برچسب: سلامت روان
بهترین کتاب های خودیاری؛ ۱۰ کتاب برای گسترش فردی و بهبود سلامت روان
[ad_1]
اگرچه مطالعه کتاب خودیاری بهتنهایی برای عبور از مشکلاتهای فردی و چالشهای زندگی کافی نیست، این کتابها از با اهمیت ترین و دردسترسترین منبع های برای بهبود تواناییهای مراقبتی و سلامت روان می باشند. اگر بهجستوجو کتابهایی برای بهبود کیفیت زندگی خودید، معارفه کتاب امروز را از دست ندهید.
۱. نجات از هزارتو
نویسنده: نیکول لپرا
مترجم (نظر کاربران): شهرام شیری
انتشارات (نظر کاربران): متخصصان
تعداد صفحه: ۲۹۷
دکتر نیکول کوپرا، روانشناس بالینی، در این کتاب با منفعت گیری از رویکرد روانشناسی کلنگر پیشنهادهایی برای فهمیدن بهتر قبل خود و صدمههای روان اراعه میکند. او بر این باور است که دردهای جسمی حامل مطلبهایی از ذهن و روان ما می باشند و دقت درست به آنها میتواند گرههای ذهنی باز کند و بیماریهای فیزیکی را بهبود دهد. دکتر کوپرا کتاب را با داستان زندگی خودش اغاز میکند و مسیری را که برای درمان طی کرده است، بههمراه اطلاعات پزشکی و پیشنهادهای تکمیلی شرح میدهد. زبان ساده کتاب در کنار ازمایش ها و دانش او این کتاب را در فهرست بهترین کتابهای خودیاری قرار میدهد.
همه نمیخواهند بهتر شوند و بهبود یابند و این ایرادی ندارد. هویت برخی افراد به بیماریشان گره خورده است.
۲. عادتهای اتمی

عادتها نقشی اساسی در زندگی روزمره ما ایفا میکنند. ما زمانهای بسیاری از روز را بر پایه الگوهای مشخصی حرکت میکنیم که بهمرور در ما شکل گرفتهاند. جیمز کلیر در کتاب «عادتهای اتمی» بر پایه رفتارشناسی و علوم اعصاب پیشنهادهایی برای تشکیل عادتهای خوب و راههایی برای کنارگذاشتن عادتهای بد اراعه میکند. اگر فکر میکنید در دام عادتهای ناسالم دچار شدهاید، این کتاب مخصوص شما است.
در مرحله های اولیه و میانی هر کاری، غالباً درههای ناامیدی وجود دارند. انتظار دارید که پیشرفتتان بهصورت خطی باشد و هنگامی میبینید کوششهایتان ثمره خود را در چند روز، هفته یا ماه اول نشان نمیدهند، نومید میشوید. حس میکنید که قرار نیست به جای خاصی برسید. این نشانهای از هرگونه پروسهٔ ترکیب شدن است: قدرتمندترین نتایج با تاخیر ظاهر خواهد شد.
۳. تفکر سریع و کند

نویسنده: دانیل کانمن
مترجم (نظر کاربران): فاطمه امیدی
انتشارات (نظر کاربران): نوین گسترش
تعداد صفحه: ۵۵۲
دنیل کانمن، نویسنده و روانشناس و برنده نوبل اقتصاد، در کتاب موفق و پروفروش «تفکر سریع و کند» نحوه تفکر و تصمیمگیری انسان را به دو دسته شهودمحور و علتگرا تقسیم میکند. او دسته اول را را سریع و فرد دیگر را کند معارفه میکند. تصمیم او از این دستهبندی نشاندادن نحوه روبه رو ما با تصمیمگیریها، قضاوتها و رفتارهایمان است. مطالعه این کتاب جهت میبشود فهمیدن بهتری از خود واقعیمان داشته باشیم و در موقعیتهای گوناگون تصمیمهای هوشمندانهای بگیریم.
روش قابل اتکا برای ناچار کردن افراد به پذیرفتن مسائل نادرست، تکرار دائمی آنهاست، چون مفهوم آشنایی به راحتی از حقیقت تمییز داده نمیبشود. نهادها و بازاریابهای تمامیتطلب، همیشه از این حقیقت آگاه بودهاند.
۴. جادوی نظم

نویسنده: ماری کاندو
مترجم (نظر کاربران): گلسا دیبا، شهاب حاجیزاده
انتشارات (نظر کاربران): ذهنآویز
تعداد صفحه: ۱۹۴
ماری کاندو، نویسنده ژاپنی این تاثییر، نظم را حلال مشکلات و جادویی برای اسایش زیاد تر در زندگی میداند. کتاب «جادوی نظم» راهنمای جامعی برای سازماندهی تکههای گوناگون محیطی است که در آن زندگی میکنیم. بیشک محیطی منظم داشتن ذهنی آرام و درنتیجه زندگی سالم و پیروزیآمیز را راحتتر میکند. اگر میخواهید به آشفتگیهای خانه و محیط کارتان سروسامان بدهید، این کتاب را بخوانید.
دستکم در ژاپن پندار مردم بر این است که نظم به آموزش نیازی ندارد، بلکه مردم به خودی خود، نظم و ترتیب در خونشان است و چگونگی آن را میدانند. تواناییهای آشپزی در خانوادههای ما از نسلی به نسلی دیگر واگذار میبشود. مادران شیوه آشپزی را به دخترانشان میآموزند، اما به نظر میرسد که نظم را فردی به فرد دیگر آموزش نمیدهد.
۵. انسان در جستوجو معنی

نویسنده: ویکتور فرانکل
مترجم (نظر کاربران): امیر لاهوتی
انتشارات (نظر کاربران): جامی
تعداد صفحه: ۱۶۸
ویکتور فرانکل روانپزشکی یهودی می بود که معنی زندگی را در سختترین شرایط اشکار کرد، یعنی وقتی که در اردوگاههای کار اجباری هیتلر می بود. او همه اعضای خانوادهاش را در همین اردوگاهها از دست داد و جزو معدود بازماندههای این جنایت تاریخی می بود. نحوه روبه رو با رنج نوشته مهم این کتاب است. دکتر فرانکل همزمان با توصیف آنچه در اردوگاهها از سر گذرانده، توضیح میدهد که رنج چطور به زندگی معنی و جهت میدهد. رویکرد او در «انسان در جستجوی معنی» که معنادرمانی نام دارد، بازیابی روحیه و توان زمان عبور از رنجهای زندگی را راحتتر میکند.
با وجود این که ما در اردوگاه کار اجباری محکوم به یک زندگی ذهنی و جسمی بدوی بودیم، امکان این می بود که در ژرفای زندگی معنوی نیز غوطهور شویم. احتمالا افراد حساسی که زیاد تر ساختمان بدنی ظریفی داشتند و به یک زندگی روشنفکرانه پرباری عادت کرده بودند، زیاد تر از دیگران رنج می بردند اما کمتر از دیگران به زندگی باطنی آنها صدمه رسید.
۶. هنر رهایی از دغدغهها

نویسنده: مارک منسون
مترجم (نظر کاربران): میلاد بشیری
انتشارات (نظر کاربران): میلکان
تعداد صفحه: ۱۹۲
نوشته و پیشنهاد زیاد تر کتابهای پیروزی و خودیاری چطور بهدستآوردن و ساختن یک زندگی دلخواه است. مارک منسون اما راه پیروزی را از مسیر فرد دیگر به ما مشخص می کند. او راز داشتن یک زندگی آرام و شاد را در شناسایی زمان درست رهاکردن میداند. این که چه وقتی از چه چیزهایی دست بکشیم، راهحل تعداد بسیاری از مسائل پیچیده زندگی است. اگر جستوجو اسایش و رهایی از اضطراب هستید، نظر میکنیم این کتاب را بخوانید.
اگر یک لحظه دست نگه دارید و واقعا به اینها فکر کنید، فهمید میشوید که پیشنهادهای مرسوم زندگی، همه پیشنهادهای مثبت و خودیارانهای که هر روز میشنوید، در واقع بر نداشتههایتان تمرکز دارند. آنها آنچه را اکنون بهگفتن کمبودهای شخصی و ناکامیهایتان قلمداد میکنید، نشانه میگیرند، و همانها را برایتان برجسته میکنند.
۷. خودشناسی

نویسنده: آلن دوباتن
مترجم (نظر کاربران): محمدهادی حاجی بیگلو
انتشارات (نظر کاربران): کتابسرای نیک
تعداد صفحه: ۸۷
«خودشناسی» یکی از کتابهای مدرسه زندگی آلن دو باتن است. بدون شناختن خود اغاز هر راهی در زندگی نهتنها ما را به جایی نمیرساند که به نقطه اول نیز بازمیگرداند. آلن دوباتن بهسبک خاص و همیشگی خود از ترکیب فلسفه و روانشناسی منفعت گیری میکند تا با زبانی ساده از اهمیت و جایگاه خودشناسی بگوید. با مطالعه این کتاب میتوانید راه خودشناسی را بهتر طی کنید و ابعاد گوناگون شخصیتتان را بشناسید.
گاه فهمیدن دینامیکهای سیارهای در فضا برایمان سادهتر از فهمیدن سازوکاری است که در اعماق مغزمان در کار است. گردوی مغز ما چندان در کنترل خودش ماهر نیست و بابت چیزهای اشتباهی احساساتی یا دچار هراس میبشود. باید بدانیم که عشق شرافتمندانه به خویشتن با خودخواهی فرق دارد: عشق به خویشتن یعنی حس صحیح احترام به خودمان. اگر جستجویمان برای خودشناسی پیروزیآمیز باشد، در نهایت علتخواهد شد که اذعان کنیم چه مقدار شناخت مقداری از خودمان داریم و احتمالا حتی هیچ زمان نتوانیم به شناخت کامل و بی نقصی از خودمان برسیم.
۸. کیمیاگر

نویسنده: پائولو کوئیلو
مترجم (نظر کاربران): آرش حجازی
انتشارات (نظر کاربران): کاروان
تعداد صفحه: ۱۸۳
«کیمیاگر» معروفترین کتاب پائولو کوئیلو نویسنده برزیلی است. داستان درمورد چوپانی اسپانیایی است که هرشب رؤیای پیداکردن یک گنج در کنار اهرام مصر را میبیند. سانتیاگو بهرغم همه تردیدهایش، قدم در راه رؤیایش میگذارد. مسیر رسیدن به گنج پر از مانع و تواناییهایی است که از او انسانی تازه میسازند. پائولو کوئیلو با منفعت گیری از این داستان و ماجراهایی که این چوپان جوان از سر میگذراند، درسها و پندهایی برای همه افرادی دارد که رؤیای شخصیشان را جستوجو میکنند. اگر در میانه راه رسیدن به اهدافتان هستید یا حتی اگر جرئت اغاز مسیر شخصیتان را ندارید، این کتاب را بخوانید.
تحقق بخشیدن به افسانه شخصی یگانه ماموریت آدمیان است. همهچیز تنها یک چیز است. و هنگامی که آرزوی چیزی را داری، سرار کیهان همدست میبشود تا بتوانی این آرزو را تحقق بخشی.
۹. نیروی حال

نویسنده: اکهارت تول
مترجم (نظر کاربران): مسیحا برزگر
انتشارات (نظر کاربران): ذهنآویز
تعداد صفحه: ۳۵۲
زندگی آگاهانه درس مهم اکهارت تول در کتاب «نیروی حال» است. او ابتدا ذهن انسان و رویکردش در روبه رو با اتفاقات روزمره را توصیف میکند و سپس راه رهایی از دامهای ذهن را آموزش میدهد. با مطالعه این کتاب ذهنآگاهی و کیفیتبخشیدن به لحظههای زندگی را میآموزید.
تعداد بسیاری از ما زیاد تر عمرمان را در زندان افکار محدودکننده خود میگذرانیم. ما هیچ زمان قدم از محدوده تنگ و تاریکی که توسط ذهن خود ساختهایم بیرون نمیگذاریم و اسیر شخصیتی خودساخته که از قبلها تأثیر میگیرد هستیم. شخصیتی که آن را به نادرست «من» مینامیم.
۱۰. تسلط بر اهمالکاری

نویسنده: پل نیوتن
مترجم (نظر کاربران): طوبی مردانی
انتشارات (نظر کاربران): اردوی سوره
تعداد صفحه: ۵۶
اهمالکاری از رایجترین مشکلات انسان در دنیای امروز است. فهمیدن ریشههای این مشکل اولین قدم در حل و کمکردن تأثیر آن بر زندگی روزمرهمان است. اگر میخواهید از شر کارهای تلنبارشده و اضطراب همهنشدنی آن خلاص شوید، این کتاب خودیاری برای شما است.
علت این که افراد کارهای خود را به تعویق میاندازند زیاد ساده است. این کار پاداشی سریع را به همراه دارد که این پاداش در واقع همان راحتی از استرسی است که فرد در انجام سریع کار اشکار میکند. بهعبارتدیگر، با اغاز نکردن کاری که میدانید برایتان استرس بههمراه دارد، یک حس راحتی و آسایش خواهید داشت، هرچند این حس مقطعی و گذراست، اما درهرحال واقعی و رضایتقسمت است.به تعویق انداختن امور همانند یک پاداش عمل میکند، چون این کار فرد را از چیزهای ناخوشایند یا تهدیدکننده دور میسازد.
شما بگویید
از بین کتابهای معارفهشده کدامها را خواندهاید؟ بهنظر شما کتابهای خودیاری تا چه اندازه میتوانند در مشکلاتها و چالشهای زندگی پشتیبانیکننده باشند؟ گفتن بهترین کتاب خودیاری که خواندهاید را در تکه ارسال دیدگاه با ما به شتراک بگذارید.
[ad_2]
منبع
نورتریپتیلین؛ همهچیز درمورد این قرص ضدافسردگی
[ad_1]
نورتریپتیلین از جمله داروهای ضدافسردگی سهحلقهای است که برای درمان افسردگی تجویز میبشود. این دارو جهت نگه داری اعتدال مواد طبیعی خاص در مغز میبشود. در این مقاله، نکات مهم مصرف و عوارض احتمالی نورتریپتیلین را بازدید میکنیم. اگر تصمیم مصرف نورتریپتیلین را دارید، تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
نورتریپتیلین چیست؟
نورتریپتیلین نوعی داروی ضدافسردگی سهحلقهای است که بهشکل کپسول یا مایع حاضر است و جهت افزایش سروتونین و نوراپینفرین در مغز و بهبود خلقوخو میبشود. آونتیل و پاملور دو نام تجاری نورتریپتیلین می باشند.
