شبح ترسناک پشت سر مرد کارتونی

۱۰ تکنیک روانشناسی برای کنترل سریع هراس از آینده_سیاه پوش

[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

فردی نمی‌داند ۱ سال سپس، ۱ ماه سپس یا حتی همین فردا چه پیش‌ می‌آید. این طبیعت زندگی است! بااین‌حال، زیاد از آدم‌ها با هراس از آینده زندگی می‌کنند. هر مقدار هم آینده‌نگر باشیم و با برنامه‌ریزی پیش برویم، نمی‌توانیم اختیار همه‌چیز را در دست بگیریم. اما هراس از رخدادهای پیش‌بینی‌نشده و مشکلاتهای احتمالی نباید ما را فلج کند. وقتی که این نگرانی از یک حس گذرا به اضطراب فلج‌کننده تبدیل می‌بشود، با اتفاق‌ای به نام هراس از آینده روبرو هستیم. این هراس می‌تواند ما را از برداشتن قدم‌های تازه باز دارد، لذت زندگی در لحظه حال را از ما بگیرد و کیفیت زندگی‌مان را به شدت افت دهد.

چه وقتی این هراس طبیعی و چه وقتی دلواپس‌کننده است؟ مهم‌تر از همه، چطور می‌توانیم این هیولای ذهنی را مدیریت کرده و با اسایش بیشتری به سوی آینده قدم برداریم؟

روانشناسی پشت هراس از آینده

در روانشناسی، به هراس از آینده «اضطراب پیش‌بینی‌کننده» می‌گویند. اضطراب پیش‌بینی‌کننده یک حالت اضطراب است که در آن، فرد به طور مداوم دلواپس وقوع اتفاقات منفی در آینده است. مسئله کلیدی این است که این هراس، معطوف به یک خطر واقعی و حاضر نیست، بلکه بر پایه سناریوهای فاجعه‌بار و «چه می‌بشود اگر…» های ذهنی بنا می‌بشود.

تفاوت هراس طبیعی با اضطراب ناسالم

  • هراس طبیعی: عکس العمل سالم به یک تهدید واقعی و حاضر است (برای مثالً دیدن یک ماشین که با شدت به سمت شما می‌آید). این هراس سودمند است و شما را وادار به عکس العمل می‌کند.
  • اضطراب و هراس از آینده: نگرانی مداوم درمورد یک تهدید «احتمالی» و غیرواقعی در آینده است (برای مثالً: «نکند در آینده شغلم را از دست بدهم» یا «نکند بیمار شوم»). این نوع هراس، زیاد تر فلج‌کننده است و مانع از عمل می‌بشود.

چه وقتی هراس از آینده چالش‌برانگیز می‌بشود؟

گرفتن سر مرد در دست ها در سالن آپارتمان شیک با پنجره دیواریمقداری نگرانی درمورد آینده طبیعی است، اما چطور بفهمیم که این نگرانی از کنترل خارج شده و به مشکل تبدیل شده است؟ اگر موارد زیر درمورد شما صدق می‌کند، به گمان زیادً بیشتر از حد دلواپس هستید:

  • نشخوار فکری بی‌آخر: شما دائماً بدترین سناریوهای ممکن را در ذهن خود مرور می‌کنید و نمی‌توانید این چرخه افکار منفی را متوقف کنید.
  • تأثیر بر کارکرد روزانه: نگرانی شما به قدری زیاد است که روی کار، تحصیل یا روابط شما تأثیر منفی می‌گذارد و علتاهمال‌کاری یا اجتناب از مسئولیت‌ها می‌بشود.
  • ابراز علائم فیزیکی: نگرانی بیشتر از حد می‌تواند خود را به شکل علائم جسمی همانند سردرد، مشکلات گوارشی، تنش عضلانی مزمن یا خستگی شدید نشان دهد.
  • عدم توانایی در کنترل نگرانی: حس می‌کنید که کنترل افکار دلواپس خود را از دست داده‌اید و هرچقدر هم که تلاش می‌کنید، نمی‌توانید جلوی آن‌ها را بگیرید.
  • اجتناب از موقعیت‌های تازه: هراس از آینده علتمی‌بشود که از هرگونه تحول، ریسک یا موقعیت جدیدی که امکان پذیر نتیجه نامشخصی داشته باشد، دوری کنید.

علل و ریشه‌های هراس از آینده

نگاه زن به پشت سر با لپتاپ جلوی او

هراس از آینده می‌تواند از منبع های مختلفی سرچشمه بگیرد:

  • ازمایش ها منفی قبل: افرادی که در قبل تروما، فقدان یا ناکامی‌های بزرگی را توانایی کرده‌اند، امکان پذیر به طور ناخودآگاه انتظار تکرار آن اتفاقات تلخ را در آینده داشته باشند.
  • عدم تحمل عدم قطعیت: برخی افراد از نظر شخصیتی، نیاز شدیدی به کنترل و پیش‌بینی‌پذیری دارند. از آنجایی که آینده ذاتاً غیرقابل پیش‌بینی است، این عدم قطعیت برای آن‌ها زیاد اضطراب‌آور است.
  • اختلالات اضطرابی عرصه‌ای: هراس از آینده زیاد تر یکی از علائم مهم اختلالاتی همانند اختلال اضطراب فراگیر (GAD) یا اختلال اضطراب اجتماعی است.
  • مصرف بیشتر از حد اخبار منفی: بمباران مداوم ذهن با اخبار بد و فجایع جهانی می‌تواند این باور را در ما تشکیل کند که آینده، مکانی تاریک و خطرناک است.

چطور با هراس از آینده مقابله کنیم؟

خبر خوب این است که شما می‌توانید با تمرین و منفعت گیری از تکنیک‌های علمی، کنترل این هراس را به دست بگیرید.

۱. دایره کنترل خود را اشکار کنیدنگاه زن با عینک در دست به بیرون و لپتاپ سفید جلوی او

این قدرتمندترین تکنیک برای افت حس ناتوانی است. یک کاغذ بردارید و همه نگرانی‌های خود را در دو ستون بنویسید:

  • ستون اول (تحت کنترل من): چیزهایی که مستقیماً می‌توانید تغییرشان دهید (همانند توانایی‌هایتان، سبک زندگی‌تان، عکس العمل‌هایتان).
  • ستون دوم (خارج از کنترل من): چیزهایی که هیچ کنترلی بر آن‌ها ندارید (همانند حالت اقتصاد جهانی، تصمیمات دیگران).

سپس همه انرژی و تمرکز خود را فقط و فقط روی ستون اول بگذارید. اگر نمی‌دانید مقدار استرس نرمال چه مقدار است، می‌توانید خودتان زیاد راحت آن را حساب کنید.

۲. ذهن‌آگاهی را تمرین کنید

مدیتیشن زن سفید کارتونی با موهای بالا رفته پر از خیالهراس از آینده همیشه در «آینده» زندگی می‌کند. ذهن‌آگاهی (Mindfulness) هنر برگشت دادن دقت به «لحظه حال» است.

تمرین ساده: هر زمان که فهمید شدید در افکار دلواپس‌کننده آینده غرق شده‌اید، مکث کنید. چند نفس عمیق بکشید و همه دقت خود را به یکی از حواس پنج‌گانه‌تان معطوف کنید: به صدای محیط گوش دهید، بافت لباس خود را لمس کنید یا روی بوی چای خود متمرکز شوید. این کار ساده، شما را از زندان ذهن به حقیقت لحظه حال بازمی‌گرداند.

