طبق گزارشها، کاربران در چین استقبال چندانی از سری آیفون ۱۵ نکردهاند و وضعیت کنونی در این کشور تأییدکننده چنین موضوعی است. درحقیقت فروشندگان در چین، سری آیفون ۱۵ را با تخفیفهای چشمگیری تا ۱۷ درصد قیمت اصلی به فروش میرسانند.
رویترز در گزارشی اعلام کرده است که فروشندگان در چین درحالحاضر گوشیهای سری آیفون ۱۵ را با تخفیف قابلتوجهی به خریداران عرضه میکنند.
تخفیف سری آیفون ۱۵ در چین
برای مثال یک فروشنده، آیفون ۱۵ مجهز به ۵۱۲ گیگابایت حافظه داخلی را با قیمت ۷۴۹۸ یوان میفروشد که ۱۵۰۱ یوان از قیمت رسمی ۸۹۹۹ یوانی اپل کمتر است. ۱۵۰۱ یوان معادل ۲۰۵ دلار است. طبق ادعای این فروشنده، چنین تخفیفی همراستا با استراتژی شرکت برای عرضه آیفونها با قیمتی پایینتر است.
فروشگاه دیگری نیز آیفون ۱۵ پرو مکس با ۵۱۲ گیگابایت حافظه داخلی را با ۱۱ درصد تخفیف عرضه میکند.
اپل برخی مواقع به فروشندگان خود در چین اجازه میدهد که آیفونها را با تخفیف عرضه کنند. اما حالا ظاهراً فروشگاههای آنلاین هم بهخاطر کاهش خرید و همچنین وضعیت اقتصادی تصمیم گرفتهاند که آیفونهای اپل را با تخفیفهای بیشتری عرضه کنند.
براساس تخمین کانترپوینت ریسرچ، وضعیت در رابطه با سری آیفون ۱۵ در چین چندان جالب نیست. فروش این محصولات در ۱۷ روز عرضه از سری آیفون ۱۴ بدتر بوده است.
ستارهشناسان یک سیگنال رادیویی مرموز و باستانی را رهگیری کردهاند که گفته میشود از دورترین نقاط کیهان به زمین رسیده و فاصله حیرتآور هشت میلیارد سال را طی کرده است.
از این سیگنال با عنوان انفجار سریع رادیویی (FRB) یاد میشود و یافتههای ستارهشناسان که در مجله Science منتشر شده است، نشان میدهد که آنها قویترین سیگنالی که تاکنون دریافت شده را رهگیری کردهاند. در واقع این سیگنال بهقدری قدرتمند بوده که در کمتر از یک میلیثانیه همان مقدار انرژی که خورشید در طول ۳۰ سال ساطع میکند را آزاد کرده است.
«رایان شانون»، یکی از نویسندگان مطالعه و اخترفیزیکدان «دانشگاه فناوری سوئینبرن» به New Scientist توضیح میدهد:
«قدرت سیگنال برای اینکه کاسه پاپکورنی بهاندازه دو برابر خورشید را در مایکروویو بپزید کافی است.»
اما چهچیزی باعث شده تا این انفجار قدرتمند شکل بگیرد؟ ستارهشناسان درباره این موضوع چندان مطمئن نیستند اما میگویند که این اتفاق میتواند معماهای مربوط به منشأ و شکلگیری FRBها را برطرف کند و همچنین ابزار ارزشمندی برای اندازهگیری کیهان محسوب میشود. شانون توضیح میدهد:
«انفجارهای رادیویی سریع رویدادهای رایجی در کیهان هستند و ما میتوانیم از آنها برای تشخیص ماده بین کهکشانها و درک بهتر ساختار جهان استفاده کنیم.»
منشأ شکلگیری این سیگنال رادیویی
درباره منشاء این انفجار نیز طبق گزارش CNN، دانشمندان بر این باور هستند که ادغام دو یا سه کهکشان با یکدیگر و تشکیل ستارههای جدید باعث بهوجودآمدن آن شده است. البته در نظریههای دیگری نیز گفته شده که انفجار ستارگان میتواند باعث تشکیل آنها باشد. FBR مطرحشده در این گزارش ابتدا با کمک تلسکوپ رادیویی SKA Pathfinder در استرالیای غربی شناسایی شده است. سپس ستارهشناسان با کمک یک تلسکوپ بزرگ در شیلی تلاش کردند تا کهشکان مبدأ آن را پیدا کنند.
دانشمندان همچنین باور دارند که با کمک FBRها میتوان ماده بین کهشکانی نامشخصی که در کیهان وجود دارد را اندازهگیری و درنهایت برای تعیین وزن جهان از آنها استفاده کرد.
اصطلاح «جنگ سرد» برای اولین بار در مقاله جورج اورول با عنوان «شما و بمب اتمی» به کار رفته است، مقاله ای که در آن او یک تنش هسته ای بین غرب و شرق را پیش بینی کرده بود. پس از آن بود که عبارت جنگ سرد توسط مشاور رئیس جمهور، برنارد باروخ، در طی یک سخنرانی در کاخ سفید در سال ۱۹۴۷ عمومیت یافت. طولی نکشید که این درگیری به یک واقعیت تبدیل شد و رهبران هر دو طرف به این نتیجه رسیدند که هیچ گاه توافقی برای همزیستی مسالمت آمیز وجود نخواهد داشت، بنابراین تنها راه حل این بود که با یک چشم باز بخوابیم.
جنگ سرد عمدتاً با استفاده از تبلیغات، رقابت اقتصادی و جاسوسی صورت می گرفت. در طول سال ها، رقابت ژئوپلیتیک به عنوان پس زمینه یا به عنوان موضوع اصلی توسط تعدادی از درام های تلویزیونی مورد استفاده قرار گرفته است. این سریال ها عمدتاً زوایای سیاسی و جاسوسی جنگ سرد را بررسی می کنند، در حالی که برخی دیگر زندگی شهروندان عادی را پوشش می دهند که به نوعی تحت تاثیر این درگیری قرار گرفته اند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ سریال جذاب آشنا کنیم که داستان آن ها در دوران جنگ سرد روایت می شود.
۱۰- The Sandbaggers (1978 – ۱۹۸۰)
طرفداران فیلم های جاسوسی واقع گرایانه با روند کند و به اصطلاح «آرام سوز»، از تماشای The Sandbaggers لذت خواهند برد، سریالی در مورد یک واحد ویژه MI۶ که وظیفه رسیدگی به امور جنگ سرد را بر عهده دارد. چه اسکورت فراریان باشد، چه انتقال اسناد حساس، یا انجام حملات، این واحد همه این کارها را انجام می دهند. حتی گفته می شود که خالق این سریال، یان مکینتاش، خود جاسوس بوده است و توطئه های زیادی پیرامون ناپدید شدن او در دنیای واقعی وجود دارد، به ویژه این فرضیه که شوروی او را از بین برده است.
