چطور به رئیسمان بگوییم حجم کارمان زیاد است؟
کار بیشتر از حد ذهن و بدن ما را خسته و در طویل مدت فرسوده میکند، بعد ملزوم است این مشکل را رفع کنیم. بااینحال سخن بگویید کردن با رئیسمان در این باره چالشبرانگیز است. چطور بدون این که تنبل یا از زیر کار در رو به نظر برسیم، این مشکل را با او نقل کنیم؟ در این مقاله، به این سوال جواب میدهیم. این چنین این مسئله را گوشزد میکنیم که احتمالا کارمان واقعا زیاد نباشد و برداشت ما نادرست باشد. با ما تا آخر مقاله همراه باشید.
چطور بفهمیم کارمان زیاد است؟
۱. درد و صدمه در نواحی خاصی از بدن
یکی از پیامدهای کار زیاد درد و حتی صدمهدیدن قسمتهایی از بدن است. هنگامی بیشتر از حد از عضوی کار بکشیم، آن قسمت از بدن اغاز به دردگرفتن یا گرفتگی میکند. برای مثال هنگامی که بیشتر از حد بنشینیم یا بایستیم، کمر و پای ما درد میگیرد. این چنین اگر بیشتر از اندازه با دستان خود کار کنیم، مچ یا هر بخشی که مدام دچار فعالیت بوده، درد میگیرد. این دردها اگر ادامه یابند، نشانه صدمه به آن عضو می باشند.
۲. تحول حسوحال
کار زیاد فقط روی بدن ما تاثییر نمیگذارد، بلکه به روان ما نیز صدمه میزند. استرس و اضطراب، حس خستگی زیاد و کسلی و بیحالی برخی از این نشانهها می باشند. در این حالت، احتمالا بتوانیم با افت ساعت کاری زمان خود را صرف فعالیتهایی بیرون از محیط کار کنیم تا مجدد روحیه خود را احیا کنیم.
۳. افت کارکرد
کارکرد شغلی ما برایند مقدار انگیزه و تلاشی است که صرف آن میکنیم. اگر بیشتر از حد کار کنیم، بدن و ذهن ما خسته میبشود. در این حالت، نگه داری انگیزه دشوار است. با ازدستدادن انگیزه و نمایانشدن آثار فرسودگی شغلی، کارکرد ما نیز کم شدن میکند و دیگر نمیتوانیم بهخوبی قبل تمرکز کنیم و زیاد تر اشتباه میکنیم.
چطور با رئیسمان درمورد زیادبودن کار سخن بگویید کنیم؟
اگر نشانههای حرف هایشده در ما دیده شوند، باید فکری برایشان کنیم. اولین کار سخن بگوییدکردن با رئیسمان درمورد این حالت است. برای سخن بگوییدکردن با رئیس خود نکاتی را که در ادامه نقل کردهایم، در نظر بگیرید.
۱. وقتی را برای سخن بگویید در این باره تعیین کنید
تعیین زمان قبلی برای سخن بگوییدکردن در این باره بهتر از نقلکردن آن بدون آمادگی قبلی است. از یک سو با تعیین زمان قبلی به رئیس خود امکان میدهید که در صورت لزوم مدارک و اسناد موردنیاز برای بازدید نوشته را آماده کند و از طرف دیگر شانس ملاقات خصوصی با او در این حالت زیاد تر از وقتی است که سرزده به سراغش بروید. خواست خود را کتبی به او بدهید. از او بخواهید تا وقتی را که مناسب میداند برای این ملاقات انتخاب کند.
۲. دلایل خود را آماده کنید
قبل از جلسه، دلایلهای خود را آماده کنید. شما میخواهید راهی برای افت ساعت یا حجم کار اشکار کنید. به این علت دلایلی قوی برای مستندکردن خواسته خود اشکار کنید. سوالهای زیر به شما پشتیبانی میکنند تا بفهمید کارتان واقعا چه مقدار زیاد است:
- آیا کاری که میکنم به قدری زیاد است که باید چند نفر به من پشتیبانی کنند؟
- آیا منبع های و ابزارهای ملزوم برای انجام کار را در اختیار دارم؟
- آیا توانایی و توانایی من مشابه با کاری است که باید انجام دهم؟
میتوانید پیش از جلسه حرف هایهای خود را با دوستان یا همکاران قابلمطمعن نقل و از آنها درمورد پختگی و محکمبودن دلایلهایتان بازخورد بگیرید.
۳. برای نشاندادن کار زیاد خود مثال بزنید
یکی از بهترین راه حلها برای این که به رئیس خود نشان دهید کارتان زیاد است، مثالزدن است. به پروژهها و برنامههایی اشاره کنید که زمان بسیاری از شما گرفتهاند و تأثیر بدی بر روان و جسم شما داشتهاند. مواردی را مثال بزنید که میشد به دیگران واگذار شوند یا مواردی که میشد از دیگران پشتیبانی گرفت. این چنین به مواردی اشاره کنید که ناچار شدید زیاد تر از ماموریت های شغلی خود زحمت بکشید. یقیناً این که بعضی اوقات زیاد تر از ماموریت های خود عمل کردهاید ایرادی ندارد، اما اگر این نوشته به یک عادت و انتظار تبدیل شده است، منصفانه نیست. با مطرح این موارد میتوانید به او نشان دهید که اوضاع از چه قرار است.
