از دست دادن انگیزه طرد شدن

۳ علت از دست دادن انگیزه و راهکارهایی برای برگشت دادن آن_سیاه پوش


نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش

از دست دادن انگیزه قضیه‌ سختی است، چون عوامل نسبتا بسیاری در آن دخیل‌اند. یکی از راحت‌ترین راه‌ها برای برگشت دادن انگیزه، انجام دادن کارهایی است که دوست دارید. اما مشکلی وجود دارد: هنگامی انرژی و اراده ملزوم برای اغاز کاری را ندارید، انگیزه شما به سمت زیاده‌روی در کارهایی کم‌زحمت‌تر همانند غذاخوردن یا سرگرمی سوق اشکار می‌کند. همان گونه که فهمید شده‌اید این افراط‌کاری فقط اوضاع را وخیم‌تر می‌کند. بعد چه کار باید کرد؟ ابتدا باید علت‌های از دست دادن انگیزه را اشکار کنید، سپس به‌جستوجو راه‌های تشکیل و افزایش انگیزه خود بگردید. همراه ما باشید، می‌خواهیم شما را در این مسیر پشتیبانی کنیم.

علت‌های از دست دادن انگیزه

۱. طردشدن از اجتماع می‌تواند علتاز دست دادن انگیزه بشود

از دست دادن انگیزه امکان پذیر دلایل بسیاری داشته باشد. دیوید مک‌رنی، نویسنده وبلاگ حرکت انسانی و کتاب «آن‌قدرها هم باهوش نیستید»، به چند مورد از این علت‌ها اشاره می‌کند. در پژوهشی، از تعدادی دانشجو خواسته‌شد ابتدا باهم آشنا شوند و روی کاغذی بنویسند می‌خواهند با چه فردی همکار شوند. سپس محققان بدون دقت به انتخاب‌ها به عده‌ای انها گفتند که انتخاب شدند و به عده‌ای دیگر انها گفتند فردی آنها را انتخاب نکرده است. همان گونه که انتظار می‌رود، افراد انتخاب‌نشده غمگین بودند اما این ناراحتی چطور بر رفتارشان تاثییر گذاشت و چرا؟

پژوهشگرانِ تحقیق «هیچ‌کس تو را انتخاب نکرد» گفتن کردند از آن‌جایی که اجتماعی شدن نیازمند خودکنترلی (self-regulation) است، انسان‌ها انتظار دارند در روبه رو کنترل رفتارشان پاداشی دریافت کنند. افرادی که در گروه انتخاب‌نشده‌‌ها بودند، درد طرد شدن را حس کردند و این توانایی علتشد خودکنترلی‌ به نظرشان بی نتیجه آید. انگار با خودشان فکر می‌کردند «چرا به قوانین احترام بگذارم، هنگامی برای هیچ‌کس مهم نیست؟» این افکار، رخنه‌ای در مخزن اراده‌شان تشکیل کرد و هنگامی در برابر میز کلوچه‌ها نشستند نتوانستند همانند دیگران در روبه رو وسوسه‌ خوردن مقاومت کنند. پژوهش فرد دیگر مشخص می کند، هنگامی افراد حس طردشدگی می‌کنند، نمی توانند معما را حل کنند، این چنین مقدار شراکت در کار تیمی و انگیزه‌ فعالیت‌شان کم می‌بشود، علاوه‌ بر آن گمان مصرف مشروبات الکلی و دخانیات و دیگر رفتارهای خودتخریبگر در آنها افزایش می‌یابد. طردشدن خودکنترلی را از بین می‌برد و به‌نظر می‌رسد، یکی از علت‌های بی ارادگی باشد.

هنگامی فردی طرد می‌بشود انگیزه تلاش را از دست می‌دهد، چون فکر می‌کند برای هیچ‌کس مهم نیست. طبق معمول این نظر درست نیست، چون توانایی طرد شدن از طرف یک یا چند نفر، بیانگر نظر همه افراد در همه موقعیت‌ها نیست، اما فرد طردشده حس می‌کند، واقعا برای هیچ‌کس مهم نیست و به‌همین‌علت کاملا بی‌انگیزه می‌بشود.