نکات مهم قبل از مصرف نورتریپتیلین
- دارو را مطابق پیشنهاد پزشک مصرف کنید و اگر سؤالی داشتید، حتما از پزشک یا داروساز سوال کنید.
- دارو را در دمای اتاق و دور از نور و رطوبت نگه دارید.
- دارو را از دسترس کودکان و حیوانات دور نگه دارید.
- مصرف نورتریپتیلین برای افراد زیر ۱۸ سال پیشنهاد نمیبشود.
- اگر بهتازگی دعوا قلبی داشتهاید، نباید نورتریپتیلین مصرف کنید.
- طبق معمول نورتریپتیلین ۱ تا ۴ بار در روز بهصورت خوراکی مصرف میبشود. اگر نوع مایع دارو را مصرف میکنید، حتما از پیمانههای مخصوص برای اندازهگیری آن منفعت گیری کنید.
- مقدار مصرف دارو به حالت بیماری و جواب به درمان تعیین میبشود. طبق معمول پزشک برای افت گمان عوارض جانبی (همانند خشکی دهان یا سرگیجه) ابتدا دوز کم دارو را تجویز میکند و بهمرور زمان مقدار آن را افزایش میدهد.
- برای گرفتن نتیجه مطلوب دارو را مطابق برنامه مصرف کنید. این چنین از مصرف مقدار زیاد تر یا طویلتر دارو خودداری کنید. با این کار بهبودی شما تسریع نمیبشود و فقط گمان عوارض جانبی افزایش مییابد.
- حتی اگر حس بهبودی کردید، مصرف دارو را ادامه دهید. بدون مشورت با پزشک مصرف دارو را قطع نکنید. قطع ناگهانی دارو امکان پذیر جهت علائمی همانند تحول خلقوخو، سردرد، حس خستگی و تحول حالت خواب بشود.
- نورتریپتیلین بلافاصله عمل نمیکند. امکان پذیر برخی نتایج آن را سپس از ۱ هفته مشاهده کنید و گرفتن نتیجه کامل تا ۴ هفته زمان میبرد.
- اگر بیماری شما بدتر شد یا طول کشید، به پزشک مراجعه کنید.
نحوه مصرف نورتریپتیلین
این دارو باید با یک لیوان آب مصرف بشود. دارو را منظم و مطابق دستورالعملش مصرف کنید.
فراموشکردن مصرف نورتریپتیلین
به محض بهیادآوردن، دوز فراموششده را مصرف کنید. اگر به زمان دوز بعدی نزدیکید، از مقدار فراموششده صرفنظر کنید و از مصرف دوبرابری دارو خودداری کنید.
سوءمصرف نورتریپتیلین
اگر علائم سوءمصرف نورتریپتیلین همانند غش یا مشکل تنفسی دارید، با اورژانس (۱۱۵) تماس بگیرید. سوءمصرف نورتریپتیلین علائم مختلفی دارد، از جمله:
مقدار مصرف نورتریپتیلین
۱. مقدار مصرف برای افسردگی در بزرگسالان
- ۲۵ میلیگرم خوراکی ۳ تا ۴ بار در روز.
- حداکثر ۱۵۰ میلیگرم در روز.
نکات مهم
- امکان پذیر کل دز روزانه در یک وعده مصرف بشود.
- بیماران باید با دزهای کمتر اغاز شوند و دزها باید کم کم افزایش یابد.
- هنگامی که دزهای بالای ۱۰۰ میلیگرم در روز تجویز میبشود، باید سطح پلاسما کنترل بشود و در محدوده بهینه ۵۰ تا ۱۵۰ نانوگرم در میلیلیتر نگه داری بشود.
۲. مقدار دارو برای افسردگی در سالمندان
- ۳۰ تا ۵۰ میلیگرم در چند دوز
نکات مهم
- امکان پذیر کل دوز روزانه در یک وعده مصرف بشود.
- بیماران باید با دوزهای کمتر اغاز کنند و دوزها بهمرور زمان افزایش یابند.
عوارض جانبی نورتریپتیلین
اگر علائم طویل یا بدتر شدند، حتما به پزشک مراجعه کنید.
راهکارهایی برای افت عوارض جانبی نورتریپتیلین
- برای افت گمان سرگیجه یا سبکی سر بهآرامی از حالت نشسته یا درازکش بلند شوید.
- برای خلاصی از خشکی دهان آبنبات یا یخ بمکید، آدامس بجوید، آب بنوشید یا از جانشین بزاق منفعت گیری کنید.
- برای جلوگیری از یبوست غذاهای فیبردار بخورید، آب زیاد بنوشید و ورزش کنید. این چنین میتوانید از ملینهای طبیعی منفعت گیری کنید. درمورد نوع ملین مناسب با پزشک مشورت کنید.
- به یاد داشته باشید که نورتریپتیلین با دقت به شرایط شما و با درنظرگرفتن عوارض جانبی تجویز شده است. تعداد بسیاری از افراد سپس از مصرف دارو عوارض جانبی جدی ندارند.
- اگر عوارض جانبی جدی همانند افزایش ضربان قلب، حالت ماسکهمانند صورت، گرفتگی عضلات، درد شکمی شدید، افت توانایی یا میل جنسی یا بزرگشدن و درد سینه داشتید بلافاصله به پزشک مراجعه کنید.
- امکان پذیر نورتریپتیلین مقدار سرتونین را افزایش دهد و در موارد نادر جهت سندرم سروتونین بشود. اگر داروهای فرد دیگر مصرف میکنید که آنها هم سرتونین را افزایش خواهند داد، گمان تشکیل سندرم سروتونین افزایش مییابد. بعد درمورد داروهای خود با پزشک سخن بگویید کنید. این چنین علائم خاص همانند ضربان قلب سریع، توهم، ازدستدادن هماهنگی، سرگیجه شدید، حالت تهوع، استفراغ یا اسهال شدید، گرفتگی عضلانی، تب بیعلت و بیقراری غیرطبیعی را به پزشک خبر دهید.
- در صورت تشکیل هرگونه عوارض زیاد شدید همانند درد، ورم یا قرمزی چشم، غش، گشادشدن مردمک یا تحول دید بلافاصله به پزشک مراجعه کنید.
- عکس العمل حساسیتی زیاد شدید به نورتریپتیلین نادر است. بااینحال اگر علائمی همانند جوش، خارش و ورم بهخصوص در صورت، زبان یا گلو، سرگیجه شدید یا مشکل تنفسی داشتید، بلافاصله به پزشک مراجعه کنید.
نکات احتیاطی
- اگر به داروهای سهحلقهای یا هر ماده فرد دیگر حساسیت دارید، قبل از مصرف نورتریپتیلین به پزشک خبر دهید. این داروها امکان پذیر حاوی مواد غیرفعالی باشند که عکس العمل حساسیتی یا مشکلات فرد دیگر را تشکیل میکنند.
- اگر مشکل تنفسی، مشکل کبدی، سابقه دعوا قلبی، مشکل ادرار (ناشی از بزرگشدن پروستات)، پرتلاشی تیروئید، سابقه خانوادگی یا شخصی گلوکوم، سابقه شخصی یا خانوادگی بیماریهای روانی یا خلقی (همانند اختلال دوقطبی یا روانپریشی)، سابقه خانوادگی خودکشی، تشنج یا بیماریهایی که گمان تشنج را زیاد تر میکنند (همانند بیماریهای مغزی یا ترک الکل) دارید به پزشک خبر دهید.
- نورتریپتیلین امکان پذیر بر ضربان قلب (طویلشدن کیو.تی (QT)) تاثییر بگذارد. در موارد نادر، طویلشدن کیو.تی میتواند جهت ضربان قلب زیاد سریع و بهندرت کشنده بشود و علائم فرد دیگر تشکیل کند که باید بلافاصله به پزشک مراجعه کرد.
- اگر مشکلات قلبی، سابقه طویلشدن کیو.تی یا سابقه خانوادگی مشکلات قلبی دارید، به پزشک خبر دهید. مصرف نورتریپتیلین با برخی داروها میتواند گمان طویلشدن کیو.تی را زیاد تر کند.
- افتپتاسیم و منیزیم امکان پذیر گمان طویلشدن کیو.تی را زیاد تر کند. اگر از داروهای خاص (همانند قرص آب یا ادرارآور) منفعت گیری میکنید یا شرایطی همانند تعریق شدید، اسهال یا استفراغ دارید به پزشک خبر دهید. درمورد مصرف ایمن نورتریپتیلین با پزشک مشورت کنید.
- مصرف نورتریپتیلین میتواند جهت سرگیجه یا تاری دید بشود. (مصرف الکل یا ماریجوآنا حالت را بدتر هم کند.) بعد از رانندگی و انجام کارهایی که نیاز به هشیاری و دید آشکار دارند، خودداری کنید.
- قبل از انجام جراحی یا کارهای مربوط به دندان، پزشک را در جریان مصرف نورتریپتیلین قرار دهید.
- احتمالا نیاز باشد در دوران مصرف نورتریپتیلین، آزمایشهایی همانند آزمایش قلب، آزمایش کارکرد کبد یا آزمایش سطح خونی نورتریپتیلین را انجام دهید.
- نورتریپتیلین امکان پذیر شما را به نور خورشید حساس کند. زمان قرارگیری در معرض نور خورشید را محدود کنید. وقتی که بیرونید، از لباس مناسب و ضدآفتاب منفعت گیری کنید. اگر دچار آفتابسوختگی یا تاول شدید، بلافاصله به پزشک مراجعه کنید.
- شکل مایع نورتریپتیلین امکان پذیر حاوی الکل باشد. اگر دیابت، وابستگی به الکل، بیمای کبدی یا هر شرایطی دارید که باید مصرف الکل را محدود کرد، به پزشک خبر دهید.
- امکان پذیر نورتریپتیلین کنترل قند خون را سخت کند. اگر دیابت دارید، مرتب قند خونتان را کنترل کنید و به پزشک گزارش دهید. احتمالا نیاز باشد داروی دیابت، برنامه ورزشی یا رژیم غذایی خود را تنظیم کنید.
- امکان پذیر افراد مسن به عوارض جانبی دارو بهخصوص خشکی دهان، سرگیجه، گیجی، مشکل ادرارکردن یا طویلشدن کیو.تی حساستر باشند.
- در دوران بارداری، نورتریپتیلین تنها در صورت نیاز مصرف میبشود. از آنجایی که مشکلات روانی یا خلقی درماننشده (همانند افسردگی، اضطراب یا اختلال پنیک) میتوانند مشکل جدی تشکیل کنند، بدون مشورت با پزشک مصرف دارو را قطع نکنید. اگر تصمیم بارداری دارید، درمورد مزایا و عوارض نورتریپتیلین در دوران بارداری با پزشک مشورت کنید.
- نورتریپتیلین میتواند داخل شیر مادر بشود و تأثیرات نامطلوبی روی نوزاد شیرخوار داشته باشد. قبل از شیردهی با پزشک مشورت کنید.
هشدارها

داروهای ضدافسردگی برای طیفی از بیماریها همانند افسردگی و دیگر اختلالات روانی و خلقی تجویز خواهد شد. این داروها میتوانند به جلوگیری از افکار خودکشی پشتیبانی کنند و مزایا فرد دیگر هم دارند. بااینحال بر پایه تحقیقات، امکان پذیر مصرف دارو در برخی افراد افسردگی، دیگر علائم خلقی یا افکار خودکشی را بدتر کند. به این علت حتی اگر برای بیماریهای روانی یا خلقی از دارو منفعت گیری میکنید، بهتر است درمورد مزایا و خطرات داروهای ضدافسردگی با پزشک سخن بگویید کنید.
این چنین اگر علائمی همانند بدترشدن شرایط، تحول خلقیروانی غیرمعمول (اضطراب، دعوا پنیک، مشکل خواب، بیقراری، حس خشمگینی، عمل های تکانشی، خستگی شدید، تکلم زیاد سریع) یا تحول رفتاری غیرمعمول (افکار خودکشی) دارید بلافاصله به پزشک مراجعه کنید. اگر مصرف داروهای ضدافسردگی را تازه اغاز کردهاید یا مقدار آن تحول کرده است، به این علائم زیاد تر دقت کنید.
اگر سابقه خانوادگی مرگهای بیعلت زیر ۴۵ سال دارید، به پزشک خبر دهید.
تداخل دارویی نورتریپتیلین
امکان پذیر تداخل دارویی کارکرد نورتریپتیلین را تحول دهید یا گمان ابراز عوارض جانبی را زیاد تر کند. فهرستی از داروهای مصرفیتان تهیه کنید و در اختیار پزشک قرار دهید. مصرف هیچ دارویی را به خودسرانه اغاز یا قطع نکنید.
برخی از داروها همانند رقیقکنندههای خون (همانند وارفارین)، دیسولفیرام، مکملهای تیروئید، داروهای خاص سختی خون بالا (همانند کولونیدین) امکان پذیر جهت تداخل دارویی با نورتریپتیلین شوند. داروهای دیگر همانند سایمتیدین و داروهای تنظیم ضربان قلب امکان پذیر نورتریپتیلین را از بدن شما حذف کنند یا اثرگذاریاش را مختل کنند. در ادامه برخی دیگر از داروهایی را که امکان پذیر با این دارو تداخل داشته باشند، معارفه میکنیم.
۱. مهارکنندههای مونوآمیناکسیداز
مصرف مهارکنندههای مونوآمیناکسیداز (MAO) همانند ایزوکربوکسازید، متاکسالون، لینزولید، متیلن بلو، فنلزین، پیموزاید، تیوریدازین، پروکاربازین، ترانیلسیپرومین با نورتریپتیلین میتواند تداخل جدی تشکیل کند و حتی کشنده باشد. از مصرف همزمان این داروها خودداری کنید. این چنین زیاد تر مهارکنندههای مونوآمیناکسیداز نباید دو هفته قبل و سپس از درمان با نورتریپتیلین مصرف شوند. درمورد اغاز یا قطع مصرف این داروها با پزشک مشورت کنید.
۲. داروهای افزایش سرتونین
اگر از داروهای افزایش سرتونین همانند فلوکستین یا ونلافاکسین منفعت گیری میکنید، خطر سندرم یا مسمومیت سرتوونین افزایش مییابد. این چنین در زمان اغاز مصرف دارو یا افزایش مقدار آن گمان سندرم سروتونین وجود دارد.