معارفه مدیتیشن برای هر رده سنی + ۳۲ تکنیک ذهن آگاهی برای هر سن و شرایط

۳. نگرانی‌های خود را روی کاغذ بیاورید

نوشتن، به افکار مبهم و ترسناک شما ساختار می‌دهد.

تمرین عملی: یک «زمان نگرانی» اشکار (برای مثالً ۱۵ دقیقه در هر روز) تعیین کنید. در این زمان، همه نگرانی‌های خود را درمورد آینده بنویسید. این کار دو منفعت دارد: اولاً، نگرانی‌ها را از ذهن شما به روی کاغذ منتقل می‌کند و دوماً، به مغز خود آموزش می‌دهید که فقط در آن بازه وقتی اشکار، حق دلواپس شدن دارد.

۴. بدترین سناریوی ممکن را بازدید کنید و برای آن آماده شوید

زن گرفتن جلوی چشم ها در تختخواباین تکنیک که توسط رواقیون باستان نیز منفعت گیری می‌شد، به جای فرار از هراس، شما را با آن روبرو می‌کند.

تمرین عملی: از خود سوال کنید «بدترین اتفاقی که واقعاً امکان پذیر بیفتد چیست؟». سپس از خود سوال کنید: «اگر آن اتفاق بیفتد، چطور با آن کنار خواهم آمد؟». زیاد تر فهمید می‌شوید که حتی بدترین سناریو نیز قابل مدیریت است و توانایی مقابله با آن را دارید. این کار، هراس را از یک هیولای ناشناخته به مشکلی قابل حل تبدیل می‌کند.

۵. اهداف کوچک و قابل دستیابی تعیین کنید

هراس از آینده زیاد تر ما را فلج کرده و از هرگونه کاری بازمی‌دارد. برای شکستن این چرخه، اهداف زیاد کوچک و قابل کنترل برای خود تعیین کنید. پیروزی در انجام این کارهای کوچک، حس عاملیت و کنترل را به شما بازمی‌گرداند.

۶. مواظب گفتگوی درونی خود باشید

سایه ترسناک پشت سر زن کارتونی

با خودتان مهربان باشید. به جای سرزنش کردن خود برای داشتن این هراس، با خودتان با شفقت و فهمیدن سخن بگویید کنید. جملاتی همانند «طبیعی است که دلواپس باشم، اما من توانایی عبور از این شرایط را دارم» می‌تواند زیاد قوی باشد.

۷. از پشتیبانی تخصصی نترسید

اگر هراس از آینده به قدری شدید است که زندگی روزمره شما را مختل کرده، مراجعه به روانشناس یا مشاور بهترین و شجاعانه‌ترین کاری است که می‌توانید انجام دهید. راه حلهای درمانی همانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) برای مدیریت این نوع اضطراب زیاد مؤثر می باشند.

۸. بین حل قضیه و نگرانی بی نتیجه اختلاف قائل شوید

یکی از بهترین راه‌ها برای مدیریت هراس از آینده، تبدیل نگرانی‌های مبهم به مشکلات قابل حل است.

نگرانی بی نتیجه: این نوع نگرانی بر پایه سوالات «چه می‌بشود اگر…» بنا شده که شما هیچ کنترلی بر آن‌ها ندارید (برای مثالً: «چه می‌بشود اگر جنگ بشود؟») غرق شدن در این افکار هیچ نتیجه‌ای جز افزایش اضطراب ندارد.

حل قضیه: این رویکرد روی چیزهایی تمرکز می‌کند که «تحت کنترل شما می باشند».

تمرین عملی: هرگاه دلواپس آینده شدید، از خود سوال کنید: «آیا اکنون، یک قدم عملی وجود دارد که بتوانم برای بهبود این حالت بردارم؟». اگر جواب «بله» است، آن قدم را در برنامه خود بنویسید (برای مثالً: «به‌روز کردن رزومه‌ام برای اشکار کردن شغل بهتر»). اگر جواب «نه» است، آگاهانه آن نگرانی را رها کنید، چون اکنون کاری از دست شما ساخته نیست.

۹. تحملِ ندانستن را تمرین کنید

گرفتن صورت بین دست های زن با افکار مختلف در موهای مواجهراس از آینده، در هسته خود، هراس از «ندانستن» و «عدم قطعیت» است. ما از این که نمی‌دانیم چه اتفاقی خواهد افتاد، مضطرب می‌شویم. تعداد بسیاری از ما به نادرست تلاش می‌کنیم تا با پیش‌بینی کردن همه سناریوهای ممکن، آینده را کنترل کنیم، که این خود علتافزایش اضطراب می‌بشود. یک استراتژی زیاد مؤثرتر، افزایش توانایی برای «راحت بودن با عدم قطعیت» است.

تمرین عملی: هرگاه فهمید شدید در حال نشخوار فکری درمورد آینده هستید، از خودتان این سوالات را سوال کنید:

  • آیا من در حال تلاش برای حل یک مشکل واقعی هستم یا فقط در حال نگرانی درمورد یک «چه می‌بشود اگر…» هستم؟
  • به جای این که بپرسم «چطور می‌توانم ۱۰۰٪ یقین شوم که اتفاق بدی نمی‌افتد؟»، از خودم می‌پرسم: «چطور می‌توانم با این حس ندانستن، راحت‌تر کنار بیایم؟»
  • «اگر بدترین حالت هم اتفاق بیفتد، اولین قدم من برای مدیریت آن چه خواهد می بود؟»

این تمرین، تمرکز شما را از تلاش بی نتیجه برای کنترل آینده، به سمت افزایش مطمعن به نفس برای مدیریت هر آنچه که پیش آید، تحول می‌دهد.

۱۰. از مانترا یا جملات تأکیدی مثبت منفعت گیری کنید

کهکشان در موهای زن کارتونیدر لحظات اوج اضطراب، ذهن ما به یک جمله ساده و قوی برای تمرکز نیاز دارد. یک «مانترا» یا جمله تأکیدی مختصر برای خود انتخاب کنید و هر زمان که موج نگرانی به سراغتان آمد، آن را به آرامی با خود تکرار کنید.

تمرین عملی: جمله‌ای را انتخاب کنید که به شما حس اسایش و کنترل می‌دهد. برای مثالً:

  • «من بر لحظه حال مسلط هستم.»
  • «این حس، موقتی است و خواهد گذشت.»
  • «من نیرومندتر از اضطرابم هستم.»

تکرار این جملات به مرور زمان می‌تواند مسیرهای عصبی مغز شما را بازسازی کرده و به افت عکس العمل‌های اضطرابی سریع پشتیبانی کند.

جمع‌بندی

آینده همیشه با عدم قطعیت همراه خواهد می بود. ما نمی‌توانیم آینده را کنترل کنیم، اما عکس العمل خود به آن را چرا. با پذیرفتن عدم قطعیت، تمرکز بر لحظه حال و برداشتن قدم‌های کوچک و آگاهانه، می‌توانیم هراس از آینده را از یک دشمن فلج‌کننده، به انگیزه‌ای برای ساختن یک امروز بهتر تبدیل کنیم.