این شایعات نیز کاملاً بی اساس نیستند. سریال The Sandbaggers اصطلاحات جاسوسی زیادی در خود دارد که تنها یک مامور امنیتی واقعی می تواند از آن ها اطلاع داشته باشد. جدای از این شایعات، در این سریال بحث بر سر این است که سازمان پسر عموی باحال تر MI۶ است. در اینجا به طور مداوم تاکید می شود که آژانس امنیتی بریتانیایی بودجه کمی دارد، از این رو اعضای آن باید برای منابع و اطلاعات حیاتی به همتایان آمریکایی خود تکیه کنند.
۹- The Americans (2013 – ۲۰۱۸)
موتیف «سلاح، زنان و گجت» که توسط فیلم های بسیار پرفروش جیمز باند شکل گرفت، معمولاً مخاطبان بیشتری را جذب می کند، با این حال سریال The Americans از شبکه FX از آن دوری می کند. این سریال حول دو مامور کا گ ب است که به عنوان یک زوج معمولی در فالس چرچ، ویرجینیا در حال جمع آوری اطلاعات حیاتی در ایالات متحده برای شوروی هستند.
خالق سریال آمریکایی ها، جوزف ویزبرگ، برای مدت کوتاهی به عنوان افسر سازمان سیا کار می کرد، بنابراین این سریال به حدس و گمان ها، به خصوص در مورد نحوه کار سازمان های اطلاعاتی آمریکا، متکی نیست. درام خانوادگی زیادی هم در این سریال وجود دارد، بنابراین بینندگانی که خیلی به استراتژی های پیچیده جاسوسی که توسط شخصیت های اصلی اتخاذ می شود، علاقه مند نیستند، هیچ وقت احساس نمی کنند که این سریال مناسب آن ها نیست.
۸- The Optimists (2017)
سریال خوش بین ها همان سریال Mad Men است با این تفاوت که انگار در روسیه ساخته شده است و به جای عوامل تبلیغاتی، روی دیپلمات ها تمرکز داشته است. همانند سریال قبلی شبکه AMC، این سریال هم در دهه ۶۰ میلادی روایت می شود و شخصیت ها حس و حال مد و فشن بسیار خوبی دارند. مکان ها، ماشین ها و مبلمان نیز بسیار چشم نواز هستند.
شخصیت های اصلی اعضای “گروه مشورتی ویژه” در وزارت امور خارجه روسیه هستند و وظیفه آن ها آشنایی با آداب و رسوم آمریکا برای آسان تر کردن کار جاسوسان است. بنابراین، در این سریال، مسائل آشکاری مانند موانع بوروکراتیک و کشمکش های ناشی از میهن پرستی افراطی بین مافوق های زن و مرد آشکار می شود. قهرمان داستان، روتا بلوماین، نیز یک آمریکایی است که به خاطر دیدگاه های کمونیستی خود به روسیه فرار کرده است. با توجه به گذشته او، همیشه تردیدهایی در مورد اینکه وفاداری او واقعا به کدام طرف این دعواست، وجود دارد.
۷- Tannbach (2015)
اکثریت سریال های با موضوع جنگ سرد به رویدادهای بزرگ می پردازند و شخصیت هایی را نشان می دهند که دائماً از مرزها عبور می کنند اما تانباخ این اتفاقات را به یک روستا محدود می کند. روستای مورد بحث، مودلاروث نام دارد و اتفاقاً در منطقه ای واقع شده که قرار است مرز آلمان شرقی و آلمان غربی در آن کشیده شود.
پس از برقراری پرده آهنین، روستاییانی که قبلاً بهترین دوستان بودند، خود را در سمت های متفاوت این نزاع می بینند و شروع به دشمنی می کنند. لحظات احساسی متعددی در این سریال وجود دارد که همه آن ها ناشی از خشونت نظامیانی است که در تلاش برای برقراری مرزها هستند. این سریال همچنین با پوشش مختصر رویدادهای پیش از جنگ سرد و پیش از سوق دادن مخاطبان به خودِ این دوران پرآشوب بسیار خوب عمل می کند.
۶- Totems (2022)
توتم ها به عنوان یک یادآور عمل می کند مبنی بر این که وقتی صحبت از درگیری های شرق و غرب می شود، نفرت تنها در میان طبقه سیاسی وجود دارد. روس های معمولی از آمریکایی ها (یا متحدان آن ها) متنفر نیستند و برعکس. برای اثبات این موضوع، دو شخصیت اصلی سریال با وجود تعلق به دو سوی متفاوت این نزاع، عاشق هم می شوند.
فرانسیس مارولی یک دانشمند فرانسوی است که توسط سازمان جاسوسی کشورش استخدام شده تا به بررسی ماهواره ای بپردازد که توسط یک دانشمند روسی توسعه یافته است. لیودمیلا گولوبوا یک زن جوان روسی است که رویای پیانیست شدن را در سر می پروراند اما مجبور به کار برای کا گ ب شده است. ماموریت های آن ها بسیار جدی است، با این حال این دو به شکلی عمیق و البته تراژیک عاشق هم می شوند. در واقع، اولین ملاقات آن ها یک بازسازی از فیلم رومئو و ژولیت اثر باز لورمن است که در آن شخصیت لئوناردو دی کاپریو برای اولین بار با شخصیت کلر دینس ملاقات می کند. در نهایت همه چیز به هم می ریزد، اما قبل از اینکه این اتفاق بیفتد، چیزهای بامزه زیادی در این داستان وجود دارد.
۵- The Red Queen (2015)
در اوج جنگ سرد، رجینا زبارسکایا مشهورترین مدل اتحاد جماهیر شوروی بود و لقب مشهور “زیباترین سلاح کرملین” را برایش انتخاب کرده بودند. با این حال، همیشه گمانه زنی هایی مبنی بر اینکه او یک مامور کا گ ب بود، وجود داشته است و ملکه سرخ بین تایید چنین گمانه زنی ها و محکوم کردن آن ها در حال نوسان است.
چیزی که در این سریال می فهمیم این است که زندگی این مدل هرگز آسان نبوده است. بسیاری از مردان فرصت طلب قصد سوء استفاده از او را داشتند که در نتیجه او را افسرده کرده و اقدام چند باره او برای خودکشی را در پی داشت. این سریال پر از رنگ و تصاویر باشکوه است، اما به هیچ وجه یک داستان شاد نیست. اگر چه این سریال علیرغم شایستگی هایش کمتر دیده شد، می تواند یکی از جذاب ترین سریال های تاریخی بیوگرافیک تاریخ تلویزیون باشد.
۴- Tinker, Tailor, Soldier, Spy (1979)
دوستداران سینما با نسخه سینمایی این داستان ساخته توماس آلفردسون با بازی گری اولدمن، کالین فیرث، بندیکت کامبربچ و تام هاردی بیشتر آشنا خواهند بود. با این حال، نسخه مینی سریال بندزن،خیاط، سرباز، جاسوس ساخته شده در دهه ۷۰ با بازی الک گینس بسیار جذاب تر و دیدنی تر است. وقایع داستان حول عواقب پس از یک ملاقات پیچیده بین یک مامور امنیتی انگلیسی و یک همتای اهل چک است.