۳. داروهایی که تداخلشان بر قلب تاثییر میگذارد
تعداد بسیاری از داروها همانند آمیودارون، آنتیبیوتیکها، سوتالول، کوئینیدین، دوفنیدیل، ماکرولید در کنار نورتریپتیلین میتوانند جهت طویلشدن کیو.تی شوند. قبل از منفعت گیری از نورتریپتیلین، درمورد داروهای مصرفیتان با پزشک سخن بگویید کنید.
۴. داروهای آرامقسمت
اگر از داروهای خوابآور همانند آنتیهیستامینها، داروهای ضداضطراب، آرامکنندههای عضلانی یا مسکن منفعت گیری میکنید، با پزشک سخن بگویید کنید. برخی داروها حاوی مواد خوابآورند. قبل از مصرف دارو برچسب آن را بخوانید و درمورد ایمنی آن با پزشک سخن بگویید کنید.
۵. داروهای حاوی آمیتریپتیلین
نورتریپتیلین شباهت بسیاری به آمیتریپتیلین دارد. داروهای حاوی آمیتریپتیلین را همراه با نورتریپتیلین مصرف نکنید.
۶. داروهای بیماری پارکینسون
از مصرف نورتریپتیلین همراه با داروهای بیماری پارکینسون همانند بنزتروپین، تری هگزیفنیدیل خودداری کنید.
۷. داروهای مربوط به مشکل ادرارکردن
از مصرف نورتریپتیلین همراه با داروهای مربوط به مشکل ادرارکردن همانند اکسیبوتینین یا تولترودین خودداری کنید.
۸. داروهای مربوط به مشکل معده
از مصرف نورتریپتیلین همراه با داروهای مربوط به مشکل معده همانند دیسیکلومین یا هیوسیامین خودداری کنید.
انواع نورتریپتیلین در ایران
نورتریپتیلین بهصورت قرص نورتریپتیلین ۲۵ میلیگرمی، قرص نورتیلین ۲۵ میلیگرمی و قرص نورتریپتیلین ۱۰ میلیگرمی اراعه میبشود.
شما بگویید
شما چه مقدار با نورتریپتیلین آشنایی دارید؟ آیا تابهحال این دارو را مصرف کردهاید؟ در صورت تمایل، میتوانید توانایی و نظرتان را در تکه ارسال دیدگاه برایمان بنویسید و این نوشته را از طریق شبکههای اجتماعی با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
[ad_2]
منبع
درمان دروغگویی؛ چطور عادت افترا گفتن را ترک کنیم؟
[ad_1]
مطابق تحقیقات، بزرگسالان ۱ تا ۵ بار در روز افترا میگویند! تقریبا هیچکس در دنیا وجود ندارد که در طول زندگی افترا نگفته باشد، اما این به این معنی نیست که دروغگویی کار درستی است و نباید آن را ترک کرد. افتراگفتن انرژی منفی را افزایش میدهد و به سلامت روان شما صدمه میزند؛ به همین علت باید راه حلهای درمان دروغگویی را بدانید و این عادت مخرب را سریع تر ترک کنید. در این مقاله یاد میگیریم چطور افترا نگوییم.
انواع افترا
افترا انواع مختلفی دارد و به دلایل مختلفی حرف های میبشود. بعضی اوقات افتراها کوچکاند برای مثال امکان پذیر شما لباس تازه دوستتان را دوست نداشته باشید، اما برای خوشحالکردن او از لباسش تعریف کنید. این دسته از افتراها افترا سفید یا افترا مصلحتی نامیده خواهد شد. افتراهای سفید بهخاطر نگه داری روابط اجتماعی، پیشگیری از جریحهدارشدن احساسات دیگران یا از سر محبت حرف های خواهد شد و تا حدی قابلبخشش می باشند.
افتراهای خاکستری برای نهانکردن حقیقت در اوقات الزامی حرف های خواهد شد. این افتراها در دنیای تجارت و کسبوکار زیاد متداولاند. برای مثال امکان پذیر قیمت محصولی را که خریدهاید زیاد تر از قیمت واقعی آن اظهار کنید یا محصولی را که در انبار حاضر دارید، ناموجود اظهار کنید. این دسته از افتراها کاملا با حقیقت مغایرت دارند.
نهانکاری و نگفتن حقیقت هم نوع فرد دیگر از افترا است و توجیهی ندارد.
چرا افترا میگوییم؟
دروغگویی دلایل مختلفی دارد که برخی از آنها قابلبخشش و برخی غیرقابلبخششاند. بیایید بازدید کنیم چرا افترا میگوییم و تعدادی از دلایل افتراگفتن را فهرست کنیم.
- محافظت از احساسات فرد روبه رو.
- دروغگویی ناشی از احساساتی همانند خشم، حسادت، ناراحتی یا استرس و اضطراب.
- باقیماندن در منطقه امن و دورشدن از ریسکهای احتمالی.
- بهدستآوردن منفعت شخصی حتی اگر به قیمت زیان فرد دیگر همه بشود.
- بهتر نموددادن خود.
- کنترلکردن دیگران.
- سرپوشگذاشتن روی اشتباهات و پیشگیری از تنبیهشدن.
- نهانکردن احساسات واقعی درمورد وقایع.
اگر دروغگویی شما مدتی طویل ادامه اشکار کند، به الگویی تکراری و عادت تبدیل میبشود. این نوع دروغگویی اجباری و بیمارگونه به درمان نیاز دارد. گمان ابتلا به دروغگویی بیمارگونه در افرادی که اطرافیانشان هم صداقت ندارند و کارهایشان را با فریب پیش میبرند، زیاد تر است.
آیا من دروغگو هستم؟
افتراگفتن بر روابط و سلامت روان شما تاثییر منفی میگذارد و قبل از این که به دیگران صدمه رساند، زندگی روزمره خودتان را دچار مشکل میکند. هنگامی خودتان زیاد افترا میگویید، مطمعن کردن به دیگران برایتان سخت میبشود. این چنین هنگامی فرد دیگر فهمید افتراهای شما میبشود، رابطهتان سردتر میبشود و درنهایت افرادی را که دوستشان دارید از دست میدهید.
اگر نشانههای زیر را دارید، یعنی به افترا عادت کردهاید و باید برای درمان دروغگویی کاری جدی کنید.
- بدون علت موجه و در اوقات غیرضروری هم افترا میگویید.
- همیشه افتراهایتان را توجیه میکنید و نمیپذیرید افتراگفتن کار اشتباهی است. برای مثال بر این باورید که برای محافظت از افرادی که دوستشان دارید، باید حقیقت را از آنها نهان کنید.
- داستانهایی درمورد افراد و اتفاقات سر هم میکنید تا آنچه را واقعا رخ داده است، نهان کنید.
- افتراهایتان چندین دفعه آشکار شده است و دیگران صریح به شما حرف هایاند که افترا میگویید.
- اطرافیانتان دیگر سخنهایتان را باور نمیکنند.
- حس میکنید هیچکس خود واقعی شما را نمیشناسد.
- بهخاطر افتراگویی زمانهای مهمی همانند روابط یا شغل خود را از دست دادهاید.
چرا نباید افترا بگوییم؟
مطابق تحقیقات، دروغگوها کمتر خوشحالاند! این چنین با بازدید عدهای از دانشجویان اشکار شد که بین دروغگویی روزمره و کارکرد تحصیلی ضعیف، افتعزت نفس و کمبودن کیفیت زندگی رابطه مستقیم وجود دارد. یقیناً دلایل فرد دیگر هم داریم تا شما را توجیه کنیم چرا نباید به خودتان و دیگران افترا بگویید:
- گفتن حقیقت سادهتر است. هنگامی افترا میگویید، باید افتراهایتان را بهخاطر بسپارید تا بعدها افتراهایتان افشا نشود، اما حقیقت بدون هیچ تلاشی در ذهنتان میماند. هنگامی افترا میگویید، ناچار میشوید ردپای خود را با افتراهای بعدی بپوشانید و اوضاع را مدام بدتر میکنید!
- هنگامی افتراهایتان آشکار خواهد شد، همهچیز را خراب میکنند. آشکارشدن افترا به شما و عزیزانتان و اعتمادی که در رابطه وجود دارد، صدمه میرساند. برای جبران این صدمهها باید زمانها تلاش کنید و بعضی اوقات این صدمهها جبرانناپذیرند.
- احتمالا حقیقت آنقدرها هم که فکر میکنید، ترسناک نباشد! اگر از هراس حقیقت افترا میگویید، یک بار هم صداقت را امتحان کنید. احتمالا شنوندهها نهتنها عکس العمل منفی نشان ندهند، بلکه از شما بابت صداقتتان سپاس کنند.
۸ روش برای درمان دروغگویی
اگر به افترا عادت کردهاید، نمیتوانید فردا صبح از خواب بیدار شوید و دیگر افترا نگویید! درمان دروغگویی کار سادهای نیست و باید با صبر و تمرین آن را یاد بگیرید. ملزوم است عادت مخرب دروغگویی را با عادتهای سالمتر جانشین کنید. در ادامه راه حلهایی برای درمان دروغگویی در بزرگسالان را نقل میکنیم که بهکمکشان میتوانید این عادت مخرب را مهار کنید.
۱. مسئولیت افتراهایتان را بپذیرید
پیش از هرکس فرد دیگر، باید با خودتان صادق باشید. هروقت افترا گفتید، فارغ از این که دیگران فهمید افترا شما شدهاند یا نه، با خودتان صادق باشید. بازدید کنید چرا افترا گفتید و اگر حقیقت را میگفتید، چه اتفاقی میافتاد. احساساتی همانند پشیمانی و حس گناه را فهمیدن کنید. حتی میتوانید برای پذیرفتن مسئولیت افتراهایتان از دوستی قابلمطمعن پشتیبانی بگیرید. از او بخواهید هروقت فهمید دروغگویی شما میبشود، خصوصی به شما یادآوری کند.
۲. کوچک اغاز کنید
بهجای این که تصمیم بگیرید از فردا دیگر هیچ دروغی نگویید، کارتان را با یک افترا کمتر در روز اغاز کنید؛ تصمیم بگیرید یک بار هنگامی فهمید شدید در حال افتراگفتن هستید، جلوی خودتان را بگیرید و حقیقت را بگویید. کوچک اغاز کنید و کمکم اهداف بزرگتری برای صداقت زیاد تر تعیین کنید.
۳. استرس خود را مهار کنید
بعضی اوقات اوقات شما فقط بهخاطر اضطراب افترا میگویید و حتی خودتان هم فهمید نمیشوید. افتراگفتن سختی ناشی از اضطراب را از دوش شما برمیدارد، اما صدمههای فرد دیگر به همراه دارد. بعد با تکنیکهای مدیریت استرس همانند قانون۳۳۳ برای کنترل اضطراب، اضطرابتان را مهار کنید. هنگامی مضطرب نباشید، کنترل ذهنتان را به دست میگیرید و راحتتر میتوانید از افترا پیشگیری کنید.
اگر چشمانداز طویل مدتتری داشته باشید، فهمید میشوید افترا در لحظه مشکل شما را حل میکند، اما در طویل مدت حتی استرستان را نیز افزایش میدهد.
۴. به اثرات مختصرزمان و طویل مدت افتراها فکر کنید
هر دروغی امکان پذیر در لحظه دستاورد مثبتی برای شما داشته باشد. برای مثال هنگامی خواب میمانید و دیر به محل کارتان میرسید، به گمان زیاد اگر صداقت داشته باشید، رئیس شما را توبیخ میکند، اما اگر بگویید فرزندتان بیمار بوده، به شما حق میدهد و میتوانید بدون توبیخ به کارتان برسید؛ اما اگر روزی فرزندتان واقعا بیمار بشود، آیا باز هم رئیس سخن شما را باور میکند؟ افترا به اعتبار شما خدشه داخل میکند و علتسلب مطمعن دیگران میبشود. بعد دقت داشته باشید که برای چه چیزی بهای به این گرانی میپردازید!
۵. قیمتهایتان را برتریبندی کنید
چه زیاد رابطههای عمیق و صمیمانهای که بهخاطر یک افترا از بین رفتهاند! دروغگوها حتی به عزیزترین افراد زندگیشان هم افترا میگویند. اگر شما هم به این کار عادت دارید، دفعه بعدی که خواستید به عزیزتان افترا بگویید، به این فکر کنید که کدامیک مهمتر است: دستاورد لحظهای افترا یا عمق رابطه و مطمعن فردی که دوستش دارید؟
۶. حقیقت را بنویسید
بعضی اوقات اوقات نگاهکردن در چشم دیگران و گفتن حقیقت کار سادهای نیست. در این چنین مواقعی میتوانید آنچه را باید بنویسید و از این طریق به فرد روبه رو حقیقت را بگویید. نوشته خود را با یک نامه، ایمیل یا مطلب متنی برای فرد روبه رو ارسال کنید و به او بگویید که این کار از سخن بگویید رودررو برایتان سادهتر است.
۷. به احساسات دیگران دقت کنید
قبل از این که افترا بگویید، به این فکر کنید که اگر فرد روبه رو فهمید افترا شما بشود، چه احساسی اشکار میکند. فکر حس بد فرد روبه رو روشی برای درمان دروغگویی است. هنگامی هنگامی خودتان را جای فرد روبه رو میگذارید، حتی افترا سفید هم نخواهید او گفت! بهجای آن اگر نظر مخالفی دارید، تلاش میکنید نظرتان را با ملایمت و نرنجاندن فرد روبه رو ابراز کنید.
۸. نیازی نیست درمورد همهچیز سخن بگویید کنید
منظور از این روش درمان دروغگویی، نهانکاری نیست؛ منظور این است که درمورد آنچه شما را غمگین میکند، سخن بگویید نکنید. برای مثال هنگامی فردی درمورد مسائل خصوصی شما سوال میکند، بهجای افتراگفتن میتوانید با صراحت اظهار کنید که دوست ندارید راجع به این قضیه خصوصی حرفی بزنید. با این کار نه افترا میگویید و نه معذب میشوید. حتی میتوانید بهجای سخن بگوییدکردن درمورد چیزی که شما را معذب میکند، نوشته او گفت و گو را تحول دهید تا نخواهید افترا بگویید.
اگر راه حلهای درمان دروغگویی کار امد نبودند، چطور افترا نگوییم؟

در تکه قبلی راهکارهایی برای درمان دروغگویی در بزرگسالان معارفه کردیم، اما اگر این راه حلها برای شما کار امد نبودند، باید سراغ درمان ریشهای دروغگویی بروید و از درمانگران حرفهای پشتیبانی بگیرید. درمانگر حرفهای علت مشکل شما را ریشهای بازدید میکند و با برسی قبل شما فهمید میبشود که دروغگویی را از چه وقتی و به چه دلیلی اغاز کردهاید. سپس عمل های ملزوم برای خشکاندن ریشه دروغگویی شما را انجام میدهد.