برای از بین بردن احساس افسردگی چه کاری انجام دهیم؟


در افسردگی غم به لایه‌های عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و حرکت شما به‌وجود می‌آورد. اگر حس افسردگی دارید، حتما با پشتیبانی یک روانشناس متخصص مشکل را ریشه‌یابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ربط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی زبان بدن


به پشتیبانی زبان بدن، ناگفته‌ها را بگویید و بشنوید




دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

[ad_2]

تله رهاشدگی - تصویر کودکی که ناراحت است

طرحواره رهاشدگی؛ نشانه‌ها و روش درمان هراس از رهاشدن

[ad_1]

آیا همیشه نگرانید که شریک عاطفی‌تان شما را رها کند؟ آیا بعد از آخر هر رابطه دچار حس فقدان و رنجی عمیق می‌شوید؟ اگر پاسختان به این سوال‌ها مثبت است، احتمالا دچار طرحواره رهاشدگی باشید. طرحواره رهاشدگی نوعی الگوی رفتاری است که جهت می‌بشود فرد هراس شدیدی از رهاشدن داشته باشد. افراد دچار این الگوی رفتاری درنتیجه توانایی‌های صدمه‌زای دوران کودکی خود، در روابطشان دچار مشکلات بسیاری خواهد شد. با ما در این مقاله همراه باشید تا دلایل تشکیل، علائم و راه حلهای درمان تله رهاشدگی را مرور کنیم.

علت تشکیل طرحواره رهاشدگی

امکان پذیر طرحواره رهاشدگی ناشی از مشکلاتی باشد که با آنها متولد شده‌ایم یا از قطع دلبستگی ایمن و دوره‌های تنهایی شدید در کودکی نشئت بگیرد. برای زیاد تر مردم طرحواره رهاشدگی ناشی از هر ۲ عامل است. این افراد طبق معمول در ۲ سال اول زندگی‌شان با حواس‌پرتی، جدایی یا غفلت والدین روبه رو شده‌اند و به همین علت با طرحواره رهاشدگی درگیرند.

تنهابودن و حس رهاشدن در کودکی یکی از دردناک‌ترین احساساتی است که انسان می‌تواند توانایی کند. در این سن، انسان نیاز به مواظب جسمانی دارد و به والدینش وابسته‌ است. اگر به هر علت والدین خود را از دست بدهید یا آنها به شما دقت نکنند، حس تنهایی می‌کنید. کارشناسان می‌گویند این حس برای کودکان شبیه افتادن در چاه همراه با هراس، تنهایی و بی‌پناهی است. این توانایی تلخ امکان پذیر ناشی از غفلت آشکار والدین باشد، اما در تعداد بسیاری موارد اتفاقاتی می‌افتند که والدین تسلط خود بر اوضاع را از دست خواهند داد. کودکی که بیماری والدین، افسردگی یا جدایی آنها را دیده‌ است، زیاد تر در معرض طرحواره رهاشدگی قرار می‌گیرد.

بازدید طرحواره رهاشدگی از نظر بیولوژیکی

آمیگدال یا بادامه یکی از تکه‌های مهم در مغز انسان است که مسئول فهمیدن احساسات و عکس العمل به آنهاست. این قسمت مغز در سنین کودکی و نوجوانی حساس‌تر است. آمیگدال حس هراس را پردازش می‌کند و علائم خطر را ذخیره می‌کند. هنگامی در بزرگ‌سالی رفتارهایی را از اطرافیان می‌بینیم که شبیه حرکت والدینمان است، طرحواره‌ رهاشدگی فعال می‌بشود. بادامه این رفتارها را تشخیص می‌دهد، حس خطر می‌کند و عکس العمل جنگ یا گریز را تشکیل می‌کند. این عکس العمل علتمی‌بشود دچار اضطراب، ناامنی، خشم و افسردگی شویم.

علائم طرحواره رهاشدگی

نشانه‌های مهم طرحواره رهاشدگی عبارت‌اند از:

  • باور نمی‌کنید که مجدد عشق را اشکار می‌کنید و به‌نظرتان روابط ناامیدکننده‌اند؛
  • حس می‌کنید فردی را در زندگی خود ندارید که به شما اهمیت بدهد؛
  • هنگامی فردی شما را ترک می‌کند، ناتوان می‌شوید و تسلی نمی‌پذیرید؛
  • همیشه دلواپس هستید که دیگران شما را ترک کنند و در رفتارشان جستوجو نشانه‌های جدایی می‌گردید؛
  • هنگامی از نزدیکانتان خبر ندارید، مضطرب می‌شوید و نشخوار ذهنی می‌کنید؛
  • هنگامی فردی جواب تماس و مطلب‌هایتان را نمی‌دهد خشمگین و پرخاشگر می‌شوید؛
  • همیشه می‌خواهید برای دیگران مهم باشید و دوست دارید شریک عاطفی و دوستانتان دائم کنار شما باشند؛
  • به دیگران حس مالکیت دارید؛
  • هنگامی نزدیکانتان وقتشان را بدون شما می‌گذرانند حس حسادت شدید می‌کنید؛
  • برای جلوگیری از طردشدن در روابط جنسی ناخواسته دچار می‌شوید؛
  • به انتقاد حساس هستید؛
  • نمی‌توانید متعهد شوید و تابه حال روابط طویل‌زمان نداشته‌اید.

تست تله رها شدگی

اگر فکر می‌کنید دچار طرحواره رهاشدگی هستید، می‌توانید تست تله رهاشدگی را انجام دهید. با جواب به این سؤالات فهمید می‌شوید آیا این طرحواره با شرایط شما همخوانی دارد یا خیر:

  • زیاد تر دلواپس ازدست‌دادن فرزند، همسر و دوستان خود هستید؟
  • هنگامی اطرافیانتان زمان خود را بدون شما می‌گذرانند، دیر به خانه برمی‌گردند یا جواب مطلب‌هایتان را نمی‌دهند حس اضطراب، حسادت و خشمگینی می‌کنید؟
  • آیا همیشه فکر می‌کنید افراد غیرقابل‌اعتمادند و امکان پذیر با رفتاری تکانشی از روابط دور شوید؟

تأثیر تله رهاشدگی بر روابط

طرحواره رهاشدگی توانایی‌ای زیاد درونی و شخصی است و افراد با دقت به ازمایش ها ناخوشایند قبل‌شان رفتارهای متغیری از خود نشان خواهند داد. برخی افراد می‌ترسند شریک عاطفی خود را از دست بدهند و گروهی دیگر از مبتلایان دلواپس ازبین‌رفتن روابط دوستانه و کاری خودند. در ادامه، روال احتمالی یک رابطه عاطفی را هنگامی یکی از طرفین در این تله دچار است، بازدید می‌کنیم.

۱. مرحله آشنایی

در این مرحله حس امنیت نسبی دارید و در ذهنتان از نظر عاطفی روی فرد روبه رو اندوخته‌گذاری نکرده‌اید و فقط از وقتی که با او می‌گذرانید لذت می‌برید. در این مرحله حرکت شما تقریبا طبیعی است و شریک عاطفی‌تان فهمید هیچ علامت خطری از جانب شما نمی‌بشود.

