جنسیت غیردوگانه و طیفی

نان باینری چیست؟ + تست تشخیص نان باینری_سیاه پوش


نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

طبق معمول انسان‌ها بر پایه ایده باینری جنسیتی، از بدو تولد در یکی از ۲ دسته زن یا مرد گنجانده خواهد شد. اما تعداد بسیاری از آنها به‌مرور زمان در قلب و ذهن خود حس می‌کنند که کاملا مرد یا زن نیستند. هویت آنها در هاله ابهامی بین زن‌بودن و مردبودن مانده است. این افراد نان باینری نامیده خواهد شد. همراه ما باشید تا بدانیم نان باینری چیست و چطور باید با این افراد برخورد کرد؟

نان باینری چیست؟

برای جواب به سوال نان باینری چیست باید داسنت که هویت جنسیتی همه آدم‌های روی زمین را نمی‌توان در ۲ دسته زن و مرد گنجاند. برخی افراد، اصطلاحا نان باینری‌ها، هویت و نقش جنسیتی و ویژگی‌ها و صفاتی بین این دو دارند، یعنی هم زن هم مرد یا احتمالا هم نه زن و نه مرد!

فهمیدن این افراد از جنسیت خود امکان پذیر با ویژگی‌های بیولوژیکی که با آن متولد شده‌اند مطابقت نداشته باشد. یقیناً دقت کنید که هویت جنسی و گرایش جنسی افراد دو مقوله کاملا مجزاست. افراد غیر باینری همانند همه انسان‌های دیگر گرایش جنسی دارند و امکان پذیر دگرجنس‌گرا، هم‌جنس‌گرا، دوجنس‌گرا یا غیرجنس‌گرا باشند.

جنسیت کوئیر (Genderqueer)، غیرباینری (Non-binary) یا غیردوگانه چتر بزرگی برای تعداد بسیاری از انواع هویت‌های جنسی است که فقط در دسته زن و مرد نمی‌گنجند. مواردی همچون:

  • جندر فلوید یا هویت جنسی شناور؛
  • ای‌جندر یا بی‌جنسیت؛
  • بای‌جندر یا دوجنسیتی؛
  • دمی‌جندر یا نیمه‌جنسیتی (همانند نیمه‌دختر، نیمه‌پسر یا نیمه‌سیال)؛
  • پن‌جندر یا همه‌جنسیتی.

احتمالا فکر کنید مفهوم غیرباینری اتفاق‌ای نوظهور و حاصل گرایش سبک زندگی امروزی به مدرنیته و غرب‌گرایی است، اما وجود این افراد در تاریخ به ثبت رسیده است، آن هم ۴ صده قبل از میلاد مسیح.

تفاوت نان باینری‌ها و ترنسجندر‌ها

سپس از آشنایی با معنی نان باینری، به گمان زیاد می‌سوال کرد نان باینری همان ترنسجندر است یا خیر. کلمه ترنسجندر برای افرادی به کار می‌رود که با کالبد مرد یا زن متولد خواهد شد و بعدا با انجام عمل جراحی تحول جنسیت، هویت جنسیتی خود را تحول خواهند داد. امکان پذیر زنی در جسم مرد باشد یا مردی در جسم زن.

همه افراد تراجنسیتی‌ غیرباینری نیستند. اگر فردی جنسیت خود را منحصرا مرد یا زن بداند و هیچ زمان خود را در هر ۲ دسته نبیند، کلمه ترنسجندر برای او به‌ کار می‌رود. در حالی که فرد نان باینری هر دو جنسیت را در وجود خود حس می‌کند.

تفاوت هویت و گفتن جنسیتی

هویت جنسیتی حس درونی فرد به جنسیتش است. کلماتی همانند مرد، زن، نان باینری، ای‌جندر و بی‌جندر همه انها برای توصیف هویت فرد به‌ کار می‌روال. باور کنید یا نه، دامنه انواع هویت‌های جنسی تا بی‌نهایت ادامه دارد.

گفتن جنسیتی شامل حرکت انسان، پوشش و حتی نحوه سخن بگویید‌کردن اوست. هنگامی فردی از لباس‌پوشیدن به‌سبک زنانه، مردانه یا آندروژین سخن بگویید می‌کند، در واقع گفتن جنسیتی خود را آشکار می‌کند.

تعداد بسیاری از ما این را همچون اصل پذیرفته‌ایم که اکثر افراد نان باینری در جامعه سراغ سبک و استایل آندروژین می‌روال، یعنی لباس و لوازمی که نشانگر ترکیبی از خصوصیات فیزیکی زن و مرد باشند. یقیناً این فکر درست نیست. زیاد از آنها امکان پذیر گفتن جنسیتی مردانه، زنانه یا ترکیبی از این دو داشته باشند.

با دقت به تفاوت این ۲ مفهوم، نمی‌توان هویت افراد را فقط با دقت به پوشش و ظاهر آنها تشخیص داد. فراموش نکنید هویت و گفتن جنسی انسان‌ها کاملا شخصی است و توصیف آنها کاملا به خود فرد بستگی دارد.

فهمیدن جنسیت همچون طیف

این فکر که جنسیت انسان‌ها همیشه و تحت هر شرایطی در یکی از ۲ دسته زن یا مرد جای می‌گیرد، نوعی ساختار اجتماعی است که در طول تاریخ برای اختلاف بین صفات بیولوژیکی زنان و مردان به‌ کار رفته است. اما ایده طیف جنسیت هم تقدم تاریخی دارد هم در علم زیست‌شناسی پذیرفته شده است. در تاریخ همیشه بوده‌اند افرادی که جنسیت آنها در ۲ مفهوم کلیشه‌ای زن و مرد نمی‌گنجیده است. وجود این مثالهای ناسازگار در طول تاریخ، عرصه خوبی برای فهمیدن تنوع هویت جنسی امروزی فراهم کرد.

حتی اگر از دید بیولوژیکی نگاه کنیم، جنسیت بشر همیشه لزوما دوتایی نیست. از هر ۲هزار نفر یکی با مشخصات «Intersex» متولد می‌بشود، یعنی فردی که به‌خاطر ویژگی‌های کروموزم‌ها و آناتومی بدنش منحصرا زن یا مرد نیست.

ایده دسته‌بندی هویت به ۲ دسته زن و مرد نادرست نیست، اما ناقص است. تعداد بسیاری از افراد با ترکیبی از مؤلفه‌های بیولوژیکی متولد خواهد شد که خارج از محدوده زن یا مردبودن است.

چالش‌های افراد نان باینری در جامعه

به‌رغم رخنه مدرنیته در تاروپود فرهنگ امروزی کل دنیا، تا این مدت هم افرادی با هویت‌های جنسی متفاوت با تبعیض‌ها و باورهای نادرستی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند؛ زیاد‌ها اعتقاد دارند این افراد اصلا وجود رسمی در جامعه ندارند، بی‌جنسیتی یا چندجنسیتی آنها ناشی از بیماری‌های روانی است یا فقط تشنه دقت‌اند و زیاد سریع از این مرحله عبور می‌کنند. در کنار صدمه‌ها و درد ناشی از این قسم تفکرات ناآگاهانه، تعداد بسیاری از این افراد با استرس زیاد ناشی از این موارد مواجه می باشند:

  • تصمیم‌گیری درمورد اظهار نان باینری بودن و افرادی که این قضیه را با آنها در بین می‌گذارند؛
  • افزایش اطلاعات اطرافیان درمورد هویت غیر باینری؛
  • خطاب‌شدن با ضمایر نادرست؛
  • حس نیاز به دفاع از هویت خود یا اثبات آن به جامعه.

افراد نان باینری را چطور خطاب کنیم؟

اکنون که فهمیدیم نان باینری چیست باید به سوالات جدی‌تری جواب دهیم. بهترین راهکار برای به‌چالش‌کشیدن کلیشه‌های جنسیتی، منفعت گیری از زبان خنثی و بی‌طرف در مکالمات روزمره است. منفعت گیری از ضمیر یا کلمه‌ای که زن یا مردبودن را القا کند، برای افراد نان باینری خشونت مبتنی بر جنسیت محسوب می‌بشود. انسان جایزالخطاست و تشخیص جنسیت افراد یکی از اشتباهاتی است که امکان پذیر چندین دفعه مرتکب شویم. در این حالت عذرخواهی کنید و برای جلوگیری از تکرار این نادرست، از زبان جنسیتی بی‌طرفانه منفعت بگیرید و برای افراد نان باینری این واژگان را جانشین کنید:

  • به‌جای پسر، دختر، زن و مرد بگویید شخص، فرد، انسان.
  • به‌جای خانم‌ها و آقایان بگویید مردم.
  • به‌جای پسربچه و دختربچه بگویید کودک.
  • به‌جای مادر یا پدر بگویید والد.
  • به‌جای زن یا شوهر بگویید همسر.

مادامی که از این کلمات جانشین منفعت گیری می‌کنید، کلام شما به‌هیچ‌وجه برای افراد نان باینری آزاردهنده نخواهد می بود. یقیناً بهتر است در اولین ملاقات با این افراد از خودشان سوال کنید دوست دارند چطور خطاب شوند.

چطور به افراد نان باینری احترام بگذاریم و از آن‌ها حمایتکنیم؟

1743384968 770 نان باینری چیست؟ تست تشخیص نان باینری سیاه پوش

تعداد بسیاری از ما با این باور بزرگ شده‌ایم که در دنیا فقط ۲ جنسیت زن و مرد وجود دارد و هر چیزی خارج از این چارچوب برایمان تازه و غیرملموس است. برای همین احتمالا در اولین برخورد با افراد کوئیر آن‌طور که باید محترمانه حرکت نکنیم. در حالی که با دقت به نگاه قضاوتگر جامعه به این گروه از افراد، بهتر است حواسمان به چند مسئله جمع باشد:

۱. با ذهنی باز یاد بگیرید

اگر در حال مطالعه این مقاله هستید، یعنی شما آماده یادگیری درمورد‌ی هویت‌های جنسیتی گوناگون هستید. آگاهی، اولین قدم برای فهمیدن و پذیرفتن است. تلاش کنید منبع های معتبر را مطالعه کنید و ازمایش ها افراد نان باینری را بشنوید.

۲. هویتشان را بپذیرید

هنگامی فردی هویت خود را نان باینری معارفه می‌کند، او را باور کنید. از اظهارنظرهایی همانند “احتمالا این فقط یک مرحله است” یا “بعداً تحول می‌کنی” خودداری کنید. احترام به هویت افراد، اولین قدم برای تشکیل فضایی امن و پشتیبانی‌کننده است.

۳. درست خطابشان کنید

نام و ضمایر موردنظر فرد را بپذیرید و از آن‌ها منفعت گیری کنید. برخی افراد نان باینری نام خود را تحول خواهند داد؛ پرسیدن نام قبلی یا علت تحول آن، بی‌احترامی محسوب می‌بشود. اگر در رابطه ضمایرشان یقین نیستید، محترمانه سوال کنید یا از ضمایر خنثی همانند “آن‌ها/they” منفعت گیری کنید.

۴. حریم خصوصی آن‌ها را نگه داری کنید

هویت جنسیتی، یک نوشته شخصی است. مگر این که خودشان در جمعی خاص آن را آشکار کرده باشند، هیچ زمان بدون اجازه درمورد‌ی هویتشان با دیگران سخن بگویید نکنید. در تعداد بسیاری از جوامع، افشای هویت نان باینری می‌تواند افراد را در معرض تبعیض و صدمه قرار دهد.

۵. سوالات نامناسب نپرسید

پرسیدن سؤالاتی همانند “آیا دختر به دنیا آمدی یا پسر؟”، “چه وقتی فهمیدی که نان باینری هستی؟”، یا “برنامه‌ات برای آینده چیست؟” نه‌تنها الزامی نیست، بلکه امکان پذیر علتناراحتی بشود. اگر می‌خواهید حمایتگر باشید، زیاد تر شنونده باشید تا پرسشگر.

۶. به دیگران آموزش دهید

با به‌اشتراک‌گذاری منبع های معتبر و آگاهی‌بخشی در محیط‌های گوناگون، به فهمیدن بهتر جامعه نسبت به هویت‌های نان باینری پشتیبانی کنید. تشویق دیگران به منفعت گیری از زبان بی‌طرف و فراگیر، گامی مؤثر برای پذیرفتن زیاد تر است.

۷. از سیاست‌های ضدتبعیض حمایتکنید

حمایتاز قوانین و سیاست‌هایی که شرایط زندگی، تحصیل و کار را برای افراد نان باینری راحت‌تر می‌کند، گامی مهم در جهت برابری است. این حمایتمی‌تواند شامل امضا کردن دادخواست‌ها، شرکت در کمپین‌های آگاهی‌بخشی، یا همراهی در تحول قوانین باشد.

۸. مهربان و حمایتکننده باشید

هویت جنسیتی یک فرد، معیار خوبی یا بدی او نیست. با افراد نان باینری همان‌گونه حرکت کنید که انتظار دارید دیگران با شما حرکت کنند: با احترام، مهربانی و بدون قضاوت. یقیناً در عین پشتیبانی، حریم شخصی آن‌ها را مراعات کنید و از ورود به مرزهایشان خودداری کنید.

پرسشنامه خودکاوی هویت جنسی

1743384968 621 نان باینری چیست؟ تست تشخیص نان باینری سیاه پوش

اکنون که اشکار شد نان باینری چیست به سراغ یک پرسشنامه درمورد هویت جنسی برویم.

مقصد از این پرسشنامه پشتیبانی به شما برای تفکر عمیق‌تر درمورد هویت جنسی‌تان است.

این پرسشنامه یک ابزار تشخیصی قطعی نیست و تنها خود شما می‌توانید هویت جنسی خود را تعیین کنید. در صورت ابراز چالش‌های خاص با روانشناس خود مشورت کنید.

در ادامه برای هر یک از ۱۰ سوال زیر، جواب خود را بر مبنای مقیاس پنج گزینه‌ای انتخاب کنید:

  • کاملاً ناموافق = ۰ امتیاز

  • ناموافق = ۱ امتیاز

  • نظری ندارم/خنثی = ۲ امتیاز

  • موافق = ۳ امتیاز

  • کاملاً موافق = ۴ امتیاز

سپس امتیازهای هر سوال را با هم جمع کنید.

سوالات پرسشنامه خودکاوی هویت جنسی

  1. هویت قابل تعریف:
    آیا حس می‌کنید هویت جنسیتی شما به‌سادگی در قالب‌های سنتی مرد/زن قابل تعریف نیست؟

  2. تناقض با قالب‌های سنتی:
    آیا توانایی کرده‌اید که تعابیر جنسیتی استاندارد برای شما مناسب نباشند؟

  3. گفتن آزاد:
    آیا تمایل دارید هویت جنسیتی خود را بدون محدودیت‌های قالب‌های دودویی گفتن کنید؟

  4. واژگان متنوع:
    آیا دوست دارید از واژگان و تعاریف متنوعی برای گفتن هویت خود منفعت گیری کنید؟

  5. مقاومت در برابر انتظارات:
    آیا حس می‌کنید که انتظارات جامعه درمورد‌ی نقش‌های جنسیتی، بر شما تأثیر منفی گذاشته است؟

  6. جستجوی نوآورانه:
    آیا به ایده‌ی کاوش در رابطه هویت‌های جنسیتی غیرسنتی علاقه‌مند هستید؟

  7. فراتر از دودویی:
    آیا خود را به گفتن فردی می‌بینید که از چارچوب‌های دودویی جنسیتی فراتر رفته است؟

  8. سیالیت هویت:
    آیا معتقدید که هویت جنسیتی یک مفهوم سیال و پویا است که می‌تواند تحول کند؟

  9. فشارهای اجتماعی:
    آیا در روبه رو با انتظارات و فشارهای جامعه نسبت به هویت جنسیتی، حس محدودیت می‌کنید؟

  10. اشتراک‌گذاری ازمایش ها:
    آیا دوست دارید ازمایش ها و دیدگاه‌های خود درمورد‌ی جنسیت را به اشتراک بگذارید و در او گفت‌وگوهای مربوط به این نوشته شرکت کنید؟

تفسیر نتایج

  • ۰ تا ۱۵ امتیاز:
    امکان پذیر هویت شما زیاد تر در چارچوب‌های دودویی قرار گیرد. این بدان معنی نیست که نمی‌توانید به مرور زمان به ازمایش ها تازه روی آورید، بلکه اکنون حس راحتی بیشتری با تعاریف سنتی دارید.