برای مثال افتعزتنفس امکان پذیر یکی از دلایل دروغگویی باشد. فردی که از کودکی افتعزتنفس دارد، تلاش میکند با افترا خودش را شخصی دلنشین و دوستداشتنی نمود دهد. او کمکم به افتراگفتن برای خوب نموددادن خودش عادت میکند و در سنین بالاتر هم به این حرکت ادامه میدهد.
سخن پایانی؛ صداقت انتخابی است
درمان دروغگویی نه آسان است و نه غیرممکن. برخی از افراد به خودشان میگویند دیگر به افترا عادت کردهاند و نمی توانند دروغگو نباشند؛ حتی این فکر هم دروغی است که به خودشان میگویند! امکان پذیر چندین دفعه و چندین دفعه در مسیر درمان دروغگویی ناکامی بخورید، اما نومید نشوید و مجدد از ابتدا اغاز کنید. بهمرور زمان فهمید میشوید که با صداقت چه مقدار آرامترید و چه مقدار توانستهاید روابط عمیقتری را توانایی کنید. توانایی این حسهای قشنگ به شما پشتیبانی میکند روزبهروز کمتر افترا بگویید و درنهایت این عادت را برای همیشه ترک کنید.
اگر شما هم تواناییای درمورد ترک افترا دارید یا پرسشی در این عرصه برایتان پیش آمده است، در قسمت دیدگاهها برایمان مطلب بگذارید.
راهکارهای مقابله با اضطراب اجتماعی و کمرویی را در این مجموعه صوتی یاد بگیرید؛
تا بتوانید شبکه ارتباطات اجتماعی خود را تحکیم کنید.
[ad_2]
منبع
تست افسردگی بک؛ ابزاری برای سنجش شدت افسردگی
[ad_1]
افسردگی نوعی بیماری رایج مربوط به روان است که ترکیبی از عوامل ژنتیکی، زیستی، محیطی و روانشناختی در ابراز آن نقش دارند. تعداد بسیاری از افراد و روانشناسان از تستی بهنام تست افسردگی بک برای سنجش شدت علائم افسردگی منفعت گیری میکنند. روانشناس مشهوری بهاسم آرون بک که پدر شناختدرمانی هم لقب گرفته است، این تست را درست کرد، تستی که مخصوص بزرگسالان و نوجوانان است و ۲۱ سوال دارد. با این که از این تست برای تشخیص ابتلای فرد به افسردگی منفعت گیری نمیکنند، ابزار مفیدی است که فرد تشخیص دهد آیا بابت علائمش نیاز به پشتیبانی دارد یا نه. در این مقاله، تست افسردگی بک و نحوه تفسیر آن را بازدید می کنیم. همراهمان بمانید.
افسردگی چیست؟
کلمه افسردگی برای گروهی از بیماریها به کار میرود که روی خلقوخو، حرکت و کیفیت زندگی تاثییر میگذارند. فرد مبتلا به هر شکلی از این بیماری امکان پذیر مدتی طویل حس غم کند، علاقه خود به زندگی را از دست بدهد یا عزتنفسش افت یابد. علائم افسرگی امکان پذیر بهزمان چند هفته یا برای همیشه باقی بمانند. خوشبختانه افسردگی قابلدرمان است و برای مهار علائم آن راهکارهای درمانی بسیاری وجود دارند که یقیناً لازمه بهکارگیری آنها تشخیص درست این بیماری در فرد است.
علائم افسردگی
اگر زیاد تر از دو هفته مدام این چنین علائمی دارید، امکان پذیر به افسردگی مبتلا باشید. دیگر بیماریهای روانی امکان پذیر علائم شبیهی داشته باشند، به این علت دکتر شما قبل از تجویز روش درمان باید گمان ابتلای شما به آنها را رد کند. افسردگی اگر درمان نشود، روی بدن نیز تاثییر میگذارد. افتخواب، تحول الگوهای فکری و تحول اشتها امکان پذیر علتابراز علائم بسیاری شوند. از جمله:
- افت انرژی؛
- کندشدن حرکات؛
- افت یا افزایش وزن؛
- ازدستدادن تمرکز؛
- خواب ناآرام.
تاریخچه تست افسردگی بک
سال ۱۹۶۱، دکتر آرون تمکین بک تستی برای سنجش افسردگی درست کرد. مقصد از طراحی این تست سنجش شدت افسردگی می بود و این چنین ابزاری که از آن برای نظارت بر این بیماری منفعت گیری کنند. تست اولیه از ۲۱ سوال راه اندازی شده است که هرکدام منطبق با یکی از علائم افسردگی می باشند. دکتر بک و همکارانش فهمید شدند که تست افسردگی قابلمطمعن و معتبر است. امروزه در تعداد بسیاری از تحقیقات و مجموعههای درمانی از این تست منفعت گیری میکنند.
نسخه اولیه این تست سال ۱۹۹۶ اصلاح شد تا سوالهای فرد دیگر به آن اضافه بشود. این تست اصلاحشده که BDI-II نام دارد، پرکاربردترین نسخه این سوالنامه است.
چطور از تست افسردگی بک منفعت گیری کنیم؟
همان گونه که گفتیم، از این تست برای سنجش شدت افسردگی منفعت گیری میکنند و میتوان از آن برای نظارت بر افسردگی و مسیر درمان نیز منفعت گیری کرد. باید دقت کنید این تست تشخیصی نیست، اما پزشک بهپشتیبانی آن میتواند شدت این بیماری را تشخیص دهد. برای تفسیر تست افسردگی بک (نسخه BDI-II) نیز باید بگوییم امتیاز ۱۰ تا ۱۸ نشانگر افسردگی ملایم و امتیاز ۳۰ یا زیاد تر نشانگر افسردگی شدید است. از این تست میتوان برای نظارت بر روش های درمان افسردگی نیز منفعت گیری کرد. افت تدریجی امتیازها یعنی فرد در حال بهبود است.
تفسیر تست افسردگی بک
دقت کنید که تست بک افسردگی را در قالب نوعی خودارزیابی میسنجد. بهعبارت دیگر نتیجه تست به فهمیدن فرد از علائمش بستگی دارد. برخی افراد امکان پذیر اضطراب یا اندوه خود را کم بدانند و سایرین در علائم خود غلو کنند. اگر دلواپس شدت افسردگی خودید، باید علائم خود را با روانشناسی مجرب در بین بگذارید.
آیتمهای تست افسردگی بک
تست BDI-II از ۲۱ سوال راه اندازی شده است که هرکدام با یکی از علائم افسردگی همخوانی دارند. این سوالها در ۴ دسته زیر قرار میگیرند:
- علائم جسمی؛
- علائم احساسی؛
- علائم شناختی؛
- علائم نباتی (نشانگر تحول حالت خواب و اشتها).
سوالهای تست افسردگی بک
۱. سوال اول
- من غمگین نیستم.
- من غمگین هستم.
- همیشه غمگین هستم و نمیتوانم از این حالت بیرون بیایم.
- بهقدری غمگین و غمگین هستم که نمیتوانم آن را تحمل کنم.
۲. سوال دوم
- به آینده امید دارم.
- امیدى به آینده ندارم.
- حس میکنم که آینده خوبى در انتظارم نیست.
- حس میکنم آینده ناامیدکننده است و کاری نمیتوان در روبه رو آن کرد.
۳. سوال سوم
- من ناکام نیستم.
- حس میکنم زیاد تر از افراد عادی ناکامم.
- هنگامی به زندگی قبلام نگاه میکنم، ناکامیهای بسیاری را میبینم.
- آدم کاملا ناکامیخوردهای هستم.
۴. سوال چهارم
- همانند قبل از زندگیام رضایت دارم.
- همانند قبل از زندگیام لذت نمیبرم.
- دیگر از هیچی واقعا لذت نمیبرم.
- از همهچیز ناخشنودام یا برایم کسلکنندهاند.
۵. سوال پنجم
- حس گناه خاصی نمیکنم.
- گاهى حس گناه میکنم.
- اکثر اوقات حس گناه دارم.
- همیشه حس گناه میکنم.
۶. سوال ششم
- حس نمیکنم باید مجازات شوم.
- حس میکنم ممکن است مجازات شوم.
- انتظار مجازات دارم.
- حس میکنم دارم مجازات میشوم.
۷. سوال هفتم
- از خودم نامید نیستم.
- از خودم ناامیدم.
- حالم از خودم به هم میخورد.
- از خودم متنفرم.
۸. سوال هشتم
- حس نمیکنم که بدتر از دیگرانم.
- بابت اشتباهات و ضعفهام از خودم انتقاد میکنم.
- همیشه بابت خطاهایم خودم را سرزنش میکنم.
- بابت هر اتفاق و حادثه بدی خودم را سرزنش میکنم.
۹. سوال نهم
- هیچ زمان به خودکشى فکر نمیکنم.
- فکر خودکشى به سرم زده است، ولى آن را عملی نخواهم کرد.
- دوست دارم خودم را بکشم.
- اگر فرصتش را داشته باشم، خودم را میکشم.
۱۰. سوال دهم
- بیش از حد معمول گریه نمیکنم.
- بیشتر از قبل گریه میکنم.
- این روزها دائما گریه میکنم.
- قبلا زیاد گریه میکردم، اما اکنون حتی اگر بخواهم هم نمیتوانم.
۱۱. سوال یازدهم
- کمحوصلهتر از قبل نیستم.
- از قبل کمحوصلهترم.
- زیاد تر اوقات کمحوصلهام.
- همیشه حوصله ندارم.
۱۲. سوال دوازدهم
- علاقه خود به مردم را از دست ندادهام.
- کمتر از قبل به مردم علاقه دارم.
- زیاد ترِ علاقهام به سایرین را از دست دادهام.
- کاملا علاقه خود به مردم را از دست دادهام.
۱۳. سوال سیزدهم
- به همان خوبی قبل تصمیم میگیرم.
- کمتر از قبل تصمیم میگیرم.
- برخلاف قبل، تصمیمگیری برایم سخت شده است.
- اصلا دیگر نمیتوانم تصمیم بگیرم.
۱۴. سوال چهاردهم
- حس نمیکنم که ظاهرم از قبل بدتر شده باشد.
- دلواپس هستم که پیر یا غیرجذاب به نظر برسم.
- حس میکنم ظاهرم دچار تغییراتی دائمی شده است که علتخواهد شد دلنشین نباشم.
- باور دارم که زشتم.
۱۵. سوال پانزدهم
- بهخوبی قبل کار میکنم.
- برای اغاز کار باید زیاد تر تلاش کنم.
- براى هر کارى مجبورم به خودم سختی زیادى بیاورم.
- اصلا نمیتوانم کار کنم.
۱۶. سوال شانزدهم
- همانند همیشه خوب میخوابم.
- بهخوبی قبل نمیخوابم.
- یکىدو ساعت سریعتر از معمول از خواب میپرم و مجدد خوابیدن برایم خیلى سخت است.
- چند ساعت سریعتر از معمول از خواب میپرم و دیگر نمیتوانم بخوابم.
۱۷. سوال هفدهم
- بیشتر از قبل خسته نمیشوم.
- راحتتر از قبل خسته میشوم.
- تقریبا از انجام هر کارى خسته میشوم.
- آنقدر خستهام که نمیتوانم کاری انجام دهم.
۱۸. سوال هجدهم
- اشتهایم هیچ تغییرى نکرده است.
- اشتهایم بهخوبی قبل نیست.
- اشتهایم خیلى بدتر شده است.
- اصلا اشتها ندارم.
۱۹. سوال نوزدهم
- اخیرا وزن کم نکردهام.
- بهتازگی زیاد تر از ۲.۵ کیلوگرم وزن کم کردهام.
- بهتازگی زیاد تر از ۵ کیلوگرم وزن کم کردهام.
- بهتازگی زیاد تر از ۷ کیلوگرم وزن کم کردهام.
۲۰. سوال بیستم
- زیاد تر از حد معمول دلواپس سلامتیام نیستم.
- دلواپس مشکلات جسمی همانند یبوست، درد یا دلدرد هستم.
- آنقدر دلواپس مشکلات جسمی هستم که فکرکردن به چیز فرد دیگر سخت است.
- چنان دلواپس مشکلات بدنی هستم که نمیتوانم به چیز فرد دیگر فکر کنم.
۲۱. سوال بیستویکم
- فهمید تغییری در میل جنسیام نشدهام.
- میل جنسىام کمتر از قبل شده است.
- تقریبا میل جنسی ندارم.
- کاملا علاقه خود به رابطه جنسی را از دست دادهام.
امتیازدهی تست افسردگی بک
هر سوال ۴ گزینه دارد که امتیاز گزینه اول ۰ و گزینههای بعدی بهترتیب ۱ تا ۳ است. نتایج این تست با مجموع امتیازها اشکار میبشود و امتیاز نهایی بین ۰ تا ۶۳ است. در کل اولین گزینه (امتیاز صفر) یعنی آن نشانه را ندارید و گزینه آخر (امتیاز ۳) یعنی آن نشانه افسردگی شدید است. برای تفسیر تست افسردگی بک به راهنمای زیر دقت کنید:
- امتیاز ۱ تا ۱۰: فرازونشیبهای روانی طبیعی
- امتیاز ۱۱ تا ۱۶: آشفتگیهای خلقی متوسط
- امتیاز ۱۷ تا ۲۰: افسردگی بالینی مرزی
- امتیاز ۲۱ تا ۳۰: افسردگی متوسط
- امتیاز ۳۱ تا ۴۰: افسردگی شدید
- امتیاز زیاد تر از ۴۰: افسردگی حاد
محدودیتهای تست افسردگی بک
با منفعت گیری از تست بک افسردگی را میتوان سنجید اما محققان برای آن چندین محدودیت برشمردهاند، از جمله:
- تست بک خودارزیابی است و نتیجهاش به فهمیدن فرد از علائم خود بستگی دارد. همه افسردگی را به یک شکل توانایی نمیکنند و برخی افراد امکان پذیر در گزارش دقیق علائم خود مشکل داشته باشند.
- در این تست فقط علائم افسردگی برسی خواهد شد و دیگر عوامل مهم همانند پیشینه خانوادگی و تأثیر ژنتیک دخیل نیستند.
- این تست تغییرات تدریجی در علائم را مورد نظر قرار نمیدهد.
- این تست اختصاصی فرهنگ خاصی نیست. یعنی امکان پذیر سنجش افسردگی افرادی از فرهنگهای گوناگون دقت شبیهی نداشته باشد.
