انجام به‌موقع تکالیف با کمک والدین کنترل گر

والدین کنترل گر؛ نشانه‌ها، معایب و مزایای فرزندپروری هلیکوپتری_سیاه پوش


نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

یکی از روشهای تربیتی که امروزه هم زیاد رایج شده، فرزندپروری هلیکوپتری است. در این شیوه تربیتی والدین همانند هلیکوپتر در حال پرواز مدام در حال کنترل حرکات فرزندشان می باشند و خودشان را در همه جنبه‌های زندگی فرزندشان دخیل می‌کنند. در این مقاله درمورد ویژگی‌های والدین کنترل گر و جوانب مثبت و منفی این شیوه تربیتی می‌گوییم. با ما همراه باشید.

نشانه های والدین هلیکوپتری

دکتر میچل رینولدز، روان‌شناس بالینی، می‌گوید: «والدین کنترل گر تمایل بیشتر از حدی برای محافظت از فرزندانشان دارند و مدام دلواپس آنها می باشند. زیاد تر اوقات برنامه‌های ریز و درشت فرزندشان را مدیریت می‌کنند و همیشه به‌جستوجو آن‌اند که همه‌چیز را برای فرزندشان راحت‌تر کنند.»

والدین هلیکوپتری بیشتر از حد محافظت‌کننده و کنترل‌گرند و دلنشین اینجاست که این نقش محافظ را مسئولیت و ماموریت خودشان می‌دانند. دکتر کارولین دایچ، نویسنده کتاب اختلالات اضطرابی می‌گوید: «والدین هلیکوپتری همیشه در روبه رو ازمایش ها و به‌اختصاصی پیروزی‌ها یا ناکامی‌های فرزندانشان خود را مسئول می‌دانند. این افراد به نقش پررنگ خود در زندگی فرزندشان زیاد افتخار می‌‌کنند و اعتقاد دارند که این شیوه فرزندپروری هیچ مشکلی ندارد.»

یکی دیگر از نشانه های والدین کنترل گر این است که زیاد تر اوقات حق انتخاب را از فرزندشان می‌گیرند، دوستان و فعالیت‌های روزانه فرزندشان را خودشان انتخاب می‌کنند، همیشه خودشان را داخل بازی بچه می‌کنند و اجازه نمی‌دهند فرزندشان مقداری با خودش خلوت کند و تنهایی سرگرم باشد.

علل رفتارهای کنترل‌گرانه والدین

۱. هراس از عواقب ناگوار

همه والدین دوست دارند فرزندشان همیشه شاد و موفق باشد، اما این ویژگی والدین کنترل گر است که همیشه از طردشدن فرزندش یا ناکامی‌خوردن او واهمه دارند و می‌خواهند به هر طریقی جلوی این اتفاقات ناگوار را بگیرند. گرچه ناکامی‌خوردن فرزند اتفاقی ازردهکننده است، همین اشتباهات کودک و چالش‌های گوناگون با اهمیت ترین عامل پیروزی افراد و افزایش تاب‌آوری آنها محسوب خواهد شد. والدین کنترل گر می‌خواهند از هر اتفاق ناگواری که در کمین فرزندشان است، پیشگیری کنند، در حالی که نمی‌دانند با این کار چه آسیبی به شخصیت فرزندشان می‌زنند.

۲. حس اضطراب

نگرانی در عرصه‌های گوناگون از جمله اقتصاد، بازار کار و مشکلات اجتماعی امکان پذیر والدین را وادار کند تا برای محافظت از فرزندشان مدام در زندگی او دخالت و به این نحو از او مراقبت کنند. این حس اضطراب و نگرانی امکان پذیر والدین را به این باور رساند که می‌توانند فرزندشان را از همه صدمه‌ها مصون بدارند، اما این باور درستی نیست.

۳. جبران بیشتر از حد

والدینی که در کودکی به آنها بی‌توجهی شده است یا آنها را نادیده گرفته‌اند امکان پذیر برای جبران این رفتارها بخواهند بیشتر از حد فرزندشان را کنترل کنند.

۴. تأثیرپذیری از والدین دیگر

بعضی اوقات برخی والدین با دیدن والدین هلیکوپتری دیگر و رفتارها و دقت‌های بیشتر از حد آنها، عذاب وجدان می‌گیرند و فکر می‌کنند خودشان والدین خوبی برای فرزندانشان نیستند و برای جبران رفتارهایشان را تحول خواهند داد و به والدین هلیکوپتری تبدیل خواهد شد.

تائیرات منفی رفتارهای والدین کنترل گر

تعداد بسیاری از والدین کنترل گر در ابتدا با مقصد مراقبت از فرزندشان و دقت به او این شیوه را در پیش می‌گیرند، اما به‌مرور زمان رفتارهای نظارتی آنها افزایش می‌یابد و می‌خواهند خودشان را در همه فعالیت‌های مربوط به فرزندشان دخالت بدهند. در این تکه از مقاله چند مورد از با اهمیت ترین تاثیرات والدین کنترل گر را می‌گوییم.

۱. افت اعتمادبه‌نفس و عزت‌نفس فرزند

مشکل مهم فرزندپروری بیشتر از حد کنترل‌گرانه این است که نتیجه‌ای معکوس می‌دهد. والدین کنترل گر مدام برای بهبود کارکرد فرزندشان در فعالیت‌های گوناگون مربوط به او دخالت می‌کند و انجام بیشتر از حد این کار این حس را به فرزندشان منتقل می‌کند که «والدینم به من مطمعن کافی برای انجام این کار را ندارند.» و اعتمادبه‌نفس کودک خدشه‌دار می‌بشود.

۲. تحکیم‌نشدن توانایی‌های مقابله‌ای فرزند

اگر قرار باشد والدین در همه ناکامی‌ها و لحظات ناگوار فرزندشان کنارش باشند یا برای پیشگیری از اتفاقات ناگوار مدام در حال انجام عمل های گوناگون باشند، بعد چه وقتی کودک یاد می‌گیرد که ناکامی‌هایش را فهمیدن کند، با آنها کنار بیاید و در پی تلاش برای پیشرفت‌کردن باشد؟ والدین هلیکوپتری مانع از تحکیم توانایی‌های مقابله‌ای در وجود فرزندشان خواهد شد. بر پایه پژوهشی که در سال ۲۰۱۸ انجام شد، والدینی که بیشتر از حد بر رفتارها و فعالیت‌های فرزندشان نظارت می‌کنند، توانایی شناسایی و تنظیم احساسات را از فرزندشان سلب می‌کنند.

۳. افزایش اضطراب فرزند

با دقت به پژوهشی که در مجله مطالعات کودک و خانواده انتشار شده است، حرکت نظارتی بیشتر از حد والدین کنترل گر علتافزایش اضطراب و افسردگی کودکان می‌بشود.

۴. گسترش‌نیافتن توانایی‌های زندگی

امکان پذیر والدینی که همیشه آماده‌اند تا بند کفش‌های فرزندشان را ببندند، بشقاب غذاخوری او را جمع کنند، اتاقش را مرتب کنند و مواظب انجام تکالیف به‌موقع او باشند، در ظاهر والدینی همراه و حمایتکننده به‌نظر همراه شوند، اما در حقیقت کنترل‌گری بیشتر از حد آنها مانع جدا گانه‌شدن و یادگیری توانایی‌های زندگی فرزندشان می‌بشود.

۵. ممانعت از خودکارآمدی فرزند

والدین هلیکوپتری به‌جای این که روش درست دفاع‌کردن از خود را به فرزندشان آموزش بدهند، خودشان داخل عمل خواهد شد و از او دفاع می‌کنند. آیا این والدین در همه مرحله های زندگی فرزندشان کنارش خواهند می بود؟ این کودکان بزرگ خواهد شد و در محیط مدرسه و بعدها در محل کار نمی توانند به خوبی با چالش‌ها کنار همراه شوند. دلنشین است بدانید که والدین کنترل گر در بزرگسالی فرزندشان هم دست از سر او برنمی‌دارند و با رفتارهای بیشتر از حد نظارتی به اعتمادبه‌نفس او صدمه می‌زنند.

دکتر دبورا گیلبوا، متخصص فرزندپروری، می‌گوید: «همیشه باید به‌جستوجو زمان‌هایی باشیم که یک قدم از حل مشکلات فرزندمان عقب‌نشینی کنیم. اجازه‌دادن به فرزند برای حل مشکلات و پیداکردن راه‌حل علتمی‌بشود انعطاف‌پذیر و بااعتمادبه‌نفس بار بیاید.»