  • ۱۶ تا ۳۰ امتیاز:
    به گمان زیادً شما دچار یک فرآیند کشف هویت هستید؛ جایی که برخی از جنبه‌های شخصیت شما از قالب‌های سنتی فاصله دارد و برخی دیگر در آن وجود دارند. این مرحله می‌تواند شروعی برای بازدید‌های عمیق‌تر باشد. برای بازدید این مورد حتما از همراه یک روانشناس پشتیبانی بگیرید.

  • ۳۱ تا ۴۰ امتیاز:
    نتایج مشخص می کند که تمایل شما به پذیرفتن و گفتن هویت‌های غیر دودویی زیاد بالا است. شما امکان پذیر بخواهید هویت خود را به گفتن نان باینری یا خارج از دودویی تعریف کنید. رای بازدید این مورد حتما از همراه یک روانشناس پشتیبانی بگیرید.

کلام آخر

با تصدیق و قبول انواع هویت‌های جنسیتی از جمله شخصیت کوئیر یا غیر باینری، فضایی برای ظهور تنوع جنسیتی و اسایش زندگی افرادی فراهم می‌کنیم که با تفاوت‌های بیولوژیکی متولد شده‌اند و به‌اندازه ما سهمی از این جهان دارند. فراموش نکنید هریک از ما نقش مهمی در ضمانت امنیت و حمایتاز این افراد ایفا می‌کنیم و نگاه ما به آنها تا حد بسیاری نگاه اطرافیانمان را شکل می‌دهد.

شما بگویید

شما چه اطلاعات فرد دیگر درمورد شخصیت نان باینری دارید؟ اگر تا‌به‌حال توانایی تعامل با این گروه از افراد را داشته‌اید، چشم به راه شنیدن توانایی‌های ارزشمندتان هستیم. احتمالا بتوانیم در کنار هم توانایی زندگی در این جهان را برای این افراد راحت‌تر کنیم.

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

فرق روانشناس و روانپزشک و روانکاو و مشاور چیست؟

فرق روانشناس و روانپزشک و روانکاو و مشاور چیست؟_سیاه پوش


نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

به گمان زیاد شما هم همانند تعداد بسیاری از افراد، همۀ متخصصان بهداشت روان را شبیه هم می‌دانید. احتمالا هم برعکس، درمورد تفاوت آنها باهم چیزهایی شنیده‌اید؛ اما نمی‌دانید برای مشکلی که دارید دقیقا باید به کدام‌یک از آنها مراجعه کنید. در این نوشته با زبانی ساده می‌گوییم فرق روانشناس و روانپزشک و روانکاو و مشاور چیست تا یک بار برای همیشه در ذهنتان بنشیند.

فرق روانشناس و روانپزشک و روانکاو

پیش از هر چیز نگاهی مختصر داریم به فرق روانشناس و روانپزشک و روانکاو و یقیناً مشاور.

  • روانشناس: متخصصی با مدرک روانشناسی که به بازدید حرکت، هیجانات و افکار می‌پردازد. او از راه حلهای گفتاردرمانی (روان‌درمانی) منفعت گیری می‌کند و حق تجویز دارو ندارد.
  • روانپزشک: پزشک متخصص اعصاب و روان (روانپزشکی) که می‌تواند دارو تجویز کند و بیماری‌های روانی را از نظر زیستی بازدید و درمان کند.
  • روانکاو: روانشناس یا روانپزشکی که در مکتب روانکاوی (همانند فرویدی) آموزش دیده و با تحلیل ناخودآگاه، ازمایش ها کودکی و هیجانات نهان به درمان مشکلات روانی می‌پردازد.
  • مشاور: فردی که طبق معمولً در حوزه‌های خاصی همانند خانواده، ازدواج، تحصیل یا شغل آموزش دیده و راهکارهای کاربردی برای حل مشکلات اراعه می‌دهد، اما به درمان اختلالات روانی نمی‌پردازد.

هرکدام از این تخصص‌ها رویکرد متغیری دارند و بسته به نیاز فرد، نقش مهمی در سلامت روان ایفا می‌کنند.

جدول فرق روانشناس و روانپزشک و روانکاو و مشاور

گفتن مدرک تحصیلی روش درمان حق تجویز دارو تمرکز مهم حوزه‌های کاری زمان زمان درمان مناسب برای
روانشناس کارشناسی ارشد یا دکتری روانشناسی گفتاردرمانی (روان‌درمانی)، رفتاردرمانی، شناخت‌درمانی ندارد حرکت، هیجانات، مشکلات روحی افسردگی، اضطراب، وسواس، استرس، مشکلات خانوادگی و فردی متوسط تا طویل مدت، بسته به مشکل فرد افرادی که نیاز به شناخت و تحول حرکت دارند
روانپزشک پزشکی عمومی + تخصص روانپزشکی دارودرمانی، در صورت لزوم روان‌درمانی دارد بیماری‌های روانی از نظر زیستی و شیمیایی اختلالات شدید روانی همانند شیزوفرنی، اختلال دوقطبی، افسردگی شدید طبق معمولً مختصر‌زمان همراه با مصرف دارو افرادی که دچار بیماری‌های روانی جدی می باشند
روانکاو روانشناس یا روانپزشک با آموزش روانکاوی تحلیل ناخودآگاه، بازدید ازمایش ها کودکی، روانکاوی ندارد عوامل ناخودآگاه، ازمایش ها کودکی، تحلیل روانی روابط بین فردی، مشکلات ریشه‌ای، تحلیل شخصیت طویل مدت (چند ماه تا چند سال) افرادی که به تحلیل عمیق شخصیت خود نیاز دارند
مشاور کارشناسی ارشد یا دکتری در مشاوره یا روانشناسی اراعه راهکارهای عملی در حوزه‌های خاص همانند خانواده، ازدواج، تحصیل ندارد راهنمایی و مشاوره در مسائل خاص زندگی مشکلات زناشویی، تحصیلی، شغلی، خانوادگی، پرورش فرزند مختصر‌زمان و متمرکز بر حل مشکلات خاص افرادی که به مشاوره و راهنمایی عملی نیاز دارند

 

فرق روانکاو و روانپزشک

  1. مدرک تحصیلی:
  • روانکاو: روانشناس یا روانپزشکی است که دوره‌های تخصصی روانکاوی (طبق معمولً فرویدی یا روانکاوی تحلیلی) را گذرانده است.
  • روانپزشک: پزشک متخصص اعصاب و روان (روانپزشکی) است که بعد از پزشکی عمومی، تخصص روانپزشکی را دریافت کرده است.
  1. روش درمان:
  • روانکاو: بر تحلیل ناخودآگاه، بازدید ازمایش ها کودکی و کشف ریشه‌های نهان مشکلات روانی تمرکز دارد. درمان طبق معمولً طویل‌زمان و مبتنی بر او مباحثه است.
  • روانپزشک: از دارودرمانی برای درمان اختلالات روانی منفعت گیری می‌کند و در صورت نیاز، روان‌درمانی نیز انجام می‌دهد.
  1. حق تجویز دارو:
  • روانکاو: ندارد.
  • روانپزشک: دارد.
  1. مناسب برای:
  • روانکاو: افرادی که مشکلات روانی عمیق، اختلالات شخصیتی، یا نیاز به تحلیل درونی دارند.
  • روانپزشک: بیمارانی با مشکلات روانی شدید همانند شیزوفرنی، اختلال دوقطبی، افسردگی شدید که نیاز به دارودرمانی دارند.

فرق روانکاو و روانشناس

  1. مدرک تحصیلی:
  • روانکاو: روانشناس یا روانپزشکی که در عرصه روانکاوی آموزش دیده است.
  • روانشناس: دارای مدرک کارشناسی ارشد یا دکتری روانشناسی، بدون الزام به آموزش روانکاوی.
  1. روش درمان:
  • روانکاو: به تحلیل ناخودآگاه، ازمایش ها کودکی و تأثیر آن‌ها بر روان فرد می‌پردازد. درمان طبق معمولً طویل مدت است.
  • روانشناس: از راه حلهای مختلفی همانند رفتاردرمانی، شناخت‌درمانی و گفتاردرمانی برای تحول حرکت و بهبود حالت روانی منفعت گیری می‌کند.
  1. حق تجویز دارو:
  • روانکاو: ندارد.
  • روانشناس: ندارد.
  1. مناسب برای:
  • روانکاو: افرادی که به تحلیل شخصیت، کشف ریشه‌های عمیق مشکلات و درمان‌های طویل مدت علاقه دارند.
  • روانشناس: افرادی که به جستوجو درمان مشکلات روزمره روانی همانند اضطراب، افسردگی، وسواس و مشکلات رفتاری می باشند.

به کدام مراجعه کنیم؟

  • روانکاو، روانشناس و روانپزشک هرکدام در جایگاه خود مهم می باشند.
  • اگر مشکل شما شدید و نیازمند دارو باشد، روانپزشک گزینه مناسب است.
  • اگر به تحلیل عمیق شخصیت و ریشه‌یابی مشکلات در ناخودآگاه نیاز دارید، روانکاو می‌تواند به شما پشتیبانی کند.
  • اگر جستوجو راهکارهای عملی و گفتاردرمانی هستید، روانشناس انتخاب بهتری است.

 

آیا انتخاب نوع متخصص بهداشت روان مهم است؟

مسلما بله. تعداد متخصصانی که در عرصه‌های گوناگون بهداشت روان فعالیت می‌کنند واقعا زیاد است. روانپزشک (Psychiatrist)، روانشناس (Psychologist)، روانکاو (Psychoanalyst)، روان‌داروشناس (سایکوفارماکولوژیست (psychopharmacologist)) و مددکار اجتماعی (Social worker) فقط تعدادی از این متخصصان‌اند. هرچند هریک از این افراد با مشکلات روحی ـ روانی متغیری در درمان‌جویان سروکار دارند، بعضی اوقات در کارشان هم‌پوشانی دیده می‌بشود. با این حال این هم‌پوشانی بدان معنی نیست که می‌توان برای هر مشکلی به هرکدام از آنها مراجعه کرد. دلواپس نباشید. در انتهای نوشته به شما خواهیم او گفت که چطور می‌توانید مناسب‌ترین روان‌درمانگر را با دقت به نوع مشکلتان انتخاب کنید.

روان‌درمانگر؛ اصطلاحی کلی برای همۀ متخصصان بهداشت روان

تفاوت روانشناس، روانپزشک و روانکاو - روان درمانگر

واژه «روان‌درمانگر» کلمه فراگیری برای همه متخصصان بهداشت روان است که در عرصه درمان مشکلات اضطراب (Emotional)، استرس، مشکلات رابطه یا عادات ناسالم افراد آموزش دیده‌اند؛ به این علت روان‌درمانگر با دقت به تخصصی که دارد می‌تواند یکی از نقش‌های روانشناس ، روانپزشک ، روانکاو یا حتی مددکار اجتماعی را بپذیرد. روان‌درمانگران با افراد، زوج‌ها، گروه‌ها یا خانواده سروکار دارند و دوره‌های تخصصی را در عرصه روان‌درمانی گذرانده‌اند.

روان‌درمانی چیست؟

روان درمانی اصطلاحی فراگیر برای همۀ راه حلهای درمانی برای درمان‌جویان است که یا به اختلالات روان‌شناختی مبتلا می باشند یا با مشکلات مربوط به ذهن و روان درگیرند. رویکردهای مختلفی در روان‌درمانی داریم:

  • درمان‌های رفتاری ـ شناختی؛
  • درمان‌های روانکاوی؛
  • درمان‌های روان‌پویشی؛
  • روان‌درمانی خانواده و سیستمی؛
  • هنر و بازی‌درمانی؛
  • روان‌درمانی انسان‌گرایانه و تلفیقی.

روان‌درمانگر چطور به ما پشتیبانی می‌کند؟

روان‌درمانگر با دقت به نوع تخصصش، امکان پذیر برخی از کارهای زیر یا همۀ آنها را انجام دهد (برگرفته از کتاب «مقدمات راهنمایی و مشاوره» تاثییر دکتر شفیع‌آبادی):

  • تحول حرکت مراجعه‌کننده: بر تاثییر تحول حرکت، کارکرد فرد هم بهتر می‌بشود و با رضایت‌خاطر بیشتری زندگی می‌کند؛
  • بهبود کارایی شخصی او: یکی از مقصد‌های روان‌درمانی بهبود کارایی فرد است. بدان معنی که بتواند به امور گوناگون زندگی ضمانت عمل داشته باشد و در زمان و انرژی‌اش صرفه‌جویی کند؛
  • پشتیبانی به حل مشکل: از آنجا که خود مراجعان نمی توانند به‌تنهایی مشکلات رفتاری خودشان را حل کنند، روان‌درمانگران می‌توانند از فنون گوناگون تحول حرکت به حل مشکل آنها پشتیبانی کنند؛
  • فراهم سلامت مثبت روانی: برای این که فرد بتواند با دیگران و محیط سازگاری تشکیل کند و یاد بگیرد چطور مسئولیت بپذیرد و جدا گانه عمل کند؛
  • پشتیبانی به مراجع برای تصمیم‌گیری و پیش‌بینی راه‌حل: با این کار مراجع یاد می‌گیرد چطور مشکل را شناسایی و راه‌حل‌هایی را پیش‌بینی کند؛
  • پشتیبانی به مراجع نومید برای دست‌یافتن به معنی زندگی؛
  • پشتیبانی به تشکیل روابط متقابل و انسانی با دیگران برای افرادی که نمی توانند ابراز وجود کنند.

حتما بخوانید: چطور از نمودارهای روابط متقابل برای حل قضیه منفعت گیری کنیم؟


روان‌درمانگران چه تحصیلاتی دارند؟

گفتیم روان‌درمانگران با دقت به تحصیلاتشان می‌توانند تخصص‌های مختلفی داشته باشند؛ برای نمونه، روان‌درمانگری که پزشک است، ابتدا در روانپزشکی تحصیل کرده و سپس سه یا چهار سال آموزش تخصصی روان‌درمانی می‌بیند. این افراد بیمارانی را که بیماری‌های وابسته به روانپزشکی دارند با راه حلهای روان‌درمانی درمان می‌کنند. به همین ترتیب می‌تواند روانشناس یا روانکاو باشد که در ادامه درمورد تحصیلات آنها هم سخن بگویید می کنیم.

خلاصه

به‌طور کلی به همۀ متخصصان بهداشت روان روان‌درمانگر می‌گوییم. روان‌درمانگر می‌تواند با دقت به تخصصی که دارد روانپزشک باشد و دارو تجویز کند یا با روان‌درمانی به درمان‌جو پشتیبانی کند.

روانپزشک ؛ درمان بیماری‌های روانی با دارو

تفاوت روانشناس، روانپزشک و روانکاو - روانپزشک

روانپزشک در واقع پزشکی است که با افراد مبتلا به بیماری های روانی سروکار دارد. تخصص او در پیشگیری، تشخیص و درمان این بیماری‌ها است. روانپزشک‌ها پزشک محسوب خواهد شد، به همین علت می‌توانند دارو تجویز کنند. در نتیجه، افراد دارای مشکلات بالینی همانند اسکیزوفرنی و افسردگی شیدایی (اختلال دوقطبی) باید به روانپزشک مراجعه کنند، چون درمان این بیماری ها حتما به دارو نیاز دارد.

به‌گفتن مثالای دیگر، اگر فردی به‌علت سکته قلبی افسردگی گرفته باشد، می‌تواند به روانپزشک مراجعه کند، چون روانپزشک هم از سکته و هم از افسردگی فهمیدن درستی دارد.

روانپزشکی چیست؟

روانپزشکی علم بازدید مشکلات بهداشت روان، تشخیص، مدیریت و پیشگیری از آنهاست. روانپزشکی زیاد تر روی درمان با دارو تمرکز دارد و به همین علت بعضی اوقات به روانپزشک ها، که کار مدیریت و کنترل بیماری با داروها را انجام خواهند داد، روان‌داروشناس هم می‌گویند.

طبق معمول روانپزشکی با گفتاردرمانی سروکار ندارد؛ به این علت اگر لزومی برای گفتاردرمانی وجود داشته باشد، روانپزشک بیمار را به روانشناس یا روانکاو ارجاع می‌دهد. با این حال برخی از روانپزشکان که در دوره‌های تخصصی آموزشی شرکت کرده باشند روان‌درمانی را هم انجام خواهند داد.

روانپزشک چه تحصیلاتی دارد؟

روانپزشک مدرک پزشکی دارد و برخلاف روان‌درمانگرانِ دیگر از جمله روانشناس و روانکاو، می‌تواند داروهای مربوط به بیماری‌های روانی را تجویز کند. روانپزشک برای گذراندن دوره آموزش روانپزشکی، باید چهار سال در رشته پزشکی تحصیل کند و سپس، یک سال دوره کارآموزی (انترنی) و سپس از آن، حداقل سه سال آموزش تخصصی را به‌گفتن رزیدنت روانپزشکی بگذراند.