کاری که این مجموعه بهتر از نسخه سینمایی انجام می دهد این است که نشان می دهد چگونه جامعه اطلاعاتی اغلب گرفتار پارانویا و بی اعتمادی است. سوءظن هایی مبنی بر اینکه ممکن است جاسوس هایی در کا گ ب و MI۶ وجود داشته باشد، همه را مجبور می کند که به جستجوی این جاسوسان بروند. تلاش زیادی می شود تا مشخص شود که این نفوذی ها چه کسانی هستند و در عین حال، بینندگان با دیالوگ های تفکر برانگیز و موضوعات فرعی دیگر تغذیه می شوند.
۳- ۱۹۸۳ (۲۰۱۸)
۱۹۸۳ نه تنها یک درام فوق العاده در مورد جنگ سرد است، بلکه یکی از جذاب ترین تاریخ های بدیل تلویزیون را نیز در خود جای داده است. در این سریال، پرده آهنین هرگز فرو نمی ریزد، بنابراین سال ۲۰۰۳ است و درگیری بین بلوک شرق و غرب هنوز ادامه دارد. جمهوری خلق کمونیستی لهستان با سبک حکومتی توتالیتری خود شناخته می شود و به زودی با کشف یک توطئه بزرگ دولتی توسط یک وکیل و یک بازرس، زمینه های انقلاب پدیدار می شود.
این سریال بسیاری از مسائل مهم مدرن، به ویژه طبقه بندی جایگاه اجتماعی و بحث اخلاقی نبودن نظارت دولت را بررسی می کند. پلیس مخفی تمام دستگاه های هوشمند مورد استفاده شهروندان را اسکن کرده و همه را براساس سطح تهدید آن ها طبقه بندی می کند. اعضای نخبه در جوامع محصور زندگی می کنند در حالی که بقیه مردم به بلوک های آپارتمانی مخروبه منتقل شده اند.
۲- Deutschland 83 (2015)
اندکی پس از آغاز انتشار سریال آلمان ۸۳، شبکه ۴ به عنوان سازنده اش خبر داد که این سریال به پربیننده ترین درام خارجی تاریخ بریتانیا تبدیل شده است. چرا مخاطبان این سریال را جذاب یافتند؟ به هر حال، این سریال تنها در مورد یک نگهبان آلمان شرقی بود که در آلمان غربی جاسوسی مخفی انجام می داد. خب، این سریال آدم های شرور بی رحم زیادی دارد که بینندگان چاره ای جز آرزوی مرگشان ندارند.
علاوه بر این، آلمان ۸۳ از نظر زیبایی شناختی سریالی جاه طلبانه است. برخلاف دیگر درام های جاسوسی اروپایی که معمولاً به رنگ تیره متکی هستند، این سریال خاص تا حد امکان از رنگ های متنوع و درخشان استفاده می کند. از همه مهم تر، این سریال برای دوستداران تاریخ جذاب است، از این طریق که مطمئن می شود شخصیت اصلی به نحوی خود را در مرکز لحظات مهم سیاسی کشور بیابد. و بینندگان نیازی به نگرانی در مورد پایان سریع هشت قسمت این سریال ندارند زیرا دنباله هایی از آن به نام های آلمان ۸۶ و آلمان ۸۹ نیز وجود دارند.
۱- For All Mankind (2019 – تاکنون)
برای همه بشریت نیز رویکرد تاریخ بدیل یا جایگزین را در پیش می گیرد و اتحاد جماهیر شوروی را به عنوان قدرت برتر جهان معرفی می کند. بنابراین بخش اعظم افتخارات آمریکا به شرق اختصاص داده شده است. به عنوان مثال، به جای اینکه نیل آرمسترانگ اولین کسی باشد که روی ماه فرود می آید، این افتخار به فضانورد روسی، الکسی لئونوف داده می شود.
نقشه ها و برنامه های بسیار جاه طلبانه تری نیز در این سریال وجود دارد و همه آن ها به تلاش آمریکا برای جبران عقب ماندگی از شوروی تمرکز دارند. در یک صحنه از سریال، ریچارد نیکسونِ دچار وحشت و پارانویا شده، پیشنهاد ساخت یک پایگاه نظامی در ماه را می دهد. بخشی از او فکر می کند که اتحاد جماهیر شوروی زودتر این کار را انجام خواهد داد و سپس کل جهان را استثمار خواهد کرد. در یکی دیگر از روایت های فرعی سریال که از ترقی خواهی الهام می گیرد، آمریکا پس از اینکه متوجه می شود زنان نقش بزرگی در برنامه فضایی اتحاد جماهیر شوروی ایفا می کنند، مجبور به پذیرش فضانوردان زن در ناسا می شود.
در چند روز گذشته اخبار پایان حضور «جان استوارت»، مجری شناختهشده آمریکایی در برنامه تلویزیونی The Problem With Jon Stewart از اپل تیوی سروصدای زیادی بهراه انداخته است. حالا در گزارش جدیدی گفته شده که اپل ظاهراً با توجه به مسائلی ازجمله چین و هوش مصنوعی، استوارت را اخراج کرده است.
نگرانی اپل از بابت صحبت درباره هوش مصنوعی و چین
نیویورک تایمز در گزارش خود توضیح میدهد که موضوعات مختلفی میتواند باعث پایان همکاری اپل و استوارت شده باشد. به گفته این نشریه، ظاهراً صحبتهای او در مورد چین و هوشمصنوعی باعث نگرانی مدیران غول کوپرتینویی شده است. هرچند بهطور دقیق مشخص نیست که استوارت درباره این دو موضوع چه اظهارنظری داشته است، اما میتوان حدس زد که این حرفها احتمالاً جنبه انتقادی داشتهاند.
هالیوود ریپورتر نیز در گزارش خود توضیح میدهد که اپل اصرار داشته است تا هر دو طرف در مورد موضوعات خاصی از برنامه «همسو باشند». بااینحال، مجری سابق برنامه آمریکایی The Daily Show این شرایط را نپذیرفته است.
چین از مدتها قبل یکی از موضوعات داغ برنامههای تلویزیونی آمریکایی بوده و اگر این گزارش صحت داشته باشد، میتوان گفت که مدلهای هوش مصنوعی نیز ظاهراً به موضوع تقریباً بحثبرانگیزی تبدیل شده است. همچنین تاکنون گزارشهایی درباره برنامههای اپل درزمینه هوش مصنوعی منتشر شده است و میدانیم که غول سازنده آیفون درحال کار روی چتبات خود برای رقابت با ChatGPT است.
در طول چند سال گذشته، حضور جان استوارت برای میزبانی یک برنامه گفتوگوی سیاسی جدید، یکی از بزرگترین دستاوردهای سرویس اپل تیوی پلاس بوده است. برنامه The Problem With Jon Stewart اولینبار در سال ۲۰۲۱ به نمایش درآمد.
استوارت که ظاهراً ترجیح میداد کنترل کاملی بر محتوای برنامه خود داشته باشد، اکنون کنار گذشته شده است و فیلمبرداری سومین فصل The Problem With Jon Stewart که قرار بود از هفتههای آینده آغاز شود، حالا با کنار رفتن استوارت متوقف شده است.
