ایمیل‌های شخصی بدون رضایت صاحب آن‌ها.
  • چک کردن موبایل، تبلت یا لپ‌تاپ دیگران بدون اجازه، شامل بازدید مطلب‌ها، گالری عکس‌ها و تاریخچه جستجو.
  • ورود به فضای فیزیکی شخصی (همانند اتاق خواب، دفتر کار) بدون در زدن یا اجازه.
  • افشای اطلاعات خصوصی افراد (همانند حالت مالی، بیماری، روابط شخصی) به دیگران.
  • سؤالات بیشتر از حد شخصی و بی‌ربط در موقعیت‌های اجتماعی که فرد تمایلی به پاسخگویی ندارد.
  • جستوجو کردن یا تعقیب فیزیکی یا دیجیتالی افراد به تصمیم تجسس.

چه کارهایی انجام دهیم تا حریم شخصی افراد را مراعات کرده باشیم؟

مراعات حریم شخصی دیگران، نشانه‌ای از احترام، بلوغ فکری و توانایی‌های ارتباطی قوی است. با انجام کارهای زیر می‌توانیم در این عرصه موفق‌تر باشیم:

  • 🚪

    اجازه بگیرید: همیشه قبل از ورود به فضای شخصی (اتاق، کیف، گوشی) یا پرسیدن سوالات خصوصی، از فرد اجازه بگیرید. این ساده‌ترین و با اهمیت ترین قدم است.

  • 👂

    گوش نایستید: به مکالمات خصوصی دیگران، چه در فضای فیزیکی و چه پشت تلفن، گوش ندهید و خود را کنجکاو نشان ندهید.

  • 📵

    به وسایل شخصی سرک نکشید: موبایل، لپ‌تاپ، دفتر یادداشت یا هر وسیله شخصی دیگران را بدون اجازه چک نکنید.

  • 🤫

    اسرار دیگران را آشکار نکنید: اطلاعات خصوصی که به طور محرمانه با شما در بین گذاشته شده است را به هیچ گفتن برای افراد دیگر نقل نکنید.

  • 🛑

    سؤالات فضولی نپرسید: از پرسیدن سوالاتی که مستقیماً به شما مربوط نیستند و می‌تواند علتناراحتی فرد بشود (همانند حالت مالی، روابط شخصی، برنامه‌های آینده) خودداری کنید.

  • 🚫

    در شبکه‌های اجتماعی محتاط باشید: بدون اجازه، عکس یا اطلاعات شخصی دیگران را انتشار نکنید و در تگ کردن افراد نیز دقت کنید.

  • 📏

    فاصله فیزیکی مناسب را نگه داری کنید: در مکان‌های عمومی (همانند خودپرداز یا صف) فاصله مناسب را با افراد نگه داری کنید تا حس راحتی داشته باشند.

  • 👍

    به تصمیمات فردی احترام بگذارید: سبک زندگی، انتخاب شغل، پوشش یا ازدواج دیگران را قضاوت نکنید یا تلاش برای تحول آن‌ها نداشته باشید، مگر این که از شما پشتیبانی خواسته بشود.


حتما بخوانید: چطور قضاوت کردن در رابطه دیگران را متوقف کنیم؟


چطور مقصد‌مان را از ورود به حریم شخصی دیگران اشکار کنیم؟

به جرئت می‌توان او گفت که نوع پوشش، انتخاب همسر، تعداد دفعات ازدواج، انتخاب باشگاه ورزشی، مهاجرت و دیگر انتخاب‌های فردی دیگران، هیچ ربطی به ما ندارد. در این بین، با اهمیت ترین قضیه این است که پیامد انتخاب‌های اطرافیان خود را بازدید کنیم و ببینیم قضیه‌ی پیش آمده …

  • چه مقدار به ما مرتبط است؟
  • چرا و چه مقدار اهمیت دارد؟
  • چه چیزی را تحت‌ِتأثیر قرار می‌دهد؟
  • چه زیان یا منفعتی برای ما به همراه دارد؟
  • آیا می‌خواهیم یا می‌توانیم برای حل‌و‌فصل آن کاری انجام بدهیم؟
  • می‌خواهیم چه نقشی داشته باشیم؟ مشاور، همراه، منتقد، مانع، خبرچین و …؟

اگر در برابر اکثر سوال‌های بالا، جواب ما رنگ‌وبوی انفعالی دارد یا از روی کنجکاوی و ماجراجویی است، بهتر است در حرکت خود تجدیدنظر کنیم. چون گمان دارد در مسائلی دخالت کنیم که نه دستاوردی برای خودمان دارد و نه دردی از صاحب قضیه را دوا می‌کند.

نگه داری حریم شخصی بین زن و شوهر

قضیه‌ی حریم شخصی بین زن و شوهر، نقش تعیین‌کننده‌ای در رضایت طرفین از زندگی مشترک‌شان خواهد داشت. به نقل از ویلیام گلاسر، مطابق نظریه‌ی انتخاب، هرچه نیاز به آزادی در فردی زیاد تر باشد، به گمان زیاد در برخی از رفتارهای او، فرمان‌پذیری و هم‌نوایی کمتری دیده بشود. حال اگر یکی از طرفین، آزادی‌خواه و فرد دیگر کنترل‌گر باشد، نمی‌توان عاقبتِ خوشایندی برای آینده‌ی ارتباطات این دو متصور شد، مگر آنکه به تفاوت خلقیات خود پی ببرند و درصدد دستیابی به تفاهم و تعامل برآیند.

یکی از آشناترین مثالهای مرتبط با این نوشته، رگبار سوال‌های یکی از زوجین بعد از آخر مکالمه‌ی تلفنی است: «کی می بود؟ چی او گفت؟ چرا زنگ زد؟ تو چی گفتی؟ چرا گفتی؟ و …»

مثالی دیگر قضیه‌ی رفت‌وآمد است: «کجا بودی؟ کجا میری؟ با کی میری؟ کی برمی‌گردی؟ چطور میری؟ چرا نیومدی؟ چرا تلفن زدم جواب ندادی؟ و …»

ناتوانی در حل‌وفصل سوءتفاهم‌هایی از این دست، امکان پذیر علاوه بر تعرض به حریم شخصی، صمیمیت طرفین و مطمعن‌ متقابل را کمرنگ کند. هیچ دور از انتظار نیست فرد کنترل‌گر به راه حلهای زیر متوسل بشود:

  • شنود مکالمات تلفنی؛
  • گذاشتن گُمارده (فردی که آمار و ریز و درشت حرکت همسر را به فرد کنترل‌گر گزارش بدهد)؛
  • زیر پا کشیدن از بچه‌ها؛
  • تعقیب؛
  • بازپرسی و سوال و جواب کردن؛
  • چک کردن تماس‌ها، مطلب‌ها، ایمیل‌ها و …

هرکدام از اینها می‌تواند نشانه‌ی بیماری یا اختلال شخصیتی در فرد کنترل‌گر باشد. در غیر این صورت، اگر این چنین فردی واقعا دلواپس حال شریک زندگی‌اش باشد، برای از بین بردن نگرانی‌اش می‌تواند از گزینه‌های فرد دیگر نیز منفعت گیری کند، طوری که هم نگرانی به حداقل برسد و هم عزت نفس فرد روبه رو خدشه‌دار نشود. (برای کسب اطلاعات تکمیلی می‌توانید کتاب گلبرگ زندگی ۲، نوشته‌ی حسین دهنوی، قسمت‌‌های «بدگمانی مرد» و «ورود به حریم شخصی همسر» را مطالعه کنید.)


حتما بخوانید: باید و نبایدهای احترام به همسر؛ زندگی‌تان را از این رو به آن رو کنید


حریم شخصی بین والدین و فرزندان

قضیه‌ی حریم شخصی بین والدین و فرزندان، زیاد تر با سوء تعبیر و عدم فهمیدن متقابل همراه می‌بشود. در این حال، امکان پذیر والدین با این توجیه که «من بهتر از تو می‌فهمم!» به‌طور مطلق حق انتخاب را از فرزندان خود کوتاه کنند. این رویکرد می‌تواند در بی‌توجهی به علایق غذایی فرزندان مشاهده بشود یا در انتخاب نوع پوشش، دوست، نظر و … اثرگذار باشد. اگر انتخاب والدین، هم‌سو با علائق و عقاید فرزند نباشد، فرزند طبق معمول یا با گریه و اکراه تبعیت می‌کند یا این که سر به مخالفت محض می‌گذارد. در این صورت یا ناخشنود است یا محکوم به تنبیه و طرد.

از آن دلنشین‌تر، عکس العمل برخی از والدین در این چنین موقعیت‌هایی است. آنها تعداد بسیاری از انتخاب‌ها را به فرزند خود تحمیل می‌کنند و در روبه روِ عکس العملِ فرزندشان نیز به‌شدت رنجیده‌خاطر خواهد شد. بلافاصله خدمات خود را با دیگر والدین و وضع فرزند را با دیگر بچه‌ها قیاس می‌کنند تا او نسبت به وضع جاری خرده نگیرد. با این حرکت ناصحیح، حساسیت او را به رسمیت نمی‌شناسند و در صورت ابراز اختلاف و تعارض، امکان پذیر او را تحقیر یا در او حس گناه تشکیل کنند.

اگر فرزندی در این شرایط پرورش بشود، امکان پذیر درنهایت او هم مقابله‌به‌همانند کند و حریم شخصی والدین خود را محترم نشمارد. به‌طورکلی بهتر است در مواردی که انتخاب فرزند، نتایج نامطلوبِ عمیق و مؤثری ندارد، با دقت و ملاطفت بیشتری با او برخورد بشود. در غیر این صورت، به گمان زیاد، در آینده فردی ذلیل یا متهاجم خواهد می بود؛ فردی که غیر از والدین، در روبه رو سایرین هم، از پیش بازنده است یا می‌خواهد عقده‌ی خود را سر افراد ضعیف‌تر از خودش تخلیه کند.

چطور حریم شخصی فرزندمان را محترم بشماریم؟

حریم خصوصی - چطور حریم شخصی فرزندمان را محترم بشماریم؟

  • قبل از داخل شدن به اتاقش در بزنید.
  • اگر اتاقش نامرتب است، هیچ زمان بدون هماهنگی وسایلش را جابه‌جا نکنید.
  • در انتخاب رشته‌ی تحصیلی، فعالیت ورزشی و برنامه ریزی شغلی‌اش به جای تحکم، با او او مباحثه کنید.
  • اجازه بدهید به‌جای آنکه فکر کند مالک و فرمانده‌اش هستید، شما را دوست و همراه خود به‌حساب بیاورد.
  • به او مجال ابراز وجود بدهید.

بدترین اتفاق، این است که انتخاب‌هایش را صددرصد ناموافق ذهنیت خود ببینید. کمترین دستاورد حاصل از او مباحثه با فرزندتان، آشکار شدن گره‌ای در عرصه‌ی ارتباطات شما است که هرچه سریع تر باید با پشتیبانی گرفتن از یک کارشناس خبره، گشوده بشود. در این صورت است که فرزند خودبه‌خود می‌آموزد که به چه شکل متقابلا حریم شخصی پدر و مادرش را مراعات و سلیقه‌ی آنها را در ارتباطات خود مورد نظر قرار بدهد.


حتما بخوانید: چطور به سخن مردم اهمیت ندهیم؟


نگه داری حریم شخصی دیگران در روابط اجتماعی

بشر به‌طور طبیعی کنجکاو است، اما چه خوب است راهی انتخاب کند که در عین جواب به نیاز طبیعی‌اش، حریم شخصی دیگران را نیز محترم بشمارد.

  • در تاکسی یا مترو به صفحه‌ی تلفن همراه، روزنامه و کتاب دیگران خیره نشویم. اگر واقعا کنجکاو هستیم، طور فرد دیگر عمل کنیم. برای مثال می‌توانیم بگوییم: «برای من دلنشین است که فردی همانند شما مشغول مطالعه‌ی این کتاب است. من آن را نخوانده‌ام، اما وصفش را زیاد شنیده‌ام؛ آیا واقعا همان گونه است که حرف های‌اند؟»
  • پا را از گلیم خود درازتر نکنیم. برای مثال در کافی‌نت به صفحه‌ی نمایشگر کناری‌مان سرک نکشیم. احتمالا خوش نداشته باشد بدانیم چه‌کار می‌کند یا با چه فردی چت می‌کند.
  • پشت تلفن عمومی گوش نایستیم. احتمالا وجود ما بیخ گوش فرد، او را از گفتن برخی از مطالب منصرف کند یا در گفتن آزاد و صریح آن در مضیقه بگذارد.
  • پشت باجه‌ی خودپرداز بیشتر از اندازه نزدیک فرد جلویی نایستیم. برخی از افراد هنگامی در این چنین موقعیتی قرار می‌گیرند، حس ناامنی و دستپاچگی می‌کنند. فکر می‌کنند هر لحظه امکان پذیر اطلاعات حساب یا کارت بانکی‌شان در معرض دید غریبه‌ها قرار بگیرد.
  • هنگامی دعوا یا تصادف می‌بشود برای تماشا و فیلم‌برداری و عکس سِلفی جمع نشویم. در صورت لزوم به مراجع قانونی یا پزشکی خبر بدهیم.
  • با هنرمندان، ورزشکاران و به‌طورکلی با افراد سرشناس به شکل صحیح برخورد کنیم. اگر به آنها بچسبیم، احتمالا خودمان خوشحال باشیم اما لزوما فرد موردنظر این چنین حسی نخواهد داشت.
  • اگر معاون یا مدیر مدرسه هستید و ملزوم شد کیف یا جیب دانش‌آموزی را برای کشف تلفن همراه یا هر چیز فرد دیگر بگردید، به شکل صحیح حرکت کنید. برای مثال زنگ تفریح درحالی‌که هم‌کلاسی‌هایش رفته‌اند، این کار را انجام بدهید. یا اگر فوریتی وجود دارد، از او بخواهید از کلاس خارج بشود و این کار را دور از دید دوستانش انجام بدهید. در غیر این صورت، به گمان زیاد زیاد شخصیت او را خُرد خواهید کرد. هیچ دور از انتظار نیست کینه به دل بگیرد یا در موارد بعدی، لجبازی کند یا دیگر هم‌کلاسی‌هایش را تحریک کند.

نگه داری حریم شخصی در روابط بین فردی

  • قبل از ملاقات با فردی، حتما قرار قبلی بگذاریم. می‌توانیم تماس بگیریم و هماهنگی‌های ملزوم را انجام بدهیم. مهمان ناخوانده چه بسا علترنجیدگی خاطر میزبان بشود.
  • فضولی نکنیم. قبل از این که از دیگران بپرسیم: «کی عروسی می‌کنی؟ چرا ازدواج نمی‌کنی؟ چرا بچه‌دار نمی‌شوی؟» بلافاصله مقصد خود را از مطرح این چنین سوال‌هایی بازدید کنیم. قضیه‌ی موردنظر به ما چه ربطی دارد؟ چه اهمیتی دارد؟ سر در آوردن از آن، چه منفعتی برای ما دارد؟ در صورت مطلع شدن، آیا می‌خواهیم به فرد دچار در قضیه پشتیبانی کنیم؟ یا می‌خواهیم موعظه و پیشنهاد کنیم؟
  • در خصوص تصمیمات و ایده‌های دیگران بلافاصله تحلیلگر و مفسر نباشیم. چشم به راه بمانیم ببینیم اصلا فردی از ما نظرخواهی می‌کند یا نه؟ ببینیم اصلا در خصوص قضیه‌ی حرف های‌شده، برداشت، توانایی و دانش مفیدی برای به‌اشتراک‌گذاری داریم یا نه؟ در غیر این صورت بهترین کار آن است که با سکوت، به تفاوت نظرات و عقاید یکدیگر احترام بگذاریم.

