صمیمیت عاطفی زن و شوهر

اهمیت ضمانت در رابطه؛ چطور متعهد بمانیم؟_سیاه پوش


نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

برای زیاد تر مردم گفتن «دوستت دارم» یا بوسه‌ای پرشور زیاد ساده‌تر از قدم‌گذاشتن در مسیر ضمانت در رابطه است. برخی از افراد وقتی که مجردند مدام وسوسه خواهد شد که طعم داخل رابطه‌ شدن را بچشند، اما هنگامی نوبت به ضمانت در رابطه می‌رسد، به‌راحتی فراری خواهد شد. تعداد بسیاری از افراد هم پیش از برگزاری مراسم عروسی، با وجود عشق بسیاری که در دوران نامزدی داشته‌اند، دچار دلهره یا دلشوره خواهد شد. این اتفاق به این علت رخ می‌دهد که زیاد تر مردم نمی‌دانند چطور باید متعهد بمانند. خوشبختانه با خواندن این مقاله رمز و راز ضمانت در رابطه را یاد می‌گیرید.

منظور از ضمانت در رابطه چیست؟

ضمانت در رابطه و عشق چیزی جز باور افراد به ماندن در کنار یکدیگر نیست. رسیدن به این باور بخشی از رابطه است که مطمعن و امنیت می‌آورد و دو نفر می‌توانند افکار، احساسات و خواسته‌های خود را آشکارا گفتن کنند.

وجود ضمانت در هر نوع رابطه‌ای ملزوم است، اما روابط عاشقانه در قیاس با دوستی ساده به ضمانت بیشتری نیاز دارند. احتمالا از خود سوال کنید که معنی ضمانت در عشق چیست. ضمانت قراردادی قانونی نیست، اما هنگامی به خود برچسب زن و شوهر می‌زنید، نوعی فهمیدن متقابل و نانوشته بین شما شکل می‌گیرد. احتمالا بندهای دقیق این تفاهم‌نامه هیچ زمان به‌صراحت گفتن نشوند، اما به‌گفتن بخشی از یک رابطه متعهدانه انتظار می‌رود که هر دو طرف یکدیگر را دوست داشته باشند، به یکدیگر وفادار باشند و در اوقات سخت همدیگر را رها نکنند.

مزایای ضمانت در رابطه

متعهد ماندن به یک رابطه مزایای بسیاری دارد و به رشد، ارامش قدم و خوشبختی هر دو طرف پشتیبانی می‌کند. در کل ضمانت در عشق و رابطه ۵ مزیت مهم و مهم دارد که در ادامه بازدید‌شان کرده‌ایم.

۱. صمیمیت عاطفی

ضمانت در رابطه علتایجاد صمیمیت عاطفی بین دو طرف می‌بشود. هنگامی به یک نفر متعهد می‌مانید و در کنار او هستید، فضای امنی تشکیل می‌بشود که در آن هر دو طرف می‌توانند به یکدیگر مطمعن کنند و عمیق‌ترین افکار و احساسات خود را به اشتراک بگذارند. این ربط عاطفی پیوند بین دو طرف را تحکیم می‌کند و علتاحساس امنیت و تفاهم زیاد تر می‌بشود.

۲. رشد و حمایتمتقابل

ضمانت پایه محکمی برای رشد و حمایتمتقابل می‌بشود. هنگامی هر دو طرف به رابطه متعهد می باشند، فعالانه برای تسلط‌کردن بر چالش‌ها و رسیدن به اهداف شخصی و مشترک خود تلاش می‌کنند. این سیستم حمایتی به رشد فردی و مهم‌تر از آن رشد رابطه پشتیبانی می‌کند.

۳. مطمعن و امنیت

ضمانت علتایجاد مطمعن و امنیت در رابطه می‌بشود. هنگامی هر دو طرف فداکاری و وفاداری خود را نشان خواهند داد، بدیهی است که مطمعن تشکیل می‌بشود. این مطمعن مبنایی برای ربط صریح و روراست، انتقادپذیری و توانایی تکیه‌کردن به یکدیگر در اوقات دشوار است. حس مطمعن و امنیت در رابطه علترشد شخصی و عاطفی دو طرف می‌بشود.

۴. شکل‌گیری ازمایش ها و خاطرات مشترک

ضمانت به رابطه علتشکل‌گیری ازمایش ها و خاطرات مشترک می‌بشود. با متعهدماندن به یک نفر، زمان و تلاش خود را صرف ساختن یک زندگی مشترک می‌کنید. این زندگی امکان پذیر شامل خلق آیین‌های تازه، کشف جاهای تازه یا جستوجو‌کردن علایق مشترک باشد. این ازمایش ها مشترک پیوندی خاص بین دو طرف تشکیل می‌کنند و به خوشبختی و رضایت کلی آنها از رابطه پشتیبانی می‌کنند.

۵. حس خوشبختی و رضایت همیشگی

هنگامی هر دو طرف متعهدند، رابطه را در برتری قرار خواهند داد و به‌جای این که در روبه رو مشکلات به‌سادگی تسلیم شوند، برای حل آنها تلاش می‌کنند. این فداکاری و اندوخته‌گذاری در رابطه گمان تشکیل یک شراکت پایدار و رضایت‌قسمت در زندگی را افزایش می‌دهد و علتنشاط، خوشبختی و حس رضایت از زندگی هر دو نفر می‌بشود.

فراموش نکنید که ضمانت در رابطه همیشه باید انتخابی باشد که با میل و رضایت متقابل هر دو طرف صورت گرفته است. باید با یکدیگر صریح و صادقانه سخن بگویید کنید تا یقین شوید که هر دو نفر شما در خصوص ضمانت در رابطه توافق دارید.

راه‌هایی برای متعهدماندن به رابطه

اگر از روابط باز نفرت دارید و به جستوجو عشق واقعی و رابطه‌ای پایدار و همیشگی هستید، باید بدانید که چطور در یک رابطه متعهدانه بمانید. بین ضمانت کلامی صرف به فردی و ضمانت واقعی در رابطه تفاوت بسیاری وجود دارد. روابط پویا می باشند و ضمانت واقعی تلاش تعداد بسیاری می‌طلبد. برای متعهدماندن به رابطه عاشقانه می‌توانید این ۱۳ راهکار را امتحان کنید.

۱. رابطه باید برتری شما باشد

اولین قدم برای متعهدماندن به رابطه در برتری قراردادن آن است. شریک زندگی و رابطه شما باید برتری زندگی شما باشد. حتی اگر سرتان شلوغ است، برای همدیگر زمان بگذارید. برای بهترشدن حالت رابطه خود قرار ملاقات شبانه، برنامه‌های آخر هفته یا حتی یک پیاده‌روی ساده ترتیب دهید. به یاد داشته باشید که رابطه شما برای شکوفاشدن به دقت و تلاش نیاز دارد.

۲. صریح و صادقانه سخن بگویید کنید

ربط بخشی جدایی‌ناپذیر از هر رابطه است. شما باید درمورد افکار، احساسات و نیازهایتان آشکارا با شریک زندگی خود سخن بگویید کنید. به سخنان او هم گوش بدهید و تلاش کنید نظرات او را فهمیدن کنید. از سرزنش‌کردن یا دعوا‌کردن به یکدیگر زمان اختلافات خودداری کنید و در عوض بر یافتن راه‌حل‌ها و مصالحه تمرکز کنید.

۳. توانایی گوش‌دادن فعال را تمرین کنید

گوش‌دادن فعال مهارتی الزامی در هر رابطه‌ای است. این توانایی شامل دقت کامل به همسرتان، فهمیدن مطلب‌های او و جواب مناسب به آنها می‌بشود. زمان او مباحثه، از قطع‌کردن سخن بگویید‌های او یا حالت تدافعی گرفتن خودداری کنید. در عوض از او سؤالاتی سوال کنید تا کاملا فهمید منظور او شوید و نشان بدهید که به سخنان او کاملا گوش می‌دهید.