۲. مرحله ماه عسل

به این مرحله که می‌رسید، حس می‌کنید فرد روبه رو را دوست دارید و تصمیم می‌گیرید داخل رابطه متعهدانه شوید. وقتی که کنار هم هستید به‌خوبی می‌گذرد و شما از معاشرت با شریکتان لذت می‌برید. در مرحله ماه عسل زمان بسیاری را با هم می‌گذرانید و به همین علت حس امنیت و اسایش خاطر دارید.

۳. رابطه واقعی

زندگی همیشه در مرحله ماه عسل باقی نمی‌ماند. امکان پذیر شریک عاطفی شما مریض بشود، مشکلات خانوادگی داشته باشد یا زمان بسیاری از روز را در محل کار او بگذراند. در یک رابطه سالم و امن این اتفاقات کاملا طبیعی است و هر دو طرف فهمیدن می‌کنند که شریکشان نیاز دارد به کارهایش برسد، اما اگر در تله رهاشدگی دچار باشید، در این مرحله وحشت‌زده می‌شوید. دائم نگرانید که امکان پذیر شریک عاطفی‌تان را از دست بدهید و در عین‌ حال نمی‌خواهید زیاد وابسته به نظر برسید، بعد احساسات خود را ابراز نمی‌دهید و در ذهنتان با خودتان می‌جنگید و همیشه مضطربید.

۴. علامت خطر

هر اتفاق کوچکی در این مرحله به جرقه‌ای خطرناک تبدیل می‌بشود. امکان پذیر شریک عاطفی‌تان یک مطلب شما را جواب ندهد، یک روز تلفنش در دسترس نباشد یا تصمیم بگیرد چند روزی با دوستان خود به سفر برود. این اتفاق کوچک شما را به‌شدت دلواپس می‌کند و عکس العمل بدی نشان می‌دهید، چراکه حس می‌کنید فرد روبه رو دیگر شما را دوست ندارد و برای او مهم نیستید.

در این مرحله مبتلایان به طرحواره رهاشدگی امکان پذیر یکی از این دو حرکت را نشان دهند:

  1. برخی با مطالبه‌گری و خشم از شریک عاطفی‌شان می‌خواهند برنامه‌های دیگرش را کنار بگذارد و کنار آنها بماند. آنها اصرار می‌کنند که فرد روبه رو باید عشق و علاقه خود را به آنها اثبات کند.
  2. دسته دیگر از تنهاماندن می‌ترسند. این حس چنان شدید است که مبتلا به تله رهاشدگی تصمیم می‌گیرد خودش رابطه را همه کند.

در این مرحله شریک عاطفی شما فهمید نمی‌بشود که چه اتفاقی افتاده است. او نمی‌داند چرا فردی که دوستش دارد، در این شرایط ساده عصبی شده و رفتاری سختگیرانه دارد. کارشناسان می‌گویند در این مرحله شریک عاطفی فرد مبتلا تلاش می‌کند به او مطمعن دهد که همه‌چیز عادی است، ولی موفق نمی‌بشود و درنهایت به‌گمان زیاد رابطه با ناکامی روبه رو می‌بشود.

درمان طرحواره رهاشدگی

همه ما دوست داریم برای نزدیکانمان مهم باشیم، اما مبتلایان به تله رها شدگی در دوری باطل دچار خواهد شد. مکانیزم مقابله با تروماهای قبل علتمی‌بشود آنها بیشتر از حد دچار هراس و ناامنی شوند و در روابطشان با مشکلات بسیاری روبه رو شوند. در ادامه، راه حلهایی را معارفه می‌کنیم که به پشتیبانی آنها می‌توانید با این طرحواره مقابله کنید.

۱. پذیرفتن قبل

برخی مردم خاطره راحتی از رهاشدن در دوران کودکی ندارند. آنها یادشان نمی‌آید که در قبل طعم تلخ طردشدن را چشیده باشند، اما بازتاب رفتارشان نمایانگر طرحواره رهاشدگی است. کارشناسان می‌گویند برای درمان هر طرحواره‌ای ابتدا باید آن را بپذیرید. فهمیدن و پذیرفتن احساساتی که توانایی کرده‌اید، خودآگاهی شما را عمیق می‌کند تا بتوانید از تله رهاشدگی فاصله بگیرید.

۲. دقت به محرک‌های بیرونی

علائمی را که شما را آزرده و خشمگین می‌کنند، در نظر بگیرید و به آنها دقت کنید. آیا هنگامی فردی جواب مطلب‌هایتان را نمی‌دهد، غمگین می‌شوید؟ بی‌خبری از اطرافیانتان برایتان سخت است؟ همیشه حس می‌کنید فردی به شما دقت نمی‌کند؟ آیا در روابط نومید و نگرانید؟ به عشق بدبین هستید؟

جواب به این سؤالات به شما پشتیبانی می‌کند محرک‌های تله رها شدگی را بشناسید و به آنها آگاه باشید.

۳. شناخت نشانه‌های رفتاری

کارشناسان می‌گویند برای درمان تله رهاشدگی باید به رفتارهای خود دقت کنید و نشانه‌ها را بشناسید. در طول روز دقت کنید که چه وقتی حس خشم، نگرانی، هراس یا رنجش دارید. هنگامی این احساسات را دارید، به حرکت خود دقت کنید. با این تمرین به‌مرور زمان توانایی شما در شناخت احساسات بهبود می‌یابد و می‌تواند با دقت به نیازهای عاطفی خود، بر حس ناامنی در روابط تسلط کنید.

۴. تمرینات روزانه

از یک بولت ژورنال برای ردیابی حالات و نیازهای خود منفعت گیری کنید و به خودتان زمان بدهید احساسات‌تان را گفتن کنید. تلاش کنید از دید فردی که به شما اهمیت می‌دهد، احساسات خود را ببینید و به نیازهای درونی‌تان جواب دهید. برای خود یادداشت‌های کوچک بنویسید و به دیوار اتاق یا میز کارتان بچسبانید. در این یادداشت‌ها به خود یادآوری کنید که در حال گذر از طرحواره رهاشدگی هستید و باید مواظب خودتان باشید. تلاش کنید بهترین دوست خودتان باشید و برای افکار درونی خود اهمیت قائل شوید.

۵. جلسات تراپی

طرحواره رهاشدگی چالش بزرگی در زندگی روزمره است و شما را با دردهای بسیاری روبه رو می‌کند. عبور از این رنج‌ها برای زیاد تر افراد دشوار است و حس ناتوانی و خستگی روحی آنها را تشدید می‌کند. در این شرایط بهتر است از درمانگر پشتیبانی بگیرید. کارشناسان اعتقاد دارند شرکت در جلسات تراپی زندگی‌تان را منقلب می‌کند، چراکه درمانگر در فضایی امن به شما پشتیبانی می‌کند احساسات خود را بشناسید و با آنها روبه رو شوید.

۶. طرحواره‌درمانی

طرحواره‌درمانی شکلی از روان‌درمانی است که در آن درمانگر به شما پشتیبانی می‌کند با طرحواره‌های ذهنی خود روبه رو شوید و آنها را حل کنید. در این روش درمانگر ازمایش ها و رویدادهای کودکی‌تان را به یادتان می‌آورد و سپس مکانیزهای مقابله‌ای سالم و جدیدی را به شما آموزش می‌دهد تا آنها را با الگوهای نادرست ذهنتان جانشین کنید. درمانگر امکان پذیر از تکنیک‌های تجسم هدایت‌شده، ایفای نقش و ذهن‌آگاهی پشتیبانی بگیرید تا احساسات شما را به چالش بکشد و درنهایت مسیر رهایی از طرحواره را به شما نشان دهد. با طرحواره‌درمانی یاد می‌گیرید اضطراب خود را مهار کنید و دلبستگی امن‌تری برای خود بسازید.