۲. نادیده گرفتن نیازهای جسمانی، انجام دادن کارها را سخت می‌کند

طرد شدن تنها علت از دست دادن انگیزه برای فعالیت نیست. امکان پذیر علت واقعی از دست دادن انگیزه غذا نخوردن باشد:

دانشگاه‌های کلمبیا و بن‌گورون پژوهشی را در سال ۲۰۱۰ انتشار کردند. در این تحقیق، ۱۱۱۲ مورد حکم قضایی را بازدید کردند که در طول ۱۰ ماه درمورد آزادی مشروط زندانیان صادر شده می بود. نتیجه تحقیق نشان داد، بلافاصله سپس از صبحانه و ناهار، بیشترین شانس برای گرفتن آزادی مشروط وجود دارد. به‌طور میانگین، قضات نزدیک به ۶۰ درصد از موافقت‌ها را بلافاصله سپس از وعده غذایی صادر کرده بودند. سپس از آن، مقدار موافقت‌ها به‌مرور زمان افت می‌یافت تا آنکه درست قبل از وعده غذایی، مقدار موافقت با خواست آزادی به ۲۰ درصد مقدار قبل رسید. هر چه مقدار گلوکز در بدن قاضی پایین‌تر باشد کمتر تمایل دارد تا تصمیمی فعال بگیرد و با آزادی فردی موافقت کند و عواقب احتمالی آن را بپذیرد. ازاین‌رو زیاد تر به تصمیم‌های منفعلانه روی می‌آورد و تصمیم درمورد سرنوشت زندانی را به روزهای آینده موکول می‌کند.

هنگامی زندگی پرمشغله‌ای داشته باشید، زیاد پیش می‌آید که صبحانه نخورید یا دیروقت ناهار بخورید؛ درنتیجه به‌علت افتگلوکز نمی‌توانید درست فکر کنید و حس می‌کنید انجام دادن کارها برایتان دشوار شده است. حتی چون زیاد تر روز گرسنه بوده‌اید، سپس از غذاخوردن امکان پذیر به سردرد دچار شوید؛ در نتیجه تنها کاری که می‌توانید انجام دهید، دراز کشیدن است. نادیده گرفتن نیازهای جسمانی‌مان می‌تواند تبدیل از دست دادن انگیزه برای انجام کار بشود، به این علت مهم است که مواظب بی‌نظمی‌ها باشید تا بتوانید درست‌شان کنید. یک راه برای انجام این کار پرکردن فرم برسی روزانه است. می‌توانید روندهای شبیهی در کارهای روزمره‌تان بیابید. اگر این‌این چنین است، برگشت انگیزه‌تان احتمالا به‌اندازه صرف صبحانه یا نوشیدن آب کافی آسان باشد.

۳. تصمیم‌گیری بیش‌ از اندازه مغز را خسته می‌کند

از دست دادن انگیزه تصمیم گیری

اگر بخواهم کاری کنم که هرچه سریعتر روی کاناپه دراز بکشید و بستنی بخورید، یکی از سریع‌ترین راه‌ها این است که مجبورتان کنم چند تصمیم مهم بگیرید. جان‌ تیرنی در مقاله‌ای در نیویورک‌‌تایمز به این قضیه می‌پردازد: «خستگی ناشی از تصمیم گیری پشتیبانی می‌کند تا بفهمیم چرا انسان‌های معمولی و معقول از دست همکاران و خانوده‌شان عصبانی خواهد شد، زمان خرید لباس ول‌خرجی می‌کنند، از سوپرمارکت غذاهای ناسالم می‌خرند و نمی توانند در برابر نظر نمایندگی برای ضدزنگ کردن خودروی جدیدشان مقاومت کنند. مهم نیست چه مقدار منطقی و تیزهوش باشید، نمی‌توان پشت‌سرهم تصمیم گرفت و بهای بیولوژیکی آن را پرداخت نکرد. این نوع خستگی با خستگی جسمی فرق دارد: در خستگی ناشی از تصمیم‌گیری، در حالی‌ که خودتان فهمید نیستید، انرژی ذهنی‌تان افت می‌یابد. هرچه در طول روز زیاد تر تصمیم بگیرید، مغزتان کمتر می‌تواند تصمیم‌ها را کنترل کند تا آنکه در نهایت از میانبرها منفعت گیری می‌کند.»