سرویسهای «امروز بخر، بعداً پرداخت کن» (BNPL) با شعاری روی کار آمدند که در این وضعیت اقتصادی، نظر همه را به خود جلب میکنند. این سرویسها اعتباری را به کاربر اختصاص میدهند که با استفاده از آن میتواند به خرید بپردازد. این موضوع میتواند قدرت خرید مردم را بالاتر ببرد و از طرف دیگر، میتواند مشکلاتی هم برای مردم ایجاد کند. در ایران، این سرویسها در گذشته با نام «نسیه» شناخته میشدند و حالا با پوشیدن لباس فناوری، در قالب یکسری خدمات لندتکی عرضه میشوند. این سرویسها در دنیا هم با چالشهای زیادی مواجه هستند و حالا بسیاری از شرکتهای کوچک این حوزه از دور خارج شدهاند و تنها شرکتهای بزرگ در این عرصه باقی ماندهاند. در ایران نیز طی سالهای اخیر، این شرکتها رشد سریعی را تجربه کردهاند، اما بیم آن میرود مانند اتفاقی که در دنیا افتاده است، ارائهدهنده این سرویسها نیز با مشکل مواجه شوند.
چشموهمچشمی در کسبوکارهای ایرانی
«علیرضا هوشمند»، رئیس کمیسیون لندتک انجمن فینتک، در پاسخ به چرایی فراگیرشدن BNPL در ایران، مهمترین عامل آن را مسائل اقتصادی عنوان کرد و به دیجیاتو گفت: «تقریباً در اینکه این روش و مکانیزم پرداخت بهعنوان ترند در ایران مطرح شده و جا افتاده است، با شما موافق هستم. برای چرایی ترند شدن آن باید دید اقتصادی داشت. در اقتصاد ما، نرخ تورم بسیار بالا بوده و قدرت خرید مردم کاهش یافته است. همچنین کسبوکارهایی که طی چند سال اخیر در حوزه لندتک فعالیت دارند – هم کسانی که تسهیلاتیار بودند و با عنوان اعطای وام آنلاین فعالیت کردند و هم کسبوکارهایی که در حوزه BNPL فعالیت دارند – کمک کردند که تحریک تقاضا اتفاق بیفتد.»
به باور وی، تعویق در پرداخت طی بازههای زمانی یک تا چهار ماهه در سرویس «الان بخر، بعداً پرداخت کن» موجب افزایش اشتیاق مردم و حرکت آنها بهسمت مکانیسمهای پرداخت اعتباری شده است.
هوشمند یکی دیگر از دلایل فراگیرشدن این سرویس را وجود نوعی چشموهمچشمی میان کسبوکارهای ایرانی دانست. به اعتقاد او، گاه دیده شده است زمانی که یک کسبوکار ایرانی به سراغ یک سرویس یا خدمتی میرود، باقی کسبوکارها هم سعی میکنند در آن حوزه وارد شوند و امتحانش کنند. برخی بهعنوان پیشگام وارد میشوند و برخی هم بهعنوان پیرو آن پیشگامها. البته دسته سومی هم وجود دارد که ریسک کمتری را میپذیرد و صبر میکند تا آن حوزه کاملاً مشخص شود و سپس واردش شود.
رئیس کمیسیون لندتک انجمن فینتک همچنین حضور بازیگران با تعداد کاربران زیاد همچون اسنپ را در این ترندسازی اثرگذار میداند: «نکته مهمی که باید به آن اشاره کرد این است که کسبوکارهایی که از این مکانیسم استفاده کردند، پایگاه دادههای کاربران (User base) و تعداد کاربر بالا داشتند و به فرهنگسازی و ایجاد یک تجربه کاربری متفاوت و منحصربهفرد کمک کردند. اما بهطور مثال، این اتفاق هنوز برای دایرکت دبیت نیفتاده است؛ با اینکه سرویس خوبی است و پرداخت را راحت میکند.»
او عدم علاقه برخی افراد به استفاده از کارت در هنگام پرداخت را یکی دیگر از دلایل این رشد عنوان کرد و گفت: «این دلیل نسبت به دلایل قبلی کمرنگتر است. افرادی، مثل من، بهخاطر اینکه در پرداخت از کارت استفاده نکنند، به سرویسهای اعتباری و BNPL روی میآورند تا بتوانند راحتتر از مکانیسم پرداخت استفاده کنند.»
اما همانطور که شرایط اقتصادی و تورم موجب استقبال عموم مردم از سرویس «الان بخر، بعداً پرداخت کن» شده است، آیا این موضوع بر فعالیت و سودسازی شرکتها اثر منفی ندارد؟ توجیه اقتصادی ارائه این سرویس برای کسبوکارها چیست؟
هوشمند اعتقاد دارد برای پاسخ به این سؤال باید دید چرخه عمر محصول در چه مرحلهای قرار دارد: «محصول شما در مرحله تولید است یا در مرحله رشد؟ اگر در مرحله بلوغ و… بود، شاید فعالیت در این حوزه چندان توجیهپذیر نباشد؛ اما به عقیده من، درحالحاضر محصول BNPL شاید در مرحله رشد باشد و برای اینکه این سرویس جا بیفتد، باید با هزینه کمتری در اختیار کاربر نهایی قرار گیرد. اما اگر بخواهیم BNPL را با بحث وام و تسهیلات مقایسه کنیم، نکته مهم این است که نرخ بهره در این سرویس صفر و نرخ بهره در وام خیلی بیشتر است – و این چیزی است که در دنیا هم وجود دارد. بخشی از محل درآمد و جریان درآمدی که در این زمینه شناسایی میشود، کسب درآمد از سمت پذیرندگان است.»
او در پاسخ به این سؤال که آیا کسبوکارهای فعال در این حوزه سودده هستند یا خیر، گفت بستگی دارد که سودده بودن را چگونه تعریف کنیم: «شاید کسبوکاری که درباره آن صحبت میکنیم، در سال سوم یا چهارم فعالیت خود بوده و در این مدت به نقطهای رسیده است که میتواند هزینه تأمین مالی خود را پوشش دهد.»
هوشمند با بیان اینکه بزرگترین چالش در حوزه لندتک، بحث تأمین منابع مالی است، گفت: «بیزینس BNPL مدیریت جریان نقدی است. برخی در فضای کاری خود با مشکل تأمین منابع مالی مواجه میشوند و این امر موجب میشود که کسبوکار به بنبست برخورد. شرکتها با ارزش مالی خود به کاربران اعتبار میدهند و از طرف دیگر، اگر بخواهند با پذیرندهها تسویه کنند، ممکن است بخشی را به تعویق بیندازند. بنابراین تأمین منابع مالی از موضوعاتی است که گاهی کسبوکارها را با مشکل مواجه میکند. بههرحال ممکن است در سالهای بعدی، با توجه به چسبندگی که این روش با مکانیسم پرداخت ایجاد میکند، سوددهی که مدنظر کسبوکار است، محقق شود؛ ولی درحالحاضر جریان درآمدی همینگونه است و هزینهای که وجود دارد، هزینه تأمین منابع مالی است.»
