دسته: اموزش

به‌نظر می‌رسد شیائومی درحال کار روی سری شیائومی ۱۵ است. شیائومی ۱۴ و ۱۴ پرو در اکتبر ۲۰۲۳ معارفه شدند و از پردازنده قوی اسنپدراگون ۸ نسل ۳ منفعت می‌بردند. به گمان زیادً سری ۱۵ نیز در سال جاری میلادی و همان تاریخ قبلی اراعه می‌بشود. ‌اکنون یک منبع آگاه بخشی از مشخصات سری شیائومی ۱۵ را برملا کرده است و این خانواده به گمان زیادً به حسگر تاثییر انگشت جدیدی تجهیزمی‌بشود.

به نقل از گیزموچاینا، این چنین به گمان زیادً همه تلفنهای سری شیائومی ۱۵، درحال گذراندن تست‌های فناوری تشخیص تاثییر انگشت می باشند؛ یقیناً این فناوری تشخیص اثرانگشت از نوع اولتراسونیک گودیکس (Godix) خواهد می بود و به این علت به گمان زیادً سری شیائومی ۱۵ با تکنولوژی تاثییر انگشت نوری خداحافظی خواهد کرد.

اسکنر تاثییر انگشت اولتراسونیک در شیائومی ۱۵ چطور کار می‌کند؟

این تکنولوژی وقتی که انگشت صفحه نمایش را سختی می‌دهد، امواج اولتراسونیک انتشار می‌کند. این امواج با الگوهای منحصر به‌فرد انگشتان دست تعامل دارند. با تحلیل زمان ملزوم برای برگشت این امواج و شدت آن‌ها، اسکنر یک عکس دقیق سه‌بعدی از تاثییر انگشت ساخته و اجازه بازشدن قفل صفحه نمایش را می‌دهد.

تکنولوژی تاثییر انگشت اولتراسونیک چندین مزیت نسبت به تشخیص تاثییر انگشت نوری دارد؛ این مزایا شامل حساسیت بهتر، مقاومت در برابر آب و اثرات انگشت، دقت بالاتر و در نتیجه افزایش امنیت دستگاه است.

یقیناً تا این مدت سریع است که به‌طور قاطق درمورد وجود یا عدم وجود این اسکنر اولتراسونیک در سری شیائومی ۱۵ سخن بگویید کنیم. به گمان زیادً فاز معارفه سخت‌افزار محصول تازه (NPI) برای این سری تازه در آوریل سال جاری (فروردین-اردیبهشت) اغاز می‌بشود؛ در آن زمان اطلاعات سخت‌افزاری این سری بهتر اشکار خواهد شد.

در قیاس با دیگر تلفنهای پرچمدار نسل قبلی، شیائومی ۱۵ احتمالا همانند شیائومی ۱۴ نمایشگری کوچک با اندازه حدوداً ۶.۳۶ اینچی داشته باشد. علاوه‌براین، سری آینده پرچمداران شیائومی به گمان زیادً به پردازنده اسنپدراگون ۸ نسل ۴ تجهیزخواهد شد.

گروه صنعتی ایران ماشین شرایط فروش دنا پلاس اتوماتیک آپشنال را برای اسفند ۱۴۰۲ خبرداد. این شرایط اختصاصی متقاضیان خرید ماشین در قالب سامانه یکپارچه است. متقاضیانی که در سامانه یکپارچه ثبت‌نام کرده‌اند و اسامی‌شان به‌گفتن قسمت دوم برتری‌های دنا پلاس اتوماتیک مربوط به بهار ۱۴۰۳ به این شرکت اظهار شده است، قادر به شرکت در بخشنامه فروش دنا پلاس اتوماتیک می باشند. ایران ماشین برای خبر‌رسانی به این گروه از متقاضیان، پیامکی را برای آن‌ها ارسال کرده است. این چنین اسامی مشتریان در سایت فروش اینترنتی ایران ماشین درج شده است.