۴. به یکدیگر فضای کافی بدهید

برای پایدارماندن ضمانت زناشویی زمان گذراندن با یکدیگر اهمیت دارد، اما باید به یکدیگر فضایی برای تنهاماندن هم بدهید. به مرزها و هویت جدا گانه یکدیگر احترام بگذارید. سرگرمی‌ها و علایق خود را جستوجو کنید و شریک زندگی‌تان را هم به انجام این کار تشویق کنید. این‌طوری می‌توانید قدر ویژگی‌های بی همتا یکدیگر را بدانید و رابطه را شوق‌انگیز و پرشور نگه دارید.

۵. به‌قدر کافی با هم زمان‌ بگذرانید

تعلق‌دادن زمان کافی به یکدیگر در رابطه الزامی است. تلاش کنید وقتی را با هم صرف انجام فعالیت‌هایی کنید که هر دو از آنها لذت می‌برید. این فعالیت‌ها امکان پذیر تماشای یک فیلم، پختن غذایی خوشمزه یا حتی سفر آخر هفته باشند. از این زمان برای تشکیل پیوند و تحکیم ربط خود منفعت ببرید.

۶. او را غافل‌گیر کنید

مردی که همسرش را غافلگیر کرده است

غافل‌گیرکردن راهی عالی برای زنده نگه‌داشتن جرقه‌ اولیه رابطه است. با حرکتی متفکرانه همانند ملاقاتی سرزده یا هدیه‌ای کوچک شریک زندگی خود را غافل‌گیر کنید. ملزوم نیست برای این کار ول‌خرجی کنید، فقط باید این کار را از ته دل انجام دهید.

۷. حس سپاس و قدرشناسی خود را نشان دهید

از کنار شریک زندگی خود ساده نگذرید. به او نشان دهید که قدرشناس او هستید و قدر او را می‌دانید. حس سپاس خود را با کلمات، کارها یا حرکات ساده و کوچک ابراز کنید. این‌طوری او حس ارزشمندی و دوست داشته شدن خواهد کرد.

۸. تعارضات را با احترام حل کنید

ابراز تعارض در هر رابطه‌ای اجتناب‌ناپذیر است. بااین‌حال حل تعارضات با احترام و فهمیدن متقابل اهمیت دارد. از سرزنش‌کردن یکدیگر یا دعوا‌کردن به یکدیگر بپرهیزید. در عوض به یافتن راه‌حلی فکر کنید که برای هر دوی شما سودمند باشد.

۹. حمایتکننده یکدیگر باشید

در خوشی و ناخوشی از یکدیگر حمایتکنید. وقتی که شریک زندگی‌تان به شما نیاز دارد، کنارش باشید. پیروزی‌های او را جشن بگیرید و زمان ناکامی‌ها، او را آرام کنید. این‌گونه پیوند بین شما تحکیم می‌بشود و مطمعن شکل می‌گیرد.

۱۰. عاشقانه‌ها را زنده نگه‌ دارید

اجازه ندهید که احساسات عاشقانه در رابطه شما کم‌رنگ یا محو شوند. با انجام‌دادن کارهایی که به شریک زندگی‌تان حس خاص‌بودن خواهند داد، عشق و اشتیاق را زنده نگه دارید. برای این کار می‌توانید از راه حلهایی ساده همانند نوشتن نامه‌ای عاشقانه یا برنامه‌ریزی برای یک برنامه غافل‌گیرکننده در آخر هفته پشتیبانی بگیرید. با این کار شعله عشق بین شما روشن می‌ماند و رابطه شما به شکوفایی خود ادامه خواهد داد.

۱۱. تلاش نکنید او را تحول بدهید

یکی از پیشنهاد‌های مهم کارشناسان برای باقی‌ماندن ضمانت در رابطه همین است. با گذشت زمان احتمالا از کنار شریک زندگی‌تان و نیازها و خواسته‌های او به‌سادگی عبور کنید و بخواهید او را مطابق میل خود تحول دهید. بعضی اوقات اوقات این اتفاق ناخواسته رخ می‌دهد، اما امکان پذیر پیامدهای ناخوشایندی داشته باشد. هیچ فردی دوست ندارد تحول کند، به این علت شریک زندگی خود را همان گونه که هست بپذیرید.

اگر حس می‌کنید که برخی از عادات او بدند و شما را آزار خواهند داد، با همدلی درمورد آنها سخن بگویید کنید. برای ترک عادات نادرست او صبور باشید و تنها برای این که با سلیقه یا هوس زودگذر شما هماهنگ بشود، بر نظر خود برای تحول او پافشاری نکنید.

۱۲. بهترین دوست او باشید

اگر نمی‌دانید چطور متعهد بمانید، بهترین دوست او شدن را امتحان کنید. مطابق تحقیقات، افرادی که با شریک زندگی خود دوستی صمیمانه‌ای دارند، در قیاس با افرادی که این چنین پیوندی با هم ندارند، زیاد تر حس خوشبختی می‌کنند. به این علت تلاش کنید به بهترین دوست شریک زندگی خود تبدیل شوید.

دوست صمیمی او بودن نه‌تنها ضمانت در رابطه را تحکیم می‌کند، بلکه به زنده نگه‌داشتن جرقه‌ای که رابطه را برای اولین بار شکل داده هم پشتیبانی می‌کند.

۱۳. در برنامه‌ریزی برای آینده نظر او را هم در نظر بگیرید

زمان برنامه‌ریزی شغلی یا فکرکردن به اندوخته‌گذاری، بعد‌انداز برای بازنشستگی و خریدهای بزرگ با شریک زندگی‌تان مشورت کنید. به نظرات او واقعا گوش بدهید و پیش از تصمیم‌گیری، به دیدگاه‌ها یا پیشنهاد‌های او دقت کنید.

شریک زندگی خود را تشویق کنید تا او هم اهداف خود در زندگی را با شما در بین بگذارد. درمورد کاری که دوست دارد در آینده انجام بدهد، سوال کنید و زمان برنامه‌ریزی برای آینده آن را در نظر بگیرید. برای مثال از او سوال کنید که برای بازنشستگی چه برنامه‌ای دارد. امکان پذیر بخواهد در کشوری دیگر بازنشسته بشود یا سپس از بازنشستگی به دور دنیا سفر کند.

شما بگویید

نداشتن ضمانت در رابطه یکی از مشکلات مهم در روابط عاشقانه و زناشویی است. برای این که به شریک زندگی خود متعهد بمانید یا مقدار ضمانت خود را به او نشان دهید، می‌توانید از ۱۳ روشی که توضیح دادیم پشتیبانی بگیرید. به‌نظر شما معنی ضمانت در رابطه چیست؟ چه راه‌های فرد دیگر برای نشان‌دادن این ضمانت سراغ دارید؟

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی



منبع

صمیمیت چیست؛ زنی و مردی که صمیمانه کنار هم نشسته‌اند

صمیمیت چیست؛ آشنایی با انواع صمیمیت_سیاه پوش


نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

هنگامی سخن بگویید از صمیمیت می‌بشود، بلافاصله دوست‌ نزدیک یا شریک عاطفی خود را به یاد می‌آوریم. در حالی که امکان پذیر صمیمیت با هرکسی اعم از دوست، آشنا، خانواده و همکار تشکیل بشود. در واقع صمیمیت انواع مختلفی دارد و برخی از آنها اختصاصی روابط عاشقانه‌اند و برخی دیگر امکان پذیر در انواع روابط تشکیل شوند. برای داشتن روابطی سالم بسته به نوع رابطه ملزوم است روی بهبود انواع صمیمیت تمرکز کنید. در این مقاله ابتدا توضیح می‌دهیم صمیمیت چیست و سپس انواع آن را بازدید می‌کنیم.