با توجه به تفاوت شرایط اقتصادی در ایران با کشورهای پیشرفته، وضعیت BNPL در دنیا چگونه است؟ طی یکیدو سال اخیر خبرهایی از مشکلات ایجادشده برای برخی از کسبوکارهای فعال در این حوزه منتشر شده است.
هوشمند با بیان اینکه نرخ نکول در این سرویس خیلی بالاتر از نرخ نکول در بحث تسهیلات و وام است، اظهار داشت: «در سرویس BNPL اعتبارسنجی آسانتر است؛ در مقابل، کاربر در سرویس تسهیلات، وام را دیرتر میگیرد. نرخ بهره در BNPL صفر و در وام بالاتر است، مدت بازپرداخت این سرویس کوتاهتر و در وام بالاتر است. در همین راستا، یکی از چالشهایی که ممکن است کسبوکارها در سراسر جهان را با مشکل مواجه کند، بحث نرخ نکول است.»
«کسی با دریافت وام ثروتمند نمیشود»
رئیس کمیسیون لندتک انجمن فینتک اعتقاد دارد در ایران زیرساخت اعتبارسنجی مناسبی وجود ندارد: «مثلاً شما از اعتباردهنده شماره یک اعتبار میگیرید و پس نمیدهید، اما میتوانید از اعتباردهنده دوم هم اعتبار بگیرید! اینها چالشهایی است که وجود دارد. علت آن هم این است که یک لیست سیاه واحد درزمینه اعتبارسنجی وجود ندارد. داده هم یکپارچه نیست. الگوریتمی که تاکنون برای اعتبارسنجی از آن استفاده کردهایم، الگوریتمی نیست که صددرصد پاسخگو باشد. البته بانک مرکزی الگوریتم جدیدی را برای شرکتهای مشاور رتبهبندی درنظر گرفته است و احتمالاً تا یکیدو ماه دیگر عملیاتی میشود. همچنین گفتهاند که اعتبار این گزارش بسیار بیشتر و بهتر از قبل خواهد بود.»
نگرانیهایی نیز برای کاربر وجود دارد؛ اینکه آیا گسترش استفاده از این سرویسها موجب ایجاد حس ثروت کاذب نخواهد شد؟ چنین سرویسهایی اثر منفی بر مصرفگرایی ندارند؟ هوشمند معتقد است برای پاسخ به این سؤالات ابتدا باید واژه ثروت را تعریف کرد:
«فکر نمیکنم با عددهایی که درحالحاضر ارائه میشوند، کسی بتواند با دریافت وام ثروتمند شود. با این مبالغ حداکثر میتوان موبایل خرید و موبایل هم یک کالاست و ثروتی ایجاد نمیکند. کالای سرمایهای چیزی مثل مسکن است که میتواند ایجاد ثروت کند.»
او همچنین باور دارد سرویس BNPL در ایران هنوز آنقدرها گسترده نیست که نگران مصرفگرایی باشیم: «حجم اعتباری که در سال گذشته از سوی بازیگران این حوزه اعطا شده، تقریباً حدود ۲.۵ تا ۳ هزار میلیارد تومان است. نسبت درصد BNPL به کل تسهیلات خرد در ایران زیر ۰.۵ درصد است؛ یعنی حتی سهم یک درصدی هم نداریم. در سال ۲۰۲۰، این عدد در دنیا حدود ۷.۸ درصد بود و اکنون چیزی بین ۱۰ تا ۱۲ درصد است. پس ما هنوز به آن مرحله نرسیدهایم که بخواهیم نگران این موضوع باشیم که چنین سرویسی باعث مصرفگرایی شود.»
رئیس کمیسیون لندتک انجمن فینتک همچنین افزود: «نکته دیگر اینکه نرخ تورم نسبت به مبلغ اعطایی وام آنقدر با سرعت زیادی رشد کرده و جلو رفته است که درحالحاضر بهطور متداول بین ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان برای BNPL پرداخت میشود – که عدد بزرگی نسبت به تورم و شرایط اقتصادی نیست.»
به باور وی، در آینده اگر اقتصاد درست حرکت کند، همچون بسیاری از کشورهای دنیا، مردم نیز به مدیریت قسمت اعتباری زندگیشان اهمیت خواهند داد: «در همهجای دنیا مردم از کارت اعتباری استفاده میکنند و پرداخت بیشتر از طریق کارتهای اعتباری صورت میگیرد. باید یاد بگیریم قسمت اعتباری زندگیمان را مدیریت کنیم. همانطور که در دنیا رتبه اعتباری و پروفایل ریسک کاربر خیلی مهم است و اگر خراب شود، نمیتواند هیچ کاری انجام دهد، ما هم باید این فرهنگ را یاد بگیریم.»
مدیرعامل تارا: «در ایران سرویس BNPL بیشتر از سرویس اعتباری با اقبال مواجه خواهد شد»
«حامد قنادپور»، مدیرعامل تارا نیز در گفتوگو با دیجیاتو اعلام کرد بحث اعتبار نیاز به یکسری زیرساختها دارد که پیشتر در ایران وجود نداشته است و درحالحاضر بازیگران این حوزه با عملیاتی پیشتازانه مشغول فراهمکردن این موارد هستند: «مهمترین آن بحث اعتبارسنجی است که ما سازوکاری برایش نداریم. اگر هم بخواهیم به عقب برگردیم، زمان زیادی نیست که ما کد پستی و یا کد ملی داریم. اینها یکسری اطلاعات پایهای است برای اینکه بتواند در حوزههای بعدی اعتبارسنجی استفاده شود.»
به گفته قنادپور، مسئله دیگر قیمت تمامشده پول در ایران است که به نسبت دنیا خیلی بالاست. این اتفاق تأمین منابع را با چالش مواجه میکند: «وقتی بهطور مشخص بحث اعتبار (BNPL) را مطرح میکنیم، درواقع بیشتر بهسمت مصرف میرویم نه سرمایهگذاری روی کالای بادوام. منطقی نیست که افراد بخواهند کالای مصرفی روزانه خود را با قیمت تمامشده بالاتری خریداری کنند. اینها ازجمله مسائلی هستند که نشان میدهند BNPL در ایران ضرورت دارد. اما این نوع کسبوکار با دنیا فاصلهای زیادی ندارد و بعد از مطرحشدن مفاهیم BNPL، ما آن را در ایران داشتیم؛ اما در حوزه اعتبار کمی عقب هستیم.»
او باور دارد در ایران با توجه به شرایط تورمی، ضرورت وجود BNPL بیشتر است و تأکید میکند که مفهوم اعتبار به رفاه مالی مردم کمک میکند.
قنادپور معتقد است بدهکاران این سرویس افراد زیادی نخواهند بود: «اگر از منظر اقتصادی به آن نگاه کنیم، بدهکار بودن چیز خوبی است. در ایران هرآنچه از جنس بدهی دارد زیر نرخ تورم طبیعتاً مثبت است. ولی اگر بخواهیم در سطح کلان نگاه کنیم و وضعیت معیشت مردم را درنظر بگیریم، اگر اعتبار در نقطه درست استفاده شود (اگر مثلاً دهکهای پنجم تا هشتم)، آفتهای کمتری در پی خواهد داشت.»