شرایط فروش دنا پلاس اتوماتیک از روز پنجشنبه دهم اسفند ۱۴۰۲ اغاز شده است و تا روز یکشنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۲ در دسترس متقاضیان قرار دارد. این بخشنامه شامل دو قسمت فروش سریع و پیش‌فروش است. در قسمت فروش سریع، مشتریان می‌توانند این ماشین را با قیمت قطعی و موعد تحویل ۹۰ روز کاری در اختیار بگیرند. این چنین متقاضیان می‌توانند با اراعه ۵۰ درصد پیش پرداخت، در قسمت پیش‌فروش شرکت کنند و اتومبیل خود را در مرداد ۱۴۰۳ تحویل بگیرند. یقیناً شرایط پیش‌فروش دنا پلاس اتوماتیک فاقد سود شراکت و انصراف است. در جدول زیر این شرایط را برای شما شرح داده‌ایم:

شرایط فروش دنا پلاس اتوماتیک:

دنا پلاس اتوماتیک آپشنال همانند دیگر نسخه‌های این ماشین، به موتور EF7 توربوشارژر تجهیزاست. پیشرانه این ماشین حداکثر ۱۵۰ اسب‌بخار قوت و ۲۱۵ نیوتن‌متر گشتاور آزاد می‌کند. گیربکس شش سرعته دستی نیز ماموریت انتقال قوت را در این ماشین بر مسئولیت دارد. چهار کیسه هوا، سیستم کنترل پایداری، سنسور نور و باران، ایموبیلایزر، فرمان قابل تنظیم زاویه‌ای در دو جهت، صندلی عقب با ایزوفیکس، سیستم قطع سوخت خودکار، برف‌پاک‌کن ژله‌ای و آینه الکتروکرومیک از جمله تجهیزات این ماشین به شمار می‌آیند.

پیش‌ درآمد یا پیشایند (Prequel) به اثری ادبی، سینمایی یا تلویزیونی حرف های می‌بشود که داستان را پیش از وقوع قصه اثری دیگر روایت می‌کند و مفهومی روبه رو دنباله دارد. به گفتن نمونه، فیلم خوب، بد، زشت (۱۹۶۶) پیش‌درآمدی بر دو فیلم برای چند دلار زیاد تر (۱۹۶۵) و یک مشت دلار (۱۹۶۴) به‌شمار می‌آید. به طور کلی باید بدانید داستان‌های ادبی و سینمایی جلو می‌روال، اما نه همیشه؛ این یعنی در سینما نویسندگان بعضی اوقات برای تحکیم درام، آشکار کردن شخصیت‌ها و گسترش جهان‌ها، چند قدم به سمت عقب برمی‌دارند و به ماجراهای قدیمی که برای مخاطب تازه است می‌پردازند. اکنون ما در ویجیاتو می‌خواهیم به معارفه ۱۰ پیش درآمد سینمایی موفق در تاریخ سینما بپردازیم.

Wonka

فیلم پیش درآمد «Wonka» با بازی تیموتی شالامی به همان اندازه که با جهان «چارلی و کارخانه شکلات سازی» تیم برتون تفاوت دارد، به همان مقدار با فضای موزیکال نسخه سال ۱۹۷۱ این تاثییر با بازی جین وایلدر نیز تفاوت دارد. اما مسئله اینجاست که روی فهمیدن هر کدام از آن‌ها تاثییر می‌گذارد. کارگردان بریتانیایی پل کینگ، که با خرس پدینگتون در رادار دقت همه قرار دارد، با همان ترفندی که پدینگتون روایت کرد، اغاز به روایت داساتان یک مرد جوان در دنیایی غیر دوستانه می‌کند.

تیموتی شالامی در این پیش درآمد عکس یک جادوگر و رویاپرداز را تشکیل می‌کند که تا این مدت از مرز جنون عبور نکرده است. به این علت او تازه خود را در تجارت شیرینی پزی کشف می‌کند و با شکلات سازان رقیب (یا بهتر است بگوییم با عناصر جنایتکار) مبارزه می‌کند. در نتیجه وانکا یک پیش درآمد رنگارنگ و شیرین با انرژی آثار قدیمی و موزیکال هالیوود است؛ و از همه بهتر علتگسترس این داستان برای مخاطب می‌بشود.