صمیمیت چیست؟

به گمان زیاد زیاد پیش آمده است که از خود سوال کنید صمیمیت چیست و چه تأثیری روی روابط دارد. آیا صمیمیت در عشق فقط به رابطه جنسی ختم می‌بشود؟ صمیمیت همان حس نزدیکی یا توانایی اعتمادکردن به شخص روبه رو است که جهت می‌بشود اطلاعات شخصی‌تری را درمورد خود به اشتراک بگذارید. صمیمیت تنها بین زوج‌ها، دوستان صمیمی یا اعضای خانواده تشکیل نمی‌بشود. امکان پذیر جایی با فرد جدیدی مواجه شوید، اغاز به سخن بگویید با او کنید، با او حس راحتی کنید و یک دفعه فهمید شوید که دارید درمورد سرگرمی‌های مشترکتان یا سختی‌های زندگی سخن بگویید می‌کنید! در این چنین شرایطی، او گفت‌وگویی صمیمانه را رقم زده‌اید که امکان پذیر به رابطه‌ای صمیمی تبدیل بشود. بدیهی است که نوع صمیمیت در رابطه عاطفی با روابط دیگر متفاوت است؛ با وجود این برخی از انواع صمیمیت‌ در همه روابط مشترک می باشند که درمورد آنها زیاد تر سخن بگویید می کنیم.

انواع صمیمیت در روابط

۱. صمیمیت فکری

صمیمیت فکری یعنی از تفکرات و علایق یکدیگر باخبرید و می‌توانید ساعت‌ها درمورد موضوعات گوناگون سخن بگویید کنید. رابطه عاطفی سالم علاوه‌‌بر صمیمیت فیزیکی و عاطفی، به صمیمیت فکری نیز احتیاج دارد. زیاد‌ها صمیمیت فکری را معیاری برای انتخاب شریک زندگی‌ خود در نظر می‌گیرند. یقیناً این نوع صمیمیت امکان پذیر در هر رابطه‌ای شکل بگیرد و اختصاصی روابط عاطفی نیست. برای این که به صمیمیت فکری با دیگران دست بیابید، نکات زیر را برای بسپارید:

  • با افرادی معاشرت کنید که حرکت و خواسته‌های شبیه شما دارند.
  • جستوجو افرادی با اهداف و علایق شبیه بگردید.
  • با افرادی صمیمی شوید که قیمت‌هایشان با قیمت‌های شما یکسان است.

۲. صمیمیت احساسی

صمیمیت احساسی یعنی بتوانید احساسات مثبت یا منفی خود را در رابطه ابراز کنید و بدانید که شریک عاطفی‌تان شما را فهمیدن می‌کند و احساسات‌تان را می‌پذیرد. برای دستیابی به صمیمیت احساسی باید متقابلا فضایی امن در رابطه تشکیل کنید. برای مثال به احساسات فرد روبه رو احترام بگذارید، برای او گوش شنوا باشید، اجازه دهید بُعد صدمه‌پذیر خود را به شما نشان دهد و هر زمان به شما پناه آورد، تکیه‌گاهش باشید. برای بهبود صمیمیت احساسی در زندگی مشترک با همسرتان به این نکات دقت کنید:

  • همیشه وقتی را بدون هیچ‌گونه حواس‌پرتی به همسرتان تعلق دهید و با او زمان بگذرانید.
  • با همسرتان مهربان باشید، به او عشق بورزید، احترامش را نگه دارید و به او اشتیاق نشان دهید.
  • سراغ سرگرمی و فعالیت‌هایی تازه بروید که می‌توانید با همسر خود انجام دهید.
  • برای شکل‌گیری مطمعن زمان بگذارید و صبور باشید و به فرد روبه رو ثابت کنید که تحت هر شرایطی کنار او می‌مانید.

۳. صمیمیت معنوی

اگر به فهمیدن متقابلی از باور و باورها یکدیگر برسید یعنی به صمیمیت معنوی دست یافته‌اید. این باور و باورها امکان پذیر مربوط به یک دین خاص یا حتی درمورد قیمت‌های زندگی‌تان باشند. اگر باور و باورها معنوی شما با شریک عاطفی‌تان همخوانی نداشته باشد، امکان پذیر در آینده به معضلی در رابطه تبدیل بشود. این چند مسئله را برای رسیدن به صمیمیت معنوی در رابطه‌ در نظر بگیرید:

  • درمورد باورها معنوی خود سخن بگویید کنید و از فرد روبه رو نیز بخواهید در این باره سخن بگویید کند.
  • تلاش کنید نقاط اشتراکی در باورها و باورها خود با فرد روبه رو اشکار کنید.
  • با یکدیگر در کلاس یوگا شرکت کنید.
  • مدیتیشن تمرین کنید.
  • با مشکلات روانی خود آشنا شوید و راه مقابله با آنها را یاد بگیرید.

۴. صمیمیت جسمانی

صمیمیت جسمانی یا همان صمیمیت جنسی تنها به رابطه و لمس‌های جنسی ختم نمی‌بشود، بلکه تعریف صمیمیت در روانشناسی چیزی فراتر از نزدیکی جنسی است. این نوع از صمیمیت بین همه زوج‌ها یکسان نیست و بین هر زوج معنی متغیری اشکار می‌کند. چیزی که اهمیت دارد این است که به نقطه‌ای برسید که بتوانید به‌راحتی احساسات جنسی خود را ابراز کنید و با یکدیگر حس راحتی داشته باشید. برای دستیابی به صمیمیت جسمانی در رابطه خود، به نکات زیر دقت کنید:

  • برای رسیدن به صمیمیت جسمانی عجله نکنید و آرام پیش بروید.
  • همراه شریک عاطفی‌تان خط قرمز‌های رابطه‌ را اشکار و از آنها دوری کنید.
  • تلاش کنید پیش از برقراری رابطه، با بدن خود زیاد تر آشنا شوید و بدانید از رابطه چه می‌خواهید.

۵. صدمه‌پذیری و مطمعن

ما تنها وقتی بُعد صدمه‌پذیر خود را به فردی نشان می‌دهیم که واقعا به او حس نزدیکی کنیم. این صدمه‌پذیری صداقت و صمیمیت را در رابطه به‌ وجود می‌آورد. هنگامی طرف مقابلتان صدمه‌پذیری خود را مشخص می کند، یعنی پذیرای شما و آماده مطمعن به شما است.

خود قضیه مطمعن بخشی مهم در شکل‌گیری صمیمیت بین افراد است. مطمعن علتمی‌بشود طرفین رابطه به پایبندی و وفاداری شریک عاطفی خود مطمعن داشته باشند.

۶. صمیمیت تجربی

صمیمیت تجربی به‌زبان ساده یعنی از تفریح‌کردن با یکدیگر لذت می‌برید و خوش می‌گذرانید. امکان پذیر انواع دیگر صمیمیت نیز با صمیمیت تجربی ترکیب شوند. برای مثال هنگامی که سراغ فردی می‌روید تا با او زمان بگذرانید و در عین حال کاری انجام دهید که از نظر احساسی، جسمانی و روانی شما را راضی کند، یعنی با فرد روبه رو صمیمیت تجربی دارید. این چند نظر را برای بهبود صمیمیت تجربی در نظر بگیرید:

  • با شریک عاطفی خود سرگرمی‌های تازه امتحان کنید.
  • با اعضای خانواده یا دوستانتان آشپزی کنید.
  • با فرزندتان اسباب‌بازی‌هایش را سرهم کنید.
  • با همکار خودتان به رستورانی تازه بروید.