سخن پایانی

طرحواره رهاشدگی الگویی از فکرها و رفتارهای شما است که از ازمایش ها کودکی‌تان نشئت می‌گیرد. افرادی که با این طرحواره درگیرند، در روابطشان حس اضطراب و هراس شدیدی دارند و نمی توانند دلبستگی امن و سالم را توانایی کنند. برای درمان تله رهاشدگی راه حلهای مختلفی وجود دارند که به‌پشتیبانی آنها می‌توانید کیفیت زندگی عاطفی و اسایش ذهنی خود را بهبود دهید.

برای از بین بردن احساس افسردگی چه کاری انجام دهیم؟


در افسردگی غم به لایه‌های عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و حرکت شما به‌وجود می‌آورد. اگر حس افسردگی دارید، حتما با پشتیبانی یک روانشناس متخصص مشکل را ریشه‌یابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ربط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی زبان بدن


به پشتیبانی زبان بدن، ناگفته‌ها را بگویید و بشنوید




[ad_2]

منبع

غلبه بر فوبیای تماس تلفنی ـ زنی در حال کار با تلفن هوشمند

فوبیای تماس تلفنی چیست؟ چطور بر آن غلبه کنیم؟

[ad_1]

شاید شما هم جزو کسانی باشید که وقتی تلفن زنگ می‌زند، دوست دارید جواب ندهید یا مثلا وقتی می‌خواهید به کسی تلفن کنید، مدام سناریوهای مختلف گفت‌وگو را در ذهن خود مرور می‌کنید. شاید هم وقتی زنگ تلفن به صدا درمی‌آید، خیس عرق می‌شوید و احساس ترس می‌کنید. اگر چنین است، شما تنها نیستید. ترس از تماس تلفنی نوعی فوبیای شایع در جهان است. چگونه می‌توان بر این ترس غلبه کرد؟ مقاله ما را تا انتها بخوانید.

فوبیای تماس تلفنی چیست؟

شاید عجیب به نظر برسد، اما برخی افراد هنگامی که می‌خواهند تلفن خود را جواب دهند، دچار اضطراب و ترس می‌شوند. مگر حرف‌زدن با تلفن ترس دارد؟ برای بعضی‌ها بله! این ترس چنان شدید است که این افراد ممکن است از جواب‌دادن تماس خودداری کنند. این افراد به‌ویژه از اینکه صدا یا چهره‌شان (در تماس‌های تصویری) چگونه به نظر می‌رسد، وحشت دارند.

فوبیای تماس تلفنی چقدر شایع است؟

اگر از تماس تلفنی فراری هستید، شما تنها نیستید. بر اساس تحقیقی که سال ۲۰۱۹ انجام شد، حدود ۷۶درصد از بزرگ‌سالان تمایل چندانی به تماس تلفنی ندارند. در بین جوانان نیز بی‌تمایلی به تماس تلفنی به‌دلیل افزایش اضطراب در این گروه سنی شایع است و اکثر آنها ترجیح می‌دهند از روش‌های دیگر مانند چت‌کردن استفاده کنند.

البته نمی‌شود در تمام موقعیت‌ها از روش‌های جایگزین استفاده کرد. هنوز هم برخی از مهم‌ترین کارها را باید با تماس تلفنی و گفت‌وگوی رودرو انجام داد.

نشانه‌های فوبیای تماس تلفنی

اگر پیش از جواب‌دادن به تلفن به‌شدت دچار ترس و اضطراب می‌شوید، این اولین و مهم‌ترین نشانه وجود این فوبیا در شماست. دیگر نشانه‌های این عارضه عبارت‌اند از:

  • پرهیز از زنگ‌زدن به دیگران؛
  • دیر جواب‌دادن تماس؛
  • وسواس‌داشتن درباره اینکه دیگران چه چیزی درباره شما پس از پایان تماس تلفنی می‌گویند؛
  • نگرانی بابت ناراحت‌کردن دیگران پشت تلفن؛
  • نگرانی بابت حرف‌هایی که می‌زنید.

همچنین ممکن است برخی نشانه‌های جسمانی مانند افزایش ضربان قلب، حالت تهوع و لرزش هم بروز کنند.

چرا برخی افراد دچار فوبیای تماس تلفنی هستند؟

۱. ضعف شناسایی نشانه‌های کلامی

هنگام صحبت تلفنی، ما برای فهم منظور طرف مقابل علاوه‌بر توجه به اصل کلمات باید به لحن و نوع گفتار او نیز توجه کنیم. اگر کسی این توانایی را به هر دلیل نداشته باشد یا در آن ضعیف باشد، گفت‌وگوی تلفنی برای او ناخوشایند و حتی آزاردهنده خواهد شد. پس این افراد سعی می‌کنند از تلفنی حرف‌زدن پرهیز کنند.

۲. فشار ذهنی زیاد

برای برخی افراد تلفنی حرف‌زدن به‌معنای تحمل فشار ذهنی است. هنگام گفت‌وگو دکمه اصلاح و پاک‌کردن وجود ندارد. از سوی دیگر فرصت زیادی هم برای ساختن و پرداختن جملات نیست. حال اگر موضوع تماس مسئله مهمی هم باشد، به‌شدت احساس فشار و تنش کنیم.

۳. احساس قضاوت‌شدن

گاهی ندیدن فرد و اتکا به صدای او ما را به اشتباه می‌اندازد و بدون دیدن زبان بدن فرد، شاید تصور کنیم که او در حال قضاوت‌کردن ماست. به علت ترس از قضاوت دیگران دچار استرس و نگرانی می‌شویم.

۴. راحت‌تربودن هنگام ارسال پیام

پیام‌های متنی به ما امکان می‌دهند به آنچه می‌خواهیم بگوییم، فکر کنیم. همین دلیل کافی است تا خیلی‌ها ترجیح بدهند به‌جای حرف‌زدن پشت تلفن، پیامک بزنند.

روش‌های درمان فوبیای تماس تلفنی

برای مقابله با هر ترسی تکنیک‌های درمان شناختی‌رفتاری وجود دارد. گرچه فوبیا به شکل‌های مختلفی بروز می‌کند، روش درمان اکثر آنها مشابه است. علاوه‌بر روش‌هایی مانند بازسازی شناختی و مواجهه‌درمانی، درمانگر توصیه‌هایی شخصی هم برای مقابله با فوبیای تلفن ارائه می‌دهد.

۱. بازسازی شناختی

در این روش، درمانگر به ما کمک می‌کند عقاید منفی و اشتباه خود درباره یک موضوع را با نگرش‌های مثبت و سازنده جایگزین کنیم. مثلا ممکن است به‌دلیل نگرانی از ناراحت‌کردن دیگران از تماس تلفنی وحشت داشته باشیم. درمانگر با به چالش کشیدن این ایده، از ما می‌خواهد احتمالات مختلف را در نظر بگیریم. شاید فرد مدنظر سرش شلوغ بوده و نتوانسته تلفن را جواب دهد. شاید کیفیت صدا خوب نبوده یا حتی گوشی او به دلیل مشکلی فنی وسط بحث خاموش شده باشد. به‌هرحال اینکه ما همان اول فکر کنیم کسی را پشت خط ناراحت کرده‌‌ایم، منطقی نیست.