روانپزشک چطور به ما پشتیبانی می‌کند؟

روانپزشک آموزش دیده است تا مشکلات بهداشت روان را از دیگر بیماری‌های عرصه‌ای که امکان پذیر همزمان با علائم روانپزشکی ظاهر شوند از هم تفکیک کند. این چنین باید اثرات بیماری روانی بر دیگر بیماری‌های جسمی همانند بیماری های قلبی، سختی خون بالا و تاثییر داروها بر بدن همانند وزن، قند خون، سختی خون، خواب، کارکرد کلیه یا کبد را پایش و کنترل کند.

تعداد بسیاری از اختلالات روانی همانند افسردگی، اضطراب، ADHD (بیش‌فعالی) و اختلال دوقطبی تا حد بسیاری با داروها قابل‌درمان‌اند؛ یعنی تمرکز درمان زیاد تر روی کنترل با داروست. بعضی اوقات برای درمان یک بیماری روانی، دارو به‌تنهایی کافی است؛ اما در مواقعی دیگر به ترکیبی از دارو و روان‌درمانی یا مشاوره نیاز است. در این صورت امکان پذیر روانپزشک خودش روان‌درمانی را هم برایتان انجام دهد یا شما را به مشاور یا متخصصان فرد دیگر در عرصه بهداشت روان ارجاع دهد.

خلاصه

روانپزشکان طیف گسترده‌ای از مباحث مربوط به بهداشت روان، اعتیاد، سوءمصرف مواد و نظایر آنها را پوشش خواهند داد و به افرادی که مشکلات آنی همانند حملات پانیک (اختلال هراس)، افکار خودکشی یا حس غم و اضطراب طویل‌زمان سراغشان می‌آید پشتیبانی می‌کنند.


حتما بخوانید: چرا من همیشه استرس دارم؟ علت استرس و اضطراب زیاد و تأثیر آن بر سلامتی


روانشناس ؛ رفتاردرمانی، گفتاردرمانی

تفاوت روانشناس، روانپزشک و روانکاو - روانشناس

روانشناس فردی است که به‌طور تخصصی در رشته روانشناسی تحصیل کرده باشد. فرق روانشناس با روانپزشک این است که روانشناسان برخلاف روانپزشکان پزشک نیستند و به این علت، صلاحیت تجویز دارو یا نوشتن نسخه و انجام عمل های پزشکی را ندارند. به همین علت زیاد ترِ روانشناسان زیاد تر با روانپزشک یا پزشک فرد دیگر که می‌تواند درمان پزشکیِ بیماری‌های روانی را انجام دهد همکاری می‌کنند.

روانشناس زیاد تر با مسائل اضطراب سروکار دارد تا با مشکلات بالینی. مسئله‌ای مهم را فراموش نکنید: افرادی که نزد روانشناس می‌روال «درمان‌جو» و افرادی که نزد روانپزشک می‌روال «بیمار» می باشند؛ برای مثال، فردی که می‌خواهد با مطمعن به نفس پایینی که دارد مقابله کند باید به‌جای روانپزشک به روانشناس مراجعه کند، چون از نظر جسمی مشکلی ندارد. آنها فقط باید درمورد یک‌سری مسائل با یکدیگر او مباحثه کنند. در حالی که اگر بیمار به اسکیزوفرنی مبتلاست، باید برای اصلاح اعتدال شیمیایی مغزش که به هم خورده است، دارو مصرف کند و به این علت نمی‌توان این بیمار را فقط با او مباحثه درمان کرد.

روانشناسی چیست؟

روانشناسی بازدید ذهن و حرکت افراد است: این که چطور فکر می‌کنند، چطور عمل می‌کنند، چطور عکس العمل نشان خواهند داد و چطور تعامل برقرار می‌کنند. روانشناسی در واقع همۀ جنبه‌های حرکت و افکار، احساسات و انگیزه‌های بنیادین این رفتارها را در نظر می‌گیرد. این رشته با کارکرد طبیعی ذهن در ربط است و مواردی همانند یادگیری، به‌یادآوردن و رشد روانشناختی طبیعی کودکان را بازدید می‌کند.

روانشناس چه تحصیلاتی دارد؟

در دوران کارشناسی، روشهای برسی و درمان اختلالات اضطراب را به دانشجویان آموزش خواهند داد. بعد از پایان این دوره، روانشناسان بالینی دوره انترنی یا کارآموزی را به آخر می‌رسانند که دو تا سه سال طول می‌کشد و سپس، آموزش‌های بیشتری را در راه حلهای درمان، نظریه روانشناسی و رفتاردرمانی می‌بینند.

روانشناسانی که این دوره را طی کرده باشند می‌توانند برای انجام مشاوره و روان‌درمانی، انجام تست‌های روان‌شناختی از جمله آزمون رورشاخ (Rorschach)، گفتار درمانی و درمان اختلالات روانی عمل کنند.

آنها می‌توانند پروتکل‌های تحقیقاتی را هم انجام بدهند. روانشناسانی که زیاد تر روی کارهای تحقیقاتی تمرکز دارند طبق معمول در محیط‌های دانشگاهی یا پژوهشی کار می‌کنند. برخی از روانشناسانی که به‌شکل خاص برای انجام کارهای بالینی (و نه تحقیقی) آموزش دیده‌اند دارای درجه علمی دکتریِ روانشناسی با گفتن PsyD می باشند و نه Ph.D.

روانشناسان می‌توانند در عرصه‌های مختلفی همانند بهداشت روان، روانشناسی آموزشی و شغلی تخصص اشکار کنند. در قسمت درمانی، روانشناسان در روانشناسی بالینی، مشاوره، روانشناسی قانونی یا روانشناسی سلامت تخصص می‌گیرند.

روانشناس چطور به ما پشتیبانی می‌کند؟

روانشناس می‌تواند طیف گسترده‌ای از موضوعات را پوشش دهد که شامل مسائل مربوط به سلامت روان، اختلالات رشد و استرس در روابط با دیگران می‌بشود. روانشناس با انجام تست، برسی و تحقیق می‌تواند دلایل برخی مشکلات را اشکار کند؛ برای نمونه، اگر کودک شما مشکل یادگیری یا اختلال رشد دارد، روانشناس با این تست‌ها می‌تواند دلایل آنها را روشن کند.

روانشناس به شما پشتیبانی می‌کند:

  • فهمیدن کنید چرا مشکل دارید؛
  • علل آن مشکل را شناسایی کنید؛
  • محرک‌های تشدیدکنندۀ این مشکل را بشناسید.

خلاصه

روانشناس پزشک نیست و دارو تجویز نمی‌کند. راه حلهای درمانی‌ای که روانشناس از آنها منفعت گیری می‌کند زیاد تر روی گفتاردرمانی، انجام آزمون‌های روانشناسی و برسی آنها تمرکز دارد. مدیریت استرس، درمان اعتمادبه‌نفس ضعیف و اختلالات رشد در کودکان از جمله مواردی‌اند که می‌توانید برای درمان آنها به روانشناس مراجعه کنید.

روانکاو؛ ریشه‌یابی و درمان مشکلات روانی

تفاوت روانشناس، روانپزشک و روانکاو - روانکاو

روانکاوها روان‌درمانگرانی‌اند که از نظریه‌های فروید و دیگر نظریه‌پردازان علم روانکاوی پیروی می‌کنند. نظریه فروید می‌گوید علت بیماری‌های روانی خاطرات دردناک کودکی در ضمیر ناخودآگاه ماست. روانکاوها هم همانند روانشناسان طبق معمول با مسائل اضطراب سروکار دارند و دارو تجویز نمی‌کنند. با این حال فرق روانشناس با روانکاو در نوع رویکرد آنها برای درمان بیماری‌ها است. روانشناس طبق معمول با ریشه مشکلات افراد کاری ندارد، اما روانکاو عمیقا مشکلات درمان‌جو را بازدید می‌کند.

روانکاوی چیست؟

روانکاوی را اولین بار زیگموند فروید ابداع کرد. روانکاوی روشی است که در آن، ناخودآگاه فرد را برای یافتن منبع مشکلاتی که اکنون دارد کاوش می‌کنند. روانکاوها طبق معمول تعداد دفعات بیشتری با مراجعان خود ملاقات می‌کنند؛ یعنی به‌جای این که هفته‌ای یک بار بیمار را ویزیت کنند، ترجیح خواهند داد طبق معمول هفته‌ای سه تا پنج بار جلسه داشته باشند.

روانکاوی تنها روشی است که با ضمیر ناخودآگاه ما کار می‌کند و انگیزه‌ها و سازوکارهای دفاعیِ خارج از آگاهی ما را که علتخواهد شد الگوهای صدمه‌زننده را تکرار کنیم شناسایی می‌کند. کوچینگ (Couching)، تداعی آزاد (Free Association)، تجزیه‌وتحلیل رؤیا و انتقال (به‌معنی انتقال احساسات بیمار به روانکاو است) همه انها از اصول انحصاری روانکاوی‌اند که در رشته‌های دیگر وجود ندارند.

روانکاو چه تحصیلاتی دارد؟

روانکاو باید سپس از دریافت مدرک روانشناسی که درمورد آن سخن بگویید کردیم، آموزش‌های اختصاصی گسترده‌ای را در راه حلهای درمانی عمیق برای ریشه‌یابی مشکلات افراد ادامه دهد و آموزش‌های تخصصی را در این باره ببیند. دانشجویان روانکاوی خودشان هم باید تحت روانکاوی عمیق قرار بگیرند.

روانکاو چطور به درمان‌جو پشتیبانی می‌کند؟

برخی گمان می‌کنند روانکاوها فقط به سخن‌های درمان‌جو گوش خواهند داد و یک‌سری پیشنهاد‌ها یا نظرات را اراعه می‌کنند، در حالی که این‌طور نیست. این درمانگران، که بعضی اوقات به تحلیل‌گران رابطه‌ای شناخته خواهد شد، زیاد تر برای حل مشکلات حال حاضر افراد و با نحوه تأثیرپذیریِ آنها از تجارب قبل‌شان سروکار دارند. روانکاو بازدید می‌کند افراد چطور با راه حلهایی که فقط هراس و الگوهای جاری‌شان را تحکیم می‌کند و منحر به تعامل با دیگران بشود. روانکاو به‌جستوجو راه‌های تازه برای دیدن خودِ درون فرد است. رابطه درمانی یکی از این راه حلها است.

امروزه تعداد بسیاری از روانکاوها به‌سمت مدل‌های جدیدتر گرایش اشکار کرده‌اند که در اصل از تفکر مهم فروید برآمده، اما تغییرات بسیاری در آنها صورت گرفته است. در روانکاوی سنتی، بیماران حداقل سه بار در هفته با روانکاو جلسه داشتند و در طول درمان روی کاناپه‌ای دراز می‌کشیدند؛ در حالی که اکنون درمان‌جویان فقط یک یا دو بار در روان‌درمانی روانکاوی یا روان‌پویایی شرکت می‌کنند. حتی درازکشیدن روی کاناپه اختیاری است (برخی از روانکاوها اصلا از آن منفعت گیری نمی‌کنند).

خلاصه

روانکاو همانند روانشناس صلاحیت تجویز دارو را ندارد. راه حلهایی که روانکاو به کار می‌گیرد با دیگر راه حلهای روان‌درمانی همانند درمان شناختی ـ رفتاری متفاوت است. روانکاو به‌جای آنکه فقط در فکر تسکین علائم باشد، بر ریشه مشکلات پافشاری می‌کند.

مددکار اجتماعی؛ درمان مشکلات فردی و اجتماعی

تفاوت روانشناس، روانپزشک و روانکاو - مددکار اجتماعی

طبق معمول هنگامی افراد اسم مددکار اجتماعی را می‌شنوند، به‌یاد افرادی می‌افتند که خدمات اجتماعی را در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی انجام خواهند داد. در حالی که برخی از مددکاران اجتماعی با گفتن مددکار اجتماعی بالینی، درمان فردی هم انجام خواهند داد. مددکاران اجتماعی با مددجویان فردی، گروهی یا در سطح جامعه سروکار دارند و تست‌های روان‌شناختی انجام نمی‌دهند. مددکاران اجتماعی می‌توانند کار سامان‌بخشی بیمار و برنامه‌ریزی برای ترخیص از بیمارستان را هم انجام بدهند و مشاور بیماران و خانواده‌های آنها باشند.

مددکار اجتماعی چه تحصیلاتی دارد؟

تحصیلات مددکاران اجتماعی تا حدودی همانند روانشناسان است (اگرچه امکان پذیر مدرک کارشناسی ارشد داشته باشند). مددکار اجتماعی بالینی باید حداقل دارای مدرک کارشناسی ارشد در امور اجتماعی و آموزشی باشد تا بتواند بیماری‌های روحی را برسی و درمان کند.

خلاصه

مددکار اجتماعی می‌تواند روان‌درمانی هم انجام دهد، اما زیاد تر به مشکلاتی که زندگی اجتماعی فرد یا خانواده و نظایر آنها را مختل کرده است رسیدگی می‌کند. مددجویان یا شخصا یا از طرف یک سازمان یا نهاد به مددکاران اجتماعی مراجعه می‌کنند.

برای حل مشکلی که داریم از کجا اغاز کنیم؟

تفاوت روانشناس با روانپزشک

مشکلاتی که برای سلامت روح و روان ما تشکیل خواهد شد، مخصوصا هنگامی حالت مزمن به خود بگیرند، می‌توانند ما را ضعیف کنند. بدن ما نسبت به افسردگی و اضطراب همان گونه عکس العمل مشخص می کند که به بیماری‌های جسمی. بعضی اوقات مشکلات روحی حتی امکان پذیر نتیجۀ یک بیماری جسمی باشد؛ برای مثال، فردی امکان پذیر به‌علت سکته دچار افسردگی بشود؛ به این علت اگر فکر می‌کنید مشکل روحی دارید، اولین کسی که به او مراجعه می‌کنید بهتر است پزشک عمومی خودتان باشد.

پزشک از شما درمورد نشانه‌های مشکلی که دارید و این که آیا ثابت‌اند یا مقطعی سؤالاتی می‌پرسد و مشکلات جسمی‌تان را بازدید می‌کند. به این ترتیب تشخیص می‌دهد که آیا امکان پذیر بیماری جسمی علتاین نشانه‌ها شده باشد یا نه. سپس از آن، شما را راهنمایی می‌کند که به کدام متخصص بهداشت روان مراجعه کنید. بعضی اوقات امکان پذیر نیاز باشد که همزمان از چند رویکرد منفعت گیری کنید؛ برای مثال، امکان پذیر ملزوم باشد برای درمان دارویی به روانپزشک مراجعه کنید، اما برای سخن بگویید‌کردن درمورد مشکلاتی که دارید به‌شکل منظم نزد روانشناس بروید.

اگر فکر می‌کنید باید درمورد نگرانی‌هایتان با شخصی غیر از اطرافیانتان سخن بگویید کنید، می‌توانید برای مشاوره نزد روانشناس بروید. هرگاه حس کردید دیگر به این خدمات نیاز ندارید، با مشورت با روانشناس می‌توانید روال درمان را متوقف کنید.

آیا مشاوره با روان‌درمانی تفاوت دارد؟

اگرچه این دو بعضی اوقات به‌جای هم به کار می‌روال، بین آنها تفاوت‌هایی وجود دارد. مشاوره روی موضوعات خاصی متمرکز است و برای پشتیبانی به فرد در از بین بردن مشکلاتی همانند اعتیاد یا مدیریت استرس به کار می‌رود. تمرکز این راه حلها روی حل مشکل یا یادگیری فنون خاص برای کنارآمدن یا اجتناب از مشکل خواهد می بود. طبق معمول دوره‌های مشاوره مختصر‌تر از روان‌درمانی‌اند.

دوره روان‌درمانی طویل‌تر است و روی محدوده گسترده‌تری از موضوعات متمرکز است. روان‌درمانی به‌جستوجو این است که الگوهای فکری و رفتاری فرد چطور بر نحوه تعامل او با جهان تأثیر می‌گذارند. مقصد از روان‌درمانی بسته به نوع آن، این است که افراد حس بهتری داشته باشند، استرس‌شان را مدیریت کنند، الگوهای رفتاری را که در رسیدن به اهداف شخصی‌شان اختلال تشکیل می‌کند فهمیدن کنند، روابط عاطفی رضایت‌بخشی داشته باشند و بهتر بتوانند در موقعیت‌های تنش‌زا افکار و جواب‌های عاطفی‌شان را تعدیل کنند.