این قضیه فقط درمورد تصمیم‌های مهم کاری صادق نیست، بلکه اگر ناچار باشید تعداد بسیاری تصمیم کوچک بگیرید هم ذهن‌تان خسته می‌بشود. اگر نتوانید تعداد تصمیم‌هایی روزانه‌تان را کنترل کنید، خواه‌ناخواه به رفتارهای افراطی خواهید داشت.


حتما بخوانید: فیلم آموزشی : مغز شما چطور کار می‌کند؟


چطور انگیزه‌مان را برگردانیم؟

از دست دادن انگیزه زن پر انرژی

برای بازیابی انگیزه دو کار را باید به‌طور هم‌زمان انجام داد:

  1. مبارزه با علت افت انگیزه؛
  2. گول زدن خود برای برداشتن اولین قدم.

طرد شدن از اجتماع حس بدی دارد و انگیزه انجام کاری را از بین می‌برد، اما باید با قضیه روبه رو شد. به گمان زیاد کاری از جانب شما علتمی‌بشود که دیگران طردتان کنند یا احتمالا با آدم‌های ناخوشایندی معاشرت می‌کنید. با فرد یا افرادی که طردتان کردند سخن بگویید کنید تا فهمید شوید چرا این کار را انجام دادند. اگر شما مقصرید ببینید چطور می‌توانید مشکل‌تان را رفع کنید و اگر آنها مقصرند به‌جستوجو افراد جدیدی باشید. اگر حل قضیه مقدور نیست، به‌جستوجو راه‌هایی برای اجتناب از آن موقعیت خاص باشید، چون طرد شدن مکرر برای هر فردی زیان اور و ناخوشایند است.

اگر از بدن‌تان مراقبت نمی‌کنید، راه‌حل آن آشکار است. همان گونه که پیشتر اشاره شد، ابتدا باید قضیه را دقیق اشکار کنید؛ می توانید این کار را با برسی روزانه انجام دهید. اشکار کنید چه نیازهای جسمانی‌ای را نادیده می‌گیرید، سپس آن را برتری اول‌ بدانید.

وقتی‌که قضیه مربوط به تصمیم‌گیری است، کنترل همه تصمیم‌ها مشکل می‌بشود، چون همیشه از زمان تصمیم‌گیری‌مان خبر نداریم. یک راه برای رفع کردن این مشکل، منفعت گیری از فهرست تصمیم‌ها است (همانند فهرست کارها). با این کار از قبل می‌دانید چه تصمیمی را چه وقتی باید بگیرید. کارها را تقسیم کنید تا ناچار نباشید در یک روز بیش‌ از اندازه تصمیم مهم بگیرید، این چنین زمان و شرایطی برای تصمیم‌های ناگهانی و ناخواسته فراهم کنید. تصمیم‌هایی کوچک همانند خرید خواروبار را فراموش نکنید، چون حتی تصمیم‌گیری درمورد خرید یا نخریدن مواد غذایی ممکن علتاضطراب شما بشود.

در نهایت کاری اشکار کنید که دوست دارید انجامش دهید. امکان پذیر کاری خسته‌کننده همانند تمیز کردن خانه باشد یا کاری شوق‌انگیزتر همانند ساختن بازی. هر کاری باشد، اولین قدم را زیاد مختصر بردارید؛ در حدی که فقط ۵ دقیقه زمان نیاز داشته باشد. روز سپس مقداری جلوتر بروید و هر بار مقداری زیاد تر جلو بروید. هنگامی دستاوردهایتان را ببینید و دریابید به چه مقدار تلاش نیاز دارد، راحت‌تر می توانید زمان مشخصی را به آن کار تعلق دهید. از اینها قبل، مهم اغاز کردن است.