حتما بخوانید: چطور فرهنگ آپارتمان‌ نشینی را تشکیل و مراعات کنیم؟


نگه داری حریم شخصی در شبکه‌های اجتماعی و فضای آنلاین

حریم خصوصی - حفظ حریم شخصی در شبکه‌های اجتماعی

هویتِ نامشخصِ مجازی، به ما امکان می‌دهد جدی‌تر و جسور‌تر باشیم. چه بسا این امکان جهت بشود نقاب چهره‌ی خود را بعد بزنیم و شخصیت واقعیِ ناشناخته یا شخصیت آرمانی‌مان را نمایان کنیم. این چنین، اسارت در دام هویت نهان، به‌شدت به عزت نفس ما صدمه می‌زند، مگر این که از این کار مقصد خاصی داشته باشیم. برای مثال برای مأموران پلیس فتا، یا هنرمندانی که می‌خواهند بدون شناخته شدن، فقط از مخاطب خود بازخورد بگیرند، بی‌شک منفعت گیری از هویت نهان مانعی ندارد. برای مثال برخی از هنرمندان نقل یا مبتدی، صرف‌نظر از شهرت، جایگاه یا تبحری که دارند، می‌خواهند بفهمند آیا عکس، ترانه، موسیقی، مقاله، داستان یا هر تاثییر هنری و دستاورد فرد دیگر که تشکیل کرده‌اند، واقعا در نظر مخاطب‌هایشان پذیرفتنی و خواستنی است یا نه؟

در صورت داشتن هویت آشکار هم باید به قدر ملزوم مواظب و حساس باشیم، چون هویت آشکار، خواه‌ناخواه بخشی از رزومه‌ی ما خواهد شد. این مسئله امکان پذیر در سرنوشت ازدواج و استخدام اثرگذار باشد. لذا معقول است نسبت به محتوایی که در این فضا انتشار می‌کنیم، سخت‌گیری بیشتری داشته باشیم. در این خصوص کامنت‌هایی که می‌نویسیم، فیلم‌ها و عکس‌هایی که از خود انتشار می‌کنیم و… دقت نظر بیشتری را می‌طلبد.

نکات تکمیلی برای حریم شخصی دیجیتال:

  • داده‌های شخصی: مدام به مقدار دسترسی اپلیکیشن‌ها و وب‌سایت‌ها به اطلاعات شخصی خود (موقعیت مکانی، گالری، مخاطبین) دقت کنید و تنظیمات حریم خصوصی خود را به طور مرتب بازدید و به‌روز کنید.
  • دورکاری و آموزش آنلاین: در محیط‌های کاری یا آموزشی آنلاین، به حریم شخصی دیگران در بک‌گراند (بعد‌عرصه) تصاویر یا صداهای مزاحم دقت کنید. منفعت گیری از بعد‌عرصه‌های مجازی یا میکروفون‌های بی‌صدا، نشان از احترام به فضای شخصی دیگران است.
  • کودکان در فضای مجازی: والدین باید در انتشار کردن عکس‌ها و ویدئوهای خصوصی فرزندانشان در شبکه‌های اجتماعی زیاد محتاط باشند و از سنین پایین مفهوم حریم شخصی و امن ماندن در فضای آنلاین را به آن‌ها آموزش دهند.

حتما بخوانید: ۱۱ راه برای این که در محل کار به شما احترام بگذارند


چه افرادی صلاحیت و ارجحیت ورود به حریم شخصی دیگران را دارند؟

در بین دیگر اقشار، خبرنگاران و اصحاب رسانه، برای افزایش تعداد بازدیدکننده‌ها و جلب دقت مخاطب، میل شدیدی برای ورود به حریم خصوصی دیگران دارند. از دیگر افراد، می‌توان به مسئول گزینش نیروی انسانی سازمان‌ها اشاره کرد. احتمالا او برای استخدام نیاز به اطلاعات زیاد تر و خصوصی‌تری داشته باشد. این چنین، یک مشاور روان‌درمانگر، یک پزشک، یک وکیل و … برای دستیابی به نتایج بهتر، نیازمند اطلاعات تکمیلی است.

موقعیت‌های یاد‌شده، مجوزی برای ورود به حریم شخصی دیگران نیست؛ اما با دقت به چند مسئله می‌توان بی‌دردسر به اطلاعات مورد نظر دست یافت.

  • در مخاطب خود حس مطمعن تشکیل کنید. به او نشان بدهید که تصمیم شناخت زیاد تر، پشتیبانی، تعامل و درنهایت حل قضیه را دارید.
  • به او نشان بدهید که دریافت اطلاعات کامل‌تر، می‌تواند برای خود او تا چه اندازه و به چه شکل سودمند واقع بشود.
  • از بازخورد مثبت منفعت گیری کنید یا حداقل بازخورد منفی ندهید. در صورت لزوم، به شکل صحیح و سازنده انتقاد کنید؛ توهین و تحقیر ممنوع!
  • با او درمورد‌ی مشاهدات، مطالعات و حتی ازمایش ها خصوصی‌ای که با موقعیت جاری‌اش مرتبط است، او مباحثه کنید، اما محتاط باشید. مبادا حرفی بزنید که مایه‌ی آبروریزی بشود؛ یا به‌جای تأثیر مثبت، مخاطب را فراری بدهد.
  • اگر مخاطب مایل نیست، به او پیله و او را سرزنش نکنید. اجازه بدهید با رضایت خاطر با شما او مباحثه کند. احتمالا اگر مقداری به او زمان بدهید، اندکی سبک – سنگین کند و پیشنهادتان را بپذیرد.

در صورت لزوم، چطور به حریم شخصی دیگران داخل شویم؟

همان گونه که در ابتدای مقاله حرف های شد، ورود به حریم شخصی دیگران برای ما لذت‌قسمت است و حس کنجکاوی‌مان را برمی‌انگیزد اما نباید این چنین کرد؛ مگر وقتی که نیاز باشد، تازه در این مورد هم باید از قبل اجازه بگیریم. از نظر دیگر، اگر بخواهیم یک دفعه به این میل طبیعی خود پشت کنیم، و سر خود را به کل در لاک فرو ببریم، به مشکل بر می‌خوریم.

بر همین مبنا نظر می‌بشود در او مباحثه با افراد، قبل از اراعه‌ی جواب، زیاد تر سوال کنید. هرچه به فرد روبه رو زمان بدهید زیاد تر سخن بگویید کند، هم اطلاعات بیشتری به‌دست می‌آورید و هم به او حس مطمعن بیشتری می‌دهید. در غیر این صورت، احتمالا از روی خیرخواهی راه‌حلی اراعه بدهید اما مخاطب اصلا در پی یافتن راه‌حل نباشد. باید برای داشت تا فردی مایل به دریافت پشتیبانی نباشد، پشتیبانی کردن به او، همانند آبیاری گل مصنوعی است؛ بی‌تأثیر و مضحک!

💬 جواب به سوالات متداول درمورد حریم شخصی و احترام به آن

❓ حریم شخصی چیست و چرا باید به آن احترام گذاشت؟

حریم شخصی به معنی به رسمیت شناختن دیدگاه و آزادی فردی خود و دیگران است. احترام به حریم خصوصی افراد برای نگه داری مطمعن، تشکیل تصویری قابل مطمعن و دوست‌داشتنی، و جلوگیری از صدمه‌پذیری و پریشانی خاطر الزامی است. همانطور که توقع داریم دیگران به حریم ما احترام بگذارند، ما نیز باید به حریم آن‌ها احترام بگذاریم.

✅ چطور حریم شخصی دیگران را مراعات کنیم؟ (عمل های عملی)

برای مراعات حریم شخصی دیگران کارهای بسیاری می‌توان انجام داد: فضولی نکردن در زندگی شخصی (ازدواج، فرزند، شغل)، در نزدیکی باجه خودپرداز فاصله را مراعات کردن، خیره نشدن به صفحه موبایل یا کتاب دیگران در مکان‌های عمومی، دَر زدن قبل از ورود به اتاق فرزندان، و عدم دخالت شتاب‌زده در مسائل دیگران. در شبکه‌های اجتماعی نیز باید نسبت به محتوای انتشار شده و کامنت‌ها دقت داشت.

🤔 چرا برخی افراد تمایل به دخالت در حریم خصوصی دیگران دارند؟

دلایل مختلفی برای این تمایل وجود دارد، از جمله: نیاز به دیده شدن و قبول شدن، کسب لذت تسلط، یا تاثییر مالکیت که علتمی‌بشود فرد حس کند می‌تواند مسائل دیگران را بهتر حل کند و به خود ثابت کند که تواناست. بعضی اوقات اوقات این مداخله پاسخی به مسائل حل‌نشده خود فرد است.

👩‍❤️‍👨 حد و مرز حریم شخصی بین زن و شوهر چطور باید باشد؟

نگه داری حریم شخصی بین زن و شوهر برای رضایت از زندگی مشترک زیاد مهم است. رفتارهایی همانند سوال‌پیچ کردن مداوم در رابطه مکالمات تلفنی یا رفت‌وآمد، چک کردن مطلب‌ها و ایمیل‌ها، یا شنود مکالمات، می‌تواند به صمیمیت و مطمعن متقابل صدمه بزند و نشانه‌ای از کنترل‌گری ناسالم است. احترام به آزادی فردی و تفاهم متقابل حیاتی است.

👨‍👩‍👧‍👦 چطور حریم شخصی فرزندمان را محترم بشماریم؟

برای احترام به حریم شخصی فرزندان، باید قبل از ورود به اتاقشان در زد، بدون هماهنگی وسایلشان را جابه‌جا نکرد، و در انتخاب‌هایشان (تحصیلی، شغلی، علایق) به جای تحکم، با آن‌ها او مباحثه کرد. این حرکت به آن‌ها زمان ابراز وجود می‌دهد و آن‌ها نیز متقابلاً به حریم والدین احترام می‌گذارند.

🚪 در چه شرایطی و چطور می‌توانیم به حریم شخصی دیگران داخل شویم؟

ورود به حریم شخصی دیگران تنها در صورت نیاز و با کسب اجازه قبلی مجاز است. در موقعیت‌های خاص (همانند خبرنگاران، مسئولان گزینش، پزشکان یا مشاوران) که نیاز به اطلاعات زیاد تر است، باید با تشکیل حس مطمعن، نشان دادن منفعت کسب اطلاعات برای خود فرد، اراعه بازخورد مثبت و بدون سرزنش، و با احتیاط کامل عمل به سوال و او مباحثه کرد. هیچ زمان نباید بدون رضایت فرد، او را تحت سختی قرار داد.

در آخر برای کسب اطلاعات زیاد تر، می‌توانید این دو کتاب را در عرصه‌ی توانایی‌های ارتباطی مطالعه کنید:

  1. مطلب‌ها (راهکارهای قوی برای برقراری ربط مؤثر در خانه و محل کار)، نویسنده: مارتا دیویس، مترجم: مهدی قراچه داغی؛
  2. ربط مؤثر به زبان آدمیزاد، نویسنده: مارتی برونستاین، مترجم‌: نرگس یزدی.

تهیه‌شده برای: chetor.com

گامی برای تسلط شما بر توانایی‌های برقراری ربط


دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

چگونه هدف خود را پیدا کنیم

چطور مقصد خود را اشکار کنیم؟ راهنمای یافتن معنی در زندگی_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

آیا تا به حال حس کرده‌اید که در زندگی سرگردان هستید؟ انگار هر روز از خواب بیدار می‌شوید، کارهای تکراری انجام می‌دهید، اما در اعماق وجودتان یک خلأ عمیق حس می‌کنید و از خود می‌سوال کرد: «مقصد واقعی من چیست؟» این سوال بزرگ که چطور مقصد خود را اشکار کنیم، دغدغه مشترک تعداد بسیاری از انسان‌ها در سراسر جهان است. اشکار کردن مقصد، به معنی کشف یک رسالت بزرگ و شگفت انگیز نیست؛ بلکه به معنی یافتن یک «چرا»ی قوی است که به زندگی روزمره ما جهت، انگیزه و معنی می‌بخشد.

در این مقاله از «چطور»، یک نقشه راه عملی و قدم به قدم در اختیار شما قرار می‌دهیم تا جواب شخصی خودتان را به سوال «چطور مقصد خود را اشکار کنیم» کشف کنید.

چرا اشکار کردن مقصد اینقدر مهم است؟

داشتن مقصد، یک نیاز اساسی روانی است. تحقیقات در حوزه روانشناسی مثبت‌گرا مشخص می کند افرادی که در زندگی خود معنی و خواسته مشخصی دارند، عموماً:

  • شادتر و رضایتمندتر می باشند.
  • در برابر سختی‌ها و ناکامی‌ها، تاب‌آوری بیشتری دارند.
  • سالم‌تر می باشند و انگیزه بیشتری برای مراقبت از خود دارند.
  • روابط عمیق‌تر و معنادارتری را توانایی می‌کنند.

مقصد، قطب‌نمایی است که به ما پشتیبانی می‌کند تا در بین طوفان‌های زندگی، مسیر خود را گم نکنیم.

راهنمای قدم به قدم برای این که چطور مقصد خود را اشکار کنیم

اشکار کردن مقصد یک فرآیند اکتشافی است، نه یک لحظه الهام ناگهانی. چهار قدم زیر به شما در این سفر پشتیبانی می‌کند:

قدم اول: به درون خود نگاه کنید

قبل از این که به بیرون نگاه کنید، باید دنیای درونی خود را بکاوید.

  • ۱. به کنجکاوی‌هایتان بها دهید: لیستی از همه موضوعاتی که به طور طبیعی شما را جذب می‌کنند، تهیه کنید. چه چیزهایی را بدون این که فردی از شما بخواهد، جستوجو می‌کنید؟ درمورد چه موضوعاتی ساعت‌ها مطالعه می‌کنید و گذر زمان را حس نمی‌کنید؟ این کنجکاوی‌ها، سرنخ‌های ارزشمندی از علایق واقعی شما می باشند.
  • ۲. قیمت‌های مهم خود را شناسایی کنید: از خود سوال کنید: «چه چیزهایی برای من بیشترین اهمیت را در زندگی دارند؟» لیستی از کلمات کلیدی تهیه کنید (برای مثالً: خانواده، رشد، خلاقیت، اسایش، عدل، صداقت). سپس از بین آن‌ها، ۵ قیمت مهم خود را که حاضر نیستید به هیچ قیمتی زیر پا بگذارید، انتخاب کنید. مقصد شما باید با این قیمت‌ها همسو باشد.
  • ۳. به ازمایش ها قبل خود رجوع کنید: به لحظاتی در زندگی‌تان فکر کنید که بیشترین حس سرزندگی، افتخار و رضایت را داشته‌اید. در آن لحظات مشغول انجام چه کاری بودید؟ چه ویژگی‌هایی از شما در آن موقعیت ابراز کرده می بود؟ این خاطرات، زیاد تر حاوی DNA مقصد شما می باشند.

مشغله های اردک

قدم دوم: به دنیای واقعی نگاه کنید

ویکتور فرانکل، روانپزشک بزرگ، معتقد می بود که معنی نه در درون، بلکه در «بیرون» و در خدمت به چیزی بزرگتر از خودمان اشکار می‌بشود.