جنبه‌های مثبت فرزندپروری هلیکوپتری

گرچه کلمه والدین هلیکوپتری طبق معمول به‌شکل تحقیرآمیزی منفعت گیری می‌بشود، فرزندپروری هلیکوپتری مطلقا بد نیست. فرزندان والدین هلیکوپتری همیشه به‌موقع می‌رسند، تکالیفشان را انجام خواهند داد و در چارچوب مشخصی حرکت می‌کنند. والدین هلیکوپتری مایل‌اند همیشه در جریان کارکرد تحصیلی فرزندشان باشند و اگر فهمید کم شدن تحصیلی فرزندشان شوند، هر کاری که از دستشان برآید برای برای حمایتاز او انجام خواهند داد. این حمایتدر همه عرصه‌های زندگی فرزندان والدین کنترل گر جریان دارد. والدین هلیکوپتری همیشه برای حل مشکلات و چالش‌های فرزندشان همه کوشششان را می‌کنند.

اهمیت‌دادن به سلامت جسم و روان فرزند زیاد هم خوب است، اما مهم‌تر این است که در کنار این حمایتبه فرزندتان فضایی برای رشد، یادگیری توانایی‌های تازه و کنارآمدن با ناکامی را بدهید.

ازمایش ها بزرگ‌سالانی که والدین هلیکوپتری داشته‌اند

محققان دانشگاه مری واشنگتن در یک نظرسنجی از افرادی که والدین کنترل‌گر داشتند، خواستند که احساسشان را درمورد این شیوه تربیتی گفتن کنند. چند مورد از نظرات کاربران عبارت‌اند از:

  • «زیاد تر اوقات مضطربم و حس ناامنی مبهمی همه وجودم رو در بر می‌گیره.»
  • «در همه موقعیت‌های شغلی‌ام مدام دلواپس این بوده‌ام که مبادا خطایی کنم و و علتناامیدی دیگران بشم. این حس واقعا زجرآوره.»
  • «والدین هلیکوپتری من همیشه انتظاراتی بیشتر از حد توان من دارن و نمی‌پذیرن که من فرد بالغی شده‌ام.»
  • «من با مادری کنترل‌گر بزرگ شدم و به‌معنی واقعی هیچ مهارتی یاد نگرفتم. اکنون فردی ۴۰ساله‌ام که هیچ اعتمادبه‌نفسی نداره و مدام حس بی‌ارزشی می‌کنه.»

می‌بینید؟ با وجود این که والدین کنترل‌گر فکر می‌کنند این بهترین شیوه پرورش‌کردن فرزند است، فرزندانشان با آنها هم‌نظر نیستند و هر کدام به‌نحوی از زندگی‌شان ناخشنود‌اند.

چطور والدین کنترل گر نباشیم؟

خودتان والدی کنترل‌گر هستید یا همسرتان؟ در این تکه از مقاله درمورد نحوه برخورد با والدین کنترل گر و پیشگیری از حرکت کنترل‌گرانه می‌گوییم.

۱. مانع جدا گانه‌شدن فرزندتان نشوید

جدا گانه‌شدن کودک فرایندی تدریجی است. به گمان زیاد از همان دوران کودکی این جملات را از فرزند خردسالتان می‌شنوید: «می‌خوام خودم انجامش بدم» یا «خودم می‌تونم». گفتن این جملات ابراز نیاز او به جدا گانه‌شدن و اولین قدم برای حرکت به سوی استقلال زیاد تر است. با نظارت غیرمستقیم اجازه بدهید فزندتان کارهای شخصی‌اش را خودش انجام بدهد؛ حتی اگر صدها بار در این مسیر نادرست کند و ناکامی بخورد. به فرزندتان آزادی مشابه با سن او بدهید. با این کار به فرزندتان نشان می‌دهید که به او مطمعن دارید و به رشد فردی‌اش احترام می‌گذارید. با تکرار محول‌کردن کارها به فرزندتان هم به‌مرور زمان استقلال او افزایش می‌یابد و هم شما از نقش والدگری کنترل‌گرانه فاصله می‌گیرید.

۲. به فرزندتان اجازه بدهید نظراتش را گفتن کند

تمایلات گوناگون در وجود هر انسانی نهادینه شده‌اند. به‌خاطر همین است که سبک غذاخوردن، خوابیدن و بازی‌کردن هر کودکی با فرد دیگر متفاوت است. کودکان از همان سال اول زندگی که تا این مدت توانایی سخن بگویید‌کردن و گفتن جملات آشکار را ندارند، با ایما و اشاره و حرکات گوناگون شما را با سرگرمی‌ها، بازی‌ها و غذاهای موردعلاقه‌شان آشنا می‌کنند. به فرزندتان اجازه بدهید درمورد علاقه‌مندی‌هایش سخن بگویید و نظراتش را گفتن کند.

۳. به فرزندتان حق انتخاب بدهید

کودکان باید همه چیز را بیاموزند، از جمله این که چطور انتخاب‌های عاقلانه‌ای داشته باشند. از همان سال‌های ابتدایی زندگی به کودک حق انتخاب بدهید. برای مثال از کودک خردسالتان سوال کنید: «به‌گفتن بین‌وعده دوست داری چی بخوری؟» یا «دوست داری کدوم لباس رو بپوشی؟»

از طریق این آزمون و خطاها علاوه بر این که اعتمادبه‌نفس کافی برای انتخاب‌های درست را به فرزندتان می‌دهید، خودتان هم از نقش همیشگی ناظر فاصله می‌گیرید.

۴. انتظارات ازپیش‌تعیین‌شده خود را کنار بگذارید

با اهمیت ترین قدم در جهت افت رفتارهای کنترل‌گرانه، کنارگذاشتن توقعات بی‌جا است. هر پدر و مادری برای فرزندش امید و آرزوهایی دارد. اما آیا تابه‌حال به این فکر کرده‌اید که با تلاش برای جهت‌دهی به فرزندتان و برآورده‌کردن انتظارات شما، او را از علایق و استعدادهایش دور می‌کنید؟

به فرزندتان پشتیبانی کنید علایق و استعدادهایش را کشف کند و در صورت نیاز او را راهنمایی کنید. با این کار به بهترین شکل ممکن به فرزندتان نشان می‌دهید که برای علایق او قیمت قائلید و در هر شرایطی کنارش هستید.

کلام پایانی

والدین کنترل گر با مقصد پیشگیری از ناکامی‌خوردن و ناکامی فرزندشان مدام مواظب او می باشند و همانند هلیکوپتری که در حال پرواز است همه رفتارها و فعالیت‌های فرزندشان را زیر نظر می‌گیرند. با جوانب منفی این شیوه فرزندپروری آشنا شدید، اگر تابه‌حال والدی هلیکوپتری بوده‌اید، تلاش کنید با قدم‌های کوچک کم‌کم کنترل‌کردن مداوم فرزندتان را کنار بگذارید و به پرورش استقلال او پشتیبانی کنید.

شما هم نشانه‌های والدین کنترل گر را دارید؟ به‌نظرتان این شیوه تربیتی چه جوانب مثبت و منفی فرد دیگر دارد؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در بین بگذارید.

با اهمیت ترین و سخت‌ترین ماموریت پدران و مادران پرورش فرزند است

پرورش کودکان شاد و سالم امروز، و انسان‌های موفق فردا




والدین کنترل گر؛ نشانه‌ها، معایب و مزایای فرزندپروری هلیکوپتری سیاه پوش


1715003868 475 والدین کنترل گر؛ نشانه‌ها، معایب و مزایای فرزندپروری هلیکوپتری سیاه پوش

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی



منبع

مادر و پسر در حال صحبت‌کردن - علت پرحرفی کودکان

علت پرحرفی کودکان؛ چطور حرکت کنیم؟_سیاه پوش


نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

سخن بگویید‌کردن بچه‌ها واقعا شیرین و دوست‌داشتنی است، اما تابه‌حال یک روز کامل را با کودکی گذرانده‌اید که مدام در حال سخن‌زدن است؟ فکر کنید کودکی خردسال دارید که روزی چندصد بار می‌گوید «مامان» و اصرار دارد به هر جمله‌ای که می‌گوید عکس العمل نشان دهید. اگر پای سخن بگویید‌های والدینی بنشینید که کودک خردسال دارند، به‌گمان زیاد از سخن بگویید‌کردن بیشتر از حد کودکشان گله های خواهند کرد. در این مقاله درمورد علت پرحرفی کودکان می‌گوییم. با ما همراه باشید.

پرحرفی کودکان نشانه چیست؟

کودکان با سخن بگویید‌کردن بی‌وقفه مقدار صبر و مقاومت والدین را می‌آزمایند. هر مرحله از رشد کودک چالش‌های خاص خودش را دارد. در مرحله‌ای که کودک یاد می‌گیرد با کلمات گوناگون جملات معنادار بسازد، کم‌کم مقدار سخن بگویید‌کردن او زیاد تر می‌بشود. سخن بگویید‌کردن و سوال پرسیدن راه حلهایی‌اند که کودک برای آشنایی زیاد تر با محیط منفعت گیری می‌کند و دنیای اطرافش را زیاد تر می‌شناسد.