جمعبندی
اگر دلواپس شدت افسردگی خودید، پیشنهاد میکنیم حتما علائم خود را با روانشناسی مجرب در بین بگذارید. تست افسردگی بک که در این مقاله معارفه کردیم، ابزاری سودمند برای سنجش شدت افسردگی شما است، اما نباید از آن بهگفتن جایگزینی برای متخصص منفعت گیری کنید.
شما بگویید
آیا تابهحال افسرده بودهاید؟ در دوران افسردگی چه افکاری داشتید و نتیجه تست افسردگی بک شما چطور می بود؟ نظر خود را با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید. این چنین اگر این نوشته برایتان سودمند می بود، میتوانید آن را برای دوستان خود نیز ارسال کنید.
در افسردگی غم به لایههای عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و حرکت شما بهوجود میآورد. اگر حس افسردگی دارید، حتما با پشتیبانی یک روانشناس متخصص مشکل را ریشهیابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ربط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.
به پشتیبانی زبان بدن، ناگفتهها را بگویید و بشنوید
[ad_2]
منبع
طرحواره رهاشدگی؛ نشانهها و روش درمان هراس از رهاشدن
[ad_1]
آیا همیشه نگرانید که شریک عاطفیتان شما را رها کند؟ آیا بعد از آخر هر رابطه دچار حس فقدان و رنجی عمیق میشوید؟ اگر پاسختان به این سوالها مثبت است، احتمالا دچار طرحواره رهاشدگی باشید. طرحواره رهاشدگی نوعی الگوی رفتاری است که جهت میبشود فرد هراس شدیدی از رهاشدن داشته باشد. افراد دچار این الگوی رفتاری درنتیجه تواناییهای صدمهزای دوران کودکی خود، در روابطشان دچار مشکلات بسیاری خواهد شد. با ما در این مقاله همراه باشید تا دلایل تشکیل، علائم و راه حلهای درمان تله رهاشدگی را مرور کنیم.
علت تشکیل طرحواره رهاشدگی
امکان پذیر طرحواره رهاشدگی ناشی از مشکلاتی باشد که با آنها متولد شدهایم یا از قطع دلبستگی ایمن و دورههای تنهایی شدید در کودکی نشئت بگیرد. برای زیاد تر مردم طرحواره رهاشدگی ناشی از هر ۲ عامل است. این افراد طبق معمول در ۲ سال اول زندگیشان با حواسپرتی، جدایی یا غفلت والدین روبه رو شدهاند و به همین علت با طرحواره رهاشدگی درگیرند.
تنهابودن و حس رهاشدن در کودکی یکی از دردناکترین احساساتی است که انسان میتواند توانایی کند. در این سن، انسان نیاز به مواظب جسمانی دارد و به والدینش وابسته است. اگر به هر علت والدین خود را از دست بدهید یا آنها به شما دقت نکنند، حس تنهایی میکنید. کارشناسان میگویند این حس برای کودکان شبیه افتادن در چاه همراه با هراس، تنهایی و بیپناهی است. این توانایی تلخ امکان پذیر ناشی از غفلت آشکار والدین باشد، اما در تعداد بسیاری موارد اتفاقاتی میافتند که والدین تسلط خود بر اوضاع را از دست خواهند داد. کودکی که بیماری والدین، افسردگی یا جدایی آنها را دیده است، زیاد تر در معرض طرحواره رهاشدگی قرار میگیرد.
بازدید طرحواره رهاشدگی از نظر بیولوژیکی
آمیگدال یا بادامه یکی از تکههای مهم در مغز انسان است که مسئول فهمیدن احساسات و عکس العمل به آنهاست. این قسمت مغز در سنین کودکی و نوجوانی حساستر است. آمیگدال حس هراس را پردازش میکند و علائم خطر را ذخیره میکند. هنگامی در بزرگسالی رفتارهایی را از اطرافیان میبینیم که شبیه حرکت والدینمان است، طرحواره رهاشدگی فعال میبشود. بادامه این رفتارها را تشخیص میدهد، حس خطر میکند و عکس العمل جنگ یا گریز را تشکیل میکند. این عکس العمل علتمیبشود دچار اضطراب، ناامنی، خشم و افسردگی شویم.
علائم طرحواره رهاشدگی
نشانههای مهم طرحواره رهاشدگی عبارتاند از:
- باور نمیکنید که مجدد عشق را اشکار میکنید و بهنظرتان روابط ناامیدکنندهاند؛
- حس میکنید فردی را در زندگی خود ندارید که به شما اهمیت بدهد؛
- هنگامی فردی شما را ترک میکند، ناتوان میشوید و تسلی نمیپذیرید؛
- همیشه دلواپس هستید که دیگران شما را ترک کنند و در رفتارشان جستوجو نشانههای جدایی میگردید؛
- هنگامی از نزدیکانتان خبر ندارید، مضطرب میشوید و نشخوار ذهنی میکنید؛
- هنگامی فردی جواب تماس و مطلبهایتان را نمیدهد خشمگین و پرخاشگر میشوید؛
- همیشه میخواهید برای دیگران مهم باشید و دوست دارید شریک عاطفی و دوستانتان دائم کنار شما باشند؛
- به دیگران حس مالکیت دارید؛
- هنگامی نزدیکانتان وقتشان را بدون شما میگذرانند حس حسادت شدید میکنید؛
- برای جلوگیری از طردشدن در روابط جنسی ناخواسته دچار میشوید؛
- به انتقاد حساس هستید؛
- نمیتوانید متعهد شوید و تابه حال روابط طویلزمان نداشتهاید.
تست تله رها شدگی
اگر فکر میکنید دچار طرحواره رهاشدگی هستید، میتوانید تست تله رهاشدگی را انجام دهید. با جواب به این سؤالات فهمید میشوید آیا این طرحواره با شرایط شما همخوانی دارد یا خیر:
- زیاد تر دلواپس ازدستدادن فرزند، همسر و دوستان خود هستید؟
- هنگامی اطرافیانتان زمان خود را بدون شما میگذرانند، دیر به خانه برمیگردند یا جواب مطلبهایتان را نمیدهند حس اضطراب، حسادت و خشمگینی میکنید؟
- آیا همیشه فکر میکنید افراد غیرقابلاعتمادند و امکان پذیر با رفتاری تکانشی از روابط دور شوید؟
تأثیر تله رهاشدگی بر روابط
طرحواره رهاشدگی تواناییای زیاد درونی و شخصی است و افراد با دقت به ازمایش ها ناخوشایند قبلشان رفتارهای متغیری از خود نشان خواهند داد. برخی افراد میترسند شریک عاطفی خود را از دست بدهند و گروهی دیگر از مبتلایان دلواپس ازبینرفتن روابط دوستانه و کاری خودند. در ادامه، روال احتمالی یک رابطه عاطفی را هنگامی یکی از طرفین در این تله دچار است، بازدید میکنیم.
۱. مرحله آشنایی
در این مرحله حس امنیت نسبی دارید و در ذهنتان از نظر عاطفی روی فرد روبه رو اندوختهگذاری نکردهاید و فقط از وقتی که با او میگذرانید لذت میبرید. در این مرحله حرکت شما تقریبا طبیعی است و شریک عاطفیتان فهمید هیچ علامت خطری از جانب شما نمیبشود.
۲. مرحله ماه عسل
به این مرحله که میرسید، حس میکنید فرد روبه رو را دوست دارید و تصمیم میگیرید داخل رابطه متعهدانه شوید. وقتی که کنار هم هستید بهخوبی میگذرد و شما از معاشرت با شریکتان لذت میبرید. در مرحله ماه عسل زمان بسیاری را با هم میگذرانید و به همین علت حس امنیت و اسایش خاطر دارید.
۳. رابطه واقعی
زندگی همیشه در مرحله ماه عسل باقی نمیماند. امکان پذیر شریک عاطفی شما مریض بشود، مشکلات خانوادگی داشته باشد یا زمان بسیاری از روز را در محل کار او بگذراند. در یک رابطه سالم و امن این اتفاقات کاملا طبیعی است و هر دو طرف فهمیدن میکنند که شریکشان نیاز دارد به کارهایش برسد، اما اگر در تله رهاشدگی دچار باشید، در این مرحله وحشتزده میشوید. دائم نگرانید که امکان پذیر شریک عاطفیتان را از دست بدهید و در عین حال نمیخواهید زیاد وابسته به نظر برسید، بعد احساسات خود را ابراز نمیدهید و در ذهنتان با خودتان میجنگید و همیشه مضطربید.
۴. علامت خطر
هر اتفاق کوچکی در این مرحله به جرقهای خطرناک تبدیل میبشود. امکان پذیر شریک عاطفیتان یک مطلب شما را جواب ندهد، یک روز تلفنش در دسترس نباشد یا تصمیم بگیرد چند روزی با دوستان خود به سفر برود. این اتفاق کوچک شما را بهشدت دلواپس میکند و عکس العمل بدی نشان میدهید، چراکه حس میکنید فرد روبه رو دیگر شما را دوست ندارد و برای او مهم نیستید.
در این مرحله مبتلایان به طرحواره رهاشدگی امکان پذیر یکی از این دو حرکت را نشان دهند:
- برخی با مطالبهگری و خشم از شریک عاطفیشان میخواهند برنامههای دیگرش را کنار بگذارد و کنار آنها بماند. آنها اصرار میکنند که فرد روبه رو باید عشق و علاقه خود را به آنها اثبات کند.
- دسته دیگر از تنهاماندن میترسند. این حس چنان شدید است که مبتلا به تله رهاشدگی تصمیم میگیرد خودش رابطه را همه کند.
در این مرحله شریک عاطفی شما فهمید نمیبشود که چه اتفاقی افتاده است. او نمیداند چرا فردی که دوستش دارد، در این شرایط ساده عصبی شده و رفتاری سختگیرانه دارد. کارشناسان میگویند در این مرحله شریک عاطفی فرد مبتلا تلاش میکند به او مطمعن دهد که همهچیز عادی است، ولی موفق نمیبشود و درنهایت بهگمان زیاد رابطه با ناکامی روبه رو میبشود.
درمان طرحواره رهاشدگی
همه ما دوست داریم برای نزدیکانمان مهم باشیم، اما مبتلایان به تله رها شدگی در دوری باطل دچار خواهد شد. مکانیزم مقابله با تروماهای قبل علتمیبشود آنها بیشتر از حد دچار هراس و ناامنی شوند و در روابطشان با مشکلات بسیاری روبه رو شوند. در ادامه، راه حلهایی را معارفه میکنیم که به پشتیبانی آنها میتوانید با این طرحواره مقابله کنید.
۱. پذیرفتن قبل
برخی مردم خاطره راحتی از رهاشدن در دوران کودکی ندارند. آنها یادشان نمیآید که در قبل طعم تلخ طردشدن را چشیده باشند، اما بازتاب رفتارشان نمایانگر طرحواره رهاشدگی است. کارشناسان میگویند برای درمان هر طرحوارهای ابتدا باید آن را بپذیرید. فهمیدن و پذیرفتن احساساتی که توانایی کردهاید، خودآگاهی شما را عمیق میکند تا بتوانید از تله رهاشدگی فاصله بگیرید.
۲. دقت به محرکهای بیرونی
علائمی را که شما را آزرده و خشمگین میکنند، در نظر بگیرید و به آنها دقت کنید. آیا هنگامی فردی جواب مطلبهایتان را نمیدهد، غمگین میشوید؟ بیخبری از اطرافیانتان برایتان سخت است؟ همیشه حس میکنید فردی به شما دقت نمیکند؟ آیا در روابط نومید و نگرانید؟ به عشق بدبین هستید؟
جواب به این سؤالات به شما پشتیبانی میکند محرکهای تله رها شدگی را بشناسید و به آنها آگاه باشید.
۳. شناخت نشانههای رفتاری
کارشناسان میگویند برای درمان تله رهاشدگی باید به رفتارهای خود دقت کنید و نشانهها را بشناسید. در طول روز دقت کنید که چه وقتی حس خشم، نگرانی، هراس یا رنجش دارید. هنگامی این احساسات را دارید، به حرکت خود دقت کنید. با این تمرین بهمرور زمان توانایی شما در شناخت احساسات بهبود مییابد و میتواند با دقت به نیازهای عاطفی خود، بر حس ناامنی در روابط تسلط کنید.
۴. تمرینات روزانه
از یک بولت ژورنال برای ردیابی حالات و نیازهای خود منفعت گیری کنید و به خودتان زمان بدهید احساساتتان را گفتن کنید. تلاش کنید از دید فردی که به شما اهمیت میدهد، احساسات خود را ببینید و به نیازهای درونیتان جواب دهید. برای خود یادداشتهای کوچک بنویسید و به دیوار اتاق یا میز کارتان بچسبانید. در این یادداشتها به خود یادآوری کنید که در حال گذر از طرحواره رهاشدگی هستید و باید مواظب خودتان باشید. تلاش کنید بهترین دوست خودتان باشید و برای افکار درونی خود اهمیت قائل شوید.
۵. جلسات تراپی
طرحواره رهاشدگی چالش بزرگی در زندگی روزمره است و شما را با دردهای بسیاری روبه رو میکند. عبور از این رنجها برای زیاد تر افراد دشوار است و حس ناتوانی و خستگی روحی آنها را تشدید میکند. در این شرایط بهتر است از درمانگر پشتیبانی بگیرید. کارشناسان اعتقاد دارند شرکت در جلسات تراپی زندگیتان را منقلب میکند، چراکه درمانگر در فضایی امن به شما پشتیبانی میکند احساسات خود را بشناسید و با آنها روبه رو شوید.
۶. طرحوارهدرمانی
طرحوارهدرمانی شکلی از رواندرمانی است که در آن درمانگر به شما پشتیبانی میکند با طرحوارههای ذهنی خود روبه رو شوید و آنها را حل کنید. در این روش درمانگر ازمایش ها و رویدادهای کودکیتان را به یادتان میآورد و سپس مکانیزهای مقابلهای سالم و جدیدی را به شما آموزش میدهد تا آنها را با الگوهای نادرست ذهنتان جانشین کنید. درمانگر امکان پذیر از تکنیکهای تجسم هدایتشده، ایفای نقش و ذهنآگاهی پشتیبانی بگیرید تا احساسات شما را به چالش بکشد و درنهایت مسیر رهایی از طرحواره را به شما نشان دهد. با طرحوارهدرمانی یاد میگیرید اضطراب خود را مهار کنید و دلبستگی امنتری برای خود بسازید.