۷. صمیمیت اجتماعی

تا اکنون از خود پرسیده‌اید که صمیمیت اجتماعی چیست و بین چه افرادی تشکیل می‌بشود؟ این نوع صمیمیت امکان پذیر در هر رابطه‌ای به‌ وجود بیاید و به این معناست که می‌توانید با فرد روبه رو روراست باشید، راحت سخن دلتان را بزنید و با او درد دل کنید. صمیمیت اجتماعی فقط به‌معنی او گفت‌وگوی زبانی نیست، بلکه درکی عمیق و متقابل می‌طلبد. مثال‌هایی از صمیمیت اجتماعی عبارت‌اند از:

  • بعد از یک روز سخت کاری به دوست‌تان زنگ می‌زنید و با او درد دل می‌کنید.
  • ماجرایی خنده‌دار برایتان پیش می‌آید و بلافاصله به شریک عاطفی‌تان مطلب می‌دهید و ماجرا را تعریف می‌کنید.
  • با والدین خود تماس می‌گیرید و حالشان را می‌سوال کرد.
  • عکس‌های سفر خانوادگی‌تان را به همکارانتان نشان می‌دهید.

۸. صمیمیت خلاقانه

صمیمیت خلاقانه یعنی همراه دوست، خانواده، همکار یا هرکس فرد دیگر که با او حس راحتی می‌کنید، فعالیت‌های خلاقانه انجام دهید. انجام‌ این فعالیت‌ها جهت عمیق‌ترشدن پیوندتان و افزایش صمیمیت‌ بین شما و فرد روبه رو می‌بشود. برخی از فعالیت‌های خلاقانه که جهت افزایش این نوع صمیمیت خواهد شد، عبارت‌اند از:

  • همراه دوستان خود نقاشی کنید.
  • با اعضای خانواده یکی از اتاق‌هایتان را رنگ‌آمیزی و بازسازی کنید.
  • با شریک عاطفی‌تان شعر بخوانید.
  • با همکارانتان ایده‌پردازی کنید.

۹. فهمیدن اختلافات

فهمیدن اختلافات هم نوعی صمیمیت است که در آن طرفین رابطه تفاوت‌های یکدیگر را فهمیدن می‌کنند و آنها را محترم می‌شمارند. این نوع صمیمیت اهمیتی اختصاصی در هر نوع رابطه‌ای دارد، چراکه تغییرندادن باورهای فردی جهت به وجود آمدن رابطه‌ای سالم می‌بشود. اگر می‌توانید با فرد روبه رو درمورد چیزی مخالفت کنید و سپس درمورد آن سخن بگویید کنید و به نتیجه برسید، یعنی می‌توانید اختلافات یکدیگر را فهمیدن کنید. به یاد داشته باشید که اختلاف در هر رابطه‌ای وجود دارد و اجتناب‌ناپذیر است. برای دستیابی به فهمیدن اختلافات در رابطه، نکات زیر را مورد نظر قرار دهید:

  • مشکلات جاری رابطه را شناسایی کنید و ببینید چه کاری از دست شما برمی‌آید.
  • نحوه او گفت و گو‌کردن و مشاجره‌تان را زیر نظر بگیرید و مسئولیت رفتارتان را بر مسئولیت بگیرید.
  • تلاش کنید به اختلاف به وجود امده اشاره کنید و راهی برای کنارآمدن با آن بیابید.

۱۰. صمیمیت کاری

صمیمیت کاری همان گونه که از نامش برمی‌آید، مربوط به کار و محیط کاری است. در واقع دستیابی به این نوع صمیمیت جهت می‌بشود در محیط کاری اسایش بیشتری داشته باشید و به جستوجو آن، رضایت بیشتری از کارتان کسب کنید. هنگامی رابطه شما با همکار خودتان به مرحله‌ای برسد که بتوانید به او مطمعن کنید و از او نظر بخواهید و زمان خوشی را با او بگذرانید، یعنی به صمیمیت کاری دست یافته‌اید و رضایت شغلی بیشتری خواهید داشت. مثال‌هایی از صمیمیت کاری عبارت‌اند از:

  • افرادی را که اشتراکات بیشتری با شما دارند اشکار و با آنها معاشرت می‌کنید.
  • اگر درمورد چیزی نظر بخواهید، سراغ همکار خودتان می‌روید.
  • درمورد پروژه‌ها با همکار خود سخن بگویید می‌کنید.
  • زمان استراحت بین کار را با همکارانتان می‌گذرانید.
  • اگر فهمید شوید همکاری حال خوشی ندارد، به او دقت می‌کنید.

شما بگویید

برای این که بهبودی در روابط اجتماعی، عاطفی و حتی خانوادگی خود داشته باشید، باید بدانید صمیمیت چیست و چطور شکل می‌گیرد. دقت داشته باشید که امکان پذیر معنی صمیمیت در هر رابطه‌ای با رابطه دیگر یکسان نباشد و تعریف فرد دیگر به خود بگیرد. در این مقاله، ۱۰ نوع صمیمیت را بازدید کردیم تا بتوانید روابط خود را بهبود بدهید.

شما زیاد تر کدام نوع صمیمیت را در روابط خود می‌بینید؟ آیا موافق صمیمیت بیشتر از حد در روابط هستید؟

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی



منبع

نقض حریم خصوصی طرف مقابل و جاسوسی از گوشی موبایل طرف مقابل به دلیل عشق وسواسی

عشق وسواسی؛ ۱۰ نشانه‌ای که باید جدی بگیرید


تابه‌حال حس کرده‌اید که در هزارتوی تخیلات عاشقانه خود غرق شده‌اید؟ یا زوج‌هایی را دیده‌اید که رابطه‌شان از عشق فراتر رفته و دچار وسواس شده باشد؟ عشق وسواسی اختلالی خطرناک است که باید آن را جدی بگیریم. در این مقاله، این نوع عشق را واکاوی می‌کنیم و درنهایت علائم و روش درمان آن را مرور می‌کنیم. با ما همراه باشید.

عشق وسواسی چیست؟

عشق برای همه ما احساسی آشناست. ما خانواده، دوستان و حیوانات خانگی خود را دوست داریم و عاشقشان هستیم. عشق وسواسی وقتی اتفاق می‌افتد که ما شخصی را بیشتر از حد دوست داشته و میل به کنترل او داشته باشیم.

عشق وسواسی وضعیتی است که به‌جهت آن فرد دچار احساسات وسواسی افراطی می‌بشود و این احساسات را با عشق نادرست می‌گیرد. اختلال عشق وسواسی نوعی بیماری روانی نیست، اما وضعیتی پیچیده در زندگی است که اگر درمان نشود، کارکرد روزانه فرد را مختل و روابط دو طرف را تیره و تار می‌کند.

عشق وسواسی در واقع سبکی از رابطه است که با وسواس‌های ناسالم همراه می‌بشود. این وسواس‌ها امکان پذیر ماهیت عاشقانه و جنسی داشته باشند یا هدفشان کنترل فرد روبه رو باشد. در برخی موارد شدید، عشق وسواسی با کنترلگری، تهدید و توهین همراه می‌بشود.

مطابق تحقیقات، گمان ابراز اختلال عشق وسواسی در زنان زیاد تر از مردان است. مبتلایان به این اختلال در ابتدای رابطه آن را با وابستگی و علاقه نادرست می‌گیرند، اما با گذر زمان شدت رفتارهای وسواسی زیاد تر و علاقه یک‌طرفه می‌بشود.