عوامل شخصیتی مؤثر بر از دست دادن انگیزه

1734508411 955 ۳ علت از دست دادن انگیزه و راهکارهایی برای برگشت

برخی افراد به‌طور ذاتی در برابر چالش‌های زندگی مقاوم‌تر می باشند و بهتر می‌توانند انگیزه خود را نگه داری کنند. در روبه رو، افرادی که دچار کمال‌گرایی افراطی، ناامیدی یا خودانتقادی می باشند، زیاد تر در معرض از دست دادن انگیزه قرار می‌گیرند.

  • کمال‌گرایی: کمال‌گرایان طبق معمولً انتظار دارند همه کارها بی‌نقص انجام بشود. این انتظارات غیرواقعی علتمی‌بشود اغاز کار یا ادامه دادن آن برایشان دشوار بشود، چون از ناکامی یا نادرست وحشت دارند.
  • ناامیدی: ناامیدی مداوم، به‌اختصاصی سپس از توانایی ناکامی‌های متعدد، فرد را به این باور می‌رساند که کوششهایش بی‌منفعت است. این ذهنیت می‌تواند چرخه‌ای از بی‌انگیزگی و عدم عمل تشکیل کند.
  • خودانتقادی: افرادی که مدام خود را سرزنش می‌کنند، انرژی ذهنی خود را برای پیشروی از دست خواهند داد. به‌جای یافتن راه‌حل، دچار افکار منفی و سرزنش خود خواهد شد.

نقش سلامت روان در انگیزه

بعضی اوقات از دست دادن انگیزه به مسائل عمیق‌تری همانند سلامت روان مرتبط است. عواملی همانند اضطراب، افسردگی یا توانایی‌های منفی قبل می‌توانند علتکاهش انگیزه شوند:

  • افسردگی: افسردگی با علائمی همانند خستگی مداوم، حس بی‌ارزشی و بی‌حوصلگی همراه است که انگیزه برای اغاز هر کاری را افت می‌دهد.
  • اضطراب: نگرانی‌های مداوم درمورد آینده می‌تواند ذهن شما را دچار کند و مانع تمرکز بر کارهای مهم بشود.
  • توانایی‌های منفی: ناکامی‌های قبل یا انتقادهای شدید امکان پذیر به مرور علتشوند از تلاش مجدد بترسید و انگیزه‌تان را از دست بدهید.

محیط کاری و اجتماعی اثرگذار

محیطی که در آن کار یا زندگی می‌کنید، نقش مهمی در انگیزه شما دارد.

  • محیط کاری ناسالم: سختی کاری زیاد، عدم سپاس از کوششها و نبوده است زمان پیشرفت، انگیزه فرد را افت می‌دهد.
  • محیط‌های منفی: معاشرت با افرادی که مدام شکایت می‌کنند یا حرکت منفی دارند، می‌تواند روحیه شما را تخریب کند.
  • بی‌نظمی محیط: محیط نامرتب و پر از حواس‌پرتی علتکاهش تمرکز و در نتیجه از دست دادن انگیزه می‌بشود.

تکنیک‌های سریع و عملی برای برگشت دادن انگیزه

1734508411 836 ۳ علت از دست دادن انگیزه و راهکارهایی برای برگشت

اگر حس می‌کنید انگیزه‌تان از بین رفته، تکنیک‌های زیر می‌توانند به‌شدت شما را به مسیر بازگردانند:

۱. قانون ۵ دقیقه

به خودتان قول دهید که تنها ۵ دقیقه روی کاری که از آن فرار می‌کنید کار کنید. این قانون ذهن را فریب می‌دهد که کار آسان و مختصر است. سپس از اغاز، به گمان زیاد ادامه خواهید داد، چون تسلط بر مقاومت اولیه، بیشترین انرژی را می‌گیرد.

۲. محیط خود را تحول دهید

بعضی اوقات محیط کسل‌کننده یا نامرتب علتکاهش انگیزه می‌بشود.

  • محیط کارتان را مرتب کنید.
  • به کافه یا فضای باز بروید و در آنجا اغاز به کار کنید.
  • موسیقی آرام‌بخشی پخش کنید که تمرکز و انرژی‌تان را افزایش دهد.