سخن پایانی
طرحواره رهاشدگی الگویی از فکرها و رفتارهای شما است که از ازمایش ها کودکیتان نشئت میگیرد. افرادی که با این طرحواره درگیرند، در روابطشان حس اضطراب و هراس شدیدی دارند و نمی توانند دلبستگی امن و سالم را توانایی کنند. برای درمان تله رهاشدگی راه حلهای مختلفی وجود دارند که بهپشتیبانی آنها میتوانید کیفیت زندگی عاطفی و اسایش ذهنی خود را بهبود دهید.
در افسردگی غم به لایههای عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و حرکت شما بهوجود میآورد. اگر حس افسردگی دارید، حتما با پشتیبانی یک روانشناس متخصص مشکل را ریشهیابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ربط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.
به پشتیبانی زبان بدن، ناگفتهها را بگویید و بشنوید
[ad_2]
منبع
دلبستگی آشفته؛ علائم، علت و تأثیر آن بر روابط اجتماعی و عاطفی ما
[ad_1]
فکر کنید با یک قطبنما میخواهید جهت شمال را اشکار کنید، ولی عقربه قطبنما دائم میچرخد و جهتی را نشان نمیدهد. افرادی که دلبستگی آشفته دارند هم در روابطشان دچار این چنین حالتی خواهد شد. آنها همیشه دلواپساند و برای محافظت از خود از متعهدشدن سر باز میزنند. دلبستگی آشفته امکان پذیر چالشی بزرگ در زندگی اجتماعی افراد باشد. با ما در این مقاله همراه باشید تا این سبک دلبستگی را معارفه و راه حلهای روبه رو با آن را مرور کنیم.
دلبستگی آشفته چیست؟
انسان موجودی اجتماعی است و با دیگران روابط مختلفی برقرار میکند. به شیوه خاص هر فرد برای ربط با دیگران سبک دلبستگی میگویند. سبک دلبستگی هر شخص در اغاز دوران کودکی در جواب به برخورد والدین شکل میگیرد. کارشناسان ۴ سبک دلبستگی را برای بزرگسالان شناسایی کردهاند:
دلبستگی آشفته شدیدترین نوع دلبستگی ناامن و ترکیبی از سبک دلبستگی مضطرب و اجتنابی است. روانشناسان این نوع دلبستگی را با مشاهده هراس فرد از روابط نزدیک شناسایی میکنند. فردی که دلبستگی آشفته دارد، زیاد تر در روابط عاطفی خود دچار تعارض میبشود و از راهبردهای اضطرابی (بیشفعالسازی عاطفی) و اجتنابی (غیرفعالسازی عاطفی) برای تسکین هراس خود منفعت گیری میکند.
افراد با دلبستگی آشفته تمایل شدیدی به برقراری روابط صمیمی دارند، اما دیوارهایی دور خودشان میکشند تا از ذهنشان محافظت کنند و صدمه نبینند. این سبک دلبستگی با هراس و بیاعتمادی و تعارض درونی همراه است. محققان میگویند این افراد در روابطشان غیرقابلپیشبینیاند و این حرکت متناقض و ناپایدار بر روابطشان تاثییر منفی میگذارد.
علائم دلبستگی آشفته در کودکان
بر پایه تحقیقات، حرکت خردسالانی که دلبستگی آشفته دارند با حرکت دیگر همسالانشان متفاوت است. آنها با والد خود حرکت اجتنابی دارند؛ برای مثال هنگامی از مادرشان جدا خواهد شد گریه میکنند، اما به محض برگشت مادر بهسمت او نمیروال و اجازه نمیدهند مادر آنها را در بغل بگیرد و آرام کند.
علاوهبر این، در حرکت این کودکان میتوان علائم هراس را مشاهده کرد؛ یعنی هنگامی والدینشان به آنها نزدیک خواهد شد، زبان بدنشان نشانههای اضطراب و هراس را ابراز میدهد و حتی امکان پذیر این نوشته را به زبان بیاورند. این کودکان رفتارهای متناقض دارند چون به والد خود نیاز دارند، اما همزمان میترسند به او نزدیک شوند. خردسالان با دلبستگی آشفته به استرس حساسترند. آنها در روبه رو با تنشها بهراحتی آرام نمیشوند و مدتی طویل در حالت پریشانی باقی میهمانند.
با رشد کودک و نزدیکشدن او به دوران نوجوانی، نشانههای جدیدی در رفتارش ابراز میکنند از جمله:
- پرخاشگری و خشونت با والدین؛
- به مسئولیتگرفتن نقش والدین؛
- کنارهگیری و دوری از والدین؛
- خودآزاری؛
- ترجیحدادن غریبهها به والدین.
دقت به این مسئله مهم است که همه کودکان هنگامی بیشتر از حد خسته یا مریضاند، درجاتی از رفتارهای متناقض و آشفته را ابراز خواهند داد. به این علت مشاهده حرکت آشفته لزوما بهمعنی سبک دلبستگی آشفته نیست.
علائم دلبستگی آشفته در بزرگسالان
بزرگسالانی که دلبستگی آشفته دارند، مدام در روابطشان دچار احساسات متناقضی خواهد شد. آنها نیاز به محبت دارند، ولی از رهاشدن و صمیمت میترسند و به همین علت رفتارشان ناپایدار و آشفته است. آنها برای ارضای نیاز خود بیشتر از حد به دیگران نزدیک خواهد شد، اما هنگامی فرد روبه رو به آنها نزدیک بشود، داخل حالت تدافعی خواهد شد و از رابطه فرار میکنند. کارشناسان میگویند علت رفتارهای متناقض این افراد هراس همزمان از صمیت و طردشدن است. با اهمیت ترین نشانههای دلبستگی آشفته در بزرگسالان عبارتاند از:
- الگوهای رفتاری متناقض و آشفته و پیشبینیناپذیر؛
- هراس شدید از طردشدن همراه با بیاعتمادی به دیگران؛
- داشتن دیدگاه متناقض در روابط؛
- داشتن اهداف متناقض در روابط (تمایل به ضمانت و همزمان کماهمیت نموددادن آن)؛
- حس خشم و پرخاشگری با والدین یا شریک عاطفی؛
- حس هراس و بدگمانی به والدین یا شریک عاطفی؛
- حس احتیاط و بدگمانی به دیگران؛
- مطمعننداشتن به مقصد رابطه؛
- مبارزه با افسردگی و اضطراب و انزواطلبی؛
- شرم ریشهدار؛
- حس دوستداشتنینبودن و بیکفایتی؛
- بدرفتاری؛
- حرکت تکانشی.
علل تشکیل دلبستگی آشفته
دلبستگی آشفته نتیجه ترومای شدید دوران کودکی است. تروما شکلهای مختلفی دارد. دلبستگی آشفته وقتی تشکیل میبشود که والدین و نزدیکان کودک بهجای آنکه منبع امنی باشند به تهدیدی برای کودک تبدیل میبشود. این سبک دلبستگی نتیجه ترکیب عرصههای ژنتیکی با محیط ناامن کودکی است.
نوزادان نیاز ذاتی دارند که در موقعیت هراس و اضطراب به والد و مراقبان خود نزدیک شوند تا اسایش بگیرند. اگر والدین و اطرافیان نوزاد منبع هراس باشند، نوزاد ناخودآگاه از دلبستگی اجتناب میکند. این موقعیت برای نوزاد شگفت است، چراکه باید به منبع هراس نزدیک بشود تا ترسش را افت دهد. محققان به این موقعیت «هراس بدون راهحل» میگویند.
کودکانی که در محیطهای نامطلوب بزرگ خواهد شد، زیاد تر در معرض خطر دلبستگی آشفته می باشند. کودکی که تنهایی، سوءاستفاده فیزیکی یا عاطفی، سوءمصرف مواد مخدر والدین، خشونت خانگی یا ناملایمات فرد دیگر را توانایی کرده است، بهگمان زیاد سبک دلبستگی آشفته دارد.
دلبستگی آشفته همیشه نتیجه سوءاستفاده یا بدرفتاری در دوران کودکی نیست. بعضی اوقات حرکت یک والد بدون توهین و شدت است، اما صدمهها و فقدانهای درونی والد حالت روحی او را پریشان کرده است که به کودک منتقل میبشود. بر پایه پژوهشی در سال ۲۰۰۱، نوزادانی که مادرشان توانایی سقط جنین داشته است، زیاد تر گمان دارد دچار دلبستگی آشفته شوند. این مادران با نوزاد خود بدرفتاری نمیکنند، اما صدمه و غم طویل آنها از قبل بر مراقبت از فرزندان بعدی تاثییر میگذارد.
محرکهای دلبستگی آشفته
محرکهای ذهنی افرادی که دلبستگی آشفته دارند با ورود به هر رابطه احساسی فعال خواهد شد، چون آنها در خصوص آنچه میخواهند دچار تضادند. آنها میخواهند فردی را دوست داشته باشند و دوست داشته شوند، اما به دیگران مطمعن ندارند. این افراد در ناخودآگاهشان فکر میکنند که قرار است بهزودی صدمه ببینند و نومید و طرد شوند؛ به همین علت حساس خواهد شد و رفتارهایشان فرد روبه رو را گیج و آزرده میکند.
هر نشانهای از طردشدن و دوری این افراد را آزار میدهد؛ برای مثال اگر مطلبها و تماسهای تلفنیشان را جواب ندهید یا زمان بسیاری بیرون از خانه باشید و بهموقع برنگردید، محرکهای مغزیشان فعال خواهد شد. رفتارهای اجتنابی همانند قهرکردن و پرهیز از او مباحثه نیز آنها را بهشدت اذیت میکند. از سمت دیگر رفتارهای صمیمانه نیز برای آنها زنگ خطر است. برنامهریزی برای ضمانت در آینده، حرکات عاشقانه، وابستگی و تماس فیزیکی بیشتر از حد این افراد را دلواپس میکند و به گمان زیاد حرکت اجتنابی از خودشان نشان خواهند داد.
راهکارهای روبه رو با دلبستگی آشفته
زیاد تر افرادی که دلبستگی آشفته دارند، در مقطعی از زندگی خود رویدادی صدمهزا را از سر گذراندهاند. این ازمایش ها زیاد تر تبدیل سردرگمی هویتی، مشکل در تنظیم احساسات، عزت نفس کم، سوءمصرف مواد مخدر و مشکلات سلامت روان خواهد شد. به همین علت یادگیری نحوه مهار احساسات در روابط برای این افراد زیاد مهم است. در ادامه چند پیشنهاد برای تنظیم محرکهای آشفتگی نقل کردهایم.
۱. دریافت پشتیبانی حرفهای
به جستوجو پشتیبانی حرفهای باشید. درمانگر به شما پشتیبانی میکند تا رابطهای امن و یقین داشته باشید. او به شما یاد میدهد که افکار و رفتارهای ناسالم خود را شناسایی و آنها را رفع کنید. رواندرمانی تواناییهای ارتباطی شما را گسترش میدهد تا با تعیین مرزهای اشکار در روابط عاشقانه خود حس امنیت کنید. دلبستگی آشفته خطر ابتلا به افسردگی، اختلال اضطراب و هراسهای اجتماعی را افزایش میدهد. برنامه درمانی منظم این مشکلات را نیز حل میکند.
۲. تمرین پذیرفتن و دلسوزی
دلبستگی آشفته شما به دلایلی تشکیل شده است که روی آنها تسلطی نداشتهاید، به این علت با خودتان مهربان باشید. دقت کنید که چه وقتی از خود انتقاد میکنید و با خود خشن هستید. بهجای آن، مهربانی با خودتان را تمرین کنید. در روبه رو با خودتان ملایم و صبور باشید. همان گونه که با دوستانتان مهربانید و حمایتشان میکنید با خود حرکت کنید. شرایط جاری خود را بپذیرید و روی راهکارهایی تمرکز کنید که علتبهبودی و پیشرفتتان خواهد شد.
۳. افزایش خودآگاهی
بدون شناخت و فهمیدن محرکها نمیتوانید آنها را تحول دهید، به این علت خودآگاهی اهمیت بسیاری دارد. درمورد نظریه دلبستگی و سبکهای گوناگون آن مطالعه کنید. اینطوری خودتان را بهتر خواهید شناخت. وقتی را برای مشاهده افکار، احساسات و رفتارهای خود صرف کنید. خودتان را قضاوت نکنید و بیطرفانه نظارهگر باشید تا ریشه رفتارهایتان را اشکار کنید. تمرینات ذهنآگاهی، نوشتن الگوهای رفتاری و پردازش احساسات به شما در این مسیر پشتیبانی میکنند.
۴. تمرین تکنیکهای تمرکزی
هنگامی یک محرک احساسی را توانایی میکنید، زنگ خطرهایی در مغز شما به صدا در میآیند و عکس العمل اجتنابی شما را فعال میکنند. در این حالت مغز منطقی شما خاموش شده است و ناخودآگاه عکس العمل نشان میدهید و تسلط مقداری بر رفتارتان دارید.
در این شرایط تکنیکهای تمرکزی را تمرین کنید تا بتوانید با مهار احساسات، رفتارهای منطقیتری داشته باشید. این تکنیکها عبارتاند از:
- تمرینات تنفسی؛
- آرمیدگی پیشرونده عضلانی؛
- مدیتیشن؛
- یوگا؛
- ربط آگاهانه با طبیعت؛
- تجارب حسی گرم و سرد (همانند نوشیدن چای داغ یا لمس یک تکه یخ).
۵. حمایتاز کودک درون
یک راهکار مؤثر برای التیام زخمهای قبل مرور دوران کودکی با دلسوزی و مهربانی است. شما در کودکی تجارب تلخی داشتهاید و بهقدر کافی قبول و مراقبت نشدهاید. کودک درون خود را با حس قبول و پذیرفتن آرام کنید. خاطراتتان را از منظری دلسوزانه و حمایتگر مرور کنید و به کودک درونتان بگویید که تقصیر او نبوده است. یکی از دلایل تأثیر قبل بر روان ما ناآرامی کودک درون است. او را آرام کنید تا بتوانید با اعتمادبهنفس و اسایش بیشتری دوران بزرگسالی خود را سپری کنید.
۶. تحکیم عزت نفس
شما با یک تضاد درونی سروکار دارید که احساسات شما را بیارامش کرده است و تشخیص این که چه میخواهید را دشوار میکند. این تعارض درونی سخت و خستهکننده است. شما باید بدانید که تمایلتان به اغاز رابطه سالم و منطقی است. علت اضطراب و اجتنابی که دارید، هراسهای کودکی است. تحکیم عزت نفس نیازمند زمان و صبوری است. این روال را با اسایش طی کنید، چراکه نیازهای شما قیمت دارند و شما با لیاقت عشق و آرامشید.