گرچه بعضی اوقات این سخن بگویید‌کردن بی‌وقفه کودک زیاد آزاردهنده است و امکان پذیر بخواهید با جست‌وجوی راه‌های ساکت‌کردن کودک با گفتن «چکار کنیم بچه کمتر سخن بزنه؟» به‌جستوجو یافتن راه‌حل باشید، ملزوم است بدانید که این اوضاع موقتی است. با بزرگ‌ترشدن کودک و افزایش درکش از محیط کم‌کم سخن بگویید‌کردن او کمتر خواهد شد. صبور باشید و بدون خشمگینی کودکتان را با دنیای اطرافش آشنا کنید.

علت پرحرفی کودکان چیست؟

۱. اختلال کم‌توجهی بیش‌فعالی (ADHD)

بعضی اوقات علت روانشناسی پرحرفی کودک ابتلا به برخی اختلالات رفتاری است. طبق معمول کودکانی که دچار اضطراب، اختلال کم‌توجهی بیش‌فعالی و دیگر اختلالات رفتاری می باشند، تمایل بیشتری به سخن بگویید‌کردن دارند. در صورتی پرحرفی کودکان نشانه تکانشگری و ابتلا به اختلال کم‌توجهی بیش‌فعالی است که کودک صرف‌نظر از محیط و اطرافیان، بی‌وقفه سخن بزند و مدام سخن بگویید دیگران را قطع کند.

۲. اضطراب

اگر کودک میانه سخن بگویید‌کردن بی‌وقفه استرس دارد، علت پرحرفی اضطراب درونی اوست. گرچه اضطراب کودک طبق معمول با رفتارهایی همانند خجالت‌کشیدن یا گوشه‌گیری همراه است، بعضی اوقات کودکان خردسال اضطرابشان را با پرحرفی نشان خواهند داد.

۳. هوش زیاد

سخن بگویید‌کردن بیشتر از حد کودک همیشه حاکی از ابتلا به اختلالات رفتاری گوناگون نیست و بعضی اوقات امکان پذیر نشانه‌ای از توانایی کلامی بسیار او باشد که در کودکان تیزهوش رایج است. یافتن راه‌های فرد دیگر برای ابراز وجود کودک و ربط با دیگران امکان پذیر وابستگی کودک به سخن بگویید‌کردن با شما را تا حد بسیاری افت دهد.

۴. اوتیسم

اگر سخن بگویید‌کردن بی‌وقفه کودک با دیگر مشکلات اجتماعی همانند ربط چشمی ضعیف، پافشاری زیاد روی یک نوشته یا مشکل در برقراری ربط متقابل همراه است، امکان پذیر نشانه‌ای از طیف اوتیسم باشد. اگر دلواپس سخن بگویید‌کردن بیشتر از حد کودکتان هستید، بهتر است در این باره با متخصص کودکان مشورت کنید.

راهکارهای مقابله با پرحرفی کودکان

علت پرحرفی کودکان هرچه باشد، بعضی اوقات والدین واقعا از این‌همه سوال و جواب خسته خواهد شد. اگر اکنون در این حالت هستید و هرلحظه وسوسه می‌شوید که به کودک بگویید «ساکت باش دیگه»، باید بدانید که این راهکار مؤثری نیست؛ امکان پذیر در لحظه کودک ساکت بشود، اما تأثیر مثبت و ماندگاری روی او ندارد.

۱. تعیین کنید چه سخن بگویید‌هایی نیاز به جواب دارند

همه سخن‌های کودک خطاب به شما نیستند و بعضی اوقات در حال بازی‌کردن با خودش سخن می‌زند و واقعا نیازی به پاسخی از جانب والدین ندارد. به سخن‌هایی که کودک خطاب به شما می‌گوید و سؤالاتی که می‌پرسد، با مهربانی جواب بدهید ولی داخل حریم سخن بگویید‌کردن او با خودش یا اسباب‌بازی‌هایش نشوید و اجازه بدهید تنها بازی‌کردن را یاد بگیرد. برای مثال اگر می‌گوید «من می‌خوام با رنگ‌های آبی و قرمز و بنفش نقاشی بکشم» این جمله نیازی به جواب یا واکنشی از سمت شما ندارد. اما اگر می‌گوید «مامان، به این نقاشی نگاه کن، خوب کشیده‌ام؟»، یعنی باید به تصویری که خلق کرده است دقت کنید و مهربانانه نظر بدهید.

۲. حدومرز تعیین کنید

به زبانی ساده و قابل‌فهمیدن به کودک توضیح دهید که کارهای فرد دیگر هم دارید که باید در طول روز انجام بدهید و بازی با او را هم در فهرست کارهایتان بگنجانید. وقتی از روز را به نشستن کنار فرزندتان و بازی‌کردن و سخن بگویید‌کردن با او تعلق دهید. در این زمان هیچ کار متفرقه فرد دیگر انجام ندهید و همه توجهتان را معطوف بازی‌کردن با او کنید. با این کار نیاز کودک به بودن در کنار شما از بین بردن می‌بشود و هنگامی مشغول کارهای دیگر شوید، مدام دنبالتان نخواهد می بود. هنگامی زمان مشخصی از روز را به زمان‌گذراندن با کودک تعلق می‌دهید، کم‌کم می‌فهمد چه وقتی زمان بازی‌کردن و سخن بگویید‌کردن با شما است.

۳. مواظب لحنتان باشید

هیچ زمان سخن‌هایتان را با لحن تند یا جملات منفی به کودک نگویید. شنیدن جملاتی همانند «تو هیچ‌زمان دست از سخن‌زدن برنمی‌داری!» علتمی‌بشود در ذهن کودک تصوری منفی از خودش شکل بگیرد و خجالت‌زده بشود. به‌جای سخن بگویید‌کردن با لحن تند، به کودک بگویید «من عاشق شنیدن سخن‌های تو هستم، اما کارهای فرد دیگر هم دارم که باید انجام بدم. هروقت کارهام تموم شد، با هم سخن بگویید می‌کنیم. باشه عزیزم؟» این لحن سخن بگویید‌کردن علتمی‌بشود کودک بفهمد شما همیشه دوستش دارید و فقط ماموریت های فرد دیگر هم دارید که نمی‌توانید همه‌زمان کنارش باشید.

چطور خودتنظیمی و کنترل تکانه را به کودک بیاموزیم؟

هیچ کودکی تجهیزبه توانایی‌های گوناگون به دنیا نمی‌آید؛ ما والدین توانایی‌های گوناگون را به آنها می‌آموزیم. همه کودکان برای تحکیم توانایی‌های خودتنظیمی و کنترل تکانه نیاز به الگو و انجام تمرینات مکرر دارند. علت پرحرفی کودکان هرچه باشد، شما باید به روشای سرگرم‌کننده خودتنظیمی را به کودک خود بیاموزید.

۱. وقتی از روز را به تمرین سکوت تعلق دهید

به‌مرور زمان باید تحمل ساکت‌ماندن فرزندتان را افزایش دهید. به کودک بگویید «بیا چند دقیقه هیچی نگیم و یک کار سرگرم‌کننده انجام بدیم، برای مثال نقاشی بکشیم یا با لگوها بازی کنیم». از زمان‌های مختصر اغاز کنید و به‌مرور زمان این زمان را افزایش دهید. در ابتدا همراهی‌اش کنید و به‌مرور اجازه دهید به‌تنهایی مشغول بازی‌کردن بشود. اسباب‌بازی‌های متنوع در اختیارش بگذارید تا انگیزه‌اش برای بازی‌کردن افزایش و برای سخن بگویید‌کردن بیشتر از حد افت یابد.

۲. خودکنترلی را با کودک تمرین کنید

با تمرین و بازی به کودک یاد بدهید که همیشه باید با دقت به سخن‌های شما گوش کند. کتاب‌های مرتبط با این نوشته برایش بخوانید و اهمیت گوش‌دادن زمان سخن‌زدن دیگران را از زبان شخصیت‌های قصه روایت کنید. حتی می‌توانید خودتان قصه‌ای دلنشین بسازید و با نهی‌کردن پرحرفی شخصیت‌های قصه، غیرمستقیم به کودک یاد بدهید که بیشتر از حد سخن بگویید‌کردن کار خوشایندی نیست.

کلام پایانی

در این مقاله درمورد علت پرحرفی کودکان و راهکارهای مقابله با آن گفتیم. زیاد تر اوقات سخن بگویید‌کردن بیشتر از حد کودک زیاد طبیعی و جزو مرحله های رشد اوست. با رشد کودک کم‌کم مقدار سخن بگویید‌کردن او افت می‌یابد. یقیناً طبیعی است که از پرحرفی کودکتان کلافه شوید، بعد بدون این که حس گناه کنید، صبور باشید و از راهکارهای اراعه‌شده در این مقاله منفعت گیری کنید.

به‌نظر شما علت سخن بگویید‌کردن بیشتر از حد کودکان چیست؟ شما هم با این چالش روبه رو شده‌اید؟ چه راهکاری برای مقابله با پرحرفی کودکان دارید؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزان به اشتراک بگذارید.