آیا تفاوت‌هایی که برای انواع روان‌درمانگران نقل کردیم توانسته است شما را قانع کند که برای هر مشکل باید به متخصص مربوط به آن مراجعه کنید؟

یک سوال: اگر برای مثال نزد روانشناس یا روانکاو بروید و او برایتان دارویی را تجویز کند، پیشنهاد‌اش را می‌پذیرید یا آن را رد می‌کنید؟

برگرفته از: healthcareers , webmd , globalnews

برای از بین بردن احساس افسردگی چه کاری انجام دهیم؟


در افسردگی غم به لایه‌های عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و حرکت شما به‌وجود می‌آورد. اگر حس افسردگی دارید، حتما با پشتیبانی یک روانشناس متخصص مشکل را ریشه‌یابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ربط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی زبان بدن


به پشتیبانی زبان بدن، ناگفته‌ها را بگویید و بشنوید




دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

تأثیر عطرهای مختلف بر مغز - روانشناسی عطر

روانشناسی عطر؛ تأثیر بوها بر احساسات ما_سیاه پوش


نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

عطرها یکی از بهترین و قدرتمندترین یادآورهای روزهای قبل‌اند. به گمان زیاد چندین دفعه برایتان اتفاق افتاده که در حال انجام کارهای روزمره، یک دفعه با استشمام عطر و بویی خاص خاطرات شیرین یا تلخی برایتان تداعی بشود. در مبحث روانشناسی عطر محققان ربط بین بوها و احساسات افراد را بازدید کرده‌اند و به نتایج جالبی رسیده‌اند. هرآنچه ملزوم است درمورد روانشناسی بوی عطر بدانید، در این مقاله خواهید خواند. با ما همراه باشید.

روانشناسی عطر چیست؟

روانشناسی عطر یکی از پرطرف‌دارترین حوزه‌های روان‌شناسی است و پژوهش‌های تعداد بسیاری در خصوص آن انجام شده‌اند. در این حوزه، محققان با تکیه بر علم عطرشناسی تأثیر عطرها بر احساسات و روان افراد را بازدید کرده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که هر رایحه تأثیر منحصربه‌فردی بر حافظه، حرکت، خلق‌وخو و حتی مزاج افراد دارد.

گرچه هریک از حواس پنج‌گانه ما در یادآوری و بازسازی خاطرات نقش دارند، حس بویایی با اهمیت ترین آنهاست. مطابق پژوهشی که دکتر سیلویا آلوا با گفتن «بوها و احساسات» انجام داد، افراد ۳۵درصد از آنچه را می‌بویند، برای می‌آورند. این در حالی است که فقط ۵درصد چیزهایی را که دیده‌اند به یاد می‌آورند. این پژوهش حاکی از نقش بسزای عطر و بوها در تداعی احساسات و خاطرات گوناگون ماست. قوت عطر و بو به‌ حدی است که حتی نوزاد تازه‌‌متولدشده بوی مادرش را به‌خوبی می‌شناسد و بلافاصله بعد از تولد مشتاق قرارگرفتن در بغل امن و بوی عطر مادر است.

تاریخچه روانشناسی عطر

مارسل پروست، نویسنده فرانسوی معروف، اولین کسی می بود که به تأثیر عطر و بو بر حافظه پی برد. پروست با استشمام بوی مادلن (نوعی شیرینی فرانسوی که در کنار چای سرو می‌بشود) اغاز به نوشتن کرد و صدها صفحه خاطره نوشت. آن زمان پروست نمی‌دانست این کار او آغازگر حوزه جدیدی از روان‌شناسی است. به همین علت است که در تعداد بسیاری از منبع های از روانشناسی عطر به‌گفتن «تاثییر پروست» نیز یاد می‌کنند. تاثییر پروست اصطلاحی است که برای توصیف حافظه غیرارادی ناشی از بویایی به کار می‌رود.

چرا عطرها تداعی‌گر خاطرات‌اند؟

اکنون بیایید مقداری علمی‌تر به قضیه نگاه کنیم! پژوهش منتشرشده در مجله علوم اعصاب بیانگر رابطه پیچیده بین رایحه و حافظه است. محققان در این پژوهش دریافتند که سیستم بویایی مستقیما با سیستم لیمبیک (مرکز عاطفی مغز) در ربط است. منظور از ربط این است که عطر و بوها در زنده‌کرده خاطرات و احساسات زیاد پرقدرت از نشانه‌های دیداری یا شنیداری می باشند.

آمیگدال و هیپوکامپ دو قسمت مهم مغزند که داخل سیستم لیمبیک قرار گرفته‌اند. آمیگدال ماموریت پردازش اطلاعات حواس گوناگون را بر مسئولیت دارد و هیپوکامپ مسئول ذخیره خاطرات رویدادهای خاص زندگی افراد است. هنگامی بوی خاصی به مشامتان می‌رسد، گیرنده‌های بینی سیگنال‌هایی به پیاز بویایی مغز می‌فرستند. سپس این سیگنال‌ها از طریق آمیگدال و هیپوکامپ با خاطرات ثبت‌شده تطبیق داده خواهد شد و خاطرات و احساسات مرتبط را تداعی می‌کنند.

کاربرد روانشناسی عطر در حوزه‌های گوناگون

۱. روانشناسی عطر و بهبود خلق‌وخو

ازآنجایی‌که استشمام یک رایحه دلپذیر علتمرور خاطرات یا تشکیل احساسات مثبت می‌بشود، برای بهبود خلق‌وخو هم زیاد سودمند است. عکس العمل مغز به برخی بوها علتترشح هورمون‌های حس خوب (همانند سروتونین) می‌بشود. به همین علت است که برخی بوها برای افت استرس و بهبود خلق‌وخو مفیدند. پرطرف‌داربودن آروماتراپی یا همان رایحه‌درمانی هم تأییدکننده نقش بوهای خاص در بهبود خلق‌وخوی افراد است. مطابق برخی پژوهش‌ها، رایحه‌درمانی یکی از بهترین و راحت‌ترین کارها برای تحکیم سلامت ذهن است.

۲. روانشناسی عطر و احساسات

گفتیم که هر عطر و بویی تأثیری بی همتا دارد؛ برای مثال بوی مرکبات انرژی‌قسمت است و برخی بوها همانند بوی اسطوخودوس اسایش‌قسمت‌اند. سیستم بویایی ربط زیاد نزدیکی با قسمت احساسی مغز دارد و هر بویی را به احساسی متفاوت پیوند می‌زند. عطرسازان هم از این ربط نزدیک نهایت منفعت گیری را می‌کنند و عطرهایی با اهداف متفاوت خلق می‌کنند؛ از انتقال حس سرزندگی و اسایش گرفته تا میل به قوت و جذابیت.

۳. روانشناسی عطر و شخصیت افراد

ما اطرافیانمان را با بویی که خواهند داد قضاوت می‌کنیم. به گمان زیاد چندین دفعه برایتان اتفاق افتاده که زمان ملاقات دوستان یا همکارانتان، با استشمام عطرشان آنها را در ذهنتان تحسین کنید یا بر عکس، بوی عطر آنها به‌نظرتان زننده و تند بیاید. متأسفانه یا خوشبختانه این تأثیر کاملا غیرارادی است. به‌طبع عطری که خودمان می‌زنیم هم بازتابی از شخصیت ماست و علتمی‌بشود دیگران ما را بر پایه آن قضاوت کنند.

حقیقت این است که عطرها تأثیر بسیار‌ای بر ارتباطات افراد دارند و هر عطر بیانگر ویژگی‌های شخصیتی بی همتا است؛ برای مثال طبق معمول افرادی که رایحه‌های گلی را می‌پسندند، افرادی مهربان و آرام‌اند، افرادی که از عطرهایی با نوت چوبی منفعت گیری می‌کنند، اعتمادبه‌نفس بسیاری دارند و زیاد قوی به نظر می‌رسند و افرادی که عطرهای میوه‌ای می‌زنند پویا و خلاق‌اند. تکه دلنشین ماجرا اینجاست که عطر و بوی ما قبل از این که خودمان سخن بزنیم، شخصیتمان را برملا می‌کنند.

سخن پایانی

در این مقاله، درمورد روانشناسی بو و تأثیر آن بر حافظه و احساسات و خلق‌وخو گفتیم. عطرها احساسات و خاطرات تلخ و شیرین ما را تداعی می‌کنند، بر روابط و رفتارمان تاثییر می‌گذارند و شخصیت و ویژگی‌های بارزمان را برای دیگران آشکار می‌کنند. دلنشین است بدانید که مغز ما طوری طبقه‌بندی شده که عطروبوهای گوناگون را با معنی و تأثیری بی همتا مرتبط می‌کند و دلنشین‌تر این که تأثیر عطر و بوها در افراد گوناگون کاملا متفاوت است؛ همان عطر و بویی که احساسات نشاط‌قسمت ما را تداعی می‌کند امکان پذیر برای فرد دیگر یادآور خاطرات تلخ و احساسات منفی باشد.

نظرتان درمورد روانشناسی عطرها چیست؟ اگر مسئله‌ای را از قلم انداخته‌ایم، آن را با ما در بین بگذارید. خواندن نظرات و ازمایش ها مورد قیمت شما مایه افتخار و خوشحالی ماست.

دیگر منبع های: psychologytoday



هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی



منبع

تعریف هویت جنسیتی

هویت جنسیتی چیست؟ فهمیدن جامعه از آن چطور است؟_سیاه پوش


نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش







هویت جنسیتی چیست؟ فهمیدن جامعه از آن چطور است؟ – چطور



















دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی



منبع

فردی که از پرش افکار کلافه شده است

پرش افکار؛ نشانه‌ها، علت و روش درمان_سیاه پوش


نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

آیا تابه‌حال با فردی او مباحثه کرده‌اید که پشت‌‌سر هم از موضوعی به نوشته دیگر بپرد و به نظر برسد که انگار هم‌زمان افکار مختلفی در سر دارد؟‌ این افکار پیاپی که طبق معمول ربطی به یکدیگر ندارند، تبدیل پرش افکار خواهد شد که امکان پذیر نشانه مشکلی جدی‌تر همانند اختلال دوقطبی باشد که در این صورت ملزوم است فرد به متخصص مراجعه کند. در این مقاله، زیاد تر درمورد این مشکل و مثالهایش سخن بگویید می‌کنیم و علت ابراز و روش درمان پرش افکار و نحوه حمایتاز فرد دچار آن را توضیح می‌دهیم.

پرش افکار چیست؟

فردی که دچار پرش افکار است، زیاد سریع سخن بگویید می‌کند و ناگهانی نوشته صحبتش را تحول می‌دهد. موضوعاتی که این شخص پشت‌سر هم درمورد آنها سخن بگویید می‌کند، به هم ربطی ندارند. این عارضه طبق معمول در دوران شیدایی افراد مبتلا به اختلال دوقطبی دیده می‌بشود. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی نیز امکان پذیر به این اختلال همراه با علائم فرد دیگر همانند توهم و هذیان دچار شوند. زیاد‌ها پرش افکار را با علائم دیگر اختلال فکری همانند افکار مسابقه‌ای و سختی تکلم نادرست می‌گیرند، به این علت خوب است که تفاوت آنها را بدانیم.

  • تفاوت با افکار مسابقه‌ای: در ذهن فردی که دچار افکار مسابقه‌ای است، دائم افکار گوناگون نقش می‌بندند و شخص طبق معمول نمی‌تواند افکار خود را مدیریت کند، اما فردی که دچار پرش افکار است افکار خود را به زبان می‌آورد و از موضوعی به نوشته دیگر می‌پرد.
  • تفاوت با سختی تکلم: پرش افکار در افراد جهت می‌بشود درمورد موضوعات مختلفی سخن بگویید کنند که ربطی به هم ندارند، اما سختی تکلم به این معناست که افراد نمی توانند جلوی تندتند سخن بگویید‌کردن خود را بگیرند و حتی امکان پذیر وسط سخن بگویید دیگران بپرند.

مثالهای رایج پرش افکار

پرش افکار امکان پذیر در هر فردی به‌شکلی متفاوت ابراز کند. برای مثال اگر پرش فکر ناشی از اختلال دوقطبی باشد، امکان پذیر جهت تند سخن بگویید‌کردن، پریدن از موضوعی به نوشته دیگر و گفتن ایده‌های جا‌ه‌طلبانه اما توخالی بشود. پرش افکار در افراد دچار اسکیزوفرنی در قالب الگوهای گفتاری نامنظم، چندپارگی افکار و نبوده است ربط منطقی بین موضوعات شناسایی می‌بشود.

  • تندتند سخن بگویید‌کردن: فرد امکان پذیر سریع و مدام بدون هیچ وقفه‌ای سخن بگویید کند.
  • تفکر مماسی: یعنی شخص از موضوعی به نوشته دیگر می‌پرد بدون آنکه ربطی به هم داشته باشند.
  • بی‌ربط‌بودن افکار: افکاری که در ذهن شخص شکل می‌گیرند، طبق معمول ربط مقداری به هم دارند یا کاملا بی‌ربط می باشند.
  • افکار مسابقه‌ای: ذهن افراد امکان پذیر با افکار سریع و پیاپی پر بشود و او را کلافه کند.
  • افکار اغراق‌آمیز: افرادی که در دوره شیدایی دچار پرش افکار خواهد شد، امکان پذیر درمورد توانمندیها، دستاوردها و اهمیتشان اغراق کنند.
  • حواس‌پرتی: پرش افکار و حواسپرتی با هم ربط مستقیم دارند. در واقع پرش فکر جلوی تمرکز را می‌گیرد و جهت حواس‌پرتی می‌بشود.
  • ناتوانی در برقراری او گفت‌وگوی منسجم: سخن بگویید افرادی که دچار پرش افکار می باشند، ساختاری منسجم و منطقی ندارد و نمی توانند صحبتی بامعنی اراعه کنند.

چرا دچار پرش افکار می‌شویم؟

منشأ این مشکل اشکار نیست، اما متخصصان بر این باورند که برهم‌خوردن اعتدال مطلب‌رسان‌های عصبی همانند دوپامین و سروتونین و این چنین وجود ناهنجاری در کارکرد و ساختار مغز امکان پذیر تبدیل مشکلاتی همانند پرش افکار بشود. ژنتیک، شرایط محیطی، حالت سلامت روان و استرس نیز امکان پذیر جهت پرش افکار در افراد شوند. مطابق برخی از تحقیقات، اختلال دوقطبی به‌خصوص در کودکانی که اولین دوره افسردگی خود را توانایی‌ می‌کنند، تبدیل پرش افکار می‌بشود. با این تفاسیر دلایل احتمالی ابراز پرش افکار عبارت‌اند از:

  • دوره شیدایی یا هیپومانیا: پرش افکار طبق معمول با علائم دوره شیدایی افراد دوقطبی همراه می‌بشود.
  • اسکیزوفرنی: پرش افکار امکان پذیر از علائم تفکر نامنظم در اسکیزوفرنی باشد به‌طوری که فرد نتواند فرایند فکری منسجم داشته باشد.
  • متعادل‌نبودن مطلب‌رسان‌های عصبی: اختلال در مقدار یا کارکرد مطلب‌رسان‌های عصبی امکان پذیر تبدیل پرش افکار بشود.
  • ناهنجاری در ساختار و کارکرد مغز: برخی ناهنجاری‌های خاص در برخی از نواحی مغز گمان ابراز پرش افکار را افزایش خواهند داد.
  • عرصه ژنتیکی: اگر عضوی از خانواده‌تان سابقه اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی یا روان‌پریشی داشته است، گمان درگیرشدن شما با پرش افکار زیاد تر است.
  • شرایط محیطی و استرس: استرس زیاد و برخی شرایط محیطی امکان پذیر در جهت تشکیل پرش افکار در افراد مستعد شوند.

