فسیلهای غولپیکر عقرب دریایی در استرالیا کشف شدند_سیاه پوش
نوشته و ویرایش شده توسط مجله سیاه پوش
کشف مثالهایی از آنچه به نظر میرسد بزرگترین گونه عقرب دریایی در استرالیا باشد، میتواند به روشن شدن انقراض ناگهانی این بندپایان غولپیکر پشتیبانی کند. تحقیقات تازه دکتر بیکنل و همکارانش که روز شنبه در مجله گوندوانا ریسرچ انتشار شد و بر پایه فسیلهای استرالیایی انجام شده، مشخص می کند که بزرگترین عقربهای دریایی قادر به عبور از اقیانوسها بودهاند، کشفی که به حرف های او «کاملاً مرزهای شناخت ما از توانایی بندپایان را جابهجا میکند».
به نقل از سرویس اخبار فناوری و تکنولوژی تکنا، آنچه عموماً به گفتن عقربهای دریایی شناخته خواهد شد، گروه متنوعی از بندپایان به نام یورپتریدها بودند. آنها در شکلها و اندازههای مختلفی وجود داشتند، اما احتمالا زیاد تر برای بزرگترین نمایندگان خود شناخته شدهاند که میتوانستند تا بیشتر از نه فوت طول داشته باشند. با چنگالهای بزرگ، اسکلت بیرونی قوی و یک جفت پای قوی برای شنا، عقربهای دریایی بزرگتر به گمان زیادً بر دریاها حکومت میکردند.
با این حال، هر چه مقدار هم که این بندپایان برای شکارچیان دوران پالئوزوئیک ترسناک بوده باشند، بدون هیچ انفجاری منقرض شدند. رکورد فسیلی یورپتریدها در دوره سیلورین که نزدیک به ۴۴۴ میلیون سال پیش اغاز شد، به اوج خود رسید و سپس بعد از آخر دوره دونین اولیه نزدیک به ۳۹۳ میلیون سال پیش به طور ناگهانی منقرض شدند.
این چرخش ناگهانی سرنوشت، دانشمندان را سردرگم کرده است. جیمز لامسدل، دیرینهشناس دانشگاه وست ویرجینیا که در این مطالعه شرکت نداشت، میگوید: «آنها ظاهر خواهد شد، اغاز به رشد میکنند، زیاد بزرگ خواهد شد و سپس منقرض خواهد شد. برای مدتی آنها زیاد غالب بودند و سپس به سادگی سوختند.» از آن زمان تا بحال، بندپایان غولپیکر دیده نشدهاند و فهمیدن بهتر از گستردگی جغرافیایی عقربهای دریایی غولپیکر میتواند عرصه را برای توضیح این که چرا این اتفاق افتاده است، فراهم کند.
زیاد تر فسیلهای یورپترید از آمریکای شمالی و اروپا به دست آمده است و تعداد مقداری اخیراً در چین کشف شده است. در حالی که برخی از فسیلهای یورپترید قبلاً در استرالیا گزارش شده می بود، آنها قطعاتی بودند که زیاد شکسته و مبهم بودند تا بتوانند تشخیص دهند که آیا آنها بزرگترین گونه عقرب دریایی می باشند یا خیر.
مطالعه دکتر بیکنل مجموعه جدیدی از فسیلهای یورپترید را از استرالیا مستند میکند. آنها هم قطعه می باشند، اما او گمان زد که میتوان آنها را شناسایی کرد. بازدید دقیق نشان داد که این قطعات عمدتاً از اسکلت بیرونی راه اندازی شدهاند، از جمله یک قطعه سر احتمالی با نشانههایی از چشم. دکتر بیکنل به قدر کافی نسبت به این قطعات یقین می بود که آنها را به دو نوع یورپترید تعلق داد: پتروگوتوس و بزرگترین عقرب دریایی شناخته شده، جکلوپتروس.
تجزیه و تحلیل دکتر بیکنل از سازندهای سنگی که فسیلها در آن یافت شدهاند نشان داد که آنها اساساً با آنهایی که فسیلها در طرف دیگر جهان یافت شده بودند یکسان می باشند: دریاهای کم عمق و دلتاها در اطراف سواحل قارهها. یک مجموعه فسیل با ماهیهای زرهدار و فرد دیگر با مقداری فضولات فسیلی حاوی قطعات تریلوبیت یافت شد که مشخص می کند عقربهای دریایی میتوانستند از شکار ترد و خوشمزه لذت ببرند.
دکتر لامسدل میگوید این قطعات بهتر از آنچه قبلاً اشکار شده می بود می باشند، اگرچه کشف مثالهای زیاد تر در استرالیا میتواند به تحکیم این مورد پشتیبانی کند.
اگر دکتر بیکنل درست میگوید، فسیلها دامنه بزرگترین عقربهای دریایی را به ابرقاره باستانی گوندوانا گسترش خواهند داد، جایی که قبلاً در آنجا یافت نشده بودند. این یافته این چنین از توانایی عقربهای دریایی برای عبور از اقیانوسها حمایتمیکند که کار کوچکی نبوده است. در آن زمان، سفر بین گوندوانا و ابرقاره اورامریکا بسته به مسیر میتوانست هزاران مایل باشد. دکتر بیکنل میگوید: «واقعاً دلنشین است که ببینیم، بله، آنها واقعاً مسافت طویل را طی کردهاند. آنها در واقع به گوندوانا رسیدهاند.»
دکتر بیکنل امیدوار است که مطالعات زیاد تر نشان دهد که آیا عقربهای دریایی غول پیکر در یک اتفاقات مهاجرت یکباره داخل شدهاند یا این که به طور فصلی حرکت کردهاند. این که عقربهای دریایی بزرگ این سفر را انجام دادند، مشخص می کند که غولپیکری میتواند نقش مهمی در مهاجرت داشته باشد. دکتر لامسدل میگوید امکان پذیر به سادگی اینطور باشد که حیوانات برای زنده ماندن در اقیانوسها به بدن بزرگی نیاز داشتند، همانند کوسهها و نهنگهای امروزی. هنگامی به قدر کافی بزرگ شدند، میتوانستند این سفر را انجام بدهند.
اما این که چرا اندازه بزرگ عقربهای دریایی به آنها اجازه داد تا این چنین پیروزی جهانی داشته باشند و با این حال زمان کوتاهی سپس از نظر زمینشناسی منقرض شوند، هم چنان یک راز است. داشتن فهمیدن بهتری از دامنه آنها دانشمندان را به سمت مکانهای تازه برای شکار فسیلها هدایت میکند که به نوبه خود میتواند به روشن شدن مسائل پشتیبانی کند. دکتر لامسدل میگوید: «با گذشت زمان، کشفیات بیشتری خواهیم داشت. سپس فهمیدن بهتری از آنچه با این حیوانات اتفاق میافتد خواهیم داشت.»
دسته بندی مطالب