  • ۱. از خود سوال کنید: «چه مشکلی در دنیا وجود دارد که من عمیقاً به آن اهمیت می‌دهم؟» به جای این که سوال کنید «اشتیاق من چیست؟»، سوال کنید «چه چیزی مرا عصبانی یا غمگین می‌کند؟» آیا از بی‌عدالتی اجتماعی رنج می‌برید؟ آیا از تخریب محیط زیست نگرانید؟ آیا دوست دارید به کودکان پشتیبانی کنید؟ زیاد تر، مقصد ما در تلاش برای حل مشکلی نهفته است که برایمان اهمیت دارد.
  • ۲. به مفهوم ژاپنی «ایکیگای» فکر کنید: ایکیگای به معنی «علتِ بودن» یا «دلیلی که هر روز صبح برای آن از خواب بیدار می‌شوید» است. این مفهوم در نقطه تلاقی چهار دایره مهم اشکار می‌بشود:
    • آنچه دوست دارید (اشتیاق شما)
    • آنچه در آن توانایی دارید (حرفه شما)
    • آنچه دنیا به آن نیاز دارد (رسالت شما)
    • آنچه برایش پول دریافت می‌کنید (شغل شما)

اشکار کردن نقطه‌ای که این چهار حوزه را پوشش دهد، می‌تواند شما را به مقصد زندگی‌تان زیاد نزدیک کند.

اسکچ مرد رقصان وسط تکه های پازل

قدم سوم: عمل و آزمایش کنید

چطور مقصد خود را اشکار کنیم؟ با فکر کردن تنها، نمی‌توان به جواب رسید. مقصد، از طریق «عمل کردن» و «توانایی کردن» کشف می‌بشود.

  • ۱. یک پروژه کوچک را اغاز کنید: ملزوم نیست شغل خود را رها کنید. بر پایه علایق و قیمت‌هایتان، یک پروژه کوچک و جانبی را اغاز کنید. اگر به نوشتن علاقه دارید، یک وبلاگ بزنید. اگر به پشتیبانی به حیوانات علاقه دارید، در یک پناهگاه داوطلب شوید.
  • ۲. یک توانایی تازه یاد بگیرید: در یک کلاس آنلاین یا حضوری که همیشه برایتان دلنشین بوده، ثبت‌نام کنید.
  • ۳. با افراد تازه سخن بگویید کنید: با افرادی که در حوزه‌های مورد علاقه شما کار می‌کنند، گفتگو کنید. از ازمایش ها و دیدگاه‌های آن‌ها بیاموزید.

این عمل های، همانند آزمایش‌های علمی کوچکی می باشند که به شما داده‌های واقعی درمورد خودتان و علایقتان خواهند داد.

قدم چهارم: همه چیز را به هم متصل کرده و یک بیانیه مقصد بنویسید

اکنون که به قدر کافی درمورد خود و دنیای اطرافتان اطلاعات جمع کرده‌اید، زمان آن است که قطعات پازل را کنار هم بگذارید.

تمرین عملی: تلاش کنید تا جواب سوال چطور مقصد خود را اشکار کنیم را در یک جمله ساده و قوی خلاصه کنید. یک بیانیه مقصد خوب، طبق معمولً ساختاری همانند به این دارد:

«مقصد من این است که با منفعت گیری از [استعداد یا علاقه اصلی] به [گروه خاصی از مردم یا یک هدف بزرگتر] پشتیبانی کنم تا [چه نتیجه‌ای حاصل شود].»

مثال:

  • «مقصد من این است که با منفعت گیری از توانایی داستان‌گویی‌ام، به کودکان پشتیبانی کنم تا خلاقیت و همدلی را در خود پرورش دهند.»
  • «مقصد من این است که با منفعت گیری از مهارتم در مهندسی، به گسترش راه‌حل‌های انرژی پایدار برای محافظت از محیط زیست پشتیبانی کنم.»

سخن پایانی

به یاد داشته باشید که اشکار کردن مقصد یک مقصد نهایی نیست، بلکه یک سفر مداوم و فرآیند پویاست. مقصد شما امکان پذیر در طول زمان تکامل اشکار کند و تحول کند و این کاملاً طبیعی است. با اهمیت ترین چیز، حرکت کردن در مسیری است که برایتان معنادار باشد. با برداشتن همین قدم‌های کوچک و آگاهانه، جواب شخصی خود را به سوال «چطور مقصد خود را اشکار کنیم» خواهید یافت و زندگی‌ سرشار از رضایت و معنی برای خود خواهید ساخت.


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی چطور می‌توانیم شادتر زندگی کنیم؟


فرمول نشاط و مثبت‌اندیشی را یاد بگیرید و با افسردگی خداحافظی کنید




دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

یوگا زن نشسته با لباس اسپرت خاکستری در وسط خانه

علم مانترا: چطور تکرار یک کلمه می‌تواند مغز و زندگی شما را تحول دهد؟_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

در دنیای پرشتاب امروز، جایی که ذهن ما دائماً با اطلاعات و محرک‌های بی‌آخر بمباران می‌بشود، جستجو برای اسایش و تمرکز به یک نیاز اساسی تبدیل شده است. در بین انبوهی از تکنیک‌های مدیریت استرس و ذهن‌آگاهی، یک ابزار باستانی با قدرتی شگفت‌انگیز، دقت دانشمندان و عموم مردم را به خود جلب کرده است: مانترا. این واژه که ریشه در سنت‌های کهن شرقی دارد، دیگر تنها یک مفهوم معنوی نیست، بلکه اتفاق‌ای است که علم مدرن، به‌اختصاصی علوم اعصاب، در حال کشف مکانیسم‌ها و مزایا عمیق آن بر سلامت روان و جسم است.

مانترا چیست؟

مانترا یک نقطه‌ی کانونی صوتی یا زبانی است که با تکرار ریتمیک، فعالیت شبکه‌های مغزی مرتبط با افکار سرگردان را افت داده و مغز را به سمت حالت اسایش و تمرکز (امواج آلفا و تتا) سوق می‌دهد.

واژه مانترا از زبان سانسکریت باستان گرفته شده و ترکیبی از دو قسمت است: «man» به معنی ذهن و «tra» به معنی ابزار یا وسیله. به این علت، مانترا به معنی واقعی کلمه «ابزاری برای ذهن» است. این تکنیک هزاران سال در سنت‌های هندوئیسم و بودیسم به گفتن راهی برای تمرکز در مدیتیشن، دستیابی به سطوح بالاتر آگاهی و اتصال به انرژی‌های درونی و بیرونی مورد منفعت گیری قرار گرفته است. مانتراهای معروفی همانند «Om» به گفتن صدای بنیادین کیهان در این سنت‌ها شناخته خواهد شد.

انواع مانترا

مانتراها می‌توانند اشکال مختلفی داشته باشند که هر کدام برای مقصد خاصی طراحی شده‌اند:

  1. مانتراهای سنتی (سانسکریت): این مانتراها همانند «Om» یا «So Hum» دارای ارتعاشات صوتی خاصی می باشند که حرف های می‌بشود تأثیرات فیزیولوژیکی و روانی عمیقی دارند. تمرکز در اینجا زیاد تر بر کیفیت لرزش و صدای صوت است تا معنی لغوی آن.
  2. مانتراهای تأکیدی: اینها عبارات مثبت و شخصی‌سازی‌شده‌ای می باشند که به زبان مادری فرد گفتن خواهد شد. عباراتی همانند «من در اسایش هستم» یا «من قوی و متمرکز هستم». این نوع مانترا بر تحول الگوهای فکری شناختی و تحکیم باورهای مثبت تمرکز دارد.
  3. مانتراهای بیجا (Bija): اینها مانتراهای تک‌هجایی می باشند که به گفتن «اصوات بذر» شناخته خواهد شد و هر کدام با یکی از مراکز انرژی بدن (چاکراها) در ربط می باشند.

برای فهمیدن بهتر، باید بین دو رویکرد مهم اختلاف قائل شویم. در مانتراهای سنتی، مقصد مهم منفعت گیری از صوت به گفتن یک لنگر برای ذهن و فرونشاندن افکار است. در روبه رو، در «جملات تأکیدی مثبت»، مقصد مهم جایگزینی یک باور منفی با یک باور مثبت در سطح شناختی است.

علم پشت مانترا

دلنشین‌ترین قسمت داستان مانترا در دوران مدرن، تأییدیه‌های علمی است که از اثربخشی آن حکایت دارد. تحقیقات در حوزه علوم اعصاب مشخص می کند که تکرار مانترا چیزی بیشتر از یک تمرین روانی است؛ این یک فرآیند فیزیولوژیکی است که به طور مستقیم بر مغز و سیستم عصبی تأثیر می‌گذارد.

تأثیر بر سیستم عصبی خودمختار (ANS)

مغز و گل پشت سر زن یوگی

سیستم عصبی خودمختار ما دارای دو شاخه مهم است: سیستم سمپاتیک (مسئول جواب جنگ یا گریز) و سیستم پاراسمپاتیک (مسئول جواب اسایش و گوارش). استرس مزمن، سیستم سمپاتیک را بیشتر از حد فعال نگه می‌دارد. تحقیقات مشخص می کند که مدیتیشن مانترا، به اختصاصی هنگامی که با تنفس آرام و ریتمیک همراه باشد، عصب واگ را تحریک می‌کند. این عصب، کلید مهم فعال‌سازی سیستم پاراسمپاتیک است. در نتیجه، ضربان قلب افت می‌یابد، سختی خون تنظیم می‌بشود و بدن از حالت استرس به حالت اسایش تحول حالت می‌دهد.

امواج مغزی و همگام‌سازی عصبی

مغز ما در حالت‌های گوناگون، الگوهای امواج متغیری تشکیل می‌کند:

  • امواج بتا: حالت بیداری، تفکر فعال و بعضی اوقات استرس.
  • امواج آلفا: حالت اسایش، ریلکسیشن و تفکر خلاق.
  • امواج تتا: حالت مدیتیشن عمیق، رویاپردازی و حافظه.

مطالعات الکتروانسفالوگرافی (EEG) نشان داده‌اند که مدیتیشن مانترا به طور مؤثری فعالیت امواج مغزی را از بتا به سمت آلفا و تتا سوق می‌دهد. این تحول، حس اسایش عمیق و افت «همهمه ذهنی» را به همراه دارد. تکرار ریتمیک مانترا علتپدیده‌ای به نام «همگام‌سازی عصبی» می‌بشود که در آن ریتم نورون‌های مغز با ریتم صوت مانترا هماهنگ می‌بشود و به تشکیل یک حالت ذهنی پایدار و متمرکز پشتیبانی می‌کند.

فرونشاندن شبکه حالت پیش‌فکر

هاله دور سر یوگی ها

شبکه حالت پیش‌فکر (DMN) مجموعه‌ای از نواحی مغزی است که زمان عدم تمرکز بر یک کار خاص، فعال می‌بشود. این شبکه مسئول ذهن‌گردی، نشخوار فکری، نگرانی در رابطه آینده و فکر کردن به خود است. فعالیت بیشتر از حد DMN با اضطراب و افسردگی مرتبط است. مانترا با فراهم کردن یک نقطه تمرکز واحد و ساده (یک کلمه یا صوت)، فعالیت DMN را به طور قابل توجهی افت می‌دهد. این فرآیند به ذهن اجازه می‌دهد تا از چرخه افکار تکراری و اضطراب‌آور رها شده و در لحظه حال مستقر بشود.

تغییرات ساختاری در مغز

احتمالا شگفت‌انگیزترین یافته علمی این باشد که تمرین مداوم مانترا می‌تواند ساختار فیزیکی مغز را تحول دهد. مطالعات تصویربرداری مغزی (MRI) روی افرادی که به طور منظم مدیتیشن مبتنی بر مانترا را تمرین می‌کنند، نشان داده است:

  • افزایش ماده خاکستری: در نواحی همانند قشر پیش‌پیشانی که مسئول تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی و کنترل دقت است.
  • افت فعالیت در آمیگدال: مرکز هراس و جواب‌های اضطراب در مغز، که تبدیل عکس العمل‌پذیری کمتر نسبت به استرس می‌بشود.
  • تحکیم اینسولا: ناحیه‌ای که با خودآگاهی و فهمیدن حالات درونی بدن مرتبط است.

تسبیح در دست زن یوگاکار

این یافته‌ها مشخص می کند که مزایا مانترا موقتی نیستند، بلکه می‌توانند به تغییرات پایدار در نحوه کارکرد و ساختار مغز منجر شوند.

مزایا علمی و روانشناختی مانترا

بر پایه مکانیسم‌های علمی ذکر شده، تمرین مانترا طیف وسیعی از مزایا ملموس را برای سلامت روان و جسم به ارمغان می‌آورد:

منفعت مکانیسم علمی – روانشناختی نتیجه
افت استرس و اضطراب فعال‌سازی سیستم عصبی پاراسمپاتیک و افت فعالیت آمیگدال (مرکز هراس مغز) سریع‌ترین و مستقیم‌ترین منفعت برای رسیدن به اسایش
بهبود تمرکز و دقت تحکیم قشر پیش‌پیشانی و افت فعالیت شبکه حالت پیش‌فکر (DMN) عملکردی همانند به تمرین ورزشی برای عضلات دقت
افزایش خودآگاهی و شفقت به خود آرام کردن گفتگوی درونی منتقد و تحکیم اینسولا (مرکز خودآگاهی) برخورد مهربانانه‌تر با خود و فهمیدن بهتر احساسات
مدیریت بهتر هیجانات تشکیل یک فاصله آگاهانه بین محرک بیرونی و عکس العمل درونی توانایی دادن جواب‌های آگاهانه به جای عکس العمل‌های آنی
تحکیم حافظه و شناخت افزایش تمرکز پایدار و افت تأثیرات منفی استرس بر مغز بهبود فرآیندهای ذهنی همانند یادگیری و برای سپردن
افزایش بهزیستی کلی افت هورمون‌های استرس (کورتیزول) و افزایش انتقال‌دهنده‌های عصبی حس خوب ترقی سطح کلی رضایت و اسایش در زندگی

مانترا در زندگی روزمره

یکی از بزرگترین تصورات غلط در رابطه مانترا این است که منفعت گیری از آن تنها به جلسات مدیتیشن رسمی محدود می‌بشود. مدیتیشن رسمی برای تمرین عمیق ذهن بسیار است اما قوت واقعی مانترا در این است که از آن به گفتن ابزاری سریع و لحظه‌ای در زندگی روزمره منفعت گیری کنیم.

مقصد در این روش، رسیدن به حالت خلسه نیست، بلکه منفعت گیری از مانترا برای قطع چرخه افکار منفی، تشکیل حس وجود در لحظه (Grounding) و تحول نگرش در لحظه است.

اینفو مانترا در زندگی روزمره

نکات کلیدی:

  • تکرار ذهنی بهترین و کاربردی‌ترین روش است چون در هر مکانی قابل اجراست.
  • تلاش کنید مانترا را با ریتم نفس خود هماهنگ کنید تا تأثیر آرام‌بخشی آن دوچندان بشود.
  • به یاد داشته باشید که مدیتیشن رسمی با مانترا همانند یک تمرین ورزشی کامل در باشگاه است و منفعت گیری از آن در طول روز، همانند حرکات کششی سریع برای نگه داری آمادگی. هر دو مورد قیمت و مکمل یکدیگر می باشند.

چطور مانترای شخصی و قوی خود را انتخاب کنیم؟

قوت یک مانترای شخصی در ربط عمیقی است که با شما برقرار می‌کند؛ از آنجا که با کلمات خودتان ساخته شده، پیامش مستقیماً با احساساتتان هم‌فرکانس می‌بشود. این مانترا همانند یک راه‌حل دقیق برای نیازهای اشکار شما عمل می‌کند.