درمان پرش افکار

درمان پرش افکار بسته به علت عرصه‌ای آن متفاوت است، اما طبق معمول شامل درمان دارویی و روان‌درمانی می‌بشود. راه حلهای درمانی رایج برای پرش افکار عبارت‌اند از:

  • درمان دارویی: برای جلوگیری از دوره شیدایی یا دوره افسردگی داروهای تثبیت‌کننده خلق همانند لیتیوم تجویز می‌بشود. پزشک این چنین امکان پذیر در صورت نیاز، داروی ضدروان‌پریشی، ضدافسردگی و ضداضطراب تجویز کند.
  • روان‌درمانی: انواع مختلفی از روان‌درمانی همانند درمان شناختی‌رفتاری (CBT) برای بیماران دوقطبی کارآمدند. با روان‌درمانی شخص علائم خود را فهمیدن می‌کند، با آنها کنار می‌آید، استراتژی‌هایی برای مهار استرس یاد می‌گیرد، درمان دارویی را مراعات می‌کند و مشکلات عرصه‌ای را شناسایی می‌کند.
  • اصلاح سبک زندگی: برای کنارآمدن با اختلال دوقطبی باید تغییرات مثبتی در سبک زندگی تشکیل کرد. برای مثال داشتن برنامه خواب درست، مهار استرس، فعالیت‌ جسمانی و پرهیز از مصرف الکل و مواد مخدر از تغییرات مثبت محسوب خواهد شد.
  • حمایتاطرافیان: دایره‌ای امن از اعضای خانواده و دوستان تشکیل کنید تا از حمایتاحساسی آنها منفعت‌مند شوید و با چالش‌های اختلال دوقطبی بهتر کنار بیایید.
  • ریتم‌درمانی بین‌فردی و اجتماعی (IPSRT): درمان IPSRT اختصاصی افراد مبتلا به اختلال دوشخصیتی طراحی شده است و به آنها پشتیبانی می‌کند که روتین روزمره داشته باشند، برنامه خواب خود را تنظیم کنند و روابط بین‌فردی‌شان را بهبود ببخشند. به این علت درمان IPSRT گمان ورود به دوران تغییرات خلقی را افت می‌دهد.

چطور با پرش افکار کنار بیاییم؟

برای این که بتوانید به چالش‌های پرش افکار تسلط کنید، باید استراتژی‌های سودمند و سالم را به کار ببرید. چند راهکار برای کنارآمدن با پرش افکار عبارت‌اند از:

  • محرک‌ها را شناسایی کنید: عواملی را که در شما جهت تحریک پرش افکار خواهد شد، شناسایی کنید و به این فکر کنید که چطور روی افکار و ارتباطات شما تاثییر می‌گذارند.
  • آرام پیش بروید: اگر فهمید افکار مسابقه‌ای شدید، تلاش کنید شدت فرایند فکری خود را کم کنید و مقداری به ذهن خود استراحت دهید.
  • از راهکارهای افت اضطراب منفعت گیری کنید: کارهایی همانند تنفس عمیق یا تمرکز روی توانایی‌های حسی به شما پشتیبانی می‌کنند که توجهتان را به زمان حال برگردانید.
  • افکارتان را مرتب کنید: تلاش کنید فهرست‌های گوناگون از افکارتان تهیه کنید، نقشه ذهنی درست کنید و سراغ ژورنال‌نویسی بروید تا بتوانید افکارتان را دسته‌بندی و مرتب کنید.
  • پشتیبانی بخواهید: در دوران پرش افکار، از دوستان معتمد، اعضای خانواده و هر فردی که می‌تواند برای شما گوشی شنوا باشد و درکتان کند، پشتیبانی بگیرید.
  • ذهن‌آگاهی را تمرین کنید: از طریق مدیتیشن یا تمرینات ذهن‌آگاهی اسایش را درون خود پرورش دهید.
  • به روتین اشکار پایبند باشید: به یک روتین روزانه ثابت شامل برنامه خواب، زمان قولهای غذایی و باقی فعالیت‌ها پایبند باشید. این چنین ورزش را در روتین خود جای دهید تا انرژی اضافه‌تان را تخلیه کنید.
  • جستوجو راه درمان باشید: روان‌درمانی را در نظر داشته باشید تا راهی برای مهار افکار مسابقه‌ای یا بهبود توانایی‌های ارتباطی یاد بگیرید.
  • مصرف داروی خود را مدیریت کنید: اگر پرش افکار در شما ناشی از اختلال‌های دوقطبی یا اسکیزوفرنی است، با پزشک خود همکاری کنید تا دارویی‌هایی را شناسایی کند که جهت ارامش خلق‌وخوی شما و مهار علائمتان خواهد شد.

چطور به فردی که دچار پرش افکار می‌بشود پشتیبانی کنیم؟

اگر تصمیم پشتیبانی به شخصی را دارید که دچار مانیا یا روان‌پریشی است، حتما امنیت و سلامت را برتری قرار دهید. برای حمایتاز این افراد باید اسایش خود را نگه داری کنید، خوب به سخن‌هایشان گوش بدهید و بدون قضاوت، ابراز همدردی کنید. تلاش کنید محیطی امن برای ایشان فراهم کنید و آنها را تشویق کنید که به برنامه دارویی‌شان پایبند بمانند. اگر فهمید شدید فرد علائم شدیدی دارد، حتما از متخصص وابسته پشتیبانی بگیرید. این چند راهکار را برای پشتیبانی به فرد دچار پرش افکار در نظر بگیرید:

  • درمورد حالت ایشان تحقیق و مطالعه کنید تا بهتر شرایطش را فهمیدن و از او درست حمایتکنید.
  • به‌هیچ‌وجه باورهایش را به چالش نکشید و درمورد آنها او گفت و گو نکنید وگرنه امکان پذیر جهت تشدید علائمش شوید.
  • به فضای شخصی‌ و چهارچوبش احترام بگذارید، اما حواستان باشد او را در شرایطی که امکان دارد دست به حرکت خطرناکی بزند، تنها نگذارید.
  • احساساتشان را بی‌قیمت نشمارید.
  • او را تشویق کنید تا سراغ متخصص برود و پشتیبانی‌ روحی‌تان را در این مسیر از ایشان کوتاه نکنید.
  • او را بابت شرایطش سرزنش نکنید.

شما بگویید

امکان پذیر پرش افکار نشانه مشکلی بزرگ‌تر باشد، به این علت اگر هرگونه علائم شبیه همانند ناتوانی در تمرکز، مختل‌شدن کارکرد روزمره یا پریشانی حس کردید، حتما به متخصص مراجعه کنید. یقین شوید پزشکی که به او مراجعه می‌کنید، در درمان اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی تخصص و توانایی داشته باشد. پرش افکار مشکلی آزاردهنده است، اما با راهنمایی درست می‌توان راه تسلط بر آن را یاد گرفت.

آیا شما هم دچار پرش افکار شده‌اید؟‌ برای کنارآمدن با آن دست به چه اقداماتی زده‌اید؟



هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی



منبع

عوامل مؤثر رایج در احساس ارزشمندی

۸ راهکار سریع برای افت استرس_سیاه پوش


نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

استرس بخشی از زندگی است، خواه ناشی از چالش‌های کوچک باشد و خواه ناشی از وقایع ناگوار. یقیناً با آنکه همیشه نمی‌توانید شرایط و اتفاقات را کنترل کنید، می‌توانید نحوه عکس العمل نشان‌دادن به آنها را یاد بگیرید. وقتی که استرس مزمن یا آشفته‌کننده می‌بشود، بر سلامت شما تاثییر منفی می‌گذارد. به‌ همین علت مهم است که با مؤثرترین راه حلهای افت استرس برای آرام‌سازی ذهن و جسم خود آشنا شوید. بااین‌حال یک راهکار کاربردی برای همه وجود ندارد و روشی که برای یک نفر نتیجه‌قسمت است، امکان پذیر برای فرد دیگر نباشد. این چنین روشی که از آن در خانه منفعت گیری می‌کنید، امکان پذیر گزینه ایدئالی برای افت استرس در محیط کار یا اجتماع نباشد. به این علت مهم است با روشهای گوناگون آشنا باشید و با دقت به شرایط جاری خود، از مؤثرترین آنها منفعت گیری کنید. در این مقاله همراهمان باشید تا بگوییم چطور استرس خود را افت دهید.

راهکارهای سریع افت استرس

برخی از تکنیک‌های سودمند همانند تنفس عمیق و مدیتیشن را می‌توانید در هر جایی و هر وقتی به‌ کار ببرید. برای مثال امکان پذیر زمان انتظار برای فرد مصاحبه‌کننده در جلسه مصاحبه شغلی اضطراب داشته باشید یا حرکت کودکتان در زمین بازی به شما استرس بدهد. در این شرایط باید بدانید چطور استرس خود را افت دهید. راهکارهای سریع افت استرس این مزایا را دارند:

  • می‌توانید آنها را در هر جایی انجام دهید.
  • تسلط بر آنها زمان مقداری می‌برد.
  • هزینه‌ای ندارند.
  • فورا شما را به اسایش می‌رسانند.

۱. تصویرسازی هدایت‌شده را امتحان کنید

تصویرسازی یا تجسم هدایت شده همانند این است که سفری مختصر به داخل ذهن خود داشته باشید. در این روش باید خود را در یک مکان آرام و شاد فکر کنید، همانند قدم‌زدن در ساحل دریا، گوش‌دادن به صدای امواج، حس‌کردن بوی دریا و گرمای شن‌ها زیر پاهایتان.

تصویرسازی هدایت‌شده را می‌توانید با صدای ضبط‌شده فردی انجام دهید که پشتیبانی می‌کند منظره‌ای آرام را فکر کنید. اگر می‌خواهید خودتان آن را انجام دهید، یک دقیقه چشمان خود را ببندید و تجسم کنید که در یک محیط آرام قدم می‌زنید. به همه توانایی‌های حسی که خواهید داشت بیندیشید و فکر کنید که واقعا در آن محیط قرار دارید. بعد از چند دقیقه، چشمان خود را باز کنید و به زمان حال برگردید.

۲. مدیتیشن را تمرین کنید

مدیتیشن برای افت مختصر‌زمان استرس و این چنین مهار آن در طویل مدت مؤثر است. این تکنیک افت استرس انواع مختلفی دارد که هرکدام متفاوت با فرد دیگر‌ است و مزایای خود را دارد. شما می‌توانید در همان میانه که آهسته نفس می‌کشید، مدیتیشن مانترا را در ذهن خود تکرار کنید یا چند دقیقه ذهن‌آگاهی را تمرین کنید که به‌معنی دقت به زمان حال است. در این روش به آنچه می‌بینید، می‌شنوید، می‌چشید، لمس می‌کنید و می‌بویید، دقت کنید. وقتی که تمرکز شما بر لحظه حال باشد، ذهن شما به آنچه رخ داده است فکر نمی‌کند و دلواپس وقایع آینده نیستید. مدیتیشن و ذهن‌ آگاهی به تمرین نیاز دارند، اما تأثیر قابل‌توجهی بر افت استرس دارند و شما را به لحظه حال برمی‌گردانند.

۳. آرام‌سازی پیش‌رونده عضلانی را تمرین کنید

آرام‌سازی پیش‌رونده عضلانی به‌معنی ریلکس‌کردن گروه‌های گوناگون ماهیچه‌های بدن است. برای تمرین آن ابتدا چند نفس عمیق بکشید. سپس هر گروه ماهیچه‌ را منقبض و شل کنید. با پیشانی خود اغاز کنید و به‌سمت انگشتان پای خود بروید. با تمرین یاد خواهید گرفت که چطور ماهیچه‌های خود را راحت‌تر شل کنید. بعد از هر تمرین باید در سراسر بدن خود حس اسایش کنید.

۴. بر تنفس خود تمرکز کنید

برای افت استرس خود کافی است بر تنفس خود تمرکز کنید. تکنیک‌های تنفس در عرض چند دقیقه جسم و ذهن شما را آرام می‌کنند. با اهمیت ترین ویژگی این تکنیک‌ها این است که فردی فهمید انجام آنها نمی‌بشود. به این علت در یک سالن شلوغ تئاتر یا جلسه استرس‌زا می‌توانید به‌راحتی استرس خود را کم کنید. تمرین‌های تنفس انواع بسیاری دارند، اما دو نمونه ساده آن عبارت‌اند از:

  • از طریق بینی نفس بکشید و به پرشدن شکم خود از هوا دقت کنید. زمان دم به‌آهستگی تا عدد ۳ بشمارید. یک ثانیه نفس خود را نگه دارید و مجددا تا ۳ بشمارید و هوا را از بینی بیرون دهید.
  • از طریق بینی نفس بکشید و فکر کنید که در حال فرودادن هوای اسایش‌بخشید. فکر کنید که هوا در همه بدن شما پخش می‌بشود. زمان بازدم هم فکر کنید که استرس و تنش را از بدن خود به بیرون هدایت می‌کنید.

۵. پیاده‌روی کنید

پیاده‌روی روشی مؤثر برای افت استرس است که زمان انجامش از تحول محیط نیز لذت می‌برید و مزایای ورزش را نیز دارد. به این علت چه نیاز باشد مقداری از میز خود فاصله بگیرید و مقداری قدم بزنید یا بعد از کار برای پیاده‌روی به پارک بروید، انجام آن جسم و ذهن شما را شاداب می‌کند.

۶. گرامی خود را بغل کنید

تماس فیزیکی مزایای بسیاری برای افت استرس دارد، به‌خصوص بغل‌کردن فردی که او را دوست دارید. وقتی که فردی را در بغل می‌گیرید، هورمون اکسی‌توسین ترشح می‌بشود که در افزایش نشاط و لذت و افت استرس نقش دارد. اکسی‌توسین این چنین سختی خون و هورمون استرس یعنی نوراپی‌نفرین را افت می‌دهد و علتایجاد حس اسایش می‌بشود.

۷. رایحه‌درمانی کنید

رایحه‌درمانی یا آروماتراپی مزایای بسیاری برای افت استرس دارد و جهت می‌بشود حس اسایش و انرژی بیشتری کنید و زیاد تر در لحظه حال باشید. مطابق تحقیقات، رایحه‌های خاصی فعالیت امواج مغز را تحول خواهند داد و ترشح هورمون‌های استرس را کم می‌کنند. به این علت با دقت به سلیقه خود، از شمع، خوشبوکننده هوا یا محصولات مراقبت از بدن و پوست معطر منفعت گیری کنید.

۸. به هنر پناه ببرید

در کودکی حتما چندین دفعه خلاقیت‌های هنری خود را نشان داده‌اید و در بزرگ‌سالی هم می‌توانید مجددا این کار را انجام دهید. اگر اهل نقاشی یا طراحی نیستید، می‌توانید کتاب‌های رنگ‌آمیزی را امتحان کنید که اخیرا زیاد محبوب شده‌اند. چون رنگ‌آمیزی به افت استرس پشتیبانی شایانی می‌کند. در پژوهشی، مقدار اضطراب افرادی که الگوهای پیچیده هندسی را رنگ‌آمیزی کردند، افت یافت.

راهکارهای درازمدت افت استرس

برای مهار استرس در درازمدت چه کارهایی می‌توانید انجام دهید؟ برخی عادات خاص به افت استرس و افزایش سلامت پشتیبانی می‌کنند. برای مثال افرادی که منظم ورزش یا مدیتیشن می‌کنند، زمان روبه رو‌شدن با چالش‌های سخت زندگی استرس کمتری دارند.

۱. رژیم غذایی متعادل داشته باشید

خوردن احساسی و مصرف غذاهای با چربی و قند زیاد راهکاری موقت برای افت استرس است، اما در درازمدت به شدت آن می‌افزاید. کربوهیدرات‌های تصفیه‌شده همانند چیپس قند خون را افزایش خواهند داد که نتیجه احتمالی آن استرس و اضطراب زیاد تر است. پیروی از یک رژیم غذایی سالم پشتیبانی می‌کند در درازمدت با استرس مقابله کنید. غذاهایی همانند تخم‌مرغ، آووکادو و گردو به تنظیم خلق‌وخو و اعتدال انرژی پشتیبانی می‌کنند.

۲. مکمل‌های افت استرس را امتحان کنید

برخی ویتامین‌ها و مکمل‌ها امکان پذیر مزایایی برای افت استرس داشته باشند. مصرف روزانه مولتی‌ویتامین از افتمواد مغذی در بدن پیشگیری می‌کند. دیگر مکمل‌های مؤثر برای افت استرس عبارت‌اند از:

  • ملاتونین: این هورمون طبیعی به تنظیم ریتم شبانه‌روزی بدن پشتیبانی می‌کند تا خواب بهتر و استرس کمتری داشته باشید.
  • آشواگاندا: برخی حرف های‌اند که این داروی گیاهی به بهبود توانایی بدن در مقابله با استرس جسمی و ذهنی پشتیبانی می‌کند.
  • ال تیانین: این آمینو اسید برای افت استرس، آرام‌سازی بدن و بهبود کیفیت خواب سودمند است.
  • ویتامین‌های گروه B: مطابق برخی تحقیقات، ویتامین‌های گروه B امکان پذیر به افت هوموسیستئین، استرس و بهبود خلق‌وخو پشتیبانی کنند.