علائم عشق وسواسی

اختلال عشق وسواسی نوعی بیماری روانی نیست، اما علائم مشخصی دارد که به‌پشتیبانی آنها می‌توانید وسواس در روابط عاشقانه را شناسایی کنید. مبتلایان به این اختلال عزت نفس مقداری دارند و می‌خواهند اعمال و حرکت معشوقشان را همیشه کنترل کنند. حس هراس و ناامنی مدوام با اهمیت ترین نشانه عشق وسواسی است. بااین‌حال کارشناسان می‌گویند این علائم از فردی به فرد دیگر متفاوت است. در ادامه، علائم رایج عشق وسواسی را مرور می‌کنیم.

۱. سریع و شدید عاشق‌شدن

مبتلایان به وسواس عشق زیاد تر به‌شدت عاشق فردی خواهد شد که او را به‌خوبی نمی‌شناسند. ابراز احساسات ناگهانی و قوی زنگ خطری جدی است، به‌خصوص هنگامی فرد سابقه حرکت وسواسی و سوءاستفاده‌گرانه هم داشته باشد. طبق معمول حس فرد مبتلا متقابل نیست و معشوق او این چنین عشقی را حس نمی‌کند، اما این نوشته برای فرد مبتلا مهم نیست و هم چنان زیاد زیاد فرد روبه رو را دوست دارد.

۲. دائم به فردی فکرکردن

وسواس‌ها رفتارهایی می باشند که در ذهن ساخته و پرداخته خواهد شد. هنگامی فرد وسواسی همه دقت و افکار خود را به یک نوشته معطوف می‌کند، میل به رفتارهای وسواسی در او زیاد تر می‌بشود. مبتلایان به عشق وسواسی تخیلات جنسی و عاشقانه مدوام دارند. آنها بعضی اوقات فکر می‌کنند معشوقشان می‌خواهد به آنها خیانت کند. این خیالات حس هراس، خشم و ناامیدی‌شان را تحکیم می‌کند. فردی که رابطه عاشقانه وسواسی دارد، نمی‌تواند بر هیچ چیز فرد دیگر تمرکز کند و فکرش همیشه دچار تخیلات است.

۳. حس اشتیاق و وابستگی شدید

عشق وسواسی طبق معمول رگه‌هایی از اشتیاق شدید دارد. عاشق وسواسی نیاز دارد شریک عاطفی‌اش همیشه او را قبول کند. او می‌خواهد همیشه نزدیک معشوق باشد و دوست داشته بشود. اگر این چنین شرایطی فراهم نشود، او با سناریوهای ذهنی خود دچار می‌بشود و میل شدیدی دارد که روح و جسمش همیشه کنار فرد روبه رو باشد.

۴. نادیده‌گرفتن ماموریت های و روابط

ماهیت وسواس‌گونه امیال فرد علتمی‌بشود که او از دیگر روابط خود دور بشود و نتواند مسئولیت‌های خود را انجام دهد. وسواس بر توانایی فرد تاثییر منفی می‌گذارد و زندگی روزمره‌اش را مختل می‌کند؛ به همین علت مبتلایان به عشق وسواسی در محل کار، روابط خانوادگی و زندگی شخصی دچار مشکلات بسیاری خواهد شد.

۵. حس مالکیت و حسادت

فرد مبتلا به اختلال عشق وسواسی دائم حس خطر می‌کند. او فکر می‌کند هرکسی که به معشوقش نزدیک می‌بشود، خطری بالقوه است. آنها به خانواده، دوستان و همکاران معشوق خود حسودی می‌کنند و توقع دارند شریک عاطفی‌شان مدام در مالکیت و کنار آنها باشد. این رفتارهای حسادت‌آمیز به‌مرور زمان تحول شکل خواهند داد و به توهین کلامی و رفتاری تبدیل خواهد شد.

۶. نقض حریم خصوصی فرد روبه رو

حس هراس و حسادت دو عامل اساسی در عشق وسواسی‌اند. فرد مبتلا نیاز دارد مطلب‌ها و تماس‌های شریک خود را بازدید کند، کیف و وسایلش را بگردد و حتی او را تعقیب کند. ترکیب هذیان‌های حسادت‌آمیز با تخیلات وسواسی زیاد خطرناک است، چون فرد مبتلا را تحریک می‌کند که رفتارهای خشن و سوءاستفاده‌گرانه داشته باشد و حتی تبدیل تجاوز می‌بشود.

۷. باورهای هذیانی درمورد رابطه

اختلال عشق وسواسی بعضی اوقات با هذیان و توهم همراه است. هذیان باورهایی است که حقیقت ندارند، اما شخص به آنها باور راسخ دارد. برخی مبتلایان به عشق وسواسی دچار خودمعشوق‌پنداری خواهد شد، یعنی فکر می‌کنند فردی مشهور عاشق آنهاست و با آنها رابطه دارد. در موارد خفیف‌تر، فرد باور نمی‌کند که فرد روبه رو او را دوست ندارد و جواب رد معشوق را نمی‌پذیرد.

۸. کنترلگری شدید

اگر مبتلایان به عشق وسواسی با فردی داخل رابطه شوند، زیاد سریع با او صمیمی خواهد شد و حس وابستگی شدید اشکار می‌کنند. شریک عاطفی آنها امکان پذیر حس خفقان و از حرکت آنها شکایت کند، ولی فرد مبتلا این شکایت را نمی‌پذیرد چراکه باور دارد به‌خاطر علاقه خود باید همه رفتارهای فرد روبه رو را کنترل کند و او را در کنار خود داشته باشد.

۹. تصورات فانتزی مداوم

افرادی که عشق وسواسی دارند، در ذهن خود سناریوهای مفصلی می‌سازند. آنها سناریوها را چندین دفعه تمرین می‌کنند و به داستان‌ها پروبال خواهند داد. این فانتزی‌ها امکان پذیر جنبه جنسی، عاشقانه یا رقابتی داشته باشند. تخیلات مکرر احساسات وسواسی را چنان تحکیم می‌کنند که حتی امکان پذیر فرد مرز بین فکر و حقیقت را تشخیص ندهد.

۱۰. امتناع از پذیرفتن جواب منفی

عاشق وسواسی تحمل طردشدن را ندارد. او می‌خواهد همیشه در کنار معشوقش باشد؛ به همین علت هنگامی فرد روبه رو از او می‌خواهد به فضای شخصی و مرزهای امنش احترام بگذارد، فرد مبتلا برآشفته می‌بشود و از پذیرفتن این کار سر باز می‌زند. در برخی موارد حتی امکان پذیر حرکت خصمانه و خطرناک داشته باشد.

تشخیص اختلال عشق وسواسی

عشق وسواسی

هیچ معیار خاصی برای شناسایی اختلال عشق وسواسی وجود ندارد. بااین‌حال اگر علائم این بیماری را در خود یا اطرافیانتان می‌بینید، باید به پزشک مراجعه کنید. پزشک متخصص ابتدا تعدادی آزمایش و مصاحبه انجام می‌دهد تا گمان دیگر اختلالات را رد کند.

کارشناسان می‌گویند اختلال وسواس‌گونه عشق طبق معمول نشانه نوعی بیماری روانی است. اگر نشانه بیماری فرد دیگر نباشد، تشخیص و درمان آن دشوار خواهد می بود. برخی محققان می‌گویند اختلال عشق وسواسی را باید نوعی بیماری روانی در نظر بگیریم، اما گروهی دیگر با آنها ناموافق‌اند و نظر دارند این اختلال یک بیماری جدا گانه نیست.