Star Wars: Episode I – The Phantom Menace

اگر با جهان جنگ ستارگان جورج لوکاس آشنایی داشته باشید، بعد می‌دانید که معماری روایی جنگ ستارگان بر پایه پیش درآمدها یا بهتر است بگوییم کل سه‌گانه پیش درآمد آن است. اما در حماسه اغاز شده توسط «جنگ ستارگان: تکه اول – تهدید شبح» می بود که جورج لوکاس همه توان خود را به سمت خلق یک جهان دارای اتصال به کار گرفت. این یعنی او به طور موثر یک فیلم کالت را بدون حق نادرست تشکیل کرد.

هرچند احتمالا این سه‌گانه پیش درآمد از نگاه برخی مخاطبان و کارشناسان به پای سه فیلم اول آن نمی‌رسد، اما نمی‌توان قوت قصه‌گویی لوکاس در این پیش‌ درآمد‌ها را نادیده گرفت. باید به این مسئله دقت داشت که در این پیش درآمد‌ها تقابل بین خیر و شر در مقیاس باورنکردنی هالیوودی اراعه می‌بشود و روایت کاملاً پیچیده و قابل دقت است. در نتیجه با وجود همه شک و تردیدهای طرفداران، این تا این مدت هم مثالای شگفت انگیز از ترکیب عناصر سینمای قدیم و تازه است.

The Good, the Bad and the Ugly

همه نمی‌دانند که آخرین فیلم سه‌گانه دلار سرجیو لئونه یک پیش درآمد است و داستان آن قبل از وقایع فیلم «A Fistful of Dollars» اتفاق می‌افتد. با مقداری دقت می‌توان دید که در آن فیلم لئونه سنگ قبری با تاریخ مرگ در سال ۱۸۷۳ را مشخص می کند. سپس در همان مکان، جنگ داخلی بین شمال و جنوب در خوب بد زشت، که به سال ۱۸۶۲ باز می‌گردد، در جریان است. با این حال، این تفاوت‌های وقتی چندان مهم نیستند و مطرح روی درهم آمیختگی آنها متمرکز نیست. اما این مدل از روایت مشخص می کند که لئونه به جستوجو گسترش پنهای روایت داستان قهرمانش بوده است.

اما باید بدانید که سومین وسترن اسپاگتی لئونه در سه‌گانه دلار کاملاً جدا گانه است؛ این فیلم با همه نکات ریز و درشت خود نفس حماسی خاصی دارد که با حماسه‌های هومر قابل قیاس است و قهرمان بی‌نام آن با بازی کلینت ایستوود که به جستوجو ذخیره‌ای پول می‌گردد به ضدقهرمان نمادین مهم سینمای دهه ۶۰ میلادی تبدیل می‌بشود.

Prey

پیش درآمد موفق فیلم «Predator» در ابتدا هم آن فیلم قدیمی و هم ژانر مورد نظر خودش را تازه کرد و بینندگان را در سال ۱۷۱۹ میلادی غرق مبارزه شکار و شکارچی فضایی در زندگی سرخپوستان کومانچی ساکن دشت‌های بزرگ آمریکا کرد. به این علت، دیگر خبری از مسلسل، سربازان عضلانی و آرنولد شوارتزنگر نیست. در نتیجه فقط سرخپوستان تاماهاک، باتلاق‌های متحرک و توانایی طبیعی مردم بومی در برار شکار است که به چشم می‌آید.

یقیناً قبل از تشکیل و نمایش این پیش‌درآمد به کارگردانی دن تراختنبرگ، اساطیر Predator قبلاً با شهرهای بتنی، اهرام آزتک و آزمایشگاه‌های مخفی فرسوده شده آزمایش شده می بود، اما این تحول فیلمنامه‌ و زمان روایت از آینده به قبل مطابق با اولین و موفق‌ترین نسخه این فرنچایز می بود. این فکر که یک جنگنده بیگانه زمان‌ها قبل از قرن بیستم از زمین بازدید کرده است، کاملا مناسب و قانع کننده به نظر می‌رسد. دلنشین است بدانید در روز‌های تازه دنباله این پیش درآمد نیز چراغ سبز دریافت کرده است.