۴. بهجای قیاس، بر ازمایش ها خود تمرکز کنید
زمان مطرح قضیه با رئیستان، از قیاسکردن خود با دیگر همکاران بپرهیزید. این چنین کاری وجهه خوبی ندارد و شانس شما برای یک مکالمه موفق را افت میدهد. در عوض بر ازمایش ها و حس خودتان و مثالهای شفاف از کار زیاد تمرکز کنید.
۵. راهکار نظر دهید
بعد از مطرح نوشته، راهکارهای خود برای حل قضیه را نظر دهید. چند راهکار برای متعادلکردن ساعت کاری یا حجم کاری خود اشکار و آنها را فهرست کنید. مدیر شما با دیدن راهکارهایتان میفهمد که شما توانایی حل قضیه را بهخوبی بلدید. برای مثال با این چنین جملهای نظر خود را نقل کنید:
«من فکر میکنم اگر فلان کار از دوشم برداشته بشود، بهتر میتوانم به اهداف شغلی خود نزدیک شوم و به فلان کار که موردتأکید سازمان است رسیدگی کنم تا برای رسیدن به اهداف سازمان نیز پشتیبانی کرده باشم.»
۶. تعهدتان را نشان دهید
مطرح نوشته ساعت یا حجم کاری زیاد نباید تبدیل این سوءبرداشت بشود که شما تعهدی به کارکردن ندارید. اگر فقط غر بزنید و هیچ راهحلی برای قضیه اراعه نکنید، فقط در حال شکایتکردن هستید. برعکس با اراعه راهکارهای جانشین همانند انجام کارهای سبکتر یا خواست زمان زیاد تر برای انجام کارها نشان میدهید که هم چنان مایل و متعهد به انجام فعالیت و همکاری هستید. برای مثال در یک پروژه میتوانید از مدیرتان بخواهید که بخشی از کارها را به دیگران واگذار کند و شما در کنار آنها نقش مشاوره را داشته باشید.
۷. مقصدهای شغلی خود را در نظر بگیرید
زمان سخن بگویید با رئیستان مقصدهای شغلی خود را نیز با او در بین بگذارید. این کار به او پشتیبانی میکند تا فهمیدن بهتری از نگرش و اهداف شما اشکار کند. از این طریق او میتواند کارهایی را به شما واگذار کند که زیاد تر با اهدافتان همراستا می باشند. در جلسه نگاه شما باید به آینده باشد، نه فقط غرزدن بابت آنچه در قبل رخ داده است.
نکاتی برای روبه رو با سختی کاری زیاد
۱. مرزها را اشکار کنید
با تعیین مرزها و اشکارکردن آنها برای همکارانتان میتوانید از حجم کاری ناخواسته بکاهید. برای مثال به آنها بگویید که در زمانهای تعطیلات یا اوقاتی که در خانهاید، مطلبها و تماسهای کاری را جواب نمیدهید مگر اضطراری باشند.
۲. کارها را برتریبندی کنید
برتریبندی روشی خوب برای افت حجم کاری است. با تعیین با اهمیت ترین کارها ابتدا آنها را انجام دهید. اینطوری قبل از آنکه خسته شوید یا انگیزه خود را از دست دهید، آنها را همه میکنید.
۳. از ترفندهای افت استرس منفعت گیری کنید
ذهنآگاهی و مدیتیشن راه حلهایی برای افت استرس و کنارآمدن با سختی کاریاند. این ترفندها را یاد بگیرید و از آنها در طول روز منفعت گیری کنید. ورزش و نرمش روزانه، حتی به مقدار اندک، هم میتواند روحیه شما را تحکیم کند.
۴. درمورد فرهنگ سازمانی او مباحثه کنید
اگر فرهنگ سازمانی شما بهطوری شکل گرفته است که کار بیشتر از اندازه قیمت محسوب میبشود، درمورد مزایا و زیان های این قیمت با دیگر همکاران سخن بگویید کنید. احتمالا شما بتوانید تغییری مثبت در محیط کاری و نگرش افراد سازمان خود تشکیل کنید.
۵. انتظارات از خودتان را افت دهید
بعضی اوقات خود ما با داشتن انتظارات بیجا از خودمان کارهای بسیاری را بر مسئولیت میگیریم و در روبه رو با آنها دچار مشکل میشویم. در این صورت بهتر است در خصوص توانمندیها و اهداف خود تجدیدنظر کنیم. با افت انتظارات از خودمان و درنتیجه افت بار کاری، به خود زمان فراغت بیشتری میدهیم.
آیا واقعا کارتان زیاد است؟!
بعضی اوقات اوقات بهنادرست فکر میکنیم که کارمان زیاد است. چطور این چنین چیزی امکان پذیر؟ یک علت احتمالی ضعف ما در تقسیم کار بزرگ به کارهای کوچکتر است. برای مثال پروژهای به ما سپرده شده است که در نگاه اول احتمالا سخت و طاقتفرسا به نظر برسد، اما با تقسیم آن به کارهای کوچکتر، سادهتر به نظر میرسد. بعضی اوقات هم بهواسطه مشکلات دیگر همانند مسائل خانوادگی و استرس زندگی غیرکاری حس میکنیم که کارمان زیاد است که در حقیقت اینطور نیست.
بعد پیش از آنکه یکراست به سراغ رئیسمان برویم و نوشته را با او نقل کنیم، بهتر است ابتدا یقین شویم حالت این چنین نیست. به این منظور میتوانیم با دوستان، اعضای خانواده یا همکاران باتجربه مشورت کنیم.