علل تشکیل اختلال عشق وسواسی

اختلال عشق وسواسی نوعی بیماری مربوط به سلامت روان نیست؛ به همین علت شناسایی یک علت برای تشکیل آن دشوار است. محققان هیچ علت مشخصی برای تشکیل این اختلال اشکار نکرده‌اند، اما اعتقاد دارند تعدادی از عوامل در کنار هم گمان ابتلا به عشق وسواسی را افزایش خواهند داد.

بیماری‌های روحی‌روانی از جمله اختلال شخصیت مرزی، اختلال استرس بعد از سانحه، اختلال وسواس فکری و روان‌پریشی با توهمات حسادت‌آمیز و شهوانی گمان ابتلا را افزایش خواهند داد. در ادامه علل احتمالی اختلال عشق وسواسی را مرور می‌کنیم.

۱. دلبستگی ناامن

هنگامی فردی نمی‌تواند دلبستگی سالم به افراد دیگر داشته باشد، دچار حس وابستگی شدیدی می‌بشود. این حس اضطراب شخص را افزایش می‌دهد و حسادت و کنترلگری را تحریک می‌کند. این حرکت تلاشی بی‌فرجام برای اجتناب از خیانت و رهاشدن است. افرادی که دلبستگی ناامن دارند، زیاد تر در معرض ابتلا به عشق وسواسی می باشند.

۲. ترومای دوران کودکی

خاطرات کودکی و ازمایش ها ما امکان پذیر اثرات جبران‌ناپذیری بر آینده‌مان بگذارند. کودکانی که قربانی سوءاستفاده جسمی شده‌اند، رنج آن حادثه را تا بزرگ‌سالی با خود حمل می‌کنند. آنها امکان پذیر داخل الگوهای رفتاری و روابط ناسالم شوند، چراکه ناخودآگاهشان در کودکی این سبک روابط را دیده و آموخته است. اختلال عشق وسواسی در افرادی که ترومای دوران کودکی دارند، رایج است.

۳. عزت نفس کم

زیاد تر افرادی که با وسواس فکری دچار عشق خواهد شد، با ناامنی‌های عمیق و عزت نفس کم دست‌وپنجه نرم می‌کنند. این درگیری مدوام علتمی‌بشود آنها در برابر طیف وسیعی از مشکلات صدمه‌پذیر باشند. اتفاقات ساده بر ذهن آنها تاثییر می‌گذارد و نیاز افراطی دارند که فردی دوستشان داشته باشد؛ به همین علت داخل عشق وسواسی خواهد شد تا با هراس رهاشدن خود مقابله کنند.

۴. اختلال وسواس فکری‌اجباری

افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری‌اجباری (‌OCD) در معرض ابراز تفکرات وسواسی در همه ابعاد زندگی خودند. وسواس آنها حول محور یک فرد یا رابطه می‌چرخد. آنها رفتارهای اجباری بسیاری دارند و با این رفتارها شریک عاطفی خود را محدود می‌کنند. این افراد نیاز به کنترلگری دارند و گمان ابتلا به عشق وسواسی نیز در این گروه زیاد است.

۵. توهمات حسادت‌آمیز

افراد مبتلا به روان‌پریشی توهمات مختلفی دارند. این بیماران در معرض ابتلا به عشق وسواسی می باشند. اگر در روبه رو شخصی وسواس داشته باشند، زیاد شکاک، بدبین و حسود خواهد شد. توهمات حسادت‌آمیز خطرناک است و امکان پذیر با رفتارهای نامناسب بسیاری همراه باشد. مبتلایان به توهمات حسادت‌آمیز امکان پذیر معشوقشان را تعقیب و تهدید و حتی با خشونت از او سوءاستفاده کنند.

۶. اختلال شخصیت مرزی

یکی از دلایل بالقوه عشق وسواسی اختلال شخصیت مرزی است. مبتلایان به این بیماری هراس شدیدی از رهاشدن دارند. آنها در روابط خود و دیگران اعمال نفوذ می‌کنند، یعنی در کوششاند الگوهای رفتاری شما را بشناسند و بر پایه آنها شما را کنترل کنند. این رفتارها امکان پذیر زیاد خطرناک باشند.

درمان اختلال عشق وسواسی

درمان اختلال عشق وسواسی

اختلال عشق وسواسی زیاد تر درمان‌شدنی است، اما روش درمان به مشکلات عرصه‌ای و دیگر بیماری‌های روانی بستگی دارد. اگر این اختلال از علائم بیماری فرد دیگر باشد، پزشک باید ابتدا بیماری مهم را درمان کند. در مواردی که عشق وسواسی به هیچ بیماری فرد دیگر مربوط نیست، پزشک یک برنامه درمانی برای بیمار تنظیم می‌کند. این درمان امکان پذیر دارودرمانی، روان‌درمانی یا ترکیبی از هر دو باشد.

در روال روان‌درمانی، درمانگر ابتدا تلاش می‌کند علت مهم وسواس را اشکار کند. ریشه وسواس امکان پذیر در یک رابطه ناامن در قبل فرد نهان شده باشد. درمانگر به بیمار پشتیبانی می‌کند افکار و رفتارهای وسواسی خود را شناسایی کند. او تکنیک‌هایی به فرد مبتلا می‌آموزد تا بر وسواس خود تسلط کند.

روبه رو با عشق وسواسی

اگر فکر می‌کنید علائم عشق وسواس‌گونه را دارید، بهتر است در اولین زمان به روان‌پزشک یا روان‌درمانگر مراجعه کنید. برخی توانایی‌ها و استراتژی‌های مقابله‌ای به شما پشتیبانی می‌کند به رفتارهایتان آگاه شوید و علائم را افت دهید.

کارشناسان می‌گویند مبتلایان به وسواس بهتر است زیاد تر بیرون بروند و کارهایشان را تنها انجام بدهند. این جهت می‌بشود فرد به روش سالمی از شریک عاطفی‌ خود فاصله بگیرد. علاوه‌بر این، با تمرکز بر کارهای گوناگون کمتر افکار وسواسی به سراغتان می‌آید.

شما باید تلاش کنید احساسات درونی خود را کنترل کنید. تمرینات ذهن‌آگاهی و مدیتیشن به شما پشتیبانی می‌کند به‌جای گم‌شدن در افکار مسموم، دقت خود را روی لحظه حال متمرکز کنید.

به مرزهای رابطه خود دقت کنید. مرزها در واقع قوانین رابطه‌اند و اشکار می‌کنند چه کارهایی درست و چه رفتارهایی غلط‌اند. با شریک عاطفی خود درمورد مرزهایتان سخن بگویید کنید و تلاش کنید به آنها پایبند بمانید.

با دوستان و خانواده خود زمان بگذرانید. روابط خود را معطوف به یک نفر نکنید. برقراری ربط عمیق با دیگر دوستان و خانواده یک سیستم حمایتی قوی برایتان می‌سازد که با اتکا بر آن می‌توانید از افکار وسواسی دور شوید.

سخن آخر

عشق وسواسی اختلالی است که به‌جهت آن فرد دچار احساسات عاشقانه افراطی می‌بشود. او نیاز دارد معشوقش را کنترل کند و بر کارهایش نظارت داشته باشد. این اختلال نوعی بیماری جدا گانه نیست، اما احتمالا نشانه‌ای از بیماری‌های روان باشد. اگر در خود و اطرافیانتان علائم آن را مشاهده می‌کنید، باید به پزشک مراجعه کنید تا با تنظیم یک برنامه درمانی اشکار شما را از گرداب این افکار مسموم دور کند.

اگر این مقاله برایتان سودمند بوده است، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و نظرتان را برایمان بنویسید.

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر

اگر می‌خواهید علت تعداد بسیاری از رفتارهای شریک عاطفی، یا حتی خودتان را در رابطه فهمید شوید، حتما این کتاب را بخوانید.