۳. از تکنیک پومودورو منفعت گیری کنید

۳ علت از دست دادن انگیزه و راهکارهایی برای برگشت.webp

تکنیک پومودورو به شما پشتیبانی می‌کند کارها را در بازه‌های وقتی مختصر و اشکار انجام دهید:

  • ۲۵ دقیقه کار کنید و سپس ۵ دقیقه استراحت کنید.
  • سپس از ۴ دور، ۱۵ تا ۲۰ دقیقه استراحت طویل‌تر داشته باشید.

این تکنیک مغز را از خستگی ذهنی نجات می‌دهد و انگیزه شما برای کار را افزایش می‌دهد.

۴. یک کار ساده و سریع انجام دهید

هنگامی انگیزه ندارید، انجام یک کار ساده همانند شستن ظرف‌ها، مرتب کردن میز یا جواب به یک ایمیل می‌تواند حس پیشرفت در شما تشکیل کند و انرژی ملزوم برای ادامه کارهای مهم‌تر را بدهد.

۵. تصویری آشکار از هدفتان بسازید

1734508411 26 ۳ علت از دست دادن انگیزه و راهکارهایی برای برگشت.webp

  • هدفتان را روی کاغذ بنویسید و اشکار کنید چرا انجام آن مهم است.
  • برای اهداف بزرگ، مسیر رسیدن به آن را به قدم‌های کوچک تقسیم کنید.
  • هر روز یک قدم کوچک بردارید تا حس پیشرفت کنید.

۶. حرکت کنید و بدن‌تان را فعال کنید

تحرک فیزیکی علتترشح هورمون‌های نشاط‌آور همانند اندورفین می‌بشود که به برگشت انگیزه پشتیبانی می‌کند.

  • ۵ دقیقه پیاده‌روی کنید.
  • چند حرکت کششی یا ورزش سبک در خانه انجام دهید.
  • اگر می‌توانید، به زمان کوتاهی در فضای باز قرار بگیرید.

۷. از چک‌لیست منفعت گیری کنید

1734508411 854 ۳ علت از دست دادن انگیزه و راهکارهایی برای برگشت

یک فهرست کارهای روزانه تهیه کنید و از کوچک‌ترین ماموریت های اغاز کنید. هر تیک که روی لیست می‌زنید، مغز شما دوپامین ترشح می‌کند که به تحکیم انگیزه پشتیبانی می‌کند.

۸. از تکنیک همراه مسئول منفعت گیری کنید

به فردی که به او مطمعن دارید بگویید قرار است چه کاری انجام دهید و از او بخواهید در زمان مشخصی نتیجه کار را از شما بپرسد. این ضمانت علتمی‌بشود انگیزه بیشتری برای انجام کار داشته باشید.

 

به روز رسانی: آذر ۱۴۰۳ – تحریریه چطور

دسته بندی مطالب

مقالات کسب وکار

مقالات فناوری

مقالات آموزشی

مقالات سلامتی

آزمایش برای بررسی شرطی شدن کنشگر

انواع شرطی سازی و کاربرد آن در انگیزش کارکنان


از وقتی که پاولف در ابتدای قرن بیستم با مشاهدات خود نظریه شرطی‌سازی را نقل کرد تا به امروز، این نظریه و شاخ و برگ‌هایش نقشی مهم در شناخت رفتارهای انسان داشته است. از این نظریه برای بهبود فرایندهای یادگیری در نظام‌های آموزشی منفعت گیری بسیاری می‌بشود و احتمالا بارزترین جنبه آن تشویق و تنبیهی باشد که از دوران مدرسه به یاد دارید. اما آیا می‌توان از این نظریه و انواع شرطی سازی در دیگر قسمت‌ها همانند محیط کار برای تحکیم انگیزه کارکنان و تحول حرکت آنان منفعت برد؟ ابتدا بیایید نگاهی به این نظریه بیندازیم و سپس درمورد کاربردش سخن بگویید کنیم. با ما همراه باشید.