۲. مواجهه‌درمانی

یکی از روش‌های معروف برای مقابله با انواع فوبیا مواجهه‌درمانی است، یعنی روبه‌روشدن با همان چیزی که از آن وحشت داریم. در این روش، درمانگر به‌تدریج ما را با چیزی که از آن می‌ترسیم، روبه‌رو می‌کند. این رویارویی در ابتدا خفیف است و به‌تدریج بیشتر و بیشتر می‌شود. درمانگر با بررسی میزان و چگونگی ترس ما میزان و شیوه مواجهه را طراحی می‌کند. مثلا شاید بیشترین ترس ما تماس تلفنی در حضور جمع باشد، پس این مورد آخرین مرحله مواجهه ما با تماس تلفنی می‌شود.

چطور بر فوبیای تماس تلفنی غلبه کنیم؟

در صورتی که خودمان بخواهیم دست به کار شویم یا پیش‌تر روش‌های درمانی را آزموده‌ایم و دنبال روش‌های بیشتری هستیم، پیشنهادهای زیر نیز، علاوه‌بر روش‌های گفته‌شده در بخش قبل، ممکن است مفید باشند.

۱. با افرادی که راحتید، تماس‌های کوتاه بگیرید

تماس‌های کوتاه و عادی تلفنی با دوستان و افراد مورداعتماد می‌تواند ترس شما از تماس تلفنی را بریزد.

۲. لبخند بزنید

لبخندزدن و راحت ایستادن یا نشستن بهتر از آن است که چهره خود را در هم بکشید و عضلات‌تان را منقبض کنید. هنگام حرف‌زدن با تلفن لبخند بزنید. همین کار باعث کاهش هورمون‌های استرس می‌شود. هنگامی که می‌خواهید تماس بگیرید، نیازی نیست چهره‌ای جدی و بدنی خشک داشته باشید.

۳. به خود پاداش دهید

برای کسانی که با فوبیای تماس تلفنی درگیرند، پشت‌سرگذاشتن یک تماس تلفنی موفقیت‌آمیز مانند پیروزی است. آن را قدر بدانید و به خود جایزه بدهید.

۴. نشخوار فکری نکنید

افراد مضطرب و دچار فوبیا مرتب به ترس‌های خود فکر می‌کنند. اگر کسی پشت خط چیزی گفت که شما انتظارش را نداشتید، لازم نیست فکر کنید دنیا به آخر رسیده است و او دیگر هرگز از شما راضی نخواهد بود. از آنجایی که پشت خط چهره و زبان بدن آنها پیدا نیست، خودتان را درگیر اینکه دیگران چگونه فکر می‌کنند یا پشت خط چه می‌کنند نکنید.

برای تلفنی حرف‌زدن نیازی نیست ساعت‌ها برنامه‌ریزی کنید. از نشخوار فکری اجتناب کنید. کمی فکرکردن قبل از تماس خوب است، اما نیازی نیست که مدام درگیر تک‌تک جملاتی باشید که می‌خواهید بگویید.

۵. به خودتان یادآوری کنید که نیازی نیست همه تماس‌ها را پاسخ دهید

گاهی اوقات فرد دچار فوبیای تماس تلفنی فکر می‌کند باید به تمام تماس‌های خود پاسخ دهد. این اشتباه است. به خودتان اجازه بدهید که برخی تماس‌ها به پیام‌گیر صوتی منتقل شوند. اگر الان به هر دلیل نمی‌توانید پاسخ تماس را بدهید، آن را به زمانی دیگر موکول کنید.

۶. از دیگری بپرسید که زمان مناسب زنگ زده‌اید یا نه

همیشه پیش از شروع گفت‌وگو از فرد بپرسید که آیا زمان مناسبی زنگ زده‌اید یا نه. این کار هم او را از قطع ناخواسته تماس نجات می‌دهد و هم جلوی احساسات ناخوشایند بعدی شما را می‌گیرد.

از تجربه خود بگویید

آیا شما هم دچار این فوبیا هستید؟ هنگام تماس تلفنی چه احساسی دارید؟ چگونه بر ترس خود غلبه کردید؟ برای ما در بخش نظرات از تجربه خود بنویسید.



هشدار! این مطلب صرفا جنبه آموزشی دارد و برای استفاده از آن لازم است با پزشک یا متخصص مربوطه مشورت کنید. اطلاعات بیشتر

[ad_2]

منبع

"دختری

ترس چیست؛ همه‌چیز درباره روانشناسی ترس

[ad_1]

ترس چیست؟ ترس احساسی پایه شامل واکنش بیوشیمیایی و واکنش هیجانی فردی است که ما را به وجود خطر یا احتمال آسیب آگاه می‌کند، چه این خطر جسمی باشد چه روانی. در این مقاله درباره انواع ترس، علائم، روش تشخیص و درمانشان می‌گوییم. با ما همراه باشید.

نحوه عملکرد ترس چیست؟

گاهی ترس ناشی از تهدیدهای واقعی است و گاهی از خطرات تجسمی نشئت می‌گیرد. گرچه ترس واکنشی طبیعی به برخی موقعیت‌هاست، ممکن است منجر به پریشانی و اختلال شود. علاوه‌بر این، ممکن است ترس نشانه برخی اختلالات سلامت روان باشد از جمله اختلال هراس، اختلال اضطراب اجتماعی، فوبیا و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD).

ترس از ۲ واکنش اولیه به برخی از انواع تهدیدات تشکیل می‌شود، یعنی واکنش بیوشیمیایی و واکنش عاطفی که در ادامه هرکدام را بررسی کرده‌ایم.

۱. واکنش بیوشیمیایی

ترس نوعی احساس طبیعی و مکانیسم بقاست. وقتی با تهدیدی روبه‌رو می‌شویم، بدن به روش‌های خاصی به آن تهدید واکنش نشان می‌دهد. واکنش‌های فیزیکی به ترس شامل عرق‌کردن، افزایش ضربان قلب و افزایش آدرنالین هستند که ما را بسیار هوشیار می‌کنند. این واکنش فیزیکی پاسخ «جنگ یا گریز» نیز نامیده می‌شود، به این معنی که بدن خود را برای دفاع یا فرار آماده می‌کند. واکنش بیوشیمیایی نوعی تحول تکاملی است، واکنشی خودکار که برای بقای ما بسیار مهم است.

۲. واکنش عاطفی

واکنش عاطفی به ترس به شخصیت و خلق‌وخوی فرد بستگی دارد. در واقع واکنش مغز به ترس مشابه احساسات مثبتی مانند شادی و هیجان است، به همین علت واکنش احساسی افراد به ترس متفاوت ست. برخی از افراد مدام به‌دنبال افزایش آدرنالین بدنشان با انجام ورزش‌های هیجانی یا قرارگرفتن در سایر موقعیت‌های هیجان‌انگیز مانند تماشای فیلم‌های ترسناک‌اند. برخی دیگر به احساس ترس واکنش منفی نشان می‌دهند و به هر قیمتی از موقعیت‌های ترس‌آور اجتناب می‌کنند. گرچه واکنش فیزیکی افراد به ترس یکسان است، واکنش احساسی به ترس بسته به شخصیت فرد ممکن است مثبت یا منفی باشد.