منبع

انواع عشق بر مبنای نظریه مثلث عشق

مثلث عشق چیست؛ آشنایی با ۸ نوع عشق در روابط عاطفی


عشق چیست؟ تابه‌حال به معنی واقعی عشق فکر کرده‌اید؟ این مفهوم پیچیده را چطور می‌توان با کلمات توصیف کرد؟ فیلسوفان و روان‌شناسان تعداد بسیاری در طول تاریخ تلاش کرده‌اند عشق را تعریف کنند و یکی از مشهورترین تعاریف را استرنبرگ اراعه کرده است. او اجزا و انواع عشق را در کتاب مثلث عشق توضیح داده و ما را درمورد عشق آگاه‌تر کرده است. با ما در این مقاله همراه باشید تا با نظریه مثلث عشق آشنا شویم.

نظریه مثلث عشق استرنبرگ چیست؟

عشق مفهومی پیچیده است که ابعاد مختلفی دارد. محققان تعداد بسیاری تلاش کرده‌اند عشق را تعریف کنند، اما تعداد مقداری از آنها توانسته‌اند این مفهوم را درست گفتن کنند. یکی از بهترین تعاریف عشق را روان‌شناسی به‌نام رابرت استرنبرگ در اواخر دهه ۱۹۸۰ اراعه کرد. سال‌ها است که محققان با مطالعات بالینی درستی این نظریه را بازدید می‌کنند و یکی از تازه ترین تحقیقات که در سال ۲۰۲۱ انجام شد، درستی نظریه مثلث عشق استرنبرگ را قبول کرد.

بر پایه نظریه مثلث عشق استرنبرگ، عشق ۳ جزء دارد؛ صمیمیت، اشتیاق و ضمانت. در روابط گوناگون انسانی، این ۳ مؤلفه به شکل‌های گوناگون کنار هم قرار می‌گیرند و ۸ نوع عشق را می‌سازند. برخی از انواع عشق بر رابطه عاشقانه یا جنسی دو شریک عاطفی متمرکزند و دیگر اشکال عشق در روابط بین‌فردی و اجتماعی دیده خواهد شد.

در ادامه، اجزای عشق از نگاه استرنبرگ را بازدید می‌کنیم. یقیناً خوب است که پیش از آن بگوییم مثلث عشق با عشق مثلثی یکسان نیست. در عشق مثلثی ۳ نفر در یک رابطه چندعشقی دچار خواهد شد یا ۲ نفر برای عشق نفر سوم با هم رقابت می‌کنند. در حالی‌ که مثلث عشقی نظریه‌ای روان‌شناختی برای بازتعریف مفهوم انواع عشق در روابط انسانی است.

۱. صمیمیت

استرنبرگ صمیمت در عشق را حس نزدیکی، تعلق خاطر و پیوند در روابط عاطفی تعریف می‌کند. صمیمیت یکی از احساساتی است که رابطه عاشقانه را گرم و زنده نگه می‌دارد. منشأ این حس طبق معمول اندوخته‌گذاری عاطفی دو نفر است.

صمیمیت در طول زمان ثابت می‌ماند، اما آگاهی انسان به این مؤلفه نوسان دارد یعنی بعضی اوقات اوقات افراد به صمیمیت خود با دیگران آگاه‌اند و بعضی اوقات نمی‌دانند احساسی که دارند، همان صمیمیت و نزدیکی است. افراد طبق معمول نمی توانند نقطه اغاز صمیمیت را شناسایی کنند و به‌مرور زمان به آن آگاه خواهد شد.

صمیمیت در روابط مختصر‌زمان نقش چشمگیری ندارد و اهمیت آن در روابط طویل اشکار می‌بشود. این مؤلفه عشق در طرفین رابطه جواب‌های احساسی و فیزیولوژیکی مختلفی به یکدیگر تشکیل می‌کند.

۲. اشتیاق

استرنبرگ می‌گوید اشتیاق مجموعه محرک‌هایی است که تبدیل عشق، جاذبه فیزیکی، کمال جنسی و دیگر احساسات علاقه‌مندی در روابط عاشقانه خواهد شد. اشتیاق همان منبع برانگیختگی فرد در ربط با فرد دیگر است. این مؤلفه هنگامی تشکیل می‌بشود که دو نفر در رابطه عاشقانه درگیری عاطفی دارند.

اشتیاق طبق معمول پایدار نیست و با گذر زمان تحول می‌کند. این چنین افراد قادر به مهار آن نیستند، اما به‌خوبی آن را فهمید خواهد شد و فهمیدن می‌کنند.

در روابط مختصر‌زمان، اشتیاق نقش پررنگی دارد و در روابط طویل، به‌مرور از شدت آن کاسته می‌بشود چراکه بدن ما نمی‌تواند دائم در این حالت روانی و فیزیولوژیکی باشد و آن را در طویل مدت نگه داری کند.

۳. تصمیم و ضمانت

استرنبرگ برای تعریف مؤلفه سوم می‌گوید در مختصر‌زمان، فرد تصمیم می‌گیرد فرد فرد دیگر را دوست داشته باشد و در طویل مدت متعهد به نگه داری آن عشق می‌بشود.

ضمانت شامل عناصر شناختی مختلفی است که در تصمیم‌گیری‌های انسان در روابط عاطفی طویل مدت دخیل‌اند. این مؤلفه همانند صمیمیت در طول زمان ثابت می‌ماند، اما آگاهی طرفین به آن در نوسان است.

برخلاف اشتیاق، می‌توانیم تصمیم و ضمانت را کنترل کنیم. تصمیم و ضمانت نقش زیاد کوچکی در روابط مختصر‌زمان دارد و نقش زیاد مهمی در روابط عاطفی طویل ایفا می‌کند چون ادامه رابطه بدون ضمانت و خواست دو طرف در روابط طویل مدت تقریبا غیرممکن است.

انواع عشق

مطابق نظریه مثلث عشقی، ۳ مؤلفه عشق با هم در تعامل‌اند و ترکیب آنها ۸ نوع توانایی عاشقانه را می‌سازد که با هم تفاوت‌هایی دارند. انواع عشق در هر رابطه متفاوت‌اند و امکان پذیر در طول یک رابطه عاشقانه نیز دستخوش تحول شوند. برای مثال احتمالا رابطه عاطفی با عشقی پرشور اغاز بشود، در طول زمان به عشق رمانتیک تبدیل بشود و درنهایت به حالت عشق همراه برسد.

۱. بی‌عشقی

اولین نوع عشقی که استرنبرگ در کتاب مثلث عشق معارفه می‌کند، بی‌عشقی است یعنی وقتی که هیچ‌یک از ۳ جزء عشق در یک رابطه وجود ندارد. او می‌گوید بی‌عشقی را می‌توان در تعامل های گهگاهی در زندگی روزمره مشاهده کرد.

این روابط کاملا فاقد عشق‌اند و افراد هیچ‌گونه حس علاقه و تعلق خاطری به فرد روبه رو ندارند، همانند روابط روزمره و کاری که بر مبنای الزام و زندگی اجتماعی توانایی می‌کنیم.

۲. دوستی

نوع دوم عشقی که استرنبرگ معارفه می‌کند دوستی و دوست‌داشتن است. این عشق هنگامی شکل می‌گیرد که مؤلفه صمیمیت در رابطه هست، اما اشتیاق و ضمانت وجود ندارد. مطابق نظریه عشق مثلثی، دوستی شامل حس نزدیکی، پیوند و گرمی با یکدیگر بدون حس اشتیاق شدید یا ضمانت طویل است.