شرطی‌سازی چیست؟

به فرایندی که در آن بین محرک و عکس العمل ارتباطی تشکیل می‌بشود، شرطی‌سازی می‌گویند. محرک چیزی است که عکس العمل (جواب) را به جستوجو می‌آورد. با فهمیدن شرطی‌سازی می‌توانیم ریشه برخی رفتارها را در انسان‌ها و حیوانات فهمیدن کنیم. شرطی‌سازی یکی از نظریات حوزه رفتارگرایی محسوب می‌بشود.

انواع شرطی سازی در روانشناسی

۱. شرطی سازی کلاسیک

ایوان پاولف اولین شکل از شرطی‌سازی را اتفاقی زمان بازدید دستگاه گوارش سگ‌ها کشف کرد. او مشاهده کرد که هنگامی غذایی را جلوی سگ می‌گذارد، بزاق دهانش ترشح می‌بشود. این حرکت سگ‌ها حتی پیش از رسیدن غذا در ساعت اشکار نیز اتفاق می‌افتاد، به این علت پاولف به این فکر افتاد که آیا می‌تواند حرکت سگ‌ها (ترشح بزاق) را با محرکی بیرونی شرطی کند یا نه، به این علت آزمایشی را طراحی کرد.

در آزمایش معروف سگ‌های پاولف، او پیش از رسیدن غذا زنگی را به صدا درمی‌آورد. بعد از چند بار تکرار این کار، وی غذا را حذف کرد و فقط زنگ را به صدا درآورد. او مشاهده کرد که بزاق سگ‌ها (عکس العمل) بعد از شنیدن صدای زنگ (محرک) حتی بدون وجود غذا نیز ترشح می‌بشود. این دانشمند روسی اولین کسی می بود که توانست رفتاری را مطابق خواست خود شرطی کند. آزمایش او سرآغازی برای طیفی گسترده از تحقیقات درمورد انواع شرطی سازی و و کاربردش در حوزه روان‌شناسی شد.

۲. شرطی سازی کنشگر یا فعال

بی.اف اسکینر، روان‌شناس مشهور آمریکایی، شکل فرد دیگر از شرطی‌سازی را کشف کرد. او در آزمایش خود، حیواناتی گوناگون را درون جعبه‌ای قرار می‌داد که درون آن دکمه‌ یا اهرمی وجود داشت و اگر حیوان آن را سختی می‌داد، دریچه‌ای باز می‌شد و غذا دریافت می‌کرد. به‌مرور زمان و بعد از چند توانایی موفق، حیوان می‌آموخت که با فشاردادن اهرم یا دکمه می‌تواند غذا (پاداش) دریافت کند. درنتیجه مدام این حرکت را تکرار می‌کرد.

این همان روشی است که امروزه برای پرورش سگ‌های نجات یا مخدریاب منفعت گیری می‌بشود. این سگ‌ها همراه مربی خود هربار که عمل مطلوب مربی را انجام خواهند داد پاداش دریافت می‌کنند. درنتیجه به انجام آن عمل شرطی خواهد شد. این نوع شرطی‌سازی را می‌توان برعکس هم انجام داد. برای مثال اگر حیوان بعد از هربار فشاردادن دکمه ناچار به تحمل توانایی‌ای ازردهکننده (شوک الکتریکی) می‌شد، دیگر تمایلی به انجام آن حرکت نشان نمی‌داد.

تفاوت شرطی سازی کلاسیک و کنشگر

۱. نوع یادگیری

یادگیری در شرطی سازی کلاسیک فعالانه نیست. یادگیرنده بدون آنکه بداند چرا این چنین می‌کند، رفتاری را انجام می‌دهد. اما در شرطی سازی فعال، یادگیرنده خود در فرایند شرطی‌سازی شراکت فعال دارد. او با تشویق یا تنبیه می‌آموزد که به‌سمت چه رفتاری سوق داده بشود.

۲. داوطلبانه بودن یا نبودن

در شرطی شدن کلاسیک یادگیرنده رفتاری غیرداوطلبانه دارد. برای مثال سگ‌ها نقشی در ترشح بزاق دهان خود ندارند، اما در نوع دوم یادگیرنده می‌تواند در هرلحظه عمل خود را تحول دهد. برای مثال کودک می‌تواند به‌رغم گمان تنبیه، هم چنان با برادر خود دعوا کند. با اهمیت ترین تفاوت این دو نوع شرطی‌سازی در همین ویژگی نفهته است.