The Hobbit: An Unexpected Journey

از زمان آخر اولین سه‌گانه پیتر جکسون از سرزمین میانه، ماجراجویی‌های فانتزی در هالیوود به وضوح کمیاب شده است. اما در سال ۲۰۱۲، استاد نیوزلندی برگشت و شصت سال قبل از رویدادهای مهم سه‌گانه ارباب حلقه‌ها را روایت کرد. در واقع در مرکز این پیش درآمد شخصیت بیلبو بگینز قرار دارد که برای برادرزاده‌اش فرودو کمپین طویل‌زمان خود را یک سفر اختصاصی توصیف می‌کند، جایی که شاهکارهای باورنکردنی نیز وجود داشت.

ماجراجویی بیلبو شامل سفر به کوهستان‌های مخوف، جستجو برای گنجینه طلا و ملاقات با اژدهایی به نام اسماگ است. دنباله‌های اولین تکه هابیت به‌طور محسوسی سطح قصه‌گویی را به سمت نمایش اکشن‌های بزرگ افت دادند (مخصوصاً تکه آخر)، اما به نظر می‌رسد تکه اول، با پیش‌بینی ماجراجویانه‌اش از ماجراجویی و اسطوره‌شناسی محکم، هم چنان مورد علاقه تعداد بسیاری است. با همه فراز و فرود‌های ممکن در این سه‌گانه، این پیش درآمد یک نوستالژی غیرقابل مهاری برای سرزمین میانه و هواداران آن است.

X-Men: First Class

اولین سه‌گانه سینمایی درمورد تیمی از ابرقهرمانان جهش یافته تاثیرگذارترین نتیجه را برای مخاطبان نداشت؛ برای مثال فیلم «آخرین ایستادگی» مورد انتقاد قرار گرفت و علتآخر این فرنچایز شد. اما در سال ۲۰۱۱، فاکس قرن بیستم تصمیم گرفت جهان سینمایی خود حوالی مردان ایکس را اصلاح کند، آنها برای مدتی درام شخصی ولورین را مورد دقت قرار دادند، وبا ترک کرد داستان‌های این شخصیت نیز داخل روایت پیش درآمدهای سینمایی و نمایش دوران تنش هسته‌ای بین ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی شدند.

بعد از آن می بود که دوستی دو شخصیت چارلز فرانسیس اگزاویر معروف به پروفسور ایکس و مگنیتو شکل گرفت و این دوستی زیاد آرام و دلنشین به خصومت آشکار تبدیل شد. یقیناً نقطه قوت فیلم X-Men: First Class مبارزه پویا خیر و شر و یقیناً نمایش شخصیت‌های قوی می بود. برای مثال اتحاد جیمز مک آوی و مایکل فاسبندر به حق به گفتن یک پیروزی در مرکز بازیگران این فیلم در نظر گرفته شد. باید بدانید که فیلم پیش درآمد «کلاس اول» این فرنچایز را برانگیخت و یک توجیه خوب و کاملاً منطقی برای همه نبردهای بعدی اراعه داد.

Pearl

کارگردان کم‌تر شناخته شده آثار ترسناک کوچک، یعنی تای وست تنها در یک سال یک فرنچایز ترسناک نزدیک خلق کرد. اگر فیلم اسلشر «X» در محیط دهه ۷۰ میلادی غوطه‌ور می بود و می‌او گفت که چطور جوانان در چنگال قاتلان پیر محافظه کار می‌افتند، فیلم پیش درآمد «Pearl» به سال‌های اولیه همان پیرزن قاتل آن فیلم با بازی میا گوت دقت می‌کند. ما در این پیش درآمد حوالی همه گیری آنفولانزای ۱۹۱۸، رویاهای برآورده نشده برای تبدیل شدن به یک رقصنده، و چرخه ای از احساسات محافظه کارانه که تقریباً ارثی است، نکاتی را مشاهده می‌کنیم.

به این علت شخصیت روان پریش این فیلم پیش درآمد، که توسط مادرش مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد، تبدیل به یک کپی وحشتناک از او می‌بشود. این نقاشی فقط به گفتن مکمل فیلم نیست، بلکه برای گسترش جهان و زیبایی شناسی یک شخصیت و تفکر نیز کار می‌کند. به این علت می‌توان این فیلم را یک کابوس شوم برای پرداخت و معارفه یک شخصیت مخوف دانست.