اما سرویسهای «امروز بخر، بعداً پرداخت کن» با وضعیت تورم فعلی در کشور چه توجیه اقتصادی برای تأمینکنندگان آن دارد؟
او در پاسخ به این پرسش به دیجیاتو گفت: «در حوزه کلان، باید در زنجیره تأمین این مسئله را حل کرد. من معتقدم که اگر بازار اصولی باشد، به این سمت پیش خواهد رفت. ما هم در تارا همین کار را کردهایم.»
همچنین او تأکید دارد کسبوکارهایی هستند که سودآوری بهتری دارند، اما آن چیزی که در ایران در عرصه خصولتی عامل تشکیل کسبوکار میشود، بحث سودآوری نیست، بلکه بحث برندینگ و… است.
قنادپور باور دارد با حضور نسل جدید کاربران، این سرویسها روزبهروز پیشرفتهتر خواهند شد. او تأکید دارد این سرویسها به واسطه اینکه دردی از مردم دوا میکنند، زودتر از سایر سرویسها فراگیر خواهند شد.
مدیرعامل نسیبا: «BNPL جزو ملزومات یک نظام اقتصادی است»
«امیرحسین عابدینی»، مدیرعامل نسیبا نیز در در گفتوگو با دیجیاتو درباره رشد این سرویسها در ایران اعلام کرد: «سرویس BNPL از زمان قدیم بهصورت نسیه در کشور وجود داشت و حالا پوستاندازی کرده است و لندتکها آن را عرضه کردهاند. این موضوع به چند دلیل مختلف ترند شد و به جامعه کمک میکند تا نقدینگی کمتر در جریان باشد و قدرت خرید مردم را نیز بالاتر میبرد. باور دارم این سرویس جزو ملزومات یک نظام اقتصادی قوی است و رشد سریع شرکتهایی که در این زمینه فعالیت دارند هم به این خاطر است که جامعه ایران بهشدت به این سرویس نیاز دارد.»
آیا BNPL ممکن است ثروت کاذب برای مشتریان ایجاد کند؟ عابدینی در پاسخ به این پرسش به این نکته اشاره کرد که مردم باید با این سرویسها همانند کیف پول الکترونیکی خود رفتار کنند: «افراد از اعتبارهای خود بیحسابوکتاب خرج کنند و ممکن است با مشکل مواجه شوند. تجمیع دریافت این اعتبارها توسط مردم نباید به این سمت برود که مردم بدون حسابوکتاب به خرج این اعتبارها بپردازند. کاربران باید با این اعتبارها درست مثل کارتهای اعتباری برخورد کنند و طبیعتاً هیچ فردی از حساب بانکی خود بدون نظارت و کنترل خرج نمیکند. در این حالت ممکن است افراد در سیستم بانکی بیاعتبار باشند، چرا که درحالحاضر اکثر سرویسهای BNPL به سامانه اعتبارسنجی ایران متصل هستند و نکول افراد میتواند برایشان مشکل ایجاد کند این اتفاق بهنظرم در کوتاهمدت رخ خواهد داد و در درازمدت این موضوع حلوفصل خواهد شد. شاید مشکلات قضایی هم گریبانگیر کاربران شود.»
به باور برخی از کارشناسان، ممکن است با این سرویسها خرج افراد از دخلشان بیشتر شود و افراد کالایی را خریداری کنند که نیاز مبرمی هم به آن ندارند. عابدینی نیز باور دارد که فرهنگ BNPL بهتدریج در ایران جا میافتد: «هرچیزی نیازمند کمی زمان است تا در بین آحاد جامعه پذیرفته شود. من باور دارم باید آموزشهایی در این زمینه به کاربران داده شود تا مردم بتوانند با این سرویسها بهتر آشنا شوند و کارکرد آنها را بهتر بشناسند. »
او معتقد است که رشد این سرویسها در ایران مانند دنیا خواهد بود و شرکتهای کوچکتر این حوزه کنار میروند و شرکتهای اصلی و بزرگتر باقی میمانند. عابدینی یکی از دلایلی که این سرویسها بدون توقف به رشد خود ادامه خواهند داد، رشد مشتریان میداند: «زمانی که در دنیا سرویسهای BNPL رایج میشود، قدرت خرید مردم ۳۰ درصد بیشتر میشود و تکرار خرید و وفاداری مشتریان نیز ۴۰ درصد افزایش مییابد. این آمار بسیار شگفتانگیز است و اگر نگاهی به باشگاه مشتریان نهادها و مراکز بیندازیم، میبینیم که تلاشهای آنها هم درنهایت به این عدد نمیرسد. من باور دارم چنین رشدی در ایران هم رخ خواهد داد.»
رواج BNPL در ایران درست مانند بسیاری از سیستمهایی که در دنیا رایج شد پیش میرود و مردم بیشتر و بیشتر بهسمت آن پیش میروند. به عنوان مثال، احساس نیاز به تاکسی اینترنتی در ایران برای کاربران ایجاد شد و این سرویس هم در ایران راهاندازی شد و رشد تصاعدی پیدا کرد. بهنظر میرسد BNPL هم دقیقاً این راه را پیش میگیرد و با توجه به شرایط اقتصادی، این رشد ادامه پیدا میکند و اما از طرف دیگر، بهنظر میرسد که شرکتهای بزرگتر در این حوزه باقی میمانند و سایر شرکتها بهزودی با مشکلاتی مواجه خواهند شد که شاید منجر به حذف آنها از بازار شود.
تلسکوپ فضایی جیمز وب ناسا پدیده جدیدی را در جو مشتری کشف کرده است. در بالای ابرهای پیشرو و در موازات خط استوای این سیاره، یک جت استریم (رودباد) پرسرعت میگذرد. این جت استریم حدود ۴۸۰۰ کیلومتر عرض دارد و با سرعت ۵۱۵ کیلومتر بر ساعت حرکت میکند. جت استریم کشفشده، در لایه استراتوسفر پایینی و حدود ۴۰ کیلومتر بالاتر از ابرها قرار دارد.
این جت استریم برای دانشمندانی که آبوهوای مشتری را مطالعه میکنند حائز اهمیت است. این دانشمندان به چگونگی تعامل لایههای مختلف جو با یکدیگر و ایجاد طوفانها و تندبادهای معروف مشتری میپردازند. جت استریم میتواند سرنخ مهمی برای درک این فرایندها باشد.
تیم تحقیقاتی تلسکوپ وب از ژوئیه ۲۰۲۲ (تیرماه ۱۴۰۱) از دادههای NIRCam (دوربین مادون قرمز نزدیک) استفاده میکرد. این دوربین تصاویری از مشتری در چهار فیلتر مختلف میگرفت که هرکدام ارتفاع متفاوتی از جو را نشان میدادند. این تصاویر به فاصله هر ۱۰ ساعت یا یک روزِ مشتری گرفته میشدند.
کشف جت استریم در مشتری
کشف جدید تلسکوپ جیمز وب بینش جدیدی از حلقههای مشتری، ماهوارهها و جو آن میدهد. البته پیش از این، مشاهدات تلسکوپهای زمینی مختلف، فضاپیماهایی مانند «جونو» و «کاسینی» ناسا و تلسکوپ فضایی هابل اطلاعاتی را در مورد تغییر الگوهای آبوهوا سیاره مشتری ارائه کرده بودند.
سیاره مشتری با زمین بسیار متفاوت است، اما هر دو سیاره دارای جو لایهای هستند. در مأموریتهای قبلی، لایههای زیرین جو مشتری با طوفانهای بزرگ و ابرهای یخی آمونیاک رصد شده بودند. اکنون با کمک تلسکوپ وب میتوان دورتر از مادون قرمز نزدیک را دید و لایههای بالاتر اتمسفر (حدود ۵۰-۲۵ کیلومتر بالای ابرها) را تشخیص داد. در این لایهها، مههای بلند معمولاً تصاویر مادون قرمز نزدیک را تار میکنند، اما با تلسکوپ وب، این لایهها واضحتر و دقیقتر به نظر میرسند.
محققان از دادههای وب و هابل برای مقایسه بادها در ارتفاعات مختلف استفاده کردند. آنها دریافتند که بادها با تغییر ارتفاع، سرعت و جهت خود، باعث ایجاد قیچی باد (Wind Shears) میشوند. محققان همچنین مشاهده کردند که برخی از طوفانها در استوای مشتری به جت استریم متصل نیستند.
«مایکل وانگ»، سرپرست مشاهدات هابل در این مطالعه، توضیح داد که طولموجهای متمایز وب و هابل به آنها اجازه میدهد تا پیکربندی سهبعدی ابرهای طوفانی را مشخص کنند. علاوهبراین، آنها از زمانبندی دادهها برای ردیابی شکلگیری سریع طوفانها استفاده کردند.
محققان متوجه شدند که مشتری دارای الگوی پیچیده و تکرارشونده از بادها و دما در استراتوسفر استوایی خود است. بهنظر میرسد قدرت جت استریم جدید به این الگو مربوط باشد. آنها برای کاملکردن آزمایش خود باید دو تا چهار سال دیگر صبر کنند.
شرکت تویوتا با رونمایی غیرمنتظره از نسخه برقی لندکروزر، طرفداران خود را شگفتزده کرد. این خودرو که اولین لندکروزر برقی تاریخ به شمار میرود، یک مدل مفهومی است و در نام خود پسوند Se دارد. تویوتا برای اینکه توجه کل دنیا را به این مدل جدید جلب کند، از این کانسپت خاص در آمریکا پردهبرداری کرده است.
کانسپت تویوتا لندکروزر الکتریکی از لحاظ طراحی هیچ شباهتی به مدل فعلی یا نیاکان خود ندارد. اکثر پنلهای بدنه این کانسپت صاف هستند؛ البته طراحان با کمک نسبتهای خاص، خطوط برجسته و حجمهای بعضاً اغراقآمیز، پیکرهای جذاب و اسپرت خلق کردهاند.
تویوتا لندکروزر برقی و تغییر ماهیت؟
اما نکته عجیب اینکه تویوتا بهجای قابلیتهای آفرودی، روی عدم تولید صداهای مزاحم و ساکتبودن پیشرانه لندکروزر برقی مانور میدهد. ازاینرو، بهنظر میرسد لندکروزر برقی برخلاف اجداد خود، بیشتر یک کراساوور شهری است تا فاتح انواع پستیوبلندیها. شاسی مونوکوک بهنوعی تأییدکننده این موضوع است. البته خودروساز محبوب جهان اعتقاد دارد که بهلطف این نوع شاسی، نسخه الکتریکی لندکروزر میتواند در مسیرهای صعبالعبور از قدرت مانورپذیری بالایی برخوردار باشد. با دقت در مواردی مثل ارتفاع پایین اتاق و دیواره کوتاه تایرها، میتوان حدس زد که در اینجا منظور تویوتا از مسیرهای صعبالعبور، جایی مثل پارکینگ پردستانداز مراکز خرید است!
جدیدترین عضو خانواده لندکروزر طولی برابر با ۵.۱۳ متر، عرضی برابر با ۱.۹۸ متر و ارتفاعی برابر با ۱.۷ متر دارد. با چنین ابعادی، باید گفت جثه نسخه برقی تویوتا لندکروزر در مقایسه با مدل درونسوز اندکی بزرگتر است. با توجه به ابعاد، باید این نسخه را با گرند هایلندر مقایسه کرد.
در رابطه با مشخصات فنی این خودرو اطلاعاتی در دست نیست. بااینحال، خودروساز ژاپنی تأکید میکند که پیشرانه اولین لندکروزر الکتریکی گشتاور بسیار بالایی دارد. این شاسیبلند خوشاستیل به سه ردیف صندلی مجهز است و میتواند تا ۷ سرنشین را با خود حمل کند.
در صورت تولید انبوه، نسخه برقی تویوتا لندکروزر باید به مصاف رقیبی قدرتمند مثل ریوین R1S برود. از آنجایی که این شاسیبلند پیشرفته برقی به پیشرانه قوی و امکانات مدرن مجهز است، تویوتا باید نسخه برقی لندکروزر را از هر لحاظ با دستی پر وارد میدان رقابت کند. درحالحاضر مشخص نیست که تویوتا چه برنامهای برای کانسپت لندکروزر Se دارد.
۲۰ اکتبر ۲۰۰۳، دیوار بزرگ اسلون که زمانی بزرگترین ساختار کیهانی شناختهشده بشر بود، توسط دانشجویان دانشگاه پرینستون کشف شد.
اسلون یک ساختار کیهانی است که از دیوار غولپیکری از کهکشانها تشکیل شده است و ۱.۴ میلیارد سال نوری وسعت دارد. این دیوار بزرگ هرگز بهطور دقیق مورد مطالعه قرار نگرفت و تنها ابرخوشههای درون آن بررسی شدهاند.
دیوار بزرگ اسلون اولینبار در سال ۲۰۰۳ از بررسی آسمان دیجیتال اسلون (SDSS) توسط «ریچارد گوت» و «ماریو جوریک» کشف شد. این بررسی موقعیت صدها میلیون کهکشان را ترسیم کرد که ساختار مقیاس بزرگ کیهان را آشکار و دیوار بزرگ را کشف کرد.
بازسازی دیجیتالی اسلون
مطالعه ابرخوشهها نشان داد که آنها به نوبه خود حاوی هستههای بسیار متراکم از کهکشانها هستند. ابرخوشههای غنی حاوی چندین هسته با دهها تا صدها گروه کهکشانی هستند.
این ابرخوشهها همچنین نظم مرموزی نیز دارند. برخی به شکل رشتهها با کهکشانهای قدیمی و قرمز رنگ، برخی به شکل تارهای عنکبوت و کهکشانهای آبی و جوانتر است. این تفاوتها در شکل و رنگ میتواند نشاندهنده این باشد که ابرخوشهها دارای تاریخچههای دینامیکی متفاوتی هستند.
تا پیش از کشف دیوار بزرگ هرکول-کورونا بوریلیس در نوامبر ۲۰۱۳، اسلون بزرگترین رشتهکهکشان شناختهشده بود.
استارتاپ واردا اسپیس فضاپیمای بعدی خود را در استرالیا فرود میآورد. این کمپانی درحال حاضر با سازمانهای مقرراتگذاری آمریکا همکاری میکند تا کپسول فعلی خود را در صحرای یوتا در آمریکا فرود آورد.
نیروی هوایی آمریکا و سازمان هوانوردی فدرال (FAA) ماه گذشته درخواست واردا اسپیس را برای فرود اولین فضاپیمای خود در صحرای یوتا رد کردند.
دلیان آسپاروهوف (Delian Asparouhov) در مصاحبهای گفت که این تصمیم ارتباطی با امنیت فضاپیمای آنها، طراحی و تحلیلهای آن ندارد. عامل اصلی این است که همزمان سه سازمان تحت چارچوبی باعنوان Part 450 کار میکنند.
آسپاروهوف میگوید که فضاپیمای آنها از لحاظ تکنیکی تمام ملزومات Part 450 را برای ورود به جو زمین دارد. تنها مسئله این است که هماهنگیها برای پنجره هدف برای آزمایش فضاپیما انجام شوند.
کپسولفضایی واردا اسپیس درحال آمادهسازی. Varda Space
فرود دومین فضاپیمای واردا اسپیس در استرالیا
همزمان با تلاش این کمپانی برای همکاری با مقرراتگذاران آمریکایی، واردا اسپیس بهتازگی با کمپانی استرالیایی ساترن لانچ توافق کرده است که کپسول بعدی خود را در سال ۲۰۲۴ در محوطه تست کونیبا در استرالیا فرود آورد.
آسپاروهوف تأکید کرده است که این تصمیم واردا اسپیس بهعلت پیچیدگیهای مقررات در استرالیا نیست. درواقع آنها برای فرود آوردن کپسول خود در استرالیا نیز همچنان به مجوز بازگشت به جو FAA نیاز دارند. او میگوید که زمینهای تست متفاوت دسترسیها و منابع متفاوت و درنتیجه ظرفیتهای منحصربهفرد دارند.
در دسترس بودن زمین برای فرود برای مأموریتهای بازگشت به زمین بسیار حیاتی است. درحالی که پرتاب یک مأموریت را میتوان بهعلت مشکلات متنوع چند روز یا حتی یک هفته بهتأخیر انداخت، وقتی ماهوارهای عملیات بازگشت را آغاز میکند، به زمین باز خواهد گشت ــ چه مقرراتگذاران مجوز بدهند، چه ندهند.
درنهایت، آسپاروهوف پیشبینی میکند که واردا حداقل سه یا چهار زمین فرود آماده در دسترس داشته باشد. همکاری با محوطههای فرود مختلف همیشه خط مشی این کمپانی بوده است، زیرا هدف آنها این است که از سال ۲۰۲۶ به نرخ بازگشت یک بار در ماه برسند.
بار مقرراتگذاری در روزهای گذشته اولویت اصلی شرکتهای فضایی بزرگ بوده است. در هفتهای که گذشت، شرکتهای اسپیسایکس، بلو اوریجین و ویرجین گلکتیک از کنگره آمریکا درخواست کردند که منابع بیشتری به FAA اختصاص یابد تا درخواستهای روزافزون مجوز فعالیت فضایی پوشش داده شوند. آنها به قانونگذاران اعلام کردند که مقررات باید سادهتر شوند تا کمپانیهای آمریکایی بتوانند قدرت رقابت خود را درسطح جهانی حفظ کنند.
چین ۹۵ درصد از نیوبیم موردنیاز خود را وارد میکند. این عنصر میتواند استحکام فولاد را بیش از ۳۰ درصد افزایش دهد. نیوبیم برای چین، به عنوان تولیدکننده و مصرفکننده بزرگ فولاد در جهان اهمیت بسیاری دارد. اکنون با کشف این عنصر در خاک چین، باید شاهد تحول در صنعت فولاد این کشور باشیم. نیوبیم به عنوان یک عنصر ابررسنا در ساخت دستگاههای تصویربرداری MRI و NMR کاربرد دارد. نیوبیم همچنین میتواند در باتریها و صنایع تکنولوژی نیز بهکار بیاید.
نیوبیم (Niobium) نوعی فلز مستحکم و نقرهای رنگ است که از کانی کلمبیت استخراج میشود. این عنصر یک جز ضروری در مواد نیمههادی به شمار میآید و در آلیاژها برای ساخت قطعات موتورهای جت و موشکها استفاده میشود. نیوبیم عمدتاً در برزیل و کانادا به وفور یافت میشود. اکنون زمینشناسان چینی سنگآهن کمیاب نیوبیم به نام «نیوبوباتیت» را در منطقه معدنی بایان اوبو در مغولستان داخلی پیدا کردند.
اندازه سنگ معدنی نیوبوباتیت بین ۲۰ تا ۸۰ سانتیمتر و حاوی باریم، نیوبیم، تیتانیوم، آهن و کلر است. زمینشناسان در بیانیه مطبوعاتی شرکت ملی هستهای چین (CNNC) گفتند که این سیزدهمین ماده معدنی کشفشده از زمان تأسیس سیستم زمینشناسی هستهای چین در ۷۰ سال قبل است.
حدود ۸۵ تا ۹۰ درصد نیوبیم در جهان برای تولید آهن و فولاد بهعنوان شکلی از آهن نیوبیم استفاده میشود. میتوان با افزودن ۰.۰۳ تا ۰.۰۵ درصد نیوبیم به فولاد، استحکام آن را به بیش از ۳۰ درصد رساند.
چرا نیوبیم برای چین مهم است؟
نیوبیم یک ابررسانا با خواص رسانایی استثنایی در دماهای پایین است که بهطور گسترده در زمینههای تشخیص پزشکی، مانند دستگاه تصویربرداری MRI و طیفسنج تشدید مغناطیسی هستهای (NMR) استفاده میشود.
اکتشاف جدید نیوبوبائوتیت به این معنی است که چین ممکن است در آینده نزدیک از واردات نیوبیم بینیاز شود. این کشور ۹۵ درصد نیوبیم مورد نیاز خود را وارد میکند. البته این خودکفایی به حجم و کیفیت نیوبیم کشفشده نیز وابسته است.
شرکت متالورژی و معدن برزیل CBMM (یک شرکت متخصص در فرآوری و کاربرد نیوبیم) در گذشته با صنعت فولاد چین همکاری داشته است. اکنون به نظر میرسد شرکت CBMM با همکاری محققان، شرکتها و تولیدکنندگان چینی در پی استفاده از فناوریهای نیوبیم در باتریهای لیتیومی باشند. همچنین مدیر محیط زیست و پشتیبانی فناوری CBMM گفته است که چین تولیدکننده و مصرفکننده بزرگ فولاد در جهان است و فناوری نیوبیم در این زمینه و همچنین در فرایند جدید خودروهای الکتریکی برای این کشور بسیار کاربرد دارد.
علت کمیابی نیوبیم این است که تراکم این عنصر در پوسته زمین تنها بیست قسمت در میلیون است.