۳. نوع جواب

در نوع اول شرطی‌سازی، یادگیرنده نقشی در تشکیل عکس العمل ندارد. برای مثال اگر فردی تصادف کند، امکان پذیر تا ماه‌ها سپس هربار که رانندگی می‌کند، حس هراس و اضطراب داشته باشد. او نمی‌تواند جلوی این اضطراب را بگیرد. چه بسا توانایی او چنان دردناک باشد که با دیدن ماشین نیز دچار دعوا عصبی بشود. اما در نوع دوم، یادگیرنده به انجام عکس العمل ترغیب می‌بشود. درنتیجه عکس العمل نه قطعی بلکه احتمالی خواهد می بود. برای مثال اگر والدین نوجوانی تازه‌گواهینامه‌گرفته او را بابت مراعات مقررات تشویق کنند، احتمالش زیاد تر است که هم چنان به مراعات مقررات ادامه دهد.

۴. وجود تحکیم‌کننده

در نوع اول شرطی‌سازی خبری از پاداش یا تنبیه نیست، اما در نوع دوم رفتارهای مطلوب با پاداش و رفتارهای نامطلوب با تنبیه به‌ترتیب تحکیم و تضعیف خواهد شد.

کاربرد شرطی‌سازی در تحکیم انگیزه و شکل‌دادن به حرکت کارکنان

انواع شرطی سازی در محیط کار

رفتارهای مرتبط با شرطی‌سازی در زندگی روزمره زیاد رخ خواهند داد. حال فکر کنید شما مدیر یا رهبر یک سازمانید و می‌خواهید رفتارهای مطلوب کارکنان خود را تحکیم کنید و از مقدار رفتارهای نامطلوب آنها بکاهید. نظریه شرطی سازی چطور به شما پشتیبانی می‌کند؟ در ادامه، تشکیل زمان‌شناسی در جلسات کاری به دو روش شرطی سازی کلاسیک و کنشگر را بازدید می‌کنیم.

۱. منفعت گیری از شرطی سازی کلاسیک

شرطی سازی کلاسیک زیاد تر با عکس العمل‌های ناخوشایند در ربط است. برای مثال انواع فوبیا یا پرهیز از طعم‌های خاص با این اتفاق مرتبط‌اند. اما این شکل از شرطی‌سازی را می‌توان برای تشکیل عادت‌های مطلوب نیز به کار برد. برای مثال فکر کنیم شما می‌خواهید عادت زمان‌شناسی در جلسات کاری را در کارکنان تحکیم کنید. برای این کار می‌توانید عمل های زیر را انجام دهید.

۱. مقدمه‌چینی کنید

برای کاشتن بذر زمان‌شناسی اعضای تیم را دور هم جمع کنید و درمورد اهمیت زمان‌شناسی و مزایا آن شفاف سخن بزنید. به آنها گوشزد کنید که زمان‌شناسی نشانه احترام به دیگران است. این چنین این حرکت درست علتمدیریت بهتر زمان و افزایش منفعت‌وری می‌بشود.

۲. محرکی برای زمان‌شناسی تشکیل کنید

بعد از تعیین دقیق انتظارات، باید با عمل به آنها محرک تشکیل کنید. همه جلسات را سروقت اغاز کنید و چشم به راه فردی نمانید! این حرکت شما دیگران را تحریک می‌کند تا در جلسات آینده سروقت حاضر شوند. از نظر دیگر با منفعت گیری از نرم‌افزارهای ارتباطی نوعی صدای یادآور خاص برای یادآوری زمان اغاز جلسات در نظر بگیرید. شنیدن صدای خاص به اعضای تیم یادآوری می‌کند که خود را آماده کنند تا دیر به جلسه نرسند. این چنین می‌توانید برنامه جلسه را برای مثال نیم ساعت قبل از اغاز جلسه برای همه بفرستید. این هم نوعی محرک خواهد می بود.