این فرآیند ساختن، حس مالکیت و ضمانت بیشتری را به همراه دارد، چون ابزاری را به کار می‌گیرید که خودتان خلق کرده‌اید. مهم‌تر از همه، مانترای شخصی شما پویا و سازگار است و می‌تواند همراه با شما و با تحول اهدافتان در زندگی، تکامل اشکار کند.

۱

درنگ و خودکاوی

مقصد: اشکار کردن «چرا»
از خودتان سوال کنید:

  • ✔️ در این لحظه به چه چیزی زیاد تر نیاز دارم؟
  • ✔️ چه احساسی را می‌خواهم زیاد تر توانایی کنم؟
  • ✔️ چه چیزی را می‌خواهم به خودم یادآوری کنم؟

مثال: «نیاز به اسایش و تمرکز بیشتری در محیط کار دارم تا شرایط را بهتر مدیریت کنم.»

۲

بازی با کلمات

مقصد: ساختن «چه»
کلمات کلیدی که از مرحله قبل اشکار کرده‌اید را بنویسید و با آن‌ها جملات مختصر بسازید.

  • ✔️ کلمات را لیست کنید.
  • ✔️ جملات ساده و مختصر بسازید.
  • ✔️ دلواپس کامل بودنشان نباشید!

کلمات: اسایش، تمرکز، توانا.
پیش‌نویس‌ها: «من آرام هستم.»، «ذهن من متمرکز است.»

۳

پالایش و نهایی کردن

مقصد: عبور از فیلتر طلایی
مانترای خود را با این معیارها بسنجید:

  • ✔️ مثبت است؟ (تمرکز بر خواسته)
  • ✔️ به زمان حال است؟ (انگار همین الان واقعی است)
  • ✔️ مختصر و به یاد ماندنی است؟
  • ✔️ به دلتان می‌نشیند و حس خوبی می‌دهد؟

مانترای نهایی: «من توانا و آرام هستم.» (همه معیارها را دارد)

۴

امتحان کردن مانترا

مقصد: زندگی با مانترا
مانترای نهایی خود را برای چند روز در موقعیت‌های گوناگون تکرار کنید و ببینید چه احساسی به شما می‌دهد.

  • ✔️ در لحظات آرام تکرار کنید.
  • ✔️ در لحظات استرس‌زا به گفتن ابزار کمکی منفعت گیری کنید.
  • ✔️ به یاد داشته باشید که مانترا می‌تواند با شما رشد کند.

«قبل از یک جلسه کاری، مانترای من توانا و آرام هستم را در ذهنم تکرار می‌کنم.»

چطور مدیتیشن مانترا را اغاز کنیم؟

اغاز کار با مانترا زیاد ساده است و نیازی به تجهیزات یا شرایط خاصی ندارد. با اهمیت ترین اصل، ارامش و تکرار است.

انتخاب مانترای مناسب

نوع مانترا ویژگی‌ها و نکات کلیدی مثال‌ها
مانترای سنتی
  • مناسب برای افرادی که به جستوجو سادگی می باشند.
  • تمرکز مهم بر ارتعاش صوت است تا معنی لغوی.
  • Om
  • So Hum (به معنی «من آن هستم»)
مانترای شخصی این روش زیاد قوی است و باید دارای ویژگی‌های زیر باشد:

  • مثبت باشد: بر آنچه می‌خواهید تمرکز کند (برای مثالً «من آرامم» به جای «من مضطرب نیستم»).
  • به زمان حال باشد: گویی همین الان در حال وقوع است.
  • مختصر و به یاد ماندنی باشد: برای تکرار آسان.
  • برای شما معنادار باشد: با قیمت‌ها و اهداف شخصی شما همخوانی داشته باشد.
  • «من صبور و مهربانم.»
  • «ذهن من شفاف و متمرکز است.»
  • «اسایش» (می‌تواند یک کلمه باشد)

قدم‌های مهم تمرین

اینفوگرافیک مراحل مدیتیشن مانترا

ابزار ذهن شما در دستانتان است

مانترا از یک راز باستانی به استراتژی سلامت روان مبتنی بر شواهد علمی تبدیل شده است. این ابزار قوی به ما مشخص می کند که چطور با منفعت گیری از اصوات و کلمات می‌توانیم به طور مستقیم با سیستم عصبی و مغز خود ربط برقرار کرده و آن را به سمت اسایش، تمرکز و تاب‌آوری زیاد تر هدایت کنیم.

چه به جستوجو افت استرس روزمره باشید، چه بخواهید تمرکز خود را برای کارهای پیچیده افزایش دهید یا فقطً مسیری برای اتصال عمیق‌تر با خود اشکار کنید، مانترا یک راهکار ساده، در دسترس و عمیقاً مؤثر است. اغاز سفر شما با یک مانترای شخصی می‌تواند اولین قدم به سوی ذهنی آرام‌تر و زندگی متمرکزتر باشد.

سوال‌های متداول

۱. آیا باید به مانترا باور داشت تا مؤثر باشد؟

خیر. اگرچه داشتن یک نیت مثبت می‌تواند توانایی را عمیق‌تر کند، اما تعداد بسیاری از مزایا مانترا (همانند آرام‌سازی سیستم عصبی) فرآیندهایی فیزیولوژیکی می باشند که در نتیجه تکرار ریتمیک صوت و تمرکز رخ خواهند داد، صرف نظر از باور فرد.

۲. تفاوت مهم مدیتیشن مانترا با مایندفولنس چیست؟

در مدیتیشن مایندفولنس (ذهن‌آگاهی)، تمرکز بر آگاهی باز، از هر آنچه در لحظه حال رخ می‌دهد (نفس، صداها، احساسات) است. در مدیتیشن مانترا، تمرکز بسته است و از یک نقطه کانونی واحد (مانترا) برای مهار کردن ذهن منفعت گیری می‌بشود. هر دو روش به یک مقصد (اسایش و وجود در لحظه) از دو مسیر متفاوت می‌رسند.

۳. بهترین مانترا برای من کدام است؟

هیچ مانترای بهترینی وجود ندارد. بهترین مانترا، آنی است که با شما ربط برقرار می‌کند و تکرار آن برایتان طبیعی و اسایش‌قسمت است. با چند گزینه آزمایش کنید و ببینید کدام یک حس بهتری به شما می‌دهد.

برای از بین بردن احساس افسردگی چه کاری انجام دهیم؟


در افسردگی غم به لایه‌های عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و حرکت شما به‌وجود می‌آورد. اگر حس افسردگی دارید، حتما با پشتیبانی یک روانشناس متخصص مشکل را ریشه‌یابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ربط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی زبان بدن


به پشتیبانی زبان بدن، ناگفته‌ها را بگویید و بشنوید




دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

پرش ماهی قرمز از تنگ کوچک به بزرگ

چطور نترسیم و شجاع باشیم؟ راهنمای عملی برای تبدیل شجاعت به عادت روزمره_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

شجاعت، آن قوت درونی که اجازه می‌دهد با چالش‌ها روبرو شویم، ریسک کرده و بر هراس‌هایمان تسلط کنیم، یکی از تحسین‌برانگیزترین و در عین حال، بدشناخته‌شده‌ترین ویژگی‌های انسانی است. جامعه زیاد تر شجاعت را با بی‌باکی مطلق، فقدان هراس و قهرمان‌بازی‌های افسانه‌ای برابر می‌داند. با نگاه کردن به داستان‌های حماسی، ورزشکاران بزرگ یا کارآفرینان موفق، با خود فکر می‌کنیم که آن‌ها از ماده‌ای متفاوت ساخته شده‌اند؛ انسان‌هایی که هراس را حس نمی‌کنند. اما این بزرگترین و مخرب‌ترین باور نادرست درمورد شجاعت است.

حقیقت این است که شجاعت یک ویژگی ذاتی و جادویی نیست که عده‌ای با آن به دنیا همراه شوند و عده‌ای دیگر از آن محروم باشند. شجاعت، یک توانایی آموختنی، یک انتخاب آگاهانه و یک «عضله» روانی است که می‌توان آن را با تمرین‌های روزانه، درست همانند یک عضله فیزیکی، پرورش داد. اگر آماده‌اید تا از تماشاگر بودن در زندگی دست بردارید و به میدان عمل قدم بگذارید، این مقاله از «چطور» نقشه راه شما برای ساختن یک زندگی شجاعانه‌تر خواهد می بود.

۱۰ تکنیک روانشناسی برای کنترل سریع هراس از آینده

بازتعریف شجاعت: هنر صدمه‌پذیر بودن

اولین و با اهمیت ترین قدم برای شجاع بودن، فهمیدن معنی واقعی و مدرن آن است. برای این کار، باید از تعاریف قدیمی فاصله بگیریم و به سراغ تحقیقات روانشناسان برجسته‌ای همانند دکتر برنه براون (Brené Brown) برویم. او بعد از سال‌ها تحقیق درمورد صدمه‌پذیری، شرم و شجاعت، تعریف انقلابی زیر را اراعه می‌دهد:

«شجاعت، یعنی روبرو شدن با یک موقعیت ترسناک و نامطمئن، با وجود صدمه‌پذیری و بدون هیچ تضمینی برای نتیجه.»

بیایید این تعریف قوی را کالبدشکافی کنیم:

اینفوگرافیک تعریف شجاعت

به این علت، یک فرد شجاع، فردی نیست که هراس را حس نمی‌کند؛ بلکه فردی است که با وجود حس کردن هراس، آن را در بغل می‌گیرد و اجازه نمی‌دهد که هراس، تصمیم‌گیرنده نهایی زندگی‌اش باشد. شجاعت، انتخاب قیمت‌ها بر راحتی است.

آناتومی هراس: چرا می‌ترسیم؟

برای این که بدانیم چطور نترسیم و شجاع باشیم، ابتدا باید دشمن خود یعنی «هراس» را به خوبی بشناسیم. هراس در هسته خود، یک مکانیزم بقای بیولوژیک است که برای محافظت از ما در برابر خطرات واقعی و فیزیکی (همانند دعوا یک حیوان وحشی) در مغز آدمی تکامل یافته است. قسمت بادامی-شکل مغز ما به نام آمیگدال، مرکز مهم پردازش هراس است و در روبه رو با خطر، عکس العمل «جنگ یا گریز» را فعال می‌کند.

اما در دنیای مدرن، این سیستم هشدار قدیمی، زیاد تر توسط خطرات «روانی» و «اجتماعی» که تهدید فیزیکی ندارند، فعال می‌بشود. این هراس‌ها طبق معمولً در سه دسته قرار می‌گیرند:

اینفوگرافیک انواع ترس

شناخت ریشه هراس به ما پشتیبانی می‌کند تا بفهمیم که این احساسات، زیاد تر عکس العمل‌های اغراق‌شده یک سیستم قدیمی به چالش‌های مدرن می باشند.

۷ راهکار عملی برای این که شجاع باشیم و نترسیم

همانطور که فهمید شدیم شجاعت، نبوده است هراس نیست، بلکه توانایی عمل کردن علی‌رغم وجود هراس است. بعد سوال مهم این نیست که چطور نترسیم؛ سوال درست این است که چطور با وجود لرزش دستانمان، صدای لرزانمان و تپش قلبمان، هم چنان قدم بعدی را برداریم؟

شجاعت با تمرین‌های کوچک و روزانه ساخته می‌بشود. در ادامه، هفت استراتژی قوی برای پرورش این عضله روانی آورده شده است.

۱. هراس خود را شناسایی، نام‌گذاری و کالبدشکافی کنید

نگاه یواشکی زن پشت صندلی های آبی

اولین قدم برای تسلط بر یک هیولا، دیدن چهره و شناخت دقیق آن است. هراس‌های مبهم، زیاد پرقدرت از هراس‌های اشکار می باشند.

روش کار: به جای گفتن جمله کلی «می‌ترسم»، دقیقاً از خود سوال کنید: «از چه چیزی می‌ترسم؟». لیست همه هراس‌های خود را بنویسید. سپس برای هر هراس، آن را کالبدشکافی کنید. برای مثال، اگر از سخن بگویید کردن در جمع می‌ترسید، لیست نگرانی‌هایتان امکان پذیر این باشد:

  • «می‌ترسم کلماتم را فراموش کنم»
  • «می‌ترسم صدایم بلرزد»
  • «می‌ترسم دیگران مرا مسخره کنند»
  • «می‌ترسم احمق به نظر برسم»

نام‌گذاری دقیق هراس، آن را از یک هیولای ناشناخته به مجموعه‌ای از مشکلات قابل مدیریت تبدیل می‌کند.

۲. بغل باز به سمت صدمه‌پذیری و پذیرفتن نقص

شجاعت واقعی در صدمه‌پذیری نهفته است. این یعنی به جای ساختن یک زره بی‌نقص و نهان شدن پشت آن، بپذیرید که یک انسان ناکامل هستید.

روش کار: تمرین خود-شفقتی را انجام دهید. با خودتان همان گونه مهربان و دلسوز سخن بگویید کنید که با بهترین دوستتان در شرایط شبیه سخن بگویید می‌کنید. به جای سرزنش خود بعد از یک نادرست، به خودتان بگویید: «طبیعی است که نادرست کنم. این بخشی از فرآیند یادگیری است.» پذیرفتن نقص، سختی روانی برای بی‌نقص بودن را از روی دوش شما برمی‌دارد و اجازه می‌دهد تا با شجاعت بیشتری ریسک کنید.

۳. از قدم‌های زیاد کوچک اغاز کنید

مراحل رشد گیاه

عضله شجاعت با وزنه‌های کوچک قوی می‌بشود. تلاش برای برداشتن یک قدم زیاد بزرگ در ابتدا، زیاد تر تبدیل ناکامی و تحکیم هراس می‌بشود.

روش کار: این یک تکنیک علمی در روانشناسی است. لیستی از همه قدم‌های کوچکی که شما را به سمت مقصد ترسناکتان می‌برد، از آسان‌ترین به سخت‌ترین، تهیه کنید. سپس از آسان‌ترین قدم ممکن اغاز کنید.

مثال: هراس از رانندگی در بزرگراه:

  • قدم ۱: فقط در ماشین بنشینید و موتور را روشن کنید.
  • قدم ۲: تا ورودی بزرگراه رانندگی کنید و برگردید.
  • قدم ۳: فقط داخل اولین خروجی شوید و خارج شوید.
  • قدم ۴: به اندازه یک خروجی در بزرگراه رانندگی کنید.

این پیشرفت‌های ۱ درصدی و مداوم، کم کم مطمعن به نفس شما را می‌سازند و به مغز شما ثابت می‌کنند که توانایی مدیریت این هراس را دارید.

۴. دانش و توانایی خود را افزایش دهید

ریشه های مرد کارتونی در رنگی

یکی از بهترین راه‌ها برای افت هراس از ناشناخته‌ها، تبدیل کردن آن‌ها به شناخته‌ها است. آمادگی، دشمن شماره یک هراس است.

روش کار: هرچقدر در یک عرصه دانش و توانایی بیشتری داشته باشید، با مطمعن بیشتری با چالش‌های آن روبرو می‌شوید. اگر از اغاز یک کسب‌وکار می‌ترسید، اغاز به خواندن کتاب، شرکت در دوره‌های آموزشی و سخن بگویید با کارآفرینان دیگر کنید. اگر از یک مصاحبه شغلی می‌ترسید، سوالات احتمالی را تمرین و درمورد شرکت تحقیق کنید. هرچه آماده‌تر باشید، کمتر حس اضطراب خواهید کرد.

۵. بدترین سناریوی ممکن را تحلیل کنید

انگشت های شست زن رو به پایین

این تکنیک که توسط فلاسفه رواقی باستان منفعت گیری می‌شد، به جای فرار از هراس، شما را به بغل آن می‌فرستد.

