آرکتایپ یا کهن الگو؛ افکار و حرکت ما چطور شکل میگیرند؟_سیاه پوش
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش
میدانید آرکتایپ چیست؟ آرکتایپ یا کهن الگو نمادهایی می باشند که افکار و حرکت ما را شکل خواهند داد. کارل یونگ، روانپزشک معروف سوئیسی، معتقد می بود که این کهنالگوها شکلهای باستانی دانش فطری بشرند که از اجدادمان به ما منتقل شدهاند. هرآنچه ملزوم است درمورد انواع آرکتایپ و مفاهیم هرکدام بدانید، در این مقاله خواهید خواند. با ما همراه باشید.
نظریه کارل یونگ درمورد آرکتایپها
کهنالگوهای کارل یونگ نمادها یا الگوهایی می باشند که در ناخودآگاه جمعی همه انسانها وجود دارند. این کهنالگوها ذاتی و ارثی می باشند و افکار و احساسات و رفتارهای ما را شکل خواهند داد. یونگ معتقد می بود که با فهمیدن این کهنالگوها میتوانیم بینشی به احوالات درونیمان اشکار کنیم و خودمان و دیگران را بهتر بشناسیم.
کهنالگوهای مهم یونگ پرسونا، سایه، آنیما/آنیموس و خود می باشند. پرسونا نقابی است که در موقعیتهای اجتماعی گوناگون بر چهره میزنیم، در حالی که سایه گویای جنبههای سرکوبشده یا نهان شخصیت ماست. آنیما و آنیموس حکایت از جنبههای زنانه و مردانه شخصیت ما دارند و کهنالگوی خود در واقع همان خود واقعی ماست.
کهنالگوهای یونگ در عرصههای تعبیر خواب، برسی شخصیت و روانکاوری زیاد اثرگذار بودهاند. با شناسایی و کاوش این کهنالگوها افراد میتوانند انگیزههای ناخودآگاه خود را زیاد بهتر فهمیدن کنند و برای افزایش خودآگاهی و رشد و گسترش فردی تلاش کنند.
آرکتایپهای مهم
۱. پرسونا
کهنالگوی پرسونا بیانگر نحوه نشاندادن خودمان به جهان است. «persona» برگرفته از واژهای لاتین بهمعنی نقاب و نشانگر نقابهای اجتماعی مختلفی است که ما نزد افراد گوناگون و در موقعیتهای گوناگون به طور میزنیم. کودکان در دوره رشد یاد میگیرند که برای مطابقت با انتظارات گوناگون و هنجارهای جامعه باید به روشهای خاصی حرکت کنند. همه خواستهها و احساسات سرکوبشدهای که زیر این نقاب نهان میکنیم، در واقع مربوط به این کهنالگوست. بهعبارت بهتر، پرسونا همان نقابی است که شامل همه انگیزهها و احساسات اولیهای میبشود که از نظر اجتماعی پذیرفتنی نیستند.
گرچه کهنالگوی پرسونا به افراد اجازه میدهد تا با دنیای اطراف خود و جامعهای که در آن زندگی میکنند سازگار شوند، امکان پذیر علتبشود افراد خود واقعیشان را از یاد ببرند و تبدیل به فردی دیگر شوند.
۲. سایه
سایه کهنالگویی است که از غرایز جنسی مربوط به زندگی راه اندازی شده است. آن قسمت از ضمیر ناخودآگاه ما که مربوط به ایدههای سرکوبشده، ضعفها، امیال، غرایز و کاستیها است، به این کهنالگو برمیگردد.
سایه از کوششهای ما برای انطباق با هنجارها و انتظارات فرهنگی شکل میگیرد. این کهنالگو شامل همه چیزهایی است که نهتنها برای جامعه، بلکه برای خود فرد نیز پذیرفتنی نیستند. بهنظر یونگ این کهنالگو طبق معمول در رؤیاها و فانتزیهای افراد ظاهر میبشود و امکان پذیر شکلهای مختلفی به خود بگیرد. سایه بهگفتن قسمت تاریک روان افراد توصیف میبشود و نمایانگر آشوبها، وحشیگریها و ناشناختنیها است. یونگ معتقد می بود که تمایلات نهان مربوط به کهنالگوی سایه درون همه ما کموبیش وجود دارد.