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی



منبع

نوزاد پشت شیشه

آیا نوزادان هم افسرده خواهد شد؟


احتمالا با خواندن گفتن این مقاله شگفتی کنید و در ذهنتان به این سوال جواب منفی بدهید، اما در کمال شگفتی جواب این سوال مثبت است. گرچه نوزادان توانایی زیسته‌ای ندارند که غمگینشان کند، به‌حرف های متخصصان سلامت روان، نوزادان هم امکان پذیر افسرده شوند. در این مقاله درمورد علائم، علل و راه حلهای تشخیص و درمان افسردگی نوزادان می‌گوییم. با ما همراه باشید.

نظر روان‌شناسان درمورد افسردگی نوزاد

دکتر کریستینا فیوروانتی، روان‌شناس کودکان، می‌گوید: «گرچه فکر زیاد تر افراد این است که نوزادی و کودکی دورانی شاد و بی‌دغدغه است، این دوره هم سختی‌ها و چالش‌‌های خاص خودش را دارد.»

دکتر پاتریشیا فارل هم می‌گوید: «درمورد افسردگی در نوزادان اطلاعات مقداری وجود دارد، چون نوزادان زبانی برای گفتن احساسات، هراس‌ها یا خواسته‌های خود ندارند. تنها راه پی‌بردن به افسردگی آنها زیرنظرگرفتن رفتارهایشان است.»

علائم افسردگی نوزاد

سلامت روان کودک شامل توانایی او برای ابراز احساسات و تعامل با اطرافیان است. نقاط عطف اجتماعی مهم نیز اسایش زمان نگه‌داشته‌شدن و لبخندزدن در جواب به دقت مراقبان‌اند.

در دوره‌ای که نوزادان رشد می‌کنند و بزرگ خواهد شد، امکان پذیر برخی اوقات تحریک‌پذیرتر و بدخلق‌تر از همیشه باشند. نوزادان به‌مرور زمان مسائل محیطی گوناگون را فهمیدن می‌کنند و با رفتارهایشان به شرایط عکس العمل نشان خواهند داد. برای مثال رفتن والدین به محل کار و تنهاماندن نوزاد با پرستار یکی از عواملی است که علتآشفتگی و ازردهشدن نوزاد می‌بشود. گرچه همه نوزادان روزهای این‌چنینی را توانایی می‌کنند، دوره‌های طویل تحریک‌پذیری یا گوشه‌گیری کودک امکان پذیر نشانه‌ وجود مشکلی باشد.

یکی از راه‌های مهم تشخیص افسردگی در نوزادان، نشاط عاطفی آنهاست. گریه نوزاد لزوما نشانه‌ افسردگی او نیست. در واقع نوزاد افسرده امکان پذیر نوزاد خوبی برداشت بشود که گریه و سروصدای بسیاری ندارد.

گرچه نوزادان شخصیت و خلق‌وخوی متغیری دارند، تحول ناگهانی حرکت و ساکت‌بودن بیش‌ از حد نوزاد امکان پذیر نشانه افسردگی باشد. در جایگاه والدین، شما فرزندتان را بهتر از هرکسی می‌شناسید. اگر حس می‌کنید نوزادتان کمتر از قبل احساساتش را ابراز می‌دهد، الگوی خوردن و خوابیدنش تحول کرده و بیشتر از حد معمول تحریک‌پذیر شده است، بهتر است به روان‌شناس کودکان مراجعه و مشکل را ریشه‌یابی کنید.

علل افسردگی نوزادان

در قدیم تعداد بسیاری از مردم معتقد بودند که امکان ندارد نوزادان یا حتی کودکان افسرده شوند. دانشمندان و پزشکان به‌تازگی دریافته‌اند که افسردگی نوزادان نه‌تنها امکان پذیر، بلکه احتمالا زیاد شایع‌تر از چیزی است که مردم فکر می‌کنند.

گرچه علل قطعی افسردگی نوزادان اشکار نشده‌اند، روان‌شناسان چندین علت احتمالی برای افسردگی نوزادان نقل کرده‌اند. این علل احتمالی عبارت‌اند از:

  • ژنتیک؛
  • شیمی مغز؛
  • عوامل محیطی؛
  • سلامت روانی والدین یا مواظب.

اولین الگوهای نوزادان والدین یا مراقبان آنها می باشند و تعداد بسیاری از احساسات و رفتارها را از آنها می‌آموزند. اگر والدینی به افسردگی مبتلا باشند، امکان پذیر نوزاد آنها نیز در معرض ابتلا به افسردگی باشد.

در قبل، تعداد بسیاری از افراد زایمان زودرس را با افزایش گمان افسردگی کودکان مرتبط می‌دانستند، اما در پژوهشی که سال ۲۰۱۷ انجام شد، محققان هیچ تفاوتی بین نوزادان نارس و نوزادان کامل مشاهده نکردند. بااین‌حال بر پایه این پژوهش، اگر قبل از ۲سالگی ارتباطات نیرومندتری بین آمیگدال و دیگر نواحی مغز نوزادان برقرار بشود، زیاد تر در معرض ابتلا به افسردگی خواهند می بود. آمیگدال مرکز هراس مغز نامیده می‌بشود.

محققان اعتقاد دارند عوامل محیطی نیز در ابتلای نوزاد به افسردگی نقش مهمی دارند.

تشخیص افسردگی نوزاد

شناخت علائم احتمالی افسردگی مهم است. یقیناً دلواپس نباشید، چون ابراز علائم افسردگی در نوزاد نشانه افسردگی بالینی او نیست. با دقت به «طبقه‌بندی تشخیصی اختلالات رشدی و سلامت روان دوران نوزادی» که در سال ۲۰۰۵ انتشار شد، تشخیص افسردگی در نوزادان ۵ شرط دارد:

  • تغییری محسوس در الگوهای عاطفی و رفتاری نوزاد تشکیل شده باشد.
  • خلق‌وخوی افسرده و تحریک‌پذیری نوزاد در زیاد تر ساعات روز در ۲ هفته متوالی ادامه داشته باشد.
  • علائم افسردگی در بیشتر از یک فعالیت خاص و در ربط با بیشتر از یک فرد دیده بشود.
  • نشانه‌های افسردگی نوزاد علتناراحتی و اختلال در کارکرد و یا مانع رشد او بشود.
  • علائم نباید ربطی به بیماری‌ها یا مصرف داروی خاصی داشته باشد.

این ۵ شرط نوزاد را در معرض ابتلا به افسردگی قرار خواهند داد. اگر این علائم را در فرزندتان مشاهده کرده‌اید، بهتر است هرچه سریعتر برای مشاوره و گزینه‌های درمانی با فردی متخصص سخن بگویید کنید.

درمان افسردگی در نوزادان

اگر فقط چند روز است که کودک شما این علائم را دارد، امکان پذیر دلیلش ناراحتی مختصری ناشی از مسائل محیطی باشد و به‌شدت از بین بردن بشود. اگر بعد از گذشت ۲ هفته علائم او هم چنان ادامه‌دار می بود، بهتر است با روان‌درمانگر کودکان مشورت و خیالتان را راحت کنید. گرچه برای بچه‌های کوچک داروی خاصی تجویز نمی‌بشود، روان‌درمانگر می‌تواند به شما پشتیبانی کند تا نیازهای کودکتان را بهتر فهمیدن کنید و حس اسایش و امنیت را به او بازگردانید. موسیقی‌درمانی و ماساژ نوزاد نیز امکان پذیر گزینه‌های مناسبی برای افت علائم افسردگی نوزاد باشند.

از آنجایی که قسمت مهمی از رشد نوزاد مربوط به محیط خانواده است، درمان افسردگی نوزاد طبق معمول هم شامل خود نوزاد و هم مراقبان اوست. وجود شما در هرگونه برسی و درمان برای افسردگی اولیه دوران کودکی الزامی است، چون هیچ‌کس به‌اندازه والدین روحیات و رفتارهای نوزاد را نمی‌شناسند. همکاری اعضای خانواده و پایبندی به راه حلهای درمانی تجویزشده روان‌درمانگر نقش مهمی در بهبود حالت نوزاد خواهد داشت.

مقابله با افسردگی نوزاد

از آنجایی که نوزادان قادر به توصیف حس یا توانایی خود نیستند، رمزگشایی احساسات آنها کار زیاد سختی است. به‌حرف های دکتر فارل تماس فیزیکی، تعامل های کلامی، منفعت گیری از کتاب‌ داستان مناسب سن و بازی با دیگر کودکان برای بهبود نوزاد افسرده زیاد مفیدند.

یکی از بهترین ابزارهای ما برای پشتیبانی به کودکانی که دچار پریشانی اجتماعی‌عاطفی شده‌اند، بازی‌ با کودک است. بازی زبان کودکان و یکی از ساده‌ترین و نیرومندترین مداخلاتی است که می‌توانید رایگان در خانه انجام دهید.