روش کار: وقتی را تعلق دهید و با جزئیات کامل، بدترین سناریوی ممکنی که امکان پذیر در صورت ناکامی رخ دهد را بنویسید. سپس، برای هر قسمت از آن سناریوی فاجعه‌بار، سه سوال از خود سوال کنید:

  • چطور می‌توانم از وقوع این اتفاق جلوگیری کنم؟
  • اگر این اتفاق بیفتد، چطور می‌توانم صدمه آن را به حداقل برسانم؟
  • اگر این اتفاق افتاد، چطور می‌توانم به حالت عادی بازگردم؟

زیاد تر فهمید می‌شوید که حتی بدترین سناریو نیز قابل مدیریت است و شما توانایی کنار آمدن با آن را دارید. این تمرین، هراس را از یک هیولای غیرقابل فکر، به یک مشکل قابل حل تبدیل می‌کند.

۶. یک الگوی شجاع اشکار کنید و از حمایتدیگران منفعت گیری کنید

ناچار نیستید این مسیر را به تنهایی طی کنید.

روش کار: به زندگی افرادی نگاه کنید که شجاعتشان را تحسین می‌کنید. آن‌ها چطور با هراس‌هایشان روبرو شده‌اند؟ چه بهایی برای شجاعتشان پرداخته‌اند؟ خواندن زندگی‌نامه افراد شجاع می‌تواند منبع الهام بزرگی باشد. علاوه بر این، هراس‌های خود را با یک دوست یا عضو معتمد خانواده در بین بگذارید. سخن بگویید کردن درمورد هراس، از قوت آن می‌کاهد و حمایتدیگران به شما انگیزه و قوت بیشتری برای عمل می‌دهد.

۷. به چرایی بزرگتر خود متصل شوید

سایه دست های ترسناک اطراف مرد

شجاعت وقتی آسان‌تر می‌بشود که در خدمت یک «چرا»ی بزرگتر از خودِ هراس باشد.

روش کار: از خود سوال کنید: «انجام این کار ترسناک، در خدمت کدام قیمت مهم زندگی من است؟» هنگامی بدانید که عمل شما در راستای یک قیمت بنیادین در زندگی‌تان (همانند رشد، صداقت، عدل، عشق یا پشتیبانی به دیگران) است، اشکار کردن انگیزه برای تسلط بر هراس، زیاد راحت‌تر می‌بشود. قیمت‌ها، سوخت موشک شجاعت شما می باشند. برای مثال، سخن بگویید کردن در یک جلسه کاری احتمالا ترسناک باشد، اما اگر در خدمت قیمت «تأثیرگذاری مثبت» باشد، این هراس قابل تحمل‌تر می‌بشود.

 

جمع‌بندی

جواب به این که چطور نترسیم و شجاع باشیم، در این جمله خلاصه می‌بشود: با پذیرفتن کامل هراس به گفتن بخشی از توانایی انسانی و برداشتن قدم‌های کوچک و آگاهانه با وجود آن. شجاعت یک مقصد نهایی نیست که روزی به آن برسید و دیگر هیچ زمان نترسید. شجاعت سفری روزانه و انتخابی مداوم است که با هر بار خروج از منطقه امن، نیرومندتر می‌بشود.

به یاد داشته باشید، هر بار که با وجود هراس، یک قدم کوچک به جلو برمی‌دارید، نه تنها به اهدافتان نزدیک‌تر می‌شوید، بلکه در حال ساختن یک نسخه نیرومندتر، تاب‌آور‌تر و شجاع‌تر از خودتان هستید.


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی چطور می‌توانیم شادتر زندگی کنیم؟


فرمول نشاط و مثبت‌اندیشی را یاد بگیرید و با افسردگی خداحافظی کنید




دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

مشکلات خواب، تغییر اشتها، خستگی بیش از حد از علائم افسردگی پس از زایمان است - افسردگی پس از زایمان

همه چیز درمورد افسردگی بعد از زایمان: از علت تا درمان_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

به دنیا آمدن نوزاد یکی از شیرین‌ترین توانایی‌های زندگی است. پدر یا مادرشدن شوق‌انگیز است، اما می‌تواند خسته‌کننده و طاقت‌فرسا نیز باشد. داشتن حس نگرانی یا تردید کاملاً طبیعی است، به ‌اختصاصی اگر توانایی‌ اول شما باشد. اما اگر احساسات شما شامل غم یا تنهایی زیاد، تغییرات شدید خلق‌وخو و گریه‌های مکرر می‌بشود، امکان پذیر دچار افسردگی بعد از زایمان شده‌باشید.

اگر دچار تغییرات شدید خلق‌وخو در دوران بارداری یا بعد از زایمان شدید، بدانید که تنها نیستید. این اتفاق برای هر مادری امکان پذیر رخ دهد و اصلا جای نگرانی نیست. راهکارهای مختلفی برای از بین بردن این مشکل وجود دارد که در ادامه به آن اشاره می‌کنیم. اگر می‌خواهید بدانید افسردگی بعد از زایمان چیست؟ چه علائمی دارد؟ دلایل آن چیست؟ و چطور آن را درمان یا از آن پیشگیری کنیم؟ تا انتهای نوشته همراه ما باشید.

منظور از افسردگی بارداری و سپس از زایمان چیست؟

افسردگی بعد از زایمان (Postpartum Depression) نوعی افسردگی است که سپس از تولد نوزاد اتفاق می‌افتد. افسردگی پری ناتال (Perinatal Depression) نیز اشاره به افسردگی بارداری و بعد از زایمان دارد. تغییرات هورمونی، جسمی، عاطفی، مالی و اجتماعی سپس از به دنیا آمدن نوزاد رایج است و این تغییرات می‌توانند علتابراز علائم افسردگی سپس از زایمان شوند.

ملزوم است بدانید که تغییرات خلقی در دوران بارداری و بعد از زایمان تا حدی طبیعی است. زیاد تر مادران در روزها یا هفته‌های اول بعد از زایمان توانایی نوسانات خلقی ناگهانی همانند حس غم، اضطراب، خستگی یا خشمگینی را دارند که به آن «Baby blues» می‌گویند. این حالت طبق معمول موقتی است و طی دو هفته بهبود می‌یابد. اما اگر تغییرات خلقی شدید و همراه با حس غم و اندوه طویل‌زمان باشد، امکان پذیر نشان‌دهنده افسردگی بعد از زایمان باشد که به درمان نیاز دارد. به این علت، توانایی برخی تغییرات خلقی بعد از زایمان طبیعی است اما باید مواظب علائم شدید و طویل می بود و در صورت لزوم به پزشک مراجعه کرد.

غم و اندوه موقتی یا افسردگی بعد از زایمان؟

فهمیدن تفاوت بین «بیبی بلوز» یا «غم بعد از زایمان» (Baby Blues) و افسردگی بعد از زایمان (PPD) برای تشخیص و عمل صحیح، زیاد حیاتی است:

😌 بیبی بلوز یا غم بعد از زایمان (Baby Blues)

  • حس غم، اضطراب و تحریک‌پذیری خفیف
  • خستگی و گریه بدون علت موقتی
  • کاملاً طبیعی و شایع (تقریباً ۸۰٪ مادران)
  • طبق معمولً ظرف چند روز تا ۲ هفته خودبه‌خود بهبود می‌یابد.
  • نیازی به درمان پزشکی ندارد؛ حمایتعاطفی کافی است.

😔 افسردگی بعد از زایمان (PPD)

  • علائم شدیدتر و طویل‌تر از ۲ هفته.
  • افسردگی، اضطراب و نگرانی عمیق و مداوم.
  • بی‌تفاوتی نسبت به نوزاد یا افکار صدمه‌رسان (نادر و جدی).
  • تداخل جدی با زندگی روزمره و مراقبت از نوزاد.
  • نیاز به مراجعه به پزشک و درمان تخصصی دارد.

 

افسردگی بعد از زایمان چه علائم و نشانه‌هایی دارد؟

افسردگی بارداری و بعد از زایمان با علائم مختلفی ابراز می‌یابد. از با اهمیت ترین علائم و نشانه‌ها می‌توان به این موارد اشاره کرد: حس نگرانی و اضطراب بیشتر از حد، از دست دادن علاقه به سرگرمی‌ها یا چیزهایی که قبلا از آن‌ها لذت می‌بردید، افت اشتها، افت انرژی و انگیزه، اختلال خواب، گریه بدون علت یا زیاد، اختلال تمرکز، افکار خودکشی یا آرزوی مرگ، بی‌علاقگی به نوزاد

علت افسردگی بعد از زایمان چیست؟

در واقع پس از زایمان سه نوع افسردگی متفاوت وجود دارد - افسردگی پس از زایمان

تا بحال علت دقیق افسردگی بارداری و سپس از زایمان به‌طور کامل شناخته نشده و می‌توان ترکیبی از عوامل محیطی، عاطفی و جسمی را در تشکیل آن دخیل دانست.

علل جسمی: تغییرات هورمونی شدید شامل کم شدن سریع سطح استروژن و پروژسترون، افتخواب و تغییرات جسمانی بعد از زایمان می‌تواند علتنوسانات خلقی و ابراز افسردگی بشود.

علل روانی و عاطفی: استرس و سختی در پذیرفتن نقش مادر می‌تواند خطر افسردگی را افزایش دهد. توانایی‌های صدمه‌زا همانند زایمان دشوار، سابقه افسردگی و مشکلات استرس‌زا در زندگی همانند مشکلات مالی یا خانوادگی نیز می‌توانند در ابراز افسردگی موثر باشند.

دیگر عوامل: سابقه خانوادگی افسردگی، عدم حمایتاز سوی همسر یا خانواده، مشکلات دوران بارداری یا زایمان و برخی مسائل ژنتیکی نیز در ابراز افسردگی بعد از زایمان موثر می باشند.

چه افرادی افسردگی بعد از زایمان را توانایی می‌کنند؟

هر مادری امکان پذیر در دوران بارداری یا سپس از تولد نوزاد افسردگی بعد از زایمان را توانایی کند. با این حال عواملی وجود دارند که می‌توانند گمان ابتلا به افسردگی بعد از زایمان را افزایش دهند:

  • داشتن سابقه افسردگی یا اختلال دوقطبی در دوران بارداری یا قبل از آن
  • توانایی افسردگی بعد از زایمان در بارداری قبلی
  • داشتن عضوی از خانواده با سابقه افسردگی یا دیگر اختلالات خلقی
  • توانایی اتفاقات پراسترس، همانند عوارض بارداری، بیماری یا از دست دادن شغل
  • داشتن نوزادی با مشکلات سلامتی یا نیازهای خاص
  • داشتن دوقلو، سه قلو یا چندقلویی
  • روبه رو با مشکلات شیردهی
  • اختلاف با همسر
  • مشکلات مالی
  • بارداری ناخواسته

آیا افسردگی بارداری و بعد از زایمان خطرناک هست؟

افسردگی بعد از زایمان اگر درمان نشود، می‌تواند ربط مادر و کودک را مختل کند و علتمشکلات خانوادگی بشود.

عوارض افسردگی بعد از زایمان برای مادر

افسردگی سپس از زایمانی که درمان‌نشده، امکان پذیر ماه‌ها یا حتی زیاد تر طول بکشد و بعضی اوقات به اختلال افسردگی بلند‌زمان تبدیل بشود. مادران امکان پذیر شیردهی را متوقف کنند، در پیوند و مراقبت از نوزاد دچار مشکل شوند و بعضی اوقات تصمیم به خودکشی بگیرند. حتی در صورت درمان آن، گمان ابراز مجدد افسردگی شدید در آینده افزایش می‌یابد.

عوارض افسردگی مادر برای کودک

گمان تشکیل مشکلات عاطفی و رفتاری همانند مشکلات خواب و تغذیه، گریه زیاد و اختلال تکلم در کودکانی که مادران‌شان افسردگی بعد از زایمان درمان‌نشده دارند بیش‌تر هست.

افسردگی مردان در دوران بارداری یا بعد از زایمان همسر

هنگامی مادر افسرده باشد، گمان افسردگی در والد دیگر نوزاد نیز افزایش می‌یابد. مطالعات مشخص می کند که پدران نیز می‌توانند افسردگی بعد از زایمان را توانایی کنند. آنها امکان پذیر حس غم، خستگی، آشفتگی و اضطراب داشته باشند یا تغییراتی در روال خوردن و خوابیدن خود مشاهده کنند.

افسردگی سپس زایمان از چه وقتی اغاز می‌بشود؟

افسردگی بعد از زایمان طبق معمول در چند هفته اول بعد از زایمان اغاز می‌بشود، به طوری که علائم زیاد تر از ۴۸ ساعت تا ۴ هفته بعد از زایمان اغاز می‌گردد. با این حال برخی زنان امکان پذیر حتی در دوران بارداری علائم را توانایی کنند و برخی دیگر امکان پذیر علائم را تا یک سال یا زیاد تر بعد از زایمان نشان دهند.

افسردگی سپس از زایمان چه مقدار طول میکشد؟

زمان زمان افسردگی بعد از زایمان برای هر زن متفاوت است. برخی از زنان امکان پذیر تنها چند هفته سپس از زایمان حس ناراحتی و افسردگی کنند که با گذر زمان بهبود می‌یابد. در برخی دیگر افسردگی امکان پذیر ماه‌ها یا حتی زیاد تر ادامه یابد. مشورت با پزشک متخصص و پیگیری درمان در اسرع زمان می‌تواند به طور قابل توجهی زمان زمان افسردگی را افت دهد.

افسردگی بارداری و بعد از زایمان چطور تشخیص داده می‌بشود؟

هیچ تست خاصی برای تشخیص افسردگی بعد از زایمان وجود ندارد. پزشک متخصص در ویزیت بعد از زایمان شما را برسی می‌کند. این ویزیت شامل بازدید سابقه سلامت شما، احساسات شما بعد از زایمان، معاینه فیزیکی و بازدید‌های آزمایشگاهی می‌باشد. تعداد بسیاری از پزشکان در دو یا سه هفته اول بعد از زایمان، ویزیت‌هایی برای غربالگری افسردگی برنامه‌ریزی می‌کنند تا مطمعن حاصل کنند درصورت ابراز علائم افسردگی هرچه سریعتر درمان ملزوم را دریافت می‌کنید.

تعداد بسیاری از پزشکان از مقیاس افسردگی بعد از زایمان ادینبورگ (EPDS) برای غربالگری این نوع از افسردگی منفعت گیری می‌کنند. این مقیاس شامل ۱۰ سوال مربوط به علائم افسردگی همانند حس ناراحتی، اضطراب یا گناه است. از شما خواسته می‌بشود پاسخی را که نزدیک‌ترین حالت به احساسات شما در هفت روز قبل است علامت بزنید. نمره بالاتر نشان‌دهنده گمان افسردگی بعد از زایمان می‌باشد.

درمان افسردگی بارداری و بعد از زایمان

فرد مبتلا باید از دیگران درخواست کمک کند - افسردگی پس از زایمان

بسته به نوع و شدت علائم درمان‌های متغیری وجود دارد. راه حلهای درمانی شامل داروهای ضدافسردگی، روان ‌درمانی، گفتار درمانی و شرکت در گروه‌های حمایتی است.