۷. تعیین حدومرزها
باید قیمتهایتان را اشکار کنید و حدومرزهای راحتی برای روابط خود تعیین کنید. نظرات و خواست دیگران را کنار بگذارید و ببینید خودتان از یک رابطه چه میخواهید. روابط قبل خود را بازدید کنید و جنبههای ناسالم آنها را بشناسید. از خودتان سوال کنید رابطه سالم و جدا گانه به چه معناست و بر پایه آن مرزهایی برای روابط تازه خود اشکار کنید. محدودیتها و فضای شخصی خود را بشناسید و آن را با شریک عاطفیتان در بین بگذارید تا روابطی سالم و بر مبنای مطمعن بسازید.
تأثیر دلبستگی آشفته بر رابطه
مطابق نظریه دلبستگی، ازمایش ها دوران کودکی ما بر رشد اجتماعی و عاطفیمان تأثیرگذارند. افرادی که دلبستگی آشفته دارند، طبق معمول ناسازگار و پیشبینیناپذیرند و رابطه با آنها دشوار است. در ادامه، چالشهای رابطه با فرد دچار دلبستگی آشفته را گفتن کردهایم. شناخت این چالشها علتمیبشود راهکارهای تعاملی مفیدی برای بهبود رابطه با شریک عاطفیتان اشکار کنید.
۱. مشکل مطمعن
بزرگشدن در محیط ناامن گمان تشکیل مشکل مطمعن را افزایش میدهد، درنتیجه افراد آشفته همیشه به نیت شریک عاطفی خود شک دارند و فعالانه جستوجو شواهدی میگردند که اعتمادشان را از بین ببرد. این حرکت ناشی از هراس رهاشدن است و رابطه را برای هر دو نفر سخت میکند. افرادی که دلبستگی آشفته دارند، به دوستان و نزدیکان شما حسادت میکنند و از شرکتکردن شما در فعالیتهای اجتماعی مضطرب خواهد شد.
۲. مشکل ربط و حرکت متناقض
یکی از ویژگیهای مهم دلبستگی آشفته هراس همزمان از رهاشدن و صمیمت است. به همین علت افراد با این سبک دلبستگی بین حرکت وابسته و اجتنابی در نوساناند. آنها در شناخت احساساتشان مشکل دارند و زیاد تر نمیدانند چه میخواهند، به این علت رفتارشان متناقض و پیشبینینشده است. اگر فردی که دلبستگی آشفته دارد با فردی داخل رابطه بشود که دلبستگی اجتنابی یا دلبستگی مضطرب دارد، مدیریت رابطه زیاد دشوار میبشود.
۳. نوسانات خلقی
دلبستگی آشفته با نوسانات خلقی شدید و مشکل مهار احساسات همراه است. این افراد یک لحظه خوشحال و مهرباناند و لحظه سپس متنفر و غمگین خواهد شد. این سبک دلبستگی با خشم همراه است و امکان پذیر این خشم به افراد دیگر منتقل بشود. افرادی که دلبستگی آشفته دارند، راه حلهای سالمی برای مهار احساسات خود نیاموختهاند و گمان دارد در روبه رو با محرکهایی که نگرانشان میکنند، خشمگین شوند و از رابطه فرار کنند.
۴. حرکت اضطرابیاجتنابی
افرادی که دلبستگی آشفته دارند هنگامی حس میکنند امکان پذیر رها شوند، مضطرب خواهد شد. آنها به مطمعن و مطمعن خاطر بسیاری نیاز دارند و اگر شریک عاطفیشان این فضای امن را تشکیل نکند، مشوش و پریشان خواهد شد. این افراد بعد از حس اضطراب، عکس العملهای غیرمنطقی نشان خواهند داد که بعد از چند دقیقه بابت آنها حس گناه میکنند و شرمگین خواهد شد. در روبه رو با این شرم نیز حرکت اجتنابی نشان خواهند داد. حرکت اجتنابی یعنی تلاش میکنند هنگامی همهچیز خوب پیش میرود، روی جنبههای منفی متمرکز شوند و رابطه را خراب کنند.
روبه رو با دلبستگی آشفته در روابط

رابطه با افرادی که دلبستگی آشفته دارند چالشبرانگیز و گیجکننده است. بااینحال همانند هر شخص فرد دیگر آنها نیز ویژگیهای مثبت، دلنشین و ارزشمندی دارند. در این قسمت پیشنهادهایی برای حل مشکلات در رابطه با این افراد را گردآوری کردهایم. اگر هر دو طرف رابطه برای از بین بردن ناامنیها و رفتارهای نامناسب خود تلاش کنند، رابطهای سازنده و مستحکم خواهند داشت.
۱. او گفتوگوی مؤثر
او مباحثه مبنا پیشرفت هر رابطهای است و به این معناست که نیازها و مشکلات را گفتن کنیم و فعالانه و بدون قضاوت به سخنهای فرد روبه رو گوش دهیم. شما باید بدون قطعکردن سخن و جواب سخن بگوییدهای طرف مقابلتان را بشنوید و با پرسیدن سؤالات خود و برقراری تماس چشمی به او نشان دهید به این مکالمه علاقه دارید. مقصد او مباحثه شناسایی تقصیر کار نیست. باید روی راهحل مشکلات تمرکز کنید و جستوجو علت تشکیل آنها نباشید.
۲. تعیین مرزهای شخصی
یکی از راه حلهای مراقبت از سلامت روان و رابطه تعیین حدومرزهای اشکار است. افراد با دلبستگی آشفته زیاد تر مرز محکمی ندارند و همیشه در نوساناند. برای پیشبرد یک رابطه سالم باید هر دو طرف مرزهای خود را گفتن کنند و درمورد عواقب شکستن مرزها سخن بزنند؛ برای مثال قراری بین خودتان بگذارید که اگر فرد روبه رو با خشونت فریاد زد، شما آنجا را ترک خواهید کرد تا وقتی که حرکت خشونتآمیز او همه بشود.
۳. صبوری
افرادی که دلبستگی آشفته دارند، بدخواه و بدجنس نیستند. آنها فقط یاد نگرفتهاند چطور احساسات خود را مهار کنند و در رابطه سالم بمانند. آنها تلاش میکنند حرکت و نیازهایشان را توضیح دهند و شما باید در این مسیر با صبوری همراهشان بمانید. هنگامی اوضاع خوب است، روی نکات مثبت آنها تمرکز کنید و به شریک عاطفی خود بگویید از کدام ویژگیها و رفتارشان خوشتان میآید. این کار حس اضطرابشان را تسکین میدهد و به پیشبرد رابطه پشتیبانی میکند.
۴. رواندرمانی
اگر رابطهای که دارید برایتان مورد قیمت است، باید برای نگه داری آن تلاش کنید. یکی از بهترین راه حلها پشتیبانیگرفتن از زوجدرمانگر است. این متخصصان میتوانند الگوهای ناسالم را شناسایی کنند و به شما و شریک عاطفیتان پشتیبانی کنند نیازها و مشکلات خود را منطقی گفتن کنید. اگر هر دو طرف رابطه به رواندرمانی متعهد باشند، بهگمان زیاد میتوانند رابطهای پایدار و سالم بسازند.
سخن آخر
دلبستگی آشفته یکی از انواع دلبستگی ناامن است و ریشه در کودکی ما دارد. افرادی که این نوع دلبستگی را دارند، رفتارشان آشفته و متناقض است. این آشفتگی هم به خود فرد و هم به شریک عاطفی او صدمه میزند. بهترین روش روبه رو با این چالشها شناخت انواع دلبستگی و بازدید الگوهای رفتاری ناسالم و اصلاح آنهاست.
اگر این مقاله برایتان سودمند بوده است، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و نظرتان را برایمان بنویسید.
[ad_2]
منبع
بازی درمانی؛ انواع، تکنیکها و مزایا آن
[ad_1]
بازی درمانی نوعی رواندرمانی است که امکان پذیر برای حل مشکلات رفتاری و عاطفی کودکان مؤثر باشد. گرچه بازیدرمانی طبق معمول برای کودکان ۳ تا ۱۲ساله منفعت گیری میبشود، امکان پذیر برای بزرگسالان نیز سودمند باشد. هرآنچه ملزوم است درمورد بازیدرمانی بدانید، در این مقاله خواهید خواند. با ما همراه باشید.
بازی درمانی چیست؟
مقصد مهم بازی درمانی پشتیبانی به کودکانی است که ابراز احساسات و سخن بگوییدکردن درمورد مسائل احساسی برایشان دشوار است. بازیدرمانگر از طریق بازیدرمانی محیطی امن و راحت برای کودک تشکیل میکند و با بازیهای گوناگون به احساسات درونی کودک پی میبرد. بعضی اوقات اوقات امکان پذیر بازیدرمانگر از دیگر اعضای خانواده هم بخواهد که در فعالیتهای بازیدرمانی شرکت کنند.
این رویکرد مبتنی بر این ایده است که کودکان ناخودآگاه از طریق بازی ربط برقرار میکنند؛ یعنی زمان بازی، بدون این که خودشان فهمید باشند، چیزهایی را درمورد خود و احساساتشان آشکار میکنند. کودکان از طریق بازی یاد میگیرند چطور با جهان تعامل و تواناییهای خود را تحکیم کنند. به این علت میتوانیم بگوییم بازی ابزاری سودمند برای ابراز وجود و گفتن احساسات کودکان است.
انواع بازی درمانی
۱. بازیدرمانی دستوری
در بازی درمانی دستوری، درمانگر به کودک پشتیبانی میکند از طریق بازیهای هدایتشده احساسات خود را گفتن کند. درمانگر در این نوع بازیدرمانی، طبق معمول دستورالعملهای خاصی به کودک میدهد و میانه انجام آنها بر حرکت کودک نظارت میکند.
۲. بازیدرمانی غیردستوری
در بازی درمانی غیردستوری و غیرمستقیم، درمانگر کودک را آزاد میگذارد تا بازی دلخواهش را انجام دهد و با دخالتهای محدود در بازی به کودک پشتیبانی میکند احساساتش را گفتن کند.
تکنیکهای بازیدرمانی
امکان پذیر درمانگر از تکنیکهای مختلفی زمان بازی درمانی منفعت گیری کند. تکنیک منفعت گیریشده در جلسه بازیدرمانی تا حد بسیاری به نیازهای کودک و نوع بازی منتخب بستگی دارد.
یک جلسه بازی درمانی طبق معمول ۳۰ تا ۴۵ دقیقه طول میکشد. در جلسه بازیدرمانی، درمانگر محیطی راحت و امن را برای بازی کودک تشکیل میکند، سپس تعامل های کودک با اسباببازیهای اراعهشده را مشاهده میکند. درمانگر بهمرور زمان از بازیهای خاصتری منفعت گیری میکند که مسائل کودک را مقصد قرار خواهند داد. رایجترین بازیهای بازیدرمانگران در سراسر جهان عبارتاند از:
- بازی فکری؛
- قایمباشک؛
- بازی با لگو؛
- بازی با شن؛
- بازیهای هنری؛
- بازیهای رومیزی؛
- بازیهای کارتی؛
- بازی با عروسکها؛
- بازی با بلوکهای خانهسازی؛
- بازیهای راهبردی همانند شطرنج.
بازی درمانی برای چه افرادی سودمند است؟
بازیدرمانی برای افرادی سودمند است که در برقراری ربط و ابراز وجود به روشای مثبت و سالم مشکل دارند. این رویکرد درمانی احتمالا برای کودکانی که آزار و اذیت یا دچار حوادث صدمهزا یا استرسزا شدهاند نیز سودمند باشد. طبق معمول درمانگران برای کودکان مبتلا به اختلالات خاصی که گفتن عاطفی و اجتماعی را مختل میکنند، بازیدرمانی را نظر میکنند. بر پایه پژوهشها، بازی درمانی امکان پذیر برای بهبود حرکت کودکان مبتلا به این اختلالات سودمند باشد:
بازی درمانی این شرایط را «درمان» نمیکند، بلکه حمایتی عاطفی تشکیل میکند و تواناییهایی را آموزش میدهد که یادگیری و اجتماعیشدن کودک را راحتتر میکنند.
مزایای بازی درمانی
طبق معمول افراد بازیدرمانی را زیاد جدی نمیگیرند و فکر میکنند «فقط بازیکردن» تأثیر بسیاری بر حل مشکلات رفتاری کودک ندارد، اما حقیقت این است که کودکان از این روش درمانی زیاد استقبال میکنند و این رویکرد طبق معمول اثربخش است. کودکی که در خانه با خشونت با اسباببازیهایش بازی میکند، امکان پذیر کودکی پرخاشگر برداشت بشود، در حالی که در حقیقت امکان پذیر این کار کودک منعکسکننده موقعیت خشونتآمیزی باشد که کودک در خانه و بین اعضای خانواده شاهدش بوده است.
برخی از مزایای بازی درمانی عبارتاند از:
- کودکانی که برقراری ربط کلامی برایشان مشکل است، میتوانند از طریق بازی احساسات خود را گفتن کنند. به این علت بازی درمانی برای کودکان خجالتی هم سودمند است.
- بازی درمانی اضطراب کودکان را افت میدهد و فضایی امن و راحت برای ابراز وجود و ابراز احساسات در اختیار کودک میگذارد.
- کودکان میتوانند روال درمانی خود را به مسئولیت بگیرند. بازیدرمانی مؤثر علتمیبشود کودکان از اسباببازیها و وسایلی منفعت گیری کنند که با آنها راحتترند.
- علائم اختلال کمتوجهی و بیشفعالی همانند مشکل تمرکز را افت میدهد.
- کودکان بهپشتیبانی آن میتوانند احساسات خود را بشناسند و بهخوبی آنها را فهمیدن کنند.
- بازی درمانی کودکان اوتیسم علتمیبشود بهبود چشمگیری در تواناییهای رفتاری و رشدی داشته باشند.
- تواناییهای ارتباطی و اجتماعی کودکان بهمرور زمان تحکیم میبشود. بعد از چندین جلسه، کودکی که پیش از این سخن بگویید نمیکرد، اغاز به سخن بگوییدکردن و گفتن چندین عبارت میکند.