۳. برای سرگرمی خود زمان بگذارید

انجام فعالیت‌های سرگرم‌کننده روشی سودمند برای افت استرس است. بااین‌حال افراد بسیاری فکر می‌کنند که هنگامی برای سرگرمی یا بازی ندارند. اما وقتی که برای سرگرمی خود زمان بگذارید، احساسی بهتری خواهید داشت، عملکردتان بهتر خواهد شد و کارآمدتر خواهید می بود.

۴. با خود مثبت سخن بزنید

مهم است که چطور با خود سخن می‌زنید. خودانتقادی شدید، خودتردیدی و پیش‌بینی فاجعه حال شما را بهتر نمی‌کند. اگر دائم فکر می‌کنید «برای این کار زمان ندارم» و «نمی‌تونم این نوشته رو تحمل کنم»، مضطرب می‌شوید. مهم است یاد بگیرید وقتی که روی خود اسم می‌گذارید یا به توانایی خود برای پیروزی شک می‌کنید، مهربان‌تر و واقع‌گراتر باشید. مثبت سخن‌زدن با خود پشتیبانی می‌کند به زندگی نیز دیدگاه سالم‌تری داشته باشید.

۵. یوگا تمرین کنید

یوگا حرکات بدنی، مدیتیشن، تمرین سبک و تنفس کنتر‌ل‌شده را ترکیب می‌کند که همه انها تأثیر عالی بر افت استرس دارند. این ورزش نه‌تنها در مختصر‌زمان، بلکه در درازمدت نیز برای بهبود زندگی شما سودمند است و مزایای جسمی و روانی بسیاری دارد. برای اغاز می‌توانید در کلاس‌های حضوری و آنلاین شرکت کنید یا از اپلیکیشن‌های مخصوص منفعت گیری کنید.

۶. شکرگزاری کنید

شکرگزاری یعنی بابت همه چیزهایی که دارید، از خدا سپاس کنید. خواه لذت از یک روز آفتابی باشد یا سالم‌رسیدن به اداره، به همه چیزهای خوبی فکر کنید که در زندگی دارید. شکرگزاری این چنین یادآوری می‌کند برای مقابله با استرس چه منابعی در اختیار دارید. مطابق تحقیقات، از مزایا سپاس سلامت روان بهتر و استرس کمتر است. افراد قدردان از زندگی با کیفیت‌تر لذت می‌برند.

۷. به ورزش برتری دهید

فعالیت بدنی برای مهار استرس و بهبود سلامت روان زیاد مهم است و برای افت استرس می‌توانید انواع ورزش‌ها را امتحان کنید. به باشگاه بروید یا در یک کلاس ورزشی ثبت‌نام کنید. پیاده‌روی، کوه‌نوردی، تمرین‌های قدرتی و شرکت در کلاس ورزش اسپینینگ به افت استرس پشتیبانی می‌کنند.

چطور عوامل استرس‌زا را حذف کنیم؟

تمرکز اکثر راه حلهای بالا بر تحول احساسات شما است. اما بعضی اوقات تا وقتی که محیط را تحول ندهید یا عامل استرس‌زا را حذف نکنید، حس اسایش نمی‌کنید. در این قسمت نحوه انجام این کار را می‌گوییم.

۱. فهرست کارهایی را که باید انجام دهید، مجددا بازدید کنید

اگر تلاش دارید ۲۰ ساعت کار را در عرض ۱۶ ساعت همه کنید، بدون تردید حس استرس می‌کنید. افت حجم کار پشتیبانی می‌کند طی روز حس بهتری داشته باشید. برای مثال می‌توانید از انجمنی که در آن به‌تازگی عضو شده‌اید، بیرون بیایید یا برای تمیزکردن خانه خود از شرکت‌های خدماتی نظافتی پشتیبانی بگیرید. مدیریت بهتر زمان پشتیبانی می‌کند عوامل استرس‌زا را افت دهید و بدون عجله یا استرس کارهای خود را همه کنید.

۲. از دیگران پشتیبانی بگیرید

داشتن افراد حمایتکننده در زندگی برای مهار استرس مهم است. اگر فردی را به‌گفتن حمایتکننده احساسی یا دوست خود ندارید، حتما به فکرش باشید. می‌توانید سخن دل خود را به یکی از اعضای خانواده یا دوست دور خود بزنید تا به آنها نزدیک‌تر شوید و حمایتعاطفی ملزوم را به دست آورید. این چنین باید دایره اجتماعی خود را گسترش دهید. برای این کار می‌توانید در یک گروه حمایتی یا سازمان عضو شوید یا حتی در صورت نیاز به روان‌شناس مراجعه کنید.

۳. چیزهایی را که به استرس شما اضافه می‌کنند، از زندگی خود حذف کنید

بعضی اوقات بهترین راه برای افت استرس و اسایش زیاد تر حذف چیزهایی از زندگی‌تان است که به استرس شما اضافه می‌کنند. تماشای اخبار حوادث، منفعت گیری بیشتر از حد از گوشی هوشمند، نوشیدن الکل یا مصرف قهوه زیاد امکان پذیر استرس زندگی شما را زیاد تر کنند. عادات روزانه خود را تحول دهید تا حس بهتری داشته باشید.

جمع‌بندی

با مقداری تمرین می‌توانید فهمید شوید چه روشی زیاد تر از همه به افت استرس شما پشتیبانی می‌کند. یقیناً تسلط بر برخی از راه حلهایی که در این مقاله توضیح دادیم، به تمرین نیاز دارد. اما مهم است که جستوجو تکنیک‌هایی برای مقابله سالم با فرازونشیب‌های زندگی خود باشید، چون مهار استرس در سلامت کلی شما نقش بسزایی دارد.

شما بگویید

چه چیزهایی در زندگی به شما استرس خواهند داد؟ چطور با عوامل استرس‌زای زندگی خود مقابله و اسایش خود را نگه داری می‌کنید؟ نظر خود را با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید. این چنین اگر این نوشته برایتان سودمند بوده است، می‌توانید آن را برای دوستان خود نیز ارسال کنید.

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی



منبع

متخصص در حال نصب الکترودهای نوروتراپی بر روی سر بیمار

نوروتراپی؛ روشی برای بهبود کارکرد مغز و سلامت روان_سیاه پوش


نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش







نوروتراپی؛ روشی برای بهبود کارکرد مغز و سلامت روان – چطور



















دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی



منبع

تپش قلب در مواجهه با فرد موردنظر؛ از نشانه‌های فشار جنسی

سختی جنسی چیست؛ علائم و روش مدیریت تنش جنسی_سیاه پوش


نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

تابه‌حال در موقعیتی قرار گرفته‌اید که حس کنید پشت هر نگاه و خنده و تعامل کوچک، جریان جنسی عمیق‌تری نهان است؟ این حس مرموز و زیاد تر پرهیجان از سختی جنسی سرچشمه می‌گیرد؛ ترکیب پیچیده‌ای از احساسات و خواسته‌های ناگفته‌ که فکرکردن را دشوار می‌کنند. از‌آنجا‌که همه ما در طول عمرمان با این تنش دست‌به‌گریبان می‌شویم، خوب است علائم آن را بشناسیم تا سریع تر از دیگران سر از احوال خود دربیاوریم.

منظور از سختی جنسی دقیقا چیست؟

بعضی اوقات اوقات فارغ از زمان و مکانی که در آن وجود داریم، در یک لحظه جرقه‌ای در عمق وجود خود حس می‌کنیم که ما را به‌سمت فردی جذب می‌کند. این جرقه امکان پذیر به‌خاطر نحوه گفتار و حرکت فرد یا تنشی باشد که از آن رنج می‌بریم. این لحظات پراضطراب توأم با شوق از اوج سختی جنسی فرد خبر خواهند داد.

منظور از سختی جنسی احساسات پیچیده و امیال گفتن‌نشده‌ای می باشند که در حقیقت گفتن نمی‌شوند و تجمع انرژی جنسی را به‌ جستوجو دارند. نشانه‌های مهم این تنش تماس چشمی طویل‌زمان، تعرق، سرخ‌شدن سروصورت، تپش قلب، تحول لحن، تحول زبان بدن، میل به لمس و حرکت عاشقانه‌اند. این سختی و تنش امکان پذیر مثبت یا منفی باشد.

تنش جنسی مثبت چیست؟

سختی جنسی مثبت همان انتظار شیرینی است که برای تحقق خواسته‌های خود تحمل می‌کنیم. درست همانند هنگامی هوس چیپس یا شکلات می‌کنیم، صبری برایمان باقی نمی‌ماند و طاقتمان طاق می‌بشود.

تنش جنسی منفی چیست؟

بعضی اوقات اوقات تنش جنسی لابه‌لای هجمه‌ای از احساسات منفی همانند خشم یا شرم نهان می‌بشود. این حالت امکان پذیر ناشی از یک توانایی جنسی پرآسیب باشد یا به‌خاطر ناامنی‌های ذهنی فرد درمورد عکس بدن یا کارکرد جنسی او رخ دهد.

چرا آدم‌ها تحت سختی جنسی قرار می‌گیرند؟

مهم است بدانیم پشت این نیاز و تنش که گاه‌به‌گاه در روبه رو با افراد حس می‌کنیم چیست. انرژی جنسی زیاد امکان پذیر ناشی از موارد زیر باشد:

  • غریزه طبیعی بیولوژیکی ما برای نگه داری بقا، به‌خصوص اگر تحرک کافی برای سوزاندن این «انرژی غریزی» نداشته باشیم.
  • نیاز ذاتی انسان به محبت، به‌خصوص در مواقعی که ترسیده‌ایم یا حس تنهایی می‌کنیم.
  • تفسیر نادرست این حقیقت که انسان آزاد و مجاز به تحقق خواسته‌های خود است. این فهمیدن نادرست پذیرفتن احساسات، حتی احساسات نادرست، را راحت‌تر می‌کند.
  • عکس رسانه‌ها از تنش جنسی به‌گفتن یکی از ارکان عشق و روابط رمانتیک.

این سختی در برخی افراد زیاد قوی است درحالی‌که عده‌ای اصلا آن را توانایی نمی‌کنند یا هیچ‌زمان به آن جواب نمی‌دهند.

نشانه‌های تنش جنسی چیست؟

اکثر آدم‌ها دست‌کم یک بار سختی جنسی را در محیط‌های گوناگون توانایی کرده‌اند. در ادامه برخی از نشانه‌های شگفت‌وغریب این سختی را گفتن کرده‌ایم.

۱. ضربان قلب شدت می‌گیرد

هرچقدر هم تلاش کنید که این تپش ناگهانی را نهان کنید، به‌محض آنکه عطری به مشامتان برسد، لبخند جذابی ببینید یا شیفته نحوه سخن بگویید فرد روبه رو شوید، رنگ رخسارتان حال درونی‌تان را برملا می‌سازد.

۲. از فکرش راه گریز ندارید

یکی از نشانه‌های تنش جنسی این است که نمی‌توانید از فکرکردن درمورد فرد روبه رو دست بردارید. به‌کلمه «کلید» می‌کنید روی آن شخص و حواستان از کارهای دیگر پرت می‌بشود.

۳. با هر لمسی برق از سرتان می‌پرد

این لمس امکان پذیر فقط دست‌دادن ساده باشد. تحت سختی جنسی، همین لمس ساده افکار عمیق‌تری را در ذهن فرد تشکیل می‌کند و به فکر فرو می‌رود که اگر این تماس طویل‌تر می بود چه می‌شد!

۴. چشم‌هایتان همه‌چیز را لو خواهند داد

چشم‌ها دریچه روح می باشند و در این موقعیت خاص، پرده از شدت میل جنسی شما برمی‌دارند، از کلماتی که جرئت نمی‌کنید یا صلاح نمی‌بینید به زبان بیاورید. خیره‌شدن مداوم یکی از نشانه‌های آشکار سختی جنسی است.

۵. به تته‌پته می‌افتید

ضعف تکلم در روبه رو با فردی که جذب او شده‌اید از اوج میل و سختی جنسی خبر می‌دهد. انگار که زبانتان بند آمده، فهمید آنچه می‌گویید نیستید و اصلا مطمعن‌به‌نفس کافی برای سخن‌زدن ندارید. حتی امکان پذیر نتوانید برخی کلمات را درست و کامل ادا کنید یا به لکنت بیفتید. این مشخص می کند باید برای «عادی‌بودن» اطراف آن شخص تلاش کنید.

۶. میل به ترک محیط ندارید

با همه وجودتان می‌خواهید بی تفاوت و آرام باشید، اما انگار نیرویی خارج از وجودتان تسخیرتان کرده است و اصلا میل به ترک آن محیط ندارید. کاملا خودکار به‌سمت آن شخص برمی‌گردید و تمایل دارید این ملاقات ادامه‌دار باشد.

۷. هجوم نوراپی‌نفرین را حس می‌کنید

هورمون نوراپی‌نفرین نقش پررنگی در جواب جنگ یا گریز بدن ایفا می‌کند. در روبه رو با فردی که از نظرتان دلنشین است، نمی‌توانید از لبخندزدن دست بردارید، مدام عرق می‌کنید، احتمالا فشارتان مقداری بیفتد و سرگیجه داشته باشید. همه اینها تحت‌تأثیر همین ماده شیمیایی پرقدرت است! اگر دلواپس تعریق کف دست‌هایتان هستید، نفس عمیق را فراموش نکنید.

۸. صدا و لحنتان تحول می‌کند

زیر‌و‌بم صدای آدم‌ها در روبه رو با فردی که جذبشان می‌کند، تحول می‌کند. از نظر علمی اثبات شده که هنگامی پای تنش و سختی جنسی در بین است، لحن صدا ناخودآگاه عشوه‌آمیز می‌بشود تا کلام فرد برای شخص روبه رو دلنشین‌تر و شنیدنی‌تر باشد.

۹. فانتزی‌های جنسی سراغتان می‌آیند

وقتی که سختی جنسی شدید و عمیق‌ بشود، ذهن فرد میزبان خیالات و فانتزی‌های جنسی درمورد شخص مورد نظر می‌بشود. ذهن در طول شبانه‌روز دست‌به‌گریبان فانتزی‌هایی است که این تنش را غیرقابل‌تحمل می‌کنند، چون هر لحظه و هر ثانیه فکر می‌کند که کنار شخص مورد نظر است. یقیناً رؤیای جنسی همیشه به این معنی نیست که ما خواهان رابطه جنسی با شخص مدنظریم. رؤیاهای ما از ناخودآگاه ما پرده برمی‌دارند، از تمایلاتی که امکان پذیر از وجودشان بی‌خبر باشیم.

۱۰. حس سرخوردگی می‌کنید

اگر تنش جنسی زمان‌وقتی طویل ادامه‌دار بشود و رفع نشود، سروکله احساسات منفی ناشی از ناامیدی اشکار می‌بشود. تجمع این تنش امکان پذیر بر سلامت روان فرد تاثییر منفی بگذارد و او را زودرنج و پرخاشگر کند. بهترین راهکار این است که از موقعیت فاصله بگیرید و تلاش کنید این ناامیدی را درمان کنید.

سختی جنسی خطرناک است یا طبیعی؟

فشار جنسی خطرناک است یا طبیعی - زنی و مردی در حال معاشرت با یکدیگر

تنش جنسی ذاتا بی‌خطر و بی‌زیان است. آدمیزاد جذب زیبایی‌ها می‌بشود و از این حس راه فراری نیست. اما این سختی امکان پذیر محرک استرس، خشمگینی، پرخاشگری، رنجش و خصومت باشد، به‌خصوص اگر یک نفر از این سختی برای اعمال قوت و کنترل دیگران منفعت گیری کند. این چنین امکان پذیر حس ناراحتی و انتقام‌جویی را به‌گفتن عکس العمل در فرد تحریک کند. تعداد بسیاری از قربانیان تجاوز، تعرض جنسی، آدم‌ربایی و حتی قتل، در اصل قربانی سختی جنسی مجرم بوده‌اند.

ما آدم‌ها خواسته‌ها و آرزوهای بزرگ داریم، اما همیشه شرایط عملی‌کردن این خواسته‌ها وجود ندارد. می‌توانیم و حق داریم خواسته‌های خود را ابراز کنیم، به‌شرطی که محترمانه باشد و جهت ناراحتی دیگران نشود.