Bumblebee

با هر سری تازه از دنباله‌های فرنچایز «تبدیل شوندگان»، تماشاگر به طرزی تقدیرگرایانه از این حقیقت که دیگر یک فیلم خوب از این جهان داستانی هیچ زمان تکرار نخواهد شد، نومید‌تر می‌شد. اما چرا؟ چون کشمکش بین اتوبات‌ها و دسپتیکان‌ها در دستان مایکل بی و دیگر فیلمسازان به آثاری شلوغ و پر از اکشن‌های تشکیل شده با نمود‌های بصری تبدیل شده می بود. اما در سال ۲۰۱۸، نوعی معجزه اتفاق افتاد؛ کافی می بود مدیران فرنچایز را در دستان درست قرار دهند و آن را در مسیر تشکیل یک پیش درآمد یا اسپین آف رها کنند.

فیلم بامبلبی داستان را به دهه ۸۰ میلادی بازگرداند، وقتی که ربات بیگانه بامبلبی توسط آپتیموس پرایم به زمین فرستاده شد تا در آنجا پایگاهی بسازد و از سیاره در برابر دسپتیکان‌ها محافظت کند. نتیجه این رویکرد آن می بود که ما با محیط مناسب، قهرمانی جوان به نام چارلی با بازی هایلی استاینفلد و روح خانوادگی علمی تخیلی اثری چون ای‌تی روبرو شدیم که جانی تازه به این فرنچایز دمید. این فیلم پیش درآمد اکشن متعادلی دارد که با طنز و معارفه شخصیت‌های تازه دقیقاً همسو شده است و به مخاطب شور حال خاصی می‌دهد.

Indiana Jones and the Temple of Doom

همانند فیلم «خوب، بد و زشت»، همه بلافاصله فهمید نشدند که دنباله فیلم اسپیلبرگ درمورد باستان شناس معروف ایندیانا جونز یک پیش درآمد است. در حالی که داستان فیلم «مهاجمان صندوق گمشده» در سال ۱۹۳۶ اتفاق افتاده می بود، ماجراهای فیلم معبد مرگ یک سال قبل از آن اتفاق افتاد.

اما این فیلم دوم فرنچایز ایندیانا جونز نسبت به اولین فیلم نکات متناقض تری دارد؛ برای مثال فضا به سمت تاریکی مطلق غلیظ شده است، فرقه‌های مذهبی، بردگی کودکان و قربانی کردن در اطراف این قصه وجود دارد، و نازی‌های کاریکاتور شده فیلم اول با فرقه‌های هندی جانشین شده‌اند. اما جذابیت ایندیانا جونز در هیچ کجا ناپدید نشده، در واقع از سکانس روی پل ویران و تعقیب و گریز روی گاری معدن تا این مدت حس یک جاذبه ماجراجویی درجه یک را به شما می‌دهد.

The Godfather Part II

اگر حقیقت را بخواهید، به طور رسمی این فیلم دنباله حماسه گانگستری فرانسیس فورد کاپولا است. از این قبل، ما سرنوشت شخصیت آل پاچینو در نقش مایکل کورلئونه و نزول آرام او به دنیای تجارت جنایی را جستوجو می کنیم. اما در این فیلم ماندگار حقیقت‌های مدرن با صحنه‌هایی از قبل آمیخته شده‌اند و در نتیجه یک خط داستانی جدا گانه را شکل خواهند داد.

در این فیلم رابرت دنیرو تصویری از ویتو کورلئونه جوان، سازنده امپراتوری جنایتکاری که صعود خود را در سال ۱۹۱۷ اغاز کرد، مجسم می‌کند. ما ثمرات آن را از مطرح داستانی اولین «پدرخوانده» می‌دانیم. به طور کلی فرمول کاپولا در این فیلم جادویی می بود، فقط ملزوم می بود خط شکننده بین پیش درآمد و دنباله اشکار بشود و خط دراماتیک پدران و پسران تحکیم بشود. و اکنون دومین «پدرخوانده« گفتن بهترین پیش درآمد تاریخ سینما را دارد، عنوانی که اتفاقاً کاملاً با لیاقت این تاثییر است.

ماه مارس با افزایش سهام شرکت‌های حوزه فناوری اغاز شد و اکنون سهام تعداد بسیاری از شرکت‌ها به نقطه عطف جدیدی دست یافته است. ازجمله این شرکت‌ها می‌توان به انویدیا اشاره کرد که برای اولین‌بار، قیمت آن بالای رقم ۲ تریلیون دلار بسته شده است.