علائم ترس

ترس معمولا هم علائم جسمی دارد و هم علائم احساسی. گرچه هر فردی ممکن است دچار علائم متفاوتی از ترس شود، برخی علائم رایج آن عبارت‌اند از:

علاوه‌بر علائم جسمی، افراد ممکن است دچار علائم روانی مانند ناراحتی، حس ناتوانی تسلط‌نداشتن به اوضاع یا احساس نزدیکی به مرگ شوند.

ریشه ترس چیست؟

ترس فوق‌العاده پیچیده است و هیچ علت اصلی و واحدی ندارد. برخی از ترس‌ها ممکن است ناشی از تجربیات یا آسیب‌های روحی باشند، در حالی که علت برخی از ترس‌ها ناشناخته است. برخی از محرک‌های رایج ترس عبارت‌اند از:

  • وقایع تخیلی؛
  • عوامل ناشناخته؛
  • رویدادهای آینده؛
  • خطرات واقعی زیست‌محیطی؛
  • برخی از اشیا یا موقعیت‌های خاص (مانند عنکبوت، مار، ارتفاع، پرواز).

انواع ترس

برخی از انواع مختلف اختلالات اضطرابی که با ترس مشخص می‌شوند، عبارت‌اند از:

تشخیص ترس

اگر مدام و بیش‌ از حد دچار احساس ترس می‌شوید، به پزشک مراجعه کنید. ممکن است پزشک شما را معاینه کند و برایتان آزمایش‌هایی تجویز کند تا مطمئن شود ترس و اضطراب شما با بیماری زمینه‌ای خاصی مرتبط نیست.

همچنین ممکن است درباره علائم ترس از جمله مدت‌زمان، شدت و موقعیت‌هایی که دچارش می‌شوید، سؤالاتی بپرسد. با توجه به علائم، پزشک ممکن است ترس شما را نوعی اختلال اضطرابی مانند فوبیا تشخیص دهد.

فوبیاها

یکی از جنبه‌های اختلالات اضطرابی ترس از ترسیدن است. در حالی که بیشتر افراد فقط در موقعیت‌های ترسناک می‌ترسند، افراد مبتلا به اختلالات اضطراب از اینکه دچار ترس شوند می‌ترسند. این افراد واکنش به ترس را منفی تلقی می‌کنند و تمام تلاش خود را می‌کنند تا از این واکنش اجتناب کنند.

فوبیا ترس از موقعیتی است که خطر واقعی ندارد. گرچه فرد مبتلا به فوبیا تشخیص می‌دهد که ترسش غیرمنطقی است، نمی‌تواند از واکنش ترس جلوگیری کند.

درمان ترس

قرارگرفتن مکرر در موقعیت‌های ترسناک منجر به نوعی آشنایی می‌شود که امکان دارد واکنش ترس را تا حد زیادی کاهش دهد. این رویکرد اساس برخی از درمان‌های فوبیا را تشکیل می‌دهد. روش‌های درمانی فوبیا که مبتنی بر روانشناسی ترس هستند، بر تکنیک‌هایی مانند حساسیت‌زدایی سیستماتیک و غرقه‌سازی تمرکز دارند. هر دو تکنیک بر اساس واکنش‌های فیزیولوژیکی و روانی بدن برای کاهش ترس هستند.

۱. حساسیت‌زدایی سیستماتیک

این تکنیک شامل هدایت تدریجی در برخی موقعیت‌های مواجهه است. مثلا برای فردی که از مار می‌ترسد، حساسیت‌زدایی سیستماتیک شامل صحبت‌کردن درمانگر با فرد درباره مارها در اولین جلسه درمانی است. در جلسات بعدی، درمانگر به‌آرامی فرد را به تماشای تصاویر مارها، بازی با مارهای اسباب‌بازی و درنهایت دست‌زدن به مار زنده سوق می‌دهد. این روند با یادگیری و به‌کارگیری تکنیک‌های مقابله‌ای جدید برای مدیریت واکنش ترس همراه است.

۲. غرقه‌سازی

در تکنیک غرقه‌سازی، فرد در محیطی امن و کنترل‌شده در معرض موقعیت ترسناک قرار می‌گیرد تا ترسش کاهش یابد. این تکنیک باعث می‌شود فرد با اضطراب شدید مقابله کند و ترس او از آن موقعیت بسیار کاهش یابد.

مقابله با ترس

برای مهار اثرات فیزیکی، عاطفی و رفتاری ترس می‌توانید از چنین اقدامات مؤثر و در عین حال ساده‌ای استفاده کنید:

  • حمایت اجتماعی دریافت کنید. وجود افراد حامی در زندگی شما مهار احساس ترس را برایتان راحت‌تر می‌کند.
  • ذهن‌آگاهی را تمرین کنید. گرچه همیشه نمی‌توانید جلوی برخی از احساسات را بگیرید، آگاه‌بودن باعث می‌شود ترس را بهتر مهار کنید و افکار منفی را با افکار مفید و مثبت جایگزین کنید.
  • از تکنیک‌های مدیریت استرس مانند تنفس عمیق، تمرینات آرام‌سازی پیشرونده عضلانی و تجسم هدایت‌شده استفاده کنید.
  • مراقب سلامتی خود باشید. خوب غذا بخورید، ورزش کنید و هر شب به اندازه کافی بخوابید.

کلام پایانی

ترس احساس مهمی است که می‌تواند از شما در برابر خطر محافظت کند و در عین حال ممکن است منجر به احساس اضطراب طولانی شود. یافتن راه‌هایی برای مهار ترس سبب می‌شود بهتر با این احساسات کنار بیایید و اضطرابتان را کاهش دهید.

شما هم هنگام ترسیدن مضطرب و پریشان می‌شوید؟ به‌نظر شما علت ترس های بی مورد چیست و از چه راهکارهایی برای مهار علائم ترس استفاده می‌کنید؟ لطفا نظرات و تجربیات ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در میان بگذارید.



هشدار! این مطلب صرفا جنبه آموزشی دارد و برای استفاده از آن لازم است با پزشک یا متخصص مربوطه مشورت کنید. اطلاعات بیشتر

[ad_2]

منبع

برای غلبه بر ترس از شکست خود را در زمینه های مختلف به چالش بکشید

چرا از شکست می‌ترسیم؛ چطور از آن درس بگیریم؟

[ad_1]

کلمه‌ «شکست» در دل بسیاری از افراد ترس می‌اندازد. همه ما در برهه‌ای از زمان چنین احساسی داشته‌ایم، چه در زندگی شخصی و چه در زندگی کاری‌مان. بااین‌حال، احساس شکست در زندگی پتانسیل بسیار زیادی برای رشد و توسعه ایجاد می‌کند. در این مقاله علل ریشه‌ای ترس از شکست را بررسی خواهیم کرد و اینکه چگونه ممکن است یادگیری از شکست راز موفقیت ما باشد. همراهمان بمانید.