دوستی را از دوران کودکی توانایی می‌کنیم. همان گونه که می‌دانیم، دوستی‌ها درجات مختلفی دارند و مقدار صمیمت ما با دوستانمان متفاوت است اما بر پایه این نظریه، اگر یکی دیگر از اجزای عشق در رابطه‌ای وجود داشته باشد، دیگر اسمش دوستی نیست. بعد فقط دوستی‌هایی که فاقد شور و ضمانت عاشقانه‌اند، دوستی نام دارند.

۳. شیفتگی

سومین نوع عشق شیفتگی است، یعنی هنگامی اشتیاق را در رابطه حس می‌کنیم اما مؤلفه‌های صمیمت و تصمیم و ضمانت وجود ندارند. این عشق مبتنی بر شور و جذابیت فیزیکی است.

استرنبرگ عشق در یک نگاه را در این دسته‌ قرار می‌دهد و می‌گوید شیفتگی علائم جسمی اشکار دارد، برای مثال هنگامی فرد روبه رو را می‌بینیم، دچار تپش قلب و برانگیختگی جنسی می‌شویم. این نوع عشق زیاد سریع اتفاق می‌افتد و در آن هیچ فرصتی برای شناخت و رشد صمیمت و ضمانت وجود ندارد.

۴. عشق خالی

چهارمین عشق در مثلث عشق استرنبرگ عشق خالی است، یعنی وقتی که مؤلفه تصمیم و ضمانت وجود دارد اما صمیمیت و اشتیاق را توانایی نمی‌کنیم. این نوع عشق را می‌توان در روابط طویل‌زمان زوج‌هایی دید که زن و شوهر حس خود به همدیگر را از دست داده‌اند.

استرنبرگ به اتفاق جالبی درمورد عشق خالی اشاره می‌کند و می‌گوید مردم در جوامع غربی عشق خالی را مرحله پایانی یک رابطه عاطفی برداشت می‌کنند. آنها فکر می‌کنند این عشق در انتهای یک رابطه طویل رخ می‌دهد در حالی که در برخی جوامع دیگر، عشق خالی اولین مرحله از رابطه‌ای طویل مدت است؛ برای مثال در ازدواج‌های سنتی و ترتیب‌داده شده می‌بینیم که زوج‌ها با تصمیم و ضمانت داخل رابطه خواهد شد و به‌مرور اشتیاق و صمیمت را توانایی می‌کنند.

۵. عشق رمانتیک

عشق فرد دیگر که مثلث عشق معارفه می‌کند، عشق رمانتیک است. در این رابطه صمیمت و اشتیاق وجود دارد، اما طرفین به مؤلفه تصمیم و ضمانت پایبند نیستند. این نوع عشق را می‌توان نوعی دوستی در نظر گرفت که در آن، شور و برانگیختگی فیزیکی هم نقش دارد.

اگر به منبع های ادبی مراجعه کنیم، عشق رومئو و ژولیت را می‌بینیم که عشق رمانتیک بوده است. این زوج حس صمیمیت عمیق داشتند و پرشور بودند، اما ضمانت واقعی نداشتند.

عشق رمانتیک امکان پذیر مرحله اول رابطه عاطفی طویل باشد؛ یعنی دو نفر که با هم صمیمی می باشند و به هم اشتیاق دارند، داخل رابطه عشق رمانتیک خواهد شد و به‌مرور تصمیم می‌گیرند عشقشان را نگه داری کنند و به آن متعهد بمانند.

۶. عشق همراه

استرنبرگ ششمین نوع عشق را عشق همراه می‌نامد. او می‌گوید در عشق همراه، مؤلفه‌های صمیمیت و تصمیم و ضمانت وجود دارند، اما طرفین اشتیاق را حس نمی‌کنند. او عشق همراه را نوعی دوستی طویل‌زمان و متعهدانه توصیف می‌کند.

این نوع عشق را در زوج‌هایی می‌بینیم که زیاد تر زمان بسیاری از ازدواجشان قبل است و دیگر شور و شوق فیزیکی و جنسی به هم ندارند.

مطابق تحقیقات، جرقه اغاز روابط بسیاری اشتیاق و علاقه شدید است، اما این حس همیشگی و پایدار نیست. زیاد تر در گذر زمان، حس اشتیاق خاموش می‌بشود و صمیمیت و ضمانت باقی می‌ماند. در این مرحله زوج‌ها عشق همراه را توانایی می‌کنند.

۷. عشق بی نتیجه

هفتمین عشقی که استرنبرگ معارفه می‌کند، عشق بی نتیجه است. در این رابطه حس اشتیاق و تصمیم و ضمانت وجود دارد، اما طرفین با یکدیگر حس صمیمیت نمی‌کنند.

بر پایه حرف های‌های استرنبرگ، عشق بی نتیجه زیاد سریع رشد می‌کند و زیاد سریع هم از بین می‌رود. این عشق را امکان پذیر در اطرافیانمان دیده باشیم؛ برای مثال هنگامی دو نفر با هم آشنا خواهد شد، یک هفته سپس نامزد می‌کنند و ماه سپس ازدواجشان را جشن می‌گیرند.

استرنبرگ می‌گوید تحکیم صمیمیت به زمان نیاز دارد. دو نفر باید با هم زمان قابل‌توجهی را صرف کنند تا شخصیت هم را بشناسند و بینشان صمیمیت تشکیل بشود. رابطه عشق بی نتیجه فاقد صمیمیت است. دو نفر که به هم اشتیاق فیزیکی دارند، تصمیم می‌گیرند به یکدیگر متعهد شوند. از آنجایی که رابطه صمیمانه و عمیقی ندارند، به‌گمان زیاد با ناکامی روبه رو خواهند شد.

۸. عشق کامل

درنهایت استرنبرگ عشق کامل را معارفه می‌کند. این عشق آرمانی است و وقتی اتفاق می‌افتد که هر ۳ جزء عشق در یک رابطه وجود داشته باشند.

برداشت کلی مردم از عشق، عشق کامل است؛ همه ما هنگامی درمورد عشق فکر می‌کنیم، در ذهنمان عشق کامل را فکر می‌کنیم که ۲ نفر صمیمیت، اشتیاق و ضمانت را هم‌زمان توانایی می‌کنند.

مطابق نظریه مثلث عشق، عشق کامل منحصر به روابط عاطفی زوج‌ها نیست. نمونه بارزی از عشق کامل را می‌توانیم در عشق والدین با فرزندانشان ببینیم، رابطه‌ای که از آن با گفتن عشق بی‌قیدوشرط یاد می‌کنیم.

چرا مثلث عشق استرنبرگ مهم است؟

روابط اجتماعی جزء جدایی‌ناپذیر زندگی انسان‌ها می باشند. اگر به ماهیت و ویژگی‌های روابط خود آگاه باشیم، کارکرد بهتری خواهیم داشت. شما می‌توانید با تست مثلث عشق حالت روابط خود را بسنجید، روی نقاط ضعف و قوت خود تمرکز کنید و درمورد آن با شریک عاطفی‌تان سخن بزنید. با آگاهی به اجزای عشق می‌توانید روابطی نیرومندتر، سالم‌تر و پایدارتر داشته باشید.

سخن آخر

استرنبرگ عشق را در نظریه مثلث عشقی تعریف می‌کند. او می‌گوید عشق از ۳ مؤلفه صمیمیت، اشتیاق و ضمانت راه اندازی می‌بشود و انواع عشق را توضیح می‌دهد. بر پایه این نظریه، عشق محدود به روابط عاطفی یک زوج نیست و در دیگر روابط اجتماعی نیز می‌توانیم گونه‌های گوناگون عشق را ببینیم. با شناخت انواع عشق به درون خود آگاه‌تر می‌شویم و روابط سازنده‌تری خواهیم داشت.

اگر این مقاله برایتان سودمند بوده است، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و نظرتان را برایمان بنویسید.



منبع