۳. آنیما و آنیموس
کهنالگوهای آنیما و آنیموس نمایانگر ویژگیهای مردانه و زنانهای می باشند که فارغ از جنسیت فرد، در همه وجود دارند. طبق معمول وقتی که افراد هویت جنسیتی خود را میسازند، تمایل دارند ویژگیهای شخصیتی مرتبط با جنس ناموافق را در وجودشان سرکوب کنند. گرچه این ویژگیها سرکوب خواهد شد و نهان میهمانند، بخشی از شخصیت هر فردند و بهگفتن کهن الگوی مردانه آنیموس در زنان یا کهن الگوی زنانه آنیما در مردان تشکیل خواهد شد. اگر رمان «غرور و تعصب» تاثییر جین آستین را خوانده باشید، بهتر میتوانید این مفاهیم را فهمیدن کنید؛ کهنالگوی آنیما آقای دارسی در این رمان نشان داده شده است.
افراد میتوانند با شناخت زیاد تر کهن الگوهای زنانه و مردانه فهمیدن عمیقتری از خود و روابط خود با دیگران به دست آورند. دقت به این مسئله مهم است که آنیموس و آنیما هویتهای ثابتی نیستند، بلکه جنبههای در حال تکامل رواناند.
۴. خود
خود کهنالگویی است که از ناخودآگاه و آگاهی یکپارچه ما حکایت دارد. یونگ آرکتایپ خود را بهصورت دایره، مربع یا ماندالا (دایرهای حاوی پیکره خدایان و اشکال هندسی) نشان میداد.
خود از طریق فرایندی بهنام فردیت خلق میبشود که در آن جنبههای گوناگون شخصیت ادغام خواهد شد. یونگ معتقد می بود که ناهماهنگی بین ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه و امکان پذیر تبدیل مشکلات روانی بشود و آگاهیداشتن به این ناسازگاریها و گنجاندن آنها در هوشیاری آگاهانه قسمت مهمی از فرایند فردیت محسوب میبشود.
آرکتایپ های زنانه
آرکتایپ زنان حاوی ۷ کهنالگوست که هرکدام ویژگیهای خاص خودشان را دارند. کهن الگو های زنان عبارتاند از:
- دیمیتر؛
- هرا؛
- پرسفون؛
- آرتمیس؛
- هستیا؛
- آفرودیت؛
- آرکتایپ آتنا.
آرکتایپ های مردانه
یونگ کهن الگو های مردانه را به ۸ دسته تقسیم کرده است. ۸ آرکتایپ مردان عبارتاند از:
- زئوس؛
- پوزیدون؛
- هادس؛
- آپولو؛
- هرمس؛
- آرس؛
- دیونیسوس؛
- هفائستوس.
دیگر آرکتایپها
یونگ معتقد می بود که تعداد کهنالگوهای حاضر ثابت نیستند و امکان پذیر کهنالگوهای گوناگون با هم ترکیب شوند و کهنالگوهای جدیدی همانند پدر (شخصیتی سختگیر و قوی)، قهرمان (پهلوان، دفاع کننده یا نجاتدهنده) و فریبکار (دغلکار، دروغگو و مشکلساز) تشکیل کنند. نتیجه این تفکر این می بود که ۴ کهنالگوی مهم میتوانند در هم بیامیزند و ۱۲ حالت کهنالگویی را تشکیل کنند. ۱۲ کهن الگوی یونگ عبارتاند از:
- حاکم (Ruler)؛
- حکیم (Sage)؛
- معصوم (innocent)؛
- کاوشگر (Explorer)؛
- آشوبگر (rebel)؛
- قهرمان (Hero)؛
- جادوگر (Wizard)؛
- دلقک (Jester)؛
- یتیم (Orphan)؛
- عاشق (Lover)؛
- مواظب (Caregiver)؛
- خالق/هنرمند (Creator/artist).