ترس از شکست چه اثری بر زندگی ما می‌گذارد؟

ترس از شکست ترس عمیقی است که می‌تواند بر جنبه‌های مختلف زندگی ما اثر بگذارد. این احساس به طرق مختلف مانند اجتناب از انجام وظایف، احساس ناتوانی، اضطراب و احساس ازدست‌دادن کنترل بروز می‌کند و در موارد شدید، حتی ممکن است به آتیکی فوبیا تبدیل شود، یعنی ترس بسیار شدید از شکست چنان‌که حتی برای انجام کار‌های خاصی فلج شویم. چه چیزی باعث این ترس می‌شود؟ در ادامه، به این سؤال پاسخ می‌دهیم.

علل و ریشه‌های ترس از شکست

۱. شیوه تربیت

یکی از دلایل اصلی ترس از شکست را می‌توان در تربیت ما جست‌وجو کرد. والدین و مراقبان ما نقشی اساسی در شکل‌گیری برداشت ما از موفقیت و شکست دارند. اگر والدین ما انتقادگر بوده‌اند، حمایتمان نکرده‌اند یا دائما شکست‌های گذشته‌مان را به ما یادآوری کرده‌اند، ممکن است این تجربیات در بزرگ‌سالی آزارمان دهند. ترس از اشتباه‌کردن یا شکست در هر کاری عمیقا در روان ما ریشه دوانده است.

۲. حوادث تروماتیک

تروما یا رویداد‌های آسیب‌زا نیز ممکن است به ترس ما از شکست دامن بزنند. تجربه اتفاقی آسیب‌زا شاید منجر به بیزاری از هر چیزی شود که ما را یاد آن حادثه می‌اندازد. بعید نیست که این بیزاری ما را برای آزمایش چیز‌های جدید یا تعیین اهداف بلندمدت مردد کند؛ چون می‌ترسیم که با تجربه آسیب‌زای مشابهی مواجه شویم.

۳. آزار و اذیت در کودکی

قربانی آزار و اذیت شدن در دوران کودکی یا تحقیرشدن به‌خاطر شکست‌ها و به‌طور کلی آسیب‌های کودکی ممکن است آثار ماندگاری بر جای بگذارد و این تصور را ایجاد کند که شکست مترادف با تمسخر و تحقیر است. درنتیجه فرد این ترس را تا بزرگ‌سالی با خود حمل می‌کند و از موقعیت‌هایی که ممکن است با احتمال شکست مواجه شوند، اجتناب می‌کند.

۴. کمبود عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس

کمبود عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس نیز ممکن است ترس از شکست را تقویت کند. وقتی خودمان را باور نکنیم، پذیرش اینکه شکست تنها گزینه ماست آسان می‌شود. شاید خودگویی منفی بر افکار ما مسلط شود و ما را متقاعد کند که برایمان مقدر شده است همیشه شکست بخوریم.

چطور بر ترس از شکست غلبه کنیم؟

۱. تعریف مجدد شکست

برای غلبه بر ترس از شکست بسیار مهم است که معنای شکست را دوباره برای خود تعریف کنیم. شکست پایان دنیا نیست، بلکه باید به‌چشم فرصتی ارزشمند برای یادگیری به آن بنگریم. داشتن انتظارات بیش از حد و کمال‌گرایی ممکن است ترس از شکست را زیاد کند. پذیرش ذهنیت رشد به ما این امکان را می‌دهد که درک کنیم اشتباهات و شکست‌ها پله‌هایی برای پیشرفت و موفقیت‌اند. افراد موفق در زمینه‌های مختلف، از توماس ادیسون گرفته تا بیل گیتس، در مسیر رشد و موفقیت بارها شکست‌ خورده‌اند. شکست اتفاقی نادر نیست و برای همه رخ می‌دهد، اما این توانایی یادگیری از شکست است که ما را متمایز می‌کند.

۲. اجتناب از خودتخریبی و غلبه بر ترس

ترس ما از شکست اغلب به‌صورت خودتخریبی بروز می‌کند. این رفتار ناشی از اضطراب شدید و تمایل به محافظت از خود در برابر آسیب‌های عاطفی شکست است. افراد ممکن است کار‌ها را به تعویق بیندازند، دیگران را بابت اشتباهاتشان سرزنش کنند یا از قبول مسئولیت اجتناب کنند. برای شناخت رفتارهای مخربمان، افزایش خودآگاهی بسیار مهم است. مربیان و مشاوران می‌توانند راهنمایی‌های ارزشمندی برای حذف این تمایلات مخرب ارائه دهند.

۳. آماده‌شدن برای بدترین سناریو

برای مقابله با ترس از شکست، برنامه‌ریزی و آمادگی ضروری است. تجسم بدترین سناریو‌ها و طوفان فکری برای یافتن راه‌حل‌های بالقوه سبب می‌شود که واقع‌بین‌تر و منطقی‌تر شویم. اگرچه مهم است که افکار منفی را بپذیریم، نباید اجازه دهیم بر عزم و اراده ما غلبه کنند. به‌جای تمرکز روی چیز‌هایی که ممکن است اشتباه شوند، باید روی چیز‌هایی تمرکز کنیم که احتمالا درست پیش می‌روند.

۴. غلبه بر ترس با برد‌های کوچک

غلبه بر ترس مستلزم برداشتن گام‌های کوچک و حساب‌شده به‌سمت اهدافمان است. جشن‌گرفتن برد‌های کوچک، حتی اگر بلافاصله برای دیگران قابل‌مشاهده نباشند، برای ایجاد اعتمادبه‌نفس و انعطاف‌پذیری بسیار مهم است. با پذیرفتن اهداف کوچک‌تر و دست‌یافتنی، می‌توانیم مسیری پایدار برای موفقیت ایجاد کنیم و برای مقابله با مشکلات مهارت بیشتری پیدا کنیم.

۵. درآغوش‌کشیدن شکست

درک این نکته مهم است که شجاعت فقدان ترس نیست. احساس ترس طبیعی است، اما نباید ما را از پیگیری اهداف و رؤیا‌هایمان منصرف کند. شجاعت به ما قدرت می‌دهد که پیش برویم، حتی زمانی که ترس را احساس می‌کنیم.

دریافت حمایت از مربیان و مشاوران برای درک ترس‌ها و استفاده کامل از پتانسیل‌هایمان مفید است.

۶. درس‌گرفتن از شکست و هموارکردن مسیر موفقیت

شکست بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی انسان است و نباید از آن ترسید، بلکه باید آن را به‌عنوان معلمی ارزشمند پذیرفت. یادگیری از شکست باعث ایجاد تاب‌آوری، انعطاف‌پذیری، فروتنی، نوآوری و انگیزه می‌شود. برگزیدن طرز فکر رشد، کار درونی، شجاع‌بودن و ایجاد آمادگی ذهنی برای یادگیری مؤثر از شکست مهم است. در نقل‌قول‌ها از افراد موفق هم می‌خوانیم که شکست پایان کار نیست. شکست پله‌ای ضروری در مسیر موفقیت است. با تغییر دیدگاه خود به شکست، می‌توانیم به پتانسیل کامل خود دست یابیم و رؤیا‌هایمان را محقق کنیم.

شما چگونه فکر می‌کنید؟

نظر شما درباره شکست چیست؟ آیا شما به‌خاطر ترس از شکست در جای خود ایستاده‌اید یا به‌رغم ترس از شکست، رو به جلو قدم برمی‌دارید؟ نظر خود را در قسمت دیدگاه‌ها برایمان بنویسید.

[ad_2]

منبع