مطابق گزارش رویترز، بعد از این که شرکت Dell که سرورهای پیشرفته تجهیزبه پردازه‌های انویدیا را می‌فروشد، اخیراً پیش‌بینی خوش‌بینانه‌ای را نسبت به فروش خود اظهار کرده می بود، سهام انویدیا ۴ درصد افزایش یافت. اکنون، سهام این شرکت با قیمت ۷۵۵.۵۰ یورو به ازای هر سهم خرید وفروش می‌بشود.

انویدیا در تعقیب مایکروسافت و اپل

با این شرایط، قیمت بازار انویدیا اکنون ۲.۰۶ تریلیون دلار است. به این علت غول حوزه تراشه‌سازی بعد از مایکروسافت (با قیمت بازار ۳.۰۹ تریلیون دلاری) و اپل (با قیمت بازار ۲.۷۷ تریلیون دلاری) سومین شرکت مورد قیمت وال استریت محسوب می‌بشود.

سهام Dell نیز تا ۳۸ درصد افزایش یافته است تا قیمت این شرکت به بیشترین حد خود برسد. سهام شرکت Super Micro Computer که سرورهای ساخته‌شده با تراشه‌های انویدیا را به فروش می‌رساند نیز ۴.۵ درصد افزایش یافته است.

انویدیا اکنون نزدیک به ۸۰ درصد از بازار تراشه‌های هوش مصنوعی پیشرفته را در اختیار دارد و مشتریان آن شامل OpenAI، خالق ChatGPT، مایکروسافت، متا و آلفابت می‌بشود که در بازار نوظهور هوش مصنوعی در حال رقابت با یکدیگر می باشند.

سهام این شرکت این چنین اخیراً به پرمعامله‌ترین سهام وال استریت از نظر قیمت تبدیل شده و در این عرصه تسلا را پشت‌سر گذاشته است. اندوخته‌گذاران طی ۳۰ دوره قبل، به‌طور میانگین ۳۶ میلیارد دلار از سهام انوید‌یا را خرید وفروش کرده‌اند، در حالی که این مقدار برای تسلا ۲۱ میلیارد دلار بوده است. در همین رابطه، معامله های انویدیا در روز جمعه به قیمت ۳۸ میلیارد دلار رسیده است.

قیمت سهام انویدیا که سال قبل میلادی بیشتر از سه برابر افزایش یافته می بود، تا بحال در سال ۲۰۲۴، ۶۶ درصد افزایش یافته است. ماه قبل نیز قیمت بازار این شرکت از آمازون و آلفابت پیشی گرفت.

تلسکوپ رادیویی موریانگ در پارکز، در این عکس از نیو ساوت ولز، استرالیا، به ماه کامل نگاه می‌کند.

در عکس روز ناسا چه می‌بینیم؟

این دیش ۶۴ متری غرق در نور مهتاب، سیگنال‌های رادیویی ضعیفی از اودیسیوس دریافت می‌کند که ۲۲ فوریه در نزدیک به ۳۰۰ کیلومتری قطب جنوبی ماه فرود آمد‌.

فرود اودیسیوس نشان‌دهنده اولین فرود ایالات‌متحده روی ماه از زمان مأموریت آپولو ۱۷ در سال ۱۹۷۲ است.

جهت اودیسیوس در سطح ماه به‌طوری است که مانع از دریافت سیگنال‌های آن از زمین می‌بشود. اما حساسیت دیش بزرگ تلسکوپ پارکس، دریافت داده‌های آن از سطح ماه را به‌طور قابل‌توجهی بهبود بخشید.

یقیناً دیش رادیویی تلسکوپ پارکس به‌علت دریافت سیگنال‌های تلویزیونی از ماه در طول مأموریت آپولو ۱۱ در سال ۱۹۶۹ مشهور شد و به ساکنان سیاره زمین اجازه داد اولین راهپیمایی در ماه را تماشا کنند.