برای آشنایی زیاد تر با این کهنالگوها شرح کوتاهی از هرکدام را در قالب جدول زیر برایتان آماده کردهایم:
آرکتایپ |
شرح |
معصوم |
بهجستوجو امنیت و خوشبختی است و میخواهد از صدمهها و کارهای نادرست رهایی یابد. |
یتیم |
بهجستوجو پیوندها و تعلقات است و برای صمیمیت و ربط با دیگران قیمت قائل است. |
قهرمان |
میخواهد قیمت خود را از طریق عمل های شجاعانه و چالشهای دشوار ثابت کند. |
مواظب |
هدفش پشتیبانی به دیگران و محافظت از آنهاست و زیاد تر نیازهای دیگران را بر نیازهای خود ترجیح میدهد. |
کاوشگر |
بهجستوجو فهمیدن جهان و جایگاه خود در آن است و برای استقلال و آرزوهایش قیمت قائل است. |
آشوبگر |
بهجستوجو تحول ریشهای و برهمزدن حالت حاضر است و مایل است آنچه را کار نمیکند، از بین ببرد. |
عاشق |
بهجستوجو صمیمیت و تجربیاتی همانند عشق، رابطه و رضایت شخصی است. |
آفریننده |
هدفش خلق چیزی با قیمت ماندگار و شکلدادن به یک بینش است و برای اصالت و تخیل قیمت قائل است. |
دلقک |
بهجستوجو زندگی در لحظه و لذتبردن از حالت حاضر است و با شوخطبعی دیگران را شاد میکند. |
حکیم |
بهجستوجو حقیقت و فهمیدن جهان است و برای خرد و هوش قیمت قائل است. |
جادوگر |
تصمیم دارد رؤیاها را به حقیقت تبدیل و حقیقت را منقلب کند. |
حاکم |
همیشه بهجستوجو کنترلکردن شرایط است و میخواهد خانواده یا جامعهای مرفه و موفق تشکیل کند. |
روانشناسی یونگ در دوران مدرن
نظریههای یونگ تأثیر بسیاری بر حوزه روانشناسی تحلیلی داشتند که از آن بهگفتن روانشناسی یونگ یاد میبشود. اگرچه نظریههای او بهاندازه رویکرد روانپویایی فروید محبوب نشدند، ایدههایش اثرگذار بودند.
ایدههایی همانند تفاوت بین تیپهای شخصیتی برونگرا و درونگرا و تمایل افراد به اراعه نسخهای ایدئال از خود بهجای شخصیت واقعی، تبدیل تشکیل چندین آزمون کهن الگو در عرصه شخصیت شدهاند که امروزه نیز زیاد پرطرفدارند. تست کهن الگو فهمیدن عمیقتری از خود و رفتارهای خود برای افراد به ارمغان میآورد. با شناسایی و کاوش این کهنالگوها افراد میتوانند بینشی درمورد نقاط قوت، ضعف و پتانسیل رشد و گسترش شخصی خود به دست آورند.
تستهای شخصیتشناسی همانند مایرز-بریگز (MBTI) و انیاگرام به راه حلهای خاص خود از مفهوم کهنالگوهای یونگ منفعت گیری میکنند؛ برای مثال سیستم مایرز-بریگز ۱۶ تیپ شخصیتی گوناگون را معارفه میکند که هرکدام دارای مجموعهای از ویژگیها و گرایشها می باشند که میتوان آنها را با کهنالگوهای یونگ مرتبط کرد. انیاگرام نیز ۹ تیپ شخصیتی گوناگون را شناسایی میکند که هرکدام با کهنالگوی خاصی مطابقت دارند. با بازدید و شناخت این کهنالگوها میتوانیم فهمیدن عمیقتری از خود و دیگران به دست آوریم.
کلام آخر
شخصیت انسان مفهومی پیچیده و چندوجهی است که در طول تاریخ پژوهشهای گستردهای درمورد آن انجام شده است. بااینحال کهنالگوهای یونگ دیدگاه منحصربهفردی در فهمیدن جنبههای گوناگون شخصیت انسان اراعه کردهاند.
در این مقاله آرکتایپهای یونگ را به شما معارفه کردیم. چه نظری درمورد این کهنالگوها دارید؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان به اشتراک بگذارید.
در افسردگی غم به لایههای عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و حرکت شما بهوجود میآورد. اگر حس افسردگی دارید، حتما با پشتیبانی یک روانشناس متخصص مشکل را ریشهیابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ربط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.
به پشتیبانی زبان بدن، ناگفتهها را بگویید و بشنوید
دسته بندی مطالب