اهمیت سلامت روان والدین

دکتر فیوروانتی می‌گوید: «افسردگی والدین عامل عرصه‌ساز مهمی برای مشکلات رشد اجتماعی‌عاطفی کودک است و دریافت پشتیبانی صحیح برای درمان افسردگی والدین سلامت روان کودک را نیز بهبود می‌بخشد.»

افسردگی سپس از زایمان عارضه‌ای زیاد رایج در بین زنانی است که به‌تازگی مادر شده‌اند. اگر علائم افسردگی دارید، بهتر است هرچه سریعتر به مشاوری متخصص مراجعه و روال درمان را اغاز کنید. راه حلهای درمانی حاضر علتخواهد شد حس بهتری داشته باشید.

کلام پایانی

سلامت روان بخشی از سلامت و رفاه کلی هر کودک است و به‌اندازه سلامت جسمی مهم است. مهم است که به یاد داشته باشید اختلالات خلقی لزوما به‌معنی افسردگی بالینی نوزاد نیست. اگر علائم افسردگی نوزاد را در وجود فرزندتان حس می‌کنید، به درمانگر مراجعه کنید.

توانایی‌ای در عرصه افسردگی نوزاد دارید؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در بین بگذارید.

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر

با اهمیت ترین و سخت‌ترین ماموریت پدران و مادران پرورش فرزند است

پرورش کودکان شاد و سالم امروز، و انسان‌های موفق فردا





منبع

بازی‌کردن پسربچه با درمانگر- مزایای بازی درمانی

بازی درمانی؛ انواع، تکنیک‌ها و مزایا آن


بازی درمانی نوعی روان‌درمانی است که امکان پذیر برای حل مشکلات رفتاری و عاطفی کودکان مؤثر باشد. گرچه بازی‌درمانی طبق معمول برای کودکان ۳ تا ۱۲ساله منفعت گیری می‌بشود، امکان پذیر برای بزرگ‌سالان نیز سودمند باشد. هرآنچه ملزوم است درمورد بازی‌درمانی بدانید، در این مقاله خواهید خواند. با ما همراه باشید.

بازی درمانی چیست؟

مقصد مهم بازی درمانی پشتیبانی به کودکانی است که ابراز احساسات و سخن بگویید‌کردن درمورد مسائل احساسی برایشان دشوار است. بازی‌درمانگر از طریق بازی‌درمانی محیطی امن و راحت برای کودک تشکیل می‌کند و با بازی‌های گوناگون به احساسات درونی کودک پی می‌برد. بعضی اوقات اوقات امکان پذیر بازی‌درمانگر از دیگر اعضای خانواده هم بخواهد که در فعالیت‌های بازی‌درمانی شرکت کنند.

این رویکرد مبتنی بر این ایده است که کودکان ناخودآگاه از طریق بازی ربط برقرار می‌کنند؛ یعنی زمان بازی، بدون این که خودشان فهمید باشند، چیزهایی را درمورد خود و احساساتشان آشکار می‌کنند. کودکان از طریق بازی یاد می‌گیرند چطور با جهان تعامل و توانایی‌های خود را تحکیم کنند. به این علت می‌توانیم بگوییم بازی ابزاری سودمند برای ابراز وجود و گفتن احساسات کودکان است.

انواع بازی درمانی

۱. بازی‌درمانی دستوری

در بازی درمانی دستوری، درمانگر به کودک پشتیبانی می‌کند از طریق بازی‌های هدایت‌شده احساسات خود را گفتن کند. درمانگر در این نوع بازی‌درمانی، طبق معمول دستورالعمل‌های خاصی به کودک می‌دهد و میانه انجام آنها بر حرکت کودک نظارت می‌کند.

۲. بازی‌درمانی غیردستوری

در بازی درمانی غیردستوری و غیرمستقیم، درمانگر کودک را آزاد می‌گذارد تا بازی دلخواهش را انجام دهد و با دخالت‌های محدود در بازی به کودک پشتیبانی می‌کند احساساتش را گفتن کند.

تکنیک‌های بازی‌درمانی

امکان پذیر درمانگر از تکنیک‌های مختلفی زمان بازی درمانی منفعت گیری کند. تکنیک منفعت گیری‌شده در جلسه بازی‌درمانی تا حد بسیاری به نیازهای کودک و نوع بازی منتخب بستگی دارد.

یک جلسه بازی درمانی طبق معمول ۳۰ تا ۴۵ دقیقه طول می‌کشد. در جلسه بازی‌درمانی، درمانگر محیطی راحت و امن را برای بازی کودک تشکیل می‌کند، سپس تعامل های کودک با اسباب‌بازی‌های اراعه‌شده را مشاهده می‌کند. درمانگر به‌مرور زمان از بازی‌های خاص‌تری منفعت گیری می‌کند که مسائل کودک را مقصد قرار خواهند داد. رایج‌ترین بازی‌های بازی‌درمانگران در سراسر جهان عبارت‌اند از:

  • بازی فکری؛
  • قایم‌باشک؛
  • بازی با لگو؛
  • بازی با شن؛
  • بازی‌های هنری؛
  • بازی‌های رومیزی؛
  • بازی‌های کارتی؛
  • بازی با عروسک‌ها؛
  • بازی با بلوک‌های خانه‌سازی؛
  • بازی‌های راهبردی همانند شطرنج.

بازی درمانی برای چه افرادی سودمند است؟

بازی‌درمانی برای افرادی سودمند است که در برقراری ربط و ابراز وجود به روشای مثبت و سالم مشکل دارند. این رویکرد درمانی احتمالا برای کودکانی که آزار و اذیت یا دچار حوادث صدمه‌زا یا استرس‌زا شده‌اند نیز سودمند باشد. طبق معمول درمانگران برای کودکان مبتلا به اختلالات خاصی که گفتن عاطفی و اجتماعی را مختل می‌کنند، بازی‌درمانی را نظر می‌کنند. بر پایه پژوهش‌ها، بازی درمانی امکان پذیر برای بهبود حرکت کودکان مبتلا به این اختلالات سودمند باشد:

بازی درمانی این شرایط را «درمان» نمی‌کند، بلکه حمایتی عاطفی تشکیل می‌کند و توانایی‌هایی را آموزش می‌دهد که یادگیری و اجتماعی‌شدن کودک را راحت‌تر می‌کنند.

مزایای بازی درمانی

طبق معمول افراد بازی‌درمانی را زیاد جدی نمی‌گیرند و فکر می‌کنند «فقط بازی‌کردن» تأثیر بسیاری بر حل مشکلات رفتاری کودک ندارد، اما حقیقت این است که کودکان از این روش درمانی زیاد استقبال می‌کنند و این رویکرد طبق معمول اثربخش است. کودکی که در خانه با خشونت با اسباب‌بازی‌هایش بازی می‌کند، امکان پذیر کودکی پرخاشگر برداشت بشود، در حالی که در حقیقت امکان پذیر این کار کودک منعکس‌کننده موقعیت خشونت‌آمیزی باشد که کودک در خانه و بین اعضای خانواده شاهدش بوده است.

برخی از مزایای بازی درمانی عبارت‌اند از:

  • کودکانی که برقراری ربط کلامی برایشان مشکل است، می‌توانند از طریق بازی احساسات خود را گفتن کنند. به این علت بازی درمانی برای کودکان خجالتی هم سودمند است.
  • بازی درمانی اضطراب کودکان را افت می‌دهد و فضایی امن و راحت برای ابراز وجود و ابراز احساسات در اختیار کودک می‌گذارد.
  • کودکان می‌توانند روال درمانی خود را به مسئولیت بگیرند. بازی‌درمانی مؤثر علتمی‌بشود کودکان از اسباب‌بازی‌ها و وسایلی منفعت گیری کنند که با آنها راحت‌ترند.
  • علائم اختلال کم‌توجهی و بیش‌فعالی همانند مشکل تمرکز را افت می‌دهد.
  • کودکان به‌پشتیبانی آن می‌توانند احساسات خود را بشناسند و به‌خوبی آنها را فهمیدن کنند.
  • بازی درمانی کودکان اوتیسم علتمی‌بشود بهبود چشمگیری در توانایی‌های رفتاری و رشدی داشته باشند.
  • توانایی‌های ارتباطی و اجتماعی کودکان به‌مرور زمان تحکیم می‌بشود. بعد از چندین جلسه، کودکی که پیش از این سخن بگویید نمی‌کرد، اغاز به سخن بگویید‌کردن و گفتن چندین عبارت می‌کند.

اثربخشی بازی درمانی

در پژوهشی که سال ۲۰۰۹ درمورد اثربخشی بازی درمانی بر کودکان پرخاشگر انجام شد، محققان گروهی از دانش‌آموزان با سابقه حرکت پرخاشگرانه را به ۲ گروه تقسیم کردند. یکی از گروه‌ها گروه کنترل می بود و برای گروه دیگر بازی‌درمانی انجام شد. محققان با انجام این پژوهش دریافتند که رفتارهای پرخاشگرانه کودکانی که در بازی درمانی شرکت کرده بودند، در قیاس با کودکان گروه کنترل بهبود چشمگیری یافته می بود.