درمان حمایتی

نقش حمایتی همسر در دوران بعد از زایمان زیاد حیاتی و تاثیرگذار است و می‌تواند به نحوه چشمگیری در بهبود حالت روانی مادر و پیشگیری یا افت افسردگی بعد از زایمان موثر باشد. وجود و حمایتعاطفی همسر به مادر حس امنیت و اسایش می‌دهد. همسر می‌تواند با شراکت در مراقبت از نوزاد و تقسیم ماموریت های، فشارهای جسمی و روانی مادر را افت دهد و او را از حس تنهایی و خستگی نجات دهد. حمایتکلامی مثبت، تشویق و فهمیدن نیازهای مادر علتافزایش مطمعن به نفس و سلامت روان او می‌بشود. همسر می‌تواند نقش کلیدی در تشخیص زودهنگام علائم افسردگی و حمایتاز مادر جهت مراجعه به پزشک یا روانشناس داشته باشد.

چه داروهایی برای افسردگی بعد از زایمان می‌توانم مصرف کنم؟

متخصصان طبق معمول داروهای ضدافسردگی برای کنترل علائم افسردگی بعد از زایمان تجویز می‌کنند.
اگر در حال شیردهی هستید، با پزشک خود درمورد مزایا و خطرات مصرف داروی ضدافسردگی سخن بگویید کنید. داروها امکان پذیر از طریق شیر مادر به نوزاد منتقل شوند، اما مقدار انتقال طبق معمولً کم است و تعداد بسیاری از داروهای ضدافسردگی ایمن محسوب خواهد شد. پزشک می‌تواند به شما پشتیبانی کند با دقت به علائم و شیردهی بهترین دارو را انتخاب کنید.

صبر و پایبندی به درمان مسئله اساسی در درمان افسردگی بارداری و سپس از زایمان است، چرا که حداقل سه تا چهار هفته طول می‌کشد تا داروها تاثییر کنند. قطع زودهنگام دارو امکان پذیر علتبازگشت علائم بشود. زیاد تر پزشکان پیشنهاد می‌کنند قبل از این که داروها را به‌طور کامل قطع کنید، دوز آن‌ها را کم کم افت دهید.

چطور از افسردگی سپس از زایمان جلوگیری کنیم؟

مادرانی که درباره افسردگی پس از بارداری حرف می‌زنند

یکی از سوالات مهمی که امکان پذیر برای برخی از مادران یا همسران آنها نقل بشود این است که چطور از ابتلا به افسردگی بارداری و بعد از آن جلوگیری کنیم؟

افسردگی بعد از زایمان به طور کامل قابل پیشگیری نیست. با این حال آشنایی با علائم هشداردهنده و افزایش‌دهنده خطر ابراز آن، جهت پیشگیری از این افسردگی سودمند است. واقع‌بین بودن، پشتیبانی خواستن از نزدیکان، استراحت کافی، پیاده‌روی و ورزش سبک، تحکیم رابطه با همسر از جمله کارهایی است که می‌توان جهت جلوگیری از تشکیل افسردگی انجام داد.

جواب به سوالات متداول درمورد افسردگی بعد از زایمان

🤰 افسردگی بعد از زایمان (PPD) چیست؟

افسردگی بعد از زایمان (Postpartum Depression) نوعی افسردگی است که سپس از تولد نوزاد رخ می‌دهد. این حالت شامل حس غم، اضطراب و تغییرات خلقی شدید و طویل‌زمان است که با «بیبی بلوز» (Baby Blues) متفاوت بوده و به درمان نیاز دارد.

🙁 علائم و نشانه‌های مهم افسردگی بعد از زایمان کدامند؟

از با اهمیت ترین علائم PPD می‌توان به حس نگرانی و اضطراب بیشتر از حد، از دست دادن علاقه به فعالیت‌های لذت‌قسمت، افت اشتها یا پرخوری، اختلال خواب، گریه‌های بی‌علت و زیاد، اختلال تمرکز، افکار خودکشی یا بی‌علاقگی به نوزاد اشاره کرد.

⏰ افسردگی بعد از زایمان از چه وقتی اغاز شده و چه مقدار طول می‌کشد؟

PPD طبق معمولً در چند هفته اول بعد از زایمان اغاز می‌بشود، اما امکان پذیر از دوران بارداری نیز اغاز شده یا تا یک سال یا زیاد تر بعد از زایمان ابراز یابد. زمان زمان آن برای هر فرد متفاوت است و می‌تواند از چند هفته تا ماه‌ها ادامه داشته باشد که با درمان مناسب مختصر‌تر می‌بشود.

👨‍🍼 آیا پدران نیز امکان پذیر دچار افسردگی بعد از زایمان شوند؟

بله، مطالعات مشخص می کند که پدران نیز می‌توانند افسردگی بعد از زایمان را توانایی کنند، به خصوص اگر مادر نیز افسرده باشد. علائم در پدران شبیه مادران شامل غم، خستگی، اضطراب و تحول در الگوهای خواب و تغذیه است.

🛡️ چطور می‌توان از افسردگی بعد از زایمان پیشگیری کرد؟

اگرچه PPD به طور کامل قابل پیشگیری نیست، اما اقداماتی همانند واقع‌بین بودن، پشتیبانی خواستن از اطرافیان (همسر، خانواده)، استراحت و خواب کافی، تغذیه سالم، ورزش سبک، تحکیم رابطه با همسر و دوری از قضاوت و سرزنش خود، می‌تواند در افت خطر ابتلا و مدیریت آن مؤثر باشد.

🚨 چه وقتی باید برای PPD به پزشک مراجعه کنیم؟

اگر علائم افسردگی بیشتر از ۲ هفته طول کشید، در مراقبت از نوزاد یا انجام کارهای روزمره مشکل دارید، حس بی‌تفاوتی نسبت به نوزاد می‌کنید، حالتان روزبه‌روز بدتر می‌بشود، یا افکار صدمه‌رساندن به خود یا نوزاد را دارید، باید فوراً به پزشک یا متخصص سلامت روان مراجعه کنید.

کلام آخر

در این نوشته تلاش شد به علل، علائم، عوارض، راه‌های درمان و پیشگیری از افسردگی بعد از زایمان بپردازیم. اکنون می‌دانید که تغیرات خلقی بعد از زایمان طبیعی، ولی تغییرات شدید و طویل‌زمان زیاد خطرناک است. در عین حال مراجعه به موقع به پزشک و پایبندی به درمان به طور قابل توجهی جهت افت عوارض و مشکلات ناشی از افسردگی بعد از زایمان خواهد شد.

 

منبع های: clevelandclinic ,ncbi ,mayoclinic, mdcalc

 

برای از بین بردن احساس افسردگی چه کاری انجام دهیم؟


در افسردگی غم به لایه‌های عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و حرکت شما به‌وجود می‌آورد. اگر حس افسردگی دارید، حتما با پشتیبانی یک روانشناس متخصص مشکل را ریشه‌یابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ربط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی زبان بدن


به پشتیبانی زبان بدن، ناگفته‌ها را بگویید و بشنوید




دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

زن کشیدن موها

کوکتل کورتیزول: ترند تازه اینستاگرام یا خطری برای سلامتی؟_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

اگر در شبکه‌های اجتماعی فعال باشید، به گمان زیادً با ترند جدیدی به نام «کوکتل کورتیزول» روبه رو شده‌اید. نوشیدنی ساده‌ای از ترکیب آب پرتقال، آب نارگیل و نمک که طرفدارانش ادعا می‌کنند راه‌حل جادویی برای افت استرس، افزایش انرژی و مقابله با اتفاق‌ای به نام «خستگی آدرنال» است. اما آیا این نوشیدنی معروف واقعاً از نظر علمی مؤثر است یا فقطً یک ترند دیگر در دنیای شلوغ سلامتی است؟

در این مقاله از «چطور»، با نگاهی علمی و دقیق، این ادعاها را بازدید می‌کنیم. ابتدا به این می‌پردازیم که کورتیزول چیست و چرا بدن ما به آن نیاز دارد، سپس با استناد به تحقیقات معتبر، مواد راه اندازی‌دهنده این کوکتل کورتیزول را بازدید کرده و در نهایت، راهکارهای واقعی و علمی برای مدیریت استرس و نگه داری اعتدال کورتیزول معارفه می‌کنیم.

چرا به جستوجو راه‌حل‌های سریع هستیم؟

قسمت بزرگی از محبوبیت کوکتل کورتیزول به علت ربط آن با مفهوم «خستگی آدرنال» است. این کلمه برای توصیف مجموعه‌ای از علائم غیراختصاصی همانند خستگی، بدن‌درد، مشکلات خواب و استرس به کار می‌رود. طرفداران این نظریه اعتقاد دارند که استرس مزمن علتفرسودگی غدد فوق کلیوی و افت تشکیل کورتیزول می‌بشود.

  • مسئله علمی: خستگی آدرنال یک بیماری پزشکی شناخته‌شده و مورد قبول مجامع علمی معتبر همانند انجمن غدد درون‌ریز (Endocrine Society) نیست. علائمی که به آن نسبت داده می‌بشود، واقعی می باشند اما زیاد تر می‌توانند نشانه‌ای از شرایط پزشکی فرد دیگر همانند کم‌خونی، افسردگی یا اختلالات خواب باشند. محبوبیت این مفهوم، نشان‌دهنده نیاز مردم به اشکار کردن یک راه‌حل ساده و سریع برای مشکلات پیچیده استرس و خستگی مزمن است.

آیا هورمون استرس دوست ماست؟

کورتیزول زیاد تر به گفتن هورمون استرس شناخته می‌بشود و به گفتن ماده مضری برای ما به عکس کشیده می‌بشود، اما ما بدون آن نمی‌توانیم زندگی کنیم. این هورمون که توسط غدد فوق کلیوی تشکیل می‌بشود، ماموریت های حیاتی در بدن دارد:

  • فراهم انرژی: با افزایش قند خون، انرژی ملزوم برای عکس العمل «جنگ یا گریز» را فراهم می‌کند.
  • تنظیم متابولیسم: به بدن در منفعت گیری از چربی، پروتئین و کربوهیدرات پشتیبانی می‌کند.
  • افت التهاب: جواب‌های التهابی سیستم ایمنی را کنترل می‌کند.

بدن ما به طور طبیعی دارای یک ریتم روزانه برای ترشح کورتیزول است. سطح آن صبح‌ها به اوج خود می‌رسد تا به ما انرژی و هوشیاری برای اغاز روز بدهد و در طول شب به پایین‌ترین سطح خود می‌رسد تا بتوانیم بخوابیم. به این علت، کورتیزول به خودی خود «بد» نیست؛ مشکل وقتی اغاز می‌بشود که این ریتم طبیعی به علت استرس مزمن به هم بریزد.

یک سوءتفاهم رایج دیگر این است که علائمی همانند خستگی و افزایش وزن همیشه به علت کورتیزول بالا می باشند. در حالی که این علائم می‌توانند با کورتیزول پایین نیز مرتبط باشند. استرس مزمن در ابتدا می‌تواند سطح کورتیزول را بالا ببرد، اما در درازمدت امکان پذیر تبدیل افت آن بشود. به این علت، این ادعا که کوکتل کورتیزول هم برای کورتیزول بالا و هم برای «خستگی آدرنال» (که به کورتیزول پایین نسبت داده می‌بشود) سودمند است، از نظر علمی منطقی به نظر نمی‌رسد.

ترکیبات کوکتل کورتیزول: آیا مواد راه اندازی‌دهنده آن مؤثرند؟

دستورالعمل رایج این نوشیدنی شامل نصف فنجان آب پرتقال، نصف فنجان آب نارگیل و نزدیک به یک‌چهارم قاشق چای‌خوری نمک است. اکنون بیایید با استناد به تحقیقات، ادعاهای مربوط به مواد راه اندازی‌دهنده کوکتل کورتیزول را بازدید کنیم:

ویتامین C

مرکبات

  • ادعا: ویتامین C به اعتدال کورتیزول پشتیبانی می‌کند.
  • شواهد علمی: این ادعا تا حدی درست است. تحقیقی که در آلمان انجام شد نشان داد افرادی که قبل از یک موقعیت استرس‌زا (همانند سخنرانی عمومی) ویتامین C مصرف کرده بودند، سطح کورتیزول پایین‌تر و سختی خون کمتری نسبت به گروه دیگر داشتند. ویتامین C برای کارکرد سالم غدد فوق کلیوی الزامی است. اما این به معنی آن نیست که آب پرتقال (که سرشار از قند است) بهترین منبع آن است.

پتاسیم و منیزیم

  • ادعا: این مواد معدنی به افت اثرات استرس پشتیبانی می‌کنند.
  • شواهد علمی: این نوشته نیز صحیح است. پتاسیم به تنظیم سختی خون پشتیبانی می‌کند که زیاد تر در شرایط استرس بالا می‌رود. منیزیم نیز در تشکیل انرژی نقش دارد و استرس مزمن می‌تواند ذخایر آن را در بدن افت دهد. اما این مواد معدنی مستقیماً سطح کورتیزول را افت نمی‌دهند، بلکه به بدن در مدیریت عوارض جانبی استرس پشتیبانی می‌کنند.

نمک یا سدیم

  • ادعا: سدیم برای غدد فوق کلیوی سودمند است.
  • شواهد علمی: این ادعا نه تنها درست نیست، بلکه کاملاً برعکس است. تحقیقات بسیاری نشان داده‌اند که مصرف بالای نمک (سدیم) می‌تواند جواب کورتیزول به استرس روانی را افزایش دهد. مصرف زیاد نمک با بیماری‌های مزمن همانند سختی خون بالا نیز مرتبط است. این خطرناک‌ترین قسمت ادعاهای مربوط به کوکتل کورتیزول است.

ریسک‌ها و عوارض جانبی کوکتل کورتیزول

کوکتل کورتیزول با وجود ظاهر سالم، به علت داشتن قند و نمک بالا، برای تعداد بسیاری از افراد می‌تواند زیان اور باشد:

کوکتل کورتیزول

  • قند بالا: یک لیوان از این کوکتل نزدیک به ۱۶ گرم قند دارد که نزدیک به نصف مقدار شکر حاضر در یک قوطی نوشابه است. این مقدار قند برای افراد مبتلا به دیابت یا افرادی که در معرض آن می باشند، خطرناک است.
  • نمک (سدیم) بالا: یک‌چهارم قاشق چای‌خوری نمک، نزدیک به یک‌چهارم حد مجاز مصرف روزانه است. این مقدار برای افراد مبتلا به سختی خون بالا زیاد زیان اور است.
  • پتاسیم بالا: اگرچه پتاسیم سودمند است، اما مقادیر بالای آن برای افراد مبتلا به بیماری‌های کلیوی یا قلبی می‌تواند خطرناک باشد.

راهنمای متعادل کردن کورتیزول

افت استرس و برگشت دادن اعتدال به ریتم طبیعی کورتیزول، نیازمند یک راهکار پایدار است، نه یک نوشیدنی سریع. علم راهکارهای اثبات‌شده زیر را نظر می‌دهد:

  1. مدیریت استرس با ذهن‌آگاهی و مدیتیشن: یک فراتحلیل بزرگ نشان داده است که تکنیک‌هایی همانند مدیتیشن، یوگا و تمرینات تنفس عمیق، مؤثرترین راه‌ها برای افت سطح بالای کورتیزول می باشند.
  2. تغذیه هوشمندانه و کامل: به جای یک کوکتل فرآوری‌شده، از غذاهای کامل منفعت گیری کنید. یک پرتقال کامل (به جای آب پرتقال) به شما فیبر و ویتامین C می‌دهد. آجیل و دانه‌ها (همانند تخم کدو) سرشار از منیزیم می باشند و موز یا اسفناج منبع های عالی پتاسیم به شمار می‌روال.
  3. خواب باکیفیت و منظم: خواب کافی (۷ تا ۹ ساعت) برای تنظیم مجدد ریتم روزانه کورتیزول حیاتی است. تلاش کنید هر شب در ساعت مشخصی به رختخواب بروید.
  4. ورزش متعادل: ورزش منظم و متعادل به افت استرس و تنظیم هورمون‌ها پشتیبانی می‌کند. اما به یاد داشته باشید که تمرینات زیاد شدید و طویل‌زمان می‌تواند به طور موقت سطح کورتیزول را افزایش دهد.
  5. ارتباطات اجتماعی مثبت: زمان گذراندن با دوستان و عزیزانی که به شما حس خوبی خواهند داد، علتترشح اکسی‌توسین شده و به طور طبیعی استرس را افت می‌دهد.