چطور تحت این سختی به ستوه نیاییم؟

سختی جنسی آزاردهنده است،‌ اما همیشه نیازمند جواب نیست! هر زمان علائم این سختی را در خود مشاهده کردید، بدانید که بهترین راه برای خلاصی از آن سخن بگویید‌کردن است. اگر می‌بینید این تنش یک‌سویه است و شخص روبه رو از آن اجتناب می‌کند، بهتر است با این وسوسه مبارزه کنید. اما اگر هر دو حس شبیهی دارید، می‌توانید با سخن بگویید درمورد احساسات خود قدم‌های بعدی به‌سمت یک ربط جدی و سالم را بردارید.

برای آنکه تحت سختی جنسی اطرافیان به ستوه نیایید و این خواست یک‌سویه را بهتر مدیریت کنید، این چند مسئله را بادقت بخوانید:

  • هرکجا هستید، فاصله امنی با همه افراد غریبه داشته باشید؛
  • برای رفتن به مکان‌های تازه حتما همراه داشته باشید؛
  • همیشه چهارچشمی مواظب اطراف خود باشید؛
  • دلسوزی و دل‌رحمی را کنار بگذارید و قاطعانه درمورد خواسته خود سخن بزنید، «نه گفتن» هراس ندارد؛
  • هیچ زمان از تماس‌گرفتن برای پشتیبانی نترسید.

کلام آخر

زندگی بازی کشش و خویشتن‌داری است. افسار تنش جنسی همانند همه امیال و خواسته‌های دیگر در دست خود ماست. این تنش همان‌قدر که دلنشین و سرگرم‌کننده است، امکان پذیر خطرناک باشد و جهت رفتارهای ناپسند و آزاردهنده شوند. برای بسپارید بهترین جواب به تنش جنسی همراه با احترام به فضای دیگران و برقراری ربط مؤثر است.

اگر این تنش را توانایی کرده‌اید و راهکاری برای مهار آن بلدید، حتما در قسمت نظرات برای ما و همراهان گرامی ما بنویسید.

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی



منبع

زنی که مشتاق آمدن قطار و شروع شدن صبح شنبه است

۱۴ کاری که تلخی شنبه را کمتر می‌کند_سیاه پوش


نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

فکر کنید ساعت ۶ یا ۷ صبح شنبه است و زنگ هشدار تلفن همراهتان به صدا درمی‌آید. در این چنین شرایطی به چه چیزی فکر می‌کنید؟ چه احساسی دارید؟ به گمان زیاد فکر بلندشدن از خواب و روبه‌روشدن با همه کارهایی که به شنبه موکول کرده‌اید، علتاضطرابتان می‌بشود. در این چنین شرایطی، حتی امکان پذیر به مرخصی‌گرفتن هم فکر کنید اما این راه‌حل درست نیست. برای خوشایندکردن شنبه‌ها باید به فکر راه‌حلی بهتر باشید. قبل از هر چیزی، باید به این فکر کنید که چه چیزی علتمی‌بشود شنبه‌ها تا این حد ناخوشایند باشند. بعد از آن هم با راه حلهایی که در این مقاله می‌خوانید، شنبه‌ها را به روزهایی شاد و پرانرژی تبدیل کنید.

چرا شنبه‌ها ناخوشایند خواهد شد؟

تعداد بسیاری از افرادی که از شنبه تا پنجشنبه کار می‌کنند، آخر هفته‌ها زمان می‌یابند زندگی کنند. آنها که از انجام‌دادن ماموریت های شغلی در طول هفته به‌شدت خسته شده‌اند، برنامه آخر هفته را طوری می‌چینند که سرگرم‌کننده و اسایش‌قسمت باشد. طبق معمول برای لذت‌قسمت‌ترشدن تعطیلی آخر هفته بیشتر از حد معمول غذا می‌خوریم، غذاهای خوشمزه می‌پزیم یا خواست می‌دهیم، تا دیروقت بیدار می‌مانیم و با دوستانمان زیاد تر زمان می‌گذرانیم. انجام‌دادن این کارها سرگرم‌کننده است، اما انرژی ما برای اغاز یک هفته کاری را افت می‌دهد. در این صورت، به گمان زیاد هفته تازه را بدون انرژی کافی اغاز می‌کنیم.

بعضی اوقات هم آن عبارت معروف «از شنبه اغاز می‌کنم» را سرلوحه زندگی خود قرار داده‌اید. درنتیجه امکان پذیر فهمید شوید که پروژه‌های بزرگ‌تر و ترسناک‌تر یا کارهای پیش‌پاافتاده ناخوشایند را به شنبه موکول کرده‌اید. اگر کارها را به تعویق بیندازید، بالاخره وقتی ناچار می‌شوید که آنها را انجام بدهید. در صورتی که زمان مورد نظر شنبه باشد، همانند این است که صبح شنبه دیواری روی سرتان خراب بشود. پژوهش‌های کارشناسان هم این نوشته را قبول می‌کنند. بر این مبنا، اگر به تعویق انداختن کارها عادت همیشگی‌تان باشد، استرس بیشتری خواهید داشت و سلامت‌تان به خطر خواهد افتاد. در واقع استرسی که در این شرایط دچارش می‌شوید، بر مسائلی همانند خواب شبانه شما تاثییر می‌گذارد و در طویل‌زمان دچار بیماری‌های سخت می‌شوید.

راه‌هایی برای خوشایندکردن شنبه‌ها

۱. جمعه‌شب سریع بخوابید

جمعه‌شب سریع خوابیدن و خواب کامل شبانه می‌تواند به شما پشتیبانی کند صبح شنبه خسته و بی‌حال نباشید. کارشناسان اعتقاد دارند که خواب دکمه تنظیم مجدد اعضای بدن است و انرژی ما را تجدید می‌کند. خوب خوابیدن در تحول حرکت و خلق‌وخوی ما نقش بسزایی دارد.

امکان پذیر سریع خوابیدن به‌معنی نادیده‌گرفتن برنامه‌های جمعه‌شب یا مقاومت‌کردن در برابر وسوسه دیدن یک تکه دیگر از سریال موردعلاقه‌مان باشد. بااین‌حال اگر این کار را انجام بدهید، در آینده‌ای نه‌چندان دور از خود سپاس خواهید کرد. احتمالا دیدن قسمتی دیگر از سریالی دوست‌داشتنی وسوسه‌برانگیز باشد، اما این کار الزام نخوابیدن به‌قدر کافی است. هنگامی هم که خواب کافی نداشته باشید، تمرکز یا منفعت‌وری ملزوم برای روز سپس را نخواهید داشت.

۲. جلسات سنگین و پراسترس را به صبح شنبه موکول نکنید

آخرین چیزی که ترجیح می‌دهید صبح شنبه با آن روبه رو شوید، سختی یک جلسه پراسترس است. اگر می‌توانید برنامه‌های صبح شنبه را طوری تنظیم کنید که بتوانید این روز را راحت‌تر اغاز کنید. زیاد تر ما در روزهای شنبه با حداکثر توان خود کار نمی‌کنیم. به این علت بهتر است جلسات فشرده و پراسترس را برای اواخر روز یا روزهای دیگر هفته برنامه‌ریزی کنیم.

۳. روز جمعه خود را برای شنبه آماده کنید

زمان اندکی از روز جمعه خود را صرف آماده‌شدن برای شنبه کنید. این‌طوری بهتر برنامه‌ریزی می‌کنید. برنامه‌ریزی بهتر برای انجام‌دادن ماموریت های دشوار پیش‌ رو هم به شما قوت انتخاب و حس تسلط بر اوضاع را می‌دهد و به‌جای این که شنبه را ناخوشایند و آشفته اغاز کنید، حس آمادگی و اشتیاق بیشتری برای روبه‌روشدن با این روز خواهید داشت.

نیازی نیست که روز جمعه زمان بسیاری صرف کنید. همین که ۱۰ تا ۱۵ دقیقه از بعدازظهر جمعه برای مرتب‌کردن وسایل و برنامه‌ریزی زمان بگذارید هم تفاوت اوضاع شنبه صبح را کاملا حس خواهید کرد.

۴. یک مهمانی مفرح ترتیب بدهید

اگر مدیران شما از پیشنهادهای تازه استقبال می‌کنند، با آنها درمورد یک مهمانی کوچک برای شنبه‌ها سخن بگویید کنید. به‌جای این که مهمانی‌های کاری را برای آخرهفته‌ها برنامه‌ریزی کنید، به مدیران نظر دهید که صبح‌های شنبه در دفتر کار مهمانی کوچکی برگزار کنند. به این ترتیب، به‌جای این که مهمانی کاری هنگامی برگزار بشود که همه عجله دارند به خانه بروند، در وقتی برقرار می‌بشود که به همه برای اغاز هفته تازه انگیزه می‌دهد.

ملزوم نیست مهمانی صبح شنبه چندان مفصل باشد. همین که بین همه شیرینی‌‌های صبحانه یا خوراکی‌های سپس از ناهار پخش کنید هم می‌توانید روحیه آنها را در روز شنبه بهبود ببخشید.

۵. به فکر درمان حرفه‌ای اضطرابتان باشید

اگر فکر می‌کنید همیشه شنبه‌ها روزهایی اضطراب‌آورند، به گمان زیاد درمان حرفه‌ای این اضطراب به شما پشتیبانی خواهد کرد. مقداری زمان بگذارید و به این فکر کنید که چرا شنبه‌ها برای شما به‌معنی هراس یا احساسات منفی می باشند. از خود این سوال را سوال کنید: «چه مدرکی دارم که این هفته هفته بدی خواهد می بود؟»

برخی از چیزهایی که امکان پذیر علتاسترس و اضطراب بیجا در محل کار شوند عبارت‌اند از:

احتمالا با بازدید موقعیت خود در محل کار به این نتیجه برسید که در شغلتان تجدیدنظر کنید و سراغ گزینه‌های شغلی بهتر بروید. هیچ‌زمان نباید حس کنید که ناچار به تحمل موقعیتی بد هستید. اگر هم همیشه دچار استرس و اضطراب می‌شوید، بهتر است درمورد مشکل خود با روان‌درمانگری حرفه‌ای سخن بگویید کنید.

۶. با احساسات خود مواجه شوید

پذیرفتن احساسات به‌معنی مرورکردن چندباره احساساتی همانند هراس یا غم نیست. احتمالا تحلیل بیشتر از حد احساسات ناخوشایند مدتی به ما حس تسلط بر اوضاع را بدهد، اما امکان پذیر ما را به‌سمت نتیجه‌گیری‌های نادرست هم سوق دهد.

در عوض، یاد بگیرید که با احساسات خود مواجه شوید. به احوالات جسمی خود که احساسات‌تان را نشان خواهند داد دقت کنید. این‌طوری می‌توانید احساسات خود را بهتر فهمیدن کنید یا برای افت ناراحتی خود بهتر تلاش کنید. فراموش نکنید که ما نمی‌توانیم از شر احساسات خود خلاص شویم، اما می‌توانیم از بدترشدن آنها جلوگیری کنیم.

۷. برنامه آخر هفته را متعادل کنید

اگر می‌خواهید شنبه روز آرامی باشد، باید آخر هفته واقعا استراحت کنید. برای این که روز جمعه برای استراحت زمان کافی داشته باشید، کارهایی را که طبق معمول به جمعه موکول می‌کنید، دیگر روزهای هفته انجام بدهید. در طول هفته، ساعت‌هایی را به امور خانه یا معاشرت با دوستان تعلق بدهید. این‌گونه روز جمعه را زیاد تر صرف استراحت می‌کنید و ناچار نیستید کارهای عقب‌افتاده را انجام بدهید.

۸. جمعه‌ها به‌جای کمیت بر کیفیت تمرکز کنید

دختری که در آخر هفته واقعا خوش میگذراند

در تعطیلات آخر هفته، خود را دچار مشغله‌های گوناگون نکنید. اگر شنبه‌ها حس می‌کنید که خسته و کلافه‌اید، به گمان زیاد برنامه آخر هفته درستی نداشته‌اید. برای برنامه‌ریزی فعالیت‌های آخر هفته، آنچه را برایتان اهمیت بیشتری دارد در برتری بگذارید.

فرهنگ مرسوم به ما این باور را القا کرده که همیشه باید پرمشغله باشیم و هرچه زیاد تر مشغول باشیم شادتر خواهیم می بود. بااین‌حال لذت‌بردن از زندگی زیاد تر کمتر به تعداد فعالیت‌هایی که در طول روز انجام می‌دهیم بستگی دارد و زیاد تر به انجام‌‌دادن کارهایی مربوط می‌بشود که ما را شادتر می‌کنند یا زندگی‌مان را ساده‌تر می‌سازند. از آن قبل، اگر همه دقت خود را صرف این کارها کنیم، حس شادابی و رضایتی را که در تعطیلات آخر هفته در پی آن هستیم زیاد تر توانایی می کنیم.

۹. به شنبه به‌گفتن شروعی مجدد نگاه کنید

بعضی اوقات اوقات همه‌چیز به نحوه فکر ما بستگی دارد. به‌جای این که با دلواپسی به شنبه نزدیک شوید، این روز را به‌گفتن شروعی مجدد در نظر بگیرید. شنبه می‌تواند فرصتی برای انجام‌دادن کارهای تازه و شروعی مجدد باشد.

۱۰. روز خود را با مدیتیشن اغاز کنید

مدیتیشن راهی مؤثر برای اغاز بهتر صبح شنبه است. مطابق تحقیقات، مدیتیشن کارکرد مغز را بهبود می‌بخشد و ذهنیت شما را مثبت می‌کند. یک جلسه مدیتیشن صبح‌بعضی اوقات مزایا مختلفی دارد که با اهمیت ترین آنها عبارت‌اند از:

  • ذهن شما را از افکار منفی پاک می‌کند؛
  • به شما پشتیبانی می‌کند برای هفته بهتر برنامه‌ریزی کنید؛
  • خلق‌وخویتان را بهتر می‌کند؛
  • تمرکزتان را تحکیم می‌کند؛
  • به شما برای تحول حال‌وهوای دیگر روزهای هفته پشتیبانی می‌کند.

اگر برای مدیتیشن در صبح شنبه زمان بسیاری ندارید، حتی یک جلسه مدیتیشن سریع ۵دقیقه‌ای هم سودمند خواهد می بود.

۱۱. به سر و وضع خود برسید

طبق معمول صبح روزهای شنبه عادت داریم که اولین لباسی را که در کمد می‌بینیم بپوشیم چون نمی‌خواهیم خودمان را اذیت کنیم. بااین‌حال به سر و وضع خود رسیدن طوری که انگار قرار است به دیدن شخص خاصی برویم، می‌تواند به ما حس مثبت‌تر و اعتمادبه‌نفس بیشتری بدهد. با این کار شنبه مقداری شوق‌انگیزتر و خاص‌تر می‌بشود و نظرمان درمورد این روز تحول می‌کند. به این علت تلاش کنید خوش‌تیپ شوید. لباسی به رنگ روشن بپوشید یا پوشیدن لباس موردعلاقه‌تان را امتحان کنید تا مقداری شادتر شوید.

۱۲. صبحانه‌ای سالم بخورید

یک صبحانه سالم و خوشمزه

برای خود یک صبحانه سالم و مغذی آماده کنید. غذاهای موردعلاقه خود برای صبحانه را روی میز بچینید. این غذا احتمالا یک املت لذیذ، یک مافین خوشمزه، یک اسموتی سبز یا هر چیز فرد دیگر باشد که دوست دارید. تغذیه در سلامت عمومی شما نقش مهمی دارد و صبحانه‌ای خوب به بهبود خلق‌وخو و افزایش انرژی شما در طول روز پشتیبانی می‌کند.

۱۳. برای یک کار دلنشین برنامه‌ریزی کنید

صرف ناهاری خوشمزه، ملاقات با دوستی سپس از ساعت کاری یا حتی تماشای سریال یا برنامه موردعلاقه خود قبل از خواب می‌تواند به شما حس بهتری بدهد. اگر شنبه را با احساسی ناخوشایند اغاز کرده‌اید، به این معنی نیست که تا آخر این روز حس بدی داشته باشید. با انجام‌دادن یکی از این کارها می‌توانید یک شنبه خاکستری را به یک شنبه لذت‌قسمت تبدیل کنید.

۱۴. مقداری ورزش کنید

فعالیت بدنی داشتن راهی عالی برای تحکیم روحیه است. بر پایه تحقیقات، ورزش خوب می‌تواند بلافاصله مقدار دوپامین و سروتونین بدن را افزایش دهد و خلق‌وخو را بهتر کند. ملزوم نیست صبح سریع شنبه ورزش کنید. در طول این روز، هر زمان که زمان داشتید ورزش کنید. یک پیاده‌روی طویل‌ یا یک جلسه تمرین یوگا در خانه هم زیاد سودمند است. برای این که از مزایا ورزش برای سلامت روان منفعت‌مند شوید، همیشه هم ملزوم نیست که تمرین‌های ورزشی حرفه‌ای و شدید انجام بدهید.