به‌تازگی برخی منبع های اظهار کرده بودند که سامسونگ امکان پذیر اتفاقات سالانه آنپکد (Unpacked) خود را در اغاز ماه جولای برگزار خواهد کرد که در آن ناظر معارفه تلفنهای تاشو تازه گلکسی زد فلیپ ۶ و زد فولد ۶ خواهیم می بود. اکنون منبع فرد دیگر از کره جنوبی نیز تایید کرده که اتفاقات سامسونگ در اغاز تا اواسط ماه جولای (تیرماه ۱۴۰۳) برگزار خواهد شد.

به این علت اگر ادعای این گزارش صحت داشته باشد، اتفاقات گلکسی Unpacked سامسونگ نزدیک به دو هفته سریعتر نسبت به سال قبل برگزار خواهد شد. سال قبل میلادی، کره‌ای‌ها اتفاقات خود را در تاریخ ۲۶ ژوئیه برگزار کرده بودند اما امسال به گمان زیاد نزدیک به ۱۲ ژوئیه (۲۲ تیر) ناظر این اتفاقات هستیم.

محل برگزاری اتفاقات گلکسی آنپکد

در این گزارش این چنین ادعا شده که سامسونگ تصمیم دارد اتفاقات خود را در شهر پاریس برگزار کند. سامسونگ انگار با تاشوهای تازه خود تصمیم دارد که بازار اروپا را مقصد قرار دهد و به همین علت می‌خواهد اتفاقات گلکسی Unpacked بعدی خود را قبل از اغاز بازی‌های المپیک پاریس در ۲۶ ژوئیه برگزار کند. غول فناوری مستقر در کره جنوبی انگار تصمیم دارد تا جای خالی تولیدکنندگان تلفنهای هوشمند چینی را در بازار اروپا پر کند.

طی روزهای قبل ناظر رندرهایی از گلکسی زد فولد ۶ و گلکسی زد فلیپ ۶ بودیم که طراحی این دو دستگاه را نشان می‌دادند. علاوه بر این، گزارش تازه ادعا می‌کند که امسال هیچ فرم فاکتور تاشو یا چرخشی جدیدی از سامسونگ وجود نخواهد داشت، اما گمان وجود گلکسی رینگ در اتفاقات وجود دارد.

روز قبل ناظر انتشار کردن اولین رندرهای گلکسی زد فولد ۶ بودیم و اکنون نوبت به دیگر گوشی تاشو سامسونگ رسیده است. طراحی احتمالی گلکسی زد فلیپ ۶ سامسونگ در رندرهای جدیدی به نمایش گذاشته شده است که در آن‌ها ناظر تغییرات جزئی هستیم.

سال قبل میلادی، سامسونگ گوشی تاشو صدفی خود، یعنی گلکسی زد فلیپ ۵ را با تغییرات قابل‌توجهی ازجمله نمایشگر بیرونی بزرگ‌تر و لولای بهبودیافته معارفه کرد. اکنون مطابق رندرهای منتشرشده، به‌نظر می‌رسد که کره‌ای‌ها در سال جاری به‌جای تغییرات عمده، روی اصلاح طراحی گوشی خود تمرکز می‌کنند.

تغییرات و مشخصات گلکسی زد فلیپ ۶

مطابق گزارش‌ها، ابعاد زد فلیپ ۶ در زمان بازشدن به ۱۶۵.۰ در ۷۱.۷ در ۷.۴ میلی‌متر می‌رسد که این مقدار در نسل قبلی ۱۶۵.۱ در ۷۱.۹ در ۶.۹ میلی‌متر است. سامسونگ به گمان زیادً با افزایش ضخامت دستگاه، تصمیم دارد از باتری بزرگ‌تری در آن منفعت گیری کند. در همین رابطه، در برخی گزارش‌ها به باتری ۴۰۰۰ میلی‌آمپرساعتی (۳۰۰ میلی‌آمپرساعت زیاد تر نسبت به مدل قبل) اشاره شده است.

نمایشگر داخلی گلکسی زد فلیپ ۶ نیز انگارً همان اندازه ۶.۷ اینچی قبلی خود را نگه داری خواهد کرد. درمورد نمایشگر بیرونی دستگاه هرچند در گزارش‌ها به وجود یک پنل ۳.۹ اینچی اشاره شده می بود، اما مطابق این رندرها، به‌نظر می‌رسد که همان اندازه ۳.۴ اینچی اسبق را خواهد داشت.