سخن پایانی

کوکتل کورتیزول مثالای کلاسیک از یک ترند سلامتی در شبکه‌های اجتماعی است که راه‌حل ساده و سریعی برای یک مشکل پیچیده اراعه می‌دهد. اگرچه نیت طرفداران آن امکان پذیر خوب باشد، اما شواهد علمی، ادعاهای آن را قبول نمی‌کند و حتی آن را برای برخی افراد زیان اور می‌داند. بهترین راه برای مدیریت استرس و سلامت هورمونی، نه در یک لیوان نوشیدنی، بلکه در انتخاب‌های هوشمندانه و پایدار روزمره نهفته است.


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی چطور می‌توانیم شادتر زندگی کنیم؟


فرمول نشاط و مثبت‌اندیشی را یاد بگیرید و با افسردگی خداحافظی کنید




دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

شکل مغز روی لامپ

خبر خوب: مغز شما پیر نمی‌بشود | راهنمای علمی برای جوان ماندن ذهن_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

یکی از بزرگ‌ترین هراس‌های ما با افزایش سن، از دست دادن توانمندیهای ذهنی است؛ کند شدن حافظه، افت تمرکز و این باور عمومی که مغز، همانند هر قسمت فرد دیگر از بدن، در مسیر یک‌طرفه‌ای به سمت زوال حرکت می‌کند. اما اگر به شما بگوییم قسمت بزرگی از این باور، نادرست است، چه؟ اگر بگوییم علم تازه مشخص می کند که مغز ما ظرفیت شگفت‌انگیزی برای بازسازی و حتی نیرومندتر شدن در طول عمر دارد؟ این خبر زیاد خوبی برای همه افرادی است که به جستوجو زندگی بهتر و موفق‌ می باشند.

کشف علمی شوق‌انگیز: چطور قسمت‌هایی از مغز با افزایش سن نیرومندتر خواهد شد؟

یک باور عمومی وجود دارد که مغز با افزایش سن، به طور مدام تحلیل می‌رود. اما یک تحقیق تازه این باور را به چالش می‌کشد. دانشمندان دریافته‌اند که برخی قسمت‌های مغز ما نه تنها با افزایش سن ضعیف نمی‌شوند، بلکه در واقع ضخیم‌تر و نیرومندتر هم خواهد شد.

این کشف شوق‌انگیز مشخص می کند که توانایی مغز برای انطباق و تحول، که به آن انعطاف‌پذیری عصبی (Neuroplasticity) می‌گویند، حتی در سنین بالا نیز ادامه دارد.

چپ مغزی و راست مغزی؛ یک حقیقت علمی یا افترا بزرگ؟ + ویدئو

کدام قسمت از مغز نیرومندتر می‌بشود؟

این تحقیق بر ناحیه‌ای به نام قشر حسی-پیکری (somatosensory cortex) تمرکز دارد. این همان بخشی از مغز است که اطلاعات حسی را از بدن پردازش می‌کند و به شما اجازه می‌دهد نرمی یک پتو، گرمای یک فنجان چای یا بافت میوه‌ها را حس کنید.

محققان در این پژوهش که نتایج آن در مجله معتبر Nature Neuroscience انتشار شده، دریافتند که ساختار این ناحیه همانند به چند لایه کرپ روی هم است و این لایه‌ها با افزایش سن، به شکل متغیری تحول می‌کنند. در حالی که برخی لایه‌ها مطابق انتظار نازک‌تر می‌شدند، لایه‌های میانی و بالایی که مسئول پردازش محرک‌های لمسی می باشند، در افراد مسن ضخیم‌تر از افراد جوان بودند.

انعطاف‌پذیری عصبی: جاده‌های مغز شما همیشه در دست ساخت می باشند

هزارتو داخل سر مجسمهبرای فهمیدن اهمیت این کشف، باید با مفهوم انعطاف‌پذیری عصبی آشنا شویم. مغز ما همانند یک شهر بزرگ با میلیون‌ها جاده (اتصالات عصبی) است. انعطاف‌پذیری عصبی یعنی توانایی این شهر برای ساختن جاده‌های تازه یا تحول مسیر جاده‌های قدیمی بر پایه نیاز و ازمایش ها تازه.

تا پیش از این فکر می‌شد که این «ساخت و ساز» در جوانی به اوج خود می‌رسد و در پیری متوقف می‌بشود. اما تحقیق تازه مشخص می کند که مغز ما حتی در سنین بالا نیز یک شهر پویا و در حال تحول است.

«منفعت گیری کن یا از دست بده»: راز پیری سالم مغز

تکمیل پازل سر انساناما چرا برخی لایه‌ها ضخیم‌تر و برخی دیگر نازک‌تر خواهد شد؟ تیم تحقیق معتقد است جواب در همان اصل معروف «منفعت گیری کن یا از دست بده» (Use it or lose it) نهفته است.

لایه‌های میانی و بالایی قشر حسی-پیکری به علت تماس دائمی ما با محیط اطراف (لمس کردن اشیاء، گرفتن دست دیگران و کارهایی از این قبیل) به طور مداوم فعال و در حال منفعت گیری می باشند. این منفعت گیری مداوم، همانند ورزش دادن یک عضله، علتتقویت و نگه داری آن‌ها می‌بشود.

دلنشین‌تر این که محققان دریافتند حتی لایه‌هایی که نازک‌تر خواهد شد نیز در حال تلاش برای جبران می باشند. در این لایه‌ها، ضخامت میلین (Myelin) افزایش یافته می بود. میلین یک لایه چربی است که همانند روکش عایق، رشته‌های عصبی را می‌پوشاند. هرچه این لایه ضخیم‌تر باشد، مطلب‌های عصبی سریع تر و بهتر منتقل خواهد شد. افزایش میلین در سنین بالا، نشانه فرد دیگر از تلاش مغز برای نگه داری کارایی و سازگاری با شرایط تازه است.

نقشه راه عملی برای جوان نگه داشتن ذهن

اکنون که می‌دانیم مغز ما ظرفیت بازسازی خود را دارد، سوال مهم این است: چطور می‌توانیم این فرآیند را تحکیم کنیم؟ جوان نگه داشتن ذهن یک فرآیند فعال است که بر چند ستون کلیدی محکم است:

۱. بهترین ورزش برای مغز: چالش‌های ذهنی تازه

شطرنج بازی کردنمغز برای قوی ماندن، به چالش‌کشیده‌شدن نیاز دارد. انجام کارهای تکراری، مغز را تنبل می‌کند. برای جوان نگه داشتن ذهن، باید به طور مداوم آن را با اطلاعات و توانایی‌های تازه تغذیه کنید.

  • یادگیری توانایی تازه: یادگیری زبان تازه یا یک ساز موسیقی، از بهترین ورزش‌ها برای مغز است، چون قسمت‌های مختلفی از مغز را به طور همزمان فعال می‌کند.
  • بازی‌های استراتژیک: بازی‌هایی همانند شطرنج، سودوکو یا حتی بازی‌های ویدیویی استراتژیک، به تحکیم حافظه، حل قضیه و تفکر انتقادی پشتیبانی می‌کنند.
  • خروج از منطقه امن: کارهای ساده‌ای همانند انتخاب یک مسیر تازه برای رفتن به خانه یا مسواک زدن با دست غیرغالب، مغز را ناچار به ساختن مسیرهای عصبی تازه می‌کند.

معارفه ۸ بازی فکری برای تحکیم حافظه بزرگسالان

۲. فعالیت بدنی منظم: سلامت جسم، سلامت ذهن

راه رفتن دو زن مسن با چتر بی رنگتازه ترین تحقیقات علمی به طور قطعی نشان داده‌اند که سلامت مغز از سلامت بدن جدا نیست. ورزش کردن، به خصوص ورزش‌های هوازی همانند پیاده‌روی سریع، دویدن و شنا، تأثیرات شگفت‌انگیزی بر مغز دارد:

  • افزایش جریان خون: ورزش، اکسیژن و مواد مغذی بیشتری را به مغز می‌رساند.
  • تحریک نوروژنز: فعالیت بدنی علتتولید پروتئینی به نام BDNF می‌بشود که به رشد سلول‌های عصبی تازه و تحکیم اتصالات حاضر پشتیبانی می‌کند. جوان نگه داشتن ذهن بدون تحرک بدنی تقریباً غیرممکن است.

۳. تغذیه دوستدار مغز: سوخت مناسب برای سلول‌های عصبی

مغز شما نزدیک به ۲۰ درصد از کل انرژی بدن را مصرف می‌کند. به این علت، چیزی که می‌خورید تأثیر مستقیمی بر کارکرد آن دارد.

  • چربی‌های سالم (امگا-۳): در ماهی‌های چرب، گردو و دانه‌های کتان یافت می‌بشود و برای ساخت غشای سلول‌های مغزی الزامی است.
  • آنتی‌اکسیدان‌ها: در میوه‌ها و سبزیجات رنگارنگ (همانند توت‌ها و سبزیجات برگ‌دار) وجود دارند و از سلول‌های مغز در برابر صدمه محافظت می‌کنند.
  • افت قند و غذاهای فرآوری‌شده: مصرف بالای قند می‌تواند علتالتهاب و صدمه به حافظه بشود.

چرا و چطور حذف قند از رژیم غذایی را اغاز کنیم؟ + برنامه رژیم بدون قند ۷ روزه

۴. ارتباطات اجتماعی عمیق: داروی ضد انزوای مغز

ورق بازی کردن چند زن و مرد پیر دور میزانسان موجودی اجتماعی است و انزوای اجتماعی یکی از بزرگ‌ترین ریسک‌فاکتورها برای زوال عقل است. گفتگوهای عمیق و معنادار با دیگران، یک ورزش پیچیده برای مغز محسوب می‌بشود. این فعالیت‌ها قسمت‌های مربوط به زبان، حافظه، همدلی و حل قضیه را به طور همزمان فعال می‌کنند. برای جوان نگه داشتن ذهن، روابط اجتماعی خود را پرورش دهید. برای تحکیم روابط اجتماعی سپس از ۵۰ سالگی، چندین راهکار اثربخش وجود دارد.

باورهای نادرست درمورد پیری مغز

  • باور غلط: شما با همه سلول‌های مغزی خود به دنیا می‌آیید و دیگر سلول جدیدی ساخته نمی‌بشود.
  • حقیقت علمی: مغز حتی در سنین بالا نیز قادر به ساختن سلول‌های عصبی تازه (نوروژنز)، به خصوص در قسمت حافظه است.

آب دادن به مغزهای قرمز

  • باور غلط: از دست دادن حافظه، قسمت اجتناب‌ناپذیر و طبیعی پیری است.
  • حقیقت علمی: فراموشی‌های جزئی طبیعی است، اما از دست دادن شدید حافظه، نشانه‌ی بیماری است و نه پیری طبیعی. سبک زندگی سالم می‌تواند به شدت از حافظه محافظت کند.

سخن پایانی

در نهایت، بزرگ‌ترین مطلب یافته‌های علمی تازه این است که مغز ما یک مجسمه سنگی نیست که به مرور زمان فرسوده بشود، بلکه همانند یک باغ است که نیاز به مراقبت و باغبانی مداوم دارد. فرآیند پیری مغز یک خیابان یک‌طرفه به سمت زوال نیست. شما امروز با انتخاب‌های خود، در حال کاشتن بذرهای سلامت مغز فردای خود هستید.

احتمالا بهترین قدم بعدی، انتخاب یکی از راهکارهای بالا و اغاز باغبانی مغزتان از همین امروز باشد.


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی یادگیری، هوش و تقویت حافظه


تکنیک‌هایی برای به‌خاطر سپردن اطلاعات و بازیابی آنها در زمان مناسب




دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

قبول کنید که نمی‌توانید هر کاری را انجام دهید

۱۱ راه تحکیم قوت نه گفتن: چطور نه گفتن را یاد بگیریم؟_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

آیا نه گفتن حتی در روبه رو خواست‌های غیرمنطقی هم برای‌تان دشوار است؟ اگر نتوانید به دیگران نه بگویید، باید همیشه برتری‌های دیگران را به برتری‌های خودتان ترجیح دهید. وقتی به خواست دیگران جواب مثبت بدهید که خواست‌ موردنظر معقول و شدنی باشد یا آن خواست را برای جبران محبت‌های دوست‌تان انجام دهید. اما اگر همیشه از هراس نه گفتن به خواسته‌ی دیگران جواب مثبت می‌دهید، اکنون دیگر زمان تحول است. برای افزایش قوت نه گفتن با ادامه‌ی این مقاله همراه باشید.

🧰 جعبه ابزار نه گفتن: جملاتی که برای نه گفتن می‌توانید منفعت گیری کنید

نهِ همراه با خواست زمان (برای هنگامی که تحت سختی هستید)

• «اجازه بده برنامه‌ام را چک کنم و به تو خبر بدهم.»
• «اکنون نمی‌توانم تصمیم بگیرم، باید مقداری در موردش فکر کنم.»

نهِ همراه با نظر جانشین (برای هنگامی که دوست دارید پشتیبانی کنید)

• «من نمی‌توانم در اسباب‌کشی کمکت کنم، اما خوشحال می‌شوم در چیدن وسایل خانه جدیدت پشتیبانی کنم.»
• «این هفته زیاد شلوغم، اما نظرت چیست هفته آینده با هم این کار را انجام دهیم؟»

۱. قبول کنید که نمی‌توانید هر کاری را انجام دهید

بپذیرید شما ابر قهرمان نیستیند و نمی‌توانید هر کاری را انجام دهید

احتمالا بله گفتن‌تان به دیگران علتشده است تا هیچ هنگامی برای خودتان نداشته باشید. آیا نمی‌توانید به خواست دوست‌تان که برای اسباب‌کشی از شما پشتیبانی می‌خواهد، نه بگویید؟ آیا نمی‌توانید به خواست مدیرتان که کاری خارج از نزدیک به ماموریت های‌تان را از شما می‌خواهد، نه بگویید؟ می‌توانید با یک نه گفتن ساده خود را از این شرایط خلاص کنید. اگر جواب مثبت به خواست دیگران هنگامی برای خودتان باقی نگذاشته، تصمیم بگیرید از این به سپس به هر خواست غیرمعقولی جواب نه بدهید.

۲. از فکر خودخواه شدن نترسید

احتمالا پیش خودتان فکر کنید که با نه گفتن به دیگران به فردی خودخواه تبدیل می‌شوید. فرد خودخواه همیشه به دیگران جواب منفی می‌دهد و فقط به خودش فکر می‌کند. به خودتان بگویید که خودخواه نیستید. اگر خواست غیرمنطقی فردی را رد کردید و او شما را خودخواه خواند، بهتر است رابطه‌تان را با آن فرد افت دهید. با نگاهی به قبل و همه جواب‌های مثبتی که به دیگران داده‌اید، می‌توانید بفهمید که خودخواه نیستید.


حتما بخوانید: ۸ ویژگی افراد باملاحظه


۳. بپذیرید که نمی‌توانید همه را در زندگی راضی و خوشحال نگه دارید

قدرت نه گفتن - بدانید که نمی توان همه را راضی نگه داشت.