شما بگویید

شنبه‌ می‌تواند فرصتی برای اغاز مجدد باشد، اما همه این‌طور فکر نمی‌کنند. امکان پذیر شما هم جزو آن دسته از افراد باشید که همیشه دلواپس اغاز صبح شنبه می باشند. احتمالا همه کارها را به صبح شنبه موکول کرده‌اید و اکنون از آمدن شنبه موعود دلواپس هستید. در این چنین شرایطی، می‌توانید راهکارهایی را امتحان کنید که در این مقاله معارفه کردیم. به‌نظر شما انجام‌دادن چه کارهای فرد دیگر به ما پشتیبانی می‌کند شنبه را شاداب‌تر و پرانرژی‌تر اغاز کنیم؟

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی



منبع

مهر طلبی ـ وانمودکردن به خوشحالی

مهرطلبی چیست؛ مهربانی به‌بهای فراموش‌کردن خودتان_سیاه پوش


نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

اکثر افراد دوست دارند محبوب سایرین باشند و به‌نظر آنها مثبت به‌ نظر برسند. عده‌ای به‌ حدی می‌خواهند دوست داشته شوند که خواسته‌ها و نیازهای خود را فراموش می‌کنند و دقت به نیازهای دیگران را در برتری قرار خواهند داد. اما فداکاری بیشتر از حد تبدیل ناراحتی و وابستگی ناسالم به سایرین خواهد شد. اگر شما هم همانند این افراد هستید، به گمان زیاد شخصیت مهرطلب دارید. افرادی که تمایل به مهرطلبی دارند، قلب رئوف و بزرگی دارند و به‌بهای فراموشی خودشان برای دیگران زیاد بخشنده‌اند. اما این چنین رفتاری به سلامت روان آنها لطمه می‌زند. در این مقاله می‌گوییم ریشه مهرطلبی چیست و برای درمان آن باید چه اقداماتی انجام دهید. همراهمان بمانید.

شخصیت مهر طلب کیست؟

افرادی مهرطلب‌اند که برای راضی نگه‌داشتن دیگران و خشنودکردن آنها، نیازهای خود را نادیده می‌گیرند. یکی از خصوصیات آنها این است که خود را کاملا وقف دیگران می‌کنند. این چنین افرادی امکان پذیر نتوانند بین علایق، تنفرها و سرگرمی‌های خود و دیگران فرقی بگذارند. برای این افراد سخت است که علایق، خواسته‌ها و اهداف واقعی خود را تشخیص دهند. این چنین امکان پذیر به‌سختی «نه» بگویند یا انجام کارهایی را قبول کنند که دوست ندارند. از دیگر خصوصیات افراد مهر طلب این است که زیاد تر سخت تلاش می‌کنند تا دوست‌داشتنی باشند، به این علت از مخالفت‌کردن اجتناب می‌کنند تا حس نکنند که طرد خواهند شد.

حرکت مهرطلبانه به‌شکلی است که زیاد تر نتیجه‌ای جز رنجش و ناراحتی و صدمه‌دیدن روابط ندارد و فرد حس بی‌انگیزگی و خستگی می‌کند. اگر خصوصیات افراد مهرطلب را دارید، امکان پذیر دچار دیگر مشکلات روانی همانند افسردگی و اضطراب نیز بشوید.

چند نمونه از رفتارهای مهرطلبانه

همان گونه که گفتیم، شخصیت مهر طلب سایرین را به خود برتری می‌دهد. این افراد مرتکب این چنین رفتارهایی خواهد شد:

  • برای جلوگیری از اختلاف و تنش به سایرین چیزهایی را می‌گویند که دوست دارند بشنوند.
  • انجام کارهایی را قبول می‌کنند که امکان پذیر دوست نداشته باشند.
  • وقتی که حس کنند فردی آنها را ترک خواهد کرد، مضطرب خواهد شد.
  • علایق خود را برای دقت به نیازهای سایرین نادیده می‌گیرند.
  • با فداکاری تلاش می‌کنند رابطه نزدیک خود با اطرافیانشان را نگه داری کنند.
  • تلاش می‌کنند جلوی طردشدن خود را بگیرند.
  • فکر می‌کنند تنها وقتی دوست‌داشتنی‌اند که به نیازهای دیگران دقت کنند.
  • بیشتر از حد عذرخواهی می‌کنند.
  • به‌ندرت انتقاد می‌کنند.
  • به‌ندرت با سایرین مخالفت می‌کنند.
  • نمی توانند مرزهای شخصی برای خود تعیین کنند.
  • به‌سختی می‌توانند از خواسته‌ها و نیازهای خود دفاع کنند.
  • به حرکت آزاردهنده دیگران اعتراض نمی‌کنند.
  • کار اضافه را قبول می‌کنند حتی اگر زمان نداشته باشند.
  • زیاد تر بیشتر از حد به برنامه‌ها، مسئولیت‌ها یا پروژه‌ها متعهد خواهد شد.
  • از مخالفت با افراد یا ابراز نظر صادقانه خود خودداری می‌کنند.
  • برای این که جلوی تنش را بگیرند، با چیزهایی موافقت می‌کنند که ناموافق‌ آنها می باشند.

این چنین شخصیت مهر طلب امکان پذیر این چنین احساساتی داشته باشد:

  • همیشه این سختی را حس کند که حرکت او باید دوستانه، خوب و خوشایند باشد.
  • برای دفاع از خود یا ابراز مخالفتش حس اضطراب کند.
  • به‌علت تعهدها و مسئولیت‌هایی که قبول کرده است، حس استرس کند.
  • خشمگین بشود که انگار برای خود هیچ زمان زمان ندارد.
  • حس کند نیازهای او در قیاس با خواسته‌های سایرین اهمیت ندارند.
  • حس کند سایرین از او سوءاستفاده می‌کنند.

ویژگی‌های افراد مهرطلب

افراد مبتلا به اختلال مهرطلبی تعدادی ویژگی مشترک دارند که عبارت‌اند از:

با آنکه تعدادی از این ویژگی‌های رفتاری امکان پذیر مثبت به‌ نظر برسند، افراط در آنها مخرب خواهد می بود.

ریشه مهرطلبی چیست؟

دلایل مهرطلبی در روانشناسی برای افراد گوناگون متفاوت است. در ادامه، برخی از رایج‌ترین آنها را گفتن کرده‌ایم.

۱. افتاعتمادبه‌نفس

افرادی که حس می‌کنند از دیگران قیمت کمتری دارند، امکان پذیر حس کنند که نیازهایشان اهمیتی ندارند. آنها امکان پذیر کمتر از خود دفاع کنند یا کمتر بدانند چه چیزی می‌خواهند. این افراد این چنین امکان پذیر حس کنند که اگر نتوانند به سایرین پشتیبانی کنند، هیچ هدفی در زندگی ندارند.

۲. اضطراب

برخی افراد امکان پذیر به این علت تلاش کنند سایرین را راضی نگه دارند که اضطراب دارند طرد شوند، با سایرین جور نشوند یا علت اختلاف یا توهین به سایرین باشند. برای مثال فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی امکان پذیر حس کند برای این که دوستانش او را دوست داشته باشند، باید حتما کاری را انجام دهد که آنها می‌خواهند. این چنین رفتاری تلاشی نامحسوس برای کنترل نظر و دیدگاه سایرین درمورد خود است.

۳. نابرابری

برخی از اشکال نابرابری امکان پذیر این فرضیه را تحکیم کنند که عده‌ای باید به سایرین زیاد تر دقت کنند. برای مثال جنسیت‌گرایی خیرخواهانه این ایده را ترویج می‌دهد که زنان ذاتا زیاد تر از مردان حس مادرانه و دقت به دیگران را دارند. جاانداختن این تفکرها امکان پذیر بر زنان تاثییر بگذارد و آنها حس کنند که باید شریک زندگی خود را در برتری بگذارند.

۴. اختلال‌های شخصیتی

اختلا‌ل‌های شخصیتی مشکلات روانی بلندمدتی می باشند که برخی از آنها تبدیل مهر طلبی خواهد شد. برای مثال اختلال شخصیت وابسته (DPD) علتمی‌بشود فرد حس کند در تعداد بسیاری از برهه‌های زندگی به پشتیبانی و قبول سایرین زیاد وابسته است. برای مثال شخصیت مهر طلب امکان پذیر حتی برای تصمیم‌های ساده همانند این که چه لباسی بپوشد، نیاز به شنیدن نظر سایرین داشته باشد.

۵. تأثیرپذیری از فرهنگ و جامعه

فرهنگ خانواده، جامعه یا سرزمین فرد امکان پذیر بر ماموریت‌ای که در روبه رو سایرین و خود حس می‌کند، تاثییر بگذارد. برای مثال برخی امکان پذیر یاد بگیرند که فداکاری کامل عملی پسندیده و نوعی تقواست یا باید نیازهای جمع را به نیازهای خود برتری دهند.

۶. صدمه روحی

مطابق تحقیقات، انجماد، جنگ یا گریز تنها عکس العمل‌های ممکن به حوادث صدمه‌زننده همانند سوءاستفاده نیستند. برخی افراد امکان پذیر برای محافظت از خود و جلوگیری از اختلاف و انتقاد، نیازهای خود را نادیده بگیرند و در خدمت سایرین باشند. این شخصیت‌ها برای جلب محبت و تحسین افرادی انرژی می‌گذارند که از آنها می‌ترسند و با این حرکت تلاش می‌کنند به بقای خود ادامه دهند.

۷. پرهیز از اختلاف

مهرطلبی - تصویری از فردی که توانایی نه‌گفتن ندارد

افرادی که از اختلاف و تنش می‌ترسند یا حس می‌کنند باید از آن دوری کنند، امکان پذیر با افتادن در تله مهرطلبی تلاش کنند جلوی اختلاف را بگیرند.

نحوه افت رفتارهای مهرطلبانه

با صرف زمان و تلاش می‌توانید از شدت برخی از رفتارهای مهرطلبانه خود بکاهید. با دقت به این که این اختلال زیاد تر ریشه در کودکی دارد و در افرادی شکل می‌گیرد که از نظر عاطفی امن نیستند، باید برای درمان مهرطلبی به روان‌شناس مراجعه کنید. درمانگر به شما پشتیبانی می‌کند به تمایل خود به مهر طلبی تسلط کنید و روابط سالم و ایمن با سایرین شکل دهید. برای افت این چنین رفتاری به این نکات دقت کنید:

  • به‌جای تمرکز بر خواسته‌های دیگران، به نیازها و خواسته‌ها و امیال خود دقت کنید.
  • یاد بگیرید برای آنچه می‌خواهید برای سایرین انجام دهید و چیزهایی که تحمل نخواهید کرد، مرز اشکار کنید.
  • به انجام کارهایی که دوست ندارید، نه بگویید.
  • اگر چیزی شما را اذیت می‌کند، آن را گفتن کنید.
  • سرگرمی‌هایی اشکار کنید که از آنها لذت می‌برید.

نکات بالا پشتیبانی می‌کنند استقلال خود را به‌ دست آورید و به خود مطمعن اشکار کنید. شما می‌توانید یاد بگیرید که چطور نیازها و خواسته‌های خود را به‌روشای سالم ابراز کنید.

مهرطلبی چه عواقبی دارد؟

مهرطلبان نه‌تنها به خود، بلکه به اطرافیانشان صدمه می‌زنند. این افراد با مهر طلبی خود را در معرض خطرات زیر قرار خواهند داد:

  • استرس: استرس وقتی رخ می‌دهد که فرد حس کند منبع های ملزوم برای مقابله با شرایط را ندارد. دائما نادیده گرفته‌شدن، سختی کاری بیشتر از حد یا فهرست طویل از کارهایی که باید انجام شوند علتخواهد شد فرد مهرطلب حس استرس کند. نادیده‌گرفتن نیازها و خواسته‌های واقعی شخصی نیز به فرد استرس یا اضطراب می‌دهد.
  • خستگی: تلاش بیشتر از حد برای راضی نگه‌داشتن سایرین یا پشتیبانی به آنها فرد را از نظر ذهنی و جسمی خسته می‌کند.
  • نادیده‌گرفتن خود: اگر فرد برای خود زمان و انرژی مقداری بگذارد، امکان پذیر به مراقبت از خود دقت نکند. نتیجه آن امکان پذیر فراموشی بهداشت شخصی، آراستگی ظاهری، سلامت جسمی و روحی یا انجام ماموریت های شغلی باشد. حتی امکان پذیر فرد در درازمدت برای پشتیبانی به سایرین انرژی مقداری داشته باشد.
  • رنجش و دلخوری: افرادی که حس می‌کنند چاره‌ای جز پشتیبانی به سایرین ندارند، امکان پذیر از نقش خود دلخور شوند که نتیجه آن خشمگینی و خشم است. این شخصیت‌ها این حس را به‌شکل پرخاشگری منفعل نشان خواهند داد که به‌معنی ابراز غیرمستقیم خشم از طریق طعنه‌زدن یا مسخره‌کردن است.
  • مشکلات در روابط: وقتی که فرد در زندگی شاد نباشد، این حس بر روابط او تاثییر می‌گذارد. برای مثال امکان پذیر حس کند که شریک زندگی‌اش از میل او به پشتیبانی‌کردن سوءاستفاده می‌کند که نتیجه آن ابراز اختلاف است.
  • نداشتن هویت اشکار: افرادی که زیاد به خشنودکردن سایرین دقت می‌کنند، بعد از مدتی دیگر نمی‌دانند چه چیزی می‌خواهند یا چه احساسی دارند. به‌عبارت دیگر فهمیدن مقداری از نیازها و هویت خود دارند.
  • صدمه به سایرین: مهرطلبی امکان پذیر علتبشود فرد حس دوست‌ داشته‌شدن را به سلامت دیگران برتری دهد. برای مثال امکان پذیر برای جادادن خود در جمع، درمورد دیگران غیبت کند.

درمان مهر طلبی

این که فردی چطور بتواند حرکت خود را تحول دهد، بستگی به علت آن دارد. برای مثال فرد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته یا دیگر مشکلات روانی باید به روان‌پزشک مراجعه کند. شخصیت مهر طلب نیز باید برای درمان مهر طلبی عمل کند و برای اغاز راهکارهای زیر مفیدند. این چنین منابعی همانند کتاب مهر طلبی تاثییر هریت بریکر پشتیبانی می‌کنند تا این اختلال و دلایل آن را بهتر بشناسید.

  • آهسته اغاز کنید. برای اغاز تلاش کنید در یک زمان به یکی از نیازهایتان رسیدگی کنید. برای مثال می‌توانید بین جلسات کاری مقداری استراحت کنید.
  • وقفه بیندازید. وقتی که شخصی از شما درخواستی دارد، مقداری زمان بخواهید که درمورد آن فکر کنید به‌جای این که فورا جواب دهید.
  • محدودیت وقتی اشکار کنید. وقتی که کاری را قبول می‌کنید، خودتان برای آن محدودیت وقتی یا موعد تحویل اشکار کنید به‌جای این که فرد فرد دیگر آن را انجام دهد. برای مثال قبول کنید که از فرزندان خواهر خود در زمان‌ مشخصی نگهداری کنید.
  • نه گفتن را تمرین کنید. تعداد بسیاری از اوقات بهترین تصمیم این است که نه بگویید. شما ملزم نیستید دعوت و خواسته همه را قبول کنید.

جمع‌بندی

اگر به‌پشتیبانی تست مهرطلبی فهمید این چنین رفتاری در خود شده‌اید، باید از نکاتی که در این مقاله توضیح دادیم برای تعیین مرزها و دقت به خود منفعت گیری کنید. به خودتان یادآوری کنید که شما نمی‌توانید همه را راضی نگه دارید. راهکار دیگر مراجعه به روان‌پزشک است. او پشتیبانی می‌کند حرکت خود را مدیریت کنید، نیازهایتان را در برتری بگذارید و زندگی سالمی را در پیش بگیرید.

شما بگویید

آیا فهمید مهرطلبی در خود یا اطرافیانتان شده‌اید؟ چه چیزهایی زیاد تر از همه شما را اذیت کرده‌اند و برای از بین بردن آنها چه کوششهایی کرده‌اید؟ نظر خود را با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید. این چنین اگر این نوشته برایتان سودمند بوده است، می‌توانید آن را برای دوستان خود نیز ارسال کنید.

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی زبان بدن


به پشتیبانی زبان بدن، ناگفته‌ها را بگویید و بشنوید




دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی



منبع

1 2 3 4