اثربخشی بازی درمانی
در پژوهشی که سال ۲۰۰۹ درمورد اثربخشی بازی درمانی بر کودکان پرخاشگر انجام شد، محققان گروهی از دانشآموزان با سابقه حرکت پرخاشگرانه را به ۲ گروه تقسیم کردند. یکی از گروهها گروه کنترل می بود و برای گروه دیگر بازیدرمانی انجام شد. محققان با انجام این پژوهش دریافتند که رفتارهای پرخاشگرانه کودکانی که در بازی درمانی شرکت کرده بودند، در قیاس با کودکان گروه کنترل بهبود چشمگیری یافته می بود.
محققان بر پایه تجزیهوتحلیل ۹۳ پژوهش انجامشده بین سالهای ۱۹۵۳ تا ۲۰۰۰ درمورد تاثییر بازی درمانی بر کودکان به این نتیجه رسیدند که بازی درمانی روشی مؤثر برای کودکان است.
نکاتی که باید بدانید
- هرچند بازیدرمانگر موقع بازیدرمانی بر رفتارهای کودک نظارت میکند، والدین یا سرپرست کودک نیز نقش مهمی در این فرایند درمانی ایفا میکنند.
- درمانگر طبق معمول یک جلسه مشاوره مشترک و جلسات مشاوره جداگانه با والدین و کودک برگزار میکند. این کار برای فهمیدن کامل نیازهای کودک انجام میبشود.
- اگر به جستوجو بازیدرمانگر برای از بین بردن مشکلات رفتاری کودک خود میگردید، مهم است اول از همه یقین شوید که فرد مورد نظر توانایی و تخصص ملزوم را داشته باشد.
- راحتی کودک با درمانگر نوشته مهم فرد دیگر است که باید به آن دقت کنید. اگر فهمید شدهاید کودک با درمانگر راحت نیست یا نتیجهای معکوس از جلسات بازیدرمانی میگیرید، ملزوم است با مداخله بهموقع به این قضیه رسیدگی کنید.
کلام پایانی
بازی درمانی نوعی رواندرمانی است که به کودکان زمان میدهد با منفعت گیری از بازی احساسات یا چیزهایی را که گفتن آنها از طریق کلمات برایشان دشوار است، گفتن کنند. بر پایه آمار، ۷۱درصد از کودکانی که بازیدرمانی برایشان انجام میبشود، رفتارشان زیاد بهبود مییابد.
تابهحال از روش بازی درمانی در منزل یا در وجود درمانگر منفعت گیری کردهاید؟ برای حل چه مشکلی این روش را انتخاب کردهاید؟ آیا نتیجهقسمت بوده است؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در بین بگذارید.
[ad_2]
منبع
اروتومانیا یا خود معشوق پنداری؛ هرآنچه باید بدانید
[ad_1]
تابهحال شده خیالپردازی کنید فردی مشهور عاشقتان شده است؟ اگر به شما بگویند نادرست میکنید و شخص مدنظرتان به شما علاقهای ندارد، چه واکنشی نشان میدهید؟ مبتلایان به خودمعشوقپنداری یا اروتومانیا در این چنین شرایطی عصبانی خواهد شد و حقیقت را نمیپذیرند. آنها متوهمانه باور دارند آن فرد عاشقشان شده است و امکان پذیر با همین تفکرات به خود و اطرافیانشان صدمه بزنند. با ما در این مقاله همراه باشید تا با اختلال اروتومانیا و علائم و روش درمان آن آشنا شویم.
اروتومانیا چیست؟
خودمعشوقپنداری یا اروتومانیا نوعی باور هذیانی است که فرد مبتلا به آن فکر میکند شخصی عاشقش شده است (این شخص امکان پذیر از آشنایان یا فردی کاملا غریبه باشد و زیاد تر مبتلایان به اروتومانیا فکر میکنند شخصی مشهور عاشق آنها شده است.) در حالی که هیچ مدرک و نشانهای مبنی بر این عشق وجود ندارد. این باور با تخیلات مفصل همراه است و فرد را به رفتارهای وسواسگونه سوق میدهد.
اروتومانیا را نباید با شیفتگی نادرست بگیریم. شیفتگی احساسی است که تعداد بسیاری از مردم در دورهای از زندگی تواناییاش میکنند. آنها حس میکنند فردی را زیاد دوست دارند و او را تحسین میکنند. شیفتگی احساسی مختصرزمان است، اما افراد مبتلا به خودمعشوقپنداری برخلاف شواهد، اعتقاد دارند شخص خاصی عاشق آنهاست.
اروتومانیا نوعی اختلال روانی است که نیاز به مراقبت پزشکی دارد. کارشناسان میگویند در هر ۱۰۰هزار نفر، ۱۵ نفر به اختلال خودمعشوقپنداری مبتلا می باشند و زنان ۳ برابر مردان دچار این بیماری خواهد شد.
گاتان گاتیان دکلرامبو، روانپزشک فرانسوی، اواخر قرن ۱۹ میلادی فهمید این اختلال روانی شد و درمورد این بیماران تحقیق کرد. بهحرف های او، افراد مبتلا به اختلال اروتومانیا با نادیدهگرفتن شواهد عینی و تکذیب محبت از سمت شخص مدنظرشان، باور راسخ دارند که در رابطهای عاشقانهاند.
تأثیر اختلال اروتومانیا بر زندگی مبتلایان
کارشناسان میگویند اروتومانیا بر زندگی فرد مبتلا تأثیرات ویرانگری دارد. این افراد دچار اضطراب پایدارند و روابطشان با اطرافیان دچار مشکل میبشود. مبتلایان به این اختلال طبق معمول دست به خشونت نمیزنند، اما رفتارها و افکار وسواسگونه آنها علتمیبشود فرد مدنظرشان را تعقیب کنند و به همین علت تعداد بسیاری از آنها با عواقب قانونی روبه رو خواهد شد.
تفکرات هذیانی قسمت قابلتوجهی از زندگی این افراد و تبدیل غفلت از مسئولیتهای شخصی و کاری میبشود. این بیماران قوت تمیز باورهای هذیانی از حقایق را ندارند، درنتیجه زیاد تر با اطرافیان خود که تصمیم پشتیبانی به آنها را دارند، دچار مشکل خواهد شد و روابط اجتماعیشان را از دست خواهند داد.
علل تشکیل اروتومانیا
محققان درمورد اختلالات هذیانی تحقیقات تعداد بسیاری انجام دادهاند، اما تا این مدت علت مشخصی برای تشکیل اروتومانیا اشکار نکردهاند. فرد مبتلا به اختلال هذیانی نمیتواند نشانههای اجتماعی را بهدرستی تشخیص دهد. آنها فکر میکنند شخص فرد دیگر به آنها علاقهمند است، در حالی که اینطور نیست. این توهمات بهمرور زمان در ذهن پررنگ و به باورهای هذیانی تبدیل خواهد شد. این اختلال امکان پذیر در نوجوانی به وجود بیاید، اما اکثر مبتلایان در بینسالی آن را توانایی میکنند.
مطابق تحقیقات، اروتومانیا امکان پذیر ارتباطی با ژنتیک افراد داشته باشد اما محیط، سبک زندگی و حالت سلامت روان نیز در آن نقش دارند. کارشناسان میگویند زیاد تر مبتلایان عزتنفس پایینی دارند، حس طردشدگی میکنند، انزواطلباند و نمی توانند دیدگاه دیگران را فهمیدن کنند.
افرادی که عزت نفس مقداری دارند، در تخیل خود داستانهایی میسازند تا حس بهتری داشته باشند. بر پایه تحقیقات، شبکههای اجتماعی میتوانند این باورهای هذیانی را در برخی افراد تشدید کنند، چراکه از طریق شبکههای اجتماعی میتوانند شخصی را دائما ببینند و خیالپردازی کنند.
استرس یکی دیگر از محرکهای اروتومانیاست. افرادی که دوستان نزدیک یا اقوام خود را از دست خواهند داد، جستوجو راهی برای کسب حس امنیت میگردند. آنها امکان پذیر فکر کنند شخصی قوی میتواند مواظب آنها باشد، به این علت در خیال خود یک رابطه عاشقانه با یک سلبریتی یا سیاستمدار میسازند. این تصورات بهمرور بر ذهن تاثییر میگذارد و باروهای هذیانی را میسازد.
نشانههای اختلال اروتومانیا
همه افراد اروتومانیا را به یک شکل و با شدت یکسان توانایی نمیکنند. علائم بیماری در هر فرد امکان پذیر متفاوت باشد. کارشناسان دو دسته نشانههای احساسی و رفتاری را در مبتلایان شناسایی کردهاند که در ادامه مطرحشان کردهایم.
نشانههای احساسی عبارتاند از:
- حس حسرت؛
- حس تنهایی؛
- حس پوچی؛
- عزت نفس کم؛
- حس گناه و شرم؛
- تکذیب بیعلاقگی فرد روبه رو؛
- نپذیرفتن جواب منفی؛
- حس حسادت؛
- حس سوءظن؛
- بیانگیزگی؛
- بیعلاقگی به انجام زیاد تر فعالیتها.
نشانههای رفتاری نیز عبارتاند از:
- عصبانیشدن از افرادی که حرفشان را باور نمیکنند؛
- صرف همه زندگی کاری و شخصی خود برای پیشبرد توهمها؛
- تلاش برای رمزگشایی مطلبهای مخفی در تابلوها، زیرنویسها و اشعار؛
- تماس مکرر و ارسال مطلب به شخص مورد نظر؛
- تعقیب شخص مورد نظر؛
- نزدیکشدن پنهانی به شخص مورد نظر بهصورت آنلاین یا حضوری؛
- صدمهرساندن به دیگرانی که مانع رسیدن مبتلا به شخص مورد نظر خواهد شد؛
- رفتارهای پرخاشگرانه با اطرافیان.
تشخیص اختلال اروتومانیا
هیچ آزمایش دقیقی برای تشخیص اختلال اروتومانیا وجود ندارد. پزشک با پرسیدن سؤالاتی درمورد قبل، بازدید حالت روان و ردکردن گمان دیگر بیماریها اروتومانیا را تشخیص میدهد.
در کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، اروتومانیا را نوعی اختلال هذیانی طبقهبندی کردهاند. بارزترین نشانه اروتومانیا این است که مبتلا فکر میکند فردی عاشقش شده و احساسات شدیدی به او دارد در حالی که اینطور نیست. مهمترین معیارهای تشخیص این اختلال بر پایه راهنمای تشخیص اختلالات روانی عبارتاند از:
- وجود هذیان بهزمان ۱ ماه یا زیاد تر؛
- نبوده است مدرکی مبتنی بر اسکیزوفرنی؛
- مختلنشدن کارکرد روزانه یا نداشتن حرکت نامعقول؛
- توهم شدید که شخص فرد دیگر عاشق فرد است.
مبتلایان به اروتومانیا در ابتدا حرکت عادی دارند و شما در زندگی روزمره فهمید اختلال روانی آنها نمیشوید، اما با گذشت زمان توهمها رشد میکنند. آنها فکر میکنند فردی که عاشقشان شده برایشان سرنخهایی میفرستد. درنتیجه امکان پذیر مطلبهایی را در چیزهای روزمره ببینند؛ برای مثال فکر میکنند روی پلاک ماشینها یا چراغهای چشمکزن رمزی وجود دارد که باید آن را کشف کنند.
انواع اروتومانیا
اختلال اروتومانیا امکان پذیر یک بیماری جدا گانه یا نشانهای از یک بیماری دیگر باشد. پزشکان میگویند که امکان پذیر اروتومانیا یکی از علائم روانگسیختگی (اسکیزوفرنی)، اختلال دوقطبی، تومورهای مغزی، اعتیاد به مواد مخدر یا الکل باشد؛ به همین علت متخصصان بالینی اختلال اروتومانیا را به دو گروه تقسیم میکنند.
۱. اروتومانیای اولیه
برای بیماران این دسته هیچ بیماری روانی فرد دیگر تشخیص داده نشده است. اغاز علائمشان زیاد سریع است و این علائم زمانطویل ادامه دارند. آنها طبق معمول از درمان امتناع میکنند و بعد از اغاز درمان نیز پیشرفت روال درمان کند است.
۲. اروتومانیای ثانویه
در بیماران این گروه، اروتومانیا نشانهای از بیماری فرد دیگر در نظر گرفته میبشود. بیماری آنها همراه با چندین علامت دیگر است. علائم آهسته و تدریجی نمایان خواهد شد و بیمار در دورههایی آن را توانایی میکند؛ یعنی توهم خودمعشوقپنداری در دورهای وجود دارد و در دورهای از بین میرود. این بیماران با رواندرمانی و دارودرمانی میتوانند مشکلاتشان را رفع کنند.
درمان اروتومانیا
درمان اروتومانیا چالشبرانگیز است، چراکه ماهیت بیماری بر پایه باورهای هذیانی فرد مبتلاست. اولین مرحله درمان این اختلال دارودرمانی با داورهای ضدروانپریشی است. این داروها جهت مهار هذیان و جلوگیری از بدترشدن آنها خواهد شد.
در مرحله بعدی، فرد مبتلا باید تحت درمان شناختیرفتاری قرار بگیرید. در این روش درمانی، درمانگر با شناسایی و تحول الگوهای فکری به افت باورهای هذیانی پشتیبانی میکند. علاوهبر درمان شناختیرفتاری، خانوادهدرمانی نیز امکان پذیر سودمند باشد چون جهت آگاهی اعضای خانواده و جلب حمایتشان میبشود.
کارشناسان میگویند مهار اروتومانیا مقدور است، اما درمان شناختهشده قطعی ندارد. طول زمان درمان دارویی ۴ تا ۶ هفته است و بعد از آن درمانگر بر مهار علائم و بهبود کیفیت زندگی فرد مبتلا تمرکز میکند.
بعضی اوقات فرد مبتلا دست به رفتارهای خطرناک میزند و چون دچار توهم است، فهمید عواقب کار خود نیست. در این شرایط که فرد مبتلا برای خود یا دیگران خطرناک است، پزشک دستور بستری در بیمارستان را میدهد تا حالت ذهن تثبیت و فرد برای پیگیری درمان آماده بشود.
سخن آخر
خودمعشوقپنداری یا اروتومانیا نوعی اختلال روانی است. فرد مبتلا در باور توهمی خود فکر میکند شخصی عاشق او شده است حتی اگر آن شخص او را نشناسد یا به او حرف های باشد که دوستش ندارد. این اختلال امکان پذیر زندگی روزمره فرد را تحتتأثیر قرار دهد و خطرات جبرانناپذیری داشته باشد. کارشناسان میگویند درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد، اما با داروهای اشکار و رواندرمانی میتوان علائمش را مهار کرد.
اگر این مقاله برای شما سودمند بوده است، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و نظراتتان را برایمان بنویسید.
[ad_2]
منبع