شما نمی‌توانید همه‌ی افرادی را که در زندگی‌تان می باشند، راضی و راضی نگه دارید و باید خط قرمزی برای دیگران قائل شوید. احتمالا فکر کنید که با نه گفتن و نومید کردن دیگران، احترام آنها را از دست می‌دهید، ولی این‌گونه نیست. اگر فردی گمان کند شما به همه‌ی خواسته‌هایش جواب مثبت می‌دهید، احتمالا بخواهد با خواسته‌های غیرمنطقی از شما سوءاستفاده کند. به افرادی که واقعا برای‌تان مهم‌اند، اهمیت اختصاصی‌ای بدهید و تلاش کنید آنها را خوشحال نگه دارید.


حتما بخوانید: تمرین فروتنی با ۲۳ مسئله‌ای که به پیشرفت روابط‌تان پشتیبانی می‌کند


۴. به جنبه‌های مثبت «نه گفتن» دقت کنید

ناچار نیستید که به «نه» به گفتن یک چیز بد نگاه کنید. هر گاه به درخواستی نه بگویید، می‌توانید به کارهای فرد دیگر بله بگویید که مزایای بسیاری برای‌تان دارد. با این روش بعد از جواب منفی، کمتر حس گناه می‌کنید. به گفتن مثال ببینید که با نه گفتن چه چیزهایی به دست می‌آورید:

  • به جای انجام کاری که به آن علاقه‌ای ندارید، می‌توانید زمان بیشتری را با دوستان و خانواده‌تان بگذرانید و از آن لذت ببرید.
  • با این کار به خودتان، تفریحات‌تان و کارهایی که دوست دارید، بله حرف های‌اید.
  • به زندگی آرام و چیزهای مهم اطراف‌تان بله حرف های‌اید، نه افرادی که کم‌اهمیت‌ترند.
  • می‌توانید به کارهای منطقی و مشابه با خودتان بله می‌گویید و ناچار نخواهید شد که برای عدم توانمندیتان در نه گفتن، بیشتر از اندازه کار کنید یا کارهایی انجام دهید که به شما ارتباطی ندارد.

۵. علت ناراحتی‌تان از نه گفتن را کشف کنید

دلیل ناراحتی‌تان از نه گفتن را کشف کنید
علت ناراحتی‌تان از نه گفتن را کشف کنید

چرا با جواب منفی به دیگران حس ناراحتی می‌کنید؟ آیا می‌ترسید که فرد روبه رو دیگر با شما سخن نزند؟ آیا فکر می‌کنید که با دادن جواب منفی، فردی خودخواه به نظر می‌آیید؟ هنگامی بفهمید دقیقا چه چیزی علتناراحی‌تان می‌بشود، می‌توانید منطقی‌تر به شرایط نگاه کنید. اگر می‌ترسید با نه گفتن به یک فرد، دقت‌اش را از دست بدهید، زمان آن است که در رابطه‌تان با آن فرد تجدید نظر کنید.


حتما بخوانید: چطور بدون عذاب وجدان نه بگوییم؟


۶. راه حلهای گوناگون بله گرفتن را بشناسید

بعضی اوقات اوقات دیگران با راه حلهای مختلفی شما را فریب خواهند داد تا به خواست‌شان جواب مثبت بدهید. هنگامی که این راه حلها را بشناسید، راحت‌تر می‌توانید به خواسته‌های غیرمنطقی دیگران نه بگویید. برخی از راه حلهایی که علتخواهد شد برخلاف میل‌تان جواب مثبت بدهید، عبارت هستند از:

  • قلدری کردن: بعضی اوقات دیگران تلاش می‌کنند تا با قلدری، بدجنسی یا بی‌ادبی از شما جواب مثبت بگیرند. باید در این اوقات با خونسردی و بی‌توجهی به لحن بی‌ادبانه‌ی آنها جواب منفی بدهید.
  • ناله کردن: فرد با ناله و شکایت و حتی بدون خواست به طوری حرکت می‌کند تا شما داوطلبانه به او پشتیبانی کنید. در این اوقات بهتر است نوشته سخن بگویید را عوض کنید. مدتی با آن فرد ربط نداشته باشید یا به او بگویید از این که در این حالت قرار گرفته است، ناراحتید.
  • تشکیل عذاب وجدان: برخی تلاش می‌کنند تا با گفتن چیزهایی همانند این که هیچ زمان پشتیبانی نمی‌کنید یا در تنگنا پشتش را خالی می‌کنید در شما عذاب وجدان تشکیل کنند. در این اوقات با اسایش، دفعات قبلی که به او پشتیبانی کرده‌اید را یادآوری کنید و بگویید این بار قضیه فرق می‌کند و نمی‌توانم به شما پشتیبانی کنم.
  • تعریف و تمجید: امکان پذیر فردی با تعریف کردن از شما و گفتن این که «چه مقدار شما در انجام فلان کار بسیار هستید» یا «چه فرد باهوشی هستید»، از شما چیزی خواست کند. در این اوقات از تعریف و تمجید فرد روبه رو شرمنده یا جوگیر نشوید و جواب مثبت ندهید.

حتما بخوانید: ۹ نشانه‌ رفتاری فردی که با احساسات شما بازی می‌کند


۷. با اسایش سخن بگویید کنید

قدرت نه گفتن - هنگام نه گفتن زبان بدن قاطعی داشته باشید.

تلاش کنید تا صدایتان همانند وقتی باشد که از پشت تلفن سخن بگویید می‌کنید. باآرامش، محکم و آشکار سخن بزنید. اگر در صدایتان احساسات، ناراحتی یا تردید باشد، فرد روبه رو از این ضعف‌تان منفعت گیری می‌کند و می‌کوشد تا شما را استثمار کند. اگر اسایش در صدایتان اشکار باشد، فرد روبه رو می‌فهمد که شما فرد معقولی هستید و امکان دارد بعضی اوقات هم نه بگویید. اگر صدایتان را بالا نبرید یا صدایتان غمگین به نظر نیاید، گمان بیشتری دارد که فرد روبه رو توضیحات‌تان را بپذیرد.

۸. برای افزایش قوت نه گفتن زبان بدن را جدی بگیرید

سرتان را بالا بگیرید و بازوان خود را در کنار بدن‌تان قرار دهید و با حالات دست‌تان بر روی حرف های‌های خود پافشاری کنید. زمان نه گفتن در چشم‌های فرد روبه رو‌ نگاه کنید. با دستان‌تان یا چیزی بازی نکنید و در رابطه تصمیم‌تان دودل به نباشید. دستان خود را جلوی سینه‌تان جمع نکنید یا طوری برخورد نکنید که انگار از تصمیم‌تان غمگین هستید و می‌توان نظرتان را تحول داد.


حتما بخوانید: ۱۰ عادت زبان بدن برای افزایش کاریزما


۹. بیشتر از اندازه عذرخواهی نکنید

بیش از اندازه عذرخواهی نکنید
بیشتر از اندازه عذرخواهی نکنید و شرمنده نباشید

اگر از این که نمی‌توانید جواب مثبت بدهید، واقعا غمگین و متأسف هستید، فقط یک «متأسفم» ساده بگویید. با عذرخواهی بیشتر از اندازه، عدم قاطعیت و ضعف شما آشکار می‌بشود. در این حالت فرد روبه رو فکر می‌کند با اصرار زیاد تر می‌تواند شما را قانع کند و شما نیز با امتناع از انجام خواست حس بدتری خواهید داشت. اگر بیشتر از اندازه عذرخواهی کنید، فرد روبه رو فکر می‌‌کند که با جواب منفی‌تان دارید در حقش کار اشتباهی انجام می‌دهید.

۱۰. یک علت مختصر بیاورید

یک توضیح ساده و مختصر در رابطه این که چرا نمی‌توانید به خواست فرد روبه رو جواب مثبت بدهید، علتقانع کردنش می‌بشود. نیازی نیست که توضیح بیشتر از اندازه بدهید. دادن توضیحاتی در حد یک یا دو جمله در رابطه مشغله‌هایتان کافی است. نیازی نیست که افترا بگویید یا بهانه‌های الکی بیاورید. به مثال‌هایی که در زیر آمده است، دقت کنید.

  • من نمی‌تونم فردا باهات بیام مطب دندان‌پزشک، چون فردا شب سالگرد ازدواجمه.
  • متأسفانه من نمی‌تونم به تولدت بیام، چون صبحش امتحان آخر ترم دارم.

۱۱. به فرد روبه رو گزینه‌های جانشین نظر بدهید

 به طرف مقابل گزینه‌های جایگزین پیشنهاد بدهید
به فرد روبه رو گزینه‌های جانشین نظر بدهید

اگر واقعا از جواب منفی‌تان حس گناه می‌کنید و آرزو می‌کنید ای کاش می‌شد کمکی بکنید، به فرد روبه رو راه حلی جانشین اراعه کنید. اگر فکر می‌کنید که می‌بشود از راه فرد دیگر به فرد روبه رو پشتیبانی کرد، آن روش را نقل کنید. روش موردنظر باید برای هر دوی شما مناسب باشد. مثالهای از این موارد عبارت هستند از:

  • می‌‌تونی واسه رفتن به دندون‌پزشک ماشینمو قرض بگیری، من فردا لازمش ندارم.
  • من نمی‌تونم به تولدت بیام ولی نظرت چیه آخر هفته که امتحانم تموم شد، شام بریم بیرون و در موردش سخن بزنیم.

برای آشنایی با تعدادی از راهکارهای تحکیم نه گفتن، ویدیوی زیر را ببینید:

🏋️ ۱۰ تمرین تمرین نه گفتن

توانایی قوت نه گفتن همانند ورزش است. با تمرین‌های کوچک اغاز کنید تا برای چالش‌های بزرگ‌تر آماده شوید.

  1. تمرین در آینه: جملات آماده «نه گفتن» را با صدای محکم و آرام رو به آینه تکرار کنید. تماس چشمی را نگه داری کنید.
  2. بازنویسی قبل: موقعیتی را به یاد بیاورید که «بله» گفتید اما پشیمان شدید. در یک دفترچه، سناریو را بازنویسی کنید و جواب «نه» خود را بنویسید.
  3. تمرین «بذار چک کنم»: در روبه رو خواست‌های کوچک، به جای «بله» سریع، بگویید: «اجازه بده برنامه‌ام را چک کنم و بهت خبر بدم.» این کار عادت پاسخگویی سریع را می‌شکند.
  4. نه گفتن به غریبه‌ها: به خواست یک فروشنده اصرارکننده یا بازاریاب تلفنی، با اسایش و قاطعیت بگویید: «نه، متشکرم.» اینجا هیچ رابطه شخصی در خطر نیست.
  5. نه گفتن به یک لطف کوچک: خواست کم‌اهمیت یک دوست یا همکار (برای مثالً آوردن قهوه) را با یک علت ساده رد کنید: «شرمنده، الان وسط یک کار سریع هستم.»
  6. رد کردن یک دعوت ساده: یک دعوت غیررسمی به قهوه یا دورهمی را که تمایلی به آن ندارید، به سادگی رد کنید: «ممنون از دعوتت، اما این هفته نمی‌رسم.»
  7. نه گفتن به کار اضافه: خواست یک همکار برای انجام کاری که ماموریت شما نیست را با ارجاع به برتری‌هایتان رد کنید: «زیاد دوست داشتم پشتیبانی کنم، اما باید تا آخر زمان پروژه خودم را همه کنم.»
  8. مرزگذاری مالی: به خواست وام یا پشتیبانی مالی کوچک از یک دوست، صادقانه جواب دهید: «ای کاش می‌توانستم، اما اکنون شرایط مالی‌ام اجازه نمی‌دهد.»
  9. اراعه نظر جانشین: درخواستی را رد کنید، اما یک راه حل جانشین اراعه دهید که برای شما مناسب است: «امروز نمی‌توانم در پروژه‌ات پشتیبانی کنم، اما فردا صبح برای ۲۰ دقیقه زمان دارم.»
  10. تکنیک «صفحه خط‌خورده»: در روبه رو فردی که اصرار می‌کند، جمله «نه» خود را با اسایش و بدون تحول تکرار کنید. «متوجهم، اما همانطور که گفتم، امکانش را ندارم.»

🤝 سپس از «نه گفتن» چه کنیم؟ (مدیریت عکس العمل دیگران)

بخشی از قوت نه گفتن این است که بدانید سپس از نه گفتن چه کار کنید

✅ اگر با پذیرفتن و احترام برخورد کردند:

عکس العمل شما: سپاس کنید. یک جمله ساده همانند «ممنون که فهمیدن می‌کنی» می‌تواند رابطه را تحکیم کند.

😔 اگر با ناامیدی و تشکیل حس گناه عکس العمل نشان دادند:

عکس العمل شما: همدلی کنید، اما تسلیم نشوید. بگویید: «متوجهم که نومید شدی و از این بابت متأسفم. با این حال، شرایط من اکنون تغییری نکرده.» حس آن‌ها را قبول کنید، اما روی تصمیم خود محکم بمانید.

😠 اگر با خشمگینی و اصرار برخورد کردند:

عکس العمل شما: داخل او گفت و گو نشوید. آرام بمانید و مرز خود را تکرار کنید (تکنیک صفحه خط‌خورده). بگویید: «همانطور که گفتم، امکانش را ندارم.» اگر اصرار ادامه یافت، گفتگو را با اسایش همه کنید: «بهتر است بعداً سخن بگویید کنیم.»

 

جواب به سوالات پرتکرار شما درمورد قوت نه گفتن

💪 چطور «قوت نه گفتن» را در خودمان تحکیم کنیم؟

قوت نه گفتن یک توانایی است و با تمرین به دست می‌آید. با موقعیت‌های کم‌اهمیت اغاز کنید؛ برای مثالً به فروشنده‌ای که اصرار می‌کند، قاطعانه «نه، متشکرم» بگویید. هر «نه» موفق، مطمعن به نفس شما را برای موقعیت‌های بزرگ‌تر افزایش می‌دهد.

💬 آیا برای نه گفتن همیشه باید علت و بهانه بیاوریم؟

خیر. شما حق دارید بدون هیچ توضیحی خواست فردی را رد کنید. یک «نه» ساده و محترمانه کافی است. توضیح بیشتر از حد، بعضی اوقات شما را ضعیف مشخص می کند و راه را برای اصرار زیاد تر باز می‌کند. فقط وقتی علت بیاورید که خودتان واقعاً تمایل دارید.

🏋️ بهترین تمرین برای اغاز یادگیری توانایی نه گفتن چیست؟

یک تمرین عالی، «نه گفتن در آینه» است. جملات آماده و محترمانه‌ای همانند «ممنون از پیشنهادت، اما برای من مناسب نیست» را با صدای بلند و با نگه داری اسایش و تماس چشمی با خودتان در آینه تمرین کنید. این کار به افت اضطراب شما در موقعیت‌های واقعی پشتیبانی می‌کند.

قوت نه گفتن: قوت جادویی نجات ما

احتمالا فکر کنید این همه راه حل برای تحکیم قوت نه گفتن مقداری اغراق آمیز باشد، اما نادرست می‌کنید. قوت نه گفتن ابزار جادویی ما برای فرار از فشارها و خشم‌های سپس از فشارها است. هنگامی بلد باشید نه بگویید دیگر کمتر جستوجو راه‌های تخلیه خشم سرکوب شده می‌گردید. بعد نه گفتن را جدی بگیرید.

برگرفته از: wikihow


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی رازهای موفقیت


مانع ها پیشرفت خود را بشناسید و پیروزی را به عادت همیشگی‌تان تبدیل کنید.




دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

1 2 3 8