محققان بر پایه تجزیه‌وتحلیل ۹۳ پژوهش انجام‌شده بین سال‌های ۱۹۵۳ تا ۲۰۰۰ درمورد تاثییر بازی درمانی بر کودکان به این نتیجه رسیدند که بازی درمانی روشی مؤثر برای کودکان است.

نکاتی که باید بدانید

  • هرچند بازی‌درمانگر موقع بازی‌درمانی بر رفتارهای کودک نظارت می‌کند، والدین یا سرپرست کودک نیز نقش مهمی در این فرایند درمانی ایفا می‌کنند.
  • درمانگر طبق معمول یک جلسه مشاوره مشترک و جلسات مشاوره جداگانه با والدین و کودک برگزار می‌کند. این کار برای فهمیدن کامل نیازهای کودک انجام می‌بشود.
  • اگر به جستوجو بازی‌درمانگر برای از بین بردن مشکلات رفتاری کودک خود می‌گردید، مهم است اول از همه یقین شوید که فرد مورد نظر توانایی و تخصص ملزوم را داشته باشد.
  • راحتی کودک با درمانگر نوشته مهم فرد دیگر است که باید به آن دقت کنید. اگر فهمید شده‌اید کودک با درمانگر راحت نیست یا نتیجه‌ای معکوس از جلسات بازی‌درمانی می‌گیرید، ملزوم است با مداخله به‌موقع به این قضیه رسیدگی کنید.

کلام پایانی

بازی درمانی نوعی روان‌درمانی است که به کودکان زمان می‌دهد با منفعت گیری از بازی احساسات یا چیزهایی را که گفتن آنها از طریق کلمات برایشان دشوار است، گفتن کنند. بر پایه آمار، ۷۱درصد از کودکانی که بازی‌درمانی برایشان انجام می‌بشود، رفتارشان زیاد بهبود می‌یابد.

تابه‌حال از روش بازی درمانی در منزل یا در وجود درمانگر منفعت گیری کرده‌اید؟ برای حل چه مشکلی این روش را انتخاب کرده‌اید؟ آیا نتیجه‌قسمت بوده است؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در بین بگذارید.

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر

با اهمیت ترین و سخت‌ترین ماموریت پدران و مادران پرورش فرزند است

پرورش کودکان شاد و سالم امروز، و انسان‌های موفق فردا





منبع

مقابله کودکی که شما را بازی می‌دهد

چطور بفهمم کودک مرا بازی می‌دهد؟ علت، نشانه‌ها و راه‌های مقابله


در جایگاه والد یا مربی، امکان پذیر بعضی اوقات حس کنید که کودک در حال بازی‌دادن شما است. در این چنین حالتی، کودک با انجام رفتارهایی فریبنده تلاش می‌کند خواسته یا ناخواسته احساسات شما را به‌سمتی سوق دهد که خواسته او را انجام دهید. به گمان زیاد در این حالت حس کلافگی و خشمگینی به شما دست می‌دهد، اما با آگاهی‌داشتن به این حرکت، می‌توانید اوضاع را بهتر مدیریت کنید. در این مقاله، ابتدا درمورد علت و نشانه‌های حرکت فریبنده کودک سخن بگویید می‌کنیم و سپس راه‌های مقابله با آن را اراعه می‌دهیم.

چرا فرزندم مرا بازی می‌دهد؟

کودکان از ۱۵ماهگی می‌توانند والدین را با گریه‌های الکی بازی دهند، چون می‌دانند با این کار والدین به سراغشان می‌آیند. در واقع کودک این خصیصه را زمان پرورش ویژگی‌های خودخدمت‌گرایی، یادگیری اجتماعی و تاب‌آوری کسب می‌کند. برخی از دلایلی که جهت خواهد شد کودک اطرافیان خود را بازی دهد، عبارت‌اند از:

  • به خواسته‌هایش برسد.
  • بتواند دیگران را تحت سلطه خود قرار دهد.
  • بتواند حمایتدیگران را کسب کند.
  • پاداشی بگیرد که خود توانایی کسب آن را ندارد.
  • از تنبیه فرار کند.
  • به دقت دیگران احتیاج داشته باشد، اما نخواهند بیانش کند.
  • قبلا این کار را کرده‌ و می‌داند که نتیجه‌قسمت است.

نشانه‌های کودکی که شما را بازی می‌دهد

نشانه‌های کودکی که شما را بازی می‌دهد، چندان اشکار و آشکار نیستند. با وجود این، نشانه‌های رایجی وجود دارند که امکان پذیر به این معنی باشند که کودک رفتاری فریبنده دارد و تلاش می‌کند شما را بازی دهد. در ادامه این نشانه‌ها را می‌خوانید.

۱. عکس العمل‌های احساسی شدید

برخی از کودکان طاقت نه شنیدن ندارند. اگر خواسته‌شان را برآورده نکنید، کلافه خواهد شد و نمی توانند احساسات خود را مهار کنند. این قضیه جهت عکس العمل‌های شدید همچون لجبازی، بی‌ادبی و گریه‌وزاری می‌بشود. در این چنین شرایطی، والدین یا کودک را تنبیه می‌کنند یا وادار به انجام خواسته او خواهد شد.

۲. قشقرق و بدخلقی

کودکی که برای رسیدن به خواسته‌اش داد می‌زند، خود را روی زمین اسباب‌بازی‌فروشی می‌اندازد یا آن‌قدر گریه می‌کند تا درنهایت خواسته‌اش را برآورده کنید، در واقع می‌خواهد قشقرق به پا کند تا به چیزی که می‌خواهد برسد. این چنین بدخلقی‌هایی امکان پذیر در کودکان کم‌سن‌وسال رایج باشد، اما در صورت تکرار باید آن را جدی بگیرید تا از ابراز اختلالات رفتاری مختصر‌زمان و طویل مدت جلوگیری کنید.

۳. دروغگویی

طبق معمول کودکان افترا می‌گویند تا به خواسته‌هایشان برسند یا جلوی دیگران مظلوم‌نمایی می‌کنند تا والدین خود را بد نشان دهند. این حرکت فرزندان بعضی اوقات اوقات علتمی‌بشود والدین خواسته‌های غیرمعقول آنان را برآورده کنند.

۴. سوءاستفاده از ضعف دیگران

کودکان می‌توانند نقاط ضعف والدین و دیگران را تشخیص و آنها را بازی دهند. برای مثال امکان پذیر کودک بداند که پدرش توانایی نه گفتن به او را ندارد، بعد خواسته‌اش را با پدرش نقل می‌کند.

۵. تظاهر به مریضی یا درد

اگر قرار باشد کودک فعالیتی انجام دهد که علاقه‌ای به آن ندارد یا فقط بخواهد دقت جلب کند، خود را به مریضی می‌زند. این تظاهر به دردداشتن یا مریض‌بودن از نشانه‌های حرکت فریبنده در کودک است.

۶. دوبه‌هم‌زنی

کودک می‌تواند با قیاس والدین یا دیگران آنها را به جان هم بیندازد. برای مثال کودکی را فکر کنید که والدینش طلاق گرفته‌اند. او با گفتن «هنگامی خونه مامان هستم، بهم احترام می‌ذاره و اجازه می‌ده هرچقدر دوست دارم بازی کنم»، می‌تواند دید والدین به یکدیگر را خراب کند.

راه‌های مقابله با فرزندی که شما را بازی می‌دهد

۱. مقصد‌گذاری کنید

همه کودکان در سنین خاصی برای رسیدن به خواسته‌هایشان پدر و مادر خود را فریب خواهند داد. اگر کودک این چنین رفتاری را ادامه دهد، بهتر است اهداف مشخصی برای آنها تعیین کنید. برای مثال به کودک بگویید باید ۷ روز صبر کند و سپس خواست خود را گفتن کند.

۲. برنامه بریزید

اکشن پلن یا برنامه‌ای اشکار برای کودک بچینید تا هنگامی که از شما درخواستی دارد، مطابق برنامه عمل کند. این برنامه بهتر است در راستای هدفی باشد که در قسمت قبلی گفتن کردیم. در برنامه، رفتارهای سالمی را قرار دهید که کودک از آنها پیروی کند. در تدوین برنامه، خلاقیت به خرج دهید و علاقه‌مندی‌های کودک را نیز در نظر بگیرید.

این چنین، کارهایی را در برنامه بگنجانید که انجام آنها برای کودک و خودتان راحت باشد. درنهایت، برنامه را روی دیوار یا یخچال بچسبانید تا جلوی چشم باشد و دائما به کودک یادآوری بشود باید برای گفتن درخواستش از آن پیروی کند.