۳. تثبیت عادت

بعد از مدتی که به این شیوه جلسات را برگزار کردید، به‌گمان زیاد ناظر عادت‌کردن اعضا به شرکت به‌موقع در جلسات خواهید می بود. با تبدیل‌شدن این کار به عادت دیگر نیازی به تکرار محرک‌ها نخواهید داشت. چه بسا اعضای تیم بدون محرک‌ها نیز به‌موقع در جلسات حاضر شوند.

۲. منفعت گیری از شرطی سازی کنشگر

بیایید یک بار دیگر سناریوی فرضی خود را در نظر بگیریم. شما می‌خواهید کاری کنید که اعضای تیم به‌موقع در جلسات شرکت کنند، اما این بار از شرطی سازی کنشگر منفعت گیری می‌کنیم.

۱. تشویق کنید

هربار که جلسه‌ای برگزار می‌کنید، از اعضایی که به‌موقع حاضر شده‌اند سپاس کنید. می‌توانید جلوی جمع آنها را تشویق کنید، می‌توانید با ارسال یادداشتی شخصی از کارکنان تقدیر کنید یا حتی در ساختار پرداخت حقوق خود، امتیاز کار تیمی و ضمانت بیشتری به آنها بدهید.

۲. تنبیه کنید

گرچه تنبیه‌کردن دیگران به‌خصوص در دفعات اول تأثیر منفی دارد، نمی‌توان از این گزینه کاملا صرف‌نظر کرد. بعضی اوقات اوقات پاداش‌ها به‌گفتن محرک تحکیم‌کننده روی برخی اعضای تیم تأثیر ندارند. در این حالت می‌توانید خصوصی با آنها سخن بگویید و آنها را تهدید به برخورد کنید. هراس از تنبیه امکان پذیر به‌گفتن عامل تضعیف‌کننده حرکت نامطلوب عمل کند. هرچند احتمالا فرد در جایی دیگر و هنگامی که این تهدید وجود نداشته باشد، مجدد به حرکت نامطلوب خود بازگردد.

مثال‌هایی دیگر از شرطی‌سازی در محیط کار

در این قسمت، مثالهایی از شرطی‌سازی و کاربرد آن در محیط کار برای تحکیم انگیزه کارکنان یا بهبود رفتارهایشان را گفتن می‌کنیم. اینها مواردی کلی می باشند که هم مدیران و هم کارکنان می‌توانند به آنها دقت کنند.

  • هربار یکی از اعضای تیم به دستاوری می‌رسد یا کاری سخت را با پیروزی همه می‌کند، او را تشویق کنید. تشویق شما حتی اگر فقط لفظی باشد، احساسات خوشایندی در فرد تشکیل می‌کند و احتمالا بخواهد مجدد این حس خوب را توانایی کند. به این علت در آینده نیز کارکرد بهتری خواهد داشت.
  • طبق معمول سپس از ناهار حس بی‌حالی و خواب‌آلودگی سراغ همه می‌آید. در این حالت احتمالا بهتر باشد نوع غذای خود را تحول دهیم. برخی از غذاها و نوشیدنی‌ها ما را خموده می‌کنند، اما برخی دیگر انرژی ما را بازیابی می‌کنند. با عادت‌کردن به خوردن غذاهای سالم و تازه انرژی کارکنان در محیط کار را نگه داری کنید.
  • خواب نقشی مهم در کیفیت کار ما دارد. برای تشکیل عادت خواب کافی، باید عوامل مزاحم همانند تلفن همراه را کنار بگذاریم. یکی از راه حلهای سودمند منفعت گیری از برنامه‌های یادآور زمان خواب است. با تنظیم این برنامه‌ها در ساعتی که باید بخوابیم، به‌مرور زمان شرطی می‌شویم که گوشی همراه را کنار بگذاریم و به رختخواب برویم.

توانایی شما از شرطی‌سازی چیست؟

در جایگاه مدیر، کوچ یا کارمند مجموعه، چه توانایی‌ای در زندگی کاری خود از شرطی‌سازی دارید؟ آیا از این نظریات برای بهبود رفتارهای خود منفعت گیری کرده‌اید؟ نظرات خود را با ما و خوانندگان در بین بگذارید.

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر



منبع