بااین‌حال، انتظار می‌رود تا دوربین مهم گوشی یک سنسور ۵۰ مگاپیکسلی باشد که نسبت به سنسور ۱۲ مگاپیکسلی نسل‌های قبلی یک ارتقاء قابل‌دقت محسوب می‌بشود. در رابطه سنسور فوق عریض دستگاه هیچ خبری وجود ندارد و تا این مدت نمی‌توان انتظار داشت که زد فلیپ ۶ به دوبین تله‌فوتو تجهیزبشود.

درنهایت، مطابق ویدیو و رندرهایی که در بالا آورده‌ایم؛ گلکسی زد فلیپ ۶ در دو رنگ اسطوخودوس و سبز نعنایی اراعه خواهد شد.

سامسونگ به گمان زیادً مطابق معمول گلکسی زد ‌‌‌‌فلیپ ‌‌‌۶ و زد فولد ۶ را در ماه آگوست (مرداد-شهریور) معارفه خواهد کرد. این چنین این گمان وجود دارد که سامسونگ نسخه ارزان گلکسی زد فولد ۶ را اواخر سال ۲۰۲۴ اراعه می‌کند.

یک استارتاپ مستقر در سانفرانسیسکو به‌نام Writer روی گسترش یک مدل هوش مصنوعی کار می‌کند که می‌تواند برای تصاویر گوناگون، در سریع‌ترین زمان، محتوای متنی تهیه کند.

وب‌سایت‌های فروشگاهی می‌توانند در آینده نزدیک از طریق این مدل هوش مصنوعی که Palmyra-Vision نام دارد، محتواهای متنی را برای تصاویر محصولات و کالاهای خود در اختیار داشته باشند. در واقع این مدل هوش مصنوعی، عکس محصولات را دریافت می‌کند و برای هر محصول محتوای متنی تهیه می‌کند. این چنین می‌تواند به‌صورت خودکار با بازدید نقاط کلیدی نمودارها، محتوای تحلیلی و متنی مرتبط با آن نمودار را نیز بنویسد.

این مدل هوش مصنوعی کاربردهای بسیاری دارد. به‌گفتن مثال، یک شرکت داروسازی می‌تواند از Palmyra-Vision برای بازدید خودکار انطباق با تأییدیه‌ FDA منفعت گیری کند و یقین بشود که آیا یک محصول مطابق با مقررات FDA است یا خیر.

این چنین می‌تواند یادداشت‌های دست‌نویس را به متن تبدیل کرده و در صورت نیاز آنها را تحلیل و حتی خلاصه‌سازی کند.

هوش مصنوعی تازه این استارتاپ کالیفرنیایی عکس را به متن تبدیل می‌کند

استارتاپ Writer مستقر در سانفرانسیسکو، روی گسترش هوش مصنوعی مولدی کار می‌کند که قابلیت‌های جدیدی را در اختیار کاربران قرار می‌دهد. این شرکت ویژگی جدیدی را برای مدل Palmyra خود معارفه کرده است که می‌تواند از تصاویر گوناگون از جمله نمودارها، محتوای متنی تشکیل ‌کند. این مدل تازه تحت گفتن Palmyra-Vision از سوی این استارتاپ نامگذاری شده است.

«می حبیب»، یکی از بنیانگذاران و مدیرعامل شرکت Writer می‌گوید آن‌ها تصمیمی استراتژیک برای تمرکز بر تشکیل محتوای چندوجهی گرفته‌اند و توانایی تشکیل متن از تصاویر نیز، بخشی از این استراتژی است. حبیب می‌گوید: «ما روی ورودی چندوجهی تمرکز می کنیم، اما خروجی متنی و تشکیل محتوای متنی برای ما اهمیت اختصاصی‌ای دارد.»

نسخه خاص جاری روی تشکیل محتوای متنی از انواع تصاویر تمرکز دارد و در آینده به گمان زیادً قابلیت‌های بیشتری به آن اضافه خواهد شد.

حبیب می‌گوید که منفعت گیری از این ابزارها، بدون وجود و بازدید انسانی پیشنهاد نمی‌بشود. او معتقد است کاملاً الزامی است که اپراتور انسانی بر فعالیت هوش مصنوعی نظارت داشته باشد.