مثالای از برنامه مذکور:

  • سپس از درخواستت، حداقل ۶۰ ثانیه سکوت کن.
  • اگر جوابی نگرفتی، سپس از ۶۰ ثانیه مجدد درخواستت را گفتن کن.
  • بگو که چرا باید به درخواستت عمل کنیم.
  • به دلایل بقیه گوش بده.

۳. برای کودک الگوی خوبی باشید

ما انسان‌ها با مشاهده و بازدید دیگران حرکت خود را شکل می‌دهیم. به این فرایند یادگیری اجتماعی نیز حرف های می‌بشود. حرکت کودکان نیز طبق معمول تحت‌تأثیر والدین است. والدین به‌گفتن الگوی فرزندانشان، می‌توانند جلوی کودک نقش بازی کنند که درخواستی از یکدیگر دارند و برای گفتن درخواستشان باید صبوری به خرج دهند.

این چنین می‌توانید به کودک فیلمی نشان دهید یا داستانی تعریف کنید که پیامی درمورد رفتارهای فریبنده داشته باشد و نشان دهد سلطه‌گری و حیله‌گری حرکت خوبی نیست. دقت داشته باشید که شخصیت این فیلم‌ها و داستان‌ها به‌طوری نباشد که کودک آن را به خود نسبت دهد و گمان کند که غیرمستقیم در حال سرزنش‌کردن او هستید.

۴. با کودک زیاد تر ربط برقرار کنید

به‌گفتن نوعی سرگرمی جای خود را با کودک عوض کنید. برای مثال کودک نقش والد را بازی کند و شما نقش فرزند را. این بازی جهت تشکیل پیوند نزدیک‌تر بین کودک و والدین می‌بشود.

تلاش کنید فعالیت‌های متنوعی را با همکاری فرزندتان انجام دهید. برای مثال می‌توانید با او داستان بنویسید، مدیتیشن کنید، برقصید یا نقاشی کنید. دقت داشته باشید که سخن‌ها و حرکت شما طی این فعالیت‌ها زیاد مهم است و در طویل مدت روی حرکت کودک تاثییر می‌گذارد.

۵. حواس کودک را پرت کنید

با پرت‌کردن حواس کودکان کم‌سن‌وسال می‌توانید حرکت فریبنده آنها را مهار کنید. برای مثال تصویری رنگارنگ از حیوان یا شخصیت کارتونی موردعلاقه‌اش، موسیقی اسایش‌قسمت و صدای پرنده حواس کودک را از خواسته‌اش پرت می‌کنند. این چنین می‌توانید با نوازش و لمس‌کردن او جهت حواس‌پرتی کودک شوید. دستانش را میانه ربط چشمی تکان دهید، با انگشت شست پشت‌ دست‌هایش را نوازش کنید یا با پارچه‌ای گرم بدن او را ماساژ دهید. این چنین می‌توانید با ترکیب عواملی که حواس کودک را پرت می‌کنند، تأثیر آنها را زیاد تر کنید.

۶. به کودک پاداش دهید

اگر هنگامی که فرزند شما حرکت خوبی از خود مشخص می کند یا حرکت فریبنده خود را مهار می‌کند به او پاداش دهید، جهت بهبود رفتاری کودک خواهید شد. پاداش‌ها باید قابل‌پیش‌بینی باشند و کودک در جریان آنها قرار بگیرد تا انگیزه بیشتری برای صبر و خویشتن‌داری داشته باشد. می‌توانید پاداش‌ها را به‌ این صورت در نظر بگیرید که برای مثال اگر کودک فلان حرکت بد را برای ۴ روز انجام ندهد، روز جمعه می‌تواند یک ساعت زیاد تر کارتون تماشا کند.

۷. برای کودک فرصتی فراهم کنید تا شوق خود را تخلیه کند

هر انسانی در زندگی‌اش به تخلیه شوق نیاز اشکار می‌کند و کودکان نیز از این قاعده مستثنا نیستند. هنگامی که احساسات درونی روی هم انباشته شوند، امکان پذیر در جای نادرست بیرون بریزند و اطرافیان را آزار دهند. برخی از کارهایی که با آنها می‌توانید به کودک پشتیبانی کنید احساسات خود را گفتن کند، عبارت‌اند از:

  • با کودک خود بازی‌ای کنید که در آن نوبتی چیزی را که اذیت‌تان می‌کند نام ببرید یا خاطره‌ای را که آزارتان داده است، تعریف کنید.
  • سؤالاتی باز سوال کنید تا کودک ناچار بشود زیاد تر از حالت معمول احساساتش را به اشتراک بگذارد. فهرستی از این قبیل سؤالات تشکیل کنید و روزانه هرزمانی که کودک آرام می بود، از او بپرسیدشان.

۸. به کودک یاد دهید احساسات خود را روی کاغذ بنویسد

نوشتن روزانه (Journaling) به این معناست که هر حس و فکری که دارید، اعم از خوب و بد، روی کاغذ بنویسید. این کار پشتیبانی بسزایی به سلامت روان کودک می‌کند. از کودک بخواهید دفتری رنگارنگ درست کند و روزمرگی‌هایش، از جمله اتفاقات خوب و بد، را در آن بنویسد. برای اغاز می‌توانید عناوین زیر را برای دفتر کودک منفعت گیری کنید تا آنها را تکمیل کند:

  • ۳ تعریفی که امروز از من شد؛
  • فردی که همیشه از من حمایتمی‌کند؛
  • دو نفری که همیشه به من پشتیبانی می‌کنند.

۹. به کودک پشتیبانی کنید استرس خود را مهار کند

استرس و اضطراب در کودکان امکان پذیر جهت ابراز خشمگینی یا حرکت نادرست بشود. امکان پذیر کودک شما نیز تحت‌تأثیر استرس، حرکت فریبنده‌ای از خود نشان دهد و شما را به بازی بگیرد. برای پیشگیری از این چنین اتفاقی، تلاش کنید فضای خانه را آرام نگه دارید.

۱۰. کودک را در فعالیت‌های روزمره خانوادگی شرکت دهید

برای مثال کودک را در تنظیم برنامه غذایی هفتگی شرکت دهید. حتما برای فعالیت‌های سالم خانوادگی زمان کنار بگذارید. این چنین همکاری‌هایی جهت عمیق‌شدن پیوند شما با کودک می‌بشود.

سخن پایانی

انسان‌ها از بدو تولد رفتارهایی را که آنها را به خواسته‌شان می‌رسانند، تشخیص خواهند داد و یاد می‌گیرند. این رفتارهای فریبنده در کودکان جهت ناراحتی و آزار والدین و اطرافیان خواهد شد. با راهکارهای ذکرشده می‌توان به‌مرور زمان این چنین رفتارهایی را در کودک افت داد.

کودک شما چه نوع حرکت فریبنده‌ای دارد؟ چه راه مقابله‌ای برای این چنین رفتاری در نظر گرفته‌اید؟

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر

با اهمیت ترین و سخت‌ترین ماموریت پدران و مادران پرورش فرزند است

پرورش کودکان شاد و سالم امروز، و انسان‌های موفق فردا





منبع

برآورده‌کردن همه نیازهای فرزندان، ممکن است اثری منفی روی آنها داشته باشد

آیا باید همه نیازهای فرزندمان را برآورده کنیم؟ راه درست چیست؟


یکی از اشتباهات رایج والدین این است که فکر می‌کنند باید تمام نیازهای فرزند را برآورده کنند. این افراد گمان می‌کنند عشق‌ورزیدن به‌معنای ترجیح‌دادن نیازهای فرزند به نیازهای خودشان است. با اینکه قصد چنین والدینی صلاح فرزندان است، ممکن است اثر عکس روی آنها داشته باشد. این کار به‌مرور زمان به فرزندان می‌آموزد که نیازها و آرزوهای خود را سرکوب کنند و دائم به فکر برآوردن نیاز دیگران باشند. گاهی اوقات نیاز و خواسته‌های شما و اعضای خانواده‌تان با هم تداخل دارند و امکان برآورده‌کردن هم‌زمان آنها وجود ندارد. در این صورت چطور باید نیازها را اولویت‌بندی کنیم؟ در این مقاله قرار است به پاسخ این سؤال برسیم. همچنین متوجه می‌شوید چه اولویتی میان نیازهای خود و فرزندانتان بگذارید و چه میزان از خواسته‌های آنها را برآورده کنید.

نظریه دلبستگی و ارتباط آن با برآورده‌کردن نیازها

جان بولبی (John Bowlby) در دهه ۱۹۵۰ میلادی، نظریه دلبستگی را مطرح کرد. به‌کمک این نظریه علمی می‌توانیم چگونگی وابستگی خود به دیگران را درک کنیم. دانشمندان با بررسی تعامل مادر و کودک اثبات کرده‌اند رابطه‌ای که در کودکی با والدین داریم، روی نوع روابطمان در بزرگ‌سالی اثر می‌گذارد. این مسئله اهمیت بسیاری دارد، چراکه کیفیت روابط ما نقش مهمی در سلامت شخصی و خوشحالی‌مان ایفا می‌کند.

کودکانی که دلبستگی ایمن دارند، راحت‌تر خواسته‌های خود را بیان می‌کنند و در صورتی که به خواسته خود نرسند، راحت‌تر با آن کنار می‌آیند. والدین این کودکان بیشتر اوقات از لحاظ احساسی در دسترس آنها بوده‌اند و نیازهای فرزندان را پذیرفته‌اند. این دسته از والدین به فرزندان خود مستقیم یا غیرمستقیم فهمانده‌اند که «حواسم بهت هست، حرف‌هات رو می‌شنوم و قراره نیازت رو بپذیرم.»

به یاد داشته باشید قبول‌کردن نیازهای فرزندان صرفا به‌معنای برآورده‌کردن آنها نیست. همه نیازهای فرزند باید شناخته شوند، اما لازم نیست از خیلی چیزها برای برآورده‌کردن آنها بگذریم.

نحوه ایجاد دلبستگی ایمن

  • ۳۳درصد اوقات همه نیازها را برآورده می‌کنید: در این حالت نیاز فرزند را می‌شنوید و آن را برآورده می‌کنید. مثلا هنگام آشپزی‌کردن، کودک از شما می‌خواهد برایش کتاب بخوانید. در این حالت شما دست از کار خود می‌کشید، روبه‌روی او می‌نشینید و از خواندن کتاب برای کودک ابراز خوشحالی می‌کنید.
  • ۳۳درصد اوقات متوجه نیاز کودک نمی‌شوید: ممکن است حواستان به نیاز فرزند نباشد، متوجه آن نشوید یا آن‌قدر مشغله داشته باشید که امکان برآورده‌کردن نیاز او وجود نداشته باشد. در این حالت ممکن است فرزند شما ناراحت شود.
  • ۳۳درصد اوقات سعی در اصلاح وضعیت دارید: این قدم مهم‌ترین قدم برای ایجاد دلبستگی ایمن است. در این حالت اگر اشتباهی کنیم، متوجه آن می‌شویم و مسئولیت آن را با عذرخواهی‌کردن می‌پذیریم. این‌گونه به فرزند خود یاد می‌دهیم که نیازی نیست بی‌نقص باشد. او می‌تواند شکست بخورد و از شکستش درس بگیرد. توجه داشته باشید باید در این رابطه مسئولیت‌پذیر باشیم تا رابطه‌ای صادقانه با فرزند خود بسازیم.

۵ راهکار برای رسیدگی درست به نیازهای فرزند

پدر در حال صحبت با کودک است برای گرفتن ماشین اسباب‌بازی از او

۱. نیازها و خواسته‌های خود را صادقانه بررسی کنید

بسیاری از افراد به‌جای پذیرفتن نیازهای خود، آنها را انکار می‌کنند. این کار دلایل مختلفی دارد. خیلی‌ها تحمل برآورده‌نشدن نیازها و غم ناشی از آن را ندارند، برخی دیگر نمی‌خواهند به دیگران متکی باشند تا مبادا از آنها ناامید شوند یا شاید نیازمندبودن در فرهنگ آنها جلوه جالبی ندارد.

اگر در کودکی نیازهای خود را انکار کرده‌اید، به نحوه رفتارتان در مواجهه با نیاز فرزندتان دقت کنید. آیا سریعا بدون درنظرگرفتن شرایط خود، نیاز او را برآورده می‌کنید؟ آیا از نیازهای فرزندتان فرار می‌کنید، اما نهایتا آنها را برآورده می‌کنید؟

هیچ‌یک از این واکنش‌ها بد نیستند، بلکه نیازهای خود شما را نمایان می‌کنند. اگر دقت بیشتری به این واکنش‌ها کنید و به شرایط خود آگاه‌تر باشید، در مواجهه با نیازهای کودک هم رفتار بهتری خواهید داشت.

توجه داشته باشید اگر دائما نیازهای خود را انکار کنید، این کار را به کودک خود هم یاد می‌دهید. در این صورت حتی اگر خلاف آن را به کودک توضیح دهید، چندان کارآمد نخواهد بود.

۲. همه نیازها را بپذیرید، اما فقط بعضی از آنها را برآورده کنید

اگر برآورده‌کردن نیازهای فرزندتان باعث رنجش شما می‌شود، یعنی احتمالا زیاده‌روی کرده‌اید. طبق تحقیقات، ۵۵درصد ارتباط ما با دیگران را زبان بدن، ۳۸درصدش را تن صدا و ۷درصدش را کلمات تشکیل می‌دهند.

اگر هنگام برآورده‌کردن نیاز فرزند آه بکشید یا بی‌حوصله آن را انجام دهید، کودک متوجه می‌شود که با او صادق نیستید و این مسئله را از شما می‌آموزد. در این مواقع شرایط خود را شفاف به فرزندتان توضیح دهید. ابتدا نیاز او را محترم بشمارید و به او حق بدهید که این نیاز را دارد، سپس دلیل اینکه نمی‌توانید خواسته‌اش را برآورده کنید توضیح دهید.

این مکالمه میان والد و فرزند را به‌عنوان نمونه در نظر بگیرید:

می‌دونم اگه به‌جای اینکه بیرون برم، بمونم خونه و با هم بازی کنیم خیلی بهمون خوش می‌گذره، ولی من دارم با دوست‌هام می‌رم بیرون چون من هم نیاز دارم با دوست‌هام بازی کنم. فردا درباره احساست به این مسئله صحبت می‌کنیم. درک می‌کنم اگه الان ازم ناراحتی و عصبانی هستی.

۳. با قاطعیت نه بگویید

خیلی اوقات به‌خاطر عذاب وجدان و دلسوزی، توانایی نه گفتن به فرزندمان را نداریم. باید در نظر داشته باشید اگر خواسته کودک را قبول کنید و آن را بدون رضایت انجام دهید، آسیب بیشتری به او می‌زنید تا اینکه همان ابتدا قاطعانه درخواستش را رد کنید.

مثلا ممکن است خواسته‌های کودک را انجام دهیم و آخر روز که کلافه شده‌ایم، شروع به دادوبیداد کنیم. یا هنگامی که می‌خواهیم سر کار برویم، برای اینکه با احساسات منفی کودک مواجه نشویم سعی کنیم بی‌سروصدا از خانه بیرون بزنیم یا به فرزند بگوییم «بعد این همه کاری که برات انجام دادم، ‌این رفتار رو داری؟».

این موارد باعث می‌شوند فرزند در قبال نیازهای شما احساس مسئولیت کند. این در حالی است که خودمان از پذیرفتن نیازها و خواسته‌های خود شانه خالی کرده‌ایم.

۴. به خشم خود هنگام برآورده‌کردن نیازهای فرزند توجه کنید

احساس خشم معمولا از حسادت سرچشمه می‌گیرد. ممکن است از اینکه فرزندانتان نیازها و خواسته‌های زیادی دارند عصبانی نباشید، بلکه به این مسئله که نیازهایشان به‌راحتی برآورده می‌شوند حسادت کنید. اگر این مسئله برای شما صدق می‌کند، بهتر است از خود بپرسید: «چه خواسته‌ای دارم که بیان‌کردن آن باعث ترس من از قضاوت دیگران می‌شود؟ از چه کسی می‌توانم برای برآورده‌کردن خواسته‌هایم کمک بگیرم؟»

۵. به کیفیت بیش از کمیت بها دهید

مهم نیست چه تعداد از خواسته‌های فرزندتان را برآورده می‌کنید. مهم این است که برآورده‌کردن این نیازها چه حسی به شما و فرزندتان می‌دهد. طبق تحقیقات، فقط اختصاص‌دادن ۵ تا ۱۰ دقیقه از روز به بازی‌کردن با کودک پیوند میان او و والدین را قوی‌تر می‌کند. بهتر است روی کیفیت زمانی که برای کودک می‌گذارید تمرکز کنید، نه تعداد دفعاتی که این کار را انجام می‌دهید.

شما بگویید

شاید نه گفتن به خواسته فرزندتان و مواجه‌شدن با ناراحتی و عصبانیت او حس خوشایندی برای شما نباشد. بااین‌حال، به‌ خاطر داشته باشید که برآورده‌کردن همه خواسته‌ها و نیازهای فرزندتان ممکن است تأثیری بسیار منفی روی او بگذارد. درنهایت بهترین راه صادق‌بودن با خود و فرزندتان و اولویت‌بندی درست نیازهاست.

شما چطور از پس برآورده‌کردن نیازهای فرزند خود برمی‌آیید؟ آیا موافق انجام تمام خواسته‌های او هستید؟

هشدار! این مطلب صرفا جنبه آموزشی دارد و برای استفاده از آن لازم است با پزشک یا متخصص مربوطه مشورت کنید. اطلاعات بیشتر

مهم‌ترین و سخت‌ترین وظیفه پدران و مادران تربیت فرزند است

تربیت کودکان شاد و سالم امروز، و انسان‌های